مقدمه
دولت عثمانی که در قرن هشتم به صورت دولتی کوچک در مرزهای دنیای اسلامی بنا نهاده شد ، کم کم و به تدریج نواحی و قلمروهای سابق بیزانس در آناتولی و بالکان را تحت تصرف خود درآورد و در سال ۹۲۳ سرزمینهای عرب نشین را نیز به حوزه حکومتی خود افزود و به یکی از قدرتمندترین دول جهان اسلام تبدیل شد. روابط نزدیک سیاسی ، فرهنگی و مذهبی مابین کشورهای ایران و عثمانی در حد فاصل قرون هشتم تا دهم و بازبودن مرزهای امپراطوری عثمانی برای هنرمندان ، دانشمندان ، شاعران و نویسندگان ، در زمانی که ایران در تلاطم و ناآرامی سیاسی غوطه ور بود، موجب گردید بسیاری از هنرمندان ایرانی جهت یافتن حمایت و پشتیبانی هنری ، کشور را به قصد کارگاه های هنری عثمانی ترک گویند . از این رو ما شاهد تشابهات هنری بسیاری بین هنر ایران وعثمانی هستیم] شایسته فر،۱۳۸۴[ . هنر عثمانی سنتزی از هنر نیاکان خود سلجوقیان با هنر بیزانسی، ایرانی وعربی است که تکنیکها و روش های ویژه ای تحت عنوان هنر عثمانی ازآن منتج گردیده است. در مقاله حاضر به بررسی علّی وریشه ای استفاده از نقوش پرکاربرد منظری لاله، میخک، گل اناری، سرو وگرگ (حیوان مقدس ترکان باستان) درتزئینات کاخ توپکاپی پرداخت شده است. توپکاپی، که مجموعه سلطنتی ـ اقامتی شاهان عثمانی در سالهای ۱۴۶۵ ـ ۱۸۵۳م. بوده است، بر روی بقایای مجموعه ای بیزانسی بر فراز تپه ای بلند و مشرف به دریا در شهر استانبول (کنستانتینوپل) ترکیه امروزی احداث گردیده است. این محل دردوران حکومت روم شرقی،آکروپلیس (شهر مرتفع) باستانی بیزانس بوده است که امروزه بقایای آب انبار و کلیسای آن همچنان موجود می باشد.
کلید واژه: بیزانس ، عثمانی ، طبیعت گرا، نمادین و سمبولیک ، لاله ، میخک ، شاه عباسی ، سرو ، گرگ
فرضیه
تزئینات کاخ عثمانی توپکاپی شدیدا” طبیعت گراست وعناصر منظری نقش بسته بر دیوارها و سقف های آن حتی درمواردی که به طرزی واقع گرا و ناتورالیستی ترسیم شده باشد، با هدف سمبولیزم و نماد سازی بوده است . این امر به دلیل ریشه های اعتقادی ترکان می باشد که همواره روح و نیروهای ما فوق بشری بر طبیعت (منبع شناخت آنان) قائل بودند و نیروهای متافیزیکی را که متناظر با بالاترین صفات و اوضاع انسانی می انگاشتند، توسط عناصری برگزیده از طبیعت (عناصر منظری) نماد سازی می نمودند. این گونه نماد سازی با وجود گذشت زمان و رنگ باختن مفاهیم اولیه خود در زمان احداث کاخ توپکاپی هنوز درمقیاس وسیعی، مابین عناصر طبیعی تزئینات آن به چشم می خورد.
بررسی نقوشی از عناصر منظری تزئینات کاخ توپکاپی
۱٫ نقش گل لاله
جای جای کاخ توپکاپی پراز نقوش نمادین و واقع گرای گونه های مختلف لاله، با تنوع شکلی ( به صورت تکی، گروهی، قرینه، داخل گلدانی، شعاعی و…) می باشد(” تصاویر ۱٫۱ تا ۴٫۱″). با پذیرفتن این اصل که منظره پردازی در وهله اول متاثر از بوم و شاخصه های محیطی است و خلاقیت قومی در مراحل بعدی پا به عرصه خلق اثر می گذارد و با توجه به محل احداث کاخ توپکاپی در شهری که در آن ایام، تا چشم کار می کرد پر ازلاله هایی با شهرت جهانی بود، کاملا” طبیعی است که نقش لاله بر تزئینات کاخ تاثیر گذارده باشد، حال آنکه لاله ، گل محبوب سلاطین عثمانی ونشانه قدرت وتمکن مالی نیز به شمار می رفت .
” پیاز نوعی لاله به اسم محبوب ، ۵۰۰ سکه طلا قیمت داشت “[Anonymous,2008c].
گل لاله که با هدف سمبول سازی قدرت شاهانه، آذین بخش مجموعه دیوانی توپکاپی بود ، در زمانهای متاخرتر چنان منزلتی یافت که نام خود را به دوران طلایی اوج و شکوفایی فرهنگ و هنر عثمانی دربین سال های ۱۷۱۸ ـ ۱۷۳۰م. داد (این بازه زمانی، عصر لاله نام گرفت ). در عصر لاله با شکل گیری تعبیری نو درعرصه هنر، ادبیات و زندگی اجتماعی، شهر استانبول از نو احداث گردید، هنر و علم مورد حمایت قرار گرفت وشخصیت های عالی رتبه ای در این ساحات تربیت شد [Anonymous,2008].
“تصویر۱٫۱″ : نقش قرینه و سمبولیک لاله
“تصویر۲٫۱″: نقش گل و گلدان با لاله ها میخک برای تاکید بیشتر در داخل ترنج واقع و میخک های قرینه به گونه ای نمادین درمرکز کمپوزیسیون تصویر، ترسیم شده است. [Anonymous,2008e] [Anonymous,2008e]
“تصویر ۳٫۱″: نمونه ای از نقش انتزاعی لاله
“تصویر۴٫۱″: نقشی انتزاعی از لاله بر روی لباس دربار عثمانی بر روی ادوات جنگی [Anonymous,2008e] [Anonymous,2008e]
۲٫ نقش گل میخک
درقرن ۳ قبل از میلاد ، تعارف میخک به میهمانان امپراطور و اشراف چین باستان، جهت جلوگیری از بوی نامطبوع دهان متداول بوده است. رومیان باستان گل میخک را به شکل ادویه به کارمی بردند و به دلیل ارزش مادی زیاد آن، همه ساله پول هنگفتی از جانب امپراطوری روم به هندوستان پرداخت می گردید .در قرون وسطی میخک سمبول ارزش مادی به شمار می آمد و در انگلیس قرن۱۷ و ۱۸ هم ارز با طلا بود. تجارت میخک را عامل اصلی ثروتمند شدن هلندی ها دانسته اند، امروزه نیز آمستردام و روتردام بزرگترین مراکز تجارت میخک به شمار می روند .[Anonymous,2008b] ترکیه عثمانی که به عنوان دروازه مغرب زمین، همواره متاثر از فرهنگ اروپائی بوده و درپی تلفیق آن با فرهنگ شرقی خود برآمده است، در نتیجه تاثیرپذیری از اهمیت و شان گل میخک در فرهنگ اروپای غربی و سرزمین های روم شرقی فتح شده (توسط نیروهای عثمانی)، این گل را به عنوان نمادی از قدرت و ثروت شاهانه، با تاکید توسط تعداد ، ابعاد و محل استفاده از آن، در تزئینات توپکاپی به کار برده است. (“تصاویر۱٫۲و۲٫۲″)
“تصویر ۱٫۲″:گل های میخک با نمادی
“تصویر ۲٫۲″: تصویر گل و گلدان با چیدمانی از شعاعی ازگل های میخک و سروهای با تثلیث مهری به شکل یک در میان، در داخل ترنج ها قرارگرفته اند. عدم رعایت مقیاس و بزرگتر ترسیم شدن شکوفه (نمادین) میخک به دلیل تاکید بر اهمیت آن است
نقش گل شاه عباسی
گل شاه عباسی از ترکیب سه بخش اناری، برگ وجوانه شکوفه تشکیل می شود و مرکز آن معمولا” دایره ای در قالب اشکال چهارپر ، پنج پر ویا بیشتر می باشد (“تصویر۱٫۳″).
“تصویر ۱٫۳″ : (امینی و زمانیان،۱۳۸۵)
اناری : برشی فرضی از گل اناری است که درمیان گل شاه عباسی قرار می گیرد . فرم های مختلفی از کاسبرگ ، غنچه و گلبرگ می توانند برای زیبایی بیشتر، داخل ا ین قالب را پر نمایند (” تصویر ۲٫۳ “).
“تصویر ۲٫۳ ”
امینی و زمانیان،۱۳۸۵)
برگ : برگ های گل شاه عباسی ممکن است به شکل ۳ و ۴٫۳″).ساده، کنگره دار، لب برگردان و یا تا خورده ترسیم شوند. (تصاویر ۳)
“تصویر۳٫۳″: گل شاه عباسی با برگ های کنگره دار
“تصویر۴٫۳″: گل شاه عباسی با برگ های ساده (امینی و زمانیان،۱۳۸۵)
جوانه شکوفه : عامل پرکردن فضای بین برگ ها بوده، به صورت اشکال گرد، دندان موشی، حلزونی وبرگی ترسیم می شود(“تصاویر ۵٫۳ و ۶٫۳″)، (امینی وزمانیان ،۱۳۸۵)
“تصویر۵٫۳″: گل شاه عباسی با شکوفه های گرد
“تصویر۶٫۳″: گل شاه عباسی با شکوفه های دندان موشی
گل شاه عباسی در تزئینات کاخ توپکاپی به کرّات مورد استفاده قرار گرفته است . انار میوه ویژه آئین مهر است و ترسیم گل اناری به دلیل جنبه تقدسی آن ، از روزگاران کهن در ایران زمین و سرزمین های مرتبط متداول بوده است. وجود نقش گل اناری بر دیوارهای توپکاپی می تواند تحت تاثیر هنرمندان ایرانی استخدام در دربار عثمانی و یا نشات گرفته از هنر بیرانسی بسیار متاثر از آئین مهر حاکم بر منطقه بوده باشد، ولی گونه ترکیبی گل اناری با جوانه و برگ که گل شاه عباسی نام دارد، مسلما” هم زمان با اوج این شیوه ترسیم در زمان شاه عباس صفوی، در هنر عثمانی ظهور کرده است (” تصاویر ۷٫۳ و ۸٫۳″) .
” تصویر ۷٫۳″: گل شاه عباسی با برگ های ساده و جوانه شکوفه گرد. درحاشیه تصویر،نقش نمادین ماه- که نماد کشورهای اسلامی است ولی قدمت آن به پیش از اسلام می رسد- با تثلیث مهری به چشم می خورد (Anonymous,2008e)
“تصویر ۸٫۳″: در این تصویردو نقش متفاوت ازگل شاه عباسی یکی با برگهای ساده و جوانه شکوفه دندان موشی ودیگری به طرزانتزاعی تری با برگ های لب برگردان و بدون شکوفه (متفاوت با شاه عباسی ایرانی) ترسیم شده است.درون گل اناری میان شاه عباسی سه شکوفه نمادین (تثلیث مهر) ترسیم شده است (Anonymous,2008e)
۴٫ نقش سرو
وجود کثرت نقش سرو به شکل های طبیعی ونمادین درتزئینات کاخ توپکاپی (“تصاویر ۲٫۲ ، ۱٫۴ ، ۲٫۴″) تحت تاثیر تقدس دیر باز سرو در خاورمیانه و منطقه بوده است . سرو ایرانی درشانی است که اشوزرتشت پیامبر با دست خود این درخت بهشتی را درکاشمر و فریومد می کارد ومتوکل عباسی به دلیل قطع کردن یکی از آنها، توسط غلامانش به قتل می رسد …
با وجودی که سرو ، کاج ، چنار ، بلوط و سروکوهی درختان مقدس اقوام ترک به شمار می آمدند، کلیه عناصر طبیعی و گونه های درختی از تقدس برخوردار بودند، به طوری که قربانی کردن و ریختن خون حیوان قربانی در زیرسایه درخت ازعادات کهن فرمانروایان بود، بنابه افسانه خاقان های اویغور از درخت به دنیا می آمدند وجد ترکان اوغوز درختی مقدس بوده است، درخت درمیان گروهی از آنان (خزرها)، توتم (روح یا جانور حامی شخص) محسوب می گردید همچنانکه سمبول فرمانروایی وروح اجداد برای کلیه قبایل بود. بنا به روایت وقتی در زمان تولد محمود غزنوی پدرش درخواب درختی تنومند در محل تولد او می بیند ، به قدرت وفرمانروایی او در آینده یقین پیدا می کند. [Niayiş,۲۰۰۷] . درخت را سمبول حیات ابدی دانستن، از زمان سومرها مرسوم و ستایش آن(درخت حیات) در آذربایجان قدیم وملت های شرق میانه بسیار متداول بوده است . برروی بیشتر نقش برجسته ها، اشیا و مهرهای تهیه شده از آهن و استخوان توسط این اقوام، درخت حیات با دو حیوان قرینه ایستاده ، تصویرشده است در حالیکه درکتاب دده قورقود (شاه اثر ادبیات کلاسیک آذربایجان ) اینگونه وصف گردیده است : ” درختی که هر چه در اوج نظاره کنیم قسمت فوقانی وهرچه در زیر زمین پیش رویم، ریشه اش پیدا نیست. سرآن به بهشت آسمان نهم رسیده و ریشه اش در سرزمین زیرزمینی مردگان قراردارد ، تنه اش به عنوان دیرکی بین زمین وآسمان است و از ریشه اش آب حیات می جوشد”.[Niayiş,۲۰۰۷]
“تصویر۱٫۴″: دراین تصویربا وجودی که شکل ترسیم سروها طبیعت گرا ست ولی تعداد آنها سمبولی از تثلیث مهری می باشد (Anonymous,2008e)
“تصویر۲٫۴″: سروِ با شکوفه که نقشی سمبولیک از سرو است در کاشی های توپکاپی زیاد به چشم می خورد. (Anonymous,2008e)
۵٫ نقش گرگ
حیوانات مقدس برای نیاکان واجداد باستانی ترکان ، یا توتم بوده ، منشا اصل ونسبی داشتند یادر ارتباط با خدای آسمان صاحب سیمایی مقدس می شدند. گاه فرستاده ای از جانب خدا بودند و گاه خدا خود درهیئت حیوانی مقدس درمیان مردم ظاهر می شد. در فولکلور مردم ترک که حیوانات وحشی سمبول نیروهای مافوق بشری بودند، گرگ جایگاهی نیمه خدای گونه داشت و برای پروتوترک ها توتم و سمبول حکومت به شمار می آمد. وجود نقش سر گرگ بر روی پرچم اقوام ترک نژاد، بر ادعای فوق صحه می گذارد.[Niayiş,۲۰۰۷] در میان افسانه های فراوان و گاه متفاوت گرگ در فرهنگ ترکی ، مهمترین روایت که نقش اجدادی نیز بر گرگ قائل است بدین شرح می باشد: ” پدر اولیه ترک ها در ساحل غربی دریای خزر ( غرب دنیزی ) زندگی می کرد . خلق او دسته ای از هون ها بودند که با حمله ای ازجانب ملت های دیگر به هلاکت رسیدند . از اینان تنها نوزاد پسری زنده ماند که دشمنان بر او رحم آورده ، هلاکش نکردند ، دست ها و پاهایش را بریده ، در نیزاری رهایش ساختند . پس از رفتن دشمن، ماده گرگی به نام (آسنا) ، پسر بچه را از ترس دشمنان به غاری امن درگردنه ای مرتفع میان کوه آلتای درساحل شرقی دریای خزر که (ارگنه کن) نامیده می شود، برد . از او پرستاری کرد، شیرش داده بزرگش نمود، ماده گرگ واین آخرین باز مانده ترک ها صاحب ده فرزند نیمه گرگ ـ نیمه انسان شدند. هریک ازاین اولاد صاحب فرزند شده ، قبیله رااز نو گسترش دادند. باذوکات ترین و با درایت ترینشان، (آشینا) به عنوان خان ترک ها برگزیده شد. اونیز به عنوان نمادی از نژاد خود، بردرگاه چادرحکومتی، پرچمی با نقش سرگرگ، نصب نمود]هیئت,۱۳۶۵[.
گرگ پس ازاسلام درحالیکه بسیاری ازجنبه های الاهی خودرا از دست داه بود سمبول پهلوانی، نیرو و اقبال به شمار می آمد. امروزه در روستاهای شرق آناتولی برای جسارت بخشیدن به کودک اورا از پوست گرگ عبور می دهند. ازدندان گرگ به عنوان بلاگردان استفاده می شود و به میله گهواره کودک برای تضمین خوش سگالی او، استخوان گرگ می بندند . ترکان قشایی درمورد کسی که کارهایش براه ، بخت و اقبالش نیک باشد ضرب المثل : ” گرگ فلانی زوزه کشیده است” را به کار می برند ودر تبریز هم تا دهه های اخیر اعتقاد به استفاده از پنجه گرگ برای جسارت بخشیدن و معالجه کودکان بیمار درمیان عوام الناس وجود داشته است . ضرب المثل : ” فلانی مثل گرگ است ” که دلالت بر فرزانگی وزیرکی شخص دارد، در بیتی از اشعار نظامی به زیبایی بیان شده است:
” پدر بر پدر مرمرا ترک بود به فرزانگی هر یکی گرگ بود “.[Niayiş,۲۰۰۷] وجود نقشی از گرگ در میان کاشیکاری های کاخ توپکاپی به دلیل اهمیت بسیار زیاد آن در نظام اعتقادی ترکان باستان می باشد که حتی با وجود گذر زمان و رنگ باختن مفاهیم اولیه، با ترسیمی واقعیت گرا و مضمونی نمادین (نماد قدرت ، حکومت ، فرزانگی و اقبال) درکاشیکاری های کاخ سلاطین عثمانی که خود را خلیفه مسلمین می نامیدند و شدیدا تابع نظام اعتقادی اسلامی بودند، ظاهر می گردد (” تصاویر ۱٫۵ و ۲٫۵″).
“تصویر۱٫۵″: در این نقاشی که در موزه توپکاپی نگهداری می شود، به دلیل تاکید بر اهمیت، گرگ ها بزرگتر از دیگر حیوانات و در پیش زمینه (پلان اول) ترسیم شده اند.(Anonymous,2008e)
“تصویر۲٫۵″: باوجود گذشت زمان طولانی و رنگ باختن تقدس گرگ در سایه مفاهیم اسلامی، ردپایی از این حیوان مقدس باستانی در کاشیکاری های توپکاپی به چشم می خورد (تنها یک نمونه) (Anonymous,2008e)
نتیجه گیری
اقوام ترک به واسطه ریشه های اعتقادی خود از تمایلاتی به شدت طبیعت گرا برخوردار می باشند، چرا که بنا به اعتقاد گذشتگانشان طبیعت، مقدس، دارای روح، عامل سرنوشت ساز و در تعاملی نزدیک با زندگی افراد بوده است؛ فرمانروایان در کنار عبادت خدای آسمان، در مقابل ماه و خورشید تعظیم می کردند و قهرمانان افسانه ای از درخت به دنیا می آمدند، حیوانات مقدس فرستاده ای از جانب خدا بودند درعین حالیکه مظهر نیروهای مافوق بشری به شمار می رفتند. برای تبیین طبیعت گرایی عثمانیان نیز همین بس که یک گل (لاله) چنان شانی می یابد که گل محبوب سلاطین محسوب گردیده، عنصری از نشان سلطنتی می شود- سلاطینی طبیعت گرا که در تصاویر پرتره خود به جای شمشیر، گل در دست می گیرند- حتی دوره اوج شکوفایی هنری، فرهنگی و علمی در مقطعی از حکومت عثمانی نیز، عصر لاله نامیده می شود. سقف ها و دیوارهای کاخ طبیعت گرای توپکاپی پراز نقوش منظری به دو شیوه طبیعت گرا و سمبولیک با سبکی تلفیقی از هنر ایرانی-سلجوقی، بیزانسی و عربی به شکل تصویرسازی با جزئیات کمتر با استفاده از قلم موی پهن تر و بهره مندی از فضای خالی بوم در ترکیب بندی اثر، برخلاف آنچه در هنر ایرانی است ، می باشد. عناصر منظری توپکاپی یا به طرزی سمبولیک ترسیم شده مضامینی چون قدرت ، ثروت و ارزش را نماد سازی نموده اند و یا به شیوه ای واقع گرا ـ طبیعت گرا ولی با هدف سمبولیزم و نماد سازی آذین بخش دیوارها و سقف های مجموعه کاخ بوده اند. به عنوان نمونه زمانی که سه نقش سرو، بدون شکوفه و واقع گرا ترسیم گردیده هدف، نماد سازی تثلیث مهری بوده است و نقش طبیعت گرای گرگ با هدف نماد سازی بارقه هایی از سنت و اعتقادات کهن، درکاخ عثمانی حضور پیدا کرده است .
منابع و ماخذ
امینی، نعیمه و زمانیان، پریسا.۱۳۸۵٫ شیوه ترسیم گل شاه عباسی در سایت اینترنتی: (
www.Rugart.org) .
شایسته فر، مهناز.۱۳۸۴٫ موضوعات مذهبی در نگارگری دوران صفوی و عثمانی در مجله خیال شرقی. شماره۱ .
هیئت، جواد.۱۳۶۵٫ نگاهی به تاریخ و فرهنگ ترکان.چاپ کاویان. تهران.
Niayiş,Ümid.2007.Türk inanc sistemi. Nurlar. Bakü.
Anonymous. 2008a.Culture of the ottoman empire.In
www.wikipedia.com).
Anonymous .2008b. Karanfil.In
www.wikipedia.com).
Anonymous. 2008c. Lale devri.In: (
www.wikipedia.com).
Anonymous . 2008d.Topkapi palace. In: (
www.wikipedia.com).
Anonymous. 2008e.The Topkapi palace museum.In
www.ee.bilkent.edu.tr)