گنجینه معماری زنجان

atish_baran

عضو جدید
کاربر ممتاز
موقعیت جغرافیایی غار کتله خور
غار عظیم و زیبای کتله خور در 165 کیلومتری جنوب باختری استان زنجان قرار گرفته که از طریق جاده آسفالته زنجان-سلطانیه خدابنده-
گرماب و از طریق جاده زنجان-بیجار-گرماب و همچنین از طریق جاده همدان-کبودر آهنگ نیز قابل دسترسی است که این غار از شهر گرماب
.حدود 7 کیلومتر فاصله دارد
وجه تسمیه غار
کتله خور بر اساس برسیهای انجام گرفته معانی مختلفی مثل :تپه خورشید-روستای بدون خورشید و غیره که مناسبترین معنی بدست
امده یک کاربرد ترکی بوده که کتله به معنی پستی و بلندی و ناهمواری های داخل غار و خور به معنی راحتی و آسانی است که به صورت
.کلی به معنی پستی و بلندیهای راحت و دنج می باشد
طبق نظریه های علمی و نقشه های زمین شناسی غار کتله خور در دل کوه ساقیزلو در آهکهای الیگومیوسن مربوط به دوران سوم زمین
شناسی بوجود آمده و تقریبا حدود 30 میلیون سال می تواند قدمت داشته باشد.سال پیدایش این غار برای اولین بار توسط انسان معلوم
نمی باشد ولی مردمان این گرماب از سال پیدایش در این غار رفت و امد داشته و گفته های افراد مسن گرماب و روستاهای اطراف که به
گفته آنان پدران و بزرگان آنان نیز از رفت و امد مردم منطقه در این غار تعریف می کردند این موضوع را اثبات رسانده است و همچنی
ن داستانهایی از خود ساخته و پرداخته بودند و چندین با ر اتفاق افتاده بود که از اهالی در این غار رفته و هنگام برگشت نتوانسته بودند راه
را پیدا کنند و بعد چند روز توسط اهالی گرماب پیدا شده بودند. دهانه ورودی غار کتله خور به صورت طاق مثلثی شکل به قطر 70 سانتی
متر بود که تنها راه دسترسی به داخل غار بوده و هست و سیلاب یا رودخانه کوچکی که از جلوی ورودی غار رد می شده باعث شده بود
که دهانه این غار کمی بالاتر و در دامنه کوه قرار بگیرد. که بعدا این سیلاب از قسمتهای بالاتر منحرف گردید. این دهانه تا سال 1372 به
صورت طبیعی بود که از این سال توسط معاونت عمرانی استانداری زنجان تعویض و باز گشایی گردید و در کاوشهای اولیه توسط ای ارگان در
حدود 15 متر اولیه مسیر به سمت چپ جدا می شده که به دهلیز کنار غار مربوط می شد , گه بعدا به موازی ورودی غار نیز راهی از بیرون
به این دهلیز باز شد که الان به صورت سالن انتظار استفاده می شود .ورودی اولیه این دهلیز به منظور جلوگیری از آسیبهای احتمالی بسته
شده است. این مکان را افراد محلی یورت یری می گفته اند که به زبان ترکی به معنی محل زندگی افراد یا ابا و اجدادا طلاق می شود که
تعدای اسکلت انسان و تکه های سفال قدیمی در این محل پیدا شده و بر اساس بررسیهای انجام گرفته متعلق به اواخر هزاره دوم قبل از
میلاد می باشد که در این مکان گم یا دفن شده اند. تشکیل غار برای اولین بار بر اثر نفوذ آب اسید دار و انحلال توده های اهک ایجاد شده
که رگه های سفید رنگ کف همین آب در دیواره های طبقه اول که در بعضی قسمتها به صورت چند خط سفیدی بوده و نشان دهنده دفعات
تخلیه آب به طبقات پائین می باشد و در دراحل بعدی زمین شناسی آب طبقه اول از قسمتهایی که قابل انحلال بوده و الان نیز به اصطلاح
زمین شناسی که این مناطق تقریبا بالا کشیده شده آب طبقه اول از قسمتهائی که قابل انحلال بوده و الان نیز به اصطلاح زمین شناسی
به صورت پر نور در کف دهلیز های طبقه اول مشاهده می شود به قسمتهای پائین تخلیه گردیده و همین آبهای کربتانه با عث انحلال
اهکهای توده ای و تشکیل طبقات پائین این غار گردیده است که همین اتفاق در طبقات پائین نیز اتفاق افتاده است و هم اکنون این غار به
صورت سه طبقه خشک و طبقه چهارم به بعد مسیرهائی نیز به صورت آب بوده و زمین شناسان احتمال تشکیل چهار طبقه دیگر را تا سفره
آب زیر زمینی نیز داده اند که در سال 2003 میلادی حدود 30 کیلومتر از مسیرهای متعدد غار توسط زمین شناسان آلمانی و سوئیسی
نقسه برداری شد و از سال 72 تاکنون تقریبا 2/5 کیلومتر آن بهصورت رفت و برگشت آماده بازدید شده است.که ورودی این غار تا سه راهی
اول مسیر به حالت سینه خیز بوده و تمامی سقف و کف قسمتهایی از کف غار دستکاری کردیده که رفته رفته دستکاری داخل غار کم شده
و به صورت طبیعی با نور پردازیهای انجام گرفته قابل بازدید می باشد.گفته می شود این غار از لحاظ وسعت دومین غار جهان و از لحاظ
زیبائی اولین غار جهان شناخته شده است که گشت و گذار و دیدن پدیده هی داخل غار اعم از دهلیزها و گذرگاهها و وجود ستونهای
عظیم و وجود استاتگیت ها (چکنده ها ) و استلاگمیته (چکیده ها) به رنگهای مختلف و تعدادی قندیلهای تو خالی و نیسانی که جزئ
کمیابترین قندیلها بوده و به لحاظ منحصر به فرد بودن جلوه ویژه ای با غار می دهد. طرز تشکیل این نوع استلاگتیتها گاهی به سمتهای
مختاف رشد کرده و در سقف غار بافتهای زیبائی را پدید آورده است. و در آمدن قندیلها به اشکال مختلف مثل شیر خوابیده , پنجه شیر ,
پای فیل , لباس عروس , قلع شمع , سگ شکاری , دست شیطان , نخل سوخته ] مریم مقدس , دوجادوگر , سفره عقد و عروس و داماد
و گفته های زمین شناسان فوق از لحاظ پیدا نشدن انتهای غار وجود مسیرهای دیگر این مهم را ثابت می کند . همچنین فسیلهایی نیز در
داخل غار پیدا شده که چند مورد آن اسکت جانوران امروزی نبوده و متعلق به دوره های قبل می باشد که تشخیص کامل آن مستلزم
بررسیهای لازم می باشد و چند مورد آن به طور طبیعی از بین رفته و تنها مورد کامل آن نیز متاسفانه بدلیل رفت و آمد افراد قبل از حفظ و
احیای دولت که این رفت و آمد هانه اینکه به صورت نا آگاهانه بوده باعث از بین رفتن سر این جانور شده است و از فسیلهای دیگر وجود دو
کفه ای ها را در این غار می توان گفت که نمونه ای از دو کفه ای ها به نام پکتن بوده که فقط متعلق به اواخر دوره سوم زمین شناسی می
باشد و در بر آورد سن غار نیز بسیار کمک کرده واکنون تنها موجود داخل غار به علت نبودن تغذیه و نور کافی فقط خفاش می باشد. که در
زمان غروب جهت تغذیه در ورودی غار رفت و آمد دارند. آب و هوای داخل غار در قسمتهای مختلف متفاوت می باشد. مثلا در ورودی به دلیل
چرخش هوا تا 4000 متری به صورت تقریبا خنک بوده و از 11 درجه شروع و در قسمتهای جلوتر که رطوبت حدود 90 درصد می باشد که در
حال حاضر رشد ندارند.کلیه قندیلهای غار در جند نوع بوده که بخشی به صورت گل کلمی می باشد که در حال حاضر رشد ندارند.کلیه
قندیلهای داخل غار حاصل رسوبات آهکی می باشد که در حال حاضر رشد ندارند. کلیه قندیلهای داخل غار حاصل رسوبات آهکی که در
مرحله اول از برخورد آب اسیددار با آهک به حالت بی کربنات محلول بوده و بعد از گذشتن از لابه لای سنگها و طی کردن مسیرهای طولانی
در سقف غار قرار گرفته و بعد از کم شدن فشار و از دست دادن گاز به صورت کربنات کلسیم در سقف غار استلاگتیتها را تشکیل داده و
مقداری ار رسوبات نیز به کف غار چکیده و استلاگمیتها را به موازات استلاگتیتها تشکیل می دهد که بعد از رشد و بهم رسیدن این فندیلها
پس از گذشت چندین سال ستونهای آهکی تشکیل می شوند که برخی از این قندیلها در اثر داشتن ناخالصیها رنگهای مختلف به خود گرفته
اند و آنهایی که ترکیبات همراه نداشته اند و یا کمتر دارند به صورت بلورهای شیشه بسیار شفاف مشاهده می شوند.قندیلهای گل کلمی
به خاطر عدم رسوب گذاری رشد نداشته و قبلا تشکیل هر میلی متر از این نوع قندیلها 30 سال طول می کشیده است.ولی استلاگتیتها و
استلاگمیتهای غار که قندیلهای قلمی و نسانی ار این نوع می باشند اکنون فعال بوده و هر 7 سال یک میلی متر ار آن تشکیل می شود که
البته این رقمها برآوردی تقریبی می باشد.زیرا رشد قندیلها به خیلی شرایط مانند قابل نفوذ یا غیر قابل نفوذ بودن سقف غار و غلظت بی
کربنات محلول و سرعت آب و قابلیت نفوذ جهت نگهداری رسوبات و غیره بستگی دارد.که امید است با در نظر گرفتن این امر مهم
بازدید.کنندگان محترم در حفظ و نگهداری و انتقال آن به نسلهای دیگر کوشا باشند انشالله
مجتمع غار کتله خور با امکاناتی چون سوئیت های اقامتی,سالن بزرگ و زیبای انتظار ؛ غرفه های عرضه صنایع دستی-مواد غذایی-فرهنگی
مخابرات-سوپر مارکت-کافی شاپ و امکانات رفاهی پاسخگوی همه ی مسافران میباشد.​

برای دیدن عکس به سایت مراجعه کنید

:gol:http://katalehkhourcave.com
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
گنجینه معماری زنجان

[h=1]مردمان مهربان شهر انگور

[/h]

در بدو ورود به شهر تابلویی دیده می‌شود كه روی آن نوشته شده است: «با لبخند وارد شهر ما شوید.» دیدن این تابلو بی‌اختیار لبخند را بر لبانتان خواهد نشاند.

ابهر یكی از شهرستان‌های استان زنجان است كه از نظر تاریخی، قدمت بسیار دارد. ابهر بعد از زنجان، دومین شهر پر‌اهمیت و بزرگ استان محسوب می‌شود که برای رسیدن به آن 2 راه وجود دارد؛ جاده ترانزیت قدیمی‌ و اتوبان قزوین ـ زنجان. از هر راه كه بیایید با دیدن باغ‌های انگور حومه شهر و همچنین تابلوهای خوشامدگویی كه در پس‌زمینه همه آنها نقش انگور دیده می‌شود می‌فهمید كه به ابهر رسیده‌اید.

اولین چیزی كه در ابهر نظر هر تازه‌واردی را به خود جلب می‌كند شعری است كه با خط خوش بر كاشیكاری طاق نصرت ورودی ابهر از سمت تهران نقش بسته است.
من آن شهدزا خاك زرپرورم ، به دامن فشاننده گوهرم به آهستگی بگذر از من كه من، گذرگاه فرزانگان، ابهرم​
اگر هم از سمت زنجان به این شهر وارد شوید با میدان تمدن و ستون و مجسمه‌های بازسازی شده تخت‌جمشید و همچنین دانشگاه ابهر روبه‌رو می‌شوید. ابهر در گذشته اوهر گفته می‌شد و مردم محلی آن را ابر می‌گویند. آنچه كه از كتاب‌ها و سخنان گذشتگان برمی‌آید این است كه ابهر به معنای آب آسیاب است، چرا كه رودی به نام ابهررود از میان شهر می‌گذشته و چرخ آسیاب‌های زیادی را به گردش در می‌آورده است. ‌این رود اكنون نیز جاریست و سبب سرسبزی شهر می‌شود.
ابهر در گذشته در مسیر كاروان‌هایی بوده كه می‌خواستند به شهرهای قزوین، همدان و ری و بر عكس‌ به زنجان، تبریز و ایروان بروند. قابل توجه است كه امروزه نیز در ابهر محله‌هایی به نام‌های دروازه ایشیگی و دَرْمَذَقانْ وجود دارد.‌

گنبد سلطانیه، بزرگ‌ترین گنبد آجری دنیا و آرامگاه سلطان محمد خدابنده یا اولجایتو است. ساخت این بنا در سال 703 هجری آغاز شد و در سال 713 هجری به پایان رسید​

[h=2]گنبد سلطانیه[/h]این گنبد در فاصله 45 كیلومتری ابهر قرار دارد و شما می‌توانید با اتومبیل شخصی خود یا مینی‌بوس‌هایی كه هر نیم ساعت از ابهر به سمت سلطانیه حركت می‌كنند به گنبد سلطانیه بروید.
گنبد سلطانیه، بزرگ‌ترین گنبد آجری دنیا و آرامگاه سلطان محمد خدابنده یا اولجایتو است. ساخت این بنا در سال 703 هجری آغاز شد و در سال 713 هجری به پایان رسید. بنای آرامگاه بسیار زیباست و با 8 مناره در دورتادور و تزئینات آجر و كاشی در خارج و داخل و نیز نقاشی‌های روی گچ و گچبری‌های روی سقف، در داخل بنا زیبایی آن دوچندان شده است. این بنا 8‌ضلعی بوده و در 2 طبقه (همكف، طبقه‌های یك و 2) و یك سردابه با كاربری آرامگاه ساخته شده است. قابل ذكر است كه در كتیبه‌های مختلف بنا سوره‌های قرآن از جمله (سوره‌های اخلاص، الانبیا، مومنون و ملك)، نام‌های خداوند، نام‌ها و القاب پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) به چشم می‌خورد.
گنبد سلطانیه یكی از بناهای زیر نظر یونسكو ‌ و به عنوان هفتمین اثر ماندگار ایرانی به ثبت رسیده است.


[h=2]بزرگ‌ترین نقش‌ اژدهای ایرانی[/h]مجموعه صخره‌ای معبد داش‌كسن در 16‌كیلومتری سلطانیه و 10‌كیلومتری روستای ویر، بالای ارتفاعات مشرف بر منطقه قرار دارد كه از یادگارهای دوره ایلخانی در ایران محسوب می‌شود. معبد دارای پلانی چلیپایی است و هنر نقش‌های چینی و ایرانی را روی خود ماندگار كرده و زیبایی خاصی به بنا داده است.

از برجسته‌ترین و زیباترین نقش‌های دیده شده بر بدنه دیوارها می‌توان به نقش اژدهایی به درازای 5 متر و پهنای 5‌/‌1 متر اشاره كرد. ‌كشف این معبد خود داستان جالبی دارد كه بیان آن خالی از لطف نیست. سال‌ها قبل و هنگامی‌ كه باستان‌شناسان روی گنبد سلطانیه مطالعه می‌كردند؛ پس از كشف دیواره‌های برج و باروی سلطانیه برایشان این سوال پیش آمد كه معدن استخراج این همه سنگ كجا بوده است؟
در پی یافتن این سوال به بررسی كوه‌های اطراف منطقه پرداختند و در پی یافتن این معدن سنگ به صورت تصادفی معبد اژدها نیز كشف شد.
ابهر در گذشته در مسیر كاروان‌هایی بوده كه می‌خواستند به شهرهای قزوین، همدان و ری و بر عكس‌ به زنجان، تبریز و ایروان بروند. قابل توجه است كه امروزه نیز در ابهر محله‌هایی به نام‌های دروازه ایشیگی و دَرْمَذَقانْ وجود دارد​

[h=2]ملاحسن كاشی[/h]آرامگاه ملاحسن كاشی از بناهای تاریخی دوره ایلخانان مغول بوده و در 5 كیلومتری شهر سلطانیه در دشت سلطانیه واقع شده است. بنای این آرامگاه هم 8‌ضلعی است كه اضلاع بزرگ‌تر دارای ایوان‌هایی كوچكی هستند. ایوان‌ها 2 طبقه است و 2 پلكان در 2‌سمت شرق و غرب، رفتن به ایوان‌ها را میسر می‌سازد. در 2 جهت درگاه‌ها 2‌طاقچه كوچك دیده می‌شود كه به احتمال بسیار برای روشن كردن شمع در آرامگاه بوده است.
‌در دوره فتحعلی‌شاه قاجار و حكومت پسرش عبدالله‌میرزا در زنجان، این آرامگاه مورد مرمت قرار گرفت و اشعاری به خط نستعلیق در داخل گنبد گچبری شده است. آرامگاه ملاحسن دارای گنبدی 3 پوش است كه در معماری گذشته ایران سابقه نداشته است. لایه خارجی گنبد با كاشی‌های زیبای فیروزه‌ای مزین شده است. دور گنبد از خارج نام‌های «الله»، «محمد» و «علی» با كاشی در زمینه آجر كار شده است.

[h=2]
آرامگاه نوه مولانا[/h]این آرامگاه منسوب به سلطان چلبی نوه مولانا، شاعر و عارف مشهور ایرانی و از بناهای دوره ایلخانی و سده هشتم هجری است. این بنا به فاصله یك كیلومتری گنبد بزرگ سلطانیه قرار گرفته است. كتیبه‌ای تاریخی در بنا دیده می‌شود كه در آن ذكر می‌كند خانقاه بین سال‌های 657 تا 683 هـ .ق ساخته شده است. در ضلع شرقی خانقاه یك سری 9 تایی حجره به صورت قرینه روبه‌روی یكدیگر قرار گرفته‌اند.
دیوارهای خارجی بنا با آجرچینی بسیار زیبا پوشیده شده و بر زیبایی بنا افزوده است. آرامگاه دارای سردابی بزرگ است كه مقبره سلطان چلبی به حساب می‌آید و دارای 3 بخش بیرونی، میانی و درونی می‌باشد.

قابل توجه است كه این بنا جزو مجموعه‌ای گسترده و بزرگ شامل مهمانسرا، مدرسه، بیمارستان و... بوده است. ‌ از دیگر نكته‌های قابل ذكر این است كه پس از حمله تیمورلنگ به ایران و تخریب بسیاری از شهرهای ایران از جمله شهر سلطانیه و نیز بر اثر مرور زمان و رویدادهای طبیعی و جوی تنها بقایایی از مجموعه چلبی اوغلی بر جای مانده است و بیمارستان، مهمانسرا، مدرسه و دیگر بناهای منسوب به آن بجز خانقاه و آرامگاه همه تخریب شده‌اند.

[h=2]مسجد جامع قروه[/h]این مسجد جامع كه به مسجد جمعه نیز مشهور است، از بناهای تاریخی این شهرستان می‌باشد كه در روستای قروه در 15 كیلومتری جاده ترانزیت ابهر به زنجان قرار گرفته است. روستای قروه دارای پیشینه تاریخی باارزش بوده و به غیر از این مسجد دارای قبرستانی تاریخی، خانه‌های صخره‌ای و چندین آسیاب سنگی ـ آبی است.‌ بنا دارای گنبدخانه و 2 شبستان شرقی و غربی است. ساخت این مسجد با 4 ایوان در 4 سمت مسجد به دوره سلجوقی سده پنجم هـ . ق بر می‌گردد. بنا دارای كتیبه تاریخی دیگری است كه در آن تاریخ مرمت بنا 575 هـ . ق ذكر شده است. این كتیبه‌ها به همراه تزئینات گچبری زیبا و آجرچینی قابل توجه، مسجد جامع قروه را جزو بناهای شاخص دوره اسلامی‌ قرار داده است.
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
بزرگ‌ترین گنبد آجری جهان

بزرگ‌ترین گنبد آجری جهان

اگر تا به حال فقط شهرهای شمالی، اصفهان، شیراز و شهرهایی مانند اینها را برای سفر انتخاب كرده‌اید، بد نیست برای سفر بعدی با دقت بیشتری مقصد را انتخاب كنید؛ حتما می‌توانید به غیر از این شهرهای معروف و معمولا شلوغ، شهری زیبا با جاذبه‌های گردشگری متفاوت پیدا كنید و روزهای خوش سفر را در آنجا بگذرانید.

یكی از این شهرهای زیبا، تاریخی و دیدنی سلطانیه در استان زنجان است. پس اگر روزی تصمیم گرفتید سری هم به استان زنجان بزنید، دیدن این شهر تاریخی را هم در برنامه‌‌تان قرار دهید. با وجود این‌كه سلطانیه دیدنی‌های زیادی دارد، اما شهرت آن بیشتر به دلیل وجود گنبد سلطانیه است؛ گنبدی كه بزرگ‌ترین گنبد آجری جهان است.
گنبد سلطانیه كه بزرگ‌ترین گنبد آجری جهان است از نظر ارتفاع كل بنا هم پس از كلیسای سانتاماریا دلفیوره فلورانس و مسجد ایاصوفیه رتبه سوم را در میان گنبد‌های مرتفع جهان به خود اختصاص داده است​

[h=2]اولین، دومین و سومین گنبد جهان[/h]وقتی از اتوبان قزوین به سوی زنجان می‌روید، نزدیكی زنجان، اگر كمی دقت كنید سمت چپ‌تان در آن سوی جاده، از فاصله‌ای دور می‌توانید گنبد سلطانیه را ببینید؛ گنبدی عظیم و باشكوه و آبی رنگ كه از راه دور می‌درخشد.
گنبد سلطانیه كه بزرگ‌ترین گنبد آجری جهان است از نظر ارتفاع كل بنا هم پس از كلیسای سانتاماریا دلفیوره فلورانس و مسجد ایاصوفیه رتبه سوم را در میان گنبد‌های مرتفع جهان به خود اختصاص داده است. از نظر قدمت هم این بنا پس از ایاصوفیه كه بیش از هزار سال قدمت دارد دومین گنبد قدیمی جهان به شمار می‌رود.

بنای تاریخی سلطانیه كه به دلیل شكوه و عظمتش شهرت یافته 5‌/‌48 متر ارتفاع دارد و قطر دهانه داخلی 5‌/‌25 متر است؛ این بنا به دستور سلطان محمد خدابنده (الجایتو) ساخته شد. عملیات ساخت از سال 703 تا 713 هجری قمری طول كشید. بعضی از تاریخ نویسان نوشته اند سلطان محمد خدابنده این گنبد و بنای عظیم را بنا کرد که اجساد ائمه اول و سوم شیعیان یعنی علی و حسین را از آرامگاهای خود به آنجا منتقل کند. ولی به علت خوابی که دید از این عمل منصرف شد.
خود گنبد از کاشی‌های فیروزه‌‌ای رنگ پوشیده و سقف داخل اطاقهای بالا با گچ‌بری‌های و آجرهای رنگارنگ تزیین یافته است. در حاشیه طاقها آیات قرآنی واسماالله با خط جلی نوشته شده‌است. حکاکی‌هایی در آجرهای دیوارها و سقف‌های رنگین بنا نیز دیده می‌شود.
نمای داخلی گنبد سلطانیه تزینات و نحوه‌ ساخت این مقبره در واقع نقطه‌عطفی در معماری آن دوران بوده به طوری که سبکی جدید را در معماری به‌وجود آورده که از معماری سلجوقی منفک شده است.

[h=2]گنبدی عظیم، فقط با نیم متر پِی![/h]یكی از نكات جالب و در عین حال عجیب این بنا ‌پی‌ آن است؛ انتظار می‌رود بنایی با این عظمت حداقل 5 تا 6 متر پی داشته باشد، اما‌ بزرگ‌ترین گنبد آجری جهان، تنها نیم متر پی دارد!
علت ایستایی گنبد بر این پی، آن است كه این گنبد در واقع هشت ضلعی است و ضخامت هر یك از ضلع‌ها هم 7 متر است؛ بنابراین نیروی بار ، بین هشت ضلع 7 متری تقسیم می‌شود و پس از آن به پی می‌رسد. این خود نمونه‌ای از هنر معماری ایرانیان است.‌البته این بنا از نظر استقامت هم امتحانش را بخوبی پس داده؛ گنبد سلطانیه تا امروز 32 زلزله شدید را پشت سر گذاشته كه شدیدترین آنها 7‌/‌6 ریشتر بوده است، اما هیچ‌یك از آنها به بنا آسیبی نرسانده است. دلیل این مقاومت هم وجود مناره‌‌هایی روی هر یك از اضلاع است؛ هنگام زلزله با حركت مناره‌ها نیرو پخش می‌شود و با این‌كه ممكن است مناره خودش بشكند اما آسیبی به بنا نمی‌رسد.
سلطان محمد در اواخر ساخت بنای گنبد، تصمیم می‌گیرد قبر حضرت علی(علیه السلام) را از نجف به این مكان منتقل كند، اما علمای این شهر با حرام دانستن نبش قبر، مانع سلطان محمد می‌شوند. بنابراین او هنگام برگشت از نجف، مقداری از تربت آنجا را همراه خود می‌آورد و دستور می‌دهد بخشی از بنا را با مخلوط تربت نجف بسازند​

[h=2]تربت‌خانه[/h]اگر به دیدن این بنای تاریخی بروید، قسمتی را در همكف خواهید دید به نام تربت‌خانه. جالب است بدانید این نام به چه دلیل انتخاب شده است؛ سلطان محمد در اواخر ساخت بنای گنبد، تصمیم می‌گیرد قبر حضرت علی(علیه السلام) را از نجف به این مكان منتقل كند، اما علمای این شهر با حرام دانستن نبش قبر، مانع سلطان محمد می‌شوند و با این تصمیم مخالفت می‌كنند. به همین دلیل او هنگام برگشت از نجف، مقداری از تربت آنجا را همراه خود می‌آورد و دستور می‌دهد این قسمت از بنا را با مخلوط تربت نجف بسازند. ‌تربت‌خانه با ارتفاع 18 متر، در قسمت جنوبی گنبد و به سمت قبله ساخته شده است. بر اساس مطالعاتی كه انجام گرفته‌ از این فضا به عنوان نمازخانه استفاده می‌شده است.

[h=2]سردابه[/h]زیر زمین بنا را كه در ضلع جنوبی گنبد و در زیر فضای تربت‌خانه قرار گرفته، سردابه می‌نامند. در فرهنگ لغات به گورستانی كه زیر زمین ساخته شود، سرداب یا سردابه می‌گویند. سلطان محمد نیز وصیت می‌كند داخل این سرداب دفن شود. به همین دلیل ورودی‌های سرداب بسیار كوتاه طراحی و ساخته شده است تا افراد با قدی خمیده و حالت تعظیم وارد این قسمت شوند. ‌البته با وجود حفاری‌های انجام گرفته در این قسمت هنوز اثری از جسد سلطان محمد به دست نیامده است؛ به همین دلیل برخی می‌گویند شاید پس از حمله تیمور لنگ، جسد سلطان محمد را از بین برده باشند و گروهی نیز محل دقیق دفن وی را نامعلوم و مخفی می‌دانند.
در هر صورت امروز سفر به سلطانیه و بازدید از این گنبد زیبا و عظیم، كار چندان دشواری نیست. اما متاسفانه هنوز هم تعداد زیادی از هموطنان‌مان این گنبد را از نزدیك ندیده‌اند.
اگر شما هم جزو این گروه هستید و می‌خواهید بزرگ‌ترین گنبد آجری جهان را ببینید، هر چه زودتر برای سفر به استان زنجان و شهر سلطانیه برنامه‌ریزی كنید.





فراوری:الهام مرادیبخش گردشگری تبیان

 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
اژدهاي سنگي زنجان

اژدهاي سنگي زنجان

در دل صخره‌اي بلند، برفراز دشت‌هايي وسيع و زيبا، دو اژدها خفته‌اند، دو اژدها از سنگ سرد که سال‌هاي سال است آتشي از دهانشان بيرون نيامده... درست مثل افسانه‌ها، اما اين يک افسانه نيست!

اگر به شهر سلطانيه زنجان بروي و سراغ «داش‌کسن» (Dash Kasan)را بگيري، همه تو را به‌سوي «معبد اژدها» که در فاصله کمي از شهر قرار دارد، راهنمايي مي‌کنند؛ در حاشيه روستاي «وير»، جايي که مي‌تواني سه غار سنگي را ببيني که در دل صخره‌هايي بزرگ شکل گرفته‌اند و هر کدام نقش‌هاي زيبايي دارند که همه از سنگ و در دل همين صخره‌ها تراشيده شده‌اند. شايد به‌همين دليل هم به اين منطقه مي‌گويند «داش‌کسن» که به زبان آذري به‌معني «سنگ‌بُر» است.

نقش اين دو اژدها از معروف‌ترين و جذاب‌ترين نقش‌هاي اين محوطه تاريخي است، طول آن پنج متر و ارتفاعش يک‌و‌نيم متر است. اژدها از قديم در فرهنگ ايران وجود داشته است، ولي دو اژدهاي داش‌کسن ايراني نيستند، چيني‌اند! عجيب است، اين قهرمانان افسانه‌هاي چيني در ايران و در نزديکي زنجان چه مي‌کنند؟

مي‌گويند از معبد داش‌کسن در دو دوره تاريخي استفاده مي‌شده: دوره اول زمان ساسانيان بوده است، اما از اين دوره چيز زيادي باقي نمانده؛ دوره دوم، زمان فرمانروايي مغول‌ها در ايران، قرن هشتم هجري بوده است. زماني که ايلخان مغول، ارغون از دنيا رفت، الجاي‌خاتون، خواهر سلطان محمد خدابنده تصميم گرفت به معبد شکلي تازه بدهد. براي همين از هنرمندان چيني دعوت کرد تا معبد را تزيين کنند.

به‌جز دو اژدها، آثار هنري زيباي ديگري هم در اين معبد توجه بيننده را به‌خود جلب مي‌کند. محراب‌هايي در دو طرف نقش دو اژدها با مقرنس‌هاي ظريف و زيبا و همين‌طور نقش‌هاي تزييني معبد نشان مي‌دهند هنرمنداني که اين نقش‌ها را به‌وجود آورده‌اند، چه چيني چه ايراني، در کارشان مهارت زيادي داشته‌اند.
حالا اين بنا صدمه‌هاي زيادي ديده، آن‌قدر که وقتي از دور به آن نگاه مي‌کني، چيزي نمي‌بيني مگر يک صخره و تکه‌هايي از سنگ که در دامنه آن ريخته،‌ با وجود اين هنوز هم به‌خاطر نقشه معماري‌اش و همين‌طور به‌خاطر نقش‌هاي تزييني‌اش، يکي از ارزشمندترين بناهاي سنگي ايران به‌حساب مي‌آيد و به‌خاطر ردپاي هنر چين در آن، منحصر به‌فرد و بي‌نظير.


بخش گردشگري تبيان
برگرفته از همشهري آنلاين
 

Similar threads

بالا