تحول اقتصادی یا از چاله به چاه
تحول اقتصادی یا از چاله به چاه
بالاخره پس از مدتها وعده و وعید جناب آقای رئیسجمهور طرح تحول اقتصادی مورد نظر خود را اعلام كردند. مهمترین بخش این طرح حذف یارانه كالاهای اساسی و حاملهای انرژی و پرداخت نقدی یارانهها با عنوان هدفمند كردن یارانههاست. هرچند همه نیات و اهداف جناب آقای رئیسجمهور از طرح این موضوع آن هم در سال پایانی دولت هنوز مشخص نشده است لكن دو هدف عمده قابل درك و فهم است. اولین هدف آقای احمدینژاد از طرح این موضوع نوعی فرار به جلو و طفره رفتن از پاسخگویی به دهها سوال در مورد كاركردهای دوران ریاستجمهوری خود است. بهطور طبیعی جناب رئیسجمهور در پایان سه سال تصدی ریاستجمهوری و در آستانه انتخابات آتی ریاستجمهوری باید پاسخگوی موضوعات مهمی باشند. مسئله تورم لجامگسیخته و فشار سنگین روزافزون بر اقشار آسیبپذیر، مسئله مسكن، موضوع غنیتر شدن اغنیا و فقیرتر شدن فقرا بهرغم شعارهای پررنگ و عدالت اجتماعی در سه سال اخیر، وضع منابع بانكها و طرحهای زودبازده، نرخ بهره در كشور، وضع تولید داخل و واردات بیرویه و... و دهها و دهها موضوعی كه باید احمدینژاد پاسخگوی آنها باشد. جناب رئیسجمهور بهجای پاسخگویی به همه سوالات گریزناپذیر، با طرح یك موضوع بحثانگیز و جدید قصد دارد افكار عمومی و محافل سیاسی را منحرف كند. هدف دوم جناب رئیسجمهور، نوعی خرید رای برای انتخابات آتی تلقی میشود. ایشان انتظار دارد در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آینده حجم وسیع یارانهها را به سه یا چهار دهك پایین جامعه اختصاص داده و یك رای مطمئن را برای خود تثبیت كند.
و اما موضوع یارانهها چیست؟
پرداخت یارانه در همه اقتصادها كم و بیش وجود دارد. به عنوان مثال یكی از اقلام مهم یارانه در كشورهای صنعتی پرداخت یارانه به بخش كشاورزی است.
حجم عمده یارانهها در ایران به حاملهای انرژی و نیز نان تعلق میگیرد. انتقادهای عمومی وارده بر پرداخت یارانه در ایران عبارتند از:
1 – حجم یارانهها به مراتب بیشتر از مالیاتهای دریافتی توسط دولت از مردم است.
2 – یارانهها هدفمند نیست بدین مفهوم كه پرداخت یارانه به تحقق یك آرمان ملی مهم منجر نمیشود.
3 – یارانهها در اقتصاد ایران مصرف بیرویه انرژی و اسراف بزرگ در اقتصاد ملی را در پی داشته است.
4 – بر خلاف اهداف نظام جمهوری اسلامی كه حمایت از اقشار ضعیف جامعه است یارانهها بیشتر به طبقات پرمصرف جامعه تعلق میگیرد.
با توجه به مطالب فوق اصل تغییر در نحوه تخصیص و پرداخت یارانهها مورد قبول و پذیرش است. لكن موضوع هدفمند كردن یارانهها از همه موضوعاتی كه تاكنون دولت نهم با ساده انگاری وارد آنها شده و ناموفق از آنها بیرون آمده است، بسیار وسیعتر و پیچیدهتر است. اولین نكته در مورد حذف حاملهای انرژی پذیرش نظام شناور در قیمت حاملهای انرژی در كشور است. برای فهم بهتر موضوع اشاره به این نكته ضروری است كه حجم یارانهها طی سه سال اخیر از سیهزار میلیارد تومان به نود هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. افزایش اخیر ناشی از افزایش قیمتهای جهانی نفت از یكسو و ثبات نسبی قیمتهای انرژی در بازار داخلی ایران است. حال اگر یارانهها حذف شد و نفت همچنان سیر صعودی خود را طی كرد، آیا جامعه ایران توان و تحمل افزایش پیدرپی قیمتهای بنزین و گازوئیل و گاز را خواهد داشت؟ و آیا حذف یارانههای سوخت برای بخش تولید ایران در بخش كشاورزی، صنعت و حمل و نقل مفید است؟ آیا بخش كشاورزی ایران بدون یارانه سوخت و یارانه حمل و نقل میتواند به حیات خود ادامه دهد؟
تجربه سه سال اخیر نشان داده است كه دولت و جناب آقای رئیسجمهور در برخورد با موضوعات حوصله مطالعه و تحقیق و توجه به نظرات كارشناسی را نداشته و با سادهانگاری غیرقابل وصف تصمیم میگیرند و متاسفانه با سكوت مجلس و سایر نهادهای نظام راهحلهای خود را به جامعه تحمیل و در انتها هم بهجای پذیرش مسوولیت به طرح مافیایی جدید پناه میبرند.
حذف یارانهها در اقتصاد ایران و پرداخت نقدی به آحاد جامعه سادهترین و اتفاقا بدترین راهحل برخورد با مهمترین چالش اجتماعی و اقتصادی ایران است. پرداخت یارانه باید هدفمند شود، هدفمند شدن با پرداخت نقدی و سرانهای یارانهها متفاوت است آنچه كه جای تامل دارد برخورد مسوولان عالیرتبه نظام و مجلس محترم است. چرا و به چه دلیل در مقابل چنین تصمیمی كه حتی ممكن است امنیت ملی را به خطر اندازد سكوت اختیار كردهاند؟
نوشته : سیدحسین مرعشی
منبع :
http://nakhostinnews.com/post-2181.aspx