خنده بازار شیمیا

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
خنده بازار شیمیا

یه روز هایزنبرگ در حال رانندگی بوده که پلیس متوقفش می کنه.
پلیس: هیچ می دونی سرعتت چقدره؟
هایزنبرگ: نه، ولی می دونم کجا هستم!

-میدونید چرا شیم دان ها همه مسایل رو می تونن حل کنن؟
-چون همه حلال ها رو دارن!

یه روز یه فیزیکدان، یه زیست شناس و یه شیمی دان که شنا بلد نبودن برای اولین بار میرن به اقیانوس.
فیزیک دان میگه: "من میخوام درباره فیزیک امواج تحقیق کنم." و میپره تو آب و دیگه برنمی گرده.
زیست شناس میگه: " من میرم درباره گیاهان کف اقیانوس تحقیق کنم." و اونم به سرنوشت فیزیک دان دچار میشه.
شیمی دان چند ساعتی منتظر میشه و بعد توی دفترچه گزارشش مینویسه: " 1- آب دریا فیزیکدان ها و زیست شناس ها را در خود حل می کند. ..."



- اگه گفتین اون کدوم عنصره که حاضره از جدول تناوبی پاک بشه، ولی با کربن هم خونه نشه؟

-جواب: تنگستن(W)

-میدونید با عنصرهای آهن، نیکل و پتاسیم چه سلاحی می شه ساخت؟

-چاقو (KNiFe)


-یه شیمی دان میره به یه داروخانه و میگه: ببخشید. میشه یه بسته " استیل سالیسیلیک اسید " بهم بدین؟

داروفروش میگه: منظورتون آسپیرینه؟

شیمی دان میگه: اوه، بله بله، این اسم لعنتی هیچ وقت یادم نمیمونه.

-میدونید فرق یه آشپز و یه شیمی دان چیه؟

-یه شیمی دان هیچ وقت جرات نمی کنه قاشقشو لیس بزنه.

-کدامیک از موارد ذیل در تتراکلرید کربن حل نمی شوند؟
الف) خرس سفید
ب) خرس قهوه ای
ج) خرس سیاه
د) همه موارد
- خب معلومه، خرس سفید. چون قطبیه.
 

AMIR_JAHANGIRI

عضو جدید
خنده بازار شیمیا



انسان درجدول مندلیف!
اگه فلز هستی فلز قلیایی(گروهIA)باش:حتی اگه فقط یه الکترون داشته باشی اونو با تمام وجودت راحت ومشتاقانه ایثار کن.اگه نافلزی ومحتاج الکترون مثل هالوژنها مصرانه برای رسیدن به هدفت تلاش کن:ولی هالوژن باش وبه همون یه الکترون قانع!زیاده طلبی کارکربن های روسیاهه!
البته گاز نجیب شدن وازقیل وقال دنیاوسودهای جهان رهایی یافتن کار هرکسی نیست.ولی اگه یه نفر به اون مقام برسه میشه مثل نئون وزنون که اطرافشو روشنایی می بخشه...
اما باید یادمون باشه فلزات واسطه که چندظرفیت ازخودشون نشون میدن وجلوی هرکسی چهره ای میگیرن هم وزنشون سنگین تره وهم درصنعت پرکاربرد,مشهور ومقبول هستن:عوضش خاصیت مغناطیسیشون اون هاروبه هر طرفی میکشه وبه دام هرآهن ربایی می اوفتن.آدم اگه چشم دلش سیر باشه آخرین لایه اش پرازجفت الکترون میشه وخاصیت دیا مغناطیس پیدا میکنه:اونوقت قوی ترین میدانهای مغناطیسی هم نمیتونن روش تاثیربذارن...
اگه صداقت باشه و ظرفیت ها همه{یک} پیوندهامون مستحگم می شه:مثل پیوند یونی.دیگه کسی نمیتونه مولکولهای ماروازشبکه بلور زندگی جدا کنه.بعدش هم(مثلNaCl) یه نمک تشکیل میدیم وزندگی هامون بانمک میشه
 

haleh_sharif

عضو جدید
یه کوچولو خنده!! جک در زمینه شیمی

یه کوچولو خنده!! جک در زمینه شیمی

فک کنم بد نباشه واسه شاگردات چه تو دانشگاه چه تو مدرسه وقتی خستن یه جک در زمینه درست بگی پس واسه یه ذره استراحت این چند تا جک و بخونید



Teacher: What is the formula for water?
Student: H, I, J, K, L, M, N, O
Teacher: That's not what I taught you.
Student: But you said the formula for water was...H to O.

Q: Can you guess the name of a first year natural science college student who scored o ne "C" and 4 "F"s in five courses?
A: Carbon Tetrafluoride.


Two molecules are walking down the street and they run into each other. o ne says to the other, "Are you all right?"
"No, I lost an electron!"
"Are you sure?" "I'm positive!"






A mosquito cried out in pain:
"A chemist has poisoned my brain!"
The cause of his sorrow
was para-dichlorodiphenyltrichloroethane

(paraDichloroDiphenylTrichloroethane is the the full name for DDT)

A physicist, biologist and a chemist were going to the ocean for the first time.

The physicist saw the ocean and was fascinated by the waves. He said he wanted to do some research o n the fluid dynamics of the waves and walked into the ocean. Obviously he was drowned and never returned.

The biologist said he wanted to do research o n the flora and fauna inside the ocean and walked inside the ocean. He too, never returned.

The chemist waited for a long time and afterwards, wrote the observation, "The physicist and the biologist are soluble in ocean water:biggrin:
 

talangor.660320

عضو جدید
dar chelate haye to gereftaram

dar miyane ligandhaye eshgat be dam oftadam

ey aside mojdavajam

ey ke guruhe tagaroniyat hamsane man ast

man fagat asheghe inam ke to hallal beshiyo man mahlu

ای اکسیژن من!!!
بی تو دی اکسید کربن زیاد می شود و من نمیتوانم نفس بکشم!
اسید عشقت مرا می سوزاند!و پی اچم بالا میرود بیا و با سود خنثایم کن!....

خوب بود برا شروع استعدادشو دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر کسی یه جمله ی عاشقانه بگه که توش یا خود کلمه ی شیمی یا چیزی که مربوط به شیمی باشه:heart::smile:



عزیزم..................
الماس کربنی است که در اثر فشار ارزشمند میشه..............
فشار زندگی رو تحمل کن تا با ارزشو قیمتی بشی..............................
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر کسی یه جمله ی عاشقانه بگه که توش یا خود کلمه ی شیمی یا چیزی که مربوط به شیمی باشه:heart::smile:

بر خلاف تصور ما برای رسیدن به کمال همیشه لازم نیست چیزی بدست بیاوریم گاهی باید از چیزی گذشت. سدیم تا از الکترونش نگذرد آرایش الکترونی لایه ظرفیتش کامل نمی شود! !
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر کسی یه جمله ی عاشقانه بگه که توش یا خود کلمه ی شیمی یا چیزی که مربوط به شیمی باشه:heart::smile:


اکسیژن رفیق نابابی است . همنشینی با او سر انجامی جز خاکستر و دود شدن در هوا ندارد






ما جملات شیمیایی مونو میگیم.................... یک وقتایی آموزنده ، یک وقتایم عاشقانه..............:gol:
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما جملات شیمیایی مونو میگیم.................... یک وقتایی آموزنده ، یک وقتایم عاشقانه..............:gol:



فلوئور، در دوستی سنگ تمام می گذارد. اگر با عنصری دست رفاقت بدهد، هیچ چیز نمی تواند او را از رفیقش جدا کند. او با همه‌ی علاقه‌ی که به حفظ الکترون‌هایش دارد، هنگامی که کمبود بور را نسبت به الکترود می بیند، او را در الکترون‌های خود سهیم می‌کند (BF3).
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر چه اتم‌ها بزرگ‌تر می شوند (شعاع اتمی که بیشتر می شود)، از دارایي‌های خود (یعنی الکترون‌ها) راحت‌تر می گذرند. برخلاف انسان‌ها که هر چه مسن‌تر می شوند به آن چه دارند، وابستگی بیش‌تر پیدا می کنند و بخشش کمتری از خود نشان می دهند.
 

zahr67

عضو جدید
خنده بازار شیمیا

اگر فلز هستی فلز قلیایی باش
اگه فقط یک الکترون داری ، آن را با تمام وجودت راحت و مشتاقانه ایثار کن.
اگه نا فلزی و مشتاق الکترون ،مثل هالوژن ها مصرانه برای هدفت تلاش کن.
ولی هالوژن باش و به همون یک الکترون قانع ،زیاده طلبی کار کربن های رو سیاهه!
البته گاز نجیب شدن واز قیل و قال دنیا و سودای جهان رهایی یافتن کار هر کسی نیست.
ولی اگر یه نفر به آن مقام برسه میشه مثل نئون و زنون که اطرافش را روشنایی می بخشه!
اما نباید یادمون بره فلزهای چند ظرفیتی یعنی عناصر واسطه که برای هر کسی یه چهره ای میگیرن هم وزنشان سنگین تره و هم در صنعت پر کاربردت،مشهور و مقبول هستند.
عوضش خاصیت مغناطیسیشون اونارو به هر طرفی میکشه و می بره............
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدم خوبه تو عشق اسيدي باشه ، ph پايين

تا قلب طرف رو سوراخ كنه
 

soosaan

عضو جدید
خنده بازار شیمیا

[FONT=&quot]تعریف شاخه‌های شیمی:[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]


[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] شیمی‌فیزیک: تلاش مذبوحانه برای به کار بردن عبارت y=mx+b برای هر پدیده‌ای در جهان.[/FONT]:biggrin:
[FONT=&quot]
شیمی آلی: تلاش برای تبدیل ترکیبات بدبو به مقاله‌های تر و تمیز در مجله‌ها.[/FONT]
:tooth:
[FONT=&quot]
شیمی معدنی: تلاش برای مفید نشان دادن چیزهایی که بعد از استفاده شیمی‌دانان آلی و تجزیه از جدول تناوبی، باقی می‌ماند.[/FONT]
:w15:
[FONT=&quot]
مهندسی شیمی: تلاش برای پول در آوردن از کارهایی که شیمی‌دانان تنها برای تفریح انجام می‌دهند[/FONT]
:w35:

 

soosaan

عضو جدید
خنده بازار شیمیا

سلام هر کی هرچی بلده بنویسه
البته فقط مربوط به شیمی
مثل
· [FONT=&quot]دعاهای خالصانه یک معلم شیمی[/FONT]

· [FONT=&quot]خدایا تمایل زنم به خرید لباس و طلا و ... را به به اندازه واکنش پذیری گازهای نجیب قراربده[/FONT] !
· * * *
· بارالها حقوق ماهیانه ام را به اندازه عدد آووگادرو بگردان
· * * *
· پروردگارا قانون پایستگی جرم را بر محتویات جیبم حکمفرما کن
· * * *
· الهی سرعت مصرف شدن حقوقم را از سرعت زنگ زدن فلزات کمتر کن
· * * *
· ای خدای بزرگ مرا درمقابل تهدیدات خانم بچه ها همچون الماس مستحکم بگردان
· * * *
· ای معبود من طول عمر مادرزنم را به اندازه طول عمر کمپلکس فعال بگردان

 

soosaan

عضو جدید
نحوه دعا کردن یه شیمیست(هر کسی یه دعا بنویسه)

نحوه دعا کردن یه شیمیست(هر کسی یه دعا بنویسه)

· [FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
· [FONT=&quot]خدایا تمایل زنم به خرید لباس و طلا و ... را به به اندازه واکنش پذیری گازهای نجیب قراربده[/FONT][FONT=&quot] ![/FONT]
· [FONT=&quot] * * *[/FONT]
· [FONT=&quot]بارالها حقوق ماهیانه ام را به اندازه عدد آووگادرو بگردان [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
· [FONT=&quot] * * *[/FONT]
· [FONT=&quot]پروردگارا قانون پایستگی جرم را بر محتویات جیبم حکمفرما کن [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
· [FONT=&quot] * * *[/FONT]
· [FONT=&quot]الهی سرعت مصرف شدن حقوقم را از سرعت زنگ زدن فلزات کمتر کن [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
· [FONT=&quot] * * *[/FONT]
· [FONT=&quot]ای خدای بزرگ مرا درمقابل تهدیدات خانم بچه ها همچون الماس مستحکم بگردان [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
· [FONT=&quot] * * *[/FONT]
· [FONT=&quot]ای معبود من طول عمر مادرزنم را به اندازه طول عمر کمپلکس فعال بگردان [/FONT]:w15:
 

Hadi-Hashemi

عضو جدید
اینم دعای ما کامپیوتریا....

ای خدا HARD دلم فرمت FORMAT مکن FIELD مـا را خالی از برکت مـکن

OPTION غـم را خـدایا آن ON مـکـن FILE اشکم را خدایا ران RUN مکن

DELTREE کـن شاخه هـای غصه را سـردی و افـسـردگـی را، هـر سـه را

JUMPER شـادی بیا تا ست SET کنیم سیستم انـدوه را RESET کنیم

نـام تـو PASSWORD درهـای بهشت آدرس E-MAIL سایت سرنوشت

ای خــدا روز ازل CAD داشــتـی MOUSE بود اما مگر پد PAD داشتی

که چـنیـن طـرح 3D مــی زدی طرح خود بر روی CD می زدی

تـا نـیفـتد BUG در انـدیشـه مــان تـا کـه ویـروسـی نگـردد ریشـه مـان

ای خــدا از بـهــر مــا ایـمـن فـرسـت بهـر دلـهای پـر آتـش FAN فرست

ای خــدا حــرف دلـــم بـا کـی زنــم HELP می خـواهم که F1 می زنم


:biggrin:
 

دکتر مهدیه

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ارشد امسال ما نصف سوالاش مال المپیاد جهانی بود

اینم بچه ها بعد از ارشد نوشتن و اسم اساتیدو اوردن که همش امید میدادن که امسال اسونه!

ای زندگی…
تو به استاد تحقیق در عملیات بگو که چگونه بهینه سازی رویاهایم در گردابی سیمپلکسی به تباهی گرایید….و به اشجری نیز بگو که چگونه مدل سازی زندگی ام نشدنی شد………
تو به استاد امار بگو که چگونه توزیع آرزوهایم چوله شد؛ بگو که چگونه آماره زندگی ام در ناحیه بحرانی افتاد…
تو به استاد کنترل کیفیت بگو که چگونه میانگین امید هایم خارج از حدود کنترل افتاد….یادت نرود…..به مهندس کوشا هم بگو…
تو به استاد کنترل پروژه بگو که چگونه تمامی فعالیت های زندگی ام بحرانی شد…..
تو به استاد اقتصاد مهندسی بگو که چگونه نرخ بازگشت تلاش هایم منفی شد….
تو بهاستاد طراحی کارخانه بگو که چگونه طرح استقرار هدف هایم به نشدنی گرایید ، و بگو که چگونه ناباورانه در گلوگاه خط زندگی گیر کردم….
تو به استاد کنترل موجودی بگو که چگونه هزینه موجودی تلاش هایم نا بهینه شد …..بگو که چگونه مجبور شدم سیستم نگهداری آرزو هایم را منحل کنم…..
تو به استاد زبان بگو که :
how I had to gave up my dreams… .
How I became defeated in challenging of life…..how my efforts were performed in vain….how my hops were bounded in restriction of life…… yes, you yourself tell everybody this words…..tell that there is no way to desert… there is nothing to say…the is no vein of hope….there is no ear to hearing my shriek….all my words utter in vain… I will die in this traitorous , gloomy world…. Yes you yourself tell my speech to everyone around the world….


 

termah

مدیر بازنشسته
طنز هیدروژنی

طنز هیدروژنی

هیدروژن با این که وجوه مشترکی با بعضی از گروه ها داشت نتوانست در هیچ یک از گروه‌های جدولی تناوبی اجازه‌ی اقامت کسب کند. ابتدا به سراغ قلیایی‌ها رفت و با آن‌ها اظهار قومیّت کرد. قلیایی‌ها چون او را مانند خود پ

پوشیده در اوربیتال دیدند و به خصوص شنیده بودند گاه او را با عنوان کاتیون نام می‌برند وی را در گروه خود پذیرفتند. حتی لیتیم اتاق فوقانی را به او اختصاص داد. امّا بعد حرکاتی از هیدروژن سر زد که باعث گفتگوها و ایجاد

شک و تردیدها گردید.لیتیم به سدیم گفت او گاه برای برقراری پیوندها با ما اظهار تمایل می‌کند. کِی این رسم بین ما بود؟سدیم: شنیده‌ام H کاملاً عریان است و هیچ پوششی از الکترون ندارد. واقعاً بی‌شرمی نیست؟لیتیم:

اگر الکترون هم پیدا کند. گاز می‌شود, فرار می‌کند. او بندبشو نیست. ما عنصر گازی نداشتیم؟سدیم: اگر H در فعالیت‌های الکترولیتی مانند ما به کاتد می‌رود یک نیرنگ است. شنیده‌ایم گاه در چهره‌ی هیدرید H و به طور مذاب

به آند می‌رود.لیتیم: پیوند ما با عناصر دیگر از جمله هالوژن‌ها یونی است. کووالانسی نیست. امّا او پیوند کووالانسی برقرار می‌کند.سدیم: بلی ما در خانواده‌ی خود عنصری این گونه دورو نداریم. او گاه کاتیون و گاه آنیون

می‌شود.لیتیم: فعالیت ما در حالت فلزی زبانزد خاص و عام است. برّاق و رسانای الکتریسیته هم هستیم او چه شباهتی به ما دارد؟سدیم: درست است او از تبار ما نیست. ما کِی آنیون شده‌ایم؟ باید عذرش را

خواست.هیدروژن سراغ خانواده‌ی هالوژن‌ها می‌رود و خود را منسوب به آن‌ها معرفی می‌کند و می‌گوید: من مانند فلوئوروکلر گازی شکل هستم. حتی با همة کوچکی و سبکی حجمی برابر آن‌ها اشتغال می‌کنم (۴/۲۲ لیتر),

شما بیشترین تمایل وصلت را با قلیایی‌ها دارید. من هم بی‌میل نیستم. من به صورت ملکولی مانند شما دو اتمی هستم.آن‌ها او را پذیرفتند, امّا زمانی بعد احساس می‌کنند این یک وجبی آن‌ها را فریب داده است, چرا که او

کاهنده است و آن‌ها اکسنده. او چه ربطی به آن‌ها دارد. عذرش را می‌خواهند.هیدروژن سراغ خانواده‌ی کربن می‌رود و اظهار هم‌بستگی می‌کند و می‌افزاید لایه‌ی ظرفیت من مانند لایه‌ی ظرفیت شما نیمه‌پر است. ما

الکترونگاتیویته مشابه داریم و به جای پیوند یونی پیوند کووالانسی برقرار می‌کنیم. اما الماس و سیلیسیم با آن وقار و داشتن شبکه وسیع کووالانسی از ابتدا نسبتی بین خود و آن جزء ناچیز ندیدند و بی‌اعتنا طردش کردند. بلی

هیدروژن از آن به بعد گوشه‌ی تنهایی برگزید و دانست کسی که چند چهره دارد تنها می‌ماند.
 

levrone

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
واكنش ........ را در فشار زير 200 بار انجام بفرما
اين HF راكمي آدم كن!
اين سولفوريك هم آدم بفرما(آروم باش!)
قيمت پروپيلن را كمتر كن (بزن پس كله اين مغازه دار هاي حسن آباد توپ خونه پول خون پدرشونو ميگيرن)
خود بخود متان را شيرين بفرما!
چند شمش پلاتين مفت در اختيار من بفرما! نه بذار
واكنش............ را در خواب به من وحي بفرما! (شتر در خواب بيند پنبه دانه)
 

soosaan

عضو جدید
زن و مرد از دیدگاه شیمی

زن و مرد از دیدگاه شیمی

!
الف:زن از دید علم شیمی:
این عنصر کم تر در طبیعت به صورت آزاد یافت می شود و بیش تر به صورت یک ترکیب یا ماده ای چون انیدرید تبلور و سولفات خودبینی در منازل یافت می گردد.
طرز تهیه:
برای تهیه این عنصر باید مقداری اکسید اسکناس ونیترات کادیلاک هشت ظرفیتی را در یک ویلا مخلوط کرده و بعد از مدتی گاز سولفور عشوه متصاعد می شود.در نتیجه به صورت رسوب در ته ویلا باقی می ماند. البته از زبان چرب و نرم هم میتوان به صورت کاتالیزور استفاده کرد.
خواص شیمیایی:
بعضی از انواع این عنصر میل شدیدی برای ترکیب شدن با نیترات کرم پودر و سولفات…دارند که بعد از ترکیب شدن با این مواد نسبتاً قابل تحمل می شوند.بعضی از انواع این عنصر با خورده شیشه همراه است و خاصیت شوهرآزاری شدیدی دارند.
خواص فیزیکی:
از جنس بسیار حساس می باشد و به سرعت تحت تآثیر محیط و احساسات قرار می گیرد.اگر مقداری اسید خشونت و کربنات سوزآور دیگری به نام هوو به آن اضافه کنیم فوراً ذوب شده و به صورت اشک روان می گردد و اصلاً میل ترکیب شدن با عنصر مرد را ندارد.اما به محض استفاده از کاتالیزور لبخند آن چنان با این عنصر ترکیب می شود که جدا شدنی نیست!
ب:مرد از دیدگاه علم شیمی:
این عنصر اکثراً در طبیعت به صورت آزاد و علاف یافت می شود. ارزان بودن این عنصر به درصد فراوانی آن برمی گردد.این عنصر گاهی به صورت یک ترکیب با ماده ای چون سولفید حسادت و سولفات رو (از نوع سنگ پای یافت شده در معادن قزوین)در خیابان یافت می گردد.این عنصر به علت واکنش زیاد همواره باید زیر نظر نگه داری شود.
طرز تهیه:
برای تهیه این عنصر باید واکنش های شیمیایی عجیب و غریبی را متحمل شد. ابتدا مقداری اکسید اسکناس و نیترات زوریم شش ظرفیتی را در مقداری سنگ پای قزوین حل کرده و بعد از مدتی گاز ادعا و سولفور قپٌی از آن متصاعد می شود.در نتیجه به صورت رسوب روی دیواره خیطی باقی می ماند.البته از ملاقه و وردنه هم میتوان به عنوان کاتالیزور استفاده کرد.
خواص شیمیایی:
بعضی از انواع این عنصر میل شدیدی برای ترکیب شدن با نیترات ژل و سولفونات روغن نباتی و گریس دارندکه بیش ترین کاربرد آن ها در پاکیزگی هوای آلوده ی خیابان ها می باشد.نوع دیگری از این عنصر به علت اندکی ته چهره و آب اکسیژنه ارتباط محکمی با خورده شیشه دارد و دارای خاصیت موزی گری و همسرآزاری شدیدی هستند که برای خالص کردن این عنصر کافیست که آن را در یک سیستم سربسته مثل آشپزخانه قرار داد و با استات قابلمه و چکش مخلوط نمود.
*نکته کنکوری :
در صورت کمبود امکانات آزمایشگاهی از قبیل ملاقه و وردنه میتوان از حرارت
۱۵۰۰ درجه جیغ فرابنفش برای ذوب این عنصر استفاده کرد که در این صورت رسوب به صورت موش درآمده و دارای قابلیت مفتول شدن هم می باشد.نکته دیگر اینکه برای اطمینان از کم شدن خورده شیشه و سولفات روی در این عنصر می توان تا سه بار آن را با کابل برق ۱۰۰ ولت الکترولیز نمود
 

asghar rahmati

عضو جدید
زنان از نظر علم شیمی و طرز تهیه

زنان از نظر علم شیمی و طرز تهیه

زنان از نظر علم شیمی و طرز تهیه


زن در طبیعت کمتر به صورت آزاد موجود است و بیشتر به صورت ترکیب با عناصر، مانند انیدرید تکبر و سولفات خودبینی و ناز در منازل یافت می‌شود.

تاریخچه کشف زن

کاشف این عنصر، پروفسور «آدم» است که در تاریخ نوکیا 6600 برای اولین بار با این عنصر برخورد کرده و در راه این کشف زحمات فراوانی متحمل شده و با تمام کوششهایی که به عمل آورده هنوز نتوانسته جنس و خواص اصلی این عنصر را پیدا و درک کند.(حتا گفته شده که دهن پروفسور آدم در این راه سرویس شده است.)

طرز تهیه زن

برای تهیه این عنصر کافی است مقداری اکسید اسکناس و نیترات پژو ۲۰۶ را در سولفات ویلا مخلوط کرده و دو کاخ طلای ۲۴ عیار به عنوان مهریه و کمی کلرید خواهش (همون التماس) به عنوان شیربها اضافه شود! پس از ترکیب این مواد، گاز عشوه و سولفور ناز متصاعد می‌شود و بعد از میعان به صورت عشق، زن در خانه رسوب می‌کند! بعضی از دانشمندان و متفکران معتقدند چنانچه مقداری از عصاره چرب زبانی به عنوان کاتالیزور استفاده شود، نتیجه کار بهتر خواهد بود.

خواص فیزیکی زن

بسیار شکننده است! از جنس نرم و حساس می‌باشد و به سرعت تحت تاثیر محیط و احساسات قرار می‌گیرد! هرگاه مقداری اسید خشونت و کربنات سوزآوری به اسم «هوو» به آن اضافه شود فوری ذوب شده و به صورت بیکربنات اشک جاری می‌شود.

خواص شیمیایی زن

بعضی از انواع این عنصر میل شدیدی به ترکیب شدن با کلرات کرم آفتاب و سولفات روژ و استات ریمل دارند و پس از انجام واکنشهای شدید، به خیال خودشان قابل تحمل میشن!!! برخی از انواع این عنصر ناخالص بوده و همراه سیلیکات می‌باشند و در آنها خورده شیشه یافت می‌شود و خاصیت شوهر آزاری پیدا می‌کنند! برای خالص کردن آن کافی است عنصر ناخالص را در یک محیط سر بسته مانند اتاق با نیترات کتک و کربنات غضب ترکیب نموده و از این عمل، نیم مول گاز جیغ و نیم مول گاز فریاد که غلظت آن برابر ماده اولیه است متصاعد می‌شود و عنصر به حالت رسوب در کف اتاق ته نشین می‌شود! سپس اگر به آن مقداری اکسید محبت اضافه شود به حالت ماده اولیه باز می‌گردد.

توصیه ایمنی


هرگز با این عنصر (زن) یکی‌ بدو نکنید که نتیجه خوبی نمی‌دهد.

سخن آخر : ازتمام خواهرهای عزیزم عذرخواهی میکنم قصد توهین نداشتیم فقط خواستیم یه خورده من باب مزاح یه چیزی گفته باشیم.



لطفا درمورداین متن نظرخودتون روبگین باتشکر

 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
عنصرها از نگاهی دیگر

عنصرها از نگاهی دیگر

1- فلوئور با اراده ترین عنصر است او حتی آرگون تنبل را نیز به انجام واکنش وادار می کند.
2- فلوئور در دوستی سنگ تمام می گذارد اگر با عنصری دست رفاقت بدهدهیچ چیز نمی تواند او را از رفیقش جدا کند.او با همه علاقه ای که به حفظ الکترون هایش دارد هنگامی که کمبود
بور را نسبت به الکترود می بیند او را در الکترون های خود سهیم می کند.
3- هر چه اتم ها بزرگتر می شوند از دارای خود (یعنی الکترون ها) راحترمی گذرند بر خلاف انسان ها که هر چه مسن تر می شوند به آن چه دارد وابستگی بیشتری پیدا می کنند و
بخشش کمتری از خود نشان می دهند .
4- آب با همه ی لطا فت و نرمی که دارد سر سخت ترین مواد به شمار می رود اگر دستش به بلور برسد شبکه ی آن را چنان درهم می شکند که با وجود همه ی آن نیروی جاذبه ی قوی که میان یون ها وجود دارد هریک به سویی می گریزند وبه محا صره ملکول های آب در می آیند کاری که از هیچ پتک یا چکشی بر نمی آید.
5- همیشه نباید برای رسیدن به کمال،چیزی را بدست آورد گاه گذشتن از چیزهایی که داریم،راه کمال را پیش روی ما می گشاید درست مانند سدیم که تا از آخرین الکترون لایه ی ظرفیتش نگذرد به آرایش الکترونی کامل دست نمیابد.
6- هر چه اندازه ملکول در هیدروکربن ها بیشتر می شود بهتر و قوی تر یکدیگر را جذب می کنند و به هم نزدیک تر میشوند اما چرا برخی از انسانها هر چه بزرگتر می شوند بیشتر از هم فاصله می گیرند؟
7-چه صبری دارد این آب! دیر جوش میاورد و زیر فشار دیرتر از کوره در میرود.
8- اکسیژن رفیق نابابی است. هم نشینی با او سرانجامی جز خاکستر و دود شدن در هوا ندارد.
9-بیچاره منیزیم وقتی به اکسیژن می رسد چشمانش چه برقی میزند بی آنکه بداند اکسیژن چه خوابی برایش دیده است با شوق به استقال دشمن جانش می رود.
10- هنگامی که مواد وارد جمع می شوند اصالت خود را حفظ می کنند بر خلاف برخی از آدمها که با ورود به هر محیط تازه به رنگ جمع در می آیند.



 

termah

مدیر بازنشسته
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]روزی همه دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند آنها تصمیم گرفتند تا قایم باشک بازی کنند.
انیشتین اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت.
او باید تا 100 میشمرد و سپس شروع به جستجو میکرد.

همه پنهان شدند الا نیوتون ...
نیوتون فقط یک مربع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد، دقیقا در مقابل انیشتین.
انیشتین شمرد 97, 98, 99..100…
او چشماشو باز کرد ودید که نیوتون در مقابل چشماش ایستاده.
انیشتین فریاد زد نیوتون بیرون( سک سک)، نیوتون بیرون( سک سک)

نیوتون با خونسردی تکذیب کرد و گفت من بیرون نیستم.
او ادعا کرد که اصلا من نیوتون نیستم !!!
... تمام دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن تا ببینن اون چطور میخواد ثابت کنه که نیوتون نیست ...

نیوتون ادامه داد که من در یک مربع به مساحت یک متر مربع ایستاده ام ...
که من رو،نیوتون بر متر مربع میکنه .........
و از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابر "یک پاسکال" می باشد
بنابراین من "پاسکالم" پس پاسکال باید بیرون بره (پاسکال سک سک) !!![/FONT]

 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بدون شرح
جان عزيزم من اين نامه رو مي نويسم كه بگم نمي تونم با تو ازدواج كنم . من نامزديمون رو بهم ميزنم . فكر ميكنم بخواي بدوني چرا ؟ پس بذار توضيح بدم . از اول شروع مي كنم . همه اينها از وقتي شروع شد كه من ، دختر اكتينيوم ـ227 توسط اشعه آلفا متولد شدم . من نه تنها بي ثبات بزرگ شدم ، بلكه روانپزشك من اخيراً گفته كه من مبتلا به جنون جواني و بيماريهاي رواني هستم و براش سخته كه بگه من 20 تا ايزوتوپ جدا دارم . حقيقت تاسف بار اينه كه فرانسيم ـ223 (طولاني عمرترين ايزوتوپ من) نيمه عمره منه و 21 دقيقه زندگي مي كنه و بعد از اون من به راديوم ـ223 تبديل مي شم . فرانسيم-221 من ، نيمه عمره و فقط 8[SUB]/[/SUB]4 دقيقه زندگي ميكنه و چون خونواده ما طول عمر كوتاهي داره نمي تونيم مورد استفاده مفيدي واقع بشيم . من بچه ساكتي بودم . وقتي هستي و وجود من در سال 1939 توسط مارگارت پري در مؤسسه كوري در پاريس كشف شد ، من خيلي هيجان زده بودم ! بعد از كشف من در اين كشور اسمم رو فرانسيم گذاشتند . اونا منو با خواهرام ( ليتيم، سديم، پتاسيم، روبيديم و سزيم ) آشنا كردن . من هم خيلي زود ياد گرفتم كه عضوي از خونواده فلزات قليايي هستم . ما شباهت هاي زيادي به هم داشتيم ؛ يك ظرفيتي بوديم. در هواي آزاد كدر مي شديم و دماي ذوب پاييني داشتيم و با آب واكنش مي داديم . البته فقط اينا نبود ، ما در مجموع بلور نرمي داشتيم ، در طبيعت به صورت آزاد وجود نداشتيم بلكه به صورت تركيباتي از هاليدها و تركيبات مضاعف با فلزات بوديم . پدر مي گه : مهمترين شباهت من و خواهرام آرايش الكتروني اتمهامونه . يه دفعه از اون پرسيدم كه چرا ليتيم رو بيشتر دوست داره و چون من دوباره بي ثباتي رو شروع كرده بودم پدر بالاخره اعتراف كرد كه ليتيم رو به خاطر رفتار با ثباتش كه بخشي از زندگيشو ساخته بود بيشتر دوست داره . مي گفت : من هيچ هدف با معني كه بتونه ببينه ندارم و بعد منو از سر تا پا بررسي كرد و گفت كه بايد يه كاري با جرم اتميم بكنم. من گريون به طرف اتاقم رفتم و به آيينه نگاه كردم . جرم اتمي من در حدود 223 بود يعني بيشتر از هر كسي توي خونوادم ( خانواده فلزات قليايي ) . جان ! من اصلاً نمي تونم اينو تحمل كنم ! تو ديدي كه تلاش من براي رژيم گرفتن بيهوده بود . مقدار بسيار زيادي از من در پوسته زمين وجود داره .من وقت زيادي براي فكر كردن دارم . داشتن دماي ذوب270 درجه سانتيگراد چيز خيلي بدي هم نيست . در واقع تغييرات حالتي من ، هيجان زيادي به زندگيم مي بخشن . ولي يه چيزايي هست كه منو اذيت ميكنه ؛ حتي بيشتر از 30 سال پيش كه من كشف شده بودم ، خواهرام تحويلم نمي گرفتن و هنوز هم منو به خاطر هيچي ترك مي كنن . خونواده قليايي هميشه مشهور بوده ولي هيچ كس من واقعي رو نمي شناسه ! چرا كه يادم مي ياد در ”شيمي معدني“ ر.ت.سندرسون گفت :”بجز شباهت كوچكي كه بين فرانسيم و سزيم وجود داره ، چيز زيادي از اين عنصر شناخته شده نيست“ . سزيم! اون منو با سزيم مقايسه كرد ؛ خواهر من كه توسط يه كاني به اسم پلاسيت استخراج مي شه ، هيچ كس ، هيچ وقت ، هيچ مقدار قابليت اندازه گيري منو توي اون آشغال پيدا نمي كنه ! متاسفم كه دوباره دارم بي ثباتي رو شروع مي كنم . راستي ، تا حالا شنيدي كه مردم منو واقعاً به صورت مصنوعي درست مي كنن؟ درسته ! كاري كه اونا مي كنن بمبارون كردن تريوم با پروتون هاست كه در يك لحظه فرانسيم ساختگي به وجود مي ياد . جالبه نه ؟! كي مي دونه ؟ شايد يه روزي اين عنصر خوب و قديمي با عدد اتمي 87 به جامعه نفوذ پيدا بكنه و اون وقته كه من اونچيزي رو كه هستم رو مي پذيرم ! ولي تا اون وقت ، ميدونم كه ما هيچ وقت نمي تونيم با همديگه باشيم . جان ، من واقعاً متاسفم . لطفاً سعي كن كه درك كني . من هميشه تو رو دوست دارم و هيچ وقت زندگي كوتاهمون رو فراموش نميكنم . دوستدار هميشگي ات فرانسيم آلكاني
 

mis_chemi

عضو جدید
مصاحبه جنجالی با آقای سدیم عنصر شرور!! یا مفید گزارشگر:سلام آقای سدیم فکر کنم در ابتدا بهتره از تولدتون برامون بگید ؟
Na: با عرض سلام خدمت شما گزارشگر و تمامی دانش پژوهان ودوستداران علم شیمی ،من برای اولین بار در سال 1807 توسط دانشمند دیوی وتوسط

الکترولیز هیدروکسید سدیم بدنیا امدم
گزارشگر:میشه کمی از خصوصیات شخصیتی خودتون صحبت کنید؟
Na: من مانند دیگر ساکنین فلزات قلیایی نرم سبک وزن سفید مایل به نقره ای و واکنش دهنده میباشم و از این جهت هرگز به صورت آزاد نمیتونید منو تو طبیعت پیدا کنید. خیلی زود رنج و حساسم طوری که حتی چاقو نیز براحتی باعث ایجاد جراحت در من میشه
وقتی تنها هستم از ارتباط با دیگران خود داری میکنم طوری که برای آرام بودن همیشه در استخری از نفت غوطه ور میشوم
واگر آب یا هوا ویا اسید بخواهند سر به سر من بگذارند خیلی عصبانی میشوم وهیدروژن رو بیرون میکنم وخودم به سدیم هیدروکسید تبدیل میشم
ترکیبات من رنگ شعله رو زرد نارنجی میکنند
راستی من در هنگام برخورد با آب اونقدر عصبانی میشم که علاوه بر طرد هیدروژن با ایجاد گرمای زیاد باعث اشتعال هیدروژن خارج شده نیز میشم
گزارشگر:یعنی شما تا این حد بدجنس و شرورید (به بیرون کردن هیدروژن اکتفا نمی کنید واون رو میسوزونید)؟
Na: خدا از شما بگذره،درسته که من کمی عصبی هستم ولی اونقدرها هم که شما میفرمایید شرور و بد جنس نیستم
فکر کنم بهتره برای اثبات حرفهام کمی از کارها و خدمات ارزنده ام توی صنعت براتون بگم
مثلا یکی از تر کیبات من به نام سدیم هیدروکسید که فکر کنم شما به عنوان یه علاقه مند شیمی خوب با این ترکیب آشنا باشید در تولید برخی مواد شیمیایی ومواد تمیز کننده وهمچنین تولید کاغذ کاربرد داره
ویا سدیم کربنات که در ساخت شیشه و صابون نقش داره وهمچنین سدیم سیانید که برای خالص سازی طلا ونقره کاربرد داره
واصلا چرا راه دور بریم همین نمک طعام که شما روزانه مصرف میکنید فکر کن اگه غذات بی نمک بود چقدر بد مزه میشد و آیا این ضرب المثل معروف رو نشنیدی که میگه :هر چه بگنددکلرید سدیم ش میزنند
واگه بخواید باز هم از خوبیام براتون بگم حرفی ندارم
گزارشگر: ولی تا اونجا که یادمه شما متهم اول در بیماری فشار خون هستید ،در این مورد حرفی برای گفتن دارید؟
Na: این بیماری گناه من نیست .نشنیدی میگن نه افراط ونه تفریط ،جسم انسان روزانه حداکثر 5گرم نمک احتیاج داره واگر شخصی بیش از این مقدار نمک رو به دلیل بد غذائی توی روز مصرف کنه و بعدا دچار فشار خون بالا بشه این وسط گناه من چیه؟ واین شمایید که متهم ایجاد این بیماری هستید وباید الگوی غذایی خودتون رو تصحیح کنید نه من

و باید این مطلب رو هم در اینجا اضافه کنم که در قدیم در قاره آفریقا اعراب الماس و طلا رو با نمک مبادله میکردند
گزارشگر: ولی هر چقدر هم توی این موارد از خودتون دفاع کنید نمیتونید شرور بودن خودتون رو تبرئه کنید مثلا فکر کردی چرا من با شما دست هم ندادم
Na: معلومه به خاطر اینکه پوستتون آسیب میبینه و این یکی از خصوصیاتی است که من به اون افتخار میکنم واز اینکه کسی سعی نمیکنه به من دست بزنه خوشحالم چون براحتی نمی تونید سر به سرم بزارید

گزارشگر:( حالا خوشحالی و میگی من بدجنس نیستم) . بگذریم میشه در مورد رابطه خودتون با هم بلوکیتون یعنی پتاسیم بگید
Na: ما از نظر خیلی از خصوصیات مثل همیم ولی چون اون از من بزرگتره از من سر حالتره وهمیشه با نشاط تر از منه و خیلی از جاها بیشتر دوست دارن با اون ارتباط برقرار کنندتا من مثلا در تهیه باروت
راستش گاهی وقتا به اون حسودیم میشه ولی زیاد کاری بهم نداریم وهر کی زندگیه خودش رو داره
گزارشگر:.میشه بفرمایید نقش شما در بدن موجودات زنده چیه؟
Na: به این میگن یه سوال درست وحسابی صحبت کردن در مورد نقش من در بدن موجودات زنده میتونه تا حدی وجهه ی من رو در مقابل خوانندگان عزیز بهتر کنه و اما هنر نمایی من در بدن شما:

  • در جلوگیری از ناتوانی در گرما و آفتاب زدگی مؤثرم
  • عمل اعصاب و عضلات را تقویت میکنم, در منقبض شدن عضلات مؤثرم
  • آب بدن را تنظیم می کنم، در نتیجه با افزایش یا کاهش مصرف آب ، بدن دچار تورم یا خشکی نمی شود.
  • به هدایت امواج عصبی کمک می کنم.
  • با وجود من میزان ثبات اسیدی - بازی بدن حفظ می شود یا به عبارتی من در تنظیم PH بدن مؤثر م
  • من در استخوان ها نیز یافت میشوم
به طور کلی من حدود 92 گرم وبه شکل سدیم کربنات در بدن انسان یافت میشوم ،کبد،قلب و کلیه ها از اعضایی هستند که من به وفور در آنجا یافت میشوم راستی میدونی بدون من شما نمی تونستید غذا رو هضم کنید
گزارشگر: ببخشید جناب سدیم ولی بنظر من شما دارید مبالغه میکنید
Na: نه اصلا مبالغه نیست بلکه یک حقیقت علمی ثابت شده است. یک نقش جالب من این است که موجب جذب بهتر قندهای ساده و اسیدهای آمینه که اجزاء تشکیل دهنده مواد نشاسته ای و پروتئین ها هستند، می شوم
من در شیره های گوارشی که موجب هضم غذا می شوند، وجود دارم.
همچنین من به تشکیل HCl که نقش اساسی در هضم پروتئین در معده داره کمک میکنم
گزارشگر: راستی سدیم جان من شنیدم شما خیلی مورد علاقه ساکنین گروه هفده یعنی هالوژنها هستید.
Na: اوه اره ،اونها علاقه زیادی به من دارند و من رو خیلی دوست دارند ولی من ترجیح میدم دوستی محکم و قوی رو که با جناب کلر دارم رو حفظ کنم . ما خیلی هوای همدیگر رو داریم .و توی مشکلات شریک هم هستیم .کلر دوست خیلی خوبیه و با همدیگه میتونیم خیلی راحتتر بر مشکلات غلبه کنیم
گزارشگر: ولی من شنیدم با هم که باشید خیلی راحت توی آب از هم جدا میشید
Na: متا سفانه بله ، مولکولهای آب به دلیل علاقه وافرشون به ما خیلی زود اطراف ما رو میگیرند و ما رو از هم جدا میکنند
ولی ما دیگه شنا گرهای ماهری شدیم و حتی میتونیم جریان الکتریکی رو هم توی آب انتقال بدیم البته توی این حالت به ما میگن یون
گزارشگر: تا حالا شده دلتون بخواد مثل کس دیگه ای باشید ؟
Na: اره کسی هست که من به اون علاقه زیادی دارم واون الگوی من تو زندگیه
گزارشگر: اوه علاقه مند شدم اون شخص رو بشناسم ، ممکنه کمی در مورد اون برامون صحبت کنید؟
Na: متاسفانه اون در طبقه هشتم شهر ما زندگی میکنه وخیلی ازمن دوره
گزارشگر: ممکنه خواهش کنم اسمش رو بگید؟
Na: اون نه فقط الگوی زندگی منه بلکه هدف من توی زندگیهخیلی دلم میخوات مثل اون باشم اسم اون نئون هست بنظر شما عنصر جالبی نیست آیا من حق ندارم اینقدر به او علاقمند باشم . من سعی میکنم توی تمام مراحل زندگی پا جای پای اون بزارم مثل اون به کمال برسم و آرامش اون رو داشته باشم

میدونید چیه اون یه چیز خیلی مهم به من یاد داد .
واون اینه که راه رسیدن به کمال همیشه بدست اوردن چیزی نیست گاهی برای اینکه به کمال برسی باید کمی بخشنده باشی واز عزیزترین چیزهات بگذری
ومن یاد گرفتم که تا از عزیز ترین داراییم که همون الکترونه نگذرم به کمال نمی رسم
گزارشگر: واقعا جمله قشنگییه امیدوارم خوانندگان عزیز هم به این نکته مهم دقت کنند که :
گاهی برای رسیدن به کمال باید گذشت کرد
میشه یه تر فند کوچولو از کاراتون برامون بگید :
Na: یه کوچولو؛ باشه مثلا میتونید یه ظرف پر از آب تهیه کنید یه بشر بزرگ بد نیست کمی فنل فتالئین توش بریزید حالا اگه منو توی آب رها کنید میتونم حرکات نمایشی خیلی جالبی رو از خودم نشون بدم و دنبال خودم خطوط ارغوانی رنگ جا میذارم

گزارشگر: اوه خیلی جالبه فکر کنم معلما میتونن این کارو سر کلاس برای دانش آموزاشون انجام بدن

Na: حالا که حرف معلما شد و چون من خیلی به اونها علاقه دارم یه ترفند کو چولوی دیگه هم بهشون آموزش میدم .
میتونند تکه های کوچکی از من رو زیر خاک اره قایم کنند وخاک اره رو به دانش آموزانشون نشون بدن
حالا میتونن از لیوان پر از آبی که خودشون ازش آب نوشیدن روی خاک اره بریزند واتفاق جالب اینجاست که اونها توستن خاک اره رو با آب شعله ور کنن

گزارشگر: خیلی خیلی جالب بود خیلی استفاده بردیم اگه حرف دیگه ای ندارید بهتره با خواننده هامون خداحافظی کنیم
نه حرف دیگه ای ندارم فقط بهتره آدرس محل سکونتم رو بگم شاید کسی علاقمند باشه برام کارت پستال بفرسته

Na:من ساکن کوی فلزات قلیایی واقع در خیابان اول و دوره سوم در خانه شماره 11 میباشم وازشما وتمامی علاقه مندان به شیمی تشکر میکنم

ممنون از حضور گرم شما جناب سدیم عزیز
 

MARYAMIIII

عضو جدید
برای شیمیست ها

برای شیمیست ها

اگه فلز هستی فلز قلیایی باش
حتی اگه یه الکترون داشته باشی .اونو با تمام وجودت راحت ومشتاقانه ایثار کن.
اگه نافلزی و محتاج الکترون، مثل هالوژن ها، مصرانه برای رسیدن به هدفت تلاش کن؛ ولی هالوژن باش و به همون یه الکترون قانع! زیاده طلبی کار کربن های رو سیاهه!

البته گاز نجیب شدن و از قیل و قال دنیا و سوداهای جهان رهایی یافتن، کار هر کسی نیست. ولی اگر یک نفر به اون مقام برسه، میشه مثل نئون و زنون که اطرافش رو روشنایی می بخشه....

اما باید یادمون باشه فلزات واسطه که چند ظرفیت از خودشون نشون می دن و جلوی ...هر کسی چهره ای می گیرن، هم وزن شون سنگین تره و هم توی صنعت پرکاربرد، مشهور و مقبول هستن؛ عوضش خاصیت مغاطیسیشون اون ها رو به هر طرفی می کشه و به دام هر آهن ربایی می افتن.

آدم اگه چشم دلش سیر باشه، آخرین لایه اش پر از جفت الکترون می شه و خاصیت دیا مغناطیس پیدا می کنه؛ اون وقت قوی ترین میدانهای مغناطیسی هم نمی تونن روش تاثیر بذارن.....

اگه صداقت باشه و ظرفیت ها همه یک، پیوند هامون مستحکم تر می شه ؛ مثل پیوند یونی.
دیگه کسی نمی تونه مولکول های ما رو از شبکه بلور زندگی جدا کنه..



 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
جهنم از دیدگاه شیمی

جهنم از دیدگاه شیمی

[h=2]جهنم! از ديدگاه شيمی[/h]
جواب يك دانشجوی دانشگاه واشينگتن به يک سؤال امتحان شيمی آنچنان جامع و کامل بوده که توسط پروفسورش در شبکهء جهانی اينترنت پخش شده و دست به دست ميگرده خوندنش سرگرم‌کننده است .

پرسش: آيا جهنم اگزوترم (دفع‌کنندهء گرما) است يا اندوترم (جذب‌کنندهء گرما)؟

اکثر دانشجويان برای ارائهء پاسخ خود به قانون بويل-ماريوت متوسل شده بودند که می‌گويد حجم مقدار معينی از هر گاز در دمای ثابت، به طور معکوس با فشاری که بر آن گاز وارد می‌شود متناسب است. يا به عبارت ساده‌تر در يک سيستم بسته، حجم و فشار گازها با هم رابطهء مستقيم دارند.

اما يکی از آنها چنين نوشت:

اول بايد بفهميم که حجم جهنم چگونه در اثر گذشت زمان تغيير می‌کند. برای اين کار احتياج به تعداد ارواحی داريم که به جهنم فرستاده می‌شوند. گمان کنم همه قبول داشته باشيم که يک روح وقتی وارد جهنم شد، آن را دوباره ترک نمی‌کند.
پس روشن است که تعداد ارواحی که جهنم را ترک می‌کنند برابر است با صفر.
برای مشخص کردن تعداد ارواحی که به جهنم فرستاده می‌شوند، نگاهی به انواع و اقسام اديان رايج در جهان می‌کنيم. بعضی از اين اديان می‌گويند اگر کسی از پيروان آنها نباشد، به جهنم می‌رود. از آن جايی که بيشتر از يک مذهب چنين عقيده‌ای را ترويج می‌کند، و هيچکس به بيشتر از يک مذهب باور ندارد، می‌توان استنباط کرد که همهء ارواح به جهنم فرستاده می‌شوند.
با در نظر گرفتن آمار تولد نوزادان و مرگ و مير مردم در جهان متوجه می‌شويم که تعداد ارواح در جهنم مرتب بيشتر می‌شود. حالا می‌توانيم تغيير حجم در جهنم را بررسی کنيم: طبق قانون بويل-ماريوت بايد تحت فشار و دمای ثابت با ورود هر روح به جهنم حجم آن افزايش بيابد. اينجا دو موقعيت ممکن وجود دارد:

۱) اگر جهنم آهسته‌تر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدريج بالا خواهند رفت تا جهنم منفجر شود.
۲) اگر جهنم سريعتر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدريج پايين خواهند آمد تا جهنم يخ بزند.

اما راه‌حل نهايی را می‌توان در گفتهء همکلاسی من ترزا يافت که می‌گويد: «مگه جهنم يخ بزنه که با تو ازدواج كنم!» از آن جايی که تا امروز اين افتخار نصيب من نشده است (و احتمالاً هرگز نخواهد شد)، نظريهء شمارهء ۲ اشتباه است: جهنم هرگز يخ نخواهد زد و اگزوترم است.

تنها جوابی که نمرهء کامل را دريافت کرد، همين بود!
 
بالا