انـᓗـنا
سوسنى دركف
تو را ترک مىكنم
عشق شبانهى من!
و بيوهى ستارهى خويش
بازت مىيابم.
من كه رامكنندهى پروانههاى تاريکام
راه خود را پى مىگيرم .
از پس هزارسال
مرا بازخواهىديد
عشق شبانهى من!
من كه رامكنندهى ستارههاى تاريکام
راه خود را پى مىگيرم
تا آندم كه همه عالم
از كوچهى باريک كبود
به قلب من در نشيند .
سوسنى دركف
تو را ترک مىكنم
عشق شبانهى من!
و بيوهى ستارهى خويش
بازت مىيابم.
من كه رامكنندهى پروانههاى تاريکام
راه خود را پى مىگيرم .
از پس هزارسال
مرا بازخواهىديد
عشق شبانهى من!
من كه رامكنندهى ستارههاى تاريکام
راه خود را پى مىگيرم
تا آندم كه همه عالم
از كوچهى باريک كبود
به قلب من در نشيند .