هزینه یابی کوه یخ
هزینه یابی کوه یخ
مدل کوه يخ
مدل کوه يخي توسط «پلانكت» و «ديل» در سال 1995 ارائه شد. اين مدل در حقيقت هزينه هاي کيفيت را مانند يک کوه يخي در نظر مي گيرد که بيننده در نگاه اول فقط بخش کوچکي يا به عبارت ديگر فقط قله کوه را مي بيند، غافل از اين نکته که بخش اعظمي از کوه يخ در زير اقيانوس قرار گرفته است.طبق مدل ارائه شده مهندسان کيفيت هزينه هاي گارانتي ،هزينه هاي ساعات اضافي کار ناشي از ضعف کيفيت و هزينه دوباره کاريها را به طور مستقيم مشاهده ميکنند، در صورتيکه بخش اصلي هزينه ها به صورت نامشهود از جمله هزينه هاي مشتريان، هزينههاي بهبود برنامه هاي کيفي، کنترل فرايند ، وفاداري مشتري،ارزيابي کيفيت و..... از ديد کارشناسان کيفيت مخفي است .
اين مدل بر اين نکته اساسي تاکيد ميکند که: اصولا آنچه درمقوله هزينه يابي کيفيت اهميت دارد، فراموش نکردن هزينههاي پنهان است.
روش BSC
روش (BALANCED SCORE CARD= BSC) پيشنهاد مي کند که مديران اطلاعاتي در خصوص عوامل هزينه زا در امر کيفيت را از چهار منظر، را به طور هماهنگ در يک کارت يادداشت کنند و به تحليل آنها بپردازند. اين چهار منظر عبارتند از :
-1 منظر مشتري
-2 منظر فرايندهاي داخلي کسب و کار
-3 منظر رشد، نوآوري و يادگيري سازماني
-4 منظر مالي.
کارتهاي امتياز دهي متوازن ماهيتا براي توصيف و ارزيابي عملکرد گذشته و در جهت عملي ساختن استراتژي و ماموريتهاي سازمان به وجود آمده است، ولي به خاطر ماهيت و نقش کنترلي که در تعيين عملکرد ها ايفا کرده است. بعضا در مواردي براي هزينه يابي کيفيت نيز به کار گرفته شده است.
فرايند هزينه يابي کيفيت توسط کارتهاي امتياز دهي متوازن يک فرايند کيفي است، بدين گونه که از نظرات ذي نفعان سازمان براي اندازه گيري ميزان و نوع تاثير گذاري هزينه هاي عدم مرغوبيت استفاده مي شود. يعني از ديدگاه مالي سهامداران بايد پاسخ دهند کدام يک از هزينه هاي عدم مرغوبيت بار مالي بيشتري به سازمان وارد مي کند. همچنين مشتريان بايد از ديدگاه خود هزينه هاي کيفي را که بيشترين تاثيررا در کاربرد محصول دارند، مشخص کنند. در ادامه از منظر فرايند کسب و کار بايد ارتباط بين هزينه هاي کيفيت و مزيت رقابتي مشخص شود ونيز معلوم شود که صرف اين هزينههاي کيفي چه ارتباطي با يادگيري و رشد در سازمان خواهد داشت.
بعد از جمع آوري اين اطلاعات با قرار دادن آنها در کنار هم و ارزيابي و بررسي اطلاعات گردآوري شده بر اساس چهار منظر ذکر شده،علاوه بر اينکه تخميني از عملکرد صرف هزينه هاي کيفي به دست مي آيد، مي توان ميزان اين هزينه ها را نيز تا حد زيادي معين کرد.
همانطور که اشاره شد استفاده از روش اخير در هزينه يابي کيفيت بسته به نوع صنعت و ديدگاه مديريت کيفيت است اگرچه مطالعات انجام شده نشان دهنده استفاده بسيار ناچيز از اين روش بوده است.
مطالعات عملي در متن صنعت به محققان اثبات کرده است که اين کيفيت نيست که عامل هزينه است، بلکه ضعف کيفيت است که همواره موجب ايجاد بار مالي شده است.
بنابراين آنچه که ما آن را هزينه کيفيت مي خوانيم، در حقيقت همان هزينه ضعف کيفيت است. چرا که محققان به اين نتيجه رسيده اند که هر آنچه براي کيفيت هزينه شود در حقيقت افزودن به دارايي هاست،تا جايي که برخي محققان براي کيفيت ترازنامه را در نظر گرفته اند وهزينه هاي تطابق را در سمت راست ترازنامه در نظر گرفته اند. (يعني آنها را از جنس دارايي دانستهاند.) اگرچه رويکردهاي حسابداري صنعتي به مقوله هزينه هاي کيفيت به خاطر وجود جنبه هاي پنهان بسيار (وجود نداشتن سرفصل حسابها به صورت آشکار) هرگز نتوانسته اند به خودي خود روشي مستقل در ارزيابي هزينه هاي کيفيت محسوب شوند.
از آنجا که کاهش هزينه هاي کيفيت يک امر نسبي است و هرگز در هيچ موسسه اي ديده نشده است که اين هزينه ها به صفر برسد، محققان به اين نتيجه رسيده اند که بهتر است با اين مسئله با رويکردي مقايسه اي برخورد و از روشهاي Benchmarking استفاده کنند.
مقايسه و ارزيابي روشهاي هزينه يابي کيفيت
پيش از اين مهمترين روشهاي هزينهيابي کيفيت را بيان کرديم. پاسخ به اين سوال که هر يک از اين روشها تاچه ميزاني هزينههاي کيفيت را کاهش داده وبراي چه نوع موسساتي وبا چه ميزاني ازسطوح کيفيت مناسب هستند، مطلبي است که بسياري از مديران و صاحبان صنايع به دنبال آن هستند.
بدين منظور مورد کاوي که توسط محققان دانشگاه مك گيل انجام شده است رامي توان پاسخي به اين سوال دانست که در ادامه به طور کامل شرح داده شده است
به منظور مقايسه و ارزيابي روشهاي هزينه يابي کيفيت از چهار شرکت مختلف در صنايع متفاوت دعوت شده است تا در اين مورد کاوي شرکت کنند.
شرکت A که در زمينه ارتباطات فعاليت مي کند به خاطر توليد محصولات الکترونيک همواره رسيدن به سطح کيفي Zero Defect (نقص صفر) را سر لوحه کا ر خود قرار داده و هزينه هاي کيفي را در دو قالب هزينه هاي تطابق و هزينه هاي عدم تطابق در محاسبات رسمي شرکت دخيل کرده است و براي ارائه رسمي اين هزينه ها از مدل P-A-F استفاده مي كند.
شرکت B نيز يک شرکت الکترونيک است كه فلسفه «نقص صفر» را سرلوحه اقدامات خود قرار داده، اگر چه برنامه هاي آموزشي گسترده اي در جهت کيفيت در سطح سازمان پياده کرده است، ولي از مدلي به عنوان يک مدل رسمي براي محاسبات استفاده نمي کندو بيشتر به کاهش هزينه هاي انطباق توجه دارد.
شرکت C محصولاتي در زمينه صنايع هوايي توليد مي کند. به خاطر حساسيت بالاي تجهيزات توليدي احتياج به سطح کيفيت نقص صفر دارد و براي کاهش هزينه هاي کيفيت از اقدامات سازماني و روش بهبود مستمر استفاده مي کند.اين شرکت نيز مدل رسمي براي هزينه هاي کيفيت اتخاذ نکرده است و برنامه هاي هزينه يابي کيفي خودرا معطوف به ارزيابي هزينه هاي عدم انطباق کرده است.
شرکت D يک شرکت توليد لوازم خانگي است که با سطح مشخصي از معيوبي فعاليت مي کند. اين شرکت مدل رسمي براي محاسبه هزينه هاي کيفيت ارائه نداده، ولي راهکار ارائه شده توسط مديران، کاهش هزينه هاي شکست به صورت مستقيم است.
خلاصه وضعيت اين چهار شرکت در زمينه هزينه يابي کيفيت در جدول شماره 1 ارائه شده است.
نتايج مورد کاوي بالا نشان مي دهد هر چه موسسات، بيشتر در جهت شناسايي هزينه هاي ناآشکار کيفيت بکوشند و با استفاده از مدلهاي رسمي سعي در مشخص کردن و به حساب آوردن اين هزينه ها در قالب هزينه هاي رسمي و با سر فصل مشخص بکنند،همواره کاهش هزينه هاي کيفي بسيار چشمگير تر بوده است.
هر چند نبايد از نقش موثر رويکرد کيفي موسسه(در اين مثال نقص صفر) به آساني گذشت.چرا که شرکتهاي D,C,B هيچيک از مدلي به طور رسمي استفاده نکرده اند، ولي شرکت D از آنجا که رويکردي متفاوت با استراتژي Zero Defect اتخاذ کرده است، از نظر کاهش هزينه هاي کيفي هرگز نتوانسته است به جايگاه دو شرکت ديگر دست يابد.
استفاده از Benchmarking در تخمين هزينههاي بدي كيفيت
در اين روش سعي بر اين است که هزينههاي کيفيت هر چه بيشتر از حالت کيفي به حالت کمي و مقداري بدل شود.کمي شدن اين هزينه علاوه بر اينکه باعث ميشود هزينه هاي پنهان کيفيت راحت تر شناخته شود، شاخص بسيار محکمي است جهت مقايسه و بهبود.در راستاي کمي شدن هر چه بيشتر تمامي هزينه ها محققان دانشگاه «آربوس» دانمارک دسته بندي جديدي از هزينه هاي کيفيت ارائه کرده اند. تحقيقات نشان داده است، در صورتي که کليه هزينه هاي کيفي سازمان بر اساس اين مدل گرد آوري شود(جدول2) همه موارد ضعف کيفي پوشش داده شده است