چه گويي پيران سياه موي؟!
نگفتي امدي زكدامين ديار؟!
زان زمان گويم معني نام خودرا!
سیه مویم اگر دل ساده دارم
دوتا ساغر پُر از یک باده دارم
دیارم خاک پاک این وطن هست
چو ایران از برایم انجمن هست
چه گويي پيران سياه موي؟!
نگفتي امدي زكدامين ديار؟!
زان زمان گويم معني نام خودرا!
دل ساده دُرّيست كه نديدم در اين دوران!سیه مویم اگر دل ساده دارم
دوتا ساغر پُر از یک باده دارم
دیارم خاک پاک این وطن هست
چو ایران از برایم انجمن هست
دل ساده دُرّيست كه نديدم در اين دوران!
نپيچان مرا اي پيران سيه موي و دل ساده!!
ديار منم اين وطن است
ولي زكدامين شهر؟؟!!!
پلنت را نديدم زشعر تو پيرانچکار داری که مو اهل کجایم
و یا اینکه چرا خوار و گدایم
بیاور شعر تر با لینک تازه
چه فرقی می کند رنگ و ریایم
پلنت را نديدم زشعر تو پيران
حواسي نديدم زنو
گويي مرا "فضول"؟!!!!!
ندارم شعر تر با لينك تازه
بياور خود شعري تر در وصف شهر!
سلام بر تو اي هموطن!پلنت اینجا خودش صاحب نظر هست
فضولی؟! واژه ای نا معتبر هست
جسارت اصلاً از پیران نبینی
زبان شعر اگر زیر و زِبَر هست
سلام اي دختر زيباي پاييززیبا پلنت ای دختر شیدا که بسته ای چشم سرت را
مکن دریغ بر خود این همه زیبایی را و بگشا چشم دلت را
سلام اي دختر زيباي پاييز
دختر معمار بنگار نقش زيباي حسين را بر صفحه ي دل ما!
دلم هواي گريه دارد!
ندارد زينب، برادر در شام غريبان
دلم هوايه گريه دارد!
اب شد شمع سفيدم از غريبي روقيه
شدم ملتمس، رضا را
بفرست نامه كربُبلارا!
سلام بر پيران ناكجاباد!کس در این وادی نمی آید چرا
من که پیرانم چرا؟ تنها چرا ؟!
سلام بر پيران ناكجاباد!
ندادي پاسخي بر من زيبانشان!!
نگفتي امدي زكدام ابادي!
نگفتي دليل قلم سبزرا!!
در وصف چه بگويم!!
سكوت نيست بهتر تنها در اين وادي؟؟!
سلام از شیر پیران بر پلنتی
که پاسخ داده با شبه دوبیتی
.
.
.
قلم سبز نشانی ز بهار دل ماست
ملک ایران همه جا منزل ماست
برفتم به فكر اي شير پيران!!
شدم خسته زكنجكاوي شهر تو اي بي نشان!
بده نشاني از ان ملك زيباي پيران !!
مشغول شد فكرم زمعناي دلي سبز چون قلم!
برفتم به فكر اي شير پيران!!
شدم خسته زكنجكاوي شهر تو اي بي نشان!
بده نشاني از ان ملك زيباي پيران !!
مشغول شد فكرم زمعناي دلي سبز چون قلم!
چه گويم فاطيماي زيبا!شدم خسته از دستت ای پلنتی
که تند تند می زنی یه دونه پنالتی
چه گويم فاطيماي زيبا!
دانم زكدامين شهر امده اي!
تو هستي زشهر شه ايران!
بده راهي بدانم شهر پيران را!!!
نيايد كوتاه اين شير پيران!!
عالي بود!نشانش برایت ملال آورد !!
دل تو پلنتی به آه آورد
نشانش برایت ملال آورد !!
دل تو پلنتی به آه آورد
عالي بود!
چه شود مگر بدانيم شهر پيران را؟!!!
گر بدانيم اسمان امد به زمين فاطيما؟؟!؟؟
ديدي به نفعت چنين بيت را اي شير پيران!!!چه زیبا سرودی تو ای نازنین
بیاور ولی نام قبلی چنین : (پیران)
شهر باد و تاك را ملاير يافتمشهر پیران شهر آب و شهر باد و شهر خاک
ای پلنتی شهری آباد و گلستانها و تاک
ديدي به نفعت چنين بيت را اي شير پيران!!!
من هستم پلنت دختر رستم دستان!!!!
نيايم كوتاه زاين مسيله!!!!
كنم سكوت زاين پيامت پيراناگر شعر پیران همه ابتر است
پلنت ار به نظم آورَد بهتر است
كنم سكوت زاين پيامت پيران
ندارم استعداد بيشتر زشعر سرودن!
سکوتت نشان صفا ی تو است
دعای تو عهد و وفای تو است
به نام خداوند پیران پاک
به از این نیاید بدین خاک پاک
چه زیبا سرودی تو ای نازنین
حماسی سرایی چنان و چنین
ز اشعار فردوسی پاکزاد
گرفتی تو الگو همان و همین
زپیران محنت سرا پند گیر
دل ناکسان را به یک چند گیر
سپاس از تشویقت
الایاایها الپیرانه ی مابه فاطیما سلامی دل پسند است
که این پیرانه خود محتاج پند است
و تشویق شما باشد سرودن
سرودن شعر تر مانند قند است
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 17 | ||
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 441 | ||
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |