معماري رازي،مسجد،بازگشت اَپدَنه(گنبدخانه)
هوتن ايرواني
عضوهيات علمي دانشگاه آزادواحد اردستان
چكيده :
معماري ايراني پس از ورود اسلام دستخوش تغييراتي بويژه در بناهاي عمومي بوده وبا ورود عنصري جديد و جايگزين بنام مسجد همراه شد. مساجد اوليه در ايران طرحي ابتدايي وشبستاني داشتند اما در جزييات ، ساساني و پارتي بودند(شيوه ي خراساني). اين ايرانيزه شدن كه با تحركات اجتمايي وسياسي همراه بود در شيوه ي رازي با احياي دوباره ي گنبدخانه به عنوان فضاي سنتي نيايشي ايرانيان ظاهر شد. ساخته شدن گنبدخانه ها بطور مستقل حاكي از ناديده گرفتن طرح شبستاني و بازگشت به معماري ساساني بود . در اين دوره گرايش به تغيير دادن طرح شبستاني بابازسازي شبستانهاي مسجد جامع اصفهان ( به صورت چهارايواني) كه در اثر آتش سوزي تخريب شده بودندبه منصه ظهوررسيد. ولي چهار ايواني كردن مساجد ديگر آن دوره( اردستان - زواره و....)در كنار گنبدخانه اي كردن آنها انجام نشد. و اين گرايش ، به شكل به قوه باقي ماند تا در شيوه هاي آذري و اصفهاني به فعل درآيد. بنابر اين بازگشت گنبد خانه و مركزيت يافتن آن به عنوان فضاي اصلي نيايش ، گرايش به تغيير شبستان به طرح چهار ايواني و تحول ارگانيك طرح از مشخصه هاي اصلي معماري رازي مي باشد. در اين دوره غناي معماري مسجد به غناي فرهنگ اسلامي كمك شاياني كرد.و تحول ارگانيك طرح مسجد زمينه ساز اين شد تا در دوره هاي بعد طرح مسجد از نخست با الگوي گنبدخانه اي-چهار ايواني ساخته شود.
واژه هاي كليدي: معماري رازي،مسجد،گنبد خانه،چهار ايوان،ارگانيك،شبستاني، مسجد جامع اصفهان،اردستان و زواره
بنام خدا
پس از ورود دين مبين اسلام به سرزمين ايران و مسلمان شدن ايرانيان به ستوه آمده از ظلم فرمانروايان، فرهنگ اسلام با فرهنگ پر شکوه ايراني آميخته گرديده و اين دو در ابعاد مختلف به جلوه گري پرداختند . گرچه اسلام دين داد و مساوات بود اما فرهنگ عربي در مقابل تمدن عظيم ايراني کوچک مي نمود . حتي زبان عربي غناي غايي خود را به واسطه ي ايرانيان بدست آورد . واين ايرانيان بودند که دستور زبان عربي را تدوين نمودند . بعلاوه زبان عربي به دليل اينکه زبان قرآن بود بر ايرانيان تأ ثير فراوان گذاشت اما اين منجر به يک زبان پارسي ويژه گرديد که هويت مستقل و شاخص خود را در شاهنامه ي حکيم بزرگ توس به منصه ظهور رساند . با اين که اعراب در دامنه ي زبان تا حدي تأثير گذار بودند ولي در دامنه ي هنر معماري چيزي براي گفتن نداشتند لذا در معماري دستاوردهاي هزاران ساله ي معماري ايراني بود که به فرهنگ اسلامي غنا بخشيد و آنرا در خود ذوب نمود تا جايي که اين معماري ايراني به اشتباه به نام معماري اسلامي مشهور گرديد ودر يک دامنه ي وسيع از جهان به تأ ثير گذاري پرداخت .
معماري ايراني بعد از اسلام با ورود مسجد همراه شد . مسجد هاي اوليه بر روي آتشکده هاي زيباي گذشته ساخته شدند . مساجد اوليه طرحي بسيار ساده و شبستاني ، ملهم از مسجد مدينه داشتند . با اين حال تنها نقشه ي پلان مسجد بود که نو مي نمود و گرنه در اجزا ، ساختمان مساجد از معماري ساساني و پارتي تبعيت مي نمود براي مثا ل مي توان از مسجد جامع فهرج ، تاريخانه ي دامغان ، جامع اصفهان و اردستان نام برد .
تبعيت از طرح شبستاني تا ظهور شيوه اي نو در معماري به نام شيوه رازي در مساجد ادامه يافت . خاستگاه اين شيوه را از ري مي دانند و البته اين شيــوه در اصفهان اســت که به تعــالي خود مي رسد . پيدايش شيوه رازي در معماري مقارن با جنبشهاي آزاديخواهي ايرانيان بر ضد دستگاه خلافت عباسي بوده واز زمان آل زيار و مرداويج شروع وتا زمانهاي آل بويه ، سلجوقي و خوارزمشاهيان ادامه پيدا مي کند . گرايشهاي ملي گرايانه ي اجتماعي و سياسي که در جهت بازگشت ايرانيان به قدرت شکل مي گيرد بطور دقيق در معماري به گونه اي جهت دار به يک دوره ي بازگشت اشاره دارد . بازگشت به فضاهاي پر افتخار گذشته و البته به کارگيري اين فضاها با ابداعات تازه که به شکوه فرهنگ ايراني اسلامي مي انجامد و به آن غنا مي بخشد . آنچه که بناهاي اين دوره را در يک گروه بـندي واحد قرارمي دهد همــين گرايــش بازگشــت مي باشد . البته در همه ي شيوه هاي معماري ايراني به نوعي بازگشت به اصالتهاي معماري ايراني ديده مي شود . بطورمثال در شيوه خراساني با وجودي که طرح پلان به ظاهر عربي است اما در جزييات اصول معماري ساساني و پارتي بطور کامل مشهود است .
در شيوه ي رازي با اينکه بسياري معتقدند که مساجد طرح چهار ايواني پيدا کرده اند اما با بررسيهاي بعمل آمده مي توان به اين نتيجه رسيد که چهار ايواني شدن مساجد بطور خاص در شيوه ي آذري قابل رديابي مي باشد و مشخصه ي اصلي شيوه رازي در مساجد ، گرايش معماري مسجد به ساختن اپدنه ها و گنبد خانه هاي ساسا ني و پارتي است . اين گرايش در بناهاي مقابر آن زمان نيز به وضوح به چشم مي خورد براي مثال در مقبره ي اميراسماعيل ساساني ، گنبد قابوس ، گنبد سرخ مراغه و برجهاي خرقان.
با توجه به اينکه گنبدخانه هاي رازي در سمت قِبلي مساجد و بطور مشخص در جهت تأ کيد و ايجاد يک انفجار فضايي در کنار شبستان و بطور عمده مستقل ساخته مي شد ،ميتوان اينگونه استنباط کرد که اين ترفند در جهت تضعيف شبستان و تأ کيد بر مرکزيت گنبدخانه بوجود آمده است. بطوريکه شبستان به فضايي دست دوم و گاه جانبي بدل گرديد. گاه اين گنبدخانه با يک ايوان مُلهم از تاق کسري ساساني به شبستان پيوند مي خورد . با وجود بناهاي چهار ايواني در خانه ها و رباطها از جمله رباط شرف و اينکه در مساجد هم دوره طرح چهار ايوان در يک طرح پيش بيني شده از نخست ( ونه ارگانيک ) را نمي بينيم مي توان نتيجه گرفت که گرايش اصلي معماري مساجد در شيوه رازي احداث گنبد خانه به عنوان عنصر اصلي تعريف کننده مسجد و الويت دادن آن به شبستان و ايجاد يک ايوان براي ارتباط اين دو عنصر معماري بوده است و مي بينيم که در اواخر دوره ي رازي و آغاز آذري با چهار ايواني شدن مساجد رازي طرح شبستاني بطور کامل محو مي گردد به عبارتي در شيوه رازي با ايجاد گنبدخانه ، شبستان به فضايي با اهميت ثانوي تبديل شده اما گنبد خانه و شبستان هنوز داراي هويتهاي مستقل و مجزا با يک ارتباط منطقي کالبدي بوده اند . در اواخر شيوه رازي و شروع شيوه ها ي آذري و اصفهاني با چهار ايواني شدن طرح ، به يک طرح نوين کلي مي رسيم که در آن از شبستان با ويژگيهاي عربي ديگر خبري نيست و طرح بطور کامل ايراني مي شود . براي اثبات موارد فوق به بررسي سه شاخص شيوه رازي مي پردازيم که در اصفهان قرار دارند: مسجد جامع اصفهان،اردستان وزواره
مسجد جامع اصفهان : در سال 465 الي485 هجري قمري گنبدخانه نظام الملک در سمت قِبلي مسجد بطور مستقل ساخته شد بطوريکه در ابتـدا چهار طرف آن آزاد بود و بعـدها جزيي از طـرح کلي مسجد شد]18 [. استقلال ابتدايي گنبد خانه نشان از گرايش معماري آن زمان به برتري بخشيدن به فضاي گنبد خانه بوده است و البته اينکه چرا گنبد خانه از مسجد مجزا ساخته شده و بعد به مسجد الحاق گرديده به نظر مي رسد ناشي از همان گرايشهاي استقلال طلبانه و آزاديخواهانه ايرانيان آن زمان بوده است . الحاق گنبدخانه در ابتدا با ايجاد ايوان جنوبي ( صفه صاحب ) ودر دوره هاي بعد با ايجاد سه ايوان ديگر به تدريج تا سده ششم انجام مي گيرد . گرايش به بناي گنبدخانه در شمال مسجد با ساختن گنبد تاج الملک در481هجري قمري به نهايت خود مي رسد] 18 .[محل قرارگيري اين گنبد خانه که از ميانسرا و حياط مرکزي دور افتاده به آن هويتي مستقل مي دهد .
در سال 515در اثرآتش سوزي بناهاي شرقي و غربي مسجد از بين ميرود] 18[و مجالي دست ميدهد تا در هنگام بازسازي، طرح شبستاني کنار گذاشته شده و طرح چهار ايواني که قرنها در مدارس، خانه ها و رباطها طرح غالب بوده در کنار گنبد خانه ها و با تغيير شبستان، به الگويي واحد بدل گردد . اما اين الگوي تازه متولد شده در مسجد جامع اصفهان چند قرن بعد در مساجد شيوه هاي آذري و اصفهاني به گونه اي از نخست بکار مي رود. گرايش به اين الگو در دوره ي رازي طبيعتي ارگانيک داشته و تنها در مسجد جامع اصفهان اين گرايش نهفته به فعل در مي آيد .در مقابل گرايش نهفته گنبد خانه در مسجد در دوره ي شيوه ي خراساني نهفته بوده و در دوره ي رازي است که به فعل در مي آيد.
با اينکه در مسجد جامع اصفهان در اين دوره مسجد به يک طرح چهار ايواني مي رسد اما در مساجد ديگر از جمله جامع اردستان و جامع زواره طرح چهار ايواني نداريم . طرح
مسجد جامع اردستان که از طرح شبستاني برخوردار است با ساخته شدن گنبد خانه در سمت قٍبلي مسجد به کلي تغيير يافته و اين گنبد خانه با يک ايوان به ارسن مرکزي اتصال مي يابد و در نهايت داراي طرحي يک ايوانه اي مي گردد . ايوانهاي بعدي بعدها طي قرون ده تا دوازده هجري قمري در مسجد بوجود مي آيند] 2[.
در
مسجد جامع زواره نيز همين گرايش گنبد خانه اي شدن به چشم مي خورد مسجد جامع زواره نيز بر روي بقاياي بنايي کهن تر ساخته شده است و به نظر نمي رسد از نخست ، طرحي چهار ايـواني داشـته است] 2[. با پذيرش اين که در جامع زواره نيز از نخست طرح چهار ايوانه نبوده است و اينکه در مساجد ديگر اين دوره از جمله مسجد برسيان در اصفهان ، مسجد جامع گلپايگان و مسجد جامع قزوين همه ابتدا با گنبد خانه اي شدن در شيوه رازي تغيير يافته و به سمت چهار ايوانه شدن در اواخر دوره و دوره هاي بعد به صورت تدريجي پيش رفته اند و اينکه بخصوص در شهر ري مقابر منفرد بصورت گنبد خانه در اين دوره به چشم مي خورد مي توان گفت بازگشت اَپدَنه و گنبد خانه به طرح بناهاي عمومي در شيوه رازي و بويژه در مساجد گرايش غالب اين شيوه معماري ايراني بوده و تحول به سمت چهار ايواني شدن بصورت ارگانيک و نه از نخست در بناهاي مساجد اين دوره قابل مشاهده است و اين گرايش نهفته به جز در مسجد جامع اصفهان به فعل در نيامد . در صورتي که در شيوه هاي آذري و اصفهاني در دوره هاي بعد طرحها از نخست گنبد خانه اي و چهار ايواني طراحي مي شدند .
تخريب شبستان و چهار ايوانه اي کردن مسجد که حاصل روندي ارگانيک درمسجد جامع اصفهان بود در دوره هاي بعد الگويي براي تغيير طرح مساجد جامع اردستان،زواره وديگر مساجد گرديد.
نتيجه:
· معماري رازي به نوعي بازگشت به طرح گنبد خانه اي به فعل و بازگشت به طرح چهار ايواني به قوه بوده است.
· معماري رازي با احياي دوباره ي طرحهاي ايراني و به ويژه گنبدخانه به معماري مساجد که سمبل اسلام بوده اند فرهنگ اسلامي را غنا بخشيد.
· پيدايش گنبد خانه در کنار شبستان ويا بطور مستقل شاخص اصلي شيوه ي معماري رازي در مساجد مي باشد.
· اولين مسجد چهار ايواني مسجد جامع اصفهان بوده که سير تحولي ارگانيگ داشته و داراي طرحي از نخست نبوده است.
· با توجه به کاوشهاي اخيردر مسجد جامع زواره، مسجد بر خرابه هاي بناي قبلي ساخته شده و اين مطلب که اين مسجد اولين مسجد چهار ايواني با طرحي از نخست بوده بنظر باطل مي آيدو گواه اين است كه محور تحول مساجد رازي ايجاد گنبد خانه (اپدانه) با تهرنگ آتشكده هاي ساساني در كنار شبستانهاي خراساني بوده و زمينه سازشكل گيري الگوي گنبدخانه-چهارايواني در دوره هاي بعدي است.
منابع:
- گالديري،اوژينو،مسجد جامع اصفهان،ترجمه عبدالله جبل عاملي،تهران،سازمان ميراث فرهنگي،1370.
- آيت الله زاده شيرازي،باقر، مسجد جامع اردستان،تهران ،مجله اثر،شماره 1، 1359.
- صفا، ذبيح الله، خلاصه تاريخ سياسي،اجتماعي وفرهنگي ايران، تهران ،انتشارات امير كبير ،1356
- آيت الله زاده شيرازي،باقر،پيرنيا،محمدكريم و ماهرالنقش،محمود،مسجدجامع اصفهان،تهران،موزه رضا عباسي،1358.
- كريمان،حسين،تهران در گذشته و حال،تهران ،انتشارات دانشگاه ملي ،1355.
- گدار،آندره،هنر ايران،ترجمه بهروز حبيبي ،تهران،دانشگاه ملي،1358.
- هيلن براند،رابرت،معماري اسلامي،ترجمه ايرج اعتصام،تهران،شركت پردازش وبرنامه ريزي شهري،1377.
- كياني،محمديوسف،معماري ايران،دوره اسلامي،تهران،جهاددانشگاهي،1366.
- پيرنيا،محمدكريم،گنبددرمعماري ايران،گردآوري زهره بزرگمهري،تهران ،مجله اثر،شماره 20، 1370.
- بوركهارت،تيتوس،هنر اسلامي،تهران،انتشارات سروش،1365.
- هنرفر،لطف الله،گنجينه آثار تاريخي اصفهان،اصفهان،1344.
- پوپ،آرتور اپهام،معماري ايران تا پيروزي شكل و رنگ،ترجمه كرامت الله افسر.انتشارات يساولي،تهران،1365.
- رفيعي مهرآبادي،ابوالقاسم،آتشكده اردستان،تهران ،چاپ آتشكده،1336.
- ويلبر،دونالد،معماري اسلامي در دوره ايلخانان،ترجمه عبدالله فرياد،تهران،1346.
- هوگ،جان،هنر معماري در سرزمينهاي اسلامي،ترجمه پرويز ورجاوند،تهران،2535.
- پيرنيا،محمدكريم،سبك شناسي معماري ايراني،تدوين غلامحسين معماريان،تهران،پژوهنده-معمار،1380.
- گلبن،محمد،اردستان نامه،تهران ،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،1381.
- حاتم،غلامعلي،معماري اسلامي ايران در دوره سلجوقيان،تهران،جهاددانشگاهي،1379