آبساب: آجر تراش داده شده ای که با آجر دیگر در آب ساییده شده باشد
....................
آجر پیش بر: آجری که قبل از پخت به صورت دلخواه شکل داده اند
....................
آژند:ملات
....................
آفتاب کور: بخش رو به غرب
....................
آمود: تزئینات الحاقی– نماسازی سنگی-آجری کاشیکاری و گچکاری
....................
آوگون: انتهای پای گنبد
....................
آهیانه: در گنبدهای دو پوسته پوشش زیرین را گویند
....................
آسمانه: سقف
....................
ارش: در معماری به اندازه شش گره-۴۰ سانی متر
....................
ازاره: بخشی از پائین دیوار است که معمولا برای استحکام بیشتر آمودی از سنگ و کاشی دارد
....................
ازج/ازغ: در معماری پوشش منحنی را گویند ( سغ )
....................
اسلیمی: نقش گردان یا انحنا دار
....................
اسپر: دیوار جداکننده - دیواری که میان دو پایه باربر می سازند
....................
اشکوب: طبقه - سقف
....................
افراز: بلندی – ارتفاع
....................
انبسان: کنتراست
....................
اندود دیمه: انودی از خمیر آهک و خاکستر چوپبدست می آید برای آبندی بدنه آبگیرها و دیوارهابه کار می رود
....................
اوزیر/افریز: واداشتن – در معماری به معنی استخوان بندی بناست
....................
ایدری: مصالحی که از محل برداشته شده است
....................
باد پیچ/باد پروا/باد هنج: ترکهایی که جهت قرار گرفتن باد در تاق ایجاد می گردد – به باد گیر هم گفته می شود
....................
بستو: نوعی قوس بیضی شکل که در ساخت گنبد استفاده می شود ونیست فاصله کانونی به دهانه آن ۳ به ۴ است
....................
بوم آورد: از محل– حاصل خود محل
....................
بیز: به معنای تاب است در معماری نوعی چفد(قوس) بیضی شکل
....................
پاد یاو: حیاط دور بسته ای که حوض یا جوی آب در میان داشته باشد– گودال باغچه
....................
پا راستی: در معماری ایران چفد و تاق و گنبد را از جاییکه شروع می شده قطه نمی کردند بلکه تکه ایی را بصورت عمود بالا برده سپس منحنی را شروع می کردند
....................
پاکار: جایی که طاق شروع می شود
....................
پالار: تیر حمال یا چیزی که فرسپ روی آن می افتد
....................
پتکانه: تاق بندی–تاقچه بندی
....................
پتکین: یعنی چیزی که از پایین به بالا می آید تونگان یا پیش کرده در خوزستان تونجه گویند
....................
پدپیل: پشت بند – دیوار یا نیم تاقی که در پشت دیوار برای نگهداری آن بسازند
....................
پد جفت: تضاد تنوع کاری که برای برهم زدن قرینه و یکنواختی انجام دهند پا جفت
....................
پده: در ختان بی بار – شورانه- تبریزی- سپیدار
....................
پرورز: قاب – آرایه هایی به صورت قاب بندی مربع و مستطیل در نمای ساختمان
....................
پرورز بندی: قاب بندی
....................
پکفته/پت کوفته: آجر خشت یا سنگی که بطور عمودی در محلهای خالی دیوار می چسبانند
....................
پنام: عایق
....................
پنجه پی: بیرون زدگی پی از دیوار
....................
پنج او هفت: چفد معروف ایرانی – پنج یعنی در گاه . او هفتن یعنی پوشاندن
....................
پیمون: اندازه مقیاس - اندازه های معین و مسخصی که در طرح تکرار می شود
....................
پیلک: ستونک باریکو کوچکی که سر سوک دو دیوار قرار می گیرد
....................
پیس پیسه: موزائیک های رنگی جهت تزئین
....................
تر کشی: ریسمان کشی
....................
ترک بندی: نوعی از ساختمان تاق و گنبد بصورت شعاعی و ترک ترک
....................
تنابه: تالار بزرگ - سرسرا
....................
تونگان: مقرنسهای سر ستون مانند سر سنونهای عالی قاپو و چهل ستون
....................
تویزه: دندههای اصلی پوشش تاق - لنگه – قالب
....................
تیر کش: رخنه ای در زیرکنگره بارو – سوراخی که در شکاف آن تیر می اندازند
....................
جهازه/پالانه: برای جلوگیری از واردشدن بار بصورت مستقیم بر در گاهها تاقی دیگر روی آن می زنند تا بارها را به جرزها منتقل نماید
....................
چغازنبیل: چغا به معنی تپه -کوه بلندی-چغازنبیل به معنی کوه بافته شده
....................
چفت: قوس
....................
چفت آویز: نوعی مقرنس کاری که آویخته از سقف است
....................
چکاد: در ایوانها فاصله بین تیزه قوس تا رخبام
....................
چمانه: نوعی قوس که از تقاطع دو بیضی بدست می آید
....................
چندن: چوب سختی است که از هندوستان می آورند
....................
چهار ستون: جرزی که در چهار گوشه آن پیلک داشته باشد
....................
چهار بخش: نوعی پوشش که از تقاطع دو تاق آهنگ بوجود می آید
....................
خان خوره: خان =کاروانسرا- خوره =محل
....................
خفت افتادن: پایین افتادن
....................
خود: پوشش رویین گنبد
....................
خوانچه: سقف آویخته ای که برای دهانهای بزرگ از تاق می آویزند
....................
خوانچه پوش: قطعات مختلف بین کاربندی که بین دوتویزه را می پوشانند
....................
خیاره: شیارهای روی ستون
....................
خیشخان: هواکشهای روی پشت بام
....................
دسکره: کوشک و ساختمانی که در میان باغهای بیرون شهرو در روستاها وتفرجگاهها می سازند
....................
دوال: عنصری که بعد از کلاف بندی پای تاقها بر روی پنجره ها جرزها و بالای تاقچه ها با گچ و با شکلی ساده که برجسته تر از دیوار است می سازند
....................
رخبام: پیش آمدگی لبه بام – لبه بام و جایی که نماسازی تمام می شوند
....................
....................
آجر پیش بر: آجری که قبل از پخت به صورت دلخواه شکل داده اند
....................
آژند:ملات
....................
آفتاب کور: بخش رو به غرب
....................
آمود: تزئینات الحاقی– نماسازی سنگی-آجری کاشیکاری و گچکاری
....................
آوگون: انتهای پای گنبد
....................
آهیانه: در گنبدهای دو پوسته پوشش زیرین را گویند
....................
آسمانه: سقف
....................
ارش: در معماری به اندازه شش گره-۴۰ سانی متر
....................
ازاره: بخشی از پائین دیوار است که معمولا برای استحکام بیشتر آمودی از سنگ و کاشی دارد
....................
ازج/ازغ: در معماری پوشش منحنی را گویند ( سغ )
....................
اسلیمی: نقش گردان یا انحنا دار
....................
اسپر: دیوار جداکننده - دیواری که میان دو پایه باربر می سازند
....................
اشکوب: طبقه - سقف
....................
افراز: بلندی – ارتفاع
....................
انبسان: کنتراست
....................
اندود دیمه: انودی از خمیر آهک و خاکستر چوپبدست می آید برای آبندی بدنه آبگیرها و دیوارهابه کار می رود
....................
اوزیر/افریز: واداشتن – در معماری به معنی استخوان بندی بناست
....................
ایدری: مصالحی که از محل برداشته شده است
....................
باد پیچ/باد پروا/باد هنج: ترکهایی که جهت قرار گرفتن باد در تاق ایجاد می گردد – به باد گیر هم گفته می شود
....................
بستو: نوعی قوس بیضی شکل که در ساخت گنبد استفاده می شود ونیست فاصله کانونی به دهانه آن ۳ به ۴ است
....................
بوم آورد: از محل– حاصل خود محل
....................
بیز: به معنای تاب است در معماری نوعی چفد(قوس) بیضی شکل
....................
پاد یاو: حیاط دور بسته ای که حوض یا جوی آب در میان داشته باشد– گودال باغچه
....................
پا راستی: در معماری ایران چفد و تاق و گنبد را از جاییکه شروع می شده قطه نمی کردند بلکه تکه ایی را بصورت عمود بالا برده سپس منحنی را شروع می کردند
....................
پاکار: جایی که طاق شروع می شود
....................
پالار: تیر حمال یا چیزی که فرسپ روی آن می افتد
....................
پتکانه: تاق بندی–تاقچه بندی
....................
پتکین: یعنی چیزی که از پایین به بالا می آید تونگان یا پیش کرده در خوزستان تونجه گویند
....................
پدپیل: پشت بند – دیوار یا نیم تاقی که در پشت دیوار برای نگهداری آن بسازند
....................
پد جفت: تضاد تنوع کاری که برای برهم زدن قرینه و یکنواختی انجام دهند پا جفت
....................
پده: در ختان بی بار – شورانه- تبریزی- سپیدار
....................
پرورز: قاب – آرایه هایی به صورت قاب بندی مربع و مستطیل در نمای ساختمان
....................
پرورز بندی: قاب بندی
....................
پکفته/پت کوفته: آجر خشت یا سنگی که بطور عمودی در محلهای خالی دیوار می چسبانند
....................
پنام: عایق
....................
پنجه پی: بیرون زدگی پی از دیوار
....................
پنج او هفت: چفد معروف ایرانی – پنج یعنی در گاه . او هفتن یعنی پوشاندن
....................
پیمون: اندازه مقیاس - اندازه های معین و مسخصی که در طرح تکرار می شود
....................
پیلک: ستونک باریکو کوچکی که سر سوک دو دیوار قرار می گیرد
....................
پیس پیسه: موزائیک های رنگی جهت تزئین
....................
تر کشی: ریسمان کشی
....................
ترک بندی: نوعی از ساختمان تاق و گنبد بصورت شعاعی و ترک ترک
....................
تنابه: تالار بزرگ - سرسرا
....................
تونگان: مقرنسهای سر ستون مانند سر سنونهای عالی قاپو و چهل ستون
....................
تویزه: دندههای اصلی پوشش تاق - لنگه – قالب
....................
تیر کش: رخنه ای در زیرکنگره بارو – سوراخی که در شکاف آن تیر می اندازند
....................
جهازه/پالانه: برای جلوگیری از واردشدن بار بصورت مستقیم بر در گاهها تاقی دیگر روی آن می زنند تا بارها را به جرزها منتقل نماید
....................
چغازنبیل: چغا به معنی تپه -کوه بلندی-چغازنبیل به معنی کوه بافته شده
....................
چفت: قوس
....................
چفت آویز: نوعی مقرنس کاری که آویخته از سقف است
....................
چکاد: در ایوانها فاصله بین تیزه قوس تا رخبام
....................
چمانه: نوعی قوس که از تقاطع دو بیضی بدست می آید
....................
چندن: چوب سختی است که از هندوستان می آورند
....................
چهار ستون: جرزی که در چهار گوشه آن پیلک داشته باشد
....................
چهار بخش: نوعی پوشش که از تقاطع دو تاق آهنگ بوجود می آید
....................
خان خوره: خان =کاروانسرا- خوره =محل
....................
خفت افتادن: پایین افتادن
....................
خود: پوشش رویین گنبد
....................
خوانچه: سقف آویخته ای که برای دهانهای بزرگ از تاق می آویزند
....................
خوانچه پوش: قطعات مختلف بین کاربندی که بین دوتویزه را می پوشانند
....................
خیاره: شیارهای روی ستون
....................
خیشخان: هواکشهای روی پشت بام
....................
دسکره: کوشک و ساختمانی که در میان باغهای بیرون شهرو در روستاها وتفرجگاهها می سازند
....................
دوال: عنصری که بعد از کلاف بندی پای تاقها بر روی پنجره ها جرزها و بالای تاقچه ها با گچ و با شکلی ساده که برجسته تر از دیوار است می سازند
....................
رخبام: پیش آمدگی لبه بام – لبه بام و جایی که نماسازی تمام می شوند
....................