در تهران به مرز قطعي گاز رسيده ‌بوديم -- معاون وزير نفت چالش‌هاي روزهاي پرفشار زمستان 92 را بازگو مي كند

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معاون وزير نفت چالش‌هاي روزهاي پرفشار زمستان 92 را بازگو مي كند

در تهران به مرز قطعي گاز رسيده ‌بوديم




هر ساله با شروع زمستان و شروع موج سرما كه با بارش برف و باران شروع مي‌شود چشم‌ها به شعله‌هاي بخاري‌هاي خانگي دوخته مي‌شود تا مشخص شود چه زماني فشار گاز خروجي از لوله‌ها كم شده است. امري كه در سرماي زمستان 86 موجب قطع گاز برخي استان‌هاي شمال غربي ايران و حتي گاز خانگي برخي مناطق كلانشهرها شد. زمستان گذشته اين امر به گونه‌يي ديگر خود را نشان داد. در شرايطي كه به نظر نمي‌رسيد زمستان بخواهد خود را نشان دهد شهرهاي شمالي كشور كه هيچگاه سرماي برف 3-2 متري را نديده بودند به يكباره زمستان ديگري را مشاهده كردند. اين خبر همان‌طور كه شمالي‌ها را نگران كرده بود اين بيم را نيز ايجاد كرد كه اين موج سرما مي‌تواند به جاي برخي استان‌ها، كل كشور را در افت شديد فشار گاز يا حتي قطعي گاز فرو برد. تداوم اين شرايط و حركت اين موج به سوي ديگر استان‌ها هرچند بيم قطع يا حتي افت فشار گاز را بيشتر مي‌كرد اما در نهايت با همكاري‌ها و هماهنگي‌هاي مجموعه شركت ملي گاز، اين امر كه بنا به گفته بسياري از مديران گازي كشور بيشتر شبيه بحران بود به خوبي مديريت شد. اين امرخود دليلي بود تا پاي صحبت حميدرضا عراقي، معاون وزير نفت در امور گاز و مديرعامل شركت ملي گاز بنشينيم تا بيشتر درخصوص آنچه در شركت ملي گاز و گذر از بحران زمستان گذشت با خبر شويم.


خط قرمزها خانه مردم بود و نبايد گاز خانگي قطع مي‌شد بنابراين در اين يك ماه تقريبا گاز خيلي از جاها را محدود و براساس برنامه حركت كرديم، كتابچه‌هاي اولويت‌هاي قطع گاز را تدوين كرديم. بر اين اساس نيروگاه‌ها و سيماني‌ها در درجه اول قرار گرفتند و بعد صنايع ديگر و بعد صنايع كوچك در اولويت‌بندي قرار گرفتند و به هيچ‌وجه در اين يك ماه قطع گاز منازل را نداشتيم






آقاي مهندس اجازه بدهيد بحث را از ميزان توليد و مصرف گاز شروع كنيم، مي‌فرماييد در حال حاضر در اين مقوله‌ها در چه شرايطي قرار داريم؟


شما مي‌دانيد در چند سال گذشته چيزي به توليد گاز اضافه نشد. چند پروژه به اين منظور تعريف شده ولي هيچ كدام هنوز به مرحله توليد نرسيده است. عملا در شركت ملي گاز و شركت ملي نفت توليد و مصرف بايد يك توسعه پايدار داشته باشد يعني ما همزمان با اينكه شبكه توزيع و انتقال را به وجود مي‌آوريم توسعه شهري و روستايي را هم توسعه مي‌دهيم.

اما به دلايل مختلف هم توليد توسعه پيدا نكرد در چند سال گذشته و هم اينكه خط انتقالي كه بايد اين توليد را منتقل كند توسعه نيافته است در عوض شهرها و روستاها به دليل سادگي اجرا، داراي متولي است و پشت سر آنها كساني مثل نمايندگان مجلس، استانداران و فرمانداران هستند، مردم و نياز و عطشي كه براي گاز طبيعي وجود دارد يا صنايعي كه احتياج به گاز دارند طي اين سال‌ها بدون اينكه شبكه توزيع يا ميزان توليد افزايش يابد رشد كرده‌اند. هنگامي كه اين مباحث را بر‌اساس آمار مرور كنيد متوجه مي‌شويد كه در عين حالي كه توسعه توليد نداشته‌ايم كاملا ملموس است كه در اين سال‌ها توسعه مصرف داشته‌ايم يعني هيچ اتفاقي براي توليد نيفتاده الا اينكه مصرف افزايش يافته است.

يعني نه قيمت گاز تاثيري داشته است نه از نظر تكنولوژي كشور رشد كرده و نه اصلا فضاي كشور در جهت صرفه‌جويي انرژي و ذخيره‌سازي انرژي گام برداشته است.

متاسفانه از نظر فرهنگي هم افتخار مي‌كنيم كه زياد مصرف مي‌كنيم حتي مي‌توان گفت براي برخي اين امر شعار شده كه «مصرف زياد حق مسلم ما است» (با خنده) گويا در بين ما ايراني‌ها اين افتخار است كه به قدري خانه را گرم كنيم كه مهمان حس كند ما آدم خسيسي نيستيم كه البته اين تفكر ناشي از ارزان بودن قيمت گاز نيز هست.

به اين جهت از يك سو مصرف به مقدار زيادي افزايش يافته است و از سوي ديگر توليد توسعه نيافته است كه اين مي‌تواند يكي از نكات قابل اهميت در بحث توليد و مصرف كشور باشد. مطلب ديگر اين است كه در سال جاري نسبت به زمستان‌هاي سال قبل با ويژگي عجيبي مواجه بوديم.



منظورتان سرماي ويژه سال 92 است؟

بله، ببينيد طبق آمار موجود از 10 آذرماه سال 92 تا 15 دي‌ماه سال 92 دقيقا به مدت يك ماه سه عامل سرما داشتيم كه يكي گستردگي سرما در سطح كشور بود. در نظر بگيريد در سال 92 ما در كوير و در شهرستان‌هاي كرمان، در زاهدان و شيراز شاهد سرماي شديد بوديم كه نشان از گستردگي سرما داشت. نكته بعدي عمق سرماي شديد بود و در خيلي از مناطق سرمايي بين 13 تا 18 درجه سانتيگراد تجربه شد.

نكته بعدي يا عامل بعدي طولاني‌ بودن مدت سرما در سال 92 بود كه موجب شد ميزان مصرف گاز در كل كشور افزايش يابد. به اين جهت ما يك ماه سرماي شديد را در كل كشور تجربه كرديم اما چون خودمان را آماده كرده بوديم، مديريت مصرف گاز را پيش‌بيني كرده بوديم. البته كارشناسي شده بود كه سال 92 سخت‌ترين سال شركت ملي گاز خواهد بود كه علت آن هم نرسيدن گاز فازهاي پارس جنوبي بود. به اين جهت خودمان را براي چنين شرايطي آماده كرده بوديم كه به محض اينكه فضا براي شرايط بحراني ايجاد شد چه اقداماتي را انجام دهيم.



اين اقدامات شامل قطع گاز برخي مناطق و صنايع مثل سال‌هاي گذشته بود؟


يكي از برنامه‌هاي ما در مقابله با سرماي شديد همين است كه بتوانيم در اين موارد مديريت و مشخص كنيم كه چه گزينه‌هايي را با قطع گاز جايگزين كنيم البته يك خط قرمز هم آقاي زنگنه، وزير نفت براي ما تعريف كرده بود كه براي خود ما هم خط قرمز بود و آن اين بود كه گاز خانگي مردم نبايد قطع شود. حالا هرچند ضرر به صنايع مي‌خورد و گاز نيروگاه‌ها را مجبور شديم قطع كنيم حتي پتروشيمي‌ها و سيمان‌ها را قطع كرديم اما چون نوعا خيلي از اينها سوخت دوم داشتند مثل سيمان‌ها و نيروگاه‌ها كه تماما از قبل نسبت به اين امر آماده شده بودند و مازوت يا گازوييل را ذخيره‌سازي كرده بودند قطع گاز تاثيري در توليدشان نداشت. برخي صنعتي‌ها هم مثل فولاد و پتروشيمي مجبورند گاز طبيعي استفاده كنند چراكه گاز خوراك اصلي آنهاست و سوخت جايگزين ندارند و در اين موارد توليد آنها كم يا صفر شد و موجب شد آنها در اين مدت سودي نداشته باشند.

با اين حال خط قرمزها خانه مردم بود و نبايد گاز خانگي قطع مي‌شد بنابراين در اين يك ماه تقريبا گاز خيلي از جاها را محدود و براساس برنامه حركت كرديم، كتابچه‌هاي اولويت‌هاي قطع گاز را تدوين كرديم.



بر اين اساس كدام صنايع در اولويت هستند؟

بر اين اساس نيروگاه‌ها و سيماني‌ها در درجه اول قرار گرفتند و بعد صنايع ديگر و بعد صنايع كوچك در اولويت‌بندي قرار گرفتند و به هيچ‌وجه در اين يك ماه قطع گاز منازل را نداشتيم.

خب اين مديريت با توجه به همان سه عاملي كه در مورد خاص بودن سرماي امسال عرض كردم باعث شد تا مديريت مناسبي در اين بحران داشته باشيم و بتوانيم مصرف گاز كشور را مديريت كنيم. 15 دي‌ماه تا اوايل بهمن‌ماه يا حتي از اواخر دي تا 10 بهمن هوا گرم شد به نحوي كه ما 80 ميليون مترمكعب گاز به نيروگاه‌ها داديم و يواش‌يواش به اين فكر مي‌كرديم كه گاز سيماني‌ها را نيز باز كنيم كه متوجه شديم سرماي شديدي در حال ورود به كشور است. يك هفته قبل از ورود اين سامانه كاملا متوجه بوديم كه چنين سرمايي به كشور مي‌آيد و حتي از هواشناسي خارج كشور و هم داخل كشور استعلام كرديم و متوجه شديم سرماي شديد و بارندگي زيادي را شاهد خواهيم بود اما خود هواشناسي كشور و خود مسوولان هم تصور نمي‌كردند سرما به اين حد و شدت باشد با اين حال آمادگي لازم را داشتيم و پيش‌بيني هم مي‌كرديم كه هوا بسيار سرد شود. براي اين قضيه حتي در شمال يك هفته پيش از سرما و بارندگي برف در مازندران مانور قطع گاز اجرا كرديم.



اين مانور براي آماده‌سازي شركت گاز انجام شد؟

بيشتر براي اين بود كه بدانيم در صورت قطع گاز چه اقداماتي را بايد انجام بدهيم. با اين آمادگي در كل كشور سرما و دماي زير صفر درجه شروع شد ولي در گيلان و مازندران شرايط ويژه‌يي حاكم شد و ما شاهد برف دو الي سه متري بوديم به نحوي كه كل استان درگير اين برف و اكثر راه‌ها بسته و آب قطع شد و چند اتفاق جالب در مازندران افتاد كه به خود من بازمي‌گردد.

يكي اينكه ساعت 11 شب دو يا سه روز بعد از اينكه آب و برق قطع شده بود استاندار مازندران به من زنگ زد و گفت: «ما در جايي هستيم كه عده زيادي از مردم هم هستند و هم دعاگوي گازند و ما فقط اميدمان به گاز است چرا كه با قطع آب و برق، مردم از گاز هم براي گرما استفاده مي‌كنند هم براي روشنايي و هم براي پخت و پز و هم براي آب كردن برف و تهيه آب.

يعني همه زندگي شمالي‌ها شده بود گاز و هم دعا مي‌كردند كه گاز قطع نشود واين بسيار نكته مهمي بود كه خيلي تشكر كردند.

نكته ديگري كه در اين چارچوب در بحران شمال مطرح بود اينكه يكي از نمايندگان مجلس باتوجه به اينكه اين بحران در دهه فجر انجام شد تماس گرفت و گفت: «ما در يك مسجدي هستيم در اوج سرما و برف دو متري همه در مسجد براي شما و كاركنان شركت گاز دعا مي‌كنند» و حتي گوشي خودش را روي بلندگو گذاشت كه مردم داخل مسجد براي سلامتي كاركنان شركت ملي گاز صلوات مي‌فرستادند.

حتي دبير مجمع نمايندگان مازندران به صورت مكتوب از شركت گاز به جهت مديريت اين بحران تشكر كرد. آقاي رييس‌جمهور در صحبت‌هايشان در 22 بهمن از شركت ملي گاز قدرداني كرد و در اين فاصله با اين همه تاسيسات كه ما داريم اعم از ايستگاه‌ها، خطوط انتقال بيش از چندين هزار كيلومتر، شبكه‌هاي شهري، شبكه‌هاي انتقال كه اگر يكي از اينها در اين بحران مشكل پيدا مي‌كرد مي‌توانست فاجعه بيافريند با اين حال هم اين مسائل موجب شد بدون توقف تمام ايستگاه‌ها كار كنند و هم استان‌ها گاز داشته باشند.

البته ما در يك مدت كوتاه دو يا سه روزه گاز تمام جايگاه‌هاي CNG را قطع كرديم يعني هم كاركنان شركت ملي گاز اعم از عملياتي، ‌خط انتقال شهرهاي سردسيري يا گرمسيري، روابط عمومي يا حتي فرماندار و صدا وسيما كمك كردند كه اين اتفاق نيفتد و اين كار خيلي خوبي بود.



علتش همان تجربه مانور بود؟

بله دقيقا، البته در كنار اين امر چيزي كه مهم بود اين بود كه استاندارها هم خيلي حمايت كردند به جاي اينكه استاندار گرمسيري بگويد كه چرا صنايع ما را از گاز محروم كرديد. البته ما قبلا با اين مشكلات و اعتراضات اين‌گونه مواجه بوديم و براي برخي مديران شهرهاي گرمسيري توجيه نبود كه چرا در زمان نياز شهرها‌ي سردسيري بايد گاز آنها قطع شود و گاز يكي از صنايع‌شان بسته مي‌شد سريع اعتراض مي‌كردند كه چرا گاز صنايع ما قطع شده است. نمي‌دانستند كه مناطق سردسير چه وضعيتي دارند ولي در جلسه‌يي كه استانداران در تهران داشتند آقاي زنگنه، وزير نفت در آن جلسه حضور يافتند و شرايط را توضيح دادند و گفتند كه در شرايط سخت بايد همه استان‌ها كمك كنند و به اين جهت همكاري همه استاندارها را در سال جاري داشتيم.



اين قطع گاز صنايع كه متاسفانه هر ساله هم روي داده ضررهايي را به اين صنايع وارد كرده است طي اين جلسات عدد و رقمي از ميزان خسارت وارده به صنايع عنوان شد؟


صنايع دو دسته هستند؛ دسته اول صنايع عمده‌يي هستند كه در زمان قرارداد به آنها مي‌گوييم كه قرارداد ما با آنها 9ماهه است و قيد مي‌كنيم كه ممكن است در زمستان به آنها گاز ندهيم بنابراين آنها بايد مخازن ديگري جز سوخت مورد‌نياز را داشته باشند ولي برخي صنايع هستند كه صنايع كوچك هستند كه بالاي پنج هزار يا زير پنج هزارند، اينها طبيعتا در زمان قطع گاز چون ذخاير جايگزين ندارند سودي نمي‌برند و دچار مشكل مي‌شوند.



معمولا چه مدت زماني را براي قطع گاز در نظر مي‌گيريد؟

اين زمان بيشتر از 10 روز نخواهد شد. اين هماهنگي‌ها در كار صرفه‌جويي خودكار مردم انجام شد تا توانستيم از اين بحران عبور كنيم. خيلي‌ها تماس مي‌گرفتند و اعلام مي‌كردند كه خيلي مصرف در خانواده‌ها محدود شده است. حتي در شهرهاي شمالي كشور باوجود موج سرماي شديد اكثرا در يك اتاق جمع مي‌شدند و از يك بخاري استفاده مي‌كردند كه ناگهان گاز قطع نشود واين نشان مي‌دهد كار بسيج عمومي و كشوري شده است وهمه دست به دست هم داده بودند كه از اين بحران عبور كنيم.



در اين مدت به قطع گاز خانگي هم مشابه آنچه در سال 86 روي داد نيز رسيديد؟


قطعي ثابت ودايم نداشتيم. در تهران به مرز قطعي رسيديم مخصوصا در آن شب‌هاي بحراني، يكي از ايستگاه‌هاي خروجي تهران كه يكي از بزرگ‌ترين خطوط انتقال تهران نيز بود دچار نشستي و موجب شد تا گروهي از همكاران ما در شركت گاز تا صبح عمليات حفاري و نشت‌گيري را انجام دهند و توانستند جلوي نشت و قطع گاز را بگيرند. اين عمل از اين حيث اهميت دارد كه اين نشت‌گيري در حين اينكه جريان گاز ادامه داشت صورت مي‌گرفت و همزمان جوشكاري لازم براي بستن محل نشت انجام مي‌شد تا گاز تهران قطع نشود. موارد استثنايي هم داشتيم چرا كه زماني كه گاز افت فشار پيدا مي‌كند سرعت حركت گاز از درون لوله افزايش مي‌يابد و با افزايش سرعت فشار شبكه به پايين‌ترين نقطه مي‌رسد و دراين زمان چيزهاي لزجي مثل لجن كه در ته لوله‌ها قرار دارد با افزايش سرعت گازهمراه با گاز شده و همراه با گاز به داخل لوله‌هاي ورودي گاز كوچه‌ها رفته و از خروجي لوله‌هاي داخل گاز كوچه‌ها تخليه مي‌شود.



مثل همان اتفاقي كه در روزهاي سرد بهمن‌ماه در برخي خيابان‌هاي قرچك اتفاق افتاد و مايع قير مانندي از داخل لوله‌هاي گاز بيرون زد؟

بله، در برخي جاها مثل چهارراه‌هاي گاز يا ورودي برخي علمك‌هاي گاز اين ماده لجن مانند قرار گرفته و جلوي انتقال گاز را مي‌گيرد و موجب مي‌شود اين مايع لزج لجن مانند از داخل لوله‌ها بيرون بزند كه بايد براي باز كردن لوله‌ها و خارج كردن اين مايع‌ها تمهيداتي انديشيده شود. در برخي نقاط قطع گاز به همين علت روي داد كه بعد از انجام عمليات لازم مجددا جريان گاز برقرار شد.



ولي مردم اظهار مي‌داشتند كه اين امر بدون اطلاع روي داده است.

برخي جاها اين مايع از شبكه بيرون مي‌زند كه ممكن است اين اتفاق در قرچك افتاده باشد و لازم است از مردم آن منطقه عذرخواهي كنيم. با اين حال ما خرسند از اين هستيم كه توانستيم با همكاري و مديريت بين مسوولان و مردم و نهادها و سازمان‌هاي مختلف و حركت منسجم كاركنان شركت گاز بحران و سرماي شديد كه حتي منجر به برف دو متري در گيلان و مازندران شده بود را پشت سر بگذاريم. من اين امر را شاهكار مي‌دانم و بي‌دليل نيست كه رييس‌جمهور در 22 بهمن از شركت گاز تشكر كرد.



اگر اجازه بدهيد وارد بحث‌هاي ديگر مرتبط به شركت ملي گاز شويم. ظاهرا آبان‌ماه براي شركت ملي گاز با خبرهاي متفاوتي همراه بود. در روزهاي پاياني آبان سال 92 مهندس زنگنه از تغيير ساز‌و‌كار مالي شركت گاز صحبت كردند و گفتند كه ساز و كار مالي جديدي براي اين شركت تدوين مي‌شود اين بحث با همان بحث ورشكستگي شركت گاز كه شما عنوان كرده بوديد همراه شد و اطلاعات بيشتري در اين خصوص منتشر نشد. در اين مورد بيشتر توضيح مي‌دهيد كه اين ساختار جديد مالي گاز چگونه خواهد بود؟

به‌طور كلي توسعه يعني كاري همه‌جانبه توسعه يابد و همچون كاريكاتور نباشد كه انساني را ترسيم كند كه فقط دستش دراز شده است.همه جاي بدن انسان بايد تناسب داشته باشد. متاسفانه در چند سال گذشته شركت ملي گاز را فقط گرفتيم كشيديم برديم در شهرها و روستاها و شبكه را گسترش داديم بدون اينكه توسعه بالا دستي و منبع گاز را تامين كنيم،بدون اينكه خطوط انتقال داشته باشيم، بدون اينكه منابع مناسب براي اداره چنين شركتي كه 67 درصد سبد انرژي كشور را تامين كنيم، داشته باشيم.بايد ببينيم چه كار كرديم؟ آمدند گفتند شركت ملي گاز، ما به شما بودجه مي‌دهيم براي اينكه اين خطوط انتقالي را كه مي‌خواهيد به داخل كشور ببريد اجرا كنيد. ولي چه بودجه‌يي به اين امر تخصيص يافت. در حقيقت اين طور عنوان شده كه براي تامين بودجه لازم براي انجام فعاليت‌هاي محوله ولي بايد 20 درصد روي منابع دولتي حساب كنيد و 80 درصد را از طريق فاينانس تامين كنيد. در حقيقت به شركت ملي گاز گفتند «برو فاينانس كن و بعد به اميد خدا رهايش كردند. آنهايي هم كه از آن 20 درصد باقيمانده اجرا شده است نيز وضعيتي بهتر از همان بخش 80 درصدي ندارند چرا كه هنوز صورت وضعيت همان 20 درصد انجام شده توسط پيمانكاران گازي روي ميز‌مان باقي مانده و نتوانسته‌ايم تضمين كنيم. آمديم به شهرهايمان گفتيم شما توسعه دهيد و گاز‌رساني كنيد آن هم با اين ميزان بودجه ولي در سال‌هاي قبل به قدري بودجه‌هاي استاني بد تصويب شد كه همان منابع لازم نيز براي توسعه و ادامه فعاليت وجود نداشت. وقتي به ازاي هر متر مكعب 13 تومان سهم شركت ملي گاز است و بقيه براي يارانه‌ها و دولت است مشخص است كه خيلي از پروژه‌ها بلاتكليف باقي مي‌ماند.



هر متر مكعب گاز چقدر محاسبه مي‌شود؟

70 تومان. پيش از اين همين 13 تومان سهم شركت گاز از مصرف گاز به حساب شركت گاز واريز مي‌شد و مي‌توانستيم حساب و كتاب پروژه‌ها را انجام دهيم ولي الان اين پول مستقيم به خزانه مي‌رود و متاسفانه خزانه به ما برنگردانده است. آن صحبتي كه شما هم به آن اشاره كرديد در مورد اظهارات من در مورد ورشكستگي شركت گاز نيز از اين ماجرا نشات مي‌گرفت دقيقا به اين موضوع مرتبط مي‌شد. يعني بودجه شركت ملي گاز براي اجراي پروژه‌هايش هيچ تناسبي با آنچه به عنوان منابع مالي تعريف مي‌شود ندارد وگرنه شركت دولتي كه ورشكسته نمي‌شود. در حال حاضر ما مقدار زيادي سند پرداخت داريم كه روي ميزمان مانده و نتوانسته‌ايم تسويه كنيم.



چقدر است؟


حدود هزار ميليارد تومان سند بدهي شركت ملي گاز است كه روي ميز شركت گاز استان‌ها قرار دارد كه همه آنها متعلق به پيمانكاران، سازندگان تجهيزات و خدمات است كه براي شركت ملي گاز كار انجام داده‌اند.



علتش همين عدم پرداخت سهم شما از مصرف گاز است؟


بله، چون پول به خزانه رفته و بازپرداخت نشده شركت ملي گاز منابع لازم براي پرداخت بدهي‌هايش را ندارد.



ولي ظاهرا پيش از اين، بدهي 10 هزار ميليارد تومان عنوان شده بود.


من گفته بودم شش ميليارد دلار كه تقريبا مي‌شود 12 هزار ميليارد تومان كه اين در قالب نياز مالي شركت ملي گاز براي اداره اين شركت است و در حال حاضر مقداري از آن تامين شده است به خاطر همين رقم 10 هزار ميليارد تومان را عنوان كردم. يعني ما الان 12هزار ميليارد تومان نياز داريم تا بتوانيم برنامه‌هاي توسعه‌يي‌مان را اداره كنيم.



علتش را در همان 13 تومان مي‌دانيد؟

اين مطلبي بود كه متاسفانه در شركت ملي گاز در چند سال گذشته مطرح بوده، از سال 90 – 89 تا 91 و 92، 13 تومان حق شركت گاز از هر مترمكعب كه پرداخت شده است، كدام سازمان يا شركت است كه در اين چهار سال تغيير قيمتي نكرده باشد الا 13 تومان شركت ملي گاز.

اين يعني ما در اين چهار سال به كارمندان‌مان، پيمانكاران و سازندگان تجهيزات‌مان كه اقلامي را از آنها مي‌خريديم توقع داشته باشيم هيچ چيزي نه به حقوق‌شان اضافه كنيم و نه از آنها اجناس را گران‌تر بخريم، مگر مي‌شود؟ همه‌چيز گران شده الا منابع مالي ما و اين خود دليلي است براي اينكه ما هر سال منابع مالي كم مي‌آوريم.



و اين امر در سال 93 جبران شده است؟

بله، اينكه من گفتم شركت ملي گاز ورشكسته است و نمي‌تواند پول كارمندان خودش را بدهد ناظر بر اين موضوع بود. اين به اين دليل بود كه توسعه را توسعه متقارن و واقعي نديده‌ايم و تنها دست‌هاي شركت ملي گاز را گرفتيم و كشيده و بلند كرده‌ايم. امسال (سال 92) آمديم بحثي را با سازمان برنامه داشتيم كه مورد توافق مجلس هم بود و شروع آن اين بود كه اين 13 تومان به 20 تومان تبديل شود تا حداقل بتوانيم نيازهاي خودمان را تامين كنيم. مطلب دوم اينكه در ارتباط با تامين نيازهاي مالي شركت ملي گاز براي خطوط انتقال كه توسعه‌يي است آقاي مهندس زنگنه قول چهار ميليارد دلار منابع مالي مورد نياز خطوط انتقال را داده كه مي‌تواند تاثير چشمگيري در سرعت اجراي پروژه‌هاي ما داشته باشد.



از چه محلي؟

از محل كمك‌هاي نفت، چرا كه آن 20 تومان به ازاي هر متر مكعب فقط مي‌تواند بودجه‌هاي جاري شبكه‌هاي توزيع و خطوط انتقال را كنترل كند بايد براي اجراي خطوط انتقال به آنها كمك شود.



پس قولش را گرفتيد و امكان اينكه در بروكراسي‌هاي اداري حذف شود وجود ندارد؟


آقاي زنگنه قول داده‌‌اند كه حتما اين ميزان را تامين اعتبار كنند و فرآيندهاي مالي هم تعريف شده تا بتواند از منابع مالي شركت نفت كمك بگيرد و خطوط انتقال را اجرا كند، چرا كه اگر در دو سال آينده اجرا نشود، همچنان با مشكلات فعلي مواجه خواهيم بود. الان پارس جنوبي توليد كمي دارد و خطوط انتقال پاسخگوي اين ميزان توليد هست، ساخت خطوط انتقال معمولا سه ساله است و ما اگر با قدرت زياد در طول اين دو سال عمل نكنيم و كار سه ساله را در دو سال تمام نكنيم بي‌ترديد پارس جنوبي به توليد مي‌رسد ولي خط انتقال آماده نيست بنابراين با مشكل جديدي در آن زمان مواجه مي‌شويم. بنابراين هم خودمان و هم آقاي زنگنه بنا گذاشتيم كه از امسال پروژه‌هاي اولويت‌ها را تعريف كنيم و مشخص شود كه چه اولويت‌هايي در سال 93 و چه اولويت‌هايي در سال 94 بايد اجرا شود كه البته همه معطل بودجه هستند. يعني عقب‌ماندگي اين چند سال كه در مورد زيرساخت اقدام خاصي انجام نشده است را بايد ظرف دو سال جبران كنيم.



اين امر در مجلس عنوان شده است و نظر مثبت نمايندگان را هم اخذ كرده‌ايد؟

بله، به نظر من مجلس هماهنگ است و كمك مي‌كند چرا كه اين بحث ملي است و تنها آبروي شركت ملي گاز نيست. آبروي نظام است يعني اگر احيانا نظام نتواند گاز را از عسلويه توليد كند يك مشكل دارد ولي اگر توليد را آقاي زنگنه به منطق آن برساند و نتواند انتقال دهد مشكلات مضاعفي ايجاد مي‌كند پس همه ما بايد تمام تلاش‌مان را بكنيم كه طي اين دو سال به آنچه برنامه‌ريزي كرده‌ايم، برسيم.



حس من اين است كه هر چند شما به صورت شفاف به مديريت‌هاي قبلي شركت ملي گاز گلايه نمي‌كنيد اما در متن صحبت‌هاي شما گلايه‌هاي نهفته‌يي از مديران قبلي وجود دارد.

من به مديريت قبل شركت ملي گاز انتقاد ندارم. من به مديريت كل مجموعه‌يي كه احساس نكرده‌اند شركت ملي گاز بحث امنيت ملي و امنيت انرژي كشور است انتقاد دارم، شركت ملي گاز اگر نتواند پروژه‌هايش را اجرا كند كشور به تكان مي‌افتد. يك بحران كوچك مازندران و گيلان همه را متوجه آنجا كرده بود شركت ملي گاز اگر نتواند در مقابل توسعه شهري، انرژي را توسعه بدهد قطعا در زمستان و حتي تابستان مشكل پيدا خواهد كرد بنابراين بايد كمك كنند كه پروژه‌هاي شركت ملي گاز درست اجرا شود.

در سال‌هاي گذشته به دليل عدم تامين منابع مالي شركت ملي گاز و اهميت دادن به يارانه‌ها، تلفيق كردن بودجه‌هاي شركت ملي گاز با يارانه‌ها شركت ملي گاز را فراموش كردند. نقل قول است كه در دولت قبل مي‌گفتند «هر پروژه‌يي كه مي‌خواهد بخوابد، بخوابد اما يارانه‌ها بايد پولش پرداخت شود» معني اين سخن اين است كه توسعه مهم نيست، پروژه مهم نيست، مصرف مهم است. اين انتقاد من است نه اينكه، به ‌مسوولان قبلي بخواهم انتقاد كنم.



حالا اگر بخواهيد به مسوولان انتقاد كنيد چطور انتقاد مي‌كنيد؟ چه در بحث‌هاي پروژه‌يي و اجرايي و چه در بحث‌هاي مديريتي.

همان توسعه‌يي كه من خدمت شما گفتم را در نظر بگيريد. ببينيد من خودم 27 سال است كه در شركت ملي گاز هستم، هم كارشناس شركت بودم و هم مدير شركت چند سال پيش مدير گازرساني نيز بودم. شركت ملي گاز بايد ساختار خودش را تعريف مي‌كرد كه نكرد، شركت ملي گاز بايد انتصاباتش بر اساس ارشديت مي‌بود تا اعتماد كاركنان را به خودش جلب كند كه اينگونه نبود، انتصابات سياسي بر سياستگذاري حاكم شد.

ما مي‌گويم درشركت ملي گازنبايد سياسي حركت كنيم سياستگذاري بايد كنيم اما متاسفانه در چند سال گذشته انتخابات سياسي انجام داده‌اند، كساني در برخي منصب‌ها نشسته‌اند كه شرايط آن كار را نداشته‌اند. شركت ملي گاز شركت تخصصي است، ارشديت و مرشديت نقش دارد، نمي‌شود هر كسي را در هر جايي گذاشت اما الحمدلله از شروع اين دولت ما سعي كرديم با شناختي كه از كاركنان شركت داشتيم و با تجربه‌يي كه خودم پيدا كردم كساني را به راس مديران بگذارم كه تخصص لازم را دارند و مورد قبول ديگران هستند، ارشد و مرشد آن كار هستند كه بر سر كار نشستند و اين امر موجب مي‌شود در آن سازمان اعتماد به وجود آيد. اگر شركتي يا سازماني در داخل بدنه كاركنان خود اعتماد ايجاد كرد برتري يافته و باعث مي‌شود ديگران به ما اعتماد كنند و بحران‌هاي پيش رو را پشت سر بگذاريم مثل همين بحراني كه پشت سر گذاشتيم.


در مورد مسائل مالي صحبت كرديد. شما علاوه بر اينكه به پيمانكاران و زيرمجموعه‌هاي اينچنيني بدهكاريد اما همواره طلبكار سازمان‌ها و نهادهاي دولتي ديگر هستيد، كمي در مورد اين طلب‌ها صحبت كنيم مثل طلبتان از نيروگاه‌ها.


خوشبختانه طلب نيروگاه‌ها با خزانه حل شده است و قرار شد هر چقدر آنها گاز مصرف مي‌كنند يكجا خزانه به ما بدهد و چون پولي از خزانه به ما نمي‌رسد پس همه با خزانه تسويه مي‌شود. بزرگ‌ترين بدهي كه پس از نيروگاه‌ها داريم بدهي پتروشيمي‌هاست و علت آن هم اين است كه در دولت قبل لايحه‌يي تصويب كردند كه بايد پتروشيمي‌ها آنهايي كه گاز استفاده مي‌كنند به ازاي هر متر مكعب 13 سنت پول خوراك بدهند و اين را برخي از پتروشيمي‌ها تمكين نكردند. اين امر همچنان در دستور است كسي لغو نكرده و ما مجبوريم اين پول را بگيريم كه اين يكي از چالش‌هاي اساسي شركت ملي گاز با پتروشيمي‌ها است. انتظار ما اين است كه فعلا 20 درصد اين پول‌ها را به صورت علي‌الحساب به ما بدهند همان‌طور كه خود آقاي زنگنه هم اين اعتقاد را دارد و تمهيداتي ديده شده كه اين بخشنامه از زمان ابلاغ به پتروشيمي‌ها حساب شود تا ان‌شاءالله از سال 93 اين مشكل حل و فصل شود. بعضي از بدهكاران به ما هم مثل CNGها هستند كه پول را از مردم گرفتند و مصرف كرده‌اند ولي نمي‌خواهند طلب ما را بدهند.



خاطرم هست كه حتي براساس اين بدهي گاز چند ايستگاه CNG را قطع كرديد.

بله، دقيقا. CNGها پول را از مردم گرفتند ولي نمي‌خواهند بدهند و هر بار كه مي‌گوييم پولمان را بدهيد مي‌آيند جو سياسي راه مي‌اندازند كه مردم پشت صف مي‌مانند و اينها... گفتيم موظف هستند پول‌هايشان را بدهند داريم با استانداردها و مقامات هم برنامه‌ريزي‌هاي لازم را در اين مورد انجام مي‌دهيم. بقيه صنايع چيز خاصي ندارند و پرداخت‌هايشان به موقع است در اين زمينه نيز مردم خوش‌حساب‌ترين بخش هستند.



مي‌ترسند كه گازشان را قطع كنيد.

(با خنده) بله واقعا، ‌انصافا مردم هم خوب رعايت مي‌كنند و هم به موقع پولشان را مي‌دهند.



در مورد پتروشيمي كه صحبت كرديد برخي كارشناسان معتقدند همين پول خوراك مي‌تواند درآمد مناسبي براي شركت ملي گاز براي انجام پروژه‌هايشان باشد خودتان اين نظر را قبول داريد؟


در هر صورت موافق اين موضوع هستم ولي به شرط اينكه اين پول براي شركت ملي گاز بود وقتي اين پول به خزانه مي‌رود دست ما كوتاه است و خرما بر نخيل. ما در هر صورت اين‌بار قانوني كه گذاشتند هر پولي كه به شركت ملي گاز آمده است به ازاي هر متر مكعب تنها 13 تومان درآمد نصيب شركت ملي گاز شده است. بيش از اين براي ما نيست براي خزانه و هدفمند كردن يارانه‌هاست.



مگر اينكه رايزني شود.

بله اين رايزني‌ها هم انجام شده كه اگر قطعي شود اين 13 تومان به 20 تومان در سال 93 خواهد رسيد و البته راه‌حل‌هاي ديگري هم در قانون پيش‌بيني شده كه يكي از آنها به ازاي هر مترمكعب 10 تومان عوارض خواهيم گرفت كه 200 ميليارد تومان از اين درآمد را به آموزش و پرورش خواهيم داد.

اين عدد در سال 93 به 13 تومان افزايش مي‌يابد كه از اين ميزان 700 ميليارد تومان به آموزش و پرورش تخصيص خواهد يافت. آن هم خرج گازرساني به شهرها و روستاها مي‌شود و شايد 10 الي 15 درصد آن صرف هزينه‌هاي خطوط انتقال خواهد شد.



براي سال 93 برنامه خاصي داريد؟

ببينيد اگر اجازه بدهيد من ابتدا در مورد متوسط مصرف هم يك اعداد و ارقامي را اعلام كنم و سپس به سراغ برنامه‌هاي سال 93 برويم.



حتما.

در آذرماه متوسط گاز سال 91، 360 ميليون متر مكعب بود كه در سال 92 به 385 ميليون متر مكعب رسيد. بيشترين مصرف در سال 91، در آذرماه 430 ميليون متر مكعب بود كه امسال 463 ميليون متر مكعب شد كه 33 ميليون در روز بيشتر مصرف شد. در دي ماه 91، متوسط مصرف 424 ميليون متر مكعب بود كه در 92 به 460 ميليون متر مكعب رسيد. در دي ماه بيشترين مصرف در يك روز 464 ميليون متر مكعب بود در سال 91، كه اين عدد در سال 92 به 487 ميليون متر مكعب رسيد در بهمن ماه متوسط سال 91، ‌471 ميليون متر مكعب بود كه سال 92 به 434 ميليون متر مكعب رسيد. بيشترين مصرف در بهمن ماه 91، ‌471 ميليون متر مكعب بود كه در سال 92 به 523 ميليون متر مكعب رسيد. يعني در يك روز بهمن همان روزهاي سرد ما حدود 105 ميليون متر مكعب در روز بيش از سال گذشته در كل كشور مصرف گاز داشتيم. حالا اين ميزان نشان مي‌دهد كه ما 600 ميليون متر مكعب گاز داشته‌ايم 523 ميليون متر مكعب آن را فقط خانگي و تجاري مصرف كردند كه بيش از 70 درصد گاز توليد مي‌شود.



با اين شرايط برنامه سال آينده شما چگونه است؟


ما در برنامه 93 آلترناتيوهايي را در مورد خطوط انتقال تعريف كرده‌ايم. چند خطوط انتقال داريم. بگذاريم در اين مورد به خطوط كلي گاز از زماني كه در ايران خط لوله انتقال احداث شده است اشاره كنم. پيش از انقلاب تنها يك خط لوله اجاره به آستارا را داشتيم. اوايل انقلاب خط لوله شماره دو را احداث كرديم كه در داخل كشور مي‌آيد و بايد آن را تمام شده تلقي كنيم. بعد به ترتيب يك خط سوم ايجاد شد و بعد خط چهارم و سپس خط پنجم و ششم را از جنوب به سمت اهواز احداث كرديم كه خط ششم در دست اجراست. خط هفتم به طرف پاكستان و خط هشتم به سمت مركز است و خط نهم تعريف شده ولي هيچ اقدام اجرايي هنوز انجام نشده است. خط دهم هم به طرف مركز است و خط يازدهم هم به طرف مركز است يعني تعريف شده ولي اجرايي نشده است. تمام اين خطوط تعداد زيادي ايستگاه تقويت فشار رويشان نصب مي‌شود كه اگر اين ايستگاه‌هاي تقويت فشار نباشد گاز نمي‌تواند عبور كند كه تعداد زيادي از اين ايستگاه‌ها باقي مانده است. خط ششم تقريبا 90 درصد آن باقي مانده است. خط هفتم نيمه‌كاره باقي مانده خط هشتم ايستگاه‌هاي آن اجرا نشده است خط نهم همان‌طور كه گفتم اصلا اجرا نشده است. خط دهم در لوپ اصفهان حدود 100 كيلومتر اجرا نشده و البته ايستگاه‌هاي آن نيز باقي مانده است. خط يازدهم هم اصلا اجرا نشده است. ما آمديم از تمام بحث‌هاي توسعه‌يي كه در روي ميزمان داريم آن چيزي كه مي‌تواند گاز را به طرف مركز كشور بياورد استخراج و تعريف كرده‌ايم و براي آن بودجه گذاشته‌ايم.



به نوعي اولويت‌بندي كرده‌ايد؟

بله، تا بر اساس اولويت‌ها در سال 93 بتوانيم حداقل گازي را كه در پارس جنوبي توليد مي‌شود انتقال دهيم. براي 94 نيز چنين برنامه‌يي را تعريف كرده‌ايم يعني برخي پروژه‌ها كه بايد در سال 94 انجام شود در 93 بايد اجرا شود تا 94 بتواند انتقال گاز انجام بدهد. در صورت تامين اعتبار اينها اجرايي مي‌شود و در آن موقع مي‌توانيم بگوييم در سال 94 مشكلي نداريم.



چقدر بودجه مي‌خواهيد؟

بودجه آنها بيش از شش ميليارد دلاري است كه عرض كردم.



يعني تقريبا 12 هزار ميليارد تومان؟


بله حتما بيش از اين 12 هزار ميليارد تومان هم مي‌خواهيم.



طرحي براي فاينانس كه نداريد؟

نه اگر بخواهند با فاينانس پيش ببرند كه هيچ پروژه‌يي اجرا نمي‌شود منابع بدون فاينانس به اين پروژه‌ها بايد تخصيص يابد وگرنه اجرا نخواهد شد اين موضوع شوخي بر‌دار نيست اگر اين پروژه‌ها اجرا نشود حتما در سال 93 و 94 مشكل خواهيم داشت.



فكر مي‌كنيد اين اعتبارات تخصيص يابد؟

بله، آقاي وزير خودشان روي اين قضيه اصرار دارند.



اين اعتبارات قرار است از محل يارانه‌ها باشد؟

خير، در بودجه‌هاي دولت ديده شده است و اعتباراتي هم مهندس زنگنه قرار است از محل كمك‌هاي نفت به ما بدهند كه قطعا اين پروژه‌ها را اجرا كنيم.








نرگس رسولی

منبع : روزنامه اعتماد - شماره 2916 - 17 اسفند 1392






.
 
بالا