شهمیرزاد

ملیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول از همه بریم سراغ اینکه بدونیم شهمیرزاد کجاست؟

شهمیرزاد در منطقه ای کوهستانی، در ۲۵ کیلومتری شمال سمنان و در دامنه کوه های البرز شمالی واقع شده و دارای طول و عرض جغرافیایی ۵۲ درجه و ۲۱ دقیقه شرقی و ۳۵ درجه و ۴۶ دقیقه شمالی است و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۰۵۰ متر می باشد .


آداب و رسوم


مراسم چهارشنبه سوری
مراسم جالب دیگری در شهمیرزاد که روز چهارشنبه سوری اخر سال (اخرین چهارشنبه سال )و قبل از فرا رسدن عید نوروز برگزار می شود چهارشنبه سوری است. این مراسم از بسیاری جهات شبیه مراسمی است که اکنون نیز در سایرنقاط کشور برگزار می شود و با جمعاوری هیزم یا گون و اتش زدن انها در غروب اخرین چهارشنبه همه از روی ان می پرند و می گویند((زردی من از تو سرخی تو از من))زنان خانواده از قبیل اجیل و تنقلات مختلف را که اماده کرده اند حاضر می کنند و در هر کوی و برزن همسایه ها با همکاری یکدیگر جشن کوچکی بر پا می کنند و به این ترتیبهمه اماده می شوند تا به استقبال عید نوروز رفته و سال نو و اغاز بهار را جشن بگیرند .


بخشی دیگر از مراسم چهار شنبه سوری تا حدی با نقاط دیگر فرق دارد مادران خانواده با اماده کردن ته چین (ته چین غذای مورد علاقه شهمیرزادی ها بوده و زنان و دختران شهمیرزادی تبحرفراوانی در پختن ان دارند)مراسم جهارشنبه سوری را رونق بیشترمی دهند و در صبح روز چهارشنبه مادران درحیاط خانه مقداری باروت قرار داده ان را اتش می زنند و همه افراد خانواده از روی ان میپرند و صبح زود در حالی که هوا کاملا روشن نشده زنان با ظرف های اب به اسیو چل می روند

مراسم عزاداری ماه محرم

با توجه به اعتقادات و شعائر مذهبی،مردم ایران دوستدار اهل است و کلیه مسائل زندگی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد،هر فردی از کودکی تا جوانی و از جوانی تا پیری،از جزئی ترین تا کلی ترین امور زندگی اش شاهد آداب و سننی است که ریشه در دین،مذهب و گذشته او دارد و این گونه اسلام و ارزشهای آن در همه ابعاد زندگی و فعالیتها و تلاشهای آنان متجلی است.هر چند تاثیر عوامل مختلف در چند دهه اخیر شاهد فراموش شدن برخی از سنن و آداب و رسوم هستیم ولی کم و بیش تاثیر سنن فراموش شده بر جوانب مختلف زندگی مردم آشکار است.
از سنتهای با ارزش و جالب در شهمیرزاد مراسم عزاداری سرور شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام است هر چند بخشهائی از آن به دلیل عوامل مختلف یا به دست فراموشی سپرده شده است و یا به صورت ناقص کماکان برگزار می شود.هر شهمیرزادی سعی می کند این ایام را و یا حداقل تاسوعا و عاشورای حسینی را به شهمیرزاد آمده و در این مراسم شرکت نماید،مراسم عزاداری ابا عبدا...(ع) در گذشته با تشریفات فراوان از جمله بر پائی هیئتهای مختلف سینه زنی و زنجبر زنی ، همراه با نمایشهای جالب و داستانهای غم انگیز حماسه عاشورا شکل تعزیه در مورد،طفلان مسلم،حضرت علی اکبر،ذوالجناح و... برپا می شد ولی متاسفانه بخشهائی از این آداب امروزه حذف شده اند.
از اول محرم کلیه مساجد و تکایا با نصب پارچه های سیاه در داخل محوطه تکایا به رسم عزاداری و ابراز غم و اندوه در مصیبت عاشورا،به روضه خوانی و مداحی و ذکر مصیبت سرور شهیدان ابا عبدا... حسین(ع) می پردازند.مراسم روضه خوانی دهه اول محرم از آغاز صبح شروع و تا اذان ظهر ادامه می یابد. در این روضه خوانیها با صبحانه از مردم پذیرائی می شود که مخارج آن توسط متولیان تکایا و از محل موقوفات متعلق به امام حسین علیه السلام و یا کمکهای اهالی و افراد خیر پرداخت می شود.
روضه خوانی در هر روز به ترتیب زیر آغاز می شود این ترتیب از قدیم تا کنون رعایت شده است:
1-ابتدا در حسینیه دروازه(جنب مسجد اعظم دروازه) با صرف صبحانه آغاز می شود.
2-پس از حسینیه دروازه در منزل شخصی مرحوم حاجی گل علایی واقع در خیابان شهید نبوی فعلی این مراسم ادامه می یابد و عزاداران با صبحانه پذیرائی می شوند.
3-سومین محل روضه خوانی در محلی به نام (دالون- دالان) واقع در کوچه شهید صدبقه رودباری فعلی و در منزل مرحوم شیر علی اعلائی برگزار می شود،که در این محل نیز اهالی با صبحانه پذیرائی می شوند.
4-ادامه مراسم در محل مقبره شیخ احمد سوسن عطا صورت می گیرد.
5-آن گاه در تکیه محرم دشت(پیش کفش) ادامه می یابد
6-سپس در تکیه میدان مراسم عزاداری دنبال شده و تقریبا هم زمان با فرا رسیدن اذان ظهر به پایان می رسد.
7-بعد از ظهر هر روز نیز در تکیه مصلی روضه خوانی و یادآوری مصائب اهل بیت عصمت و طهارت، به ویژه امام حسین علیه السلام ادامه می یابد.
یادآوری و ذکر مصیبت خاندان رسالت در کربلا به همین ترتیب تا روز دهم محرم انجام می شود.در شب هفتم محرم(غروب و بعد از اذان روز ششم و ساعاتی از شب گذشته) برای اولین باز با برداشتن علم و بیرق و طبل و شیپور و انجام سینه زنی و زنچیر زنی و نوحه خوانی هیئت رودبار از تکیه میدان به طرف دروازه حرکت در آمده و از جا به محرم محرم دشت(پیش کفش) می روند تا فرا رسیدن ایام سوگواری و شهادت امام حسین علیه السلام را به مردم این محله تسلیت می گویند،در حین ورود هیئت رودبار به محرم دشت،اهالی محله محرم دشت در دو طرف کوچه به شکلی منظم با علم و بیرق می ایستند و به تکایا خوش آمد می گویند،عموما خوش آمد گوئی به تکایا این گونه است: اهل عزای حسین خوش آمدید،خوش آمدید و...
سپس هیئت رودبار در همان مسیر به طرف مسجد قائم و مصلی رفته و سپس از طریق خیابان شهید دکتر بهشتی به تکیه میدان مراجعتمی کنند. به دلیل قدمت بیشتر محله محرم دشت و مهاجر بودن مردم منطقه رودبار این رسم از گذشته تا کنون وجود داشته است.ابتدا هیئت رودبار به جهت حفظ و رعایت ادب و به خاطر احترام به اهالی محله محرم دشت به این محله می روند و فرا رسیدن سالگرد شهادت سید الشهدا(ع) را به آنان تسلیت می گویند.هیئت پیش کفش(محرم دشت) در این شب بعد از خوش آمد گویی به هیئت رودبار، به دنبال آنان حرکت می کند و به طرف مسجد قائم و مصلی و سپس از طریق خیابان دکتر بهشتی به کوچه ملا حسین طوسی(تقریبا روبروی شیخ احمد سوسن عطا) می رود و بعد به تکیه محرم دشت باز می گردد.
 

ملیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعد از ظهر روز هفتم محرم:هیئت رودبار از تکیه میدان به طرف حسینیه و مسجد اعظم دروازه حرکت می کند و پس از ادغام با آنان از طریق کوچه دروازه(شهید طاهر زاده فعلی) به خیابان امام خمینی سپس به میدان امام و از طریق کوچه معصوم زاده(صدیقه رودباری) به طرف کوچه چینیان(چینون کیچه) رفته تا به کوچه «شیخی» برسند و از طریق این کوچه در مقابل منزل آقای حاجی گل علائی به خیابان شهید نبوی می روند و پس از عبور از میدان امام خمینی و تکیه میدان و خیابان شهید بهشتی و کوچه ملا حسین علی طوسی به طرف محرم دشت و مسجد قائم و مصلی می روند، و آن گاه پس از عبور از خیابان شهید بهشتی دوباره به تکیه میدان باز می گردند،به این ترتیب عزاداری روز هفتم خاتمه می یابد.
تکیه محرم دشت منتظر آمدن عزاداران تکیه مصلی بوده و پس از آمدن آنان دو هیئت عزاداری از کنار مسجد قائم به مصلی بر می گردند و از طریق خیابان شهید بهشتی و کوچه ملا حسین علی طوسی به محرم دشت مراجعت می کنند،محرم دشتی ها باقی مانده و هیئت مصلی از طریق «پهلون کیچه» به راه خود ادامه می دهد و در مصلی و ختم مراسم روز هفتم در تکیه محرم دشت خواهد بود.
مراسم روز نهم محرم(تاسوعا): هیئت رودبار از تکیه میدان به طرف دروازه و کوچه دروازه، و خیابان امام حرکت کرده و به میدان امام و تکیه میدان می روند با این مراسم ختم عزاداری روز نهم اعلام می گردد.
مراسم شب نهم محرم: عزاداران تکیه مصلی به محرم دشت آمده با یکدیگر ادغام می شوند و به مصلی باز می گردند آن گاه هر دو هیئت از طریق خیابان دکتر بهشتی به تکیه میدان می ایند، سپس از طریق دروازه دوباره به محرم دشت باز خواهند گشت و هیئت مصلی به راه خود ادامه می دهد و پایان مراسم در مصلی خواهد بود. هر دو هیئت(محرم دشت و مصلی) در پاسخ به عزاداران تکیه میدان و هیئت رودبار(که روز هفتم جهت تسلیت گوئی به محرم دشت رفته بودند) شهادت سیدالشهدا را تسلیت می گویند.
مراسم شب دهم محرم: عزاداران مصلی به محرم دشت آمده و با یکدیگر ادغام می شوند و از طریق کوچه ملا حسین علی طوسی به تکیه میدان می رسند،پس از ملحق شدن عزاداران رودبار به آنها از طریق کوچه معصوم زاده(امام زاده)(صدیقه رودباری فعلی) به مزار شهداء فعلی،امامزاده عبداله و یحیی و آن گاه از طریق خیابان شهدا(ساری) به میدان امام و تکیه میدان می روند،هیئت رودبار باقی مانده و دو هیئت محرم دشت و مصلی از طریق دروازه به محرم دشت و مصلی باز می گردند و این گونه مراسم شب دهم محرم خاتمه می یابد.تعداد زیادی از عزاداران در تکایا و مساجد با خواندن ادعیه و عزاداری تا یک ساعت به اذان صبح و سپس با انجام مراسم صبح خوانی مراسم عزاداری این ایام را ادامه می دهند.
مراسم روز دهم(عاشورا):عزاداران مصلی به محرم دشت رفته و پس از ادغام دو هیئت با یکدیگر دوباره به مصلی بر می گردند و از کنار وهل(باغ متعلق به خانواده افلاطونی) به قلعه(قلعه شیخی) می روند و از آن جا به کنار مقبره شیخ سوسن عطا می آیند و پس عبور از تکیه میدان،مسیر و ترتیب شب قبل را مراعات کرده و به تکایای خود بر می گردند.اما تکیه میدان پس از مراجعت از امام زاده در غروب عاشورا در حالی که هوا تقریبا تاریک شده از راه میدان امام به قلعه(قلعه شیخی) رفته و از آن جا به کنار مقبره شیخ احمد سوسن عطا می آیند و به میدان می روند.
هیئت های عزاداری در روز عاشورا به قلعه و تپه کنار مقبره شیخ سوسن عطا می روند زیرا این قلعه و تپه(این قلعه امروزه تخریب شده و آثاری از آن نیست ولی با وجود از بین رفتن این قلعه،تپه مشرف به میدان امام به قلعه معروف است.) در مقابل کوه پیغمبران سمنان و مقبره معروف آن قرار دارد و به جهت احترام به آن در مراسم روز عاشورا در شهمیرزاد از این قلعه و تپه عبور می کنند.همه عزاداریها در شهمیرزاد بعد از ظهر ها و یا در شب ها انجام می شود.آن چه ذکر آن لازم است این است که که عبور هیئت های عزاداری تکایا از کوچه ها و معابر و ترتیب عبور آنها از گذشته های دور به دلیل خاصی بوده است.چون مردم منطقه محرم دشت و مصلی از قدیمی ترین ساکنان شهمیرزاد هستند بنابراین همیشه در مراسم عزاداری به ترتیب از محرم دشت،مصلی،رودبار،چهار میدان و...حرکت می کنند. در روز عاشورا عزاداران پس از عبور از میدان امام خمینی از راه خیابان صدیقه رودباری(عالم کیچه) به مزار شهدا و امام زاده های عبداله و یحیی می روند و دوباره از راه خیابان ساری به میدان امام خمینی باز می گردند.
روشن نمودن شمع در شب عاشورا: روشن نمودن شمع در شب عاشورا تا صبح آن ار مراسم و سنت هایی است که با فلسفه خاص در تکایا انجام می شود و بر اساس سنت، تعدادی از خانواده های شهمیرزادی با پیه و نخ و موم شمع هایی به بلندی 60 الی 70 و به قطر 5تا10 سانت می سازند و در کنار نخلها و تکایا روشن می کنند، گروهی نیز مامورند که تا صبح عاشورا شمع ها را روشن نگهدارند.
در این جا از مرحوم استاد مهدی بلالی(یادش گرامی و روحش شاد) که با احساسی زیبا و حرارت جوانان و نو جوانان هم سن و سال ما را 40 سال پیش جمع می کرد و با قرائت مرثیه هایی در رابطه با حماسه کربلا
و امام حسین(ع)،شورو شوق امام حسین(ع) و شهدای کربلا و ائمه اطهار را در دل هایمان زنده نگه می داشتیاد کنیم:دسته سینه زنی جوانان به سرپرستی استاد مهدی بلالی و بیان مرثیه های ساده و روان از جذابیت خاصی برخوردار بود که باعث پاشیدن بذر محبت و دوستی ائمه اطهار در دل نوجوانان این منطقه می شد و به راستی این مرد بزرگوار حق بزرگی به گردن مردم این شهر داشته و دارد.
صبح خوانی: مردم عزادار شب عاشورا تا صبح در تکایا بیدار می مانند و در غم سرور آزادگان و شهیدان سوگواری می کنند و قبل از اذان صبح هر یک از هیئت ها در کوچه و معابر به راه افتاده ونوحه خوانی می کنند و مضمون همه نوحه ها شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا است.قرائت مرثیه ها و نوحه ها به یاد عاشورای سال (61 ه.ق)از طلوع فجر و آغاز روز،اندوه بار وسوزناک است،چرا که در ظهر چنین روزی سرور آزادگان جهان در بیابان کربلا به شهادت رسیده است.
از مراثی معروف در این مراسم:
ای صبح صادق و امشو امشب حسین میهمان ماست
این مراسم تا قبل از طلوع آفتاب ادامه دارد و آن گاه عزاداران جهت صرف صبحانه به تکایای مختلف می رون و پس از آن خود را آماده انجام مراسم بعد از ظهر عاشورا می کنند.
شام غریبان:به جهت هم دردی با اهل بیت عصمت و طهارت و شهدای کربلا مراسم شام غریبان را بعد از پایان مراسم عزاداری روز عاشورا و بازگشت هیئت به تکایای خود(تقریبا در اوائل شب و بعد از اذان) انجام می دهند.عزاداران جهت نشان دادن حزن و اندوه خود ،با ریختن خاک و کاه و مالیدن گل بر سر و روی خود در کوچه ها و معابر به راه افتاده و با خواندن نوحه و مرثیه شهادت فرزند برومند فاطمه زهرا(س)،حضرت امام حسین علیه السلام را اعلام کرده و به سوگواری می پردازند.
 

ملیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
توضیحات:
1-تقسیم بندی هیئت های عزاداری در شهر شهمیرزاد ناشی از یک تقسیم بندی جغرافیایی است. مرز دو منطقه نهر جازن کله می باشد که از نهر کبیر منشعب می شود و شهر را عملا به دو بخش شرق و غرب تقسیم می کند
2-هیئت رودبار شامل تکایای میدان،دروازه و چهر میدان است که مرکزیت اصلی آن با تکیه میدان می باشد.
3-هیئت پیش کفش شامل تکایای محرم دشت،سبز تپه و مصلی می باشد که مرکزیت اصلی آن با محرم دشت است.
4-مناطقی که جزء منطقه رودبار شهمیرزاد می باشد شامل کوچه مازندران،بالا شیخی،پایین شیخی،شیخ چشمه سر،پایین پشته،دروازه،حومه آینه بندان،بازار دله،چاکه و چهار میدان است.
5-مناطقی که جزء منطقه پیش کفش می باشد شامل لهر،لزر،جرکیچه،بلبل دره،درویش تپه(سبز تپه)،محرم دشت،وهل و مصلی است.
مراسم شب سیزدهم:این مراسم در گذشته انجام می شد اما در سالهای اخیر به فراموشی سپرده شده است. در این مراسم ودر شب سیزدهم محرم(شب سوم شهادت امام حسین(ع)) عده ای به نام قوم بنی اسد به راه می افتند و در حالی که نوحه می خوانند به طرف قبرستانها می روند و با بیل و کلنگ زمین را می کاوند، با این حرکت سمبلیک خاطره تلاش قوم بنی اسد را در جهت یافتن پیکر مطهر امام حسین (ع) و شهدای کربلا و نحوه ی دفن کردن آنان را زنده می کنند.
کلیه مراسم روز عاشورا از صبح خوانی تا شام غریبان و مراسم روز عاشورا پر شکوه ترین و غم انگیز ترین مراسم ایام سوگواری است. در این روز هر کدام از هیئت های عزاداری آن چه را که در توان دارند باری با شکوه تر برگزار کردن مراسم عزاداری انجام می دهند،علم ها و نخل ها تزئین می گردد،اسبها را زینت می کنند،این اسبها سمبل و نشانه و نمادی از ذوالجناح(اسب امام حسین (ع)) هستند.اسبها را با پارچه های زیبا می آرایند آینه هایی بر انان نصب می کنند و چند کبوتر بر روی اسب قرار می دهند،به این ترتیب ذوالجناح حالتی سمبلیک و حزن انگیز به خود می گیرد. تعدادی از مردم را بر اسبها می نشانند و لباسهایی که رنگی شده اند بر آنها می پوشانند،یکی از آنها را با شمشیری در دست و خواندن اشعار حماسی و نعره های دلخراش با زرهی بر تن که سمبل یزید و شمر و دیگری سوار با خواندن اشعاری دال بر مظلومیت و تنهایی با حالتی مظلومانه سمبل حضرت علی اکبر می شود.
کودکانی را با طناب می بندند و در حالی که لباسهای سیاه بر تن آنان کرده اند اشعاری را با هماهنگی می خوانند این اشعار بیشتر مضامین حزن انگیز داشته و حکایت از تنهایی و بی پدری و یتیمی این کودکان دارد،این دو کودک به" طفلان مسلم" معروفند،سر دیگر طناب به دست مردی است که با خواندن اشعار و نعره های دلخراش با چوب بر این کودکان بی پناه می کوبد. عده ای در مراسم عزاداری به عنوان «سقا» در کوزه ها و یا مشکها آب خنک و گوارا به عزاداران می رساندند،این گونه تشنگی امام حسین و فرزندان او را به عزاداران یادآور می شدند. در گذشته شترهایی را آماده می کردند و کجاوه بر آنها قرار می دادند و کودکانی را بر آنها سوار می کردند و به این صورت اسارت را به نمایش در می آوردند.
همه و همه بر آنند که این مراسم هر چه با شکوه تر برگزار شود و لحظه لحظه حماسه خونین عاشورا در کربلا را بازسازی کنند تا بار دیگر این حماسه ی دلخراش بر لوح ذهن نقش بندد،سال بعد با تلاشی دوباره و در مراسمی دیگر و...نمایش مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت و مظلومیت شیعه...در سراسر تاریخ.
مراسم چهل و هشتم: به مناسبت رحلت پیامبر اسلام و شهادت امام حسین علیه السلام،امام دوم شیعیان در روز28 صفر که 48 روز از شهادت امام حسین(ع) گذشته به عنوان «چهل و هشتم» مراسمی در شیخ چشمه سر برگزار می شود. از چند روز قبل با خرید وسایل و مواد ضروری به مقدار زیاد،امکانات و شرایط و وسایل لازم یرای تهیه آش کشک یا سوزمه فراهم می شود ودر این روز آش فراوان پخته می شود و همان جا بین مردم تقسیم می شود،این سنت همه ساله تا کنون بر قرار بوده و از صبح همان روز مردم دسته دسته ،پیاده یا با اتومبیل خود را به شیخ چشمه سر می رسانند تا بتوانند آش نذری میل کنند،بر اساس همان سنت،فراهم ساختن امکانات و تهیه آش نذری در این روز به عهده خانواده مرحوم حاج محمد حسین کیانی است.
در این روز زنها با بستن پارچه هایی بر درختی که در کنار این چشمه روییده،طالب حل مشکلات و گرفتاریهای خود هستند و با ورود به داخل آب چشمه و ر داشتن سنگهای ریز و شمارش آنها به این صورت که اگر در پایان شمارش عدد جفت باشد بر حل مشکل دلالت می کند در غیر این صورت دلالت بر عدم حل مشکل دارد. خوشبختانه در سالهای اخیر این عادات و آداب خرافی از بین رفته و کمتر کسی مبادرت به انجام این کار می کند.
در سالهای اخیر به همین مناسبت مراسمی،در باغ گردوی کشت و صنعت شهمیرزاد برگزار می شود و ضمن احترام و سوگواری،اهالی از فعالیتهای شرکت نیز بازدید می نمایند.
علاوه بر آن در نوح و نبی و چهار میدان نیز در این روز با پختن حلیم از عزاداران و سوگواران در این مراسم پذیرایی می شود
منبع - کتاب شهمیرزاد بهشت کویر - نوشته اسماعیل لاری





لباس های مرسوم در شهمیرزاد

در گذشته های نه چندان دور حالت خودگردانی و خودکفائی در اغلب روستاهای کشور در زمینه های مختلف برقرار بود.با تغییراتی که در دهه 1340 به وجود آمد این وضعیت تغییر یلفت.شهمیرزاد نیز چنین وضعیتی را دارا بوده و خودکفایی در زمینه های گوناگون از جمله مواد غذائی دامی و تهیه البسه و پوشاک و بافتن پارچه های مورد احتیاج از ویژگیهای این شهر بود را از دست داد.
وقتی که هنوز پارچه های ارزان قیمت کارخانه ای و بازار وجود نداشت شهمیرزادیها خودشان پارچه می بافتند و در خیلی از خانه ها دستگاههای پاچه بافی و از جمله کرباس بافی داشتند در آن زمان نخ ابریشمی بازرگانان از مازندران و گیلان می آوردندو پارچه های ابریشمی می بافتند.بعضی از این کارگاهها از 30 الی سال پیش دایر بوده است .به تدریج و با هجوم محصولات متنوع کارخانه های نساجی جدید که هم آسانتر و هم ارزانتر به دست می آمد پارچه های دست باف شهمیرزاد جای خود را برای رغیب نیرومندتازه وارد خالی کردند.گاه و به ندرت در بعضی خانه ها پیرزنانی که کار دیگری از دستشان بر نمی آمد دستگاهی را نفس نفس زنان می چرخاندند تا این که رفته رفته نیز از نفس افتادند کارگاهشان نیز از چرخش افتاد.تعدادی از لباسهای مرسوم به شرح زیر بوده اند:
الجه:
با استفاده از نخ و پشم و در کارگاههای دستی بافته می شد که دارای خطوط راه راه بوده و در تهیه کت و جلیقه مورد استفاده زنان و مردان قرار می گرفت.
قرقری شلوار(شلیته):
12 الی 15 متر پارچه و گاه مقدار کمتری پارچه برای این شلوار مورد استفاده قرار می گرفت.بالای این شلواردارای بندی ضخیمی بود که از نخ تهیه می شد و این شلوار را محکم در پای خانمها نگه می داشت.در مواقع عروسی و جشن به پایین این شلوار منگوله هائی آویزان می کردند که در حین رقص و پایکوبی به سروصدا در آید و شوروحال بیشتری به مجلس ببخشد.احتمالا چون این شلوار برای رقص تهیه می شد به همین نام نیز معروف شد.
مخمل کت:
پارچه های مخمل به رنگهای قرمز سبز و ... را انتخاب می کردند و اشیا زینتی نظیر کاس یراق پول را بر روی آن می دوختند و از آن در تهیه کت استفاده می کردند که به "مخمل کت" معروف است و از ارزش و اعتبار زیادی برخوردار است.
کلاه تیر مه یراق:
این کلاه را با دست بافته و حاشیه آن را یراق می زدند و زیر روسری بر سر می گذاشتند به طوری که بخشی از کلاه از روسری بیرون آمده و معلوم شود.
کجین چارقت:
زنهای خانه این روسری را از نوعی ابریشم به نام "کج" درست می کردند و با حشره ای به نام قرمز دانه که رنگی طبیعی و جالب داشت رنگ می کردند.این نوع ابریشم را از مازندران به شهمیرزاد آورده و مورد استفاده قرار می گرفت به همین دلیل به آن "کجین چارقت" می گفتند(چارقت به معنی روسری است.)
حری و زری:
این نوع پارچه نازک و مانند وال بود که تارو پودهای آن را از حریرو زری درست می کردند.از این پارچه برای پیراهن های کوتاه استفاده می کردند که معمولا آن را با قرقری شلوار می پوشیدند.
تافته:
نوعی پارچه است که با ابریشم و نخ بافته می شود و جهت تهیه لباسهای گران قیمت و مجلسی از آن استفاده می شود.
تومون سیاه حاج علی اکبری:
نوعی پارچه سیاه بود که شاید در دوره قاجاریه و مدتی بعد از آن در کارخانه ای معروف به همین نام (حاج علی اکبری) بافته می شد و از شهرت زیادی در ایران برخوردار بوده است.
این پارچه برای تهیه شلوار به کار می رفت و پوشیدن این شلوار مرسوم بود زیرا در آن زمان پ.شیدن شلوارهای گل گلی یا رنگی را زشت می شمردند
منبع : کتاب شهمیرزاد بهشت کویر نوشته محمد اسماعیل لاری

در دو کیلومتری شمال غربی شهمیرزاد در کنار دره ای زیبا و سر سبز و خرم شیخ چشمه و یا شیر قلعه سر بر فراز کوهی نسبتا بلند و صخره ای آثار قلعه ی کهنه و قدیمی به چشم می خورد. بنای شیر قلعه (بر اساس شمال و جنوب شهمیرزاد) از شمال مشرف بر مسیل و دامنه ی پرتگاه بسیار صعب العبوری ساخته شده است. قسمت شمال غربی قلعه بر روی شیب نسبتا تندی ساخته شده و قسمت غربی ان نیز بر دامنه صخره ای بنا شده است اما دیواره جنوبی و درب ورودی ان بر دامنه تپه ای شنی با شیب تند استوار است . به هر حال بر حسب این که صخره های کوه فرورفتگی و برامدگی دارد بنای فلعه و دیواره های ان نیز به تبعیت از ان دارای طرح کاملا منظمی نیست بنابراین می توان ان را به صورت چند ضلعی نامنظم دانست
ضخمامت دیواره قلعه نیم متر و برج هایی مدور به منظور دیده بانی در اطراف قلعه و بر روی دیواره ها ساخته شده اند که قطر این برج ها به دو متر می رسد . قلعه دارای 7 برج بوده (در سمت شمال و شرق 4 برج ودر سمت غرب 3 برج ) که در سمت جنوب (دقیقا جنوب شرقی) درب ورودی قلعه به ارتفاع تقریبی 1.5 متر قرار دارد ودارای سقفی هلالی است در سمت غربی قلعه نیز درب دیگری به ارتفاع تقریبی 2 متر دیده می شود. آن چه قابل توجه است این است که با وجود صخره های سخت و صعب العبور در کنار دربهای ورودی قلعه و مشکلات عبور و مرور مسلما فقط افراد قادر بودند داخل قلعه مزبور شده و چهارپایان می بایست در خارج از قلعه نگهداری می شدند. این مساله از لحاظ ایمنی به نفع افراد قلعه نبوده و مصلحت نیز چنین اقتضا نمی کرد و گمان بر ان است که با تخریب قلعه وضعیت دربهای قلعه و راه های ورودی ان نیز تغییر یافته باشد
در حال حاضر از دیواره های اصلی قلعه دیواره ی غربی و شمال غربی ان سالم مانده و دیواره های شمالی و شرقی ان نیمه ویران است. در ساختمان دژ شیر قلعه از سنگهای صخره ای همان کوه و ساروج استفاده شده و به علت انکه بخش داخلی قلعه ویران است نمی توان به درستی از نقشه ی ان اگاه شد ولی در ضلع جنوبی ان اثار اتاق کوچکی به چشم می خورد درب ورودی قلعه از سمت جنوبی که امروز به صورت یک مدخل بسیار کوتاه و تنگ و صعب العبور می باشد از قطعه سنگهای صاف و کوچک ساخته شده است به طوری که برای ورود و خروج از ان باید بدن را تا کمر خم کرد . در پایین کوهی که دژ شیر قلعه بر بالای ان ساخته شده در کنار رود شیخ چشمه اتاقکی مدور با مصالحی نظیر مصالح به کار رفته در ساختمان قلعه ساخته شده که به احتمال زیاد محلی جهت برداشت اب و انتقال ان به قلعه بوده واین اتاقک را به قلعه مرتبط می ساخته است
دلایل نام گذاری این قلعه از نظر اهالی متفاوت است: گروهی معتقدند چون در ساختن این قلعه از شیر در تهیه ملات و جهت استحکام قلعه استفاده کرده اند به این خاطر به این اسم نامگذاری و معروف شده است .گروهی دیگر نظرات مختلف را بیان می کنند عباس شکیبا زمانی (معلم بازنشسته آموزش و پرورش) نقل میکند: "در گذشته در قسمت جنوبی (در کنار درب و مدخل ورودی قلعه) بر روی صخره ای تصویر شیر خوابیده ای حک شده بود که نگاه شیر حک شده به سمت دربند و مدخل ورودی شهر از جانب سمنان بوده به این دلیل نام ان را شیر قلعه گذاشته اند
منبع : کتاب شهمیرزاد بهشت کویر نوشته محمد اسماعیل لاری
[URL="http://www.shahmirzad.fotopic.net/p44876272.html"]

 
بالا