دانشگاه هنر اصفهان

hesalreza

عضو جدید
به به همدانشگاهی فکر نمیکردم شهر سازیا اینقدر فعال باشن
بحث شهر ساز بودن یا نبودن نیست ،دوست عزیز! .مهم اینه که سعی کنیم بچه های دیگه دانشگاه رو جمع کنیم و فعالیتمون رو بیشتر کنیم تا بتونیم دانشگامون رو بیشتر یه جامعه معرفی کنیم و یه تایک فعال داشته باشیم.
 

zakari

عضو جدید
آخ جون هم دانشگاهی...:w36:
واقعا که دانشگاه مهجور و طفلی ای داریم.:(مگه این که خودمون یه اسمی از خودمون ببریم وگرنه کسی که حواسش به ما خوش خواب و خیال های از همه جا بی خبر نیست...
 

zakari

عضو جدید
میگم انگار سایت خیلی مهندسیه بقیه وارد نمیشن!بریم واسه بچه های بقیه رشته ها تبلیغ کنیم بد نیستا....
 

natalie

عضو جدید
مثلا چی کار کنیم!؟!! بچه ها راس می گن تنها مهندسای:)surprised:) این دانشگاه ما معماری ها و شهر سازیها هستیم پس نباید انتظار رونق زیادی داشته باشیم!!! :(
ولی بازم به مرام ما که اینجا را رونقیدیم!!!:w27:
 

zakari

عضو جدید
مثلا چی کار کنیم!؟!! بچه ها راس می گن تنها مهندسای:)surprised:) این دانشگاه ما معماری ها و شهر سازیها هستیم پس نباید انتظار رونق زیادی داشته باشیم!!! :(
ولی بازم به مرام ما که اینجا را رونقیدیم!!!:w27:
با اجازه بزگترا...
من میگم بهتره با یه تاپیک معرفی شروع کنیم البته اگه بقیه نیان بگن این دانشگاهه یا استخر و سی و سه پل و...
اگه منظورم رو نمی فهمین یه سری به آلبوم تینا بزنید...
 

ikilo666

عضو جدید
بچه ها موافقید عکسای دانشگامون :surprised: را آپلود کنیم و بعد کم کم کارامونا:D؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

farshadevil

عضو جدید
اینجا دانشگاهه؟ چه جای باحالی. حال میده بین کلاسها بری کنار اب بشینی سیگار دود کنی

چه رشته هایی داره؟
 

TINA ARCHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست عزیز بله دانشگاه وای چه کار زشتی سیگار چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهندسی معماری
مهندسی شهرسازی
طراحی صنعتی
عکاسی
گرافیک
................. و یه عالمه رشته دیگه
اینجا دانشگاه هنر اصفهانه
 

farshadevil

عضو جدید
سلام دوست عزیز بله دانشگاه وای چه کار زشتی سیگار چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهندسی معماری
مهندسی شهرسازی
طراحی صنعتی
عکاسی
گرافیک
................. و یه عالمه رشته دیگه
اینجا دانشگاه هنر اصفهانه

ایول رشته منم داره، طراحی صنعتی.:w02:
دانشگاه هنر چه ربطی به معماری و طراحی صنعتی و .. داره؟
 

TINA ARCHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
وا تو کل جهان معماری و طراحی صنعتی با دانشگاه هنره
البته اینجا با رتبه های خیلی خوب دانشجو میگیره
 

TINA ARCHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
والا من زیاد اطلاع ندارم 3 سال دانشگامون طراحی صنعتی میگیره از کنکور هنر م میگیره با رتبه های تقریبا زیر 100 حالا باز میپرسم
 

natalie

عضو جدید
مثلا چه عکساییikiloo جان؟؟ فک کن عکسای اون روزای اولا بذاریم که هممون به قول TINA فنچ بودیم!!:biggrin::biggrin:

اینم یه عکس از توی دانشگاه!:smile:
راستی اون دوستی هم که از طراحی صنعتی میپرسیدن باید بگم فکر کنم این طراحی صنعتی با اونی که شما می گید فرق داره شما از مکانیک میرید ولی اونها از کنکور هنر می یان و اساسا کارشون دیزاین وسایل مختلفه (از مسواک و کفش گرفته تا ماشین)ولی فک کنم کار شما صنعتی و فنی تره!!اما واسم جالب بود که اسم دوتاشون یکیه!
سیگار....؟؟!!!!:surprised: خیلی کار زشتیه:mad: گر چه....(دوستان می دونن منظورم چیه!)
 

ikilo666

عضو جدید
اینجا شعری از وصف دانشگاه (هییییییی دلم کباب شد) گذاشتم و قدم به قدم دانشگاهمون را تحلیل کردم...
اهل دانشگاهم
اهل دانشگاهم
روزگارم خوش نیست
ژتونی دارم 1*
، خرده پولی ، سر سوزن هوشی
دوستانی دارم بهتر از شمر و یزید
دوستانی هم چون من مشروط
و اتاقی که همین نزدیکی است ،پشت آن کوه بلند.
اهل دانشگاهم !
پیشه ام گپ زدن است.
گاه گاهی هم می نویسم تکلیف،می سپارم به شما
تا به یک نمره ناقابل بیست که در آن زندانی است،
دلتان تازه شود – چه خیالی – چه خیالی
می دانم که گپ زدن بیهوده است.
خوب می دانم دانشم کم عمق است.
اهل دانشگاهم،
قبله ام آموزش ، جانمازم جزوه ، مُهرم میز
عشق از پنجره ها می گیرم.
همه ذرات مُخ من متبلور شده است.
درسهایم را وقتی می خوانم
که خروس می کشد خمیازه
مرغ و ماهی خوابند.
استاد از من پرسید : چند نمره ز من می خواهی ؟
من از او پرسیدم : دل خوش سیری چند ؟
پدرم استاتیک را از بر داشت و کوئیز هم می داد.
خوب یادم هست
مدرسه باغ آزادی بود.
درس ها را آن روز حفظ می کردم در خواب
امتحان چیزی بود مثل آب خوردن.
درس بی رنجش می خواندم.
نمره بی خواهش می آوردم.
تا معلم پارازیت می انداخت همه غش می کردند
و کلاس چقدر زیبا بود و معلم چقدر حوصله داشت.
درس خواندن آن روز مثل یک بازی بود.
کم کمک دور شدیم از آنجا ، بار خود را بستیم.
عاقبت رفتیم دانشگاه ، به محیط خس آموزش ،
رفتم از پله دانشکده بالا ، بارها افتادم2
*.
در دانشکده اتوبوسی دیدم یک عدد صندلی خالی داشت3
*.
من کسی را دیدم که از داشتن یک نمره
۱۰ دم دانشکده پشتک می زد.4*
اتوبوسی دیدم پر از دانشجو و چه سنگین می رفت.
اتوبوسی دیدم کسی از روزنه پنجره می گفت «کمک»!5*

سفر سبز چمن تا کوکو،
بارش اشک پس از نمره تک،
*6
جنگ آموزش با دانشجو،
جنگ دانشجویان سر ته دیگ غذا،7*

جنگ نقلیه با جمعیت منتظران،8
*
حمله درس به مُخ،
حذف یک درس به فرماندهی رایانه،
فتح یک ترم به دست ترمیم،
قتل یک نمره به دست استاد،
مثل یک لبخند در آخر ترم،
همه جا را دیدم.
اهل دانشگاهم!
اما نیستم دانشجو.
کارت من گمشده است.
من به مشروط شدن نزدیکم،
آشنا هستم با سرنوشت همه دانشجویان،
نبضشان را می گیرم
هذیانهاشان را می فهمم،
من ندیدم هرگز یک نمره
۲۰، 9*
من ندیدم که کسی ترم آخر باشد
من در این دانشگاه چقدر مضطربم.
من به یک نمره ناقابل۱۰
خشنودم
و به لیسانس قناعت دارم.
من نمی خندم اگر دوست من می افتد.
من در این دانشگاه در سراشیب کسالت هستم.
خوب می دانم کی استاد کوئیز می گیرد
اتوبوس کی می آید،
خوب می دانم برگه حذف کجاست.
هر کجا هستم باشم،
تریا،نقلیه،دانشکده از آن من است.
چه اهمیت دارد، گاه می روید خار بی نظمی ها
رختها را بکنیم ، پی ورزش برویم،
توپ در یک قدمی است
و نگوییم که افتادن مفهوم بدی است !
و نخوانیم کتابی که در آن فرمول نیست.
و بدانیم اگر سلف نبود همگی می مردیم!
و بدانیم اگر جزوه استاد نبود همه می افتادیم!
و بدانیم اگر نقلیه نبود همگی می ماندیم
و نترسیم از حذف و بدانیم اگر حذف نبود می ماندیم.
و نپرسیم کجاییم و چه کاری داریم
و نپرسیم که در قیمه چرا گوشت نیست
و اگر هست چرا یخ زده است.
بد نگوییم به استاد اگر نمره تک آوردیم.
کار ما نیست شناسایی مسئول غذا،
کار ما شاید این است که در حسرت یک صندلی خالی،
پیوسته شناور باشیم


1.ژتون 2 سال نمی دهند(سیستم الکترونیک گذاشتند یعنی... اما هنوز ما چشم به دستان پر مهر اصغر ژتون داریم)
2.اینجا ما از پله پایین می رویم اونم 3 تا دم ورودی و اگه خواهر و یا برادر ... باشی از پله های سلف که خدا قسمت کنه ما از این پله سقوط کردیم...)
3. دانشگاه با توجه به روحیه هنریش ( وسعت کم) تردد نقلیه ای توش صورت نمی گیره و کلا قضیه کل کل دختر پسرا سر ماشین منتفی
4.به ندرت اتفاق می افته اما خب بالاخره دیده میشه...
5.اینم همون نکته 3 است
6. اینم تو هر ورودی شاید سالی 1 یا 2 تا که اونم معماریه...
7.ته دیگ!!!!!!!
8.همون نکته 3
9.از اینا تا دلت بخواد دیدم
 

natalie

عضو جدید
دمت گرم!!!!!!!!خیلی حال کردم....!!!:biggrin:
گرچه یکمم دلم واسه خودمون سوخت از اینکه بعضی از تجاربو که گفته بود نداشتیمو نخواهیم داشت!
اما حالا بین خودمون باشه ولی این جمله رو باید با طلا نوشت:
من در این دانشگاه در سراشیب کسالت هستم:razz:
اهل دانشگاهم !
پیشه ام گپ زدن است. (قابل توجه دوستان!!:biggrin:)


دوستانی دارم بهتر از شمر و یزید :D:D:D
دستت درد نکنه ikiloo جان.................
 

TINA ARCHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه ها یه سوال این مشکلاتو مسائلی که ما تو دانشگاه داریم فکر نمیکنید منشا خود ماییم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:w14:
 

Similar threads

بالا