[مشاهیر مرمت ابنیه] - نظريهپردازان مرمت
[FONT="]نظريهپردازان مرمت[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]وينكلمن (1786ـ1717):[/FONT][FONT="]
براي اولين بار به جاي اينكه كارهاي هنري باستاني را مطابق مد روز تجزيه و تحليل كند، آنرا به صورت آنچه كه واقعاً هست مورد مطالعه قرار داد و به همين دليل شايسته است كه او را پايهگذار تاريخ هنر بدانيم وي ضمناً پيشنهاد ميكند كه هنر باستاني به عنوان سرمشق تلقي شود و در نتيجه جنبش نو، يعني نئوكلاسيسم را بنيان ميگذارد.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]وي معتقد است كه تعمير آثار هنري بايد از روي مدارك كتبي و با توجه به تحقيقات تاريخي و با رعايت سلسله مراتب ([/FONT][FONT="]Filologico[/FONT][FONT="]) صورت پذيرد. نظريات وي هيچگاه به طور مستقيم در امر مرمت معماري دخالت نداده شد. [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]- احساس واقعي زيبايي مانند دوغاب گچي است كه بر روي سر آپولو در ـ بلودر ـ ريخته شده و تمام قسمتهاي آن را پوشانده.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]ويته :[/FONT][FONT="]
وي معتقد است:
1- كار مرمت بادي از نظر مخفي مانده، با كار مرمت ادغام شود.
2- مرمت بيشتر عملي باستانشناسي است تا معماري.
3- در آثار هنري بخاطر خصوصيات مكتبي و ايدئولوژيك آنها، از قرينهسازي در آنها اجتناب شده، به هنگام مرمت نيز بايد از قرينهسازي پرهيز شود. [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]اوژن ويوله لدو (1879ـ1814):[/FONT][FONT="]
لدو در مرمت به «سبك شناسي» يعني يافتن روح و خصوصيات اثر هنري معتقد است و با تلفيق اين شناخت و فن كاربرد مواد و فرم در دورة خاص اثر، با تجربيات شخصي دست به مرمت ميزند. وي به سه اصل 1- برداشتن بخشهاي الحاقي (حذف سبكي) 2- تكميل بنا بصورت آنچه كه ميبايد باشد (بازسازي سبكي) 3- ساخت با سبك و امكانات فني دورة اثر (بازسازي سبكي). وي رعايت «وحدت سبك» در ساختمان را براي ايجاد روح در آثار هنري لازم ميداند. او هنر را مخصوص فرانسه ميداند و سهم همده را به هنر گوتيك اختصاص ميدهد.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]- [FONT="]با شناخت هنرهاي قديم بايد دورة خويش را در هنر خويش اجرا و ظاهر نمائيم.[/FONT][/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]- تنها هنر مردم روم قديم داراي ارزش نيست، بلكه همة دورهها ارزشمند و قابل احترامند.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]به نظر او هنر رومي در درجة دو و هنر يوناني درجة اول ميباشد. وی در مورد ساختمانهاي دورة گوتيك ميگويد: [/FONT][FONT="]سازهاي است زنده، متشكل از نيروهاي داخلي جمع و پخش شونده كه متعادل ميشوند.[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]لدو خيلي از آثار دورة گوتيك را نجات داد. بناها و آثار مرمت شده توسط لدو:
[/FONT][FONT="]نتردام پاريس[/FONT][FONT="] (تعدادي از مجسمههاي نماي نتردام) ـ نماي كليساي [/FONT][FONT="]كلرمون فران[/FONT][FONT="] ـ قصرهاي [/FONT][FONT="]كاركاسون[/FONT][FONT="] و [FONT="]پيراوفون[/FONT][/FONT][FONT="].[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]* بناهاي مرمت شده ايتاليا به روش «وحدت سبك»: 1- دوماي سانت كروچه (فلورانس) 2- كاستلوا سفور تيسكو (ميلان) 3- دوماي ناپل. [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]جان راسكين (1900ـ1819):[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]به عقيدة وي يك بناي تاريخي به منزلة سندي تاريخي است و بايد از دخالت و تغيير وضعيت آن اجتناب كرد، هر چند اين دخالتها براي حذف قسمتهاي زائد، ناهماهنگ و يا استحكام دادن به قسمتهاي خطرناك و ناپايدار انجام گيرد. عقيدة راسكين عبارت است از: توجه به سنديت بنا و سرنوشت آن و در عين حال، سرسپردگي و تسليم در برابر طبيعت فرساينده آن. كتاب [/FONT][FONT="]هفت مشعل معماري[/FONT][FONT="] از اوست.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]در عقايد راسكين به دو نظرية اصلي برميخوريم:
1- انتقاد از مرمتگران
2- ارائة نظريات پيشتازانه كه در دهههاي بعدي مبناي قوانين مرمتي در ارتباط با مسائل سياسي، رواني ـ اجتماعي قرار ميگيرد. راسكين با دخالت مستقيم د رآثار هنري مخالف است و وظيفة مرمت كننده را توجه به نگهداري و حفظ آثار هنري ميداند، نه دخالتهاي بيجا و نامحدودي تحت عنوان «مرمت».[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]وي معماري انقلاب صنعتي را چنين توصيف ميكند:
1-نمايش ظاهري سازهاي بنا به صورتي غير از آنچه كه در واقع است
2- ظريفكاري و پوشاندن سطح خارجي بنا با موادي غير از آنچه كه بنا با آن ساخته شده و افزودن تزئينات و كندهكاريها روي بنا.
3- استفاده از تزئينات مختلفي كه با ماشين ساخته شدهاند.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]- مردگان مالك حقوق قانوني ساختة خود هستند و ما قانوناَ نميتوانيم زحمات آنان را از بين ببريم، هر چه را كه خود ساختهايم آزاديم هر گونه دخل وتصرفي در آن انجام دهيم، اينها نتيجة زحمات بسيار و صرف هزينة گذشتگان است و قانون اجازة از بين بردن آنها را پس از مرگ صاحبانشان به ما نمي دهد، بلكه بايد به نسل هاي آينده انتقال داده شود.[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]لوكا بلترامي (1933ـ1854):[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]مرمت تاريخي[/FONT][FONT="] عنوان پيشنهادي بلترامي است. وي معتقد است: با استناد به مدارك و شواهد تاريخي به منظور برگشت دادن شكل بنا به صورت اولية آن خواه بعد از خراب شدن و خواه پس از گذشت زمان و تأثيرات ناشي از فرسودگي و...مبدأ بررسي و شرط اتخاذ هر تصميم بشمار ميآيد . شكلگيري مجدد بنا با توجه به نقشههاي بدست آمده برابر شكل اوليه بنا خواهد بود.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]* تخريب نقاط حساس شهر براي بوجود آمدن ميدان ديد و جلوة بيشتر نماي بناهاي مهمتر. [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]كارهاي بلترامي عبارتند از: مداخلة تخريبي «كليساي سنجوواني» و تخريب خانهها براي احداث ميدان «اسكالا» و بازسازي برج بزرگ ناقوس كليساي «سنمارك» و نيز به علت تفاوت شكل و تغيير محل بناي آن نسبت به موضع اصلي.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]كاميليو سيت (1903ـ1843م):[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]- ارزش هر بنا به محيط اطراف آن بستگي دارد (روابط فضاي موجود بين بنا و محيط).
- مخالفت با جدا كردن بناهاي مهم تاريخي از محيط اطراف آن بخاطر انعكاس بيشتر هويت آن.
- اهميت به [FONT="]ميدان[/FONT] به عنوان يك فضاي باز عمومي شهري.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]كاميليو بوييتو (1914ـ1836م):[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]علاقه فراوان به بناهاي كهن، به منزلة يك سند تاريخي و روح و حيات دوباره دادن و بازگرداندن فعاليت به بناي تاريخي. [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]تأثيرات افكار بوييتو در كنگرة آتن:
[/FONT][FONT="]1- فرق گذاشتن بين سبك قديم و سبك مرمت.
2- فرق گذاشتن بين مصالح قديم و مصالح جديد مرمت.
3- بكار نبردن كنجها، زاويهها و سطوح تزئيني در بخشهاي تازهساز.
4- ايجاد نمايشگاه و موزهاي از عناصر و تكههاي جدا شدة بنا در داخل يا نزديك بنا.
5- حك تاريخ مرمت بنا با قراردادن علامتي در روي بخشها و عناصر بازسازي شده.
6- نصب كتيبه بر روي بناي مرمت شده.
7- توصيف مراحل مرمت با عكس و نقشه و قرار دادن آن در بنا و يا نزديك آن، براي معرفي.
8- تلاش در شناساندن بنا.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]جووانوني (1947ـ1873م):[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]5 اصل مهم جوواني:
[/FONT][FONT="]1- محكم كاري
2- دوباره چيني(آناستيلوز)
3- آزاد سازي
4- تكميل كردن
5- نوآوري[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]- ما حق نداريم در كنار يك بناي تاريخي ساختماني امروزي و مدرن بسازيم و در غير اينصورت به سبك و استيل ساختمان باستاني خيانت كردهايم.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]- ما ميتوانيم در كنار يك معماري باستاني ساختماني بسازيم و يا قسمتي از يك ساختمان تاريخي كه ويران و نابود شده است، تكميل كنيم. منتها بايد سبك و استيل آن بناي باستاني را بگيريم و بعد آن را خلاصه كنيم ... ما بايد يك بناي [/FONT][FONT="]Neotro[/FONT][FONT="] يعني بي تفاوت داشته باشيم.[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]- مونومانهاي عصر كلاسيك مونومانهاي مردهاي هستند. چون عمل آنها فقط عملي نمايشي است جهت بازديد سياحان و خوشآيند تماشاچيان[/FONT][FONT="].[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]جواني كازانوا:[/FONT][FONT="]
معتقد است كه مرمت كنندگان، اثر هنري را از بين ميبرند و تنها در صورتيكه مرمت از روي سبك شناسي صورت پذيرد، قابل قبول است.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]پروفسور براندي:[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]كتابها:[/FONT][FONT="] تئوري مرمت ـ بودا ميخندد ـ تئوري عمومي انتقاد ـ ساختمان و معماري. [/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]عقايد:[/FONT][FONT="] 1- اثبات و شناسايي يك اثر هنري توسط يك بحث انتقادي. 2- دوباره سازي و دوخت و دوز قسمت كسري اثر هنري. 3- دخالت به عنوان مرمت روي مادة اثر هنري انجام ميشود، چه جهت نجات اثر هنري و چه به عنوان خود جسم اثر هنري.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]پيشنهادات براندي:[/FONT][FONT="] 1- با ارزش بودن ديد زيباييشناسي، تاريخي 2- دخالت روي اثر هنري شرط به شرط: مرمت يك عمل منتقدانه و يك قضاوت شرط به شرط را ميطلبد 3- مرمت عبارتست از توجهي كه در ادامهاش دخالت روي مادة اثر هنري ميكند و آن دخالت چه براي نجات خود اثر هنري است و چه بهسازي و نجات شاريط محيطي آن اثر.[/FONT][FONT="][/FONT]