[مرمت ابنیه] - آسيب شناسي پس از مرمت يك اثر

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز




مقاله آموزشی آسيب شناسي پس از مرمت يك اثر :

مهم ترين عاملي كه مي تواند موجب پيشرفت كيفيتي مرمت باشد انتقال تجربياتي است كه در يك پروژه مرمتي به دست مي آيد . اين مساله كه در منشور آتن و قطعنامه ونيز هم مورد تاكيد قرار گرفته است توسط مرمت كاران اروپايي به دقت رعايت مي شد و حاصل آن گزارشهاي با ارزشي است كه از مرمت ابنيه اي چون تخت جمشيد ، عالي قاپو ، مسجد اصفهان و گنبد سلطانيه به دست ما رسيده است . در سالهاي اوليه حضور فعالانه معماران ايراني در مرمت ابنيه اين گزارش نويسي و به قولي برخورد آكادميك با يك بناي تاريخي تا حدي ناديده گرفته شد . چنانكه علي رغم حجم بالاي ابنيه اي كه در اين سه دهه مورد مرمت قرار گرفته عملا گزارش دقيق و علمي از مراحل مرمت اين ابنيه وجودندارد. يا در صورت انجام چنين كاري به صورت مكتوب در اختيار سايرين قرار نگرفته است والبته اين مساله يكي از بزرگ ترين نقاط ضعف در تاريخچه مرمت در ايران به خصوص سال هاي پس از انقلاب مي باشد .

خوشبختانه در چند سال گذشته حركتي جدي درجهت رفع اين نقيصه انجام پذيرفته است .تعدادي از پروژه هايي كه در اين سال ها تهيه شده داراي چنين گزارشهايي مي باشد . به طور مثال پروژه مرمت مجلس شوراي ملي سابق به لحاظ مثبت و مكتوب كردن روند مرمت از سطح مطلوبي برخوردار است.همچنين در دفتر بهسازي بافت هاي تاريخي وزارت مسكن و شهر سازي نيز چنين حركتي آغاز شده و در شرح خدمات قراردادهايي مرمتي اين دفتر بر ضرورت تهيه چنين گزارشي تاكيد شده است .
بنابراين مي توانيم اميدوار باشيم طي چند سال آينده شاهد يك تحول كيفي در زمينه مرمت باشيم .مخصوصا كه در وزارت آموزش عالي به رشته مرمت به عنوان يك رشته مستقل توجه شده و در چند دانشگاه چند سالي است كه مرمت تدريس مي شود و اين امر مسلما در برخورد آكادميك با مرمت موثر واقع خواهدشد.در اين مقاله قصد پرداختن به گزارش نويسي يا بررسي همه جوانب اين امر مهم برروي مرمت وجودندارد .

بلكه سعي شده به عامل مهمي كه زير مجموعه اي از مطلب طرح شده بالا مي باشد، توجه شود .با اين كه اصول كلي وجود دارد كه معماران با توجه به آن دست به مرمت مي زنند اما هر بنا در نوع خود موضوعي منحصر به فرد است معمار ناچار مي گردد به روش هايي ابتكاري دست زند و آثار اين روش ها و نتايج و ميزان موفقيت آن تنها پس از پايان مرمت قابل بررسي است .همچنين واقعيت اين است كه از همان لحظه پايان فعاليت مرمتي مجموعه اي از عوامل مجددا دست به كار تخريب بنا مي گردند و بنا ، دو باره در معرض آسيب هاي فراوان قرار مي گيرد.نكته قابل تامل اينجا است ك بسياري از اين آسيب ها داراي ريشه اي متفاوت با آسيب هاي قبل از مرمت مي باشند . با چنين ديدي مي توان گفت تجربه مرمت هنگامي داراي رشد كيفي خواهد بود كه مطالعه برروي بنا به پس از مرمت نيز تسري داده شود و آثارفعاليت هاي مرمتي بر روي بنا به دقت مورد بررسي قرار گيرد ، تا علاوه بر ميزان موفقيت طرح ها و جزئيات اجرايي مرمتي ميزان موفقيت درشناسايي عوامل آسيب هاي قبل از مرمت نيز مورد بررسي قرار گيرد.پس از تشريح دلايلي كه براي اهميت آسيب شناسي ابنيه پس از مرمت ذكر شد با دسته بندي كردن اين آسيب ها ، هر دسته به طور مجزا شرح داده شود .

آسيب هاي ذاتي بنا :
بايد توجه داشت يك بناي قديمي ، فرسوده است . مخصوصا اگربامصالح و ملات هايي چون خشت و گل يا گل آهك يا شفته هاي آهكي شاخته شده باشد. چنين بنايي نه تنها هرگز به سكون صد درصد نمي رسد بلكه با انجام عمليات مرمتي كه گاه در صد قابل توجهي ازبنا را دستخوش تغييرات مي كند ، ساختمان از حالت تعادل خارج شده و مدتي به درازا خواهد كشيد تا به حالت قبلي خود باز گردد. بنابراين حجم قابل توجهي ترك پس از مرمت مي تواند به وجود آيد ، كه اصولا طبيعي است .همچنين گاهي خشك كردن ناگهاني رطوبتي كه سال ها در بنا موجود بوده نيز موجب برهم خوردن تعادل بنا مي گردد و موجب ترك خوردن ، جداشدن آينه ها و تغيير شكل دادن كلاف هاي چوبي پنجره مي شود . سبك شدن بنا نيز عوارض مشابهي مي تواند در بر داشته باشد آسيب هايي از اين دست را مي توان ذاتي بنا دانست و تنها با گذشت زمان و برطرف كردن تدريجي عوارض اين آسيب ها مي توان آن ها را به حد اقل رساند .آسيب هايي كه در حين مرمت بنا كلا برطرف نشده است .اين دسته از آسيب ها قطعا پس از هرمرمتي كم وبيش وجود خواهندداشت.در اثر نقص هايي است كه در مطالعات اوليه و آسيب شناسي وجود داشته است. مثلا ممكن است از ده ها عامل نم يكي از آنها شناسايي نشده باشد، اگر چه حتي كم اثرترينشان باشد.همچنين برخي از آسيب ها اساسا به طور كامل قابل برطرف شدن نيستند ، مانند چوب هايي كه در پشت تزئينات با ارزش قرار دارند يا رطوبتي كه وارد پي هاي بنا مي شود .

آسيب هايي كه دراثر ناكارايي جزئيات اجرايي به وجود آمده است :
چنانچه اشاره شد ، معماران دربسياري از موارد ناچار مي گردند با طراحي جزئياتي اجرايي كه تاكنون سابقه نداشته مشكل را برطرف كنند . درمواردي اين ابتكارات نتايج مثبتي به همراه نداشته و حتي اثري معكوس بر جاي مي گذارد . شايد با اهميت ترين بخش آسيب شناسي پس از مرمت به همين قسمت باز گردد ، چرا كه بررسي اين ابتكارات قطعا دانش مرمت را غني تر خواهد ساخت.براي مثال استفاده از گچ الياف دار و رزين ضد رطوبت در گچكاري نماي شمالي مجلس شوراي ملي سابق در حد انتظار نبود . يا استفاده از پلاستر سيمان با شير آهك كه براي گيرايي پلاستر با ملات گل آهك پيش بيني شده بود عملا موجب بروز ترك هاي فراواني در يك سال اول پس از اجرا گرديد . از طرفي پلاسترهاي گچي با استفاده از شبكه مش بسيار موفقيت آميز بود . اين مرحله قطعا مي تواند موجب شتاب گرفتن پيشرفت كيفي مرمت در ايران باشد.

آسيب هاي فيزيكي :
ايندسته از آسيب ها هميشه بنا را تهديد مي كنند ، اما پس از مرمت بستگي كامل به بهر بردران بنا دارند و به ميزان اهميتي كه آن ها براي يك بناي تاريخي قايل هستند .همچنين عدم موفقيت طراحان درانطباق كاربري جديد با فضاهاي ساختمان مي تواند بر روند شدت يافتن آسيب هاي فيزيكي تاثير بگذارد . شايدبتوان در هرمورد از موارد توضيح داده شده نمونه هاي فراواني همراه با جزئيات اجرايي بر شمرد ، اما آنچه در اين مقاله مد نظر بود باز كردن بحث آسيب شناسي پس از مرمت بود تا شايد بتوان در قرار دادهاي مرمتي اين فعاليت را نيز در شرح خدمات مهندسين مشاور مرمت كار افزود و ديگر اينكه مرمت مقطعي نيست و مرمت در هر بنا پس از آغاز هرگز به پايان نمي رسد .

برگرفته از سایت :oyi.ir/post-123.aspx
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Similar threads

بالا