محاسبات اوليه يه ساختمون فرضي

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
ميدونستين قبل از اينكه يه ساختمون بخواد ساخته بشه بايد يه سري محاسبه انجام داد؟؟؟:w02::w02:
خوب اگه ميدونيد بيايد كمك ميخوام به همه ياد بدم(واي بازم من يه چيزي ياد گرفتم مغرور شدم):thumbsup2:
اگرم نميدونيد بيايد يادبگيريد:smoke::smoke:
گاو(گروه اموزشي وحيد :thumbsup2::thumbsup2:)تقديم ميكند
محاسبات يك ساختمون به روش بسيار ساده
البته من خودمم زياد بلد نيستم بيشتر ميخوام ياد بگيرم ولي اگه من منم ببين اين تاپيك چي كار ميكنه:w01::w01:
ساخت يه ساختمون فرضي نياز به يه سري محاسبات فرضي داره پيشكسوتا بيان جلو ميخوام كچلشون كنم:D
با نام و ياد خدا شروع ميكنيم به اميد روزي كه گاو بزنه تو گوش گاج:D
 

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
گام اول براي محاسبات نيرو هاي وارده و كنش و واكنش هاي مربوط به يه ساختمون مربوطه به جمع اوري فرضيات و اطلاعات اوليه از قبيل بررسي منطقه و چگونگي مصالح كاربردي و نقشه هاي اجرايي و محاسبات اوليه
فعلا ما بيشتر توي اني بخش فعاليت ميكنيم يعني فعلا توي گام اول قرار داريم
توجه كنيد الان هيچ ساختموني در كار نيست
فرض اينه ما ميخوايم يه ساختمون بسازيم بايد يه سري محاسبات داشته باشيم الان ميخوايم ببينيم چه كارايي بايد كرد
 

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
توي همين گام اول براي محاسبه يه ساختمون اولين كارمون جمع اوري اطلاعاتهمن اينجا فعلا در مورد ساختمون فولادي حرف ميزنم اگه كسي بياد كمك كنه در مورد بتني همبگه ممنون ميشم
اولين مرحله داشتن نقشه هاي معماري كه ما از اين نوع نقشه ها بايد يه سري اطلاعات برداشت كنيم
از قبيل::
نوع زمين و خاك مانند ظرفيت بار بري خاك ضريب بستر تيپ خاك و ...
حالا ضريب بستر چيه؟؟؟خودمم نميدونم:D
 

behsazeh

عضو جدید
سلام به همگی.
من مدتیه تو انجمن عضوم و تقریبا هر روز تاپیکا و بحث های جدیدو می خونم اما تا حالا فقط یه شنونده بودم!
اما خب از حالا به بعد می خوام یکم فعال تر بشم!;)
آقا وحید ببخشید که یکم تو تاپیکت اسپم کردم!:gol:
برای شروع محاسبات یه ساختمون، همونطور که مهندس وحید گفت قبل از هر چیز باید نقشه معماریشو داشته باشیم.:)
اولین گام اینه که با توجه به نقشه و نوع ساختمون و مشخص کردن اجزا و مصالح مورد استفاده، ساختمونو بارگذاری کنیم.بارگذاری خودش یه بحث مفصله که باید انواع بارهای وارد بر ساختمونو محاسبه کنیم(بار زنده-مرده-زلزله-...) تا بتونیم با استفاده از اونا اجزای مختلف ساختمونمونو طراحی کنیم.:)
 

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقاي مهندس بهسازه اسم شما رو نميدونم:D
تازه مهندس وحيد رو خيلي خوب اومدي كلي حال كردم ولي يه بار ديگه به من بگي مهندس بلاي اسموني به سرت ميارم ميگي وحيد يا والكانو:D
تازه من اينجا خودم يه اسپمر قهارم تا چند روز پيش نميدونستم به چرت و پرتام ميگن اسپم ولي حالا يه اسپمرم:D
شما خيلي كلي رفتي سراغ موضوع ميخوايم قدم به قدم بريم جلو پس همراهي كن كه اگه ديگه توي اين تاپيك نياي ميكشمت:D
من يه سوال پرسيدم كه ضريب بستر چيه اگه ميتونيد يه توضيح كوچولو بفرماييد؟؟
داشتيم توي نقشه هاي معماري دنبال يه سري اطلاعات ميگشتيم يكي ديگه از اطلاعاتي كه توي اين نقشه ها وجود داره به درد ما هم ميخوره نوع مصالح براي ساخت و شرايط معماريه اين مبحث شرايط معماري خيلي مهمه چون ميتونه خيلي از چيزا رو تغيير بده خيلي از محاسباتم با توجه به اين مبحث شكل ميگيره كه بعدا بيشتر توضيح ميديم ديگه چه چيزايي ميشه از نقشه فهميد؟؟؟؟
 

behsazeh

عضو جدید
راستش خودم پشیمونم که چرا اسممو نداشتم واسه نام کاربریم!انگار دیگه هم نمیشه عوضش کرد!:D
اسمم بهرنگه، ازین به بعدم وحید صدات می کنم چون خودمم از پیشوند مهندس خوشم نمیاد اما بعضیا خیلی حال می کنن باهاش!:surprised:
راستش به لطف استاد خاکمون من از خاک هیچی بارم نیس!:D اما اسم ضریب بسترو تو روسازی شنیدم. نمی دونم اصلا واسه طراحی یه ساختمون معمولی کاربرد داره یا نه.البته جنس خاک واسه طراحی پی خیلی مهمه اما مرحله اولش فکر می کنم همون بارگذاری باشه.
دقیقا همینطوره که میگی.نوع مصالح و شرایط معماری مورد نظر خیلی مهمه چون تاثیر مستقیم تو نیروهای وارد بر سازه داره.;)
 

masoud2535

کاربر فعال
با سلام خدمت دوستان گرامي
وحيد جان، يک همچين تاپيکي را در يک سايت ديگه راه انداخته بودن که متاسفانه به کل‌کل‌هاي بي‌مورد ختم شد و مديران سايت تاپيک را از صفحه اول برداشتند، اميدوارم اين تاپيک چنين سرانجامي پيدا نکند.:)
فکر ميکنم براي فعاليت اساسي در اين تاپيک آمادگي داشته باشم، از دوستان عزيزم تقاضا مي‌کنم اين تاپيک را مزرعه باقالي نکنند :biggrin: مطالب در محاسبات سازه به قدري زياد است که بعد از 12 سال کار کردن در زمينه طراحي سازه و بهسازي لرزه‌اي هنوز هم در هر طرحي مطلبي براي يادگيري و پيشرفت در محاسبات و طراحي سازه مي‌توان پيدا کرد.:razz:
ادامه اين بحث نياز به يک مديريت قوي دارد، پيشنهاد مي‌کنم يک مدير قوي مخصوص اين تاپيک انتخاب شود، البته وحيد خان مطمئناً از عهده اداره اين تاپيک برمي‌آيند، ولي درصورتيکه بحثهاي تخصصي شروع شود نياز به يک مدير وارد کاملاً احساس خواهد شد، از سپهر عزيز هم تقاضا مي‌کنم اين تاپيک را همانند تاپيک اجراي يک ساختمان فرضي همراهي فرمايند.
با تمام وجود آماده خدمت‌گزاري هستم.:)
ارادتمند دوستان گرامي - مسعود مقدس پور
 

sma519

عضو جدید
گلی به جمالت آقا وحید

گلی به جمالت آقا وحید

سلام آقا وحید گل ، باز که گرد و خاک راه انداختی که ه ه ه ه !!!!! ( حالا ببین حق دارم بهت بگم مهندس ویتامین یا نه ) :biggrin:

با توجه به اسم تاپیک ، من احساس میکنم بهتر باشه اول از همه ، محل احداث این ساختمون فرضی رو معلوم کنی ( شهری که قراره توش احدث بشه ) .
چون حین محاسبات ، یک سری اطلاعات باید بر اساس این آیتم برداشته بشن . مثل ضریب خطر زلزله خیزی - بار برف - شرایط محیطی ( منطقه ای ) که در تعیین پارامترهای مختلفی از جمله کاور بتن و ... تاثیر دارد . و غیره .
در یکی از نوشته هات هم از ضریب خاک پرسیده بودی که این ضریب از طرف آزمایشگاه خاک اعلام میشه و توان باربری خاک رو تعیین میکنه .:)
ضمنا" واسه اینکه تاپیک بیشتر جون بگیره ، از دوستانی که در زمینه محاسبات سر رشته دارن ، بطور خصوصی درخواست کمک کن .
موفق باشی . ;)
 

masoud2535

کاربر فعال
وجيد جان، نقشه معماري محل ستونها و کالبد کلي سازه را مشخص ميکند.
البته در مورد انتخاب سيستم سازه‌اي ابتدا مي‌بايست مطالعه نمود، تامين پارکينگ يکي از مسائلي هست که در انتخاب سيستم تاثير زيادي دارد، چرا که اگر محدوديت فضاي معماري داشته باشيم انتخاب سازه بتن آرمه موجب کاهش فضاي مفيد براي پارکينگها و در نتيجه حذف پارکينگ توسط کنترل کنندگان محترم شهرداري خواهد گرديد :D
البته مهندس معمار پروژه نمي‌تواند بطور دقيق آکسبندي ستونها را ارائه دهد و اين وظيفه مهندس سازه هست که محل ستونها را مشخص نمايد.
در هر حال بسته به نيازهاي طرح، کالبد کلي سازه بر اساس نقشه‌هاي معماري تعيين شده و کار محاسبات سازه (مدل سازي - بارگذاري - آناليز - طراحي) انجام مي‌شود.

تا فردا... :)
 

behsazeh

عضو جدید
خوب با صحبتاي اقا مسعود يعني من هيچي از مديريت نميدونم در صورتي كه بابا ما خودمون بچه شلوغه حساب ميشيم حالا كه اروم گرفتم شما هي تيكه بنداز:D
از اين به بعد كسي نگه ما ميخوايم شركت كنيم بيان نظر بدن به جاي اينكه خودشونو معرفي كنن از دوستايي مثلdarknightshinobi و noosh_l ميخوام كه بيان توي بحث شركت كنن منم خودم خيلي بلد نيستم ولي ما اومديم اينجا ياد بگيريم هيچ كسي از اول همه چيز رو نميدونه:d
خوب براي اينكه اين پست اسپم نشه ميرم سراغ بهرنگ ميگم حالا كه گفتيمعماري ميتونه خيلي مهم باشه توي محاسبات ميشه چند نمونه برامون مثال بزني يا بهتر بگم همه ميتونن جواب بدنا اينطوري مثالي اسم ميبرم
من گفتم معماري يكي از چيزايي كه ما بايد از نقشه هاي اوليه استخراج كنيم كه حسابي هم توي محاسبات و نحوه ساخت اثر داره اصلا يه چيزي بنا عاشق معماريه اونم جز بزرگي از ساخت يه ساختمونه حالا موارد مهمي كه از معماري تاثير ميزاره چياست؟؟؟؟

وحید جان این تاپیک که سهله، می تونی با یه کودتا مدیریت انجمنو هم عهده دار بشی!:D (اینجا آزادی بیان وجود داره دیگه؟آقا سپهر نندازتمون بیرون!:cry:)
حالا از شوخی گذشته بریم سر اصل مطلب;)
تاثیری که معماری میداره تو طراحی همون تاثیرات بارگذاریه.مثلا اینکه دهانه هر تیر چقد باشه؟تیرها و ستون ها با چه آرایشی باشن و با چه فاصله ای؟ یا اینکه قراره ستون ها مربعی باشن یا گرد؟ از چه مصالحی استفاده کنیم؟ مثلا پوشش کف قراره کاشی باشه یا سرامیک؟سقف کاذب قراره اجرا شه یا نه؟و...


خوب براي اينكه ثابت كنم چه مدير لايقي ميتونم باشم همين جا گربه رو ميكشم هركي بياد اسپم بده خدا بگم چي كارش كنه :D:D
خوب علاوه بر شرايط معماري ما از نقشه ميتونيم اب و هواي اقليمي منطقه نوع دسترسي مثلا چند طرفش بازه يا از كجا ها خيابون رد ميشه وقضيت اقتصاديه محل يا بهتر بگم نوع كاربريش مسكونيه يا تجاري و نوع سازه كه همه باهاش اشناييد بتني باشه يا فولادي ما فعلا محاسباتمون بر مبناي يه ساختمون فولاديه
اگه كسي چيز ديگه ميتونه از نقشه استخراج كنه بگه و الا ميخوايم بريم سراغ اينكه معماري و شرايطي كه ايجاد ميكنه:D


نوع دسترسی که گفتی تاثیرشو تو نقشه معمار میذاره و تو نقشه سازه ای تاثیر مستقیم نداره.شرایط اقلیمی اما تاثیر داره مثلا تو پوشش های اطراف ساختمون یا بام. کاربری مسکونی یا تجاری هم که تاثیرشو هم تو نقشه معماری میذاره هم تو بارگذاری زنده و مرده.:)
 

darknightshinobi

عضو جدید
سلام دوست خوبم .:)
معمولا" من وقتی که میخوام با نوشته دوستان مخالف باشم ، به طرز نامناسبی این کار رو انجام میدم که باعث رنجش عزیزان میشه . واسه همین ترجیح دادم اول این موضوع رو بیان کنم تا خدای نکرده سوء تفاهمی پیش نیاد ، و بعد نظر خودم رو در مورد نوشته شما بگم . ( من تا بحال با شما روبرو نشده بودم و از خصوصیات اخلاقی شما هم بی خبرم . ولی امیدوارم بتوانیم دوستان خوبی برای هم باشیم ) :)
به نظر من مهندس سازه به کسی میگن که بتونه هر طرح معماری رو اجرایی کنه ( البته بحث اقتصادی بودن هم یکی دیگر از اصول مهندسیه ) .
بنابراین اجازه بدید در مورد اینکه مهندس معمار نمیتونه دقیق آکس بندی کنه ، با شما موافق نباشم .:)متشکرم .

با عرض سلام خدمت دوست عزیزم!
من حرف شما رو رد نمی کنم ! البته که یه مهندس سازه باید توانایی طرح دادن برا هر نوع معماری رو داشته باشه ، اما این نکته رو باید بگم که مهندس معمار باید با مهندس سازه همکاری 2 طرفه داشته باشه! یعنی بی جهت و بدون در نظر گرفتن مسائل سازه ای و مشکلات اجرایی نباید طرح معماری ساختمون رو بده !!!
البته امیدوارم جسارت بنده رو بخشیده باشین !!!:):):gol:
 

masoud2535

کاربر فعال
با سلام خدمت دوستان
با توجه به فرمايشات همکار گرامي، جناب مهندس خسروداد، اجازه فرمائيد تا فايل معماري يک ساختمان طراحي شده را که آپلود نموده‌ام براي شروع کار تقديم دوستان بنمايم
مشخصات پروژه:
1- سازه بتن آرمه قاب خمشي با شکل پذيري متوسط
2- مقاومت مشخصه بتن 240 کيلوگرم بر سانتيمتر مربع
3- مقاومت نظير حد تسليم فولاد مصرفي در ستونها و تيرها 4000 کيلوگرم بر سانتيمتر مربع (گريد AIII)
4- مقاومت نظير حد تسليم فولاد مصرفي براي خاموت تيرها و ستونها و همچنين تيرچه‌هاي سقف 3000 کيلوگرم بر سانتيمتر مربع (گريد AII)
5- طبقه بندي زمين بر اساس 2800 از نوع III با T0=0.7 مي‌باشد.
6- تنش مجاز خاک زير پي برابر 1.75 کيلوگرم بر سانتيمتر مربع
7- ضريب بستر خاک زير پي برابر 2.10 کيلوگرم بر سانتيمتر مکعب
8- کفسازي طبقات روي کف سازه‌اي برابر 10 سانتيمتر
9- کفسازي همکف (پارکينگ) برابر 40 سانتيمتر
10- نرم‌افزارهاي مورد استفاده براي آناليز و طراحي اسکلت و فونداسيون به ترتيب Etabs و Safe

توضيحات:
1- ابعاد معماري ستونها نهائي نمي‌باشد.
2- سهم نماسازي براي ستونهاي جناح شمالي و جنوبي در معماري لحاظ نشده است.
3- سيستم پوشش سقف تيرچه و بلوک مي‌باشد.
4- کنسول شمالي بصورت دال در نظر گرفته شود.
5- سبکسازي در طرح لحاظ شود (پيشنهاد مصالح غير سازه‌اي)

هدف:
1- مدل سازي و آناليز سازه بروش استاتيکي معادل و ديناميکي طيفي مطابق آئين نامه 2800 ويرايش 3
2- طراحي کامل سازه براي بارگذاري استاتيکي زلزله و آناليز ديناميکي سازه بصورت مجزا و مقايسه نتايج
3- بررسي بي‌نظمي سازه مطابق ضوابط آئين نامه 2800 ويرايش 3
4- طراحي کامل فونداسيون براي بارهاي استاتيکي و ديناميکي بصورت مجزا و مقايسه نتايج
5- محاسبه درز انقطاع و کنترل جابجائي جانبي نسبي و کلي سازه بر اساس ضوابط استاندارد 2800 ويرايش 3
6- تهيه نقشه‌هاي اجرائي سازه بصورت کامل

مباحث پيشرفته:
1- آناليز ديناميکي طيفي
2- آناليز استاتيکي غير خطي
3- اندرکنش خاک و سازه

با آرزوي موفقيت براي دوستان شرکت کننده در اين پروژه.

فايل ضميمه:
http://persiandrive.net/992719
 
آخرین ویرایش:

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب ميريم سراغ موضوع اصلي لطفا دور و بر اين موضوع بحث كنيد:D
من ازتون پرسيدم انواع قاب رو بگيد ولي كسي چيزي نگفت
ما داراي 3 نوع قاب در ساختموناي فولادي هستيم 1-مفصلي 2-خمشي 3- مركب
كه قاب مفصلي يا همون مهار بندي شكل پذيري كمي دارن ولي سختي قابل توجهي دارن قابهاي تردي هستند ولي بر عكس خمشي رفتاري نرم و شكل پذيري بالا ولي سختي كم دارن
 

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
ميدونم شايد بگيد اينا چه ربطي به محاسبات داره ولي اينا جمع اوريه اطلاعاته اينا همون چيزايي كه بايد توي صورت وضعيت ذكر بشه پس بيا همراه شو عزيز:D
گاماس گاماس ميريم جلو تا بعد نقشه بياد بيشتر مانور بديم البته به اونجا ها كه برسه كار ميفته دست اقا مسعود بالاخره چنتا شلوار بيشتر پاره كرده:D
از لحاظ قيمتي اگه به كارفرما بگي يه كدوم از قاب هارو انتخاب كن ميره سراغ قاب مهار بندي
اگه از يه مجري بخواي برات انتخاب كنه ميره سراغ مهار بندي
از يه محاسب بپرسي كدوم قاب بهتره ميره سراغ مهاربندي
ولي اگه از يه بنا بپرسي ميگه خمشي چون راحتتره ميتونه توش كاراي خوشگل مشكل كنه:D
ولي ايين نامه كاري باهات نداره مگه در مورد اماكن مخصوص مثل بيمارستان كه تاكييد داره روي قاب مركب
پس ما هم طبق نظر اجمعين ميريم سراغ مهار بندي
 

masoud2535

کاربر فعال
از لحاظ قيمتي اگه به كارفرما بگي يه كدوم از قاب هارو انتخاب كن ميره سراغ قاب مهار بندي
اگه از يه مجري بخواي برات انتخاب كنه ميره سراغ مهار بندي
از يه محاسب بپرسي كدوم قاب بهتره ميره سراغ مهاربندي
ولي اگه از يه بنا بپرسي ميگه خمشي چون راحتتره ميتونه توش كاراي خوشگل مشكل كنه:d
ولي ايين نامه كاري باهات نداره مگه در مورد اماكن مخصوص مثل بيمارستان كه تاكييد داره روي قاب مركب
پس ما هم طبق نظر اجمعين ميريم سراغ مهار بندي

وحيد جان خيلي شلوغش کردي:biggrin:

اگر به بحث فني معتقد هستيد لطفاً نظرات خودتان را تحميل نفرمائيد.

بحثي که شما اشاره فرموديد بصورت اساسي مي‌توان روي سيستمهاي سازه‌اي ايزواستاتيک و هيپراستاتيک پياده نمود.

هرچقدر درجه نامعيني يک سازه افزايش يابد سيستمهاي فعال اتلاف انرژي سازه و در نتيجه دمپينگ سازه افزايش مي‌يابد، اين اعتقاد که چون سازه‌هاي ايزواستاتيک روند آناليز و طراحي ساده‌اي دارند بنابراين براي مهندس طراح و مجري و کارفرما پسنديده‌تر هستند صحيح نمي‌باشد!

در سازه‌ها ايزواستاتيک به محض Collapse کردن يک المان مهاربندي ناپايداري جانبي در سازه ايجاد شده و موجب فروريزش سريع سازه خواهد گرديد (رفتار ترد) در حاليکه در سازه‌هاي هيپراستاتيک روند تشکيل مکانيزم در سازه پيچيده‌تر بوده و به هيچ عنوان تسليم يا انهدام يک عضو نمي‌تواند موجب فروريزش ناگهاني سازه گردد (رفتار نرم)

يکي از دلايلي که مباحث پيشرفته مانند آناليز ديناميکي - آناليز غير خطي و اندرکنش خاک و سازه را مطرح نموده‌ام، بررسي رفتار سازه‌ها مي‌باشد، در آناليز غير خطي يک سازه ايزواستاتيک ملاحظه خواهيد نمود که بادبندي‌هائي که در يک سازه فولادي مفصلي (قاب فضائي ساده) بر اساس مبحث 10 مقررات ملي ساختمان و با توجه به بارگذاري جانبي بر اساس استاندارد 2800 طراحي شده‌اند چقدر آسيب‌پذير بوده و عناصر بادبندي چقدر سريع قبل از اينکه بتوانند وارد محدوده رفتاري غير خطي شوند در اثر کمانش جانبي منهدم مي‌شوند...

و اما در مورد انتخاب سيستم سيستم قاب فضائي ساده (اتصالات مفصلي با مهاربندي جانبي) باز مي‌توان به لحاظ رفتاري اولويت بندي نمود، به عنوان مثال عملکرد بادبندي EBF (برون محور) در صورت انجام يک طراحي صحيح و اجراي اصولي رفتار مناسبتري نسبت به مهاربندي CBF (هم محور) مي‌باشد، به شرطي که تير پيوند درست طراحي شده باشد...

در مورد جانمائي بادبنديها در پلان، مي‌بايست سعي شود تا مختصات مرکز جرم و مرکز سختي بر هم منطبق گردد (به عبارتي جانمائي بادبنديها در پلان باعث ايجاد بينظمي در سازه نگردد) و پيچش سازه به حداقل ممکن برسد...

تعداد مهاربنديهاي جانبي در پلان بستگي به ابعاد ساختمان و زيربناي هر طبقه دارد، دهانه‌هاي بادبندي نيز مهم است، در بادبنديهاي هم محور CBF (ضربدري يا V يا ^) سختي بادبندي نسبت مستقيم با دهانه بادبندي دارد، در نهايت نتايج آناليز و بخصوص کنترل جابجائي نسبي است که نشان خواهد داد که جند دهانه بادبند در هر جهت نياز است...

اميدوارم اطلاعات ارائه شده مفيد واقع گردد.

خيلي مسائل در پروژه روشن مي‌شود:)

موفق باشيد.
 

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
در تكميل كردن توضيحات اقا مسعود كه عالي گفتن من چند مورد ديگه براي ارايش بادبند ميگم
بيشترين فاصله از مركز جرم رو داشته باشه براي مقاومت بيشتر در مقابل پيچش دومين مورد ميتونه حداكثر بار گيري ستون باشه براي كاهش اپليفت
تقارن نسبت به مركز جرم براي همون دليلي كه اقا مسعود گفت براي اينكه مركز جرم و سطح بر هم منطبق بشه
معمولا بادبند رو جايي قرار ميدن كه بيشترين فصل مشترك رو با سقف صلب داشته باشه
مهندسين گل گلاب چيزي از قلم افتاده؟؟؟
ميشه مركز سختي رو تعريف كنيد؟؟
 

masoud2535

کاربر فعال
با سلام خدمت دوستان و همکاران گرامي

در مورد آرايش بادبندها در نما (که يکي از دوستان سوال کرده بودند) در يک قاب 3 دهانه بهترين موقعيت دهانه وسط مي‌باشد (در هر ضلع ساختمان) البته اين مورد هم مربوط به آرايش بادبنديها در پلان مي‌باشد و دقيقاً منظور دوستمان را از آرايش در نما متوجه نشدم.:redface:

در برخي طرح‌ها لاجرم بادبندي گوشه خواهيم داشت که طبق فرمايشات وحيد عزيز در ستون گوشه تحت اثر بارهاي زلزله Uplift شديدي اتفاق خواهد افتاد و باعث افزايش نيروي کششي ستون در ترکيب بارهاي زلزله خواهد بود، در همچين شرايطي مي‌بايست نيروي کششي ستون بنحو مناسبي به صفحه پاي ستون منتقل گردد و بولتهاي اتصال پاي ستون براي ترکيب برش و نيروي محوري و همچنين نيروي برشي خالص کنترل گردد.
يکي از مسائلي که طراحي سازه‌هاي فولادي را پيچيده مي‌کند، اتصال گيردار پاي ستون مي‌باشد!
دوستان نظرات خودشان در اين مورد ارائه فرمايند. :)

با تشکر و سپاس
 

فرشید_civil

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با تشکر از توجهتون به سوالم
ببنید اگه یکم تخصصی تر بخایم وارد شیم و وارد بحث بهینه سازی بشیم
اگه فرض کنیم تابع هدفمون وزن سازه(البته اگه تابع رو هدف هزینه بگیریم خیلی بهتره،چون شمع رو هم پوشش میده) بگیریم وقیودمون رو نسبت تنشها و جابجایی نسبی بگیریم داریم(فرض کنید برای سادگی تمام اتصالاتم مفصلی باشه)
Objective function:
F=[FONT=&quot]∑ρ[/FONT]iAiLi[FONT=&quot][/FONT]
i [FONT=&quot] تعداد اعضا[/FONT]

[FONT=&quot][/FONT]
Subject to:


fa/Fa-1<0
fa تنش فشاری موجود

Fa تنش فشاری مجاز

di<da-1<0
diجابجایی نسبی هر طبقه
daجابجایی نسبی مجاز
فرض میکنیم قابمونم دو بعدی باشه
خوب حالا شما اگه بیاین یه برنامه تو matlabبنویسین و از یکی از تکنیکهای بهینه سازی مثلا الگوریتم ژنتیک استفاده کنین(البته اگه از منطق فازی و یا هوش مصنوعی برین که واقعا عالیه)
ودر هر پاس برنامه بیاد به اعضا یه مقطع ویه ارایش بادبند تصادفی(topology) انتخاب کنه واینقد این سیکل رو ادامه بده که سازه تون کمترین وزن ودر عین حال قیود نسبت تنش و جابجاییی ارضا بشه بد ترین حالت همون حالت ستونیه
خوب اگه حوصله برنامه نویسی ندارین

شما همینکار رو با etabs انجام بدین و بیاین طبقه اول و دهانه اول،طبقه 2 ودهانه 2(دهانه وسط)،وطبقه 3 و دهانه 3 رو بادبند بزارین ،که در حقیقت بادبندها به شکل قطری تو ارتفاع پخش شدن(در صورتیکه ارایش شما در ارتفاع ستونی بود)
حالا سازه رو طراحی کنین اونوقت وزن سازه رو چک کنین و با مدل خودتون مقایسه کنین ، ببنین چی میشه .
ارایشهای مختلف رو چک کنین مطمنا به ارایشهای بهینه تری از اونیکه مد نظرتونه میرسین
در مورد uplift دیگه خودتون بهتر از من میدونین ،درسته که ستونهای گوشه بخاطر سطح بارگیری کمتری که دارن نیروی ثقلی کمتری رو تحمل میکنن ولی فقط این نیست
اگه دهانه بادبندی از یه حدی کوچکتر باشه احتمال رخدادن uplift تحت ترکیب بار مثلا
D+L+E)*0.75
هستش .البته تو بحث بهینه سازی بچه های دانشگاه با هنر کرمان خوب کار کردن (مخصوصا دکتر سلاجقه) بحث OPTIMIZATION خیلی پیچیده ه تر از این حرفاست تو دنیا هم فک کنم ARRORA and HAFTKA خیلی خوب کار کردن
2-یه سوال دیگه هم داشتم در مورد تغییر مکان نسبی در بند 2-5-4 ایین نامه 2800 میگه تغییر مکان نسبی واقعی مرکز جرم سازه باید برای سازه هایی با T<0.7 کمتر از 0.025*ارتفاع طبقه وبرای T>0.7 کمتر از 0.02 ارتفاع طبقه باشد در صورتیکه در جای دیگه(تو مبحث 6 هم هست) میگه باید کمتر از0.03*ارتفاع تقسیم بر R باشه ،اولا ملاک کدومه ،ثانیا مرکز جرم سازه 2 بعدی رو چه جوری حساب کنیم ، ثالثا اگه دیافراگممون صلب نباشه ایا باید حداکثر جابجایی نسبی اون طبقه رو ملاک قرار بدیم(چون دیافراگم صلب نیست هر گره اون طبقه یه جابجایی داره)، رابعا ایا در محاسبه تغییر مکان نسبی ایا باید اثر p-d شود ،خامسا اگر p-d منظور بشه برای محاسبه شاخص پایداری p*d/v*h در صورت کسر برای سازه هایی که دیافراگم صلب نداریم بجای d که جابجایی طبقه است باید چی بزاریم
ششم(به عربی ششم نمیدونم چی میشه) سلا متی شما و اقا وحید استقلالی گل رو از خداوند منان خواستارم



file:///C:/DOCUME%7E1/Farshid/LOCALS%7E1/Temp/moz-screenshot.jpg







file:///C:/DOCUME%7E1/Farshid/LOCALS%7E1/Temp/moz-screenshot-1.jpg


 

masoud2535

کاربر فعال
با سلام

در مورد بهينه سازي طرح توسط نرم‌افزار Matlab من تجربه‌اي ندارم، ولي تا جائي که اطلاع دارم اين يک نرم‌افزار رياضي بوده و قادر به انجام محاسبات سازه نمي‌باشد، مگر آنکه در حد يک نرم‌افزار محاسباتي سازه (مانند Sap يا Etabs) بتوان در محيط Matlab برنامه نويسي نمود که بتواند کار آناليز و طراحي سازه را نيز انجام دهد، بديهي است صرف چنين وقت و زماني براي برنامه نويسي آناليز و طراحي سازه آن هم در يک محيط رياضي با پارامترهاي متنوع کار آساني نمي‌باشد و از طرفي تهيه چنين برنامه‌اي با توجه به وجود نرم‌افزارهاي تخصصي سازه، مقرون به صرفه نمي‌باشد، البته کار آناليز سيستمها را در يک اشل کلي مي‌توان با چنين نرم‌افزارهائي انجام داد (آناليز سيستمها و پژوهش آماري) ولي چنانچه بخواهيم وارد محاسبات سازه شويم استفاده از اين نرم‌افزار نمي‌تواند توجيهي داشته باشد.

در مورد سوالات:
1- ويرايش 2 استاندارد 2800 در فصل هفتم مبحث ششم مقررات ملي گنجانده شده است که با توجه به تدوين ويرايش 3 استاندارد 2800 ديگر سنديت نداشته و يک کار اشتباه از طرف کميته تدوين آئين نامه تلقي مي‌شود، بنابراين مبناي کنترل تغييرمکان جانبي سازه‌ها بر اساس استاندارد 2800 ويرايش 3 مي‌بايست انجام گيرد.
2- مرکز جرم يک سازه دو بعدي با روابط استاتيک به راحتي قابل محاسبه است! (مجموع بارها ضربدر فاصله مرکز بار از يک نقطه مشخص تقسيم بر مجموع بارها)
3- اگر ديافراگم صلب نباشد مي‌بايست متوسط جابجائيهاي گره‌هاي داخل ديافراگم مورد کنترل قرار گيرد.
4- در صورتيکه شاخص پايداري کمتر از 10% در تمامي طبقات باشد، لزومي به اعمال اثرات P-Delta در کنترل تغيير مکان جانبي سازه و حتي در طراحي سازه نيز نمي‌باشد.
5- به جاي D متوسط جابجائي گره‌هاي واقع در هر ديافراگم، البته نرم‌افزار در اين حالت اثرات P-Delta را براي هر ستون بصورت مستقل محاسبه مي‌نمايد.
6- متقابلاً موفقيت شمارا آرزومندم و تقاضا دارم از عبارات عربي در نوشته‌هايتان استفاده ننمائيد. :biggrin:

با سپاس فراوان.
 

فرشید_civil

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ممنون از جوابتون
در مورد matlab در قسمت انالیز وطراحی حق با شماست ولی میشه برنامه بهینه سازی رو در matlab نوشت و توسط دستور ذیل برای انجام مراحل انالیز وطراحی به sap ورژن های 10و11و12متصل شد و این عمل تا مرحله بهینه کردن چندین بار تکرار بشه:
system('cd c:\Program Files\Computers and Structures\SAP2000 10 Demo\');
system('sap2000.exe c:\Program Files\Computers and Structures\SAP2000 10 Demo\New Folder\aa.sdb ');
1-اما در قسمت شماره 3 متوسط جابجایی گره ها یا متوسط جابجایی نسبی اون طبقه(در ضمن مگه ایین نامه نگفته جابجایی مرکز جرم ، واسه چی باید میانگین گرفت؟)
3-در محاسبه شاخص پایداری در سازه هایی که دیافراگمشون صلب نیست ایا باید p مربوط به هر ستون رو ضربدر d مربوط به همون ستون کنی؟
2-اگر تمام اتصالات مفصل باشه برای محاسبه شاخص پایداری همون رابطه حاکمه چون گرهها لنگری نمیگیرن
 

masoud2535

کاربر فعال
متاسانه با matlab کار نکردم :redface:
1- مگر صحبت از ديافراگم غير صلب نيست؟ اگر ديافراگم غير صلب يا انعطاف پذير باشد بايد متوسط جابجائيهاي نسبي را در نظر گرفت. (اين مورد در 2800 ديده نشده است ولي در نشريه 360 به وضوح آمده است)
3- نرم‌افزار Etabs يا Sap اينگونه عمل مي‌کند.
2- کدوم رابطه؟ ديافراگم صلب يا انعطاف پذير؟ در ضمن اثرات P-Delta چه ارتباطي به صلب يا مفصلي بودن اتصال دارد؟ :) (بيشتر توضيح دهيد لطفاً)

در ضمن يک مورد ديگري که در ارتباط با آرايش بادبنديها در نما (بهتر است بگوئيم در ارتفاع) حائز اهميت است، پيوسته بودن مسير انتقال بار مي‌باشد، به عبارتي گسستگي در سيستم باربر جانبي در طبقات وجود نداشته باشد، بديهي است در صورت وجود گسستگي و ايجاد طبقه نرم يا ضعيف، سازه بسيار غير اقتصادي طرح شده و علاوه بر آن خلاف ضوابط آئين نامه خواهد بود (اجتناب از طبقه نرم و ضعيف) :)
موفق باشيد.
 
آخرین ویرایش:

فرشید_civil

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
- کدوم رابطه؟ ديافراگم صلب يا انعطاف پذير؟ در ضمن اثرات P-Delta چه ارتباطي به صلب يا مفصلي بودن اتصال دارد؟ :)
p-delta در دیافراگمهای منعطف
 

masoud2535

کاربر فعال
ساختمون چند طبقه هست دیوار برشی لازم داره یا نه
در ضمن من در مورد راه پله هم مشکل کلی دارم در محاسبه بار و اعمال بار به سازه

پروژه اي که من براي طراحي بتن پيشنهاد دادم، 5 طبقه هست با آسانسور.
فعلاً هدف طراحي اين سازه براي سيستم قاب خمشي مي‌باشد، در آينده شايد به همراه ديوار برشي (سيستم مختلط) نيز طراحي گردد، البته چنانکه مستحضر هستيد براي سازه‌هاي کم ارتفاع استفاده از ديوار برشي چندان توجيه اقتصادي ندارد (هزينه هاي قالب بندي افزايش پيدا مي‌کند و ....) و بهترين گزينه براي اسکلت بتن آرمه همان سيستم قاب خمشي مي‌باشد.

در مورد بارگذاري راه پله چه مشکلي داريد؟
1- دال راه پله هنگامي که دو رمپه است بصورت يکطرفه طراحي مي‌شود و بار آن نيز به تيرهاي فوقاني و تحتاني دال بصورت گسترده اعمال مي‌گردد.
2- در صورتيکه دال راه‌پله 3 رمپه يا 4 رمپه باشد، ممکن است بصورت دال دوطرفه طراحي گردد (تکيه گاه دال در چهار طرف) البته مي‌تواند يکطرفه هم طراحي گردد.
3- روش ديگري براي بارگذاري راه پله وجود دارد که کمي پيچيده است، آنهم مدل کردن راه‌پله بصورت واقعي در داخل مدل سازه اصلي مي‌باشد، در اينصورت دال راهپله بصورت المان shell مدل سازي شده و مشبندي مي‌شود، بارگسترده سطحي بصورت مرده و زنده روي دال معرفي شده و بعد از تحليل توزيع بار بصورت واقعي و با دقت زياد برر تيرهاي تکيه‌گاهي انجام مي‌يابد. توجه به اين نکته ضروري است که به هنگام Rigid کردن ديافراگم نمي‌بايست دال راه پله را در قسمت رمپ و پاگرد انتخاب کنيد چراکه موجب پيغام خطاي ناشي از گسستگي ديافراگم خواهد شد (در نرم افزار Etabs)

موفق باشيد.
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
میگم حالا که این بحث داره داغ میشه ، یک انسان خیر لطف میکنه یه تعدادی Combo طراحی بتنی به من بگه ؟ :) من مدتهاست که دنبال Combo های طراحی سازه بتنی برای ایران هستم ، و اینکه چه آیین نامه ای بهتره بالاخره ...
 

behsazeh

عضو جدید
دوستان با توجه به اینکه هنوز به نتیجه نرسیدیم که سازه بتنی باشه یا فولادی،پیشنهاد می کنم بررسی کنیم که در چه شرایطی از سازه بتنی استفاده میشه و در چه شرایطی از سازه فولادی.;)
تا جایی که من می دونم نوع سازه رو کارفرما و شرایطشه که تایین می کنه و طراح فقط در موردش نظر میده. مثلا یکی از موارد موثر جیب کارفرماست!:) بهتر بگم تو ساختمون های فولادی قسمت اعظمی از هزینه باید از ابتدا آماده باشه چون اسکلت سازه همون اول بر پا میشه.اما تو ساختمون های بتنی چون اسکلت سازه مرحله به مرحله اجرا میشه پس کارفرما فرصت بیشتری واسه تهیه بودجه داره.
یا یک مورد دیگه که تاثیرگذاره ابعاد زمینه.مثلا تو ساختمونهای کوچیکتر ترجیح اینه که اسکلت فولادی باشه چون ستون ها حجم کمتری می برند و مساحت زیر بنا بیشتر میشه.
موردی که تو سازه های فولادی خیلیییییییییییییی اهمیت داره وجود یک جوشکار ماهره چون معمولا انهدام این سازه ها در اثر زلزله از محل اتصالات و قبل از اینکه اجزاي فولادی به تسلیم برسند سازه از مفاصل و اتصالات جدا می شه.و خب جوشکار اینکاره کمه.
لطفا مواردی که به ذهنتون میره در اینباره بگین تا بتونیم به یک جمعبندی خوب برسیم:)
 

masoud2535

کاربر فعال
با سلام
دوست عزيز Behsazeh، مطالب ارائه شده چندان هم سطح بالا نيست که شما مي‌فرمائيد، هنوز وارد مباحث پيشرفته نشديم که شما گلايه مي‌کنيد :surprised:
ولي بروي چشم، اگر احساس مي‌کنيد بحث‌هاي انجام شده برايتان ثقيل است هر مطلبي که متوجه نشديد بفرمائيد تا توضيحات بيشتري داده شود.

Combo همان ترکيبات بار مي‌باشد که در نرم‌افزارهاي Etabs و Safe با اين نام معرفي مي‌گردد در واقع نام کامل آن Cambination مي‌باشد (ترکيب)

روشي که هم‌اکنون براي طراحي سازه‌هاي بتن آرمه با استفاده از آئين نامه CSA کانادا و با ترکيب بارهاي (آبا) رايج شده است، در سال 83 براي اولين بار در طراحي يک برج 23 طبقه به متراژ 28000 متر مربع استفاده کردم، روش اين است که آئين نامه طراحي مورد استفاده در نرم‌افزار Etabs و Safe را CSA-A23.3-94 انتخاب مي‌نمائيد و ترکيب بارهاي طراحي را بصورت دستي بر اساس آئين نامه بتن ايران (آبا) وارد مي‌نمائيد:
1.25DL+1.50LL
1.00DL+1.20LL+1.20EQ
0.85DL+1.20EQ
ترکيب بارهاي فوق در حالت مثبت و منفي 9 حالت را نتيجه مي‌دهد (بدون خروج از مرکزيت اتفاقي) در صورتيکه خروج از مرکزيت اتفاقي نيز لحاظ شود براي هر حالت 4 ترکيب بار اضافه شده و مجموعا براي 4 حالت خروج از مرکزيت اتفاقي 25 ترکيب بار طراحي خواهيم داشت. (در صورت نامنظم بودن سازه 30% نيروي زلزله حهت متعامد نيز بايد به اين ترکيب بارها در حالت مثبت و منفي اضافه شود که مجموعاً 73 ترکيب بار خواهد بود!)

مديريت اين تاپيک بر عهده وحيد خان Valkano هست و ايشان ظاهراً تمايل دارند تا سازه فولادي به عنوان اولين پروژه مطرح گردد، به نظر شخصي من هر پروژه‌اي که مطرح مي‌شود حداقل 20 صفحه در موردش بايد بحث و بررسي شود و تا بطور کامل به هدف نهائي نرسيده است پروژه جديدي تعريف نشود!

از وحيد عزيز تقاضا دارم هر چه زودتر پروژه فولادي را با ارائه نقشه‌هاي معماري استارت زده تا کار مدلسازي و آناليز و طراحي آن شروع شود.

با سپاس فراوان.
 

behsazeh

عضو جدید
آقا مسعود مرسی از لطفتون. راستش پست 38 رو که خوندم با اینکه خیلی مفید بود اما احساس کردم اگه همینطوری پیش بره وسطای کار ممکنه دیگه هیچی دستگیرم نشه!:D واسه همین زودتر خواهش کردم که هوای ما تازه کارهارو هم داشته باشین.:)
راجب ترکیب باری که گفتین سوال دارم: راستش تا حالا نشنیدم که از آبا واسه طراحی استفاده بشه.معمولا از ACI استفاده میشه.در چه شرایطی مجازیم از آبا استفاده کنیم؟(یعنی واسه طراحی با آبا تو etabs شرایی خاصی وجود نداره؟ )اگه در هر شرایطی میتونیم از آبا استفاده کنیم و امکان مدل کردنش تو etabs با استفاده از CSA وجود داره پس چه اصراریه که همیشه از ACI استفاده بشه؟
 

masoud2535

کاربر فعال
با سلام

دوست عزيزم Behsazeh (شرمنده که اسمتان را نمي‌دانم، محبت کنيد و اسمي را تمايل داريد با آن خوانده شويد در محل امضاء درج نمائيد :gol:) چنانچه متن ابلاغيه آئين نامه بتن ايران را مطالعه فرمائيد، رعايت تمامي ضوابط اين آئين نامه براي پروژه‌هاي عمراني اجباري است. لذا در طراحي پروژه‌هائي که هزينه آن از بودجه طرح‌هاي عمراني تامين مي‌گردد مي‌بايست از آبا استفاده نمود.
در اين خصوص با توجه با اينکه اصول تدوين آئين نامه بتن ايران بر آئين نامه CSA کانادا استوار است (هر دو طراحي بروش حالات حدي مي‌باشند با ضرايب يکسان ايمني و مقاومت) لذا در مواقع استفاده از نرم‌افزارهاي آناليز و طراحي رايج سازه مانند Etabs و Sap مي‌توان از آئين نامه CSA استفاده نمود، ولي چون ترکيبات بار پيشفرض اين آئين‌نامه، به علت تفاوتهاي موجود در آئين‌نامه زلزله دو کشور، با ترکيب بارهاي آبا متفاوت است، لذا حتماً مي‌بايست ترکيب‌بارهاي آبا به عنوان ترکيب بار طراحي در نرم‌افزار معرفي گردد.

در روش طراحي بر اساس مقاومت نهائي (ACI) ضرايب کاهش مقاومت در خود روابط طراحي (براي برش - خمش - نيروي محوري - اندرکنش نيروي محوري و لنگر خمشي و ...) اعمال مي‌گردد، در حاليکه در روش طراحي بر اساس حد نهائي مقاومت (CSA و آبا) ضرايب کاهش مقاومت در خود مصالح (0.6 براي بتن و 0.85 براي فولاد) اعمال مي‌گردد، نمي‌توان گفت کدام روش بر ديگري ارجحيت و برتري دارد، ولي مسئله‌اي که هم‌اکنون مطرح است و جزو جديد‌ترين روشهاي طراحي محسوب مي‌شود، طراحي بر اساس عملکرد مي‌باشد، در اين روش ضرايب کاهش مقاومت 1 در نظر گرفته مي‌شود و تنها ضرايب کاهنده‌اي که اعمال مي‌گردد بر اساس سطح اطلاعات (حداقل - متعارف - جامع) براي روش تحليل مورد نظر (استاتيکي خطي - ديناميکي خطي - استاتيکي غير خطي - ديناميکي غير خطي) برابر 0.75 يا 1 مي‌باشد که دقيقاً بستگي به نوع تحليل و سطح اطلاعات موجود از مقاومت مصالح مبناي طرح مي‌باشد.

متاسفانه آئين‌نامه بتن ايران فعلاً نتوانسته‌است تطابق لازم با روش طارحي بر اساس عملکرد را در خود ايجاد نمايد و اکثر مهندسين بهساز از آئين‌نامه ACI براي طراحي سازه‌هاي بتن‌آرمه بر اساس عملکرد استفاده مي‌نمايند.

در آينده نه چندان دور، انتظار مي‌رود با توجه به تحقيقات جامعي که هم‌اکنون در اکثر مراکز تحقيقاتي کشور و دانشگاه‌هاي معتبر کشور انجام مي‌گيرد (به خصوص پژوهشگاه بين‌المللي زلزله) آئين نامه طراحي بر اساس عملکرد سازه‌هاي بتني و فولادي جديد تدوين گردد (البته براي ارزيابي آسيب‌پذيري سازه‌هاي موجود هم‌اکنون نشريه 360 سازمان مديريت و برنامه‌ريزي کشور-معاونت راهبردي رياست جمهوري تدوين شده و مورد استفاده مشاوران بهساز "مقاوم ساز" قرار مي‌گيرد)، در صورت تحقق اين امر، متوجه خواهيد شد که آئين‌نامه 2800 خود به خود کنار رفته و ايجاد تحولاتي اساسي در آئين‌نامه‌هاي طراحي سازه‌هاي بتني و فولادي کشور را شاهد خواهيم بود.

اصولاً با توجه به امکاناتي که هم‌اکنون در نرم‌افزارهاي مهندسي ايجاد شده است (Etabs - Sap - Perform3D - Ansys و ...) استفاده از آئين‌نامه‌هاي تجويزي مانند 2800 براي آناليز لرزه‌اي سازه‌ها مي‌بايست خيلي وقت پيش از اينها منسوخ مي‌گرديد و جاي خود را به آئين‌نامه هاي جديدي مانند fema350 و fema450 و ACI440 و ASCE 41 و ... مي‌داد (البته از نوع ايرانيزه شده‌اش :biggrin:) متاسفانه تا کنون اين اقدامات صورت نگرفته است و با توجه به مطالعات گسترده‌اي که هم‌اکنون در دانشگاه‌ها و مراکز تحقيقاتي کشور در حال انجام است نويدي براي تحوالات اساسي در آينده نزديک مي‌باشد.

ذکر يک نکته مهم لازم و ضروري است:
در تمامي آئين‌نامه هاي کشور، مواردي که مبهم بوده و يا اشاره‌اي به آنها نشده است، استفاده از آئين‌نامه‌هاي رايج و معتبر دنيا مجاز شمرده شده است، لذا با توجه به اينکه در روش طراحي بر اساس عملکرد تا کنون آئين‌نامه مدون و کاملي براي سازه‌هاي جديد وجود ندارد مي‌توان از آئين‌نامه‌هاي معتبر دنيا که در صدر آنها FEMA و NEHRP قرار دارد استفاده نمود. (اين مطلب جنبه حقوقي دارد لذا لازم و ضروري است استفاده از آئين‌نامه‌هاي ديگر با چشمي باز و ديد کامل مهندسي و با تسلط کامل به مفاهيم و اصول اساسي روشهاي ارائه شده در اين آئين‌نامه‌ها صورت گيرد)

موفق و سربلند باشيد.
 

فرشید_civil

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
جناب مسعود سلام:
شما که در مورد طراحی بر اساس سطح عملکرد توضیح دادین ایکاش یکمم در مورد روشهای محاسبه تغییر مکان هدف و سطح عمکرد سازه(استفاده بی وقفه،ایمنی جانی، استانه فرو ریزش) توضیح مختصری میدادین.
در ضمن اگه ما از روش LRFD در طراحی سازه های فولادی استفاده کنیم ایا ترکیب بار سازه های فولادی با ACI یکی میشه ؟1.4D ،1.2D+1.6L،...
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با سلام
دوست عزيز Behsazeh، مطالب ارائه شده چندان هم سطح بالا نيست که شما مي‌فرمائيد، هنوز وارد مباحث پيشرفته نشديم که شما گلايه مي‌کنيد :surprised:
ولي بروي چشم، اگر احساس مي‌کنيد بحث‌هاي انجام شده برايتان ثقيل است هر مطلبي که متوجه نشديد بفرمائيد تا توضيحات بيشتري داده شود.

Combo همان ترکيبات بار مي‌باشد که در نرم‌افزارهاي Etabs و Safe با اين نام معرفي مي‌گردد در واقع نام کامل آن Cambination مي‌باشد (ترکيب)

روشي که هم‌اکنون براي طراحي سازه‌هاي بتن آرمه با استفاده از آئين نامه CSA کانادا و با ترکيب بارهاي (آبا) رايج شده است، در سال 83 براي اولين بار در طراحي يک برج 23 طبقه به متراژ 28000 متر مربع استفاده کردم، روش اين است که آئين نامه طراحي مورد استفاده در نرم‌افزار Etabs و Safe را CSA-A23.3-94 انتخاب مي‌نمائيد و ترکيب بارهاي طراحي را بصورت دستي بر اساس آئين نامه بتن ايران (آبا) وارد مي‌نمائيد:
1.25DL+1.50LL
1.00DL+1.20LL+1.20EQ
0.85DL+1.20EQ
ترکيب بارهاي فوق در حالت مثبت و منفي 9 حالت را نتيجه مي‌دهد (بدون خروج از مرکزيت اتفاقي) در صورتيکه خروج از مرکزيت اتفاقي نيز لحاظ شود براي هر حالت 4 ترکيب بار اضافه شده و مجموعا براي 4 حالت خروج از مرکزيت اتفاقي 25 ترکيب بار طراحي خواهيم داشت. (در صورت نامنظم بودن سازه 30% نيروي زلزله حهت متعامد نيز بايد به اين ترکيب بارها در حالت مثبت و منفي اضافه شود که مجموعاً 73 ترکيب بار خواهد بود!)

با سپاس فراوان.

خوب من واقعاً ممنونم ، اما استادی داشتیم که ید طولایی در زمینه زلزله داشتند ( دکترای زلزله ) ، و سن و سال معقول و به روزی هم داشتند ، همیشه علاقه شدیدی به ACI-93 داشتند ، و ضرایب 1.2 مرده + 1.6 زنده و برای زلزله ضریب 1.4 و پیشنهاد میداد ... و ترکیباتی که از اینها به دست میاد .. حالا نظر شما در مورد اون ترکیب چیه ؟ تا بحث جدی نشده و ... یکمی من سوالام رفع و رجوع شده که دیگه فکر نکنم شمارو بتونم پیدا کنم :)
پ.ن. راستی این استاد ما ، خیلی معروف و مشهور نبود ، ولی توی رزومه کاریش طراحی پل ولایت و تقاطع های اون رو داشت ( همون پلهای معروف نیایش - چمران )
 
بالا