جشن های ایرانی
قبل از تسلط اعراب بر ايران، در انتهاي سلسلة ساساني در زمان يزدگرد سوم ( قرن 7 ميلادي ) دين رسمي کشور ايران، دين زرتشت بود.
پيامبر اين دين يعني اشو زرتشت براي قدر نهادن ايزدان، که سمبلهاي نيروهاي سودمند به حال آدمي در طبيعت بودند، مراسم آييني فراواني از جمله جشن هايي را پايه گذاري کرد.
اين جشنها شامل 2 بخش بودند، گاه انبارها و جشنهاي ماهانه .
گاه انبارها، جشنهايي بودند که براي تقديس اهورامزدا و شش روان جاويدان ( امشا سپندان ) که همواره نزداومتوطن هستند، برگزار مي شدند. اهورامزدا و شش امشا سپندان، حافظان هفت مخلوق مي باشند. آسمان، آب ها، زمين، آتش، گياهان، حيوانات و آدمي. بعدها شش امشا سپند را در زبان فارسي با اندکي تغيير به نامهاي شهريور، خرداد، اسفند، اردي بهشت، امرداد و بهمن خواندند.
به نظر مي رسد پايه گذار اين جشن ها، زرتشت پيامبر باشد. اما گفته شده است که اين جشن ها به خصوص گاه انبارها در زمانهاي بسيار دورتر از زمان زرتشت هم جشن گرفته مي شده اند.
گاه انبارها هر يک به مدت پنج روز برگزار مي شدند و به ترتيب عبارت بودند از : 1- ميديوزرم، در نيمة بهار هنگام برداشت خرمن 2- ميديوشهم، در نيمة تابستان 3- پيتي شهم، در ماه شهريور 4- اياترم، در ماه مهر 5- ميديارم، در نيمة زمستان 6- همسپتمدم، در ماه اسفند 7- آخرين گاه انبار، روز آخر سال بود و به جشن نوروز متصل مي شد.
هزينة اين جشنهاي هفتگانه را ثروتمندان تامين مي کردند. مردم در اين روزها در کنار همديگر مي خوردند، مي نوشيدند و پايکوبي مي کردند و در پايان جشن، آنچه از خوردني ها باقي بود، به خانة افراد نيازمند فرستاده مي شد.
در کنار گاه انبارها، جشن هاي ماهانه هم از اهميت خاصي برخوردار بودند. در هر ماه يک روز نام ماه با نام روز يکي ميشد. مردم اين روز را جشن ميگرفتند و در آن طي مراسمي به تقديس نام اهورامزدار ميپرداختند.
از مهمترين جشنهاي ماهانه ميتوان مهرگان و تيرگان را نام برد که جزء پنج جشن بزرگ ايرانيان بودهاند. (در کنار نوروز، سده و يلدا) و در سرتاسر امپراطوري مراسم مربوط به آنها با شکوه تمام برگزار ميشده است.
از ميان جشنهاي ماهانه، مهرگان بي شک مهمترين و با شکوه ترين جشن بوده است. روز مهر از مهرماه. اين جشن سابقهاي پيش اوستايي دارد.
در باور مردمان آن زمان، اين خورشيد بوده است که به طبيعت زندگي ميبخشيده. آنان خورشيد را مهر نام نهادند و مهر نامي است که براي مفهوم دوستي و محبت برگزيدهاند و به اين ترتيب نشان داده اند که اساس هستي و آنچه که به عالم هستي، بودن ميبخشد "مهر" است.
"مهر" از مهمترين عناصر "اشا" قانون حاکم بر طبيعت است و همواره بر ضد "دروژ" در مبارزه.
آنان که راه مهر را پيمايند به مبدأ ميرسند. در سنت ميترائيسم، ميترا، ايزد نگهبان خورشيد، حافظ پيمان و سمبل مهر ورزيدن است.شخصيت مسيح گونه ميترا را در متن هاي مقدس دوره پيش اوستايي مي توان يافت. ميترا هنگامي که جهان را "دروژ" فرا گرفته بود و از "اشا" تقريباً خبري نبود، به صورت گاو نر سفيدي به زمين متجلي شد و به عنوان فديه گناهان بشر خود را قرباني کرد تا جهان از تباهي مصون بماند و خورشيد
مهر دوباره بر تارک هستي فروزان گردد و اين همان است که در مورد مسيح از کتاب مقدس ميخوانيم.
مسيح - که درود خدا بر او باد- به روي صليب جان داد تا نوع بشر از تباهي رها شود، مسيح که سمبل مهرورزيدن ميگويد، راه منم، راستي منم، زندگي منم، هيچ نميتواند به خدا برسد مگر به وسيلة من و اين چيزي نيست جز باور مردمان بدوي زمانهاي دور که تنها راه رسيدن به مبدأ، پيمودن راه مهر است.
از نقطه نظر اسطورهاي در روز مهر از ماه مهر، نيروي راد و راستي (اشا) به سرکردگي کاوه بر آتش دروژ ضحاک به پيروزي رسيد و فريدون پادشاه شد. بنابراين مهرگان سمبلي از پيروزي نهايي مزدا بر اهريمن است.
بر اساس منابع يوناني در جشن مهرگان پادشاهان لباس ارغواني ميپوشيدند و به همراه مردم در مجالس عمومي باده گساري ميکردند. اين تنها روز در ايران باستان بوده که مردم ميتوانستند در ملا عام باده گساري کنند. از جشن مهرگان در کتاب تلمود، از کتب مقدس يهود هم سخن رفته است و اين نشان ميدهد که اين جشن مختص ايرانيان نيست و در بسياري از مناطق دنياي باستان برگزار ميشده است.
در متون تاريخي زرتشتي آمده است که مهرگان روزي است که در آن انسان نر و ماده از کيومرث که در باور زرتشتي مثال نوع بشر است آفريده شد. همچنين آمده است که خورشيد براي اولين بار درخشندگي خود را در اين روز شروع کرد و در واقع اين روز، روز آغاز جهان بوده است.
برگرفته شده از :irandeserts
قبل از تسلط اعراب بر ايران، در انتهاي سلسلة ساساني در زمان يزدگرد سوم ( قرن 7 ميلادي ) دين رسمي کشور ايران، دين زرتشت بود.
پيامبر اين دين يعني اشو زرتشت براي قدر نهادن ايزدان، که سمبلهاي نيروهاي سودمند به حال آدمي در طبيعت بودند، مراسم آييني فراواني از جمله جشن هايي را پايه گذاري کرد.
اين جشنها شامل 2 بخش بودند، گاه انبارها و جشنهاي ماهانه .
گاه انبارها، جشنهايي بودند که براي تقديس اهورامزدا و شش روان جاويدان ( امشا سپندان ) که همواره نزداومتوطن هستند، برگزار مي شدند. اهورامزدا و شش امشا سپندان، حافظان هفت مخلوق مي باشند. آسمان، آب ها، زمين، آتش، گياهان، حيوانات و آدمي. بعدها شش امشا سپند را در زبان فارسي با اندکي تغيير به نامهاي شهريور، خرداد، اسفند، اردي بهشت، امرداد و بهمن خواندند.
به نظر مي رسد پايه گذار اين جشن ها، زرتشت پيامبر باشد. اما گفته شده است که اين جشن ها به خصوص گاه انبارها در زمانهاي بسيار دورتر از زمان زرتشت هم جشن گرفته مي شده اند.
گاه انبارها هر يک به مدت پنج روز برگزار مي شدند و به ترتيب عبارت بودند از : 1- ميديوزرم، در نيمة بهار هنگام برداشت خرمن 2- ميديوشهم، در نيمة تابستان 3- پيتي شهم، در ماه شهريور 4- اياترم، در ماه مهر 5- ميديارم، در نيمة زمستان 6- همسپتمدم، در ماه اسفند 7- آخرين گاه انبار، روز آخر سال بود و به جشن نوروز متصل مي شد.
هزينة اين جشنهاي هفتگانه را ثروتمندان تامين مي کردند. مردم در اين روزها در کنار همديگر مي خوردند، مي نوشيدند و پايکوبي مي کردند و در پايان جشن، آنچه از خوردني ها باقي بود، به خانة افراد نيازمند فرستاده مي شد.
در کنار گاه انبارها، جشن هاي ماهانه هم از اهميت خاصي برخوردار بودند. در هر ماه يک روز نام ماه با نام روز يکي ميشد. مردم اين روز را جشن ميگرفتند و در آن طي مراسمي به تقديس نام اهورامزدار ميپرداختند.
از مهمترين جشنهاي ماهانه ميتوان مهرگان و تيرگان را نام برد که جزء پنج جشن بزرگ ايرانيان بودهاند. (در کنار نوروز، سده و يلدا) و در سرتاسر امپراطوري مراسم مربوط به آنها با شکوه تمام برگزار ميشده است.
از ميان جشنهاي ماهانه، مهرگان بي شک مهمترين و با شکوه ترين جشن بوده است. روز مهر از مهرماه. اين جشن سابقهاي پيش اوستايي دارد.
در باور مردمان آن زمان، اين خورشيد بوده است که به طبيعت زندگي ميبخشيده. آنان خورشيد را مهر نام نهادند و مهر نامي است که براي مفهوم دوستي و محبت برگزيدهاند و به اين ترتيب نشان داده اند که اساس هستي و آنچه که به عالم هستي، بودن ميبخشد "مهر" است.
"مهر" از مهمترين عناصر "اشا" قانون حاکم بر طبيعت است و همواره بر ضد "دروژ" در مبارزه.
آنان که راه مهر را پيمايند به مبدأ ميرسند. در سنت ميترائيسم، ميترا، ايزد نگهبان خورشيد، حافظ پيمان و سمبل مهر ورزيدن است.شخصيت مسيح گونه ميترا را در متن هاي مقدس دوره پيش اوستايي مي توان يافت. ميترا هنگامي که جهان را "دروژ" فرا گرفته بود و از "اشا" تقريباً خبري نبود، به صورت گاو نر سفيدي به زمين متجلي شد و به عنوان فديه گناهان بشر خود را قرباني کرد تا جهان از تباهي مصون بماند و خورشيد
مهر دوباره بر تارک هستي فروزان گردد و اين همان است که در مورد مسيح از کتاب مقدس ميخوانيم.
مسيح - که درود خدا بر او باد- به روي صليب جان داد تا نوع بشر از تباهي رها شود، مسيح که سمبل مهرورزيدن ميگويد، راه منم، راستي منم، زندگي منم، هيچ نميتواند به خدا برسد مگر به وسيلة من و اين چيزي نيست جز باور مردمان بدوي زمانهاي دور که تنها راه رسيدن به مبدأ، پيمودن راه مهر است.
از نقطه نظر اسطورهاي در روز مهر از ماه مهر، نيروي راد و راستي (اشا) به سرکردگي کاوه بر آتش دروژ ضحاک به پيروزي رسيد و فريدون پادشاه شد. بنابراين مهرگان سمبلي از پيروزي نهايي مزدا بر اهريمن است.
بر اساس منابع يوناني در جشن مهرگان پادشاهان لباس ارغواني ميپوشيدند و به همراه مردم در مجالس عمومي باده گساري ميکردند. اين تنها روز در ايران باستان بوده که مردم ميتوانستند در ملا عام باده گساري کنند. از جشن مهرگان در کتاب تلمود، از کتب مقدس يهود هم سخن رفته است و اين نشان ميدهد که اين جشن مختص ايرانيان نيست و در بسياري از مناطق دنياي باستان برگزار ميشده است.
در متون تاريخي زرتشتي آمده است که مهرگان روزي است که در آن انسان نر و ماده از کيومرث که در باور زرتشتي مثال نوع بشر است آفريده شد. همچنين آمده است که خورشيد براي اولين بار درخشندگي خود را در اين روز شروع کرد و در واقع اين روز، روز آغاز جهان بوده است.
برگرفته شده از :irandeserts
آخرین ویرایش: