سکوت که میکنی
گفتی:
آمده ام که بمانم
و می خواهم
رها شوم درودن هستی تو.
□
لبریز تو شدم
لبریز طرح لبانت
لبریز حرکت دستت
لبریز حس بودن تو
بوسیدمت
و عریان بودم
مثل ماه تاب
بوسیدمت
و بیکرانم کنار تو جای گرفت
□
حواس واژه نیست
تا صبورم تویی
حواس انتظار نیست
تا بی قرار توام
اما،
سکوت که میکنی
میترسم نباشی.
گفتی:
آمده ام که بمانم
و می خواهم
رها شوم درودن هستی تو.
□
لبریز تو شدم
لبریز طرح لبانت
لبریز حرکت دستت
لبریز حس بودن تو
بوسیدمت
و عریان بودم
مثل ماه تاب
بوسیدمت
و بیکرانم کنار تو جای گرفت
□
حواس واژه نیست
تا صبورم تویی
حواس انتظار نیست
تا بی قرار توام
اما،
سکوت که میکنی
میترسم نباشی.