mitra_22
عضو جدید
با توجه به نگرشهای متفاوت در جوامع مختلف که دارای فرهنگها و سنتها و اعتقادات مختلفی هستند نوع اندیشه های متفاوت که از یک شناخت عرفانی سرچشمه می گیرد آثار معماری نیز متاثر از آن است منتها در عصر حاضر به علت بالا رفتن تکنولوژی این تاثیر تنها در اماکن مقدسه مشهود است و در حال حاضر نیز کمتر مورد تاثیرات مدرن روز قرار گرفته است بنابراین تنها تاثیرات عرفان در معماری را می توان در اماکن مقدسه مانند مسجد ...کلیسا ...ارشامهای تبت ... و معابد ویشنو و برهمن دانست . جدا از ریشه یابی مذاهبی این چنین که جدا از اسلام ناب ما هستند می توان نوع تاثیرات عرفان را در چگونگی ساخت آنان دید و شنید ....
بدون شناخت دنیای عرفان و آنچه که در آن روی می دهد نمی توان عارف ،اثر یا محصول او را شناخت .
ابتدا به عرفان در دین اسلام می پردازیم:
عرفان اسلامی:
یکی از کسانی که در این زمینه تحقیق نموده نادر اردلان است . او افزون بر ساخت بناهای متعدد به ارایه مبانی نظری خود پرداخت . اندیشه او درباره معماری ایرانی در کتاب حس وحدت آمده است .
علم عرفان یکی از علومی است که در دوران اسلامی گسترش و تکامل یافته است .
برای آن دو وجه فرهنگی و اجتماعی قایل شده اند . وجه فرهنگی آن همان عرفان است و اهل آن را عارف می خوانند و وجه اجتماعی آن تصوف است که اهل آنرا صوفی می خوانند .
اردلان در تصویر سازی دنیای هنرمند مسلمان بر وجه اجتماعی آن یعنی تصوف و هنرمند صوفی تاکید دارد اما از آنجا که هنرمند دارای تولید یا محصول فرهنگی نیز هست می توان به او هنرمند عارف نیز گفت. عرفان به دو بخش عملی و نظری تقسیم شده است که به بخش عملی ، علم سیر و سلوک نیز گفته می شود که در این بخش توضیح داده می شود که سالک برای اینکه به قله ی منبع انسانیت ،یعنی توحید برسد از کجا باید آغاز کند و چه منازل و مراحلی را طی کند و به کجا برسد و البته همه ی این منازل و مراحل باید با اشراف مراقبت یک انسان کامل و پخته که قبلا این راه را طی کرده باشد و از راه و منزل ها آگاه است ، صورت گیرد و اگر همت انسان کاملی بدرقه راه نباشد خطر گمراهی است .
بخش دو عرفان ، عرفان نظری است ، عرفان نظری به تفسیر هستی
می پردازد ، درباره ی خدا و جهان و انسان بحث می نماید .
از نظر عرفان اسلامی ، معرفت الله معرفت همه چیز است . همه چیز در پرتو معرفت الله و از وجه توحیدی باید شناخته شود . معرفت مطلوب عارف ، معرفت حضوری و شهودی نظیر یک معرفت است که بر آزمایشگر درآزمایشگاه حاصل می شود . عارف کمال را در رسیدن می داند نه در فهمیدن .
بدون شناخت دنیای عرفان و آنچه که در آن روی می دهد نمی توان عارف ،اثر یا محصول او را شناخت .
ابتدا به عرفان در دین اسلام می پردازیم:
عرفان اسلامی:
یکی از کسانی که در این زمینه تحقیق نموده نادر اردلان است . او افزون بر ساخت بناهای متعدد به ارایه مبانی نظری خود پرداخت . اندیشه او درباره معماری ایرانی در کتاب حس وحدت آمده است .
علم عرفان یکی از علومی است که در دوران اسلامی گسترش و تکامل یافته است .
برای آن دو وجه فرهنگی و اجتماعی قایل شده اند . وجه فرهنگی آن همان عرفان است و اهل آن را عارف می خوانند و وجه اجتماعی آن تصوف است که اهل آنرا صوفی می خوانند .
اردلان در تصویر سازی دنیای هنرمند مسلمان بر وجه اجتماعی آن یعنی تصوف و هنرمند صوفی تاکید دارد اما از آنجا که هنرمند دارای تولید یا محصول فرهنگی نیز هست می توان به او هنرمند عارف نیز گفت. عرفان به دو بخش عملی و نظری تقسیم شده است که به بخش عملی ، علم سیر و سلوک نیز گفته می شود که در این بخش توضیح داده می شود که سالک برای اینکه به قله ی منبع انسانیت ،یعنی توحید برسد از کجا باید آغاز کند و چه منازل و مراحلی را طی کند و به کجا برسد و البته همه ی این منازل و مراحل باید با اشراف مراقبت یک انسان کامل و پخته که قبلا این راه را طی کرده باشد و از راه و منزل ها آگاه است ، صورت گیرد و اگر همت انسان کاملی بدرقه راه نباشد خطر گمراهی است .
بخش دو عرفان ، عرفان نظری است ، عرفان نظری به تفسیر هستی
می پردازد ، درباره ی خدا و جهان و انسان بحث می نماید .
از نظر عرفان اسلامی ، معرفت الله معرفت همه چیز است . همه چیز در پرتو معرفت الله و از وجه توحیدی باید شناخته شود . معرفت مطلوب عارف ، معرفت حضوری و شهودی نظیر یک معرفت است که بر آزمایشگر درآزمایشگاه حاصل می شود . عارف کمال را در رسیدن می داند نه در فهمیدن .