۵-۱-۴) نیروهای وارده از طرف خط لوله
همانطور که در بخش ۲-۲ گفته شد، در هنگام عملیات لوله گذاری ابتدای خط لوله بر روی رمپ لوله گذاری در بارج درگیر است. لوله بوسیله تکیه گاههای موجود در رمپ مذکور نگهداری میشود. مقدار این نیروهای تقریباً عمودی(مولفه افقی عکس العمل تکیه گاه ناچیز است) به طول دهانه لوله بر روی بارج و طول دهانه معلق لوله گذاری و زاویه رمپ و تریم بارج بستگی دارد و توسط نرم افزارهای تحلیلی بدست میآید. ضمناً بارج بوسیله کشندهها(یا وینچ A/R) و به کمک سیستم ایستایی خود نیروی کششی نسبتاً بزرگی به خط لوله وارد میکند. کشیدن لوله برای محدود کردن تنش خمشیاش مطلوب است. مقدار این نیرو گاه از ۱۰۰ تن یبشتر است. در حضور نیروهای دینامیکی نیروی کششی وارده ثابت نخواهد بود و یک محدوده از نیرو را تشکیل میدهد. عکس العمل این نیرو برابر و در جهت مخالف آن به بارج وارد میشود. مقدار این نیرو بسته به مشخصات خط لوله، ظرفیت کشنده، عمق لوله گذاری و شرایط دریایی به هدف بهنه سازی تنش در لوله تعیین میشود و محدوده دقیق تغییرات آن میتواند در آنالیز لوله گذاری توسط نرمافزارهای تخصصی مربوطه از جمله Offpipe تعیین شود(بخش را ببینید).
۶-۱-۴) نیروهای وارده از طرف استینگر
استینگر در محل اتصال خود به بارج لوله گذار که به قلاب استینگر معروف است به بارج نیرو وارد میکند. قلاب استینگر معمولاً شامل یک لولا در هر طرف مقطع عرضی استینگر است. منشاء این نیروها عبارت است از نیروهای وارده به استینگر که در بخش بعدی بیان میشود و حرکات بارج که قبلاً بیان شده است. در واقع قلاب استینگر محلی برای انتقال و تخلیه نیرو از استینگر به بارج است. مقدار این نیروها باید از تحلیل اندرکنش میان بارج و استینگر بدست آید.
۷-۱-۴) نیروهای وارده از طرف سیستم ایستایی- کابلهای متصل به لنگر
نیروهایی که تا اینجا بیان شد را میتوان نیروهای خارجی اعمال شده به بارج دانست. در اثر نیروهای فوق بارج از حالت تعادل خارج شده و سیستم ایستایی بارج وظیفه متعادل ساختن آن را به عهده دارد. در این راستا از طرف این سیستم نیروهای تکمیلی به بارج وارد میشود. در سیستم ایستایی سنتی نیروهای متمرکز کششی که در کابلها بوجود میآید، این نقش را بازی میکند. مقدار این نیروها از آنالیز مهارسازی بدست میآید. در آنالیز مهارسازی شناور، ابتدا تمامی نیروهای فوق الذکر بر بارج وارد میشوند و همچنین خط لوله را نیز میتوان مثل یک کابل مهار سازی با نیروی معلوم در نظر گرفت و از سختی خمشی آن چشم پوشید[۱۷]. سپس با تحلیل استاتیکی و دینامیکی عکس العمل کابلهای ایستایی و دامنه حرکات لوله گذار (برای بدست آوردن RAOها) را بدست آورد. آنالیز مذکور توسط نرم افزارهای خاصی که به این منظور نوشته شدهاند انجام میشود.۲-۴) نیروهای وارد بر استینگر
تعریف مقدماتی استینگر در بخش ۳-۱-۲-۲ ارائه شد. گفته شد که استینگر وظیفه نگهداری خط لوله در خروج از بارج تا نزدیکی نقطه عطف لوله را دارد. همچنین گفته شد که سازه استینگر معمولاً خرپایی است. معمولاً تمام یا بخش عمدهای از این خرپا در آب غوطهور است. بنابراین استینگر دارای اندرکنش با بارج و خط لوله و همچنین آب دریا و حرکات و فشارهای ناشی از آن است. از اینرو نیروهای وارده به استینگر را میتوان به بخشهای زیر تقسیم کرد:
۱-۲-۴) وزن استینگر و شناوری آن
وزن استینگر شامل وزن المانهای فلزی، جعبه غلطکهای تکیه گاههای لوله، پونتونها یا مخازن آب سنگین کننده (که میتواند خود المان باشد) در صورت وجود و وزن آب سنگین کننده (بالاست) میباشد. اگر بخشی و یا تمام استینگر در داخل آب باشد، وزن المانها و تجهزات داخل آب استینگر بنا به قانون ارشمیدس و به میزان نیروی شناوری ارشمیدس کاهش خواهد یافت. از آنجا که فلسفه وجود استینگر سبک کردن وزن لوله برای حفظ انحنای مجاز آن میباشد، استینگرها معمولاً دارای یک یا چند مخزن حجیم توخالی برای تامین نیروی شناوری لازم در المانهای خود میباشند(شکل ۳۱). با وجود این مخازن نیروی شناوری استینگر خیلی بیشتر از وزن آن در خشکی خواهد بود. بطوریکه اگر خط لوله وجود نمیداشت استینگر در سطح آب شناور میشد. آب سنگین کننده نیز مقدار آبی است که برای تنظیم نیروی شناوری استینگر به مخازن فوق تزریق میشود. البته سیستمهای دیگری نیز برای نگهداری استینگر در موقعیت لازم وجود دارد. از آن جمله میتوان به استینگر شناور صدفـصدرا ۱۳۲ اشاره کرد(شکل ۲). در این سیستم به جای استفاده از مخازن توخالی(پونتونها) از ۲ کابل متصل به بارج استفاده شده است و مزیت آن هم کاهش حجم و وزن استینگر است.
نیروها و حرکتهای وارد بر بارج در قسمت قبل تشریح شد. اگر نتیجه شتابها و حرکات بدست آمده در بخش پیش را به مرکز حرکت بارج وارد سازیم، با روایط ساده میتوان شتاب ها و حرکات بوجود آمده در محل قلاب استینگر را محاسبه کرد. این شتابها و حرکات باعث ایجاد نیروهای اینرسی و پسا در استینگر میشود.
۳-۲-۴) نیروهای هیدرودینامیکی ناشی از موج ها و جریان آب
نیروهای هیدرودینامیکی عملکننده به خط لوله و استینگر ناشی از جریان ثابت و موجها و همچنین حرکات دینامیکی خط لوله و استینگر با استفاده از معادلات موریسون محاسبه میشوند شوند[۱۹]. معادله موریسون عبارت است از:
جایی که:
Q: نیروی هیدرودینامیکی عمل کننده بر خط لوله یا استینگر بر واحد طول
ρ: دانسیته آب دریا
d: سطح تصویر شده خط لوله یا استینگر بر واحد طول
Cd: ضریب پسا
Vf: سرعت ذره آب ناشی از موج و یا جریان که عمود بر محور طولی خط لوله یا استینگر است.
Vp: سرعت خط لوله یا استینگر در جهت عمود بر محور طولیاش.
Af: شتاب ذره آب ناشی از موج عمود بر محور طولی خط لوله یا استینگر.
a: حجم جابهجا شده خط لوله در متر طول.
Ap: شتاب خط لوله یا استینگر در جهت عمود بر محور طولیاش.
Ca: ضریب جرم اضافه شده.
نیروی هیدرودینامیک Q عملکننده به خط لوله یا استینگر بر پایة مؤلفههای سرعت و شتابی است که عمود بر محور طولیشان هستند. مؤلفههای سرعت و شتاب موازی محورهای طولی خط لوله و استینگر صرفهنظر میشوند. همچنین فرض میشود نیروی هیدرودینامیکی نتیجه شده Q در جهتی که عمود بر محور طولی خط لوله و استینگر است، عمل کند. مؤلفه نیروی هیدرودینامیکی که موازی محور طولی خط لوله و استینگر است صرفهنظر میشود.
اولین جمله در معادله موریسون نیروی پسای هیدرودینامیک است که به خط لوله و استینگر عمل میکند. این نیروی پسا متناسب با مربع سرعت نسبی بین خط لوله یا استینگر و آب محیط است. دومین جمله نیروی اینرسی اعمال شده به خط لوله یا استینگر به وسیله شتاب آب محیط است. این نیروی اینرسی متناسب با شتاب ذره آب، بیان شده در سیستم مختصات سراسری ثابت میباشد. سومین جمله نیروی اینرسی نتیجه شده از افزایش مؤثر در جرم خط لوله یا استینگر (جرم اضافه شده) به دلیل وجود آب محیط است.این نیروی اینرسی متناسب با شتاب خط لوله یا استینگر در مختصات سیستم سراسری ثابت است[۱۴].
۴-۲-۴) ممانهای خمشی (پیچ و یاو) و نیروهای برشی ناشی از دهانه آزاد لوله در نقطه برخیزش
۵-۲-۴) ممان خمشی مخالف(فقط پیچ) از دهانه Cut-off بر روی رمپ
۶-۲-۴) نیروی توزیع شده بر روی غلطکها
استینگر به دلیل نیروی شناوری زیاد خود تمایل به حرکت به سطح آب دارد. بنابراین خط لوله در محل غلطکها (حداقل یک غلطک) با استینگر در تماس است. نتیجه این تماس نیرویی عمود بر محور خط لوله و شعاع غلطک در نقطه تماس است (اگر از اصطکاک خط لوله روی استینگر صرفه نظر شود). نیروی فوق را در حالت استاتیکی و در غیاب جریان آب و نیروها میتوان به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول ناشی از وزن دهانه لوله روی استینگر و بخش دوم ناشی از کشش خط لوله است. میزان سهم هر یک از این بخشها بستگی به زاویه شیب استینگر در آن نقطه دارد. بطوریکه اگر شیب استینگر کم باشد سهم وزن بیشتر میشود و هر چه به سمت غلطک های انتهای استینگر پیش می رویم سهم وزن لوله کمتر میشود. اما بطور کلی نیروی وارده به غلطکهای استینگر عمدتاً ناشی از کشش در لوله خم شده و بطور جزئی ناشی از وزن لوله میباشد[۲۱]. مقدار دقیق نیرو باید از تحلیل مدل کامل لوله گذاری شامل بارج، استینگر، خط لوله و بستر دریا بدست آید. برای این کار نرم افزارهای تخصصی تجاری مانند Offpipe موجود میباشند.۳-۴) نیروهای وارد بر خط لوله
۱-۳-۴) وزن لوله
با توجه به جنس لوله و نوع پوششهای موجود بر روی آن وزن لوله شامل ۴ قسمت میشود:
• وزن لوله فولادی(kg/m):
بطوری که:
γst وزن مخصوص فولاد لوله(kg/m3)
De و Di به ترتیب قطر خارجی و داخلی سطح مقطع لوله فلزی (m)
• وزن پوشش ضد خوردگی(kg/m):
بطوری که:
γac وزن مخصوص پوشش ضد خوردگی(kg/m3)
Dac قطر خارجی لوله با احتساب ضخامت پوشش ضد خوردگی (m)
• وزن پوشش بتنیkg/m:
همانطور که در بخش ۲-۲ گفته شد، در هنگام عملیات لوله گذاری ابتدای خط لوله بر روی رمپ لوله گذاری در بارج درگیر است. لوله بوسیله تکیه گاههای موجود در رمپ مذکور نگهداری میشود. مقدار این نیروهای تقریباً عمودی(مولفه افقی عکس العمل تکیه گاه ناچیز است) به طول دهانه لوله بر روی بارج و طول دهانه معلق لوله گذاری و زاویه رمپ و تریم بارج بستگی دارد و توسط نرم افزارهای تحلیلی بدست میآید. ضمناً بارج بوسیله کشندهها(یا وینچ A/R) و به کمک سیستم ایستایی خود نیروی کششی نسبتاً بزرگی به خط لوله وارد میکند. کشیدن لوله برای محدود کردن تنش خمشیاش مطلوب است. مقدار این نیرو گاه از ۱۰۰ تن یبشتر است. در حضور نیروهای دینامیکی نیروی کششی وارده ثابت نخواهد بود و یک محدوده از نیرو را تشکیل میدهد. عکس العمل این نیرو برابر و در جهت مخالف آن به بارج وارد میشود. مقدار این نیرو بسته به مشخصات خط لوله، ظرفیت کشنده، عمق لوله گذاری و شرایط دریایی به هدف بهنه سازی تنش در لوله تعیین میشود و محدوده دقیق تغییرات آن میتواند در آنالیز لوله گذاری توسط نرمافزارهای تخصصی مربوطه از جمله Offpipe تعیین شود(بخش را ببینید).
۶-۱-۴) نیروهای وارده از طرف استینگر
استینگر در محل اتصال خود به بارج لوله گذار که به قلاب استینگر معروف است به بارج نیرو وارد میکند. قلاب استینگر معمولاً شامل یک لولا در هر طرف مقطع عرضی استینگر است. منشاء این نیروها عبارت است از نیروهای وارده به استینگر که در بخش بعدی بیان میشود و حرکات بارج که قبلاً بیان شده است. در واقع قلاب استینگر محلی برای انتقال و تخلیه نیرو از استینگر به بارج است. مقدار این نیروها باید از تحلیل اندرکنش میان بارج و استینگر بدست آید.
۷-۱-۴) نیروهای وارده از طرف سیستم ایستایی- کابلهای متصل به لنگر
نیروهایی که تا اینجا بیان شد را میتوان نیروهای خارجی اعمال شده به بارج دانست. در اثر نیروهای فوق بارج از حالت تعادل خارج شده و سیستم ایستایی بارج وظیفه متعادل ساختن آن را به عهده دارد. در این راستا از طرف این سیستم نیروهای تکمیلی به بارج وارد میشود. در سیستم ایستایی سنتی نیروهای متمرکز کششی که در کابلها بوجود میآید، این نقش را بازی میکند. مقدار این نیروها از آنالیز مهارسازی بدست میآید. در آنالیز مهارسازی شناور، ابتدا تمامی نیروهای فوق الذکر بر بارج وارد میشوند و همچنین خط لوله را نیز میتوان مثل یک کابل مهار سازی با نیروی معلوم در نظر گرفت و از سختی خمشی آن چشم پوشید[۱۷]. سپس با تحلیل استاتیکی و دینامیکی عکس العمل کابلهای ایستایی و دامنه حرکات لوله گذار (برای بدست آوردن RAOها) را بدست آورد. آنالیز مذکور توسط نرم افزارهای خاصی که به این منظور نوشته شدهاند انجام میشود.۲-۴) نیروهای وارد بر استینگر
تعریف مقدماتی استینگر در بخش ۳-۱-۲-۲ ارائه شد. گفته شد که استینگر وظیفه نگهداری خط لوله در خروج از بارج تا نزدیکی نقطه عطف لوله را دارد. همچنین گفته شد که سازه استینگر معمولاً خرپایی است. معمولاً تمام یا بخش عمدهای از این خرپا در آب غوطهور است. بنابراین استینگر دارای اندرکنش با بارج و خط لوله و همچنین آب دریا و حرکات و فشارهای ناشی از آن است. از اینرو نیروهای وارده به استینگر را میتوان به بخشهای زیر تقسیم کرد:
۱-۲-۴) وزن استینگر و شناوری آن
وزن استینگر شامل وزن المانهای فلزی، جعبه غلطکهای تکیه گاههای لوله، پونتونها یا مخازن آب سنگین کننده (که میتواند خود المان باشد) در صورت وجود و وزن آب سنگین کننده (بالاست) میباشد. اگر بخشی و یا تمام استینگر در داخل آب باشد، وزن المانها و تجهزات داخل آب استینگر بنا به قانون ارشمیدس و به میزان نیروی شناوری ارشمیدس کاهش خواهد یافت. از آنجا که فلسفه وجود استینگر سبک کردن وزن لوله برای حفظ انحنای مجاز آن میباشد، استینگرها معمولاً دارای یک یا چند مخزن حجیم توخالی برای تامین نیروی شناوری لازم در المانهای خود میباشند(شکل ۳۱). با وجود این مخازن نیروی شناوری استینگر خیلی بیشتر از وزن آن در خشکی خواهد بود. بطوریکه اگر خط لوله وجود نمیداشت استینگر در سطح آب شناور میشد. آب سنگین کننده نیز مقدار آبی است که برای تنظیم نیروی شناوری استینگر به مخازن فوق تزریق میشود. البته سیستمهای دیگری نیز برای نگهداری استینگر در موقعیت لازم وجود دارد. از آن جمله میتوان به استینگر شناور صدفـصدرا ۱۳۲ اشاره کرد(شکل ۲). در این سیستم به جای استفاده از مخازن توخالی(پونتونها) از ۲ کابل متصل به بارج استفاده شده است و مزیت آن هم کاهش حجم و وزن استینگر است.
. شکل ۳۱) نمونه یک استینگر دارای پونتون
۲-۲-۴) نیروهای اینرسی و پسای هیدرودینامیکی ناشی از حرکات بارجنیروها و حرکتهای وارد بر بارج در قسمت قبل تشریح شد. اگر نتیجه شتابها و حرکات بدست آمده در بخش پیش را به مرکز حرکت بارج وارد سازیم، با روایط ساده میتوان شتاب ها و حرکات بوجود آمده در محل قلاب استینگر را محاسبه کرد. این شتابها و حرکات باعث ایجاد نیروهای اینرسی و پسا در استینگر میشود.
۳-۲-۴) نیروهای هیدرودینامیکی ناشی از موج ها و جریان آب
نیروهای هیدرودینامیکی عملکننده به خط لوله و استینگر ناشی از جریان ثابت و موجها و همچنین حرکات دینامیکی خط لوله و استینگر با استفاده از معادلات موریسون محاسبه میشوند شوند[۱۹]. معادله موریسون عبارت است از:
جایی که:
Q: نیروی هیدرودینامیکی عمل کننده بر خط لوله یا استینگر بر واحد طول
ρ: دانسیته آب دریا
d: سطح تصویر شده خط لوله یا استینگر بر واحد طول
Cd: ضریب پسا
Vf: سرعت ذره آب ناشی از موج و یا جریان که عمود بر محور طولی خط لوله یا استینگر است.
Vp: سرعت خط لوله یا استینگر در جهت عمود بر محور طولیاش.
Af: شتاب ذره آب ناشی از موج عمود بر محور طولی خط لوله یا استینگر.
a: حجم جابهجا شده خط لوله در متر طول.
Ap: شتاب خط لوله یا استینگر در جهت عمود بر محور طولیاش.
Ca: ضریب جرم اضافه شده.
نیروی هیدرودینامیک Q عملکننده به خط لوله یا استینگر بر پایة مؤلفههای سرعت و شتابی است که عمود بر محور طولیشان هستند. مؤلفههای سرعت و شتاب موازی محورهای طولی خط لوله و استینگر صرفهنظر میشوند. همچنین فرض میشود نیروی هیدرودینامیکی نتیجه شده Q در جهتی که عمود بر محور طولی خط لوله و استینگر است، عمل کند. مؤلفه نیروی هیدرودینامیکی که موازی محور طولی خط لوله و استینگر است صرفهنظر میشود.
اولین جمله در معادله موریسون نیروی پسای هیدرودینامیک است که به خط لوله و استینگر عمل میکند. این نیروی پسا متناسب با مربع سرعت نسبی بین خط لوله یا استینگر و آب محیط است. دومین جمله نیروی اینرسی اعمال شده به خط لوله یا استینگر به وسیله شتاب آب محیط است. این نیروی اینرسی متناسب با شتاب ذره آب، بیان شده در سیستم مختصات سراسری ثابت میباشد. سومین جمله نیروی اینرسی نتیجه شده از افزایش مؤثر در جرم خط لوله یا استینگر (جرم اضافه شده) به دلیل وجود آب محیط است.این نیروی اینرسی متناسب با شتاب خط لوله یا استینگر در مختصات سیستم سراسری ثابت است[۱۴].
۴-۲-۴) ممانهای خمشی (پیچ و یاو) و نیروهای برشی ناشی از دهانه آزاد لوله در نقطه برخیزش
۵-۲-۴) ممان خمشی مخالف(فقط پیچ) از دهانه Cut-off بر روی رمپ
۶-۲-۴) نیروی توزیع شده بر روی غلطکها
استینگر به دلیل نیروی شناوری زیاد خود تمایل به حرکت به سطح آب دارد. بنابراین خط لوله در محل غلطکها (حداقل یک غلطک) با استینگر در تماس است. نتیجه این تماس نیرویی عمود بر محور خط لوله و شعاع غلطک در نقطه تماس است (اگر از اصطکاک خط لوله روی استینگر صرفه نظر شود). نیروی فوق را در حالت استاتیکی و در غیاب جریان آب و نیروها میتوان به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول ناشی از وزن دهانه لوله روی استینگر و بخش دوم ناشی از کشش خط لوله است. میزان سهم هر یک از این بخشها بستگی به زاویه شیب استینگر در آن نقطه دارد. بطوریکه اگر شیب استینگر کم باشد سهم وزن بیشتر میشود و هر چه به سمت غلطک های انتهای استینگر پیش می رویم سهم وزن لوله کمتر میشود. اما بطور کلی نیروی وارده به غلطکهای استینگر عمدتاً ناشی از کشش در لوله خم شده و بطور جزئی ناشی از وزن لوله میباشد[۲۱]. مقدار دقیق نیرو باید از تحلیل مدل کامل لوله گذاری شامل بارج، استینگر، خط لوله و بستر دریا بدست آید. برای این کار نرم افزارهای تخصصی تجاری مانند Offpipe موجود میباشند.۳-۴) نیروهای وارد بر خط لوله
۱-۳-۴) وزن لوله
با توجه به جنس لوله و نوع پوششهای موجود بر روی آن وزن لوله شامل ۴ قسمت میشود:
• وزن لوله فولادی(kg/m):
بطوری که:
γst وزن مخصوص فولاد لوله(kg/m3)
De و Di به ترتیب قطر خارجی و داخلی سطح مقطع لوله فلزی (m)
• وزن پوشش ضد خوردگی(kg/m):
بطوری که:
γac وزن مخصوص پوشش ضد خوردگی(kg/m3)
Dac قطر خارجی لوله با احتساب ضخامت پوشش ضد خوردگی (m)
• وزن پوشش بتنیkg/m:
بطوری که:
γc وزن مخصوص بتن مصرفیkg/m3
Dc قطر خارجی لوله با احتساب پوشش بتنی (m)
γc وزن مخصوص بتن مصرفیkg/m3
Dc قطر خارجی لوله با احتساب پوشش بتنی (m)