sshhiimmaa
عضو جدید
تاثير نثر شريعتي بر ادبيات
چه در زمان حيات و چه پس از مرگ مشكوك شهادت گونه دكتر، سخنان و نوشته هاي او در باره مسائل ديني مورد انتقاد جدي علماي دين و صاحب نظران اين مقوله بود. تا انجا كه حتي برخي تا مرحله تكفير او پيش رفتند. با اين همه،بي توجه به همه اين مسائل انديشه هاي او از طريق همان سخنراني ها و اثار مكتوب ، در ميان تحصيل كردگان و روشن فكران مذهبي ، به سرعت رسوخ ميكرد و راه خود را مي گشود و تاثير مي گذاشت و بي هيچ تلاشي جهان گير شد . همچنان كه ژان پل سارتر در جلسه اي كه مخفيانه براي مبارزات الجزاير در فرانسه بر گزار مي شد به محمد موسوي مي گويد: تو اين علي را مي شناسي؟
محمد موسوي مي گويد بله.
سارتر مي گويد:
او ستاره ايست كه از شرق طلوع خواهد كرد.
به جرات مي توان گفت كه در تمام دوران 57 ساله حكومت استبدادي و منحط پهلوي ، انديشه هاي هيچ روشن فكر مسلماني ، با اين سرعت و شدت و وسعت ، فراگير نشد و اثر نگذاشت در حالي كه چه پيش وچه همزمان با او باز هم كساني با استحكام و غناي انديشه هاي او وجود داشتند اما در ان زمان فاز اين نظر به گرد پاي او هم نرسيدند.
بي ترديد يكي از عوامل بسيارمهم اين محبوبيت،تسلط وغلبه ي شگفت انگيزاو بر ادبيات فارسي و بهره گيري بسيار بجا وسنجيده از اين موهبت در طرح مقوله هاي انديشه اي واعتقاديش بود. يعني نعمتي كه تقريبا كليه ي متفكران وهمترازان احتمالي معاصره او يا به كل از آن بي بهره بودند يا بهره بندي اشان از آن در قياس با شريعتي،قابل توجه نبود.
از آن جا كه مردم ما از دير باز شيفتگي خاصي به زيبايي هاي نهفته در كلام و بيان دارند، وزن وآهنگ وسجع وقافيه واستعاره وصور خيال در كلام،آنان را از خود بي خود مي كنند.به گونه اي كه بعضا سطحي ترين ومعمولي ترين مفاهيم ومضامين هنگامي كه با لباس اين صنايع لفظي آراسته مي شود،به عنوان احكام قطعي وچراغ هاي راه زندگي مردم پذيرفته مي شوند وهنگامي كه سخن وكلامي به راستي غني وعميق وحكيمانه ونو باشد، كه ديگر تكليف معلوم اثارو افكارشريعتي اين گونه نفوذ
مي كرد و تاثير مي گذاشت.....
عمده ي آثار شريعتي، متن پياده شده از نوار سخنراني هاي اوست. به عبارت ديگر او از جمله متفكران كم نظير و شايد حتي بي نظير بود كه در ان حد ازتسلط بر ادبيات قرار داشت كه كلام شفاهي اش را به همان صورت، قابل به يك اثر مكتوب داراي ارزش هاي بالاي ادبي بود.
در نخستين برخورد عبارت هاي طولاني تتابع اضافات، تعابير، استعارات و استعاره هاي بديع و وزن دير ياب نهفته در كلام ، فرد مبتدي را چه بسا مايوس كند و پس زند. اما اگر طاقت اورد و ادامه دهد از زيبايي كلام او چنان به وجد خواهد امد كه ديگر حاضر به زمين گزاردن آن نخواهد بود . و چنان شيفته خواسته و نا خواسته در تار وپود اين نصر اسير مي شود كه وقتي به خود خواهد آمد كه ديگر حاضر به كنارگذاشتنش نيست.
حتي در اوايل انقلاب،گاه مي ديديم كه مخالفان سرسخت انديشه هاي اونيز،تند ترين انتقادات وحتي دشنام هاي خود را در سخنراني هايش با همان لحن وآهنگ ابرازمي داشت.
به عبارت ديگر آن ادبيات ويژه وجذاب،اين عده را نيزبا همه ي مخالفت هايش جادوواسير خود ساخته بود و به راستي، تاثيراز اين بالاتر؟
چه در زمان حيات و چه پس از مرگ مشكوك شهادت گونه دكتر، سخنان و نوشته هاي او در باره مسائل ديني مورد انتقاد جدي علماي دين و صاحب نظران اين مقوله بود. تا انجا كه حتي برخي تا مرحله تكفير او پيش رفتند. با اين همه،بي توجه به همه اين مسائل انديشه هاي او از طريق همان سخنراني ها و اثار مكتوب ، در ميان تحصيل كردگان و روشن فكران مذهبي ، به سرعت رسوخ ميكرد و راه خود را مي گشود و تاثير مي گذاشت و بي هيچ تلاشي جهان گير شد . همچنان كه ژان پل سارتر در جلسه اي كه مخفيانه براي مبارزات الجزاير در فرانسه بر گزار مي شد به محمد موسوي مي گويد: تو اين علي را مي شناسي؟
محمد موسوي مي گويد بله.
سارتر مي گويد:
او ستاره ايست كه از شرق طلوع خواهد كرد.
به جرات مي توان گفت كه در تمام دوران 57 ساله حكومت استبدادي و منحط پهلوي ، انديشه هاي هيچ روشن فكر مسلماني ، با اين سرعت و شدت و وسعت ، فراگير نشد و اثر نگذاشت در حالي كه چه پيش وچه همزمان با او باز هم كساني با استحكام و غناي انديشه هاي او وجود داشتند اما در ان زمان فاز اين نظر به گرد پاي او هم نرسيدند.
بي ترديد يكي از عوامل بسيارمهم اين محبوبيت،تسلط وغلبه ي شگفت انگيزاو بر ادبيات فارسي و بهره گيري بسيار بجا وسنجيده از اين موهبت در طرح مقوله هاي انديشه اي واعتقاديش بود. يعني نعمتي كه تقريبا كليه ي متفكران وهمترازان احتمالي معاصره او يا به كل از آن بي بهره بودند يا بهره بندي اشان از آن در قياس با شريعتي،قابل توجه نبود.
از آن جا كه مردم ما از دير باز شيفتگي خاصي به زيبايي هاي نهفته در كلام و بيان دارند، وزن وآهنگ وسجع وقافيه واستعاره وصور خيال در كلام،آنان را از خود بي خود مي كنند.به گونه اي كه بعضا سطحي ترين ومعمولي ترين مفاهيم ومضامين هنگامي كه با لباس اين صنايع لفظي آراسته مي شود،به عنوان احكام قطعي وچراغ هاي راه زندگي مردم پذيرفته مي شوند وهنگامي كه سخن وكلامي به راستي غني وعميق وحكيمانه ونو باشد، كه ديگر تكليف معلوم اثارو افكارشريعتي اين گونه نفوذ
مي كرد و تاثير مي گذاشت.....
عمده ي آثار شريعتي، متن پياده شده از نوار سخنراني هاي اوست. به عبارت ديگر او از جمله متفكران كم نظير و شايد حتي بي نظير بود كه در ان حد ازتسلط بر ادبيات قرار داشت كه كلام شفاهي اش را به همان صورت، قابل به يك اثر مكتوب داراي ارزش هاي بالاي ادبي بود.
در نخستين برخورد عبارت هاي طولاني تتابع اضافات، تعابير، استعارات و استعاره هاي بديع و وزن دير ياب نهفته در كلام ، فرد مبتدي را چه بسا مايوس كند و پس زند. اما اگر طاقت اورد و ادامه دهد از زيبايي كلام او چنان به وجد خواهد امد كه ديگر حاضر به زمين گزاردن آن نخواهد بود . و چنان شيفته خواسته و نا خواسته در تار وپود اين نصر اسير مي شود كه وقتي به خود خواهد آمد كه ديگر حاضر به كنارگذاشتنش نيست.
حتي در اوايل انقلاب،گاه مي ديديم كه مخالفان سرسخت انديشه هاي اونيز،تند ترين انتقادات وحتي دشنام هاي خود را در سخنراني هايش با همان لحن وآهنگ ابرازمي داشت.
به عبارت ديگر آن ادبيات ويژه وجذاب،اين عده را نيزبا همه ي مخالفت هايش جادوواسير خود ساخته بود و به راستي، تاثيراز اين بالاتر؟