خاطره رامسر
مارو برده بودن رامسر اردو
اونجا برنامه ها تداخل داشت با گروه دخترا یه جا کمپ داشتیم
ما دبیرستانی بودیم و دخترا راهنمایی
خوب معلما مارو به حال خودمون ول کردن و رفتن سراغ معلمای اونا تا مثلا با همسنای خودشون باشن
من که میدونم چه کرمی داشتن
بچه ها مام نامردی نکردن تا تونستن این دخترا رو مخشونو زدن
خلاصه ولوله ای بود
نزدیک 100 تا زوج دختر پسر فسقلی با لباس مدرسه داشتن تو پارک قدم میزدن
یهو نمیدونم کدوم نامردی زنگ زده بود پاسگاه
(هنوز 110 درکار نبود)
معلما رو بردن پاسگاه تا ادبشون کنن
اونا رو نگه داشتن و مارو با مامور پاسگاه فرستادن دوباره به مدرسه هامون
خلاصه ولوله ای بود
هم خوش گذشت هم کفری شدیم
خلاصه یه روز خاص بود!!!!!!!