دلیل شما برای اثبات وجود خدا چیست؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Savalancivil

کاربر بیش فعال
بافت عصبی که توی بدن انسان یا حیوان هست از همون دوران جنینی تا آخر عمرش ثابت میمونه و اگه آسیب ببینه دیگه بازسازی نمیشه در صورتی که بقیه بافتها مدام در حال بازسازی هستن طوری که در طول حیات چندین بار کل سلول های بدن جایگزین میشن!
با تکنیک های مهندسی بافت و سلول های بنیادی تونستن بعضی از بافت ها رو توی آزمایشگاه کشت بدن ولی همونا هم یه مشکلاتی دارن که داره روش کار میشه اما بافت عصبی هرگز و تا ابد هم نمیتونه ساخته بشه
این که میگین حیوان رو کاملا در آزمایشگاه ساختن میتونین منبعش رو به من نشون بدید؟ آخه اولین باره میشنوم!!!!
من دقیقا نمیدونم چطور در آزمایشگاه پرورش میدن اما اگه شما سرچ کنید و بنویسید شبیه سازی آزمایشگاهی مطالبی رو براتون میاره
همون چون برای خودمم سواله که منظور از آزمایشگاهی چیه؟ اگه می تونید بیشتر راهنمایی بفرمایین.
 

enstien

عضو جدید
البته من زیاد سر رشته ندارم و مطالبی رو تو اینترنت خوندم اما درست و غلطشو نمیدونم.
من یه جایی خوندم که دقیقا جنین رو شبیه سازی میکنن و در اون مرحله که روح دمیده میشه دیگه کاری ازشون بر نمیاد..... آیا این واقعیت داره؟
اگه امکان داره در مورد بافت عصبی و مغزی بیشتر توضیح بدین... چطور میشه که در حیوانات صورت میگیره ولی در انسان نه؟
لطفا اين مطلب رو بخونيد
مارلین بوکس کریدر
فیزیولوژیست دارای رتبه M.SC. و دکتری فلسفه از دانشگاه مریلند دانشمند فیزیولوژیست در بخش حفاظت محیط زیست ایلات متحده و توسعه مرکز تفریحات ماساچوست.استاد زیست شناسی در کالج نازارن شرقی عضو انجمن زیست شناسان آمریکا متخصص در سوخت و ساز و جریان خون

من هم به عنوان یک فرد معمولی و هم به عنوان فردی که دائما با مطالعات علمی سروکار دارد در وجود خدا ابدا شکی ندارم مسلما خدا وجود دارد اما وجود او را روش های آزمایشگاهی نمی تواند ثابت کند تجذیه و تحلیل خدا با این روش ها امکان ندارد.
خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد.اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
به علاوه روش های علمی نمی توانند تمام حقایق را ثابت کنند مثلا علوم نمی توانند عشق را که یکی از عواطف مهم بشری است را تعریف یا تحلیل کنند.همچنین کسی که ذوقی نداشته باشد نمی تواند زیبایی موسیقی را در یابد و یا تعریات علمی نیز نمی توانند این زیبایی را به او بفهمانند.ولی آیا کسی می تواند وجود عشق یا زیبایی موسیقی را منکر شود؟اثبات وجود خدا نیز مثل معنویات است.یعنی حوادث طبیعی که به وجود خدا دلالت می کند.ولی با روش های علمی نمی توان وجود یا عدم وجود خدا را بطور قطع ثابت کرد.
نخستین قسمت دلایل ما در مطالعه عالم کون است:وقتی که می بینیم دنیایی با نیروی طبیعت بوجود آمده است با نظم و ترتیبی معینی اداره می شود متوجه می شویم که این دنیا باید تشکیل دهنده و اداره کننده داشته باشد.این نظم و تریتب به اندازه ای مهم و دامنه دار است که می توانیم حرکت سیارات و حتی حرکت ماهواره ها را به شکل دقیق پیش بینی کنیم.
این دقت و نظم در بارهای الکتریکی و واکنش های شیمیایی کامل است.وبه همین جهت است که می توانیم بسیاری از پدیده های طبیعی را با معادلات ریاضی بیان کنیم.این نظم و ترتیب در مطالعات و تجارب بشری مشاهده می شود و نتیجه نظم و ترتیبی است که در عالم حقیقت و معنی وجود دارد.وجود نظم و ترتیب به جای هرج و مرج دلیل بارزی است بر اینکه جریانات تحت کنترل قوه عاقله قرار دارد.
قسمت دیگری از دلایل در عالم حیات یعنی ساختار وجود حیوانات ونباتات است.یکی از موضوعات جالب برای یک نویسندخ یا عالم وظایف الاعضا(فیزیولوژیست)پیچیدگی و ابهام بزرگی است که در ساختار بدن انسان و حیوانات موجود است.آفریدن یا ساختن یک عضو کوچک بدن انسان یا حیوان از قدرت با هوشترین و ماهرترین بشر خارج است.کلیه یا ریه مصنوعی اگر چه کار کلیه یا ریه را انجام می دهند ولی کلیه و ریه نیستند.
در مورد مغز باید گفت که این عضو خواص و استعداد هایی شگرف و باور نکردنی دارد.دانشمندان به چند خاصیت فیزیکی و شیمیایی آن از قیبل هدایت برق و غیره پی برده اند.ولی اغلب خواص و وظایف آن هنوز مجهول است.
مغز مسئول تمام حرکات عضلانی است و تمام کارهای اساسی بدن که زندگی به آنها بسته است مثل تنفس و ضربان نبض تحت کنترل مغز انجام می گیرد.مغز محل حافظه است که در آن هزاران صور فکری نقش بسته است.و در هنگام لزوم شخص صورتی را که می خواهد به یاد می آورد.هیچ تفسیر مادی از کارهای مغز مثل حل مسائل و مربوط کردن موضوعات به یکدیگر نمی توان به دست داد.همچنین هیچ یک از حالات مغز از قبیل عشق حس شخصیت و علو همت همگی از وظایف و شئون توده ی کوچکی از پروتوپلاسم است که مغز نامیده می شود.ولی چه کسی می تواند آنها را بر مبنای فیزیکی و مادی توجیه کند؟
یکی از عجایب بدن انسان هزاران فعل و انفعال شیمیایی است که دائما در بدن به عمل در می آید که وقوع اغلب آنها در خارج از بدن ممکن نیست مثل خنثی شدن اسیدها و هضم غذا و نگاهداری بدن در بهترین شرایط ادامه حیات و تولید مواد ضد سم و ضد میکروب در نتیجه تولید مصونیت شخصی.
بدن انسان برای مقابله با میکروب های بیماری زا و سموم پادزهر های مخصوصی تولید می کند که مخصوص آن میکروب یا سم است.حتی اگر یک تجذیه دقیق شیمیایی به عمل آوریم خواهیم دید که ترکیب شیمیایی بدن شخصی با شخص دیگر متفاوت است اما این کار به دست چه کسی صورت گرفته است مسلما کار خود آدمی نیست.
قلب در تمام مدت زندگی حرکت موزون و منظم خود را انجام می دهد و تغذیه اعضای بدن را به وسیله خون تامین می کند و اعصاب آن را قطع کنند بازهم به ضربان ادامه می دهد این کیفیت در حالت وقوع حوادث و تصادفات حائز اهمیت فراوانی استومعنی این اعجاز طبیعی چیست و چگونه می توان این معنی را تفسیر کرد؟
عجایب خلقت در بدن انسانی و کارهایی که در آن انجام می یابد با معمای زندگی یعنی روح ارتباط نزدیک دارند.
دانشمندان و فلاسفه سخت کوشیده اند تا این معما را حل کنند ولی هنوز موفق نشده اند.
بسیاری از خواص فیزیکی و فعل و انفعالات شیمیایی پروتوپلاسم زنده را ما می دانیم و با وجود این انفعالا پیچ در پیچ تعریف درستی از پروتوپلاسم نمی توانیم به دست بدهیم.
در علوم یک فرضیه وجود دارد که ما آن را فرضیه نیروی حیات می نامیم طبق این فرضیه در موازات نیروی مادی نیروی دیگری نیز به نام نیروی حیات وجود دارد.این نیور باعث انجام فعل و انفعالاتی در بدن حیوانات و نباتات می شود که بدون مداخله آن وقوع آنها امکان ندارد.و طبیعی است که این نیرو در بدن اجسام زنده باید عمل کند.ولی اولا این فرضیه را اغلب دانشمندان قبول ندارند در ثانی وجود یک نیرو به نام نیروی حیات مساله را حل نمی کند چون اگر ما وجود نیروی حیات را قبول کنیم باز نمی توانیم معنی روح را بفهمیم و علت حوادثی را که روی نقشه منظم و حکمت عالیه در بدن انسان یا حیوان صورت می گیرد را کشف کنیم.چه نیرویی باعث می شود که یک سلول کوچک در رحم مادر نمو کرده جنین شود و بعد حیوان بزرگی با بافت های بزرگ و کوچک و اعضای گوناگون را به وجود بیاورد؟
ما نباید هر چیزی را که کیفیت وقوع آن را نمی دانیم همچون بشرهای اولیه به خدا نسبت دهیم و مثلا بگوییم رعد و برق نتیجه خشم خداوندان است بلکه ما باید با ملاحظه نظم و ترتیب و حکمت بالغه و مشیت عالیه ای که در طرح جهان وجود دارد به نظم جهان پی ببریم.
حال به قسمت دیگر عالم یعنی کیفیت پیدایش آن توجه می کنیم در این توجه ما شواهد زیاد دیگری از وجود یک نیروی خلاق دیگری که مافوق این جهان است ملاحظه خواهیم کرد.
سابقا چنین تصور می شد که اولین ماده جامد از فعل و انفعال گازهای گرم و پیچان بوجود آمده استوبدین طرز که نخست گازهای مزبور به حجم بزرگی انبساط یافته سپس به صورت پراکنده ای در آمده و صفوف منظم اجرام سماوی را تشکیل داده است و از آن پس حیات نیز به همین ترتیب پدید آمده است.ولی از زمان پاستور به بعد این اصل مسلم علمی به بوجود آمده است که هیچ جسم زنده ای خود به خود یا از یک جسم بی جان بوجود نمی آید.پس ما می بینیم که بین فرضیه پیشین و کشف پاستور تناقض کامل وجود دارد.
علاوه بر این آزمایشگاه های مجهز ما با وجود اینکه توانسته اند چندین ترکیب از پروتوپلاسم به دست آورند به ساخت جسم زنده موفق نشده اند.اگر ما احتمال اجتماع اوضاع احوال و وسایلی را که می توانند در صورت وقوع جسم زنده ای را تولید کند حساب کنیم خواهیم دید که مقدار این احتمال از صفر تجاوز نمی کند.
اگر بر فرض محال موفق به ساختن یک جسم زنده شویم باز هم مبدا نیروی برق و حرارت و عوامل شیمیایی که ما آن را برای تولید جسم زنده استفاده کرده ایم برای ما مجهول خواهد ماند و ما نخواهیم دانست که این نیروها از چه طریق باعث حس و حرکت این موجودات جدید است.-همچنان که طرز عمل این نیروها را در بدن انسان و حیوان نمی دانیم.
اگر خلقت را با فرضیه ای که گذشت قبول کنیم با اشکالات دیگر مواجه خواهیم شد مثلا اگر زتدگی از یک سلول ساده که از پروتوپلاسم تشکیل یافته به وجود می آید.پس نیروی خاصی لازم است که از یک ماده ی ساده این همه ترکیبات مختلف و اندامهای زنده موجودات کره ارض به وجود آمده باشند.ولی با تجربه های مکرر ثابت شده است که با نیرو های فیزیکی و شیمیایی که علم در اختیار دارد نمی توا ن از یک ماده پرتوپلاستی حیوانی بوجود آورد.
و آنچه ما را از طرز عمل عوامل فیزیکی و شیمیایی در تولید حیوانات می دانیم برای بوجود آمدن یک موجود زنده کافی نیست.در مرحله اول علم ژنتیک معدودی از دگرگونی ها در ژن ها را نشان می دهد و ثابت شده این تغیرات نمی توانند هرگز جوابگوی پیدایش تغیرات بزرگی در ساختار جانور باشند.
در مرحله دوم قانون بقای اصلح نشان داده که برخی از تغیرات صورت می گیرد ولی به هیچ وجه نمی تواند چگونگی وجود این همه انواع مختلف را بیان کند.از طرفی قانون آنتروپی می گوید که نیروی قابل استفاده هر جسم هر روز کمتر می شود پس چگونه یک تکه کوچک از یک ماده پرتوپلاستی می تواند یک جانور بزرگ را بوجود آورد.بدین طریق میان قانون طبیعی انتروپی و نمو سلول تضاد وجود داردو
مسلما در وضع فعلی علوم هیچکس نمی تواند کیفیت خلقت را در یابد یا بیان کند ولی مشاهدات علمی و تجربیات آزمایشگاهی دلایلی بع دست ما می دهد که احتمال خلقت حیوان را از ماده و نیروهای غیر مادی یرقابل قبول می نماید و باید قائل به این شد که در ایجاد اجسام زنده نیرویی ماورای نیروهای مادی دست داشته است.
البرت اینشتین که وجود یک خالق را قبول داشته به آن چنین اشاره می کند:قدرت تعقلی متعالی و محدودیت ناپذیر که در جهان غیر قابل فهم و تجلی می کند.
چنان که در اول مقاله متذکر شدیم من اسم این نیرو را خدا گذاشته ام.من در این دنیا ماده و نیروی ازلی نمی بینم و آفرینش جهان را نتیجه تصادف نمی دانم.به نظر من در آفرینش جهان هیچ عامل مجهول و حتی مرموزی وجود ندارد من در آفرینش جهان مشیت پروردگار قادر متعال را می بینم و بس و عقیده من شاید غیر منطقی نباشد.
آیا بشری که هوش و استعدادش محدود است می تواند بگوید که فلان موضوع با عقل و حق و فق می کند فلان موضوع دیگر نمی کند؟
در هر صورت من عقیده خود را ابراز نمودم و همیشه در این عقیده ثابت خواهم بود..

لينك اصلي
http://god-religion-science.blogfa.com/post-2.aspx
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من دقیقا نمیدونم چطور در آزمایشگاه پرورش میدن اما اگه شما سرچ کنید و بنویسید شبیه سازی آزمایشگاهی مطالبی رو براتون میاره
همون چون برای خودمم سواله که منظور از آزمایشگاهی چیه؟ اگه می تونید بیشتر راهنمایی بفرمایین.

من فکر میکنم منظور شما حیوان تراریخت هست... توی این روش هم سلول تخم بارور شده رو در محیطی خارج از رحم پرورش میدن و اصلاحات ژنی روش انجام میدن
یعنی این طور نبوده که بافت ها در آزمایشگاه ساخته بشن...
اگه حیوان تراریخت رو سرچ کنین میتونین مفصل تر راجبش بخونین
من مطلبی مبنی بر اینکه یه حیوان با ساختار بیولوژیکی توی آزمایشگاه ساخته شده باشه پیدا نکردم!
 

Savalancivil

کاربر بیش فعال
ولشون کن اینا این چیزا رو نمیفهمن
کاش قبل اینکه بیان اینجا میخوندن اینجا تالار فلسفه س نه...
انتظار بی جا داری آخه مذهبی چه میدونه فلسفه چیه :biggrin:

بگو با کیانی بگویم که هستی.....
اصلا ماهیت شما و اومدنتون به اینجا معلومه..... زیاد به خودتون فشار نیارین که بدونیم آدم........ هستین.
دیگه همه متوجه شدن.....
موفق باشی....;)
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالاکه همه تشریف حضور دارن. من میگم کم آوردم راجع به خشونت در اسلام. بیائید وجود خدا رو اثبات کنید تا بحث کنیم.;)
آفرین. غیبتون نزنه دوباره. اگه برید دوباره میرم سر موضوع خشونت در اسلام.گفته باشم:D
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلیل جواب ندادن من به شما، کم آوردن و بی سوادی من در این زمینه نبود.من تا فردا صبح میتونم در این مورد( خشونت در اسلام باهات حرف بزنم اما دوستان ناراحت میشن) هرچند در چند پست قبلی واضح و با منبع و معرفی کردن کتابها برات توضیح دادم اما باز قبول نکردی، نمیدونم دوباره چرا بحث رو پیش کشیدی. شما قبل از بحث این آیه ها رو بخون بعد لطف کن ، منت سر بنده بذار بیا باهم بحث کنیم.
بسیار سپاسگذارم.

آیه 191 سوره البقره: هرکجا که مشرکین را یافتید، آنها را بکشید و از شهرهایشان آواره سازید.
آیه 89 سوره نساء: از منفقین که در راه خدا گام بر نمیدارند، دوست مگیرید و اگر مخالفت کردند، آنها را هر کجا که یافتید بقتل برسانید.
آیه 61 سوره احزاب: مردم پلید را هر کجا یافتید بقتل برسانیدو......
آیه 44 (فکر کنم )سوره محمد : وقتی با کافران( پیروان ادیان دیگر) روبرو می شوید، آنها را گردن بزنید . و ده ها آیه دیگه
از 31 سوره از 114 سوره کتاب آسمانی مسلمونها، از جنگ و خونریزی و غارت و قتل و کشتار سخن گفته.
حالا یا من دروغ میگم و همچین چیزهایی در قرآن نیست و جنابعالی و ویل دورانت درست میگید.
یا برعکس.. من وقتی میبینم شما به کتابها و منابعی که بنده معرفی میکنم اصلا اهمیت نمیدی خب دیگه چه بحثیه؟!!!
:gol:

مشکل شما اینه که حرف زدن بلد نیستید

با اینکه بحث شما به تاپیک مربوط نمیشه و کاملا مشخصه که دنبال جنگ و دعوا با اسلام هستید و دنبال اثبات وجود خداوند نیستید ولی من جوابشو بهت میدم

شما برای اینکه بفهمید سوال و جوابتان چی هست باید حقوق عمومی و حقوق جزاء و جرم شناسی بلد باشید و گرنه بحث و جواب سوال شما در این زمینه به نتیجه نمیده و با اینکه میدانم شما اصلا معنی حقوق عمومی را نمیدانید لذا من خلاصه وار رد میشم تا اگر شبهه ای در ذهن بعضیها باشه به جوابشون برسن اما شما به جواب برسید یا نرسید مهم نیست چون شما اصلا وجود ندارید :D


ما در طبیعت قانونی داریم بنام هرس که درختان را باید زمستانها هرس کرد تا درخت بتواند میوه بهتری بدهد
در جامعه نیز باید انسانهای آلوده را از بین برد تا جامعه بتواند سالم باشد.
این قانون در همه جا هست و ربطی به اسلام ندارد
در قوانین آمریکا و اروپا و حتی سازمان ملل هم هست.

مردم برای زندگی باید امنیت و آرامش داشته باشند و هر کس این امنیت و آرامش را از مردم بگیرد باید اخلال گر در امنیت مردم دستگیر و نابود شود تا آرامش جامعه حفظ گردد.
شما الان در هر جای کره زمین هستید چه در داخل ایران چه در آمریکا اگر حقوق عمومی نبود امنیت تان تامین نمیشد و ممکن بود اشرار و ادمهائی که دلشان میخواهد مرتکب جرم و جنایت بشوند شما را میکشتند. یا محیط زندگی تان را با روشهای مختلف مانند آلودگی محیط زیست، یا تخریب اموال عمومی ، و غیره .... ضایع میکردند بنابر این یک مسئله بدیهی که هزاران سال قبل در تمدن اجتماعی بشر بود در اسلام حقوق عمومی تعریف شد و گسترش پیدا کرد و به صورت علم مدون شد.
و این حقوق عمومی در قرون وسطی به اروپا رفت و در آنجا به صورت شاخه تخصصی مورد استفاده قرار گرفت.

هم اکنون
طبق مصوبه های سازمان ملل اگر دولتی شرارت بیش از حد بکند شورای امنیت سازمان ملل ارتشی بسیج کرده و آن دولت را سرنگون و کل کشور را تصرف میکند.
کشور عراق و صدام توسط همین قانون و کشور افغانستان و جنگ خلیج فارس و حمله سازمان ملل به لیبی و تهدید سوریه طبق همین قانون انجام شد و این یک قانون کلی است

حالا اسلام آمده این را علنا و صریح گفته اتفاقا از خوبیهای اسلام است که دو روئی نمیکند و علنا قانون خود را بیان میکند تا همه به حسابشان برسند و سربه زیر زندگی کنند.
به مرور زمان این قانون وارد تمدن تمامی کشورها شده و تحت عنوان حقوق کیفری از ناموس و امنیت عموم مردم دفاع میکنه.

در عرصه بین المللی دیوان بین المللی دادگستری داریم و همچنین دیوان بین المللی کیفری داریم:

http://fa.wikipedia.org/wiki/دیوان_بین‌المللی_کیفری

این دیوان رای صادر میکنه که مثلا فلاحیان وزیر سابق اطلاعات ایران (مثال عرض میکنم و با مجرم یا غیر مجرم بودن کاری ندارم و نمیخواهم علیه یا به نفع ایشان نظری بدهم) یا مثلا صدام حسین یا مثلا قذافی رهبر قبلی لیبی و غیره ... باید دستگیر بشه و آن وقت پلیس بین الملل مامور میشه که ایشان را دستگیر کنه حالا طبق استدلال شما باید بیایم و بگیم که سازمان ملل خشونت و قتل و آدم کشی میکنه؟

طبق علم حقوق هر جا جرم اتفاق بیافته باید مجرم دستگیر و مجازات بشه. و نمیتوان روی کره زمین هر کسی هر کاری خواست انجام بده. و نمیتوان سکوت کرد تا هر کسی هر کاری خواست در جامعه انجام بده و امنیت جامعه را زیر سوال ببره

منتهی تشخیص جرم و جنایت طبق قران اگر بخواهیم احکام تحریف نشده قران را بررسی کنیم باید توسط امام معصوم انجام شود تا اشتباهی رخ ندهد
ولی امروزه مد شده که هر کسی از جایش بلند میشه جرم شناس شده و تشخیص میدهد جرمم چیست و حکم صادر میکند و چون همه امروزه قدرت دارند طبق قدرتشان
حکم صادر شده را اجراء میکنند.
در دانشگاه کارشناسان حقوق در گرایشی از حقوق عمومی و در مقطع کارشناسی ارشد حقوق رشته حقوق جزاء و جرم شناسی میخوانند و در این زمینه میتوانند قاضی و وکیل بشوند.

در مذهب شیعه علمائی که در زمینه حقوق جزاء صاحب نظر هستند دو گروهند:

1- عده ای مانند آیت الله سیستانی و آیت الله وحید خراسانی و ایت الله اسحاق الفیاض و مرحوم آیت الله بروجردی و آیت الله شیرازی معتقد هستند که اجرای حدود و تشخیص جزاء و جرم شناسی در زمان غیبت امام زمان لازم نیست و باید مردم را به حال خودشان رها کرد تا هر کاری میخواهند بکنند.

2- عده ای مانند امام خمینی و مقام رهبری ایران و ایت الله مصباح و تمامی طرفداران جمهوری اسلامی از علمای قم معتقد هستند که در زمان غیبت امام زمان باید حکومتی اسلامی باشد تا بتواند طبق نظریه ولایت فقیه حقوق عمومی و امنیت را در جامعه پیاده کند. و حدود اسلامی و حقوق عمومی و حتی خصوصی را در جامعه با قدرتی که از بابت حکومت دارد اجراء نماید.

فعلا من بحث نمیکنم که خودم طرفدار کدام یکی هستم و اینکه طرفدار گروه اولی هستم یا دومی در حالت کلی میخواهم شما را به راه اسلام هدایت کنم :D :biggrin:
که اسلام آنقدر که شما میخواهید بی در و پیکر باشد و هر کاری هر کسی دلش خواست بکند نیست و این آیاتی که شما ایراد میدانید از مزایا و نشانه کامل بودن دین اسلام است که
بر خلاف ادیان دیگر مانند مسیحیت و یهود و بودائی و غیره که بسیار ناقص هستند. اسلام در تمامی زمینه ها دین کاملی است و در همه زمینه ها حرف برای گفتن دارد.
و اگر درست اجراء بشود تضمین کننده امنیت و آرامش و آسایش زندگی مردم است.

بنابر این
سوال شما اوج نادانی شما به حق و حقوق را میرساند که یک ذره در این باره نه سواد دارید و نه لیاقت حرف زدن زیرا که با این کم سوادی اگر جامعه را به دست شما بدهند
و شما حقوق کیفری را در جامعه تان اجراء نکنید یک ذره نمیتوانید در جامعه ایجاد امنیت بکنید.
شما اگر چنین احکامی در حکومت خودتان نداشته باشید مردم بلافاصله شما را دور می اندازند و شما را فردی بی مصرف میدانند.

پیشنهاد میکنم برای اطلاعات بیشتر برای دیوان بین المللی کیفری:

http://fa.wikipedia.org/wiki/دیوان_بین‌المللی_کیفری

حقوق کیفری:

http://fa.wikipedia.org/wiki/حقوق_کیفری

جرم شناسی:

http://fa.wikipedia.org/wiki/جرم‌شناسی

آشنائی با حقوق عمومی:

http://fa.wikipedia.org/wiki/حقوق_عمومی

آشنائی با علم حقوق:

http://fa.wikipedia.org/wiki/حقوق


مطالعه کافی بکنید بعد بیائید شبهه افکنی بکنید. :biggrin:
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه سوال دارم از اساتید و آقایون دکتر عزیز.....
دانشمندان تونستن حیواناتو شبیه سازی کنن..... سوالم اینه که آیا شما میدونید تونستن انسان رو هم شبیه سازی کنن یا نه؟ منظورم به صورت آزمایشگاهیشه نه داخل رحم انسان؟
ممنون میشم پاسخ بدین...... البته سوالم به موضوع تاپیک مربوطه ....

سلام
بله این کار در دو زمینه انجام شده:

پروژه اتحادیه اروپا برای ساخت انسان کاملا مصنوعی غیر کلونینگ به کمک علم کامپپیوتر:


اتحادیه اروپا برای ساخت انسان تماما مصنوعی 1/2 میلیارد یورو معادل 5 تریلیارد تومان بودجه تصویب کرده

توضیحاتی درباره پروژه ساخت مغز مصنوعی که بخش اصلی وجود انسان است و دست و پای مصنوعی را میتواند کنترل کند:

http://en.wikipedia.org/wiki/Human_Brain_Project

سایت اصلی اتحادیه اروپا برای ساخت مغز مصنوعی:

https://www.humanbrainproject.eu

توضیحاتی درباره برنده پروژه که دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوئیس هست:

http://en.wikipedia.org/wiki/Blue_Brain_Project

سایت پروژه در دانشگاه پلی تکنیک فدرال سوئیس:

http://bluebrain.epfl.ch



و اما پروژه دیگری با نام 2045 که توسط دانشمندان سراسر جهان با رهبری روسیه در حال انجام است:

www.2045.com این پروژه در حال انجام است و تا سال 2045 میلادی انسانی تماما کامپیوتری و مصنوعی که بتواند وقتی ما مردیم ما را زنده کرده و داخل مغزی تماما کامپیوتری به ما زندگی و حیات بدهد.

پروژه های فوق بدون دستگاری ژنتیکی هستند یعنی کلونینگ نیستند که مشکل ژنتیکی پیش بیایند بلکه روح و روان و شخصیت انسان از داخل سلولهای زنده به داخل ابررایانه منتقل میشود تا انسان بتواند با ابزار رایانه ای بدون نیاز به خون و غذا به حیات و زندگی خود ادامه بدهد.

یعنی انسان به جائی رسیده است که در حال خلق موجودی بالاتر و بهتر از خود است.

و پروژه های دیگری نیز هست که من در این زمینه ها چون مطالعه میکنم خلاصه وار در این زمینه توضیح دادم.
در این زمینه من یک کتابی نوشته ام که به زودی ویرایش و چاپ خواهد شد.

سوال بیشتری داشتید خارج از تاپیک در خدمتم.
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نتونستن بسازن ونخواهند توانست هیچ وقت هیچ وقت....
همون حیوانم توی آزمایشگاه ساخته نشده ها!
اگرم علم به قدری پیشرفت کنه که بتونه همه بافت های بدن رو بسازه و توی یه محیط بیولوژیک بتونه اونا رو باهم تعامل بده و همه مشکلات ریز و درشتی که نمیخوام اینجا بگم و از موضوع بحث خارج هست رو حل کنه باز هم نمیشه چون بشر ابدا نمیتونه بافت عصبی و مغز رو شبیه سازی کنه
از اساتید عذرخواهی میکنم چون سوالشون به رشته م مربوط میشد پاسخ دادم


ببخشید ولی این کار شده دانشگاههای آمریکائی بافت مغز را ساخته اند البته یک سلول عصبی و مغزی را و در حال توسعه و گسترش آن هستند
توی اینترنت دنبال پروژه های زیر بگردید هزاران دانشمند در جهان چندین ساله که روی ان کار میکنند و پیش بینی شده کل مغز تا سال 2025 ساخته بشه.

پروژه اول که روی ساخت شبکه های اعصاب داخل سیتسم مغز و اعصاب انسان تمرکز دارد:

دانشگاه تگزاس آمریکا در سن انتونیو، دانشگاه بنگالور هند، دانشگاه کلرادو آمریکا، دانشگاه آنت ورپ antwerp ، دانشگاه سان دیه گو، دانشگاه پیتزبرگ آمریکا با همکاری دانشگاه کارنجی ملون آمریکا، و بسیاری دانشگاههای دیگر در حال توسعه آن هستند:

Genesis Project

پروژه دوم که روی ساخت سلولهای مغزی تمرکز دارد:

دانشگاه ییل yale بعنوان رهبری پروژه با همکاری دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه ایلی نویز آمریکا در حال ساخت هستند:

Neuron Project

من سالها رویاین پروژه ها مطالعه کرده ام و در این زمینه کتاب و مقالاتی هم نوشته ام و سوالی داشتید خارج از تاپیک در خدمتم.

پیش بینی شده تا سال 2025 دانشمندان جهان مغزی پیشرفته تر و کامل تر از مغز انسان خواهند ساخت.
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بافت عصبی که توی بدن انسان یا حیوان هست از همون دوران جنینی تا آخر عمرش ثابت میمونه و اگه آسیب ببینه دیگه بازسازی نمیشه در صورتی که بقیه بافتها مدام در حال بازسازی هستن طوری که در طول حیات چندین بار کل سلول های بدن جایگزین میشن!
با تکنیک های مهندسی بافت و سلول های بنیادی تونستن بعضی از بافت ها رو توی آزمایشگاه کشت بدن ولی همونا هم یه مشکلاتی دارن که داره روش کار میشه اما بافت عصبی هرگز و تا ابد هم نمیتونه ساخته بشه
این که میگین حیوان رو کاملا در آزمایشگاه ساختن میتونین منبعش رو به من نشون بدید؟ آخه اولین باره میشنوم!!!!


حیواناتی مانند نوعی خاص از مارمولک وقتی دمشان بریده میشه سلولها و بافتهای عصبی را هم رشد میدهند
تمساح در کل طول عمرش هشتاد تا دندانش پنجاه بار از اول در میاد و تمامی اینها در طبیعت وجود داره و بشر برنامه ریزی کرده سلولهای عصبی را در اینده به طور کامل بسازه و این کار برای بشر کاری انجام شدنی هست چون بشر بیشتر از اینها میتواند در اصل بشر نماینده خداوند برای خلق کردن روی زمین است و فعلا در حال ساخت نسلی کامل تر و پیشرفته تر از خودش میباشد.
الکی نیست خدا وقتی بشر را ساخت به خودش احسن گفت :biggrin:

حالا اونائی که مخالف خداوند هستند میان میگن چرا این حرفو زدی و باید ثابت کنی :biggrin:
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لطفا اين مطلب رو بخونيد

به علاوه روش های علمی نمی توانند تمام حقایق را ثابت کنند مثلا علوم نمی توانند عشق را که یکی از عواطف مهم بشری است را تعریف یا تحلیل کنند.

http://god-religion-science.blogfa.com/post-2.aspx


ببخشید با اینکه بحث به تاپیک مربوط نیست ولی خلاصه وار عرض میکنم که عشق توسط علم کشف شده
هورمونهائی در مغز ترشح میشوند که از جمله آنها آدرنالین و اکسی توسین و غیره است که باعث تولید عواطف و عشق و محبت و وفاداری و حتی خشم و نفرت در انسان میشه
دانشمندان اسپری مصنوعی از این هورمونها ساخته اند که با یک بار بو کردن انسان عاشق میشود خسیس بودنش را کنار میگذارد به نیازمندان کمک میکند و تمامی عواطف انسانی اش به یک باره تغییر میکند.

بیشتر خواستید مطالعه کنید در اینترنت درباره هورمونهای مغزی مانند اکسی توسین مطالعه کنید مطالب خوبی وجود دارد.

موفق باشید.
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
بله این کار در دو زمینه انجام شده:

پروژه اتحادیه اروپا برای ساخت انسان کاملا مصنوعی غیر کلونینگ به کمک علم کامپپیوتر:


اتحادیه اروپا برای ساخت انسان تماما مصنوعی 1/2 میلیارد یورو معادل 5 تریلیارد تومان بودجه تصویب کرده

توضیحاتی درباره پروژه ساخت مغز مصنوعی که بخش اصلی وجود انسان است و دست و پای مصنوعی را میتواند کنترل کند:

http://en.wikipedia.org/wiki/Human_Brain_Project

سایت اصلی اتحادیه اروپا برای ساخت مغز مصنوعی:

https://www.humanbrainproject.eu

توضیحاتی درباره برنده پروژه که دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوئیس هست:

http://en.wikipedia.org/wiki/Blue_Brain_Project

سایت پروژه در دانشگاه پلی تکنیک فدرال سوئیس:

http://bluebrain.epfl.ch



و اما پروژه دیگری با نام 2045 که توسط دانشمندان سراسر جهان با رهبری روسیه در حال انجام است:

www.2045.com این پروژه در حال انجام است و تا سال 2045 میلادی انسانی تماما کامپیوتری و مصنوعی که بتواند وقتی ما مردیم ما را زنده کرده و داخل مغزی تماما کامپیوتری به ما زندگی و حیات بدهد.

پروژه های فوق بدون دستگاری ژنتیکی هستند یعنی کلونینگ نیستند که مشکل ژنتیکی پیش بیایند بلکه روح و روان و شخصیت انسان از داخل سلولهای زنده به داخل ابررایانه منتقل میشود تا انسان بتواند با ابزار رایانه ای بدون نیاز به خون و غذا به حیات و زندگی خود ادامه بدهد.

یعنی انسان به جائی رسیده است که در حال خلق موجودی بالاتر و بهتر از خود است.

و پروژه های دیگری نیز هست که من در این زمینه ها چون مطالعه میکنم خلاصه وار در این زمینه توضیح دادم.
در این زمینه من یک کتابی نوشته ام که به زودی ویرایش و چاپ خواهد شد.

سوال بیشتری داشتید خارج از تاپیک در خدمتم.

سلام مهندس :smile:
سوال دوستمون در مورد ساختن یک انسان کاملا بیولوژیکی با استفاده از مهندسی بافت هست
این که شما میفرمایید همون پروژه ساخت انسان بیونیکی هست که کاملا مکانیکیه و کل کشورها در سراسر جهان دارن در این زمینه کار میکنن و هر کدوم ساخت بخشی از بدن این انسان بیونیکی رو بر عهده دارن
درمورد مغز هم باید بگم بله تونستن یه سلول عصبی رو بسازن ولی هنوز نتونستن یه بافت عصبی که عملکرد مناسبی داشته باشه رو بسازن یعنی نتونستن به درستی سیناپس ها رو شبیه سازی کنن و اینکه بر فرض محال بتونن این کار رو هم بکنن هیچ وقت و 1000 سال دیگه هم نخواهند توانست این سلول عصبی رو به ارگانی به پیچیدگی مغز با تمام کاراییهای اون تعمیم بدن!
و البته در این زمینه تحقیقات زیادی با هزینه های بالا انجام میشه که حتی شده نیم قدم به هدف نزدیک بشن اما این کار تقریبا غیر ممکنه
 
آخرین ویرایش:

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حیواناتی مانند نوعی خاص از مارمولک وقتی دمشان بریده میشه سلولها و بافتهای عصبی را هم رشد میدهند
تمساح در کل طول عمرش هشتاد تا دندانش پنجاه بار از اول در میاد و تمامی اینها در طبیعت وجود داره و بشر برنامه ریزی کرده سلولهای عصبی را در اینده به طور کامل بسازه و این کار برای بشر کاری انجام شدنی هست چون بشر بیشتر از اینها میتواند در اصل بشر نماینده خداوند برای خلق کردن روی زمین است و فعلا در حال ساخت نسلی کامل تر و پیشرفته تر از خودش میباشد.
الکی نیست خدا وقتی بشر را ساخت به خودش احسن گفت :biggrin:

حالا اونائی که مخالف خداوند هستند میان میگن چرا این حرفو زدی و باید ثابت کنی :biggrin:
میشه با ذکر منبع اسم اون حیوان ومکانیزم بازسازیشو بگین؟ :smile:
ببخشید با اینکه بحث به تاپیک مربوط نیست ولی خلاصه وار عرض میکنم که عشق توسط علم کشف شده
هورمونهائی در مغز ترشح میشوند که از جمله آنها آدرنالین و اکسی توسین و غیره است که باعث تولید عواطف و عشق و محبت و وفاداری و حتی خشم و نفرت در انسان میشه
دانشمندان اسپری مصنوعی از این هورمونها ساخته اند که با یک بار بو کردن انسان عاشق میشود خسیس بودنش را کنار میگذارد به نیازمندان کمک میکند و تمامی عواطف انسانی اش به یک باره تغییر میکند.

بیشتر خواستید مطالعه کنید در اینترنت درباره هورمونهای مغزی مانند اکسی توسین مطالعه کنید مطالب خوبی وجود دارد.

موفق باشید.

هورمون عملکرد تاخیری داره و مدتی طول میکشه تا تاثیر بذاره ولی این اعصاب هستن که سریع و در همان آن عکس العمل نشون میدن و تاثیر اعصاب مهمتر از هورمونه گرچه تاثیر هورمون در زمان طولانی تری اتفاق میفته
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام مهندس :smile:
سوال دوستمون در مورد ساختن یک انسان کاملا بیولوژیکی با استفاده از مهندسی بافت هست
این که شما میفرمایید همون پروژه ساخت انسان بیونیکی هست که کاملا مکانیکیه و کل کشورها در سراسر جهان دارن در این زمینه کار میکنن و هر کدوم ساخت بخشی از بدن این انسان بیونیکی رو بر عهده دارن
درمورد مغز هم باید بگم بله تونستن یه سلول عصبی رو بسازن ولی هنوز نتونستن یه بافت عصبی که عملکرد مناسبی داشته باشه رو بسازن یعنی نتونستن به درستی سیناپس ها رو شبیه سازی کنن و اینکه بر فرض محال بتونن این کار رو هم بکنن هیچ وقت و 1000 سال دیگه هم نخواهند توانست این سلول عصبی رو به ارگانی به پیچیدگی مغز با تمام کاراییهای اون تعمیم بدن!

من فرایندی را ابداع کرده ام که با چاپ سه بعدی سلولهای بنیادی میتوان این کار را انجام داد داره توی نشریات بین المللی منتشر میشه به زودی خواهید توانست مطالعه کنید. :)

طبق این فرایند عین مغز شما و با همان ژنهای شما میتوان موجودی چه از نظر ژنتیکی و باطنی و چه از نظر ظاهری کپی بیولوژیکی از شما خواهد بود
البته این فعلا در حد نظریه هست ولی زیر ساختهای ان در دانشگاههای آمریکا و اروپا آزمایش شده و جواب نسبی کمی گرفته اند احتمالا بیست سال زمان نیاز است تا این فرایند تکمیل شده و بتوان سلولهای بنیادی را به نوعی پرورش و رشد داد که موجودی عین شما را به همان روش که شما و ایشون منظورشان است بسازند.

اگر در طول بیست سال آینده این فناوری تکمیل بشه ان وقت همان طور که شما نرم افزار را کپی میکنید میتوانید خودتان را هر چقدر بخواهید کپی کنید و گوشه کنار کره زمین زندگی کنید. :)

به موضوع تاپیک مربوط نمیشه بنابر این زیاد توضیح ندادم. :smile:
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
بسیار عالی...

برهان علیت مطرح شده بود که تناقضات رو برطرف کنه ولی خودش گرفتار یه تناقض بزرگ شد.
ما اگر بپذیریم که علیت جهانشمول هست یعنی هیچ چیزی نمی تونه بدون علت باشه و اگر غیر از این باشد قانون علیت زیرسوال میره.
علت خدا چیه؟و اگر خدا علت نداشته باشه که علیت جهان شمول نمیشه.یعنی چیز یا چیزهایی ممکنه وجود داشته باشه که علت ندارن؟

دیوید هیوم میگه که اگر زمان با جهان آغاز شده باشه جهان نمی تونه معلول باشه چون قبل از اون هیچ هیچ زمان پیش تری نیست که علت بتونه در اون رخ بده .
حتی اگرقبل تر از اون زمانی هم بوده باشه و تمام کنش های خدا بی زمان باشه، شرط تقدم زمانی وجود علت رو نفی میکنه.

و یه سوال از شما: چطور معتقدید خدا می تونه بدون علت باشه ولی جهان نمی تونه بدون علت پدید اومده باشه ؟


ببخشید من اشتباه گفتم قانونش رو:(از یکی درستش رو پرسیدم)

"هر معلولی نیاز به علت دارد"

بزار بیشتر توضیح بدم:

چیزها 2 جورند: یا "علت"اند یا "معلول".
حتما سلسله معلولها باید به یک علت العلل(علتی که خودش معلول نیست) ختم بشه. وگرنه یا "تسلسل" میشه یا "دور"؛ که هر دو محالند.

حالا که چیزها 2 جورند، پس هر چیزی علت نمیخاد. بلکه هر معلولی علت میخاد!

حالا که علت العلل خودش معلول نیست، پس چرا باید دنبال علتش بگردیم؟!

پ.ن: به این میگن بحث منطقی، بدون توهین.
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من فرایندی را ابداع کرده ام که با چاپ سه بعدی سلولهای بنیادی میتوان این کار را انجام داد داره توی نشریات بین المللی منتشر میشه به زودی خواهید توانست مطالعه کنید. :)

طبق این فرایند عین مغز شما و با همان ژنهای شما میتوان موجودی چه از نظر ژنتیکی و باطنی و چه از نظر ظاهری کپی بیولوژیکی از شما خواهد بود
البته این فعلا در حد نظریه هست ولی زیر ساختهای ان در دانشگاههای آمریکا و اروپا آزمایش شده و جواب نسبی کمی گرفته اند احتمالا بیست سال زمان نیاز است تا این فرایند تکمیل شده و بتوان سلولهای بنیادی را به نوعی پرورش و رشد داد که موجودی عین شما را به همان روش که شما و ایشون منظورشان است بسازند.

اگر در طول بیست سال آینده این فناوری تکمیل بشه ان وقت همان طور که شما نرم افزار را کپی میکنید میتوانید خودتان را هر چقدر بخواهید کپی کنید و گوشه کنار کره زمین زندگی کنید. :)

به موضوع تاپیک مربوط نمیشه بنابر این زیاد توضیح ندادم. :smile:

جدی؟؟؟ خوشحال میشم وقتی منتشر شد مطالعه ش کنم :smile:
البته نظریه ها و فرضیه های زیادی در این زمینه هست که فاصله شون تا عملی شدن خیلی زیاده :smile: اگر این طور نبود مطمئنا دانشمندان و مخترعان سراسر جهان بیکار نمی نشستن!!
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
ببخشید من اشتباه گفتم قانونش رو:(از یکی درستش رو پرسیدم)

"هر معلولی نیاز به علت دارد"

بزار بیشتر توضیح بدم:

چیزها 2 جورند: یا "علت"اند یا "معلول".
حتما سلسله معلولها باید به یک علت العلل(علتی که خودش معلول نیست) ختم بشه. وگرنه یا "تسلسل" میشه یا "دور"؛ که هر دو محالند.

حالا که چیزها 2 جورند، پس هر چیزی علت نمیخاد. بلکه هر معلولی علت میخاد!

حالا که علت العلل خودش معلول نیست، پس چرا باید دنبال علتش بگردیم؟!

پ.ن: به این میگن بحث منطقی، بدون توهین.
خب همین دیگه گفتم جهان نمی تونه معلول باشه (به دلیل تقدم زمانی)پس چه جوری میشه گفت خدا علت جهانِ؟
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جدی؟؟؟ خوشحال میشم وقتی منتشر شد مطالعه ش کنم :smile:
البته نظریه ها و فرضیه های زیادی در این زمینه هست که فاصله شون تا عملی شدن خیلی زیاده :smile: اگر این طور نبود مطمئنا دانشمندان و مخترعان سراسر جهان بیکار نمی نشستن!!


عکسهای زیر چاپ سه بعدی گوش و کلیه مصنوعی از سلولهای بنیادی است که در ماههای اخیر در دانشگاههای آمریکائی انجام شده

البته اینها تحقیقاتی هستند و تا مرحله دقت و کیفیت و عین عضو بدن شدن فاصله زیادی هست
سلولهای عصبی و مغزی طبق معمول فعلا در مرحله تئوری هستند وقتی پیشرفتهای کافی در زمینه اعضای عادی انجام شد بعد از ان وارد ساخت مغز و سلولهای عصبی خواهند شد.


از سایر دوستان بابت طرح مباحث بی ربط به تاپیک عذر میخوام ولی اینها نشان میده که خود انسان میتواند نماینده خداوند روی زمین بعنوان خالق خودش باشد.






 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میشه با ذکر منبع اسم اون حیوان ومکانیزم بازسازیشو بگین؟ :smile:
هورمون عملکرد تاخیری داره و مدتی طول میکشه تا تاثیر بذاره ولی این اعصاب هستن که سریع و در همان آن عکس العمل نشون میدن و تاثیر اعصاب مهمتر از هورمونه گرچه تاثیر هورمون در زمان طولانی تری اتفاق میفته


اینم منبع:

http://mind.arman.ac.ir/forum/index.php/topic,1420.0.html

:smile:
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
سلام


چون من و شما زبان همدیگر را بهتر میفهمیم خواستم چند جمله ای جدی خدمت تان بنویسم

خواستم در مورد دلیلتون برای اثبات خدا عرض کنم که این دلیل درست نیست

فیزیک ثابت کرده که کل خلقت به صورت تصادفی به وجود آمده است و نظریه های تصادفی در ریاضیات که کاربرد زیادی در کامپیوتر که رشته شما هم هست داره

به نظر من باید نه برای اثبات خدا برای دیگران بلکه اثبات خدا برای اطمینان قلبی خودمان کمی بیشتر روی این بحث وقت بگذاریم.

ابراهیم پیامبر به خدا گفت که میخواهم بدانم چگونه مردگان را زنده میکنی و خداوند سوال کرد ایا شک داری ؟ ابراهیم گفت نه ایمان دارم ولی برای اطمینان قلبی ام میخواهم بدانم.

و خداوند گفت تا پرنده ها را قطعه قطعه کن بالای کوه ها بگذار و صدایشان کن تا گرد هم جمع شده و به هم چسبیده و زنده شوند.


ما نمیتوانیم بگوئیم از ابراهیم خلیل جد پیامبر اسلام که مقام امامت و عصمت داشته بالاتریم

از طرف تقلید احکام یکی از اصول اولیه دین ما است و شما به هر مرجعی تقلید کنید باید کتاب رساله احکام شرعی اش را نزد خود داشته باشید
در اولین مسائلی که در این کتاب آمده است اگر خوب دقت کنید درباره اصول دین نوشته که تقلید در اصول دین حرام است

لذا ما باید اصول دین مان را بدون تقلید با تحقیق و تفحص و جستجو و تامل در ایات خداوند در زمین و اسمان پیدا کنیم.

در اینکه زمانی گفته میشود برعات علیت و برهان نظم اینها با علم روز همه رد شده برهان علیت همان برهانی است که با آن نظریه داروین اثبات شده که علت وجود انسان مربوط به علت وجود موجوداتی است که انسان از آن بر اثر جهش ژنتیکی خلق شده

برهان نظم هم بر اساس نظریه های تصادفی در ریاضیات و فیزیک کلا رد گردیده است.

حتی اینشتین به این مسائل از جمله نظریه عدم قطعیت شرودینگر اعتراض کرد و گفت که خداوند تاس نمی اندازد (یعنی خداوند هر کاری را بر اثر نظم و علتی انجام میدهد)

اما اعتراض اینشتین نتوانست به نتیجه برسه و نظریه عدم قطعیت تثبیت شد

استیفن هاوکینگ فیزیکدان معاصر نیز آمد و خدائی که ادیان تعریف کرده اند را به طور کل زیر سوال برد.

اکثر رهبران ادیان از این حرفها بر آشفته شدند! و عصبانی که چرا هاوکینگ خداوند را زیر سوال برده است!

ولی به نظر من اینها برای ما که مسلمان هستیم بسیار خوب است زیرا که تعاریف نابی که در اسلام از خداوند هست را بهتر میتوانیم تبیین کنیم و خدائی که در جملات ناب و دست نخورده و تحریف نشده اسلامی هست که بسیار با تعاریف من در آوردی از خدا هست تفاوت دارد.

وهابیت میگوید که خدا در گوشه ای نشسته و ریش و سبیل دارد.
یهود و مسیحیت و بودائی و غیره هر کدام تعریفی ساختگی از خداوند دارند.
تعریفی که در شیعه از خداوند شده کاملتر و به تعاریف هاوکینگ و تعاریف علوم نوین نزدیکتر و شبیه تر هست.

اگر خوب سخنان هاوکینگ را مطالعه کنید او به طور کلی درباره خداوند نظر قطعی نداده بلکه گفته که خدائی که میگویند توهمی و ساختگی است.

اما تعریف خدائی که اسلام ناب و شیعه تحریف نشده به آن باور دارد همان خدائی است که هاوکینگ سالها است به آن باور دارد و با بیماری اش به کمک خداوند مبارزه کرده و تاکنون زنده مانده است.

آری خداوند هست و علم ان را ثابت کرده و وجود او را توصیف کرده است ولی متاسفانه این خداوند راستین هیچ ربطی به فیلسوفان اسلامی ندارد بلکه خدای راستین را میتوان فقط در لابلای آیات
قران و احادیث امامان پیدا کرد که او خدائی است یگانه و همه جا هست و از رگ کردن به ما نزدیک تر است هر ذره ای او را تسبیح میکند و هر برگی از دست می افتد خداوند آن را میداند
یعنی که خداوند در تمامی ذرات خلقت حضور درد

همان طوری که تک تک سلولهای بدن شما جداگانه زندگی مخصوص خود را دارند و همه با هم بدن شما را تشکیل میدهند یکی برتر در قالب سلول مغز شما و دیگری پائین تر در قالب سلول نوک انگشتان پاهای شما!

ما و تمامی خلقت نیز سلولهای خداوند هستیم که آگاهی و درک و شعور خود را از خداوند امانت گرفته ایم

همان طوری که یک کامپیوتر سیستم عامل دارد و نرم افزارش هوش مصنوعی دارد که با آن الگوریتم و هوش مصنوعی میتواند بفهمد و پردازش کند
خداوند نیز همان هوش و آگاهی است که تمامی پردازشهای خلقت از او سرچشمه میگیرند.

منتهی این خدا را نمیتوان با جملات منطقی و فلسفی توصیف کرد بلکه باید شهودی خدا را دید

همان طور که شما برای وجود خودتان نیاز به اثبات ندارید و به صورت شهودی میتوانید وجود خودتان را ببینید و اثبات کنید
وجود خداوند نیز اینگونه است زیرا که خداوند وقتی از رگ گردن به ما نزدیک تر است یعنی خداوند و ما قابل تفکیک نیستیم و یکی هستیم
وقتی ما به وجود خودمان یقین داریم باید بتوانیم وجود خداوند را نیز بعنوان بخشی از وجود خودمان شهودی درک کرده و به یقین برسیم

با توضیح و توصیف خداوند نمیتوان به درک و شناخت خداوند رسید

هیچ پیامبری چه موسی و چه عیسی و چه پیامبر اسلام و بودا و همه انها که به اشراق رسیده اند کسی به آنها خداوند را یاد نداده است بلکه آنها یا مانند موسی در طور سینا در سکوت به مراقبه نشسته اند یا مانند عیسی در صحرا چله گرفته اند یا مانند محمد (ص) در غار حراء خلوت گزیده اند یا مانند بودا 9 سال در جنگل به مراقبه نشسته اند تا خدا را پیدا کنند.

امید وارم توضیحاتم تا حدی روشن باشد. ولی نباید انتظار داشته باشید که با خواندن اینها کاملا متوجه بشوید بلکه باید روی آنها مراقبه کنید. وقتی گفته اند یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است یعنی یک ساعت مراقبه و تفکر بهتر از هفتاد سال نماز شب خواندن است.

نه فیزیک ثابت نکرده. بلکه بعدی از ابعاد جهان رو تونسته کشف کنه که این تصادفی بودن هم به خاطر این هنوز مبهم هست که اول راهه.همون کوانتوم و نظریه ریسمان ها و...
مثلا آیا فیزیک نیوتن اشتباهه؟ نه ! ولی وقتی که انشتین نظریه نسبیت رو مطرح کرد، همه فهمیدن که قوانین نیوتن اصلا در ابعاد بسیار بزرگ جواب نمیده.
کوانتوم و تصادفی بودن هم همینه؛ ممکنه بعضی جاها جواب بده ولی همه نه(البته فعلا).(زیاد واردش نشیم بهتره چون نه من مغز فیزیکم نه اینجا جاش هست)

نظریه داروین هم که کلا رد شده ....
خیلی از دانشمندان ردش کردن. اصلا علمی نیست. فقط از دیدن چندتا حیوان شبیه هم، نتیجه گرفته! درحالی که نتیجه گرفتن، از یه سری تصاویر که علمی بودن رو ثابت نمیکنه.

اعتراض انشتین به عنوان یه فیزیک دان، به فرمول ریاضی و فیزیکی، بنظرت عجیب نیست؟ یعنی اگه فرمول درست باشه چرا انشتین درحال تلاش برای رد کردنش بوده؟و....

درضمن علم کجا خدارو ثابت کرده؟بر اساس همین علم هست که همجنس گرایی رو رسما قانونیش کردن. توی کدوم دین تایید شده.
درضمن این که میگی باید مراقبه کرد رو نمیفهمم یعنی چی؟ مراقبه توی یوگا یا مراقبه توی عرفان و سیر و سلوک

پ.ن : دقت کن داریم ناجور از بحث خارج میشیم. ازین به بعد هم اینقدر زیاد ننویس. نمیشه جمع و جورش کرد.
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
نه فیزیک ثابت نکرده. بلکه بعدی از ابعاد جهان رو تونسته کشف کنه که این تصادفی بودن هم به خاطر این هنوز مبهم هست که اول راهه.همون کوانتوم و نظریه ریسمان ها و...
مثلا آیا فیزیک نیوتن اشتباهه؟ نه ! ولی وقتی که انشتین نظریه نسبیت رو مطرح کرد، همه فهمیدن که قوانین نیوتن اصلا در ابعاد بسیار بزرگ جواب نمیده.
کوانتوم و تصادفی بودن هم همینه؛ ممکنه بعضی جاها جواب بده ولی همه نه(البته فعلا).(زیاد واردش نشیم بهتره چون نه من مغز فیزیکم نه اینجا جاش هست)

نظریه داروین هم که کلا رد شده ....
خیلی از دانشمندان ردش کردن. اصلا علمی نیست. فقط از دیدن چندتا حیوان شبیه هم، نتیجه گرفته! درحالی که نتیجه گرفتن، از یه سری تصاویر که علمی بودن رو ثابت نمیکنه.

اعتراض انشتین به عنوان یه فیزیک دان، به فرمول ریاضی و فیزیکی، بنظرت عجیب نیست؟ یعنی اگه فرمول درست باشه چرا انشتین درحال تلاش برای رد کردنش بوده؟و....

درضمن علم کجا خدارو ثابت کرده؟بر اساس همین علم هست که همجنس گرایی رو رسما قانونیش کردن. توی کدوم دین تایید شده.
درضمن این که میگی باید مراقبه کرد رو نمیفهمم یعنی چی؟ مراقبه توی یوگا یا مراقبه توی عرفان و سیر و سلوک

پ.ن : دقت کن داریم ناجور از بحث خارج میشیم. ازین به بعد هم اینقدر زیاد ننویس. نمیشه جمع و جورش کرد.
جناب شهریاری نظریه فرگشت رو کی رد کرده؟!
و نظریه جایگزین فرگشت چی بوده؟!
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه فیزیک ثابت نکرده. بلکه بعدی از ابعاد جهان رو تونسته کشف کنه که این تصادفی بودن هم به خاطر این هنوز مبهم هست که اول راهه.همون کوانتوم و نظریه ریسمان ها و...
مثلا آیا فیزیک نیوتن اشتباهه؟ نه ! ولی وقتی که انشتین نظریه نسبیت رو مطرح کرد، همه فهمیدن که قوانین نیوتن اصلا در ابعاد بسیار بزرگ جواب نمیده.
کوانتوم و تصادفی بودن هم همینه؛ ممکنه بعضی جاها جواب بده ولی همه نه(البته فعلا).(زیاد واردش نشیم بهتره چون نه من مغز فیزیکم نه اینجا جاش هست)

نظریه داروین هم که کلا رد شده ....
خیلی از دانشمندان ردش کردن. اصلا علمی نیست. فقط از دیدن چندتا حیوان شبیه هم، نتیجه گرفته! درحالی که نتیجه گرفتن، از یه سری تصاویر که علمی بودن رو ثابت نمیکنه.

اعتراض انشتین به عنوان یه فیزیک دان، به فرمول ریاضی و فیزیکی، بنظرت عجیب نیست؟ یعنی اگه فرمول درست باشه چرا انشتین درحال تلاش برای رد کردنش بوده؟و....

درضمن علم کجا خدارو ثابت کرده؟بر اساس همین علم هست که همجنس گرایی رو رسما قانونیش کردن. توی کدوم دین تایید شده.
درضمن این که میگی باید مراقبه کرد رو نمیفهمم یعنی چی؟ مراقبه توی یوگا یا مراقبه توی عرفان و سیر و سلوک

پ.ن : دقت کن داریم ناجور از بحث خارج میشیم. ازین به بعد هم اینقدر زیاد ننویس. نمیشه جمع و جورش کرد.



1- علم خدا رو ثابت کرده و من کلی بحث کردم اما به قول شما اینجا جاش نیست پس میگذریم بهتره شما با همین انارشیست بحثیدن فرمائید. :smile:


2- باید مراقبه کرد : رجوع کنید به مراقبه های سید علی قاضی از اساتید امام خمینی که شاهدان عینی که الان توی قم هستند میگویند گاهی اوقات ایشان چند شبانه روز بدون حرکت مراقبه میکرده! فرقی نمیکنه اول بروید معنی مراقبه را مطالعه کنید بعد توی تاپیک دیگری بحثین میکنیم چون اینجا جای تعریف و توصیف مراقبه نیست. مراقبه مراقبه است چه یوگا و چه عرفان و چه سیر و سلوک در هر حال مکانیزمش یکی هست باورها و اعتقادات انسان ربطی به مراقبه نداره مهم اینه که حضوری بنام خداوند در لحظه حال و در حضور خداوند درک بشه تا انسان به اشراق برسه
حالا با نماز خواندن یا راه رفتن یا هر ابزار دیگری

پ.ن: دستور شما اطاعت میشه جناب سرهنگ :biggrin: به قول مهران مدیری دقت میکنیم ! :D من فکر کردم ما زبان همدیگر را میفهمیم مثل اینکه من اشتباه کردم ما زبان همدیگر را نمیفهمیم :redface:
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
1- علم خدا رو ثابت کرده و من کلی بحث کردم اما به قول شما اینجا جاش نیست پس میگذریم بهتره شما با همین انارشیست بحثیدن فرمائید. :smile:


2- باید مراقبه کرد : رجوع کنید به مراقبه های سید علی قاضی از اساتید امام خمینی که شاهدان عینی که الان توی قم هستند میگویند گاهی اوقات ایشان چند شبانه روز بدون حرکت مراقبه میکرده! فرقی نمیکنه اول بروید معنی مراقبه را مطالعه کنید بعد توی تاپیک دیگری بحثین میکنیم چون اینجا جای تعریف و توصیف مراقبه نیست. مراقبه مراقبه است چه یوگا و چه عرفان و چه سیر و سلوک در هر حال مکانیزمش یکی هست باورها و اعتقادات انسان ربطی به مراقبه نداره مهم اینه که حضوری بنام خداوند در لحظه حال و در حضور خداوند درک بشه تا انسان به اشراق برسه
حالا با نماز خواندن یا راه رفتن یا هر ابزار دیگری

پ.ن: دستور شما اطاعت میشه جناب سرهنگ :biggrin: به قول مهران مدیری دقت میکنیم ! :D من فکر کردم ما زبان همدیگر را میفهمیم مثل اینکه من اشتباه کردم ما زبان همدیگر را نمیفهمیم :redface:


عجب!
یه چیزی میگی بعد باید ولش کنیم. فقط اینو بگم که مراقبه با اون چیزی که شما میگی فرق داره.
باش ادامه نمیدم ولی میشه بگید از کجا به این نتیجه رسیدی که زبون هم رو نمیفهمیم؟
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
خب همین دیگه گفتم جهان نمی تونه معلول باشه (به دلیل تقدم زمانی)پس چه جوری میشه گفت خدا علت جهانِ؟

نه ببینین موجودات بر دو نوعند: حادث و قدیم
حالا دو جور قدیم داریم:
1- قدیم زمانی (یعنی چیزی که از وقتی که زمان بوده، وجود داشته) بله جهان ما قدیم زمانی هست.
2- قدیم ذاتی (یعنی چیزیکه ذاتا علت نمیخاد( در مقابلش حادث ذاتی))

حالا اگر چیزی از ابتدای زمان بوده معنیش این نیست که علتم نمیخاد(ممکنه خدا در همان لحظه خلق زمان، 1000 چیز دیگرم خلق کنه! همشون میشن بی نیاز از علت؟)
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
نه ببینین موجودات بر دو نوعند: حادث و قدیم
حالا دو جور قدیم داریم:
1- قدیم زمانی (یعنی چیزی که از وقتی که زمان بوده، وجود داشته) بله جهان ما قدیم زمانی هست.
2- قدیم ذاتی (یعنی چیزیکه ذاتا علت نمیخاد( در مقابلش حادث ذاتی))

حالا اگر چیزی از ابتدای زمان بوده معنیش این نیست که علتم نمیخاد(ممکنه خدا در همان لحظه خلق زمان، 1000 چیز دیگرم خلق کنه! همشون میشن بی نیاز از علت؟)
خب وقتی زمان پیش تری نبوده چه جوری میتونه علت رخ داده باشه؟
کاری به لحظه خلق نداشته باشید قبل از اون که زمان نبوده چی؟
وقتی میگیم زمان و فضا با هم به وجود اومدن دیگه بحث راجع به هرچیزی قبل از اون غلطِ .چون این معنی و مفهوم «پیش» بدون در نظر گرفتن زمان بی معنی میشه
 
آخرین ویرایش:

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پ.ن : دقت کن داریم ناجور از بحث خارج میشیم. ازین به بعد هم اینقدر زیاد ننویس. نمیشه جمع و جورش کرد.


باش ادامه نمیدم ولی میشه بگید از کجا به این نتیجه رسیدی که زبون هم رو نمیفهمیم؟

از لحن دستوری ات که کم بنویسم زیاد بنویسم زیاد خوشم نیامد! خیلیها به من پیام داده اند که کم بنویسم
ولی من نه برای شما مینویسم نه برای مخالفین خدا!
من برای خودم مینویسم
هر بار که مینویسم چند بار مرور میکنم و بعد پست میکنم
بعد از پست کردن دوباره مرور میکنم و نیاز بشه اصلاح میکنم
انقدر کلمات و جملات را نشخوار میکنم تا در مغز خودم درست سرجای خودش قرار بگیره و خودم بیشتر و بهتر بفهمم این جملاتی که وارد مغزم شده یعنی چی!
در اصل من دارم اینجا درس میخونم!

وقتی نوشته هایم با عکس العمل کاربران مواجه میشوند تشخیص میدهم که کجای حرفهایم ایراد داشته و می آیم ایرادهایش را رفع میکنم

وقتی کلام کاملا سنجیده و پخته شد و هم خودم و هم انعکاس نظر دیگران دریافت شد مطالب را کپی میکنم توی کامپیوترم در جمع شان بکنم از آنها کتاب یا مقاله ای بنویسم.

من از نوزده سالگی بیست ساله روی اینترنت هستم زمانی که خیلی از شماها در حال شیر خوردن بودید! و این فرایندها را یاد گرفته ام و اهمیتی ندارد که شما چه نظری دارید.

و از اینکه شما برای من تعیین تکلیف کنید که کم بنویسم زیاد بنویسم برام جالب نبود!



عجب!
فقط اینو بگم که مراقبه با اون چیزی که شما میگی فرق داره.

:D باشه هر چی شما بگی من از مراقبه هیچی نمیدونم! من که دوره های بین المللی مراقبه و انرژی درمانی و کتابخانه تخصصی درباره این مسائل دارم و تمامی انواع مراقبه های مکاتب جهان را تمرین کرده ام از سید علی قاضی و یا رهبر بودائیان دالائی لاما بهتر میتوانم مراقبه کنم حد اقل هزار صفحه مطلب درباره مراقبه نوشته ام! هیچی نمیدانم و فرقشان را نمیدانم ادعائی هم البته ندارم لابد شما بهتر میدانید. من بیسواد و هیچی ندان باشم بهتر از ان است که وسط معرکه بیایم و برای اثبات خودم ادعائی بکنم.

موفق باشید.
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عکسهای زیر چاپ سه بعدی گوش و کلیه مصنوعی از سلولهای بنیادی است که در ماههای اخیر در دانشگاههای آمریکائی انجام شده

البته اینها تحقیقاتی هستند و تا مرحله دقت و کیفیت و عین عضو بدن شدن فاصله زیادی هست
سلولهای عصبی و مغزی طبق معمول فعلا در مرحله تئوری هستند وقتی پیشرفتهای کافی در زمینه اعضای عادی انجام شد بعد از ان وارد ساخت مغز و سلولهای عصبی خواهند شد.


از سایر دوستان بابت طرح مباحث بی ربط به تاپیک عذر میخوام ولی اینها نشان میده که خود انسان میتواند نماینده خداوند روی زمین بعنوان خالق خودش باشد.






:surprised:
خب منم یه ساعته دارم همینو میگم دیگه!!! که در مورد اعصاب و مغز هنوز کاری نشده!!!
لطفا اسپم نکنید دوست عزیز اگه مطلب مفیدی دارید بگذارید که بچه ها استفاده کنن
خودتون کامل خوندینش؟ آخه با ادعاتون تناقض داره! :surprised:
"در صورتى كه يك عضو حركتى به هنگام قطع شدن، عصب خود را از دست دهد ديگر در آن عضو فرآيند ترميم صورت نخواهد گرفت. اعصاب، مسئول آزاد شدن فاكتورهاى رشد يا عناصر شيميايى مورد نياز براى فرآيند ترميم هستند." :surprised:
 

olel_albab

مدیر تالار ریاضی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
معنی خلق با ساختن (صنع) اشتباه گرفته شده توی پست های اخیر;)
 

olel_albab

مدیر تالار ریاضی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خب وقتی زمان پیش تری نبوده چه جوری میتونه علت رخ داده باشه؟
کاری به لحظه خلق نداشته باشید قبل از اون که زمان نبوده چی؟
وقتی میگیم زمان و فضا با هم به وجود اومدن دیگه بحث راجع به هرچیزی قبل از اون غلطِ .چون این معنی و مفهوم «پیش» بدون در نظر گرفتن زمان بی معنی میشه
در فلسفه منظور از این پیش تقدم زمانی نیست، تقدم رتبه ای در قوس هست
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معنی خلق با ساختن (صنع) اشتباه گرفته شده توی پست های اخیر;)

جناب هایزنبرگ بله حق با شماست من برای سادگی کلام اکثرا سعی میکنم خلق را با صنع یا ساختن یکی فرض کنم
چون اینجا بحث خیلی تخصصی و یادگیری نیست و موضوع کل کل کردنه خیلی توی کلمات دقت نمیکنیم :)

با کمی تقریب میشه خلق را با صنع یکی گرفت

در خلق ابداع و نو آوری هست ولی در صنع کپی برداری و مهندسی ;)

تنها خالق خداست که بدون هیچ ایده ای خلق کرد

ولی انسان با اینکه با ابداعات و اختراعات با کمی تخفیف بتوان گفت خلق میکند ولی در اصل از روی نمونه ها صنع میکند مثلا هواپیما را اختراع کرده ولی اگر پرنده نبود نمیتوانست هواپیما بسازد.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا