روانشناسی موسیقی و موسیقی درمانی

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
این مطلب رو جایی خوندم . تصمیم گرفتم بزارم انجا تا دوستان هنرمند مستفیذ گردند
*********************************************************

موسيقي: ابزاري كهن براي سنجش كاركرد مغز

در ايران روزگار ساسانيان، چون يك پادشاه درگذشت، از او پسري دو ساله به جاي ماند، موبدان در گزينش او به پادشاهي به ترديد ماندند كه آيا اين كودك از درستي تن و سلامت روان برخوردار است يا خير؟ و به تدبير بزرگمهر، نوزازندگان بر كنار گاهواره او نواختند و كودك با تكان دادن دست و پاي خويش ابراز شادماني كرد و بدين‌سان، به پادشاهي برگزيده شد (جوامع الحكايات؛ به نقل از كاسب، 1380). به سال 1983، كاوارد گاردنر، در كتاب با نفوذ خود، «چارچوب‌هاي ذهن»، به مفهوم‌سازي جديدي از عوامل ويژه هوشي پرداخت، كه شامل هفت توانايي زير است: هوش زباني، هوش موسيقي، هوش منطقي – رياضي، هوش فضايي، هوش بدني جنبشي، هوش ميان فردي، هوش درون فردي، بدين‌سان، يك ورزشكار يا نوازنده برجسته پيانو، با وجود آن كه در مدرسه (يا آزمون هوش) عملكرد ضعيفي دارد، هوشمند شناخته مي‌شود (مارنات، 1379). از سوي ديگر، در يك آزمون نوروسايكولوژيك با عنوان، مجموعه آزمون نوروسايكولوژيك هالستد ريتان، كه شامل هشت آزمون سنجش عملكردهاي مغزي است، بخشي با عنوان آزمون ريتم سي شور وجود دارد كه براساس آزمون توانايي موسيقي سي شور (جارويس و بارث، 1994) ساخته شده است. در اين آزمون توانايي تشخيص گذاشتن بين يك جفت صداي ريتميك و غير كلامي بررسي مي‌گردد (مارنات، 2000). نمرات كامل ممكن است نشان‌دهنده موارد زير باشد:

- كاهش احتمال آسيب پيشروند (ريتان، 1959؛ ريتان و ولف سلون، 1994).

- عبوري كامل پس از آسيب (ريتان، 1959؛ ريتان و ولف سلون، 1993).

- و عملكرد ناقص ممكن است نشان دهنده: تباهي كلي بافت مغزي (گلدن، 1978).

- آسيب گيجگاهي چپ، چنانچه نشانه‌هاي آفازيك هم مشاهده شود (ريتانو و لف سلون، 1993).

- كاهش توجه و نقص شنوايي (مارنات، 2000) باشد.

بخش‌هاي گوناگون مغز در تجزيه و تحليل موسيقي مشاركت دارند. نيمكره چپ مغز با شنيدن موسيقي به تجزيه و تحليل اصوات موسيقي مي‌پردازد و نميكره راست، هماهنگي و گشتالت صدا و عواطف را ادراك مي‌كند (گيثر و برادشو، 1977؛ به نقل از زاده محمدي، 1381).

به بيان ديگر، نيمكره راست مغز در دريافت كلي پيام‌هاي موسيقي، تركيب فضايي روابط و درك و مدت فضايي موسيقي مؤثر است (اسپرينگر و روچ، 1985). زاتور (1984؛ به نقل از زاده محمدي، 1381) نيز نيمكره راست را در خواندن بدون كلام درك الگوهاي كلي بلندي صدا ساختار هارموني صداها و جنبه‌هاي غيركلامي آن مؤثر مي‌داند. به عبارت ديگر، اگر فردي راست دست، اشعار يك سرود را به آرامي و بدون ريتم و آهنگ بخواند، نيمكره چپ خود را به كار انداخته است چنانچه همين فرد بدون خواندن شعر تنها ريتم يا آهنگ آن را زمزمه كند، نيمكره راست مغز را فعال كرده است. در صورتي كه او شعر را همراه با آهنگ و ملودي بخواند – در شرايط همزمان از كلام و موسيقي – هر دو نيمكره مغزي او فعال شده است (هيلگارد و هيلگارد، 1375). ضايعه در لوب گيجگاهي غالب، موسيقي پريشي ناميده مي‌شود كه شامل ناتواني در ناميدن نشانه‌هاي موسيقي ويا خواند و نوشتن موسيقي است و ضايعه در لوب گيجگاهي غير غالب شامل عدم توانايي در تشخيص ملودي‌ها و ساير كيفيات غير لغوي موسيقي است (هارميون، 1994). بدين‌سان، به ارتباط تنگاتنگ موسيقي با عملكردهاي مغزي پي مي‌بريم و مي‌توان از آن در جهت سنجش، پرورش و تقويت توانش‌هاي مغزي، استفاده نماييم.
 

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
موسیقی درمانی را روشی کرده‌اند که در جهت برخی اهداف درمانی که می‌تواند مواردی از جمله تقویت و ساماندهی سلامت روحی و جسمی افراد را به دنبال داشته باشند بکار می‌رود. به عبارت دیگر از موسیقی درمانی برای بازیافت ، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و عاطفی استفاده می‌شود که توسط فرد متخصص بکار برده می‌شود.

تاریخچه پیدایش موسیقی درمانی

تاریخچه استفاده از موسیقی به عنوان روشی برای درمان به زمان ارسطو و افلاطون باز می‌گردد. از آن زمان به بعد رگه‌هایی از استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بکار رفته است. اما در قرن بیستم فکر رسمی استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول آغاز شد و هر چند استفاده از این روش درمانی با مشکلاتی همراه بود که با قدمهایی که برداشته شد، بتدریج این شاخه درمانی تکامل یافت و انجمنهای متعددی تشکیل گردید. بطوری که در سال 1944 اولین برنامه آموزش موسیقی درمانی در جهان در دانشگاه میشیگان آغاز شد.

در سال 1950 انجمن موسیقی درمانی آغاز به کار کرد. در سال 1971 انجمن موسیقی درمانی آمریکا یا AAMT آغاز به کار کرد. در سال 1985 فدراسیون جهانی موسیقی درمانی در سطح بین المللی به ثبت رسید. انجمن موسیقی درمانی ایرانی با اهداف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرآیند موسیقی درمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این شیوه درمانی فعالیت خود را آغاز کرده است.

روشهای موسیقی درمانی

در موسیقی درمانی دو روش اساسی وجود دارد: روش فعال و روش غیر فعال ، روش غیر فعال شامل شنیدن موسیقی است که بیماری با گوش دادن و شنیدن موسیقی که در حال نواخته شدن است، مورد درمان قرار می‌گیرد. در این روش بیشترین تأثیر عملکرد در جهت برانگیختن و تأثیر واکنشهای عاطفی و ذهنی است. در حالی که در روش موسیقی درمانی فعال که نواختن ، خواندن و حرکات موزون اساس کار است. واکنشهای مختلف عاطفی ، ذهنی ، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته می‌شوند. برنامه‌ها و روشهای موسیقی درمانی متنوع و متناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده می‌شود. محورهای اصلی برنامه‌های موسیقی درمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرام بخش و نواختن موسیقی در گروههای منظم و یا انفرادی خواندن آوازها ، ترانه‌های فردی و یا گروهی می‌باشد.

موسیقی درمانگر کیست؟

انجام و ارائه روش درمانی توسط هر فردی جایز نیست. موسیقی درمانگرها افرادی متخصص هستند که در زمینه‌های مختلف موسیقی و شاخه‌های درمانی ، آموزش دیده‌اند. بلکه آنهایی صلاحیت دارند که با اساس بیماریها ، درمانهای مختلف آنها ، روانشناسی موسیقی و ... آشنا هستند و شایستگی فردی و تخصصی لازم را در این زمینه دارا هستند.

در موسیقی درمانی از چه نوع موسیقی استفاده می‌شود؟

موسیقی انواع مختلف دارد، برخی آرام و برخی تند هستند. در هر حال تأثیر موسیقی‌های مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است. برخی از انواع موسیقی نه تنها نقش بهبود دهنده ندارند، بلکه معمولا برای کارکردهای مختلف مغز و روح انسان نیز مضر به شمار می‌روند و در صورت تداوم به گوش دادن یا نواختن آنها مشکلاتی را برای فرد بوجود خواهد آورد. در فرآیند درمان با موسیقی از نواحی از موسیقی استفاده می‌شود که القاء آرامش و نشاط ذهنی را به همراه دارند و باعث تجدید قوا و بهبود کارکردهای مغز می‌شوند. این دسته از موسیقی‌ها با ایجاد تأثیرات مختلف از جمله تقویت اراده و روحیه بیماران فرآیند درمان را سرعت می‌بخشند.

چه نوع بیماریهایی با موسیقی درمانی درمان می‌شوند.

طیف وسیعی از بیماریها در طی فرآیند درمان بهبود پیدا کرده‌اند. این بیماریها طبقات مختلف با علل مختلف را در بر می‌گیرند. بطور کلی عمدتا بیماریهایی که به نحوی با مسائل روانی فرد در ارتباط هستند یا حالات روانی می‌تواند نقش مؤثری در بهبود آنها داشته باشند، در پاسخ مثبت به موسیقی درمانی شناخته شده هستند. همچنین بیماریهای جسمی که منشأ روانی دارند با این روش بهبود پیدا می‌کنند.
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
موسیقی درمانی

موسیقی درمانی

نویسنده: جودیت ترنر
ترجمه: منیره یدالله‌وند


موسیقی‌درمانی، (موزیک‌تراپی) روشی در کنار علم پزشکی است که در آن افراد دوره دیده، موسیقی را به شیوه تخصصی به کار می‌برند. برنامه‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که به بیماران کمک کند در نبردهای جسمی، عاطفی، روحی، ذهنی و اجتماعی پیروز شوند. حیطه کاربرد آن از بهبود بیماران سالمند در کلینیک‌ها، تا کاهش استرس و دردهای زایمان را فرا می‌گیرد. موسیقی‌درمانی در جاهای بسیاری کاربرد دارد، مثل مدارس، مراکز بازپروری، بیمارستان‌ها، کلینیک‌های مخصوص بیماران صعب‌العلاج، درمانگاه‌ها، مکان‌های عمومی و حتی در خانه‌ها.
منشأ موسیقی‌درمانی
در سراسر تاریخ، موسیقی دلیلی بر وجود و تأثیرپذیری احساسات انسانی بوده است. در انجیل آمده است که شاه سائول به‌وسیله آوای چنگ داوود آرام شد و یونانیان باستان نیز، تأثیر شفابخش موسیقی را به‌خوبی شناخته بودند. در بسیاری از فرهنگ‌ها موسیقی با سنت‌های‌شان درآمیخته است. موسیقی می‌تواند سبب تغییر روحیه شود؛ تأثیر محرک یا آرام‌بخشی داشته باشد و بر فرآیندهای فیزیولوژی، مانند ضربان قلب یا تنفس تأثیر بگذارد. در جنگ جهانی دوم از موسیقی برای درمان سربازان مجروح استفاده شد و این امر سرآغازی بود برای مطالعات و دوره‌های عملی استفاده از موسیقی در درمان. اولین انجمن حرفه‌ای موسیقی‌درمانگرها در سال‌های ١٩٤٠ و ١٩٥٠. م ایالات متحده آمریکا تشکیل شد. انجمن ملی و انجمن موسیقی‌درمانگرهای آمریکا، در سال ١٩٩٨. م با هم تلفیق شدند و انجمن موسیقی درمانگرهای آمریکا را تشکیل دادند.


مزایا و منافع موسیقی
موسیقی، می‌تواند برای همه سودمند باشد، افزون بر اینکه می‌توان آن را در درمان کسانی که بیماری و مشکلات جسمی، عاطفی یا اجتماعی دارند به کار برد، حتی افراد سالم نیز می‌توانند از آن برای آرامش، کاهش استرس و بهبود روحیه، همراه تمرین‌های ورزشی استفاده کنند.
موسیقی، هیچ‌گونه عوارض سمی و زیان‌آوری ندارد. موسیقی‌درمانگر‌ها به بیماران خود کمک می‌کنند به شماری از هدف‌هایی که می‌توان با موسیقی به آن دست یافت، برسند. از جمله آنها بهبود ارتباطات، رشد درجات ادبی و تحریک توانایی‌ها. همچنین می‌توان در رفتاردرمانی و کنترل درد، از موسیقی کمک گرفت.


تأثیرات جسمی
واکنش مغز در برابر موسیقی، تغییراتی را در بدن ایجاد می‌کند. آهنگ می‌تواند بدن را به سوی الگوی تنفسی آرام‌تر و عمیق‌تر هدایت کند که همین امر سبب آرام شدن جسم می‌شود و تأثیر آرام‌بخشی دارد.
ضربان قلب و فشار خون در برابر نوع موسیقی‌ای که شنیده می‌شود، واکنش نشان می‌دهند. بلند یا کوتاه بودن صدا، بر سرعت ضربان قلب و سرعت محرکی که عصب شنوایی را تحریک می‌کند، تأثیر می‌گذارد. صداهای بلند و تند، سرعت ضربان قلب و فشار خون را بالا می‌برند و صداهای آهسته، ملایم و منظم‌تر ضربان قلب و فشار خون را منظم می‌کند. موسیقی همچنین می‌تواند انبساط عضلانی را تسکین بدهد و توانایی‌ها را بالا ببرد. در کلینیک‌های بازپروری، اغلب از موسیقی برای کمک به بازسازی الگوی مهارت‌های جسمی استفاده می‌کنند. میزان اندروفین (تسکین دهنده طبیعی درد) با گوش دادن به موسیقی افزایش یافته، میزان هورمون‌هایی که باعث استرس می‌شوند، کاهش می‌یابد. این تأثیرات شاید بتواند تا اندازه‌ای علت تأثیر موسیقی در بهبود سیستم ایمنی را توضیح دهد. مطالعاتی که در سال ١٩٩٣. م در دانشگاه میشیگان انجام شد، نشان داد گوش‌دادن موسیقی حتی برای پانزده دقیقه، می‌تواند قسمت اول اینترلئوکین را افزایش دهد که نتیجه آن، افزایش مصونیت و ایمنی بدن است.


تأثیرات ذهنی

توجه به نوع و سبک صوت و صدا، موسیقی می‌تواند فرد را هوشیار کرده، یا به آرامش او کمک کند. به وسیله موسیقی می‌توان، قدرت حافظه و یادگیری را افزایش داد و از این خاصیت در آموزش بچه‌های عقب‌مانده ذهنی، نتیجه خوبی گرفت.
نتیجه سودمندتر موسیقی، بهبود توانایی تمرکز است، مطالعه در این ‌زمینه نشان داد که دانشجویان کالج، مسائل ریاضی را بعد از گوش دادن به موسیقی کلاسیک، بهتر و راحت‌تر حل می‌کنند، و از آن اصطلاح «تأثیر موزارت» رایج شد.


تأثیرات عاطفی
توانایی موسیقی در تأثیر بر عواطف انسانی به‌خوبی آشکار است. فیلم‌سازان از موسیقی بسیار استفاده می‌کنند. تنوع در نوع موسیقی ممکن است در آفرینش احساس آرامش، تنش، هیجان یا عشق استفاده شود. لالایی گفتن نیز قرن‌هاست که برای آرام کردن کودکان و نوزادان و خواباندن آنها مرسوم است. همچنین موسیقی می‌تواند برای بیان صریح احساسات و بدون استفاده از کلام به‌کار برده شود که در بعضی موارد، وسیله درمانی مناسب و قابل استفاده‌ای است.

هدف‌های استفاده از موسیقی
«موسیقی، به مثابه پل ارتباطی با بیمار است.» موسیقی‌درمانگر‌ها دلیل به‌کارگیری موسیقی را در موارد خاص درمان، چنین استدلال می‌کنند و برای کمک به روند بهبود بیماری از فعالیت‌ها و تمرین‌های ویژه‌ای استفاده می‌کنند. از جمله برای پیشرفت در ارتباطات خویشاوندی تحریک احساسات و کسب توانایی‌های اجتماعی باشد. می‌توان از شگردها، به‌گونه‌های مختلفی استفاده کرد، مانند خواندن، گوش‌دادن‌، آهنگ‌سازی، استفاده از آلات موسیقی، تحرک، تصویرسازی ذهنی و روش‌های مقتضی دیگر. موارد دیگری مانند رقص، هنر و روان‌شناسی نیز مفید است. بیماران ممکن است به‌عنوان نتیجه درمان، از توانایی‌های موسیقی خود استفاده کنند، اما این امر دخالت چندانی ندارد. هدف اولیه، گسترش توانایی بیماران برای انجام وظایف است.

شگردهای موسیقی‌درمانی
آموزش نواختن یکی از آلات موسیقی از فعالیت‌های بسیار عالی است که توانایی‌های معلولان جسمی، آسیب‌دیده‌های مغزی و... افزایش می‌دهد. موسیقی، با وجود هر یک از نقایص بالا، توانمندی فرد را بالا می‌برد.
موسیقی، ‌تمرینی است برای کنترل حرکت‌ها و همکاری گروهی. همچنین گوش دادن به موسیقی احساس نیاز به اجتماعی بودن و ارتباط داشتن را بیشتر می‌کند. آواز خواندن باعث بهتر سخن گفتن، هماهنگی و کنترل تنفس می‌شود.
به‌یاد آوردن اشعار و آهنگ‌ها نیز تمرینی مناسب است برای افراد معلول و کسانی که دچار آسیب‌های مغزی هستند. یکی از راه‌هایی که به بیمار کمک می‌کند بر احساسات منفی و ترس خود غلبه کند، آهنگ‌سازی و موسیقی است. گوش دادن به موسیقی، برای افزایش دقت و به‌یاد آوردن بهترین راه است. همچنین آن ممکن است به بیمار کمک کند خاطرات و احساساتی که نیاز به یادآوری آنهاست به یادآورد و درباره آنها صحبت کند.
آواز خواندن و مشاوره کردن، روش یکسانی است که برای بعضی از بیماران به صورت عمومی استفاده می‌شود و آنها را برای صحبت کردن تشویق و دلگرم می‌کند. گوش دادن به موسیقی راهی است برای بیان احساسات، سمبل‌ها و تصورات بیمار و پلی است برای ابراز احساسات.


موسیقی و کودکان
تحریک حواس از طریق موسیقی، البته به صورت تفریحی می‌تواند به گسترش توانایی کودکان برای بیان احساسات، ارتباطات و گسترش حرکات منظم کمک کند. مدارک نشان می‌دهد که توانایی‌های کلامی می‌تواند با تحریک هر دو نیمکره مغز گسترش یابد. موسیقی می‌تواند در کاهش استرس، اضطراب و درد در کودکان، همچون بزرگ‌سالان مؤثر باشد.
موسیقی‌درمانی در بیمارستان‌ها برای کسانی که بیمار هستند یا برای جراحی آماده می‌شوند یا در بخش مراقبت‌های پس از عمل هستند، بسیار سودمند است. کودکان می‌توانند با تمرین موسیقی، اعتماد به‌ نفس خود را بیشتر کنند. نوزادان خیلی بیشتر از بزرگ‌سالان از موسیقی لذت می‌برند. نوزادان نارسی که برای‌شان موسیقی پخش می‌شود، سریع‌تر از نوزادانی که در معرض موسیقی قرار نگرفتند، اضافه‌وزن پیدا می‌کنند و زودتر از بیمارستان مرخص می‌شوند.


موسیقی و احیا

بیمارانی که آسیب‌های مغزی حاصل از ضربه، یا دیگر مشکلات عصبی و مغزی دارند، با موسیقی درمانی بهبود یافته‌اند. تمرینات منطقی و مفید، توانایی‌های بدن را به شکلی سودمندتر هدایت می‌کند. فرآیندهای ژنتیکی و مهارت‌های زبانی با موسیقی، بهتر پرورش می‌یابند.


موسیقی و سالمندان
سالمندان به‌طور کلی مستعد اضطراب، افسردگی و بیماری‌های مختلف، مانند پارکینسون هستند، به‌ویژه کسانی که در کلینیک‌ها به سر می‌برند. زخم‌های مزمن، سبب دردهایی می‌شوند که غیرعادی نیستند. موسیقی برای لذت بردن، آرامش بیشتر و تسکین درد، بهترین راه برای آنهاست و فرصتی است برای اجتماعی باقی ماندن سالمندان. همچنان می‌تواند در بهبود کسانی که به بیماری آلزایمر مبتلا هستند، اثرهای چشمگیری داشته باشد، حتی به‌طور موقت. موسیقی در کاهش هیجان که در نشانه‌های عمومی آلزایمر وجود دارد، مؤثر است. همچنین مطالعات نشان داده‌اند سالمندانی که موسیقی می‌نوازند، از نظر جسمی و عاطفی نسبت به بقیه سالمندانی که هیچ ارتباطی با موسیقی ندارند، شاداب‌ترند.


موسیقی و بیماران عقب‌مانده ذهنی
موسیقی، می‌تواند برای بیماران ذهنی یا روحی وسیله مناسب و مؤثری باشد. اوتیس، نوعی بی‌نظمی است که بسیار مورد پژوهش و جست‌و‌جو قرار گرفته است. موسیقی‌درمانی بعضی از کودکان اوتیستیک را قادر ساخته است که با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مهارت‌های آموختن آنها را نیز گسترش داده است. سوء استفاده‌های جسمی، شیزوفرنیا یا پارونیا و اختلالات شخصیتی، اضطراب، بهانه‌جویی، همگی مواردی هستند که موسیقی‌درمانی برای آنها سودمند است. در این گروه، مشارکت و تأثیرات اجتماعی به‌وسیله موسیقی سرعت می‌یابد، واقعیت‌گرایی بهبود پیدا می‌کند و به بیماران کمک می‌شود توانایی‌های‌شان را توسعه دهند، استرس را کمتر کنند و احساسات‌شان را انتقال دهند.

موسیقی و کلینیک مخصوص بیماران صعب‌العلاج
درد، اضطراب و افسردگی از بزرگ‌ترین مواردی هستند که در نهایت سبب بیماری می‌شوند، چه برای کسانی که در بیمارستان‌ها هستند و چه برای دیگران. موسیقی می‌تواند دردها را با کاهش اندورفین و افزایش آرامش، تسکین دهد و فرصت‌هایی را برای بیماران به وجود آورد که با صحبت کردن درباره ترس‌هایی که از مرگ و اهتزار دارند، به کاهش ترس خود کمک کنند. هم‌چنان ممکن است به تعدیل سرعت تنفس در بیمارانی که اضطراب دارند، کمک کرده، فکر آنها را آرام کند. در بیمارستان سنت پاتریک در مونتانا، بیماران در حال مرگ را با موزیک آرام می‌کنند. پزشکان در این برنامه، می‌کوشند بیمارانی را که درد می‌کشند با موسیقی آرام کنند.

موسیقی و زایمان
تحقیقات نشان داده است، زنانی که در هنگام دردهای زایمان به موسیقی گوش داده، درد کمتری داشته‌اند. گوش دادن به موسیقی با زبان آشنا و با همراه تصویرسازی مثبت، مؤثرتر است و بیشتر کمک می‌کند.
حرکات مادر کمک می‌کند که بچه برای زایمان در موقعیت مناسبی قرار گیرد. لذت بردن از موسیقی، تحرک‌زاست و به مادر کمک می‌کند که بیش از پیش، در حین دردهای زایمان فعال باشد و مقاومت کند. موسیقی شاد و ریتمیک، بدن را برای آزاد کردن اندروفین‌ تحریک می‌کند، که این ماده به‌طور طبیعی درد را کاهش می‌دهد.
بسیاری از زنان، برای هر یک از مراحل زایمان، سبک‌های مختلفی از موسیقی را انتخاب می‌کنند. موسیقی‌های قوی‌تر یا آنهایی که احساس امنیت بیشتری را انتقال می‌دهند، برای مراحل سخت‌تر مناسب‌تر‌ند. همچنین بهتر است آهنگ، با یکی از آلات موسیقی نواخته شود.


موارد احتیاط
بیمارانی که از موسیقی‌درمانی استفاده می‌کنند، نباید داروها و درمان‌های دیگری را که به آنها تجویز شده است، بدون مشورت قبلی با پزشک قطع کنند.

پژوهش و پذیرش عمومی
مخالفت‌هایی در بین پزشکان، درباره این مسئله وجود دارد که آن می‌تواند فقط برای بعضی از بیماران سودمند باشد. هر چند تحقیقات نشان داده است که گوش دادن به موسیقی می‌تواند اضطراب، درد و زمان استراحت پس از عمل را کاهش دهد. اطلاعات خوبی وجود دارد که این موارد را در برمی‌گیرد.

گواهی‌نامه درمان با موسیقی
موسیقی‌درمانگرها، خود نوازندگان و موسیقی‌دان‌های بااستعدادی هستند. آنها آموزش می‌بینند که موسیقی چگونه برای گروه‌های خاص و موقعیت‌های گوناگون، عملاً به کار می‌رود. دوره‌های عملی آن شامل کلاس‌هایی درباره تاریخچه موسیقی و نمایش، کنسرت، دانش‌رفتاری و عادتی است.
 

Similar threads

بالا