سلام ودرود بیکران خداوند بر شهیدان
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح، از کشف پیکرهای مطهر ۱۷۵ شهید غواص عملیات کربلای چهار خبر داد.
به گزارش ایرنا از روابط عمومی کل سپاه، این مطلب را سردار سرتیپ پاسدار سیدمحمد باقر زاده در آیین استقبال از پیکرهای مطهر شهدای دفاع مقدس که روز گذشته(دوشنبه) از مرز شلمچه وارد کشور شدند، عنوان کرد.فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح، از کشف پیکرهای مطهر ۱۷۵ شهید غواص عملیات کربلای چهار خبر داد.
وی افزود: این شمار پیکرهای مطهر متعلق به غواصان عملیات کربلای 4 است که با دستان بسته به شهادت رسیده و زنده به گور شدند.
باقرزاده ادامه داد: برخی پیکرهای مطهر این شهدا زمانی که کشف شد، هیچ جراحتی نداشتند و متوجه شدیم که آنها زنده به گور شدند و امروز همین جنایات توسط تکفیری ها در کشورهای مسلمان رخ می دهد.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح گفت: پیکرهای مطهر پنج شهید در منطقه فاو، 175 شهید در منطقه ابوفلوس، هشت شهید در شلمچه، 21 شهید در مجنون، 40 شهید در شرق دجله و جاده خندق و 21 شهید در منطقه زبیدات کشف شد.
روز سه شنبه 94/2/29 پیکرهای مطهر 270 شهید دفاع مقدس، که طی عملیات اخیر تفحص کشف شده اند از طریق مرز شلمچه وارد کشور شدند
.
.
.
.
.
حاج بصیر ایستاد کنار ساحل و شروع کرد به داد و فریاد «ای خدا» باید برویم شهدا را بیاوریم.
چهارصد شهید را مگر می شود آورد.
زیر آن آتش سنگین، آن سوی رودخانه، حاج بصیر مرتب داد و فریاد می کند که ای خدا شهدا را نیاوردیم. گریه می کند، توی سرش می زند، از یک طرف هم مرتضی قربانی داد و فریاد می کند که علی امانی بدون حاج بصیر برنگرد.
هنوز چند دقیقه نگذشته بود که دیدیم عراقی ها آمده اند لب رودخانه، آن طرف که موقعیت از دست رفته ماست، شهدا افتاده اند، روی سر شهدا هلهله و شادی میکنند، تیراندازی می کنند.
با ناامیدی و اشک و بغض برگشتیم و شهدا جا ماندند.....
.
.
.
.
روایت جانسوز شام غریبان کربلای4 و وداع عاشورایی حاج حسین بصیر
نامه یک شهید از عملیات کربلای4(ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست)
.
.
.
.
در سینه ام دوباره غمی جان گرفته است
امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است
روحمان با یادشان شاد .....
.
.
.
.
حاج بصیر ایستاد کنار ساحل و شروع کرد به داد و فریاد «ای خدا» باید برویم شهدا را بیاوریم.
چهارصد شهید را مگر می شود آورد.
زیر آن آتش سنگین، آن سوی رودخانه، حاج بصیر مرتب داد و فریاد می کند که ای خدا شهدا را نیاوردیم. گریه می کند، توی سرش می زند، از یک طرف هم مرتضی قربانی داد و فریاد می کند که علی امانی بدون حاج بصیر برنگرد.
هنوز چند دقیقه نگذشته بود که دیدیم عراقی ها آمده اند لب رودخانه، آن طرف که موقعیت از دست رفته ماست، شهدا افتاده اند، روی سر شهدا هلهله و شادی میکنند، تیراندازی می کنند.
با ناامیدی و اشک و بغض برگشتیم و شهدا جا ماندند.....
.
.
.
.
روایت جانسوز شام غریبان کربلای4 و وداع عاشورایی حاج حسین بصیر
نامه یک شهید از عملیات کربلای4(ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست)
.
.
.
.
در سینه ام دوباره غمی جان گرفته است
امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است
روحمان با یادشان شاد .....
آخرین ویرایش توسط مدیر: