رسول سوداگر" فرزند سردار احمد سوداگر :
وی بارزترین ویژگی پدرش را خستگی ناپذیری عنوان کرد و گفت: ایشان توانایی عجیبی داشت و معتقدم خستگی را هم خسته کرده بود.صبح و شب نمی شناختند، هر روز صبح ساعت 6 از منزل بیرون می رفتتد و با وجود اینکه 82 درصد جانبازی نیروهای مسلح را داشتند تا پاسی از شب به طور مداوم مشغول به کار بودند و حتی بعد از مراجعت به منزل نیز پای پروژه های مربوط به پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس می نشست .
فرزند سردار سوداگر تصریح کرد: از دیگر ویژگی های ایشان قدرت فکر کردن و تجزیه و تحلیل بالایشان بود. به گونه ای که وقتی کسی از او سوالی می پرسید در همان لحظه سوال را تجزیه و تحلیل می کرد و بلافاصله پاسخ می داد.
وی صبر و بی ادعایی سردار سوداگر را مثال زدنی دانست و تاکید کرد: هیچگاه اقدامات و خدمات خود را در بوق و کرنا نمی کرد. مردم خود اثرات خدمات ایشان را در طول زمان میدیدند ولی خودشان علاقه ای به علنی کردن این کارها نداشتند. حتی گزارش های مربوط به روند کاری پژوهشگاه را هم در طول این سه سال تنها دوبار به مقام معظم رهبری گزارش دادند.
فرزند سردار سوداگر از اخلاق خوب و نیک پدر یاد کرد و گفت:اخلاق خوب ایشان در بین دوستان و آشنایان زبانزد بود. سنگ صبور همه بود، تا آنجا که برایشان مقدور بود در رفع مشکلات و گرفتاری به همه خصوصا دوست و آشنا کمک می کرد و هیچگاه عادت به گفتن "نه" به کسی را نداشتند و تمام تلاش خود را برای خدمت به مردم و رفع مشکلاتشان به کار می گرفتند.
رسول سوداگر ادامه داد: پدر در عین اینکه بسیار مهربان و دلسوز بودند اعتقاد داشتند که نباید فرزند را راحت و آزاد گذاشت که مسئولیت پذیر نباشد اما در این دو هفته آخر بسیار مهربان تر شده بودند و حتی گاهی این اعتقاد خود را فراموش می کردند و بی اندازه به ما محبت می کردند.
وی اظهار داشت: ساده زیستی،قناعت، دوراندیشی و برنامه ریزی برای لحظه لحظه زندگی از دیگر ویژگی های ایشان بود به گونه ای که وقتی از دنبا رفت گویی برای صد سال آینده کار و برنامه ریزی داشت.
فرزند سردار سوداگر با بیان اینکه پدر همواره حسرت دوستان شهید خود را می خوردند، گفت: ایشان مطیع محض اوامر رهبری بودند و دستورات مقام ولی فقیه را فصل الخطاب همه کارها می دانستند. حافظ راه شهیدان بودند و دائما حسرت می خوردند که توفیق شهید شدن را پیدا نکرده بودند که به لطف خداوند این توفیق بزرگ را پیدا کردند.
وی تصریح کرد:هر بار یکی از همرزمانشان از جمله سردار کاظمی، تهرانی مقدم، سلیمانی و ... به درجه شهادت نائل می شدند افسوس می خوردند که چرا از قافله شهیدان باز مانده اند. در کتابی که چند سال پیش تحت عنوان جاده های سربی منتشر کردند نوشته بودند "عاشقی هستم که از خیل شهادت جا ماندم" ولی مشیت الهی بر آن بود که ایشان نیز در نهایت به خیل عظیم شهدا بپیوندند.
رسول سوداگر در ادامه به مسئولیت های پدر در دوران جنگ و بعد از جنگ اشاره کرد و گفت:ایشان در زمان جنگ مسئول اطلاعات قرارگاه بودند؛ بعد از جنگ فرمانده لشکر 25 مازنداران بود و بعد از آن هم به عنوان فرماندهی ارشد استان مازندران و گلستان انتخاب شدند. بعد از آمدن به تهران نیز فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله را بر عهده داشتند. ولی بعد از آنکه ضایغه بیماری قلبی شان شدید شد از کار اجرایی کناره گیری کردند و به کارهای پژوهشی روی آوردند.
وی تاسیس دانشگاهی برای نیروهای مسلح و پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس را مهمترین اقدامات پژهشی پدر شهیدش عنوان کرد و ادامه داد: اایشان معتقد بود که باید در همه دانشگاه ها و مدارس دو واحد برای آشنایی با دفاع مقدس نسل های بعدی انقلاب ارائه شود تا بدانند که جنگ به راحتی اداره نشد بلکه با برنامهریزی، هدفگذاری، زیرکی و هوشیاری پیش برده شد. و همین ابعاد مهم بود که موجب شد رزمندگان ما با دست های خالی پیروز این جنگ باشند.
فرزند سردار سوداگر اظهار داشت:ایشان گروه های پژوهشی تحت عنوان تاریخ در جنگ، دشمن شناسی در جنگ، فرماندهی و مدیریت جنگ، مهندسی و صنعت جنگ، علوم نظامی و عملیات جنگی، علوم پزشکی و منابع انسانی جنگ، فرهنگ و هنر و ادبیات در جنگ و .. را با هدف ترویج مبانی دفاع مقدس و قرار دادن این گنجاندن این دروس در چارت تحصیلی دانشگاه های دولتی و آزاد راه اندازی کردند.
وی با تاکید براینکه سردار سوداگر به دنبال تئوریزه کردن دانش و تجربیات ارزشمند دفاع مقدس و انتقال آن به جامعه علمی کشور بود،خاطرنشان ساخت:در این سه سال موفقیت های زیادی را بدست آورده بودند و با مطالعه و شناخت نقاط قوت و ضعف فعالیت های انجام شده در حوزه فرهنگ دفاع مقدس توان خود را معطوف به ایجاد یک مرکز فرهنگی – پژوهشی به منظور تحقق این هدف کردند و نتیجه این تلاش ها هم این بود که پژوهشکده ای که به نام دفاع مقدس راه اندازی شده بود امروز به نام پژوهشگاه معارف و علوم دفاع مقدس شناخته می شود که 14 پژوهشکده زیر نظر خود اداره می کند.
وی تاکید کرد: ایشان دوره های آموزش استادی هر استان رادنبال می کردند و تلاش می کردند 1200 استاد این پژوهشگاه را گسترش دهند؛ هر دو هفته یکبار نیز به یکی از استان ها می رفت و آموزش دوره ای اساتید آنجا را برگزار می کردند و بعد از بازگشت از آخرین سفرشان که به بندر انزلی و گرگان این اتفاق برایشان افتاد و به مقام شهادت نائل شدند.