▂▃▅▇█▓▒ فانتزی های من و دوستام ▒▓█▇▅▃▂

[*N.A*]

به روی چشم....
امر دیگری نیست.

نه دیگه جوری بکشش ک خودکشی ب نظر بیاد

 

["ALIREZA & M"]

فک کنم تورو بایکی دیگه اشتباه گرفته روشنش کن

نمیدونم.
ولی تا منو دید یه سکته ناقص زد

 

[*N.A*]

نمیدونم.
ولی تا منو دید یه سکته ناقص زد

همون اشتباه گرفته

 

["ALIREZA & M"]

همون اشتباه گرفته

شاید انتظار دیدن منو نداشته...
من که کاریش ندارم فقط میخوام لهش کنم

 

[*N.A*]

شاید انتظار دیدن منو نداشته...
من که کاریش ندارم فقط میخوام لهش کنم

بله بله خدا کمکت کنه

 

["ALIREZA & M"]

بله بله خدا کمکت کنه

قربون محبت ای هم وطن

 

[MaRaL.arch]

یکی از فانتزیای من اینه ک...
هویجوری بی دلیل برم تو افق محو شم:|

 

[mahdi26465]

یکی از فانتزیای من اینه ک...
هویجوری بی دلیل برم تو افق محو شم:|

یکی از فانتزیای منم اینه که همینجوری بی دلیل واسم جلو افق نذارم امثال شما توش محو بشن.............
آی چه حالی میده.................

 

[|PlaNeT|]

یکی از فانتزیام این که

فانتزی یکی از دوسام رو به حقیقت تبدیل کنم

 

[Takesh]

یکی از فانتزیام این که

فانتزی یکی از دوسام رو به حقیقت تبدیل کنم

شوما فانتیزی دوزتتی؟ مگه فانتیزی دوزتت شیه؟

 

[|PlaNeT|]

شوما فانتیزی دوزتتی؟ مگه فانتیزی دوزتت شیه؟

ترجمه قسمت اول لطفــــــــا ؟!

فانتزیش اینه که مث من باشه

 

[محدثه یوسفی]

یکی از فانتزیام اینه ک چارلی (رئیس کارخونه شکلات سازی-رمان-) عاشقم شه

 

[شهریاری 2]

یکی از فانتزی های من اینه که توی خیابون بازار شهرمون قدم بزنم بعد همینطور الکی توی افق محو شم....

 

[mandana sh]

یکی از فانتزیام اینه که بعضیا که توهمین سایتن یخورده درس بخونن و کمتر دان کنن وبه ازمون روز پنجشنبشون کمی بیشتر توجه کنن.

 

[ici1]

یکی از فانتزیام اینه که جلوی مهمونا بخوابم

 

[شهریاری 2]

یکی از فانتزی هام اینه که یه دختر خوب که واقعا به هم بخوریم و من عاشقش باشم، باهاش ازدواج کنم بعد زندگی خوبی رو به مدت زیاد باهم به خوبی و خوشی بگذرونیم بعد من همینطور الکی توی افق محو شم!

 

[rezaei.sp]

یکی از فانتزیام اینه که جلوی مهمونا بخوابم

فانتزی چیزیه که ازش لذت ببری .
آخه جلو مهمون بخابی که چی بشه ؟ چیش باحاله ؟

 

[mani24]

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ …​

ﺁﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻧﻤﻮﻥ ﺁﺗﯿﺶ ﺑﮕﯿﺮﻩ
ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﯾـﻪ ﺗــﻨﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻡ
ﺑﻌﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﯾﻬﻮ ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺟـﯿﻎ ﺑﺰﻧﻪ ﺧـــــــﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﻣﻤﻤﻢ ﺩﺧـدﺮﻡ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺗﻮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ !!​

 

[|PlaNeT|]

میگن فرشته ها واسه امید دادن به ادما میگن:هنوز فرصت هست

شیطونم واسه گول زدن به ادما میگه:هنوز فرصت هست

فانتزی من اینه که تو این ایام سوگواری امتحانا
یه موجود جدید کشف شه که بزنه تو سر آدم ، بگه پاشو برو درس بخون!

 

[|PlaNeT|]

یکی از فانتزیام اینه ﯾﻪ ﺭﻭﺯ برم "ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ"

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃـــﺮ ﻭﻧﯿﺰ ﻭ ﺑﺮﺝ ﭘﯿﺰﺍ، نه

فقط و فقط به خاطر ديدن روی گل " حميد معصومی نژاد "

خبرنگار اعزامی صدا و سيما جمهوری اسلامی ايران

 

[imanshirazi]

فانتزی من اینه که الان که تو افق محوم برگرم و به زندگیم ادامه بدم..

 

[imanshirazi]

یکی از فانتزیام اینه ﯾﻪ ﺭﻭﺯ برم "ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ"

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃـــﺮ ﻭﻧﯿﺰ ﻭ ﺑﺮﺝ ﭘﯿﺰﺍ، نه

فقط و فقط به خاطر ديدن روی گل " حميد معصومی نژاد "

خبرنگار اعزامی صدا و سيما جمهوری اسلامی ايران

ای ول با حال بود..

 

[|PlaNeT|]

یکی از فانتزیام اینه ﯾﻪ ﺭﻭﺯ برم "ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ"

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃـــﺮ ﻭﻧﯿﺰ ﻭ ﺑﺮﺝ ﭘﯿﺰﺍ، نه

فقط و فقط به خاطر ديدن روی گل " حميد معصومی نژاد "

خبرنگار اعزامی صدا و سيما جمهوری اسلامی ايران

ای ول با حال بود..

اوهووووووووم اوهووووووووم

 

[|PlaNeT|]

یکی از فانتزیام اینه : سر جلسه امتحان که واسه مراقب ها چای میارن یکی هم واسه من بیارن خُب!

 

[sara23]

یکی از فانتزیام اینه که دست همه اونایی که با پارتی سرکار رفتن و اتفاقا پارتی هاشونو می شناسم و رو کنم تا هی کلاس نذارن و دروغ نگن که ما خودمون قبول شدیم. بعد برم کله پارتی هاشونو بکنم بعد برم تو افق محو بشم.

پ.ن. تو عمرم حسود نبودم و نیستم ولی از دروغ و خودنمایی متنفرم.

 

[rezaei.sp]

فانتزی من اینه که نفر اول کنکور ارشد مهندسی برق بشم .

 

[imanshirazi]

یکی از فانتزیام اینه : سر جلسه امتحان که واسه مراقب ها چای میارن یکی هم واسه من بیارن خُب!

وای شما چه فانتزی هایی دارید

 

[rezaei.sp]

یکی از فانتزیام اینه : سر جلسه امتحان که واسه مراقب ها چای میارن یکی هم واسه من بیارن خُب!

وای شما چه فانتزی هایی دارید

وای خیلی باحال بود خدائیش . خیلی خوشم اومد.
منم همیشه این آرزو رو داشتم و حسودی میکردم. چقدم میچسبید چای .

 

[|PlaNeT|]

وای شما چه فانتزی هایی دارید

وای خیلی باحال بود خدائیش . خیلی خوشم اومد.
منم همیشه این آرزو رو داشتم و حسودی میکردم. چقدم میچسبید چای .

.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه که

اسمه کاربریم رو بذارم " ارباب "

تا هر وقت وارد باشگاه مهندسان ایران شدم

اون بالا سمت چپ بنویسه" خوش آمدی ارباب "

 

[rezaei.sp]

.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه که اسمه کاربریم رو بذارم " ارباب " تا هر وقت وارد باشگاه مهندسان ایران شدم اون بالا سمت چپ بنویسه" خوش آمدی ارباب "

ارباب رو خوب اومدی . با حال بود.
یه فانتزی من اینه که یه روز تلفن زنگ بزنه و گوشی رو بردارم بگن از دفتر رئیس جمهور هستیم و رئیس جمهور مایله که شما رو ملاقات کنه .