کالبد شهری و معماری همساز با اقلیم.........

dina arian

عضو جدید
کاربر ممتاز
کالبد شهری و معماری همساز با اقلیم


مروري بر متون نگاشته شده در زمينه بهينه سازی مصرف سوخت در ساختمان نشان می دهد،مدتهاست نگاه بيشتر مهندسين و محققان بر تصحيح روش های طراحی ساختمان (تك بنا)معطوف شده است .
اگر چه اين امربسيار ارزشمنداست اما نبايد فراموش كرد در كنار هر گونه جزيی نگری بايد نگاهی نيز به كليت ها داشت . به بيان ديگر بايد توجه داشت، علاوه بر آنكه می بايست هر يك از بناهاوساختمان ها(به تنهايی ) به گونه ای طراحی و اجرا شوند كه كمترين ميزان اتلاف انرژی را داشته باشند(يا اصولاًاتلاف انرژی نداشته باشند)بايد به خاطر داشت كه لازم است، قرار گيری ساختمان ها در كنار يكديگرنيز در اين راستا صورت گيرد.در واقع شهرسازی و ضوابط مربوط به آن نيز بايد در خدمت اين هدف باشد(يا حد اقل تأثير سوء نداشته باشد).

به بيان ديگر رواج ساخت وساز برمبنای طراحیِ هماهنگ با اقليم، زمانی می تواند بر کاهش اتلاف انرژی تأثير مطلوب داشته باشد که زمينه (context) و بستر آن در کالبد شهر فراهم باشد . چرا که از سويی درصد قابل توجهی از جمعيت در شهرهای بزرگ و کلان شهرها سکونت دارند يا به کار مشغولند ،و از سويی ديگر بيشترين در صد ساخت و ساز ها نيز در شهر ها انجام می گيرد و به تبع اين امر بخش اعظم معضل اتلاف انرژی در ساختمان ها نيز منوط ومرتبط بامسأله اسکان در شهر وشهر نشينی است.
از اينرو هدف از اين نوشتار،يادآوری تأثيرات قوانين شهرسازی معاصرايران برنحوه استفاده از انرژی در ساختمان هاست كه با نگاهی دوباره بر كالبد شهرهای معاصر(از طريق مشاهدات عينی) صورت می گيرد.
بااين قصد،برخی ازمسايل شهرسازی که تأثيرات نا مطلوبی بر نحوه ساخت و ساز ساختمان هادرشهر داشته است و موجب افزايش اتلاف انرژی شده است شرح داده می شود:
الف – ناهمگونی ارتفاع ساختمان های همجوار

هر گاه سخن از قوانين شهر سازی به ميان می آيد ، مباحث و معضلاتی همچون نا همگونی ارتفاع ساختمان ها مطرح می شود ،بلافاصله مباحث زيبايی شناسی شهر به چالش کشيده می شود و ابعاد ديگر مسأله ،از جمله تأثيرسوءاين ناهماهنگی بر افزايش اتلاف انرژی ساختمان ،ناديده گرفته می شود.
برای توضيح اين مطلب ،ياد آوری قوانين ترموديناميک درعلم فيزيک مفيد به نظر می رسد.
قانون دوم ترموديناميک به سادگی نحوه انتقال گرمادر اجسام راشرح می دهدو توضيح می دهد: در طبيعت،براثر همجواری دو جسم سرد و گرم ،تبادل حرارتی بين اين دو صورت می گيرد و گرما از جسم گرمتر به ديگری منتقل می شود و اين تبادل تا زمانی که دمای هر دو جسم به حالت ميانگين برسد ، ادامه می يابد. سرعت اين تبادل ، متناسب با خصوصيات ماده تشکيل دهنده هريک از دو جسم است .انرژی گرمايی می تواند به کمک مولکولها در فرآيند رسانش و همرفتی ويا بدون کمک آنها از طريق تابش منتقل شود.
به رغم آنکه مطلب فوق از قوانين قابل درک طبيعت است ،اما جای تعجّب است که چرا چنين مسأله ای در نحوه ساخت و ساز شهرها نا ديده گرفته می شود.!؟ از جمله آنکه نا همگونی ارتفاع ساختمان های همجواردر نحوه قرار گيری واحد های همسايگی موجب اتلاف انرژی در ساختمان می شود .
همانگونه که در دياگرام ارايه شده مشاهده می شود ،بی نظمی ارتفاع ساختمان هايی که در يک رديف و در يک بلوک شهری ساخته می شوند،سبب می شود حجم کلی برخی از ساختمان ها در شرايطی قرار گيردکه بخشی از ساختمان از دو طرف و بخشی ديگر از چهار طرف در تبادل حرارتی با محيط پيرامون قرار گيرد.
به اين ترتيب حجم کلی يک ساختمان به دو بخش با دمای بيشتر و کمترتقسيم می شود ودر اين شرايط است که به طور طبيعی انتقال حرارت از فضای گرمتر به فضای سردتر اتّفاق می افتد امّا در صورت هماهنگی ارتفاع ساختمان های همجوار انتقال انرژی حرارتی از اين طريق بسيارکمتر می شود به اين ترتيب نا هماهنگی ارتفاع ساختمان های همجوار،موجب اتلاف بخشی از انرژی مصرف شده حهت ايجاد گرما در داخل ساختمان ها می شود.
البته ممکن است در نگاه نخست ،ميزان اتلاف انرژی از اين طريق نا چيز به نظر برسد اما زمانی که به خاطر می آوريم در بخش اعظم کلان شهر هايی مثل تهران چنين ساخت و سازی انجام شده و ارتفاع ساختمان ها بسيارنا هماهنگ است و نيز با در نظر گرفتن جمعيت دوازده ميليون نفری تهران (درطول روز)و مصرف انرژی اين جمعيت ، به سادگی به اهمّيت موضوع پی می بريم.
همچنين نگاهی مجدد به نحوه شهر سازی در شهر های تاريخی ايران – همانند شهرهادراقليم گرم و خشک- وتوجه به ارتفاع واحد های همسايگی ،اهمّيت اين مطلب را بيش از پيش نشان می دهد و قابل درک می کند.
درکالبد بافت قديمی شهر هايی همچون يزد، کاشان،...مشاهده می کنيم قرار گيری وا حد های مسکونی در کنار يکديگر به گونه ای است که نوعی هماهنگی در ارتفاع ساختمان های همجوار ديده می شود.
به بيان ديگر بايد گفت همانگونه که معماری گذشته ايران، به دليل هماهنگی مناسب با شرايط اقليمی ،می تواند در برخی مسايل راهگشای مناسبی برای طراحی های همساز با اقليم در زمان معاصر باشد و اتلاف انرژی ساختمان ها(به صورت تک بنا) را در هماهنگی با محيط به حد اقل برساند ،مطالعه و بررسی مجدد شهر سازی گذشته ايران – در اقليم های گوناگون – نيز می تواند در برخی از مسايل راهگشای حل معضلات کنونی ،شهرسازی معاصر ما باشد .
ب - عدم تناسب ارتفاع ساختمان ها با عرض گذر ها
بی شک يکی از مسايل مهم در طراحی های همساز با اقليم برای استفاده بهينه از حرارت خورشيددر ايجاد آسايش درون ساختمان ها،دقّت درقرارگيری بازشوها،کنترلِ جهتِ آن هانسبت به تابش خورشيد در طول روز،ابعاد سايه بان هاو تناسبات آنهاست .
اما دقت و بکار گيری اين موارد در طراحی ،تنها زمانی نتايج مطلوب را ارايه می کند که نحوه قرار گيری واحد مسکونی در محيط پيرامون ، امکان استفاده از اين انرژی را ميسّرسازد.
به بيان ديگردر شهر های بزگ – که اتفاقّاً بيشترين معضلات اتلاف انرژی را نيز دارند – فواصل ميان واحد های مسکونی و ساختمان های دو طرف يک گذرمطلوب نيست . به اين معنی که معمولاًاندازه عرض گذر ،کوچه يا خيابان با اندازه ارتفاع ساختمان تناسب مورد نياز را ندارد.
يکی از پيامد های منفی اين مطلب ،عدم ايجاد بستر وزمينه مناسب جهت استفاده از نور طبيعی روز و حرارت ناشی از تابش خورشيددر طبقات نخستين و پايين تر ساختمان هاست .
در واقع عرض ِکمِ گذر ،کوچه يا خيابان نسبت به ارتفاع ساختمان ها ، سبب می شود پيکره يک ساختمان بر ساختمان مقابل سايه افکند .به طوريکه گاهی يک واحد ساختمانی در طبقات همکف ،اوّل - يا بعضاًطبقات بالاتر- به دليل سايه ساختمان روبرو ،در تمام طول روز حتی نور طبيعی مناسبی در يافت نکند ، بنابر اين در اين واحد ها مسلماًنمی توان از انرژی حرارتی خورشيد برای ايجاددمای مطلوب در فضای درون ، بهره برد.
البته تا کنون هر گاه مسأله تناسب عرض گذر و ارتفاع ساختمانهای اطراف در شهر ها مطرح شده است همواره مسأله ديد ناظر،و پرسپکتيوخيابان ،يا معضل ِاشرافيت ناشی ازفواصل ميان باز شوهای روبروبه هم و مواردی از اين دست موردبحث بوده است اما بايددقت داشت درنظرگرفتن اين مورد در قوانين ساخت و ساز درشهر،برنحوه استفادهاز انرژی حرارتی خورشيدبرای ايجادآسايش وايجاد گرمای مطلوب در يک واحد ساختمانی، تأثير مستقيم دارد.
 

dina arian

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنا بر اين ، با توجه به مطلبی که شرح داده شد و با نظر به اينکه از يک سو بيشترين در صد ساخت وسازها و از سوی ديگربيشترين مصرف انرژی در کلان شهر ها به چشم می خورد،مطماً باز نگری بر قوانين شهرسازی بخصوص مسايل مربوط به تراکم و بلند مرتبه سازی در شهر ،بر نحوه استفاده ازانرژی گرمازا ی خورشيد در ايجاد دمای مطلوب درون ساختمان ها تأثير به سزايِی دارد.
ج- بکار گيری مصالح گوناگون با خصوصيات متضاد در ساخت ديوارهای خارجی (نماها)
بی شک قوانين شهر سازی و نحوه قطعه بندی مناطق هر شهر تأثير مستقيم بر نحوه ساخت و ساز دارد وعدم نکته سنجی کافی در اين زمينه گاهی سبب می شود شاهد پديده های غير اصولی – چه به لحاظ زيبايی شناختی ،چه به لحاظ اتلاف انرژی – درساخت ساختمان ها باشيم .
به طور مثال در شهر تهران به دليل شرايط اقليمی اين شهر ،جهت قرار گيری ساختمان ها به صورت شمالی –جنوبی است . به طوريکه ساختمانهای همجواردر جهت شرق يا غرب ساختمان قرار می گيرند.
بنابراين به لحاظ صرفه اقتصادی ،مجريان ساختمان ،عموماًنمای شمالی و نمای جنوبی ساختمان را با نوعی مصالح (از قبيل سنگ ،آجر ،.....)و متفاوت نسبت به مصالح نمای غربی و شرقی (سيمان،...)اجرا می کنند .اين مسأله علاوه بر آنکه پيامد های منفی از لحاظ بصری و مباحث زيبايی شناسی شهر را در بر دارد سبب می شودتا تبادل حرارتی ساختمان با فضای پيرامون از دو وجه غربی و شرقی و دو وجه شمالی و جنوبی متفاوت و متغيرباشد .به بيان ديگربه دليل آنکه در ساخت ديوارهای خارجی – نما - به عنوان پوسته و جداره بيرونی ساختمان مصالح گوناگون با خصوصيات متضادبه کار گرفته می شود و متعاقباً شرايط تبادل حرارتی را دگرگون می سازد، ميزان اتلاف انرژی بيشتر می شود .
به عنوان مثال زمانيکه در دو نمای شمالی و جنوبی ساختمان، مصالحی همانند سنگ گرانيت با زمينه رنگی روشن بکار می رود اما در نمای شرقی و غربی از سيمان استفاده می شود به دليل آنکه اين دو مصالح خصوصيات متفاوتی دارند (از لحاظ ميزان انعکاس نورخورشيد يا جذب آن ) تعادل حرارتی فضای ساختمان دگرگون می شود و اتلاف انرژی افزايش می يابد.
نگاه مجدد به معماری و شهر سازی گذشته ايران نيز نشان می دهد ،مصالح به کار رفته در جداره بنا ها در گذشته عموماًيکسان بوده به طوريکه فضا و حجم ساختمان از لحاظ مصالح ساخت خصوصيت همگن داشت و تبادل حرارتی کمتری با فضای پيرامون انجام می شد.
د - قوانين شهر سازی واقليم های گوناگون
ياد آوری تشابهِ ظاهریِ کالبد شهر های معاصر ايران که در اقليم های گوناگون قرار گرفته اند شايد مبحثی تکراری به نظر آيد اما واقعيتی است که تبعات منفی بسيار زيادی دارد.وخود اين امرناشی از عدم توجه کافی در تدوين قوانين جامع شهرسازی شهر ها با اقليم های متفاوت است .
به بيان ديگر ،قوانين ساخت و ساز در کلان شهر ها و شهرهای بزرگ ايران از جمله تهران ،اصفهان ،مشهد ،شيراز ،تبريز،بنرعباس و...يکسان است (البته تفاوت های بسيار جزيی با يکديگر دارند) و اين در حالی است که اين شهر ها شرايط اقليمی بسيارمتفاوتی نسبت به يکديگردارند.
مطالبی که در سطور پيشين در مورد هماهنگی ارتفاع ساختمان ها ،تناسب عرض گذر ها وارتفاع بناها،جهت قرار گيری باز شو و پنجره ها ،دقت در بکارگيری مصالح در ساخت بناها ،جا نمايی مناسب کار بری ها در سطح شهر و ...
بدان ها اشاره شد از جمله مواردی است که متناسب با اقليم هر شهر،به تدوين خصوصيات ويژه و قابل محاسبه ای نياز داردکه می بايست در قوانين شهر سازی هر شهر مد نظر قرار گيرد چرا که اين مواردِ به ظاهر بديهی، تأثير مستقيم بر ميزان کاهش اتلاف انرژی در ساختمان ها دارد.
درواقع نا ديده گرفتن ويژگی های اقليمی هر شهر در تدوين قوانين شهر سازی آن می تواندبزرگترين تأثير منفی بر نحوه استفاده از انرژی در ساختمان ها را داشته باشد .
حاصل سخن:
رواج ساخت وساز برمبنای طراحیِ هماهنگ با اقليم، زمانی می تواند بر کاهش اتلاف انرژی تأثير مطلوب داشته باشد که زمينه و بستر آن در کالبد شهر فراهم باشد .
از اين رو اين نوشتار نيز با نگاهی بر شهر سازی معاصر ايران ،نحوه قرار گيری واحد های همسايگی نسبت به يکديگر و چگونگی ايجاد پيکره کالبدی شهر را با تأکيد بر موضوع اتلاف انرژی در ساختمان ها مورد بحث قرار دارد.و در اين ميان مسأله هماهنگی ارتفاع واحد های همسايگی و ساختمان های همجوار،تناسب عرض گذر ها و ارتفاع ساختمان ها ، بکار گيری مصالح گوناگون در جداره خارجی بنا (نما)باتوجّه به قوانين شهر داری و در نهايت مسأله توجّه به شرايط اقليمی هر شهر در تدوين قوانين شهر سازی آن ، تشريح گرديد.
اميد است باز نگری مجدد بر طرح های شهری و قوانين شهر سازی و رفع نواقص بتواند سبب ايجادکالبد شهری مناسب و پديد آمدن زمينه مطلوب برای رواج ساخت ،بناهای همساز با اقليم گردد تا ميزان اتلاف انرژی در ساختمان ها کاهش يابد و آسايش بيشتری برای شهروندان حاصل شود .
نگارنده اميدواراست اين نوشتارگام مثبتی درجهت تقليل اتلاف انرژي ومصرف سوخت درساختمان هاوتصحيح قوانين شهرسازي باشد.


شت های فلات كه بخش عمده ای از مساحت كشور ما محسوب می شوند، عمدتاً در نواحی مركزی و شرقی مملكت قرار دارند. دو منطقه دشت كویر و كویر لوت، در مركز ایران واقع شده اند كه به طور كلی لم یزرع و یا با بارندگی بسیار اندك می باشند. این دو كویر، قریب یك هفتم مساحت ایران را شامل می شوند.

نواحی حاشیه كویری و كوهپایه ای، دارای آب و هوای معتدل تر با بارندگی بیشتر می باشند؛ ولی به هر تقدیر، اقلیم این نواحی نیز گرم و خشك است.

خصوصیات كلی شرایط اقلیمی دشت های فلات به قرار زیر است:

1- آب و هوای گرم وخشك در تابستان و سرد و خشك در زمستان
2- بارندگی بسیار اندك
3- رطوبت هوای بسیار كم
4- پوشش بسیار كم گیاهی
5- اختلاف زیاد درجه حرارت بین شب و روز
6- در نواحی كویری و حاشیه كویری، باد های توام با گرد و غبار

به دلیل رطوبت كم و دوری از دریا، اختلاف درجه حرارت هوا در طی شبانه روز، زیاد است. به تغییرات روزانه حرارت كه در ستون نوسان روزانه دما در جدول 1 برای شهر های مناطق گرم و خشك آمده، توجه كنید.

ایستگاه معدل حداكثر دما معدل حداقل دما حداكثر مطلق دما حداقل مطلق دما نوسان روزانه دما متوسط دما روز های یخبندان
تهران 22.6 11.6 44.0 14.8 - 14.4 17.0 49
اهواز 32.8 17.9 51.2 7.0 - 19.4 25.3 2
دزفول 32.0 15.8 53.6 9.5 - 20.0 24.0 4
شیراز 25.8 9.1 43.2 14.0 - 18.3 17.3 56
كرمان 24.6 6.3 40.6 24.8 - 17.8 15.5 96
مشهد 21.0 6.4 41.6 28.0 - 17.8 13.6 95
سبزوار 24.0 10.2 45.5 19.8 - 14.4 17.0 62
تربت حیدریه 21.6 7.1 42.5 28.0 - 15.3 14.5 91
بیرجند 24.6 8.4 43.5 14.7 - 16.4 16.5 76
اصفهان 23.8 9.4 41.0 16.0 - 15.0 16.0 69
زاهدان 26.5 9.6 43.0 22.0 - 17.5 18.1 57
قزوین 21.0 6.3 43.0 23.6 - 18.6 13.7 89

جدول 1: آمار وضع دمای بعضی از ایستگاه های منطقه گرم و خشك كشور طی 28 سال از سال 1340 الی 1367.

سازمان هواشناسی كشور، سال 1367، ص 10


باید اضافه نمود كه كمبود آب جهت كشاورزی و مصرف روزانه اهالی، به علاوه، باد های شدید كویری كه با شدت، شن و خاك كویر را در سطح مناطق زیستی پخش می كنند، محیط چندان مطلوبی را جهت سكونت انسان، ایجاد نمی كند. همچنین در منطقه، درخت و در نتیجه چوب كمیاب است و نمی توان به راحتی سقف و سرپناه ایجاد نمود.


شكل 2: عكس هوایی شهر یزد؛ حفاظت از فضا های مسكونی سنتی در مقابل شرایط نامساعد طبیعی در این عكس به خوبی مشخص است؛ بافت متراكم، فضا های محصور و حیاط مركزی از جمله تمهیدات اقلیمی در این شهر كویری می باشد؛ قسمتی از تصویر برای نمایش خانه های حیاط مركزی، درشت نمایی شده است.

سازمان نقشه برداری كشور


ولی با توجه به مشكلات اقلیمی فوق، معماری سنتی ما در اثر تجربه چند هزار ساله، راه حل های منطقی ای برای یك زندگی دلپذیر در این مناطق فراهم نموده است.
2- بافت شهری ۩

شكل پذیری بافت شهری و روستایی و تطبیق شرایط زندگی با عوامل طبیعی و همچنین استفاده از این عوامل در شرایط بسیار نامساعد آب و هوایی در این مناطق، قابل توجه است. به جرات می توان بیان نمود كه یكی از دستآورد های بسیار مهم معماری سنتی ما در همین تطبیق و فراهم نمودن محیط مناسب زندگی در این مناطق خشك و بی آب و علف است.


شكل 3: یكی از كوچه های محله قدیمی فهادان در شهر یزد؛ به این نوع كوچه ها ساباط گفته می شود.


كلیات بافت شهری و روستای به قرار ذیل است:

1- بافت شهری و روستایی بسیار متراكم
2- فضای شهری كاملاً محصور
3- كوچه های باریك و نامنظم و بعضاً پوشیده با طاق
4- ساختمان های متصل به هم
5- استقرار مجموعه های زیستی بر اساس جهت آفتاب و باد

روستا ها و شهر های سنتی مناطق گرم و خشك ایران را می توان به بوته های كاكتوس و یا گیاهان صحرایی تشبیه نمود. این گیاهان، پوسته ای ضخیم و بسیار مقاوم به دور خود دارند و در تحت این شرایط است كه می توانند محیطی مناسب برای انتقال شیره گیاهی و رشد و نمو در درون گیاه به وجود آورند.

به طور كلی، تمامی فضا های زیستی این مناطق، اعم از فضا های شهری، معابر، حیاط ها و ساختمان ها، در مقابل عوامل جوی، خصوصاً باد نامطلوب، كاملاً محافظت شده اند و استفاده از باد مطلوب و تابش آفتاب با تمهیدات خاصی كه در دنباله این مقاله توضیح داده خواهد شد، صورت می گیرد.

بافت شهری در این نواحی، به هم فشرده و ابنیه، متصل به هم هستند. كوچه ها، باریك و با دیوار های نسبتاً بلند و در مسیر یك خط شكسته امتداد دارند. اصولاً هیچ فضای شهری غیر محصور در این مناطق وجود ندارند؛ زیرا محافظت از فضای غیر محصور در مقابل شرایط نامساعد اقلیمی ممكن نیست. یكی از دلایل باریكی كوچه ها كه گاه فقط برای عبور دو نفر از كنار هم كافی است، برای فراهم نمودن شرایط اقلیمی بهتر در فضای معابر است. وجود دیوار های بلند در كنار معابر، در ایجاد سایه در مقابل تابش آفتاب و همچنین حفاظت معابر در مقابل باد های كویری، تاثیر بسزایی دارند. باید متذكر شد كه پیچ در پیچ بودن كوچه ها، از نظر زیست اقلیمی، یك مزیت در مناطق گرم و خشك و كویری محسوب می شود، زیرا در مسیر های مستقیم و عریض، باد های كویری می توانند به سرعت جریان داشته باشند و باعث اختلال در زندگی روزمره شوند.


شكل 4: زواره، شهركی برآمده از دل خاك با فضا های كاملاً محصور در مجاور كویر مركزی ایران در استان اصفهان.

زهرا لطفی و نغمه بحرانی


متاسفانه در رابطه با مسایل اقلیمی، بسیاری از درس های معماری و شهرسازی گذشته ما جهت طراحی شهر ها و ساختمان های جدید فراموش شده و در فصول گرم، بجز در اطاق های بسته و زیر كولر های برقی، در سایر قسمت های این شهر های مدرن، شرایط آسایش برای انسان، فراهم نمی باشد.


شكل 5: ساختمان های حیاط مركزی، طاق های گنبدی و بادگیر های كوتاه یك طرفه از مشخصات بارز سیمای شهر میبد در حاشیه دشت كویر در استان یزد است.




شكل 6: مقطع عرضی و نمای تابستان نشین خانه بروجردی ها در كاشان در استان اصفهان؛ ساختمان این خانه در تاریخ 1292 ه.ق. برابر با 1254 ه.ش. به پایان رسیده است.

سازمان میراث فرهنگی كشور

3- فرم بنا ۩

كلیات فرم بنا در این مناطق به قرار ذیل است:

1- كلیه بنا ها به صورت كاملاً درون گرا و محصور
2- كلیه بنا ها بجز حمام ها دارای حیاط مركزی و اغلب آنها دارای زیرزمین، ایوان و بادگیر
3- كف ابنیه و خصوصاً حیاط، پایین تر از سطح معابر
4- ارتفاع اطاق ها نسبتاً زیاد
5- طاق ها غالبا قوسی و گنبدی
6- دیوار ها نسبتاً قطور

 

dina arian

عضو جدید
کاربر ممتاز
همانگونه كه فضا های شهری، محصور و در مقابل شرایط نامساعد طبیعی كاملاً محافظت شده اند، ساختمان ها و حیاط آنها نیز دارای یك حصار بسته و یك محیط زیست اقلیمی كنترل شده می باشند. این مطلب در مورد كلیه ساختمان های در این مناطق، اعم از تجاری، مذهبی، خدماتی و مسكونی صدق می كند.

چنانچه ذكر شده، نوسان درجه حرارت در منطقه، بسیار زیاد و میزان رطوبت هوا، كمتر از حد آسایش انسان است. همچنین تابش آفتاب و حرارت آن در تابستان، محیطی گرم و سوزان ایجاد می كند و باد های پر گرد و غبار كویری كه در بسیاری از روز های سال در جریان است، مخل آسایش می باشد. لذا، ایجاد یك حیاط مركزی در وسط ساختمان و تعبیه حوض آب و احداث باغچه، باعث افزایش رطوبت در فضای زیستی شده و دیوار های خشتی و آجری ای كه به لحاظ تحمل بار سنگین طاق های قوسی و گنبدی، با ضخامت نسبتاً زیاد ساخته می شوند، مانند یك خازن حرارتی، نوسان درجه حرارت در طی شبانه روز را كاهش می دهند. و بالاخره، با قرار دادن كلیه بازشو ها رو به فضای نسبتاً مرطوب و معتدل حیاط و مسدود نمودن جداره خارجی ساختمان، بجز در ورودی، ارتباط فضای زیست داخل با فضای خارج تا حد امكان قطع شده و یك اقلیم كوچك و مناسب برای آسایش انسان در اقلیم گرم و خشك منطقه احداث شده است.


شكل 7: پلان طبقات خانه بروجردی ها با حیاط بیرونی در محله میر احمد كاشان در استان اصفهان؛ پلان ها در شكل به ترتیب از بالا به پایین پلان همكف، طبقه اول و زیرزمین می باشد؛ با توجه به این پلان ها مشخص است كه قسمت تابستان نشین، زیرزمین و پس از این دو، قسمت زمستان نشین اهمیت و وسعت بیشتری نسبت به سایر قسمت ها دارند.

سازمان میراث فرهنگی كشور


در دنباله مطلب ساختمان های مسكونی، در سایر فصول از كتاب بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران نوشته وحید قبادیان، ساختمان های تجاری، مذهبی و خدماتی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
3-1- خانه های چهارفصل ۩

تطبیق شیوه های زندگی با شرایط اقلیمی، از خصوصیات بسیار مهم این نواحی است. نمونه بارز آن را در خانه های درونگرای این مناطق كه به خانه های چهار فصل موسوم است می توان مشاهده نمود. اطاق های اطراف حیاط این ساختمان ها بنا بر فصل معین سال، مورد استفاده قرار می گیرند. نحوه انجام این كار بدین طریق است كه در سمت شمالی حیاط كه آفتاب مایل زمستان به آن می تابد و از گرمای بیشتری برخوردار است، قسمت زمستان نشین می باشد كه به «پناه» معروف است و اغلب فعالیت های روزمره اهل خانه در این سمت ساختمان انجام می شود. در تابستان، عكس این عمل صورت می گیرد و اطاق های سمت جنوب حیاط كه در سایه قرار دارند و خنك تر هستند، محل سكونت افراد خانواده می باشد. این قسمت را «نسار» به معنی سایه گیر و خنك می گویند و غالباً سرداب یا زیرزمین در این قسمت می باشد. در فصول گرم، دمای سرداب به علت اینكه در زیر زمین است، از دمای سایر قسمت ها كمتر می باشد؛ به نحوی كه در خانه بروجردی ها در ساعت 11:30 صبح روز سوم مهر ماه، درجه حرارت هوا در كوچه 36 درجه، در حیاط 32 درجه و در سرداب 24 درجه سانتی گراد بوده است (شكل 8).


شكل 8: مقطع طولی خانه بروجردیها در كاشان؛ به اختلاف ارتفاع قسمت تابستان نشین و زمستان نشین و همچنین اختلاف سطح حیاط نسبت به كوچه توجه كنید. زاویه تابش آفتاب هنگام ظهر در اول تیر ماه 79.5 درجه و در اول دی ماه 32.5 درجه است.


سازمان میراث فرهنگی كشور


در مواقعی كه دمای هوا بسیار زیاد بوده، اهل خانه به سرداب رفته و از هوای خنك تر آن استفاده می كردند. در بعضی از خانه ها كه شاخه های مسیر قنات از زیر آن رد می شده، از سرداب راهی به قنات جهت دسترسی به آن وجود داشته و گاهی نیز آب قنات از یك طرف وارد حوض كوچكی می شده و از طرف دیگر آن خارج می شده كه به محل آن اطاق، حوضخانه می گفته اند. وجود حوض آب و مجاری ورودی بادگیر، باعث افزایش رطوبت و برودت در این فضا می شده است.


شكل 9: نمای قسمت زمستان نشین و حیاط بیرونی خانه بروجردی ها در كاشان در استان اصفهان.


آرش افشار و فرزین راسخی


معمولاً ارتفاع قسمت تابستان نشین در این خانه ها زیاد است (شكل 8) تا هوای گرم به بالا صعود كرده و هوای خنك تر در سطح پایین اطاق، جایگزین شود. بادگیر ها و هواكش ها نیز غالباً در سمت جنوبی ساختمان قرار دارند تا تهویه هوا بهتر صورت گیرد. بادگیر های هشت طرفه خانه بروجردی ها به اطاق اصلی خانه كه همان تالار در طبقه همكف است و سرداب زیر آن در قسمت تابستان نشین، راه دارد و حفره های روی گنبد تالار، از سمت جریان باد، عملكرد بادگیر و از سمت مخالف آن، عملكرد هواكش را دارند كه خود به آسایش ساكنین خانه در فصول گرم كاشان، كمك موثرتری می كرده است.

تالار قسمت تابستان نشین خانه های سنتی یزد، مانند خانه لاری ها و خانه رسولیان، از سمت رو به حیاط، كاملاً باز است و در این خانه ها، مجرای ورودی بادگیر، یا در عقب تالار و یا در سمت دو ضلع مجاور آن قرار دارد.

در كنج ها و قسمت هایی از خانه كه ارتباط مستقیم با حیاط ندارد و در نتیجه نور و تهویه در آنجا كم است، آشپزخانه و انبار قرار دارد. سوخت مورد استفاده جهت پخت و پز، هیزم و تاپاله (1) ۞ بوده است. جهت تهویه هوا در آشپزخانه، سقف این فضا غالباً بسیار بلند بوده و یك منفذ دایره ای شكل به قطر حدود نیم متر در بالای گنبد و یا طاق آشپزخانه قرار داشته است. نور مورد نیاز آشپزخانه نیز از همین منفذ یا منفذ های سقفی تامین می شده است.


وجود حوض آب و گیاهان در داخل حیاط، كمبود رطوبت هوا را جبران می كند و علاوه بر ایجاد سایه، لطافت هوا را نیز افزایش می دهد. كلیه بازشو ها و ورودی اطاق ها، به حیاط و یا به فضای منتهی به آن باز می شوند و حیاط به عنوان فضای ارتباطی بین كلیه قسمت های خانه می باشد. تقریباً هیچ پنجره ای به بیرون خانه باز نمی شود و تنها بازشویی كه با بیرون ارتباط دارد، در ورودی است كه از طریق هشتی و دالان نسبتاً بلند به حیاط مرتبط می شود.


شكل 10: نمای قسمت تابستان نشین خانه بروجردی ها؛ به نسبت سطوح بازشو ها در مقایسه با قسمت زمستان نشین توجه كنید.

آرش افشار و فرزین راسخی


در اغلب خانه ها، یك تخت چوبی بزرگ در حیاط وجود داشته است. در تابستان، اهل خانه در هنگام عصر و غروب، باغچه ها را آب می دادند و حیاط را آبپاشی می كردند و فعالیت های مختلف، مانند دور هم نشستن، غذا خوردن یا خیاطی كردن و كار های دیگر، روی این تخت انجام می شده است. در این موقع اهل خانه غالباً، اوقات خود را در حیاط و فضای متعادل و خنك آن سپری می كردند. در شب هنگام نیز بر روی تخت در حیاط می خوابیدند. البته در بعضی از مواقع در روی پشت بام كه در طی شب و خصوصاً هنگام سحر، خنك تر از سایر قسمت ها است، می خوابیدند.

سطح حیاط خانه بروجردی ها، مانند سایر خانه های مشابه، از سطح طبیعی زمین و كوچه، پایین تر است (شكل 8). پایین تر بودن سطح حیاط نسبت به كوچه دارای چهار مزیت است:

1- آب قنات و یا نهر كه در جوی های همسطح كوچه جاری است، به طور طبیعی، سوار باغ و باغچه داخل حیاط و اگر آب انبار در زیرزمین باشد، سوار مخزن آب می شود.

2- از خاك گودبرداری شده، اگر خاك آن در حد نسبتاً خوبی باشد، خشت ساخته و برای احداث ساختمان، استفاده می شود.

3- با قرار گرفتن بخشی از ساختمان در داخل زمین، تبادل حرارت بین داخل و خارج بنا كاهش می یابد و نوسان درجه حرارت، كمتر می شود.

4- در مقابل نیروی زلزله، پایه های ساختمان و در نتیجه كل بنا مقاومت بهتری نشان می دهد.

عمق بعضی از حیاط ها را از حد معمول نیز بیشتر می گرفتند تا جهت آبیاری باغ و باغچه به آب قنات كه از زیر حیاط رد می شده، دسترسی پیدا كنند. به این حیاط ها، «گودال باغ» یا «گودال باغچه» می گفته اند.


شكل 11: نمایی از حیاط مركزی و اطاق سه دری خانه شهشهان در اصفهان.


در اینجا باید متذكر شد كه وسعت خانه و تعداد حیاط های آن، بستگی به توان مالی و موقعیت اجتماعی مرد خانه داشته است. خانه افراد تنگدست، به زحمت از چند اطاق و احیاناً یك حیاط تجاوز می كرده است؛ در حالی كه خانه اغلب افراد نسبتاً مرفه، شامل دو حیاط، یكی، بیرونی جهت آقایان، نامحرمان و بعضاً انجام امور شغلی آقای خانه و حیاط دیگر، اندرونی كه مخصوص خانم ها و افراد محرم بوده است، می شده است. خانه امرا و متمولین، بیش از دو حیاط داشته و در نهایت، تعداد آنها به شش حیاط می رسیده كه هر كدام دارای عملكرد خاص خود بوده است. چهار حیاط دیگر عبارت از حیاط اصطبل، خدمه، خواجگان و نارنجستان بودند.

حیاط اصطبل معمولاً در نزدیكی در ورودی خانه بوده تا پس از انتقال چهارپایان به اصطبل، وارد قسمت های دیگر خانه شوند. حیاط خدمه چنانچه از اسم آن مشخص است، مختص زندگی خدمتكاران خانه بوده است. حیاط خواجگان، مجاور قسمت اندرونی خانه احداث می شده و محل زندگی خواجگان حرمسرا بوده است و بالاخره نارنجستان، یك حیاط نسبتاً كوچك و زینتی بوده كه در باغچه آن انواع مركبات مانند نارنج و پرتقال می كاشتند. در شهر هایی مثل یزد و اصفهان كه هوا سرد است و معدل تعداد روز های یخبندان سالیانه به ترتیب 56 و 69 روز می باشد، در زمستان، در شب هنگام و یا در مواقع یخبندان، روی حیاط نارنجستان را می پوشاندند و بدین ترتیب، همواره از طراوت و زیبایی و تماشای برگ های همیشه سبز آن لذت می بردند.

در سنوات اخیر، جهت حفظ این ابنیه سنتی، اقداماتی صورت گرفته و تعدادی از آنها مرمت و به عنوان ساختمان اداری و یا آموزشی مورد استفاده قرار گرفته است. هرچند این كار، عملی بسیار مثبت و قابل تقدیر است ولی متاسفانه بسیاری از خانه های سنتی باارزش در حال تخریب به وسیله عوامل جوی و یا بولدزر های شهرداری ها می باشند.
3-2- طاق و گنبد ۩

همانگونه كه قبلاً ذكر شد، به دلیل كمبود چوب در فلات مركزی ایران، جهت پوشش سقف، از خشت و آجر استفاده می شده كه به صورت طاق یا گنبد این عمل صورت می گرفته است. فرق عمده طاق و گنبد در این است كه طاق مانند یك نیم استوانه است، یعنی قوسی كه در مسیر یك خط ادامه یافته و گنبد یك نیمكره است؛ بدین معنی كه قوس، حول یك نقطه در محیط خود، دوران داده شده است. البته این یك توصیف كلی است و فرم همه طاق ها و گنبد ها، مطابق تعاریف فوق نمی باشد.

بنا بر تقسیم بندی استاد محمد كریم پیرنیا، چهار نوع طاق قوسی وجود دارد كه به اختصار توضیح داده می شود: (2) ۞


شكل 12: یك مقبره ایلامی با طاق آهنگ در موزه شوش مربوط به هزازه دوم قبل از میلاد.

3-2-1- طاق آهنگ ۩

طاق آهنگ مانند یك نیم استوانه است كه با مصالح بنّایی اجرا می شود و بر روی دو دیوار باربر و دیوار انتهای قوس قرار می گیرد. معروف ترین و بزرگترین طاق از این نوع، طاق كسری در تیسفون با 30 متر ارتفاع و 25 متر دهانه قوس (3) ۞ است.


شكل 13: شبستان غربی مسجد جمعه اصفهان؛ طاق شبستان از نوع چاربخش است.

3-2-2- طاق چهاربخش ۩


هرگاه دو طاق آهنگ، یكدیگر را به طور قایم قطع كنند، از تقاطع آنها، یك طاق چهار بخش تشكیل می شود؛ مانند طاق شبستان غربی مسجد جمعه اصفهان (شكل 13).


شكل 14: طاق و تویزه در سمت شمالی مسجد النبی یا همان مسجد شاه سابق.

3-2-3- طاق و تویزه ۩


طاق و تویزه مانند یك نیم استوانه آجری یا خشتی است كه دنده های قوسی شكلی در داخل طاق، به نام تویزه وجود دارد و بار سقف را این تویزه ها به دیوار زیرین انتقال می دهند (شكل 14).


شكل 15: طرز اجرای طاق كلنبه در مسجد حضرت علی (ع) در شهر یزد.

3-2-4- طاق كلنبه ۩

جهت اجرای طاق كلنبه (4) ۞، ابتدا چهار تویزه همانند شكل 15 بر روی چهار پایه طاق می زنند و سپس بین تویزه ها را با خشت و آجر پر می كنند.

بنا بر تقسیم بندی استاد پیرنیا، گنبد نیز از لحاظ فرم به چهار گروه تقسیم می شود: (5) ۞


شكل 16: گنبد یك مسجد در بین راه قم به كاشان؛ اگرچه این گنبد دو پوسته نار با مصالح جدید اجرا شده ولی ایده و طرح آن سنتی است.

3-2-5- گنبد نار ۩

این نوع گنبد، رایج ترین نوع گنبد در ایران است. فرم این نوع گنبد، كروی است و پوشش اصلی سقف اكثر مساجد مهم ایران نظیر مسجد جمعه، مسجد امام و مسجد الله وردی خان در اصفهان و مسجد جامع یزد و مسجد و مدرسه آقا در كاشان می باشد. گنبد این مساجد به صورت دو پوسته است، یعنی در واقع دو گنبد بر روی هم اجرا شده است (اشكال 16 و 19).

در گنبد های دوپوسته، پوسته زیرین معمولاً باربر و پوسته رویین جهت نماسازی و همچنین مقابله با عوامل جوی است. یكی از دلایل دو پوسته زدن گنبد، به لحاظ توجه به مقیاس ساختمان و مقیاس شهر است؛ از آنجاییكه گنبد های بزرگ و بلند، نشانه اهمیت ساختمان می باشند و همچنین این گنبد ها باید با مقیاس شهر تطبیق كنند و ترجیحاً از قسمت های مختلف شهر دیده شوند، لذا سعی می شود كه گنبد فوقانی را بلند و مرتفع احداث كنند؛ ولی برای اینكه مقیاس تالار زیر گنبد زیاد ناهمگون نباشد و مانند تونلی عمودی به نظر نیاید، پوسته زیرین در ارتفاع كمتری اجرا می شود.

دلیل دیگر این كه، از ضخامت گنبد زیرین كه باربر است، هرچه به نوك گنبد نزدیك می شود كاسته می گردد تا وزن گنبد، كمتر شود؛ به همین دلیل، روی گنبد به صورت پله ای در می آید، مانند گنبد یخچال ها (6) ۞ و برای پوشاندن این ناهمواری، گنبد دوم زده می شود.

البته گنبد دو پوسته از لحاظ كاهش تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا، از گنبد یك پوسته، عملكرد بهتری دارد؛ زیرا هوای نسبتاً راكد بین دو پوسته، مانند یك عایق از تبادل حرارت جلوگیری می كند؛ ولی باید توجه داشت كه هیچ فضای حبسی ای در ساختمان نباید وجود داشته باشد؛ زیرا به علت وجود رطوبت در هوا و معیان رطوبت در شب هنگام و یا مواقع سرد، و تبدیل آن به آب، باعث خراب شدن مصالح از داخل این فضا می شود. بنابراین هوای بین دو پوسته همیشه باید تهویه شود (شكل 19).


شكل 17: برج قربان مربوط به دوره سلجوقی در همدان؛ این گنبد از نوع رك و دوازده ترك یا دوازده وجهی است.

3-2-6- گنبد رك ۩

نوع دوم گنبد ها، گنبد رك (7) ۞ است كه به صورت هرمی و یا مخروطی است و غالباً بر روی یك پایه استوانه ای و یا منشوری قرار می گیرد. معروفترین این نوع، گنبد قابوس در شهری به همین نام در استان مازندران (8) ۞ است كه آرامگاه شمس المعالی، قابوس بن وشمگیر آل زیار است و از بهترین نمونه های معماری قرن چهارم هجری قمری محسوب می شود. از این نوع گنبد، جهت مقابر سلاطین و امرای دوره سلجوقی نیز بسیار استفاده شده است (شكل 17).

گنبد رك در كرانه دریای خزر بسیار مورد استفاده قرار گرفته و می توان بیان نمود كه در این كرانه، بیش از سایر مناطق ایران گنبد رك وجود دارد. دلیل آن اولاً به این خاطر است كه این گنبد از لحاظ اقلیمی، بهتر از گنبد ها نار برای این منطقه است؛ زیرا نزولات جوی را سریعتر و بهتر از گنبد نار از ساختمان دور می كند و در ثانی شباهت زیادی به بام های شیبدار اهالی منطقه دارد. در این كناره، این نوع گنبد را با خرپای چوبی و پوشش كاشی، سفال و یا تخته لت احداث می كنند.

اگر مصالح گنبد رك آجری باشد، غالباً گنبد را دوپوسته اجرا می كنند تا مقیاس زیر گنبد، متناسب باشد و از لحاظ سازه ای نیز از استحكام بیشتری برخوردار باشد.
3-2-7- گنبد خرپشته ۩

نوع سوم گنبد ها، گنبد خر پشته است كه مانند گنبد رك، هرمی است منتهی سطوح جانبی هرم در این نوع گنبد، با هم برابر نیستند. مثال خوب آن، گنبد مشهد میر بزرگ در آمل است كه مربوط به دوره شاه عباس اول صفوی می باشد.


شكل 18: مقبره دانیال نبی در شوش در استان خوزستان؛ گنبد این مقبره از نوع اورچین است.

3-2-8- گنبد اورچین ۩


گنبد اورچین شبیه گنبد رك، مخروطی است ولی روی آن پلكانی می باشد. این گنبد به نام های گنبد پلكانی و یا مضرس (9) ۞ و در انگلیسی به نام «Pineapple Dome» یا گنبد آناناس خوانده می شود. نگارنده شبیه این گنبد را در هیچ مكانی و هیچ كتابی بجز در ایران و عراق ندیده است. در ایران نیز فقط محدود به چنوب غربی كشور است كه تعداد آنها زیاد نیست و لذا منحصر به فرد می باشند.

معروفترین این نوع گنبد، متعلق به مقبره دانیال نبی در شوش است (شكل 18). از دیگر ابنیه ای كه دارای گنبد اورچین هستند، می توان از مقبره حضرت سربند و بقعه یعقوب لیث در دزفول، امامزاده عبد الله در شوشتر، امامزاده جعفر در بروجرد، امامزاده میر محمد در جزیره خارك، بقعه صلاح الدین محمد در آبدانان از استان ایلام و همچنین گنبد سلطان زبیده و مزار شیخ عمر سهروردی در بغداد نام برد.


شكل 19: بررسی اقلیمی طاق قوسی و گنبد در اقلیم گرم و خشك در مسجد جامع یزد با گنبدی دو پوسته.

3-2-9- خصوصیات طاق ها و گنبد ها ۩


از جمله خصوصیات اقلیمی طاق های قوسی و گنبدی در مناطق گرم و خشك این است كه ارتفاع اطاق از كف تا زیر طاق، زیاد می باشد و لذا می توان یك تهویه طبیعی عمودی در اطاق به وجود آورد. از آنجاییكه هوای گرم، سبكتر است و به بالا صعود می كند و هوای خنكتر، جایگزین آن می شود، با تعبیه چند دریچه در اطراف و یا نوك اطاق، هوای گرم از دریچه ها خارج می شود و یك جریان طبیعی هوا از پایین به بالا برقرار می شود كه جهت تامین آسایش در فصول گرم، مناسب است (شكل 19).

باید توجه داشت كه در مناطق سرد، به منظور حفظ حرارت، معمولاً ارتفاع تالار زیر گنبد در مقایسه با مناطق گرم و خشك، كمتر است و همچنین نسبت سطوح بازشو به دیوار در اطراف تالار نیز كمتر می باشد. مطلب دیگر، همانگونه كه در فصل اول از كتاب بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران نوشته وحید قبادیان، در رابطه با زاویه تابش خورشید بیان شده است، در فصل تابستان یعنی زمانی كه حرارت مورد نیاز نیست، سقف یا طاق مسطح، بیشترین مقدار حرارت را نسبت به سایر سطوح، از تابش، كسب می كند زیرا تابش خورشید در این فصل تقریباً عمودی است ولی سطح طاق قوسی و گنبد، حالت مایل نسبت به تابش آفتاب دارد و به علاوه به سبب انحنای سطح طاق، همیشه بخشی از آن در سایه قرار می گیرد كه این نیز خود به كاهش جذب حرارت كمك می كند. همچنین اگر طاق یا گنبد، دو پوسته باشد، تاثیر تغییرات درجه حرارت خارج بر روی پوسته زیرین كمتر است و در نتیجه، دمای هوا در تالار زیر طاق یا گنبد متعادل تر می شود.

از مزایای دیگر طاق قوسی و گنبد اینكه، باد از روی سطح محدب، با سهولت بیشتری رد می شود و فرسایش و تخریب كمتری را موجب می گردد؛ و مطلب آخر، از آنجاییكه طاق قوسی و یا گنبد، یك ساختار سه بعدی است، لذا در مقابل نیرو های جانبی مانند باد و زلزله، مقاومت بهتری دارد؛ البته هرچه وزن طاق كمتر و مركز ثقل ساختمان در سطح پایین تری قرار گرفته باشد، مقاومت ساختمان در مقابل نیرو های جانبی، بیشتر خواهد بود.
 
بالا