رديابي عوامل وازدگي وتلفات اوليه درگله گوشتي
مقدمه :
نحوه برخورد باتلفات اوليه مرغداريها ، ازمعضلات جـدي اين حرفه است كه بعضا“ باتبعـات ونتـايج حقوقي ودرگيريهاي مربوط بدان نيـز همراه مي شود . متأسفانه ، عليـرغم اهميت اين مقوله ، تاكنون كار مدون ومنظمي دراين زمينه،صورت نگرفته است.به دليل ضرورت وجوديك راهنماي عملي ، براي قضاوت صحيح درمورد منشأ وعوامل تلفات ، مقاله حاضـربه عنـوان ورودومقدمه اي دراين موضوع ، تقديم مي گردد بدان اميدكه جزئيات فني اين مباحث به كمك اهل نظر،تفصيل وتعميق بيشتري پيدا كند .
روش شناسي :
بيش ازهرچيزبايدمتدلوژي مناسبي براي تحقيق وبررسي موردنظرمان داشته باشيم.اين متدلوژي بـايدبـه گونه اي تنظيم شـودكه حتي الامكان ، كليه عـوامل دخيل درتلفات اوليه راپوشش دهـد.روش برگزيده اين مقاله تبارشناسي(دودمان پژوهي)خواهدبود. اين متدلوژي منسوب به“نيچه” وبخصوص “ ميشل فوكو ” فيلسوف معروف ومعاصرفرانسوي است . تفاوت اين روش با روش تاريخ شناسانه آن است كه درروش تـاريخي ، سابقه تـاريخي مسئله ازابتـدا به انتـها مـرورمي شودحـال آنكه درروش تبارشناسي جستجو ازحال به گذشته سيرمي كند.يعني ما گزارشي ازوضعيت موجود(ودراين مـورد از تلفات غيرعادي اوليه درگله اي معين ) داريم . درمحل حضورمي يابيم وباروش تبارشناسانه ازوضعيت حال حاضر گله گوشتي گزارشي تهيه مي كنيم .اگرصحت گزارش،دال برتلفات غيرعادي موردتأييدمان قرارگرفت ،آنگاه به رديابي عوامل آن ازحـال به گـذشته مي پردازيم وقدم به قدم به حـذف عوامل غيرمؤثربـرتلفات اقـدام مي كنيم .هدف آن است كه بتدريج حلقه محاصرة عامل يـا عـوامل اصلي را تنگتر ونهايتا“ آنها راشناسايي نمائيم .
گام اول : بررسي صحت وسقم گزارش
پس ازحضوردرمحل،اولين كار،تحقيق صحت وسقم اصل گزارش است.بارها اتفاق افتاده كه مرغدار بدليل عدم اطلاع كافي ازطبيعي بـودن درصدي ازتلفات اوليه ، يـا بدلايل ديگـر ، دروخـامت وضع گله دانسته ياندانسته مبالغه كـرده است . ميزان استاندارد يـا طبيعي تلفات اوليه ووازدگي گله دركشور ما تاسقف 3% تعيين شـده است .البته اين رقم سالياني طولاني است كه مبناي قضاوت وداوري قرارگرفته وظاهرا“ بيش ازآنكه نوعي اتكـا بردلايل علمي داشته باشد، عمـدتا“ بديل جنبه بخشنامه اي آن ملاك عمل قـرارمي گيرد. بـاتوجه به ارتقاء وضعيت بهداشتي مـرغـداريها وسـوادوآگـاهي مـرغـداران و توليـدكنندگان جوجه ، شابسته است مقدمـات تجديد نظـرعلمي دراين رقم بـاتوجه به واقعيات جديد صنعت مرغداري فراهم گردد. نخستين گام دراين زمينه مي تواند برآوردي واقعي ازآمار تلفات اوليه جوجه هاي توليد شده درسراسركشورباشد.علي ايحال تاآنزمان،ناچاريم رقم 3% رامبناي كارقراردهيم
مشكل ديگـر عدم توافق درمحـدوده زماني تلفات است كه اغلب 7 روز ذكـرشده ولي بعضـا“ ده روز راواقعي ترمي دانند وبندرت هم تا15 روز راملاك قرارمي دهند.دربخشنامه هاي اداري تـأكيد برتلفات هفته اول است ولي به نظرنگارنده اگرمنشأوازدگي وتلفات عواملي غيراز بيماريهاي eggborn
( عفونت نـاف ـ سالمونلا وآسپرژيلوس ) بـاشد.محاسبه تلفـات هفتـه اول عــادلانه است چـون دراين شـرايط منحني تلفات بين روزهـاي 3و6 به اوج مي رسدوسپس دفعتا“سقـوط مي نمـايد.امـادرمورد بيماريهاي egg born داوري بايد باتوجه به دوره كمون ودوره خودبيماري صورت گيرد.مثلا“درعفونت ناف ناشي ازآلودگي هجري اين مدت تا10 روزاول ادامه داردودرموردسالمونلوز باتوجه به اينكه اوج تلفات درهفته دوم است حـداقل 15 روز بـايدملاك محاسبه باشد. درمـوردآسپرژيلوس هاي مادري هم درست است كه اوج تلفـات درهفته اول متمـركزاست ولي تلفات مراحل غيرحاد بيماري هم تا 15 و20 روزگي وبعضا“ بيشتر مي تواند طول بكشدكه طبعا“ بايستي دربرآورد خسارات وارده، موردتوجه قرارگيرد.
نكته مهم ديگرآن است كه دراين برآورد صرفا“نبايد تلفات اوليه لحاظ گرددبلكه بايدوضع عمومي گله، ميزان جوجه هاي وازده،روند بهبودي وتلفات احتمالي گله درآينده هم موردنظر قرارگيرد ودر محاسبه نهايي اعمال گردد.
گام دوم : بررسي مشكلات مديريتي
چنانچه درگـام اول اصل وجودمشكل منتفي نگرديد وموردتائيدواقع گشت،درگام دوم بايدوضعيت
مديريتي گله بررسي شود.
مهمترين عامل سوء مديريت منتهي بـه تلفات ووازدگي ،آمـاده نبودن سالن درزمان تخليه جوجه
مي باشدكه خود شامل سردي سالن وتشنگي است.عـدم تامين حـرارت هفتـه اول فاكتـور بسيـارمهم تلفات اوليه است كه به سرماخوردگي جوجه ها(باعلائم پژمردگي وتجمع،رسوب اورات وعفونت ناف) منجرخواهدشد.تشنگي دادن به جوجه ها نيزبه دهيدرا تاسيون ووازدگي مي انجامدوهرچه مدت آن طولاني تـرشـود،وضع عمـومي گله وخيم تـر مي شـود.مشكل تشخيص اين عـوامل درعـدم همكاري
احتمالي مـرغـداردر دادن اطلاعـات است كه مي تـوان كمـابيش آنها را ازكالبـدگشايي تلفات ــ وضع موجودمديريت ــ روندومنحني تلفات وبررسي اطلاعات ثبت شده توسط خود مرغدار،بدست آورد.
عامل مهم سـوء مديريتي ديگرمسئله تغذيه است . عدم بالانس جيره حداقل درمراحل اوليه نمود
محسوسي در تلفـات نـدارد ولي مسموم بـودن دان و TVN بالاي آن مي تـواندبه افـزايش غيرعادي تلفات اوليه منجرشود.استاندارد TVN براي دان كامل وبراي پودرماهي مي باشد.
آلودگي ثانويه دان وبسترباآسپرژيلوس هم ازمواردمشكل آفرين است كه به افزايش تلفات ازروز 5و6بخصوص درهفته دوم منجرمي شود.دراين حال ندول هاي قارچي ازمواردegg born آسپرژيلوس درشت ترواوج تلفات متمركزدرهفته دوم است .دراين مواردبرداشت نمونه ازدان وبستر وارسال به آزمايشگاه براي رديابي مسئله ، وتفريق ازدرگيريهاي مادري ضرورت دارد.
سايرمواردسوءمديريت ازقبيل مشكلات تهويه، مشكلات بهداشتي وعـدم بالانس نسبي جيـره تأثيـر خاصي بـرتلفات اوليه ندارندهرچندقطعا“ درسنين بـالاتـرعوارض وعواقب سوء آنها وضع عمومي گله رامتأثرخواهدكرد.نكته مهم دراين موردآن است كه شدت وحدت وضعيت گله بـايدبا نـوع عاملي كه براي آن قائل مي شويم ، متناسب بـاشدوميزان تلفات وحدت مسئله بتواندعلي الاصول ازعامل مورد نظرما ناشي گردد.
گام سوم : بررسي نحوه حمل
چنانچه دروضعيت مديريتي گله عاملي راكـه بتـواندوضع موجودراتوضيح دهـد نيافتيم ، درمرحله بعدي بايدپروسه حمل از بارگيري تاتخليه جوجه بررسي شود .
مشكلات ناشي ازحمل درگله دونموداساسي دارد: يكي تلفات غيرعادي داخل كارتن هـاي جوجه و ديگــربيحالي جوجه هاي تخليه شده ، طوري كه جوجه ها سينه مي زنندوتمايلي به تحرك وجستجوي آب ودان ندارند.
درحمل ، مدت حمل ، نوع بسته بندي ، توقف توي راه وتجهيزات وسيله حمل مؤ ثرند.
افزايش مدت حمل به بالاي 24ـ 18 ساعت بـاعث دهيـدراته شدن جوجه ها مي شود.هرچه جوجه ازمادرجوانتري توليدشده باشد ، نسبت به افزايش اين مــدت آسيب پذيرمي شـود.دراين حـال براي كنترل ابعادضايعه جوجه بايد سريعا“ به آب ودان رسانده شود وازالكتروليت بـراي جبران آب ازدست رفته استفاده شود . مدت حمل به سادگي ازتفاضل زمان تخليه وبارگيري بدست مي آيد .
توقف ميان راهي بدليل خرابي فني وسيله نقليه يا استراحت راننده ،باعث واردشدن شوك حرارتي وتهويه اي به جوجه ها ،مي شود،كه تحقيق وقوع يــا عـدم وقـوع آن راه وروش متعــارفي نداردوبه ميزان همكاري راننده دردادن اطلاعات بستگي دارد.
حمل ونقل جوجه ها درفصول گرم وخاصه براي مسافت هاي دوربايدحتما“ دربسته بنــديهاي 80 قطعه اي وحتي درصورت لزوم كمترازآن صورت مي گيرد تامشكل گرمازدگي وخفگي عارض نگردد. جوجه خفه شده دركالبدگشايي داراي ريه پرخون ونوك تيره( بدليل آنوكسي ) مي باشد. ضمنا“ تعداد كارتن هايي كه بـرروي هم چيده مي شودنبايداز4 تجاوزكندچــراكه درغيراين صـورت تهـويه كابين وتوزيع هوا دچارمشكل جدي مي شود.بعلاوه مشكل مكانيكي روي كارتن هاي زيري ممكن است باعث فشاربه جوجه ها شود.
ماشين حمل بـايد ازتجهيزات مناسب گــرمـايشي وســرمـايشي وتهويه اي برخوردارباشد.درعمل اكثريت قريب به اتفاق وسايل حمل دركشور، فـاقداين تجهيزات مي باشند وازتهويه طبيعي ( بازكردن دريچه هاي هوا ) وبعضـا“ روشن كردن گـاز پيك نيكي بـراي تأمين گرما استفاده مي كنندكه خوداين گاز بامصرف اكسيژن هوا وتوزيع غيريكنواخت گرما ، مسئله سازخواهد بود .
گام چهارم : بررسي ميزان دهيدراتاسيون درسالن انتظار
چنانچه تلفات غيرعادي وبيحالي درجوجه هاي تخليه شده وجودنداشت واين عامل هم ازمجموعه عوامل مؤثربرضايعات اوليه ووازدگي ، حذف گرديد،رديابي واردفازجديدي مي شود وآن خودجوجه كشي است .بررسي پروسه توليد جوجه را نيز بـراساس متـدلـوژي تبـارشنـاسـانه ازروز 21 شــروع مي كنيم .
نكته مهم روز21 آن است كه جوجه به چه مدت درداخل سالن انتظار جوجه كشي مانده است ؟ مدت قابل قبول دراين مورد نبايداز15ـ12 ساعت تجاوز نمايدوگرنه جوجه دچاردهيدراتاسيون نسبي مي شود.اگـراين جـوجـه بيشتراز24 سـاعت درسالن باقي بماندوبعـدازآن هم به نزديكتـرين مقصـد بارگيري نشود،امكان تلفات اوليه بشدت افزايش مي يـابـد.علي ايحال مجموع مـدت انتظار درسـالن و مـدت حمل نبايد از36 سـاعت تجاوزنمايدوگرنه بروز مشكل حتمي است وطبيعتا“ هرچه براين مدت افزوده شود ، ابعاد مشكل افزايش خواهد يافت .
يكي ديگرازعوامل دهيدراتاسيون درسالن انتظار، فقـدان رطوبت كافي اين سـالن وگـرماي زيادآن است .ميزان رطوبت لازم 75ـ70 درصدوحرارت مناسب24ـ 22 درجه است .فقدان شرايط اپتي موم باعث ناراحتي وسروصـداي غيـرعـادي جـوجـه ها مي شود كـه هنگام ورودبه سـالن مي تـوان آن را تشخيص داد.
علي ايحال كنترل شـرايط فيـزيكي سـالن انتظارومـدت انتظار ـ بخصـوص بـراي دست اندركاران جوجه كشي ـ كارساده اي است كه درردگيري مشكل مؤثراست .
مقدمه :
نحوه برخورد باتلفات اوليه مرغداريها ، ازمعضلات جـدي اين حرفه است كه بعضا“ باتبعـات ونتـايج حقوقي ودرگيريهاي مربوط بدان نيـز همراه مي شود . متأسفانه ، عليـرغم اهميت اين مقوله ، تاكنون كار مدون ومنظمي دراين زمينه،صورت نگرفته است.به دليل ضرورت وجوديك راهنماي عملي ، براي قضاوت صحيح درمورد منشأ وعوامل تلفات ، مقاله حاضـربه عنـوان ورودومقدمه اي دراين موضوع ، تقديم مي گردد بدان اميدكه جزئيات فني اين مباحث به كمك اهل نظر،تفصيل وتعميق بيشتري پيدا كند .
روش شناسي :
بيش ازهرچيزبايدمتدلوژي مناسبي براي تحقيق وبررسي موردنظرمان داشته باشيم.اين متدلوژي بـايدبـه گونه اي تنظيم شـودكه حتي الامكان ، كليه عـوامل دخيل درتلفات اوليه راپوشش دهـد.روش برگزيده اين مقاله تبارشناسي(دودمان پژوهي)خواهدبود. اين متدلوژي منسوب به“نيچه” وبخصوص “ ميشل فوكو ” فيلسوف معروف ومعاصرفرانسوي است . تفاوت اين روش با روش تاريخ شناسانه آن است كه درروش تـاريخي ، سابقه تـاريخي مسئله ازابتـدا به انتـها مـرورمي شودحـال آنكه درروش تبارشناسي جستجو ازحال به گذشته سيرمي كند.يعني ما گزارشي ازوضعيت موجود(ودراين مـورد از تلفات غيرعادي اوليه درگله اي معين ) داريم . درمحل حضورمي يابيم وباروش تبارشناسانه ازوضعيت حال حاضر گله گوشتي گزارشي تهيه مي كنيم .اگرصحت گزارش،دال برتلفات غيرعادي موردتأييدمان قرارگرفت ،آنگاه به رديابي عوامل آن ازحـال به گـذشته مي پردازيم وقدم به قدم به حـذف عوامل غيرمؤثربـرتلفات اقـدام مي كنيم .هدف آن است كه بتدريج حلقه محاصرة عامل يـا عـوامل اصلي را تنگتر ونهايتا“ آنها راشناسايي نمائيم .
گام اول : بررسي صحت وسقم گزارش
پس ازحضوردرمحل،اولين كار،تحقيق صحت وسقم اصل گزارش است.بارها اتفاق افتاده كه مرغدار بدليل عدم اطلاع كافي ازطبيعي بـودن درصدي ازتلفات اوليه ، يـا بدلايل ديگـر ، دروخـامت وضع گله دانسته ياندانسته مبالغه كـرده است . ميزان استاندارد يـا طبيعي تلفات اوليه ووازدگي گله دركشور ما تاسقف 3% تعيين شـده است .البته اين رقم سالياني طولاني است كه مبناي قضاوت وداوري قرارگرفته وظاهرا“ بيش ازآنكه نوعي اتكـا بردلايل علمي داشته باشد، عمـدتا“ بديل جنبه بخشنامه اي آن ملاك عمل قـرارمي گيرد. بـاتوجه به ارتقاء وضعيت بهداشتي مـرغـداريها وسـوادوآگـاهي مـرغـداران و توليـدكنندگان جوجه ، شابسته است مقدمـات تجديد نظـرعلمي دراين رقم بـاتوجه به واقعيات جديد صنعت مرغداري فراهم گردد. نخستين گام دراين زمينه مي تواند برآوردي واقعي ازآمار تلفات اوليه جوجه هاي توليد شده درسراسركشورباشد.علي ايحال تاآنزمان،ناچاريم رقم 3% رامبناي كارقراردهيم
مشكل ديگـر عدم توافق درمحـدوده زماني تلفات است كه اغلب 7 روز ذكـرشده ولي بعضـا“ ده روز راواقعي ترمي دانند وبندرت هم تا15 روز راملاك قرارمي دهند.دربخشنامه هاي اداري تـأكيد برتلفات هفته اول است ولي به نظرنگارنده اگرمنشأوازدگي وتلفات عواملي غيراز بيماريهاي eggborn
( عفونت نـاف ـ سالمونلا وآسپرژيلوس ) بـاشد.محاسبه تلفـات هفتـه اول عــادلانه است چـون دراين شـرايط منحني تلفات بين روزهـاي 3و6 به اوج مي رسدوسپس دفعتا“سقـوط مي نمـايد.امـادرمورد بيماريهاي egg born داوري بايد باتوجه به دوره كمون ودوره خودبيماري صورت گيرد.مثلا“درعفونت ناف ناشي ازآلودگي هجري اين مدت تا10 روزاول ادامه داردودرموردسالمونلوز باتوجه به اينكه اوج تلفات درهفته دوم است حـداقل 15 روز بـايدملاك محاسبه باشد. درمـوردآسپرژيلوس هاي مادري هم درست است كه اوج تلفـات درهفته اول متمـركزاست ولي تلفات مراحل غيرحاد بيماري هم تا 15 و20 روزگي وبعضا“ بيشتر مي تواند طول بكشدكه طبعا“ بايستي دربرآورد خسارات وارده، موردتوجه قرارگيرد.
نكته مهم ديگرآن است كه دراين برآورد صرفا“نبايد تلفات اوليه لحاظ گرددبلكه بايدوضع عمومي گله، ميزان جوجه هاي وازده،روند بهبودي وتلفات احتمالي گله درآينده هم موردنظر قرارگيرد ودر محاسبه نهايي اعمال گردد.
گام دوم : بررسي مشكلات مديريتي
چنانچه درگـام اول اصل وجودمشكل منتفي نگرديد وموردتائيدواقع گشت،درگام دوم بايدوضعيت
مديريتي گله بررسي شود.
مهمترين عامل سوء مديريت منتهي بـه تلفات ووازدگي ،آمـاده نبودن سالن درزمان تخليه جوجه
مي باشدكه خود شامل سردي سالن وتشنگي است.عـدم تامين حـرارت هفتـه اول فاكتـور بسيـارمهم تلفات اوليه است كه به سرماخوردگي جوجه ها(باعلائم پژمردگي وتجمع،رسوب اورات وعفونت ناف) منجرخواهدشد.تشنگي دادن به جوجه ها نيزبه دهيدرا تاسيون ووازدگي مي انجامدوهرچه مدت آن طولاني تـرشـود،وضع عمـومي گله وخيم تـر مي شـود.مشكل تشخيص اين عـوامل درعـدم همكاري
احتمالي مـرغـداردر دادن اطلاعـات است كه مي تـوان كمـابيش آنها را ازكالبـدگشايي تلفات ــ وضع موجودمديريت ــ روندومنحني تلفات وبررسي اطلاعات ثبت شده توسط خود مرغدار،بدست آورد.
عامل مهم سـوء مديريتي ديگرمسئله تغذيه است . عدم بالانس جيره حداقل درمراحل اوليه نمود
محسوسي در تلفـات نـدارد ولي مسموم بـودن دان و TVN بالاي آن مي تـواندبه افـزايش غيرعادي تلفات اوليه منجرشود.استاندارد TVN براي دان كامل وبراي پودرماهي مي باشد.
آلودگي ثانويه دان وبسترباآسپرژيلوس هم ازمواردمشكل آفرين است كه به افزايش تلفات ازروز 5و6بخصوص درهفته دوم منجرمي شود.دراين حال ندول هاي قارچي ازمواردegg born آسپرژيلوس درشت ترواوج تلفات متمركزدرهفته دوم است .دراين مواردبرداشت نمونه ازدان وبستر وارسال به آزمايشگاه براي رديابي مسئله ، وتفريق ازدرگيريهاي مادري ضرورت دارد.
سايرمواردسوءمديريت ازقبيل مشكلات تهويه، مشكلات بهداشتي وعـدم بالانس نسبي جيـره تأثيـر خاصي بـرتلفات اوليه ندارندهرچندقطعا“ درسنين بـالاتـرعوارض وعواقب سوء آنها وضع عمومي گله رامتأثرخواهدكرد.نكته مهم دراين موردآن است كه شدت وحدت وضعيت گله بـايدبا نـوع عاملي كه براي آن قائل مي شويم ، متناسب بـاشدوميزان تلفات وحدت مسئله بتواندعلي الاصول ازعامل مورد نظرما ناشي گردد.
گام سوم : بررسي نحوه حمل
چنانچه دروضعيت مديريتي گله عاملي راكـه بتـواندوضع موجودراتوضيح دهـد نيافتيم ، درمرحله بعدي بايدپروسه حمل از بارگيري تاتخليه جوجه بررسي شود .
مشكلات ناشي ازحمل درگله دونموداساسي دارد: يكي تلفات غيرعادي داخل كارتن هـاي جوجه و ديگــربيحالي جوجه هاي تخليه شده ، طوري كه جوجه ها سينه مي زنندوتمايلي به تحرك وجستجوي آب ودان ندارند.
درحمل ، مدت حمل ، نوع بسته بندي ، توقف توي راه وتجهيزات وسيله حمل مؤ ثرند.
افزايش مدت حمل به بالاي 24ـ 18 ساعت بـاعث دهيـدراته شدن جوجه ها مي شود.هرچه جوجه ازمادرجوانتري توليدشده باشد ، نسبت به افزايش اين مــدت آسيب پذيرمي شـود.دراين حـال براي كنترل ابعادضايعه جوجه بايد سريعا“ به آب ودان رسانده شود وازالكتروليت بـراي جبران آب ازدست رفته استفاده شود . مدت حمل به سادگي ازتفاضل زمان تخليه وبارگيري بدست مي آيد .
توقف ميان راهي بدليل خرابي فني وسيله نقليه يا استراحت راننده ،باعث واردشدن شوك حرارتي وتهويه اي به جوجه ها ،مي شود،كه تحقيق وقوع يــا عـدم وقـوع آن راه وروش متعــارفي نداردوبه ميزان همكاري راننده دردادن اطلاعات بستگي دارد.
حمل ونقل جوجه ها درفصول گرم وخاصه براي مسافت هاي دوربايدحتما“ دربسته بنــديهاي 80 قطعه اي وحتي درصورت لزوم كمترازآن صورت مي گيرد تامشكل گرمازدگي وخفگي عارض نگردد. جوجه خفه شده دركالبدگشايي داراي ريه پرخون ونوك تيره( بدليل آنوكسي ) مي باشد. ضمنا“ تعداد كارتن هايي كه بـرروي هم چيده مي شودنبايداز4 تجاوزكندچــراكه درغيراين صـورت تهـويه كابين وتوزيع هوا دچارمشكل جدي مي شود.بعلاوه مشكل مكانيكي روي كارتن هاي زيري ممكن است باعث فشاربه جوجه ها شود.
ماشين حمل بـايد ازتجهيزات مناسب گــرمـايشي وســرمـايشي وتهويه اي برخوردارباشد.درعمل اكثريت قريب به اتفاق وسايل حمل دركشور، فـاقداين تجهيزات مي باشند وازتهويه طبيعي ( بازكردن دريچه هاي هوا ) وبعضـا“ روشن كردن گـاز پيك نيكي بـراي تأمين گرما استفاده مي كنندكه خوداين گاز بامصرف اكسيژن هوا وتوزيع غيريكنواخت گرما ، مسئله سازخواهد بود .
گام چهارم : بررسي ميزان دهيدراتاسيون درسالن انتظار
چنانچه تلفات غيرعادي وبيحالي درجوجه هاي تخليه شده وجودنداشت واين عامل هم ازمجموعه عوامل مؤثربرضايعات اوليه ووازدگي ، حذف گرديد،رديابي واردفازجديدي مي شود وآن خودجوجه كشي است .بررسي پروسه توليد جوجه را نيز بـراساس متـدلـوژي تبـارشنـاسـانه ازروز 21 شــروع مي كنيم .
نكته مهم روز21 آن است كه جوجه به چه مدت درداخل سالن انتظار جوجه كشي مانده است ؟ مدت قابل قبول دراين مورد نبايداز15ـ12 ساعت تجاوز نمايدوگرنه جوجه دچاردهيدراتاسيون نسبي مي شود.اگـراين جـوجـه بيشتراز24 سـاعت درسالن باقي بماندوبعـدازآن هم به نزديكتـرين مقصـد بارگيري نشود،امكان تلفات اوليه بشدت افزايش مي يـابـد.علي ايحال مجموع مـدت انتظار درسـالن و مـدت حمل نبايد از36 سـاعت تجاوزنمايدوگرنه بروز مشكل حتمي است وطبيعتا“ هرچه براين مدت افزوده شود ، ابعاد مشكل افزايش خواهد يافت .
يكي ديگرازعوامل دهيدراتاسيون درسالن انتظار، فقـدان رطوبت كافي اين سـالن وگـرماي زيادآن است .ميزان رطوبت لازم 75ـ70 درصدوحرارت مناسب24ـ 22 درجه است .فقدان شرايط اپتي موم باعث ناراحتي وسروصـداي غيـرعـادي جـوجـه ها مي شود كـه هنگام ورودبه سـالن مي تـوان آن را تشخيص داد.
علي ايحال كنترل شـرايط فيـزيكي سـالن انتظارومـدت انتظار ـ بخصـوص بـراي دست اندركاران جوجه كشي ـ كارساده اي است كه درردگيري مشكل مؤثراست .