روانشناسی مسجد و مدرسه

sanaz_panel

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اهمیت روانشناسی در معماری مساجد

به كارگيري همه فنون معماري و طراحي در ساخت مساجد توام با سادگي خاص، فضايي معنوي را در مساجد قديمي ايجاد كرده است كه ارتباط با خالق هستي را تسهيل مي‌كند.

تحولات زندگي بشر و صنعتي شدن در دوران معاصر و نگرش اقتصادي به مسايل مختلف باعث شده كه معماري ساده، زيبا و معنوي مساجد نيز تحت تاثير قرار گيرد و گاه طراحي‌هاي نامناسب به خانه خدا شود، لطمه می زند.

” روان شناسي معماري روزگار ما و از جمله معماري مساجدمان كه مي‌بايد بيش از پيش جواب گوي نيازهاي رواني خلوت ما باشد، در فراهم آوردن پاسخ هاي درست و دلنشين ناتوان است.... “

معماري برخي مساجد در پاسخ به نيازهاي جديد، تغييراتي كرده كه گاه بنيان بنا به عنوان عبادتگاه را مورد ترديد قرار مي‌دهد.

بنيان گذاران اين مساجد نيز در رده‌هاي گوناگون اجتماعي و سياسي هستند و مكان هايي كه به نام مسجد ساخته مي‌شوند گاه بناهايي هستند كه گويي گنبد و مناره‌ ای به اجبار به آن ها چسبانده شده و گرنه در بر و پيكر خويش معماري مسجد را ندارند.

امروزه بيشتر ساختمان هايي كه ساخته مي‌شوند، روح معمارانه، خالص و ناب مسجد را دارا نيستند و اگر طراحي هم بخواهد بر پايه انديشه‌هاي ناب معماري طرحي دراندازد، هيات هاي امنا كه بنيان گذارند، دست او را مي‌بندند.

در نتيجه بر گرد انديشه‌هاي پاك، صاف و ناب او حصاري از درخواست هاي گوناگون مي‌كشند، مانند اين كه مغازه حتما داشته باشد، آن هم بر خيابان، ورودي مسجد را از كوچه بگذاريم، تراكم مي‌خريم،
بالكن هم اضافه كنيد هم توي كوچه و هم توي خيابان، آشپزخانه بزرگ باشد.

با اين انديشه، اگر جايي ماند براي خدا و مردماني كه روي به خدا دارند، جاي مناسبي نخواهد بود.

وقتي ارزش معماري فرو مي‌افتد، تنها با يك گنبد و مناره نمي‌شود يك مسجد داشت. بايد يك مسجد ساخت آن وقت خودش گنبد و مناره‌ درخور را مي‌طلبد.

مساجدي كه در گذشته پدران و نياكان ما ساخته‌اند، به تمامي آنچه شايسته بوده انديشيده و فضاهايي به راستي نغز و دلكش و دلپذير را در نهايت سادگي و پيراستگي پديد آورده اند.

ابهت مساجد آن زمان در حين سادگي و كوچكي، خود فضيلت خلوت گزيني را به همراه داشت.

در نظريه اي ديگر مي توان گفت:
مسجد، مسجد است با تمام ويژگي هايش، مسجد خانه‌ خداست و براي خدا. از این رو براي طراحي و ساختش مي‌بايد همان كاري را كرد كه نياكان و پدران ما كرده‌اند و از سرانگشتان شان اين همه گوهرهاي درخشان فرهنگ و معماري در گوشه و كنار سرزمين‌مان به يادگار گذاشته‌اند.

مي‌بايد خدايي انديشيد، براي خدا انديشيد و خدايي طراحي كرد و خدايي ساخت، زيرا سرزمين ايران از سال هاي آغازين تاريخ شناخته شده‌اش، گواهان بسيار دارد كه سرزمين مردمان خداشناس و خداجو بوده است.

امروزه مسلمانان غالبا از ساختن مسجدي كه به قدر مساجد گذشته دل انسان را منقلب و حال او را براي ذكر و عبادات آماده سازند، عاجزند.

مساجد متعددي كه امروزه در نقاط مختلف جهان ساخته مي‌شود، هريك بيش از ديگري گواه اين مدعاست، امروزه مساجد مجهز به اقسام امكانات ورزشي، اقتصادي و فرهنگي به وفور يافت مي‌شوند، گاه اين اماكن مذهبي به بناهاي روز شبيه هستند.

در برخي موارد مساجد به‌ عناصري از معماري قديم مزين مي‌شود، اما غالبا در آن ها يك چيز كم است و آن فضايي است كه با ذكر خدا متناسب باشد آن چنان كه در مساجد قديم بود.


اهمیت روانشناسی در معماری مدارس

در زمينه اهميت توجه به روانشناسي در معماري بايد اشاره شود كه عموم جامعه هاي انساني در گذشته، فرهنگي منسجم و نوعي رابطه اجتماعي نسبتاً روشن با نهادها و ساختارهاي اجتماعي داشتند، كه در طول زمان چندان دگرگون نمي شد و به همين سبب آگاهي از دانش ها و تخصص هاي مربوط به بسياري از هنرها، از جمله هنر معماري، طي روندي تجربي ميسر بود...

معماران ورزيده حتي بدون آموزش هاي رسمي مي توانستند پس از سپري كردن همه مراحل تجربي و كسب اطلاع از دانش هاي معمول و مرتبط با هنر معماري و دستيابي به مرتبه استادي، كه غالبا طي فرآيندي طولاني صورت مي پذيرفت، بر اطلاعات و تجربيات لازم و ضروري براي ابداع و خلاقيت دست يابند.

اما اينك بيشتر جامعه هاي انساني از يك سو، در پي گسترش و افزايش انواع فعاليت ها و مهارت ها و نيز تعميق و تخصصي شدن دانش ها و فنون و از سوي ديگر به ويژه به سبب گسترش ارتباطات فرهنگي، اقتصادي و فني (بين تمدن ها، كشورها و جامعه هاي گوناگون) بسياري از رشته هاي فني و هنري به گونه اي توسعه يافته اند كه مهارت در آنها بدون گذراندن دوره هاي تخصصي آموزشي غيرممكن يا بسيار دشوار شده است.

معماري نيز از آن گروه از هنرهاست كه با موضوعي پيچيده، يعني فضاهاي زيست مواجه است كه طراحي برخي از آنها مانند فضاهاي شهري، عمومي، فرهنگي و مذهبي در بهترين صورت ممكن بدون توجه به برخي از دانش ها و تخصص هاي مرتبط با معماري به سادگي تحقق نمي پذيرد.

دانش روانشناسي به ويژه روانشناسي معماري و محيطي از جمله دانش هايي است كه متاسفانه تاكنون به صورت تخصصي و حرفه اي در ايران مورد توجه قرار نگرفته است در حالي كه اگرچه نه در همه انواع فضاهاي معماري اما مطمئنا در طراحي برخي از انواع فضاها بسيار ضروري و لازم است.

اين موضوع در سرفصل دروس معماري در دانشكده هاي معماري نيز جايي ندارد و در اين صورت برخي از منابع جنبي مي توانند در توجه به موضوع و جبران كمبود منابع سودمند واقع شوند زيرا فضاهاي معماري براي انسان هايي ساخته مي شوند كه ضمن دارا بودن برخي ويژگي هاي مشترك، خصوصياتي خاص و متمايز نيز دارند و افزون بر الگوهاي رفتاري عمومي (مربوط به نحوه استفاده از فضا) الگوهايي خاص نيز دارند، درحالي كه در طراحي بسياري از انواع فضاهاي معماري، كمتر به جنبه هاي روانشناسانه استفاده كنندگان از فضا توجه مي شود.

براي نمونه اگر فضاي يك مهدكودك يا دبستان يا دبيرستان و ساير مراكز آموزشي، در طراحي مورد نظر قرار گيرد، كمتر ممكن است طراح به اين مساله توجه كند كه روحيه، رفتار و خصوصيات روانشناسانه كودكان كردستان، بلوچستان، آذربايجان، خراسان، فارس و ساير مناطق قومي، فرهنگي، اقليمي ايران، لزوما يكسان نيست و اين نكته در طراحي فضاهاي معماري مدارس مي تواند نقش مهمي داشته باشد.

منبع:آرشیانا
محمود وجودی
 
آخرین ویرایش:
بالا