فراق یار

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من در این دلواپسی ها نشسته ام تنها....

می خواهم با تو سخن بگویم....

می خواهم باز چهره ات را با همان لبخند کودکانه ببینم...

می خواهم هر چه انتهایش به اسم تو و یاد تو ختم می شود...

شعر هایم ناتمام ماندند...اسیر دلتنگی شدم من...

و خواب مرا به رویای با تو بودن می رساند...​
 

کلبه تنهایی من

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
??????

دوست ‌داشتنِ کسی که دوستت نداره؛ قدر دوست داشتنت رو نمیدونه؛ معنای دوست داشتن رو نمی فهمه،
عین باد کردن یه بادکنک سوراخ شده است واسه جشن تولدت.

هم باعث می شه نفست بگیره، هم شیرینی یه جشن خوب رو از دست می دی

#علیرضا_اسفندیاری
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد

سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرد
در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد​
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای معنی عشق
ای یاد تو در خاطر من جاودانه
بی تو چشمم چشمه ی اشک شبانه
ای روشنایی ای چراغ زندگانی
ای رفته در ابر سیاه بی نشانی
وقتی تو رفتی
از مشرق لبها طلوع خنده ها رفت
از دست من وز دست ما اینده ها رفت
وقتی تو رفتی
مهتاب بام آسمان کمرنگ تر شد
وقتی تو رفتی
دنیا به چشمم از قفس هم تنگ تر شد
وقتی تو رفتی اندوه شوق زندگی را از دلم برد
وقتی تو رفتی
برگ درختان زرد شد خورشید افسرد
وقتی تو رفتی مرگ خندید
در جمع ما انگیزه های زیستن مرد
از باد پرسیدم کجا رفت
گفتا که من هم در پی آن رفته از دست
سر تاسر دنیا خزیدم
اندوه اندوه
او را ندیدم
از شب سراغت را گرفتم
شب گفت افسوس
او ماه من بود
من هم به امید طلوعش ماه ها تاریک ماندم
همراه مرغ حق به یادش نغمه خواندم
خود را به دریا ها و صحرا ها کشاندم
بایاد او در هر قدم اشکی فشاندم
در دشت های دور و نا پیدا دویدم
او را ندیدم
با ماه گفتم ماه من کو
رنگش پرید و زیر لب گفت
بر بام و روزن های عالم سر کشیدم
شب تا سحر سر تاسر دنیا دویدم
در لا بلای برگ جنگل ها خزیدم
با جست و جو ها خستگی ها شبروی ها
او را ندیدم
از رعد پرسیدم نامت
فریاد او در گنبد افلک پیچید
چون مادران داغدیده ناله سر کرد
با ابر گفتم قصه ات را
روی زمین را در غمت از گریه تر کرد
ای یاد تو در خاطر من جاودانه
ای بی تو من همسایه ی اشک شبانه
وقتی تو رفتی
اندوه شوق زندگی را از دلم برد
وقتی تو رفتی
برگ درختان زرد شد خورشید افسرد
وقتی تو رفتی مرگ خندید
در جمع ما انگیزه های زیستن مرد​
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهاتر از همیشه، قلبی گوشه ی سینه ام نشسته!
آهسته تر از همیشه، در هر تپش نامی تکرار می شود با عشق!
آری! هنوز به یاد تو هستم؛
به یاد آن عشق!
اما تو نیستی...
مدتهاست که رفته ای!
و عشقی که همیشه دم از آن می زدی را، شاید جا گذاشته ای روی
طاقچه ی خاطره ها!
من بی ادعا بودم در عاشقی، اما هنوز در کوچه پس کوچه های این عشق سرگردانم...
اما تو...
مدعیِ عاشقی... تو کجایی؟!
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


برای تو می نویسم…
ای زیبای بی انصاف
دلتنگی که دست از سر دل بر نمی دارد.
دلتنگی که فاصله را نمی فهمد !
نزدیک باشی و اما دور…دور…دور !
تنها که باشی تمام دنیا دیوار و جاده است.
تمام دنیا پر از پنجره هایی است که پرنده ندارند…
پر از کوچه هایی که همه ی آن ها برای
رهگذران عاشق به بن بست می رسند!
فکر کن پای این دیوارهای سرد و
سنگین چه لیلی ها و مجنون ها که می میرند!
خون بهای این دل های شکسته را چه کسی می دهد ؟!
حالا نشسته ام برایت نامه ای بنویسم.
چمدانی پر از نامه جا می ماند برای تو ،
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جایی معلق بین زمین و آسمان تاب می خورم ،
جایی بین لحظه های با و بی تو بودن .
نه می مانی ،
نه می روی .
مگر می شود در یک لحظه هم نزدیک و هم دور باشی ؟
انگار وامانده ام از خودم ، از بودنم ، از تو .
با من نیستی ، اما نگاهت در چشمانم آویزان است .
دستانت جا مانده در دستانم .
یادت سرشار می کندم از زندگی
و من هر روز لمس می کنم رؤیاهای بی تو بودن را .
من اینجا معلقم .
در انتهای بودن در مرز لحظه ها تاب می خورم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اولین حربه ی زنهاست ، نفسهای عمیق
بعد از آن مات شدن ، مثل وقار تندیس
بعدش آرام شدن ، حرف شدن ، بغض شدن
آخرین حربه ی زنهاست دو تا گونه خیس
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم

آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم

آمده‌ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم
آمده‌ام که زر برم زر نبرم خبر برم

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند
پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم

گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود
تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم

آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد
و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم

در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم

این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من
گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر برم
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرشب
خیال میکنم دارمت....
کنار خودم...
برایت چای میریزم
و شروع میکنم از روزمرگی هایم سخن گفتن
هر روز
چشم باز میکنم
چای یخ کرده ات را سر میکشم
و با نداشتنت خیلی منطقی کنار می آیم
این زندگی من بعد از توست......!

علی _قاضی_ نظام
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چشامو وقتی تو بهشون نگاه می‌کنی دوست دارم،

اسممو وقتی دوست دارم که تو صداش می‌کنی،

قلبمو وقتی دوست دارم که تو دوسش داشته باشی،

زندگیم رو وقتی دوست دارم که تو توش هستی . . .
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق يَعنی وُجود تـــو

حضورِت يَعنـی خوشبَختی

خوشبَخـتـی يَعنی با تو بودَن

با تــــــــــو

بودن يَعنی تَنها آرزوے مَن
 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کلاغ


به کلاغ قصه ها بگویید

این قصه هیچ گاه به سر نرسید

همیشه من بودم و عابرانی که گاهی با پوزخند از کنارم می گذشتند

می دانی تنها که باشی مثل مترسک

برای فرار از هجوم تنهایی به نوک زدن کلاغ هم راضی می شوی

تنها که باشی بزرگترین شادی شب هایت

سوسوی چراغ همسایه ات می شود

و بزرگترین دلهره ات خاموشی چراغ همسایه …
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مطرب عشق عجب سوز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد
.
.
.
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
درد عشق است و جگر سوز دوایی دارد
ستم از غمزه می‌آموز که در مذهب عشق
هر عمل آجری و هر کرده جزایی دارد
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
‌‌ ‌ ‌
ـــ♥️ــ ـℓσveـ ــ ــ ـ


من کلام عاشقانه تر
و مردانه تری جز این سراغ ندارم
که به صدایت هم بیشتر می آید .

" هستـــم "




‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم برایت تنگ است همان قدر ک نمی‌دانی همان قدر ک نمی‌فهمی .
من فقط تنها برای تو اینقدر دلتنگ میشوم .
 
بالا