کاش بودی و میدیدی
چه خاموش است بی تو روزگار من....
کاش بودی و میدیدی
که اینجا تک تک ساعت
چه مظلومانه می نالد به سوگ
لحظه های انتظار من...
کاش بودی و میدیدی
طبیعت پیش چشمانم چه بی رنگ است
و هر سازی بدآهنگ است
کاش بودی و میدیدی
که من از تو سخن با پنجره،با آب،با آیینه،با دیوار می گویم
کاش بودی و میدیدی
که بی تو...
نگاه مردمان همچون نگاه یک عروسک خشک و بی حال است
کاش بودی و میدیدی
بی تو،مهر ورزیدن،دلدادگی چون میوه ی کال است
کاش بودی و میدیدی....