محوري نبودن برنامهريزي و كنترل پروژه
محوري نبودن برنامهريزي و كنترل پروژه
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]همانگونه كه مستحضريد متأسفانه بخش عمدهاي از واحدهاي برنامهريزي و كنترل پروژه در سازمانهاي ايراني، حالتي نمايشي و فانتزي دارند. بدون اغراق بايد عنوان كنم در بسياري از پروژههاي كشور(اعم از پروژههاي عمراني و ...) واحد كنترل پروژه وجود دارد تنها به اين دليل كه طبق يك قانون نانوشته، هر پروژهاي (به خصوص پروژههاي بزرگ) بايد چنين واحدي داشته باشند.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در اكثر پروژههاي ايران، عناصر واحد كنترل پروژه تنها به دنبال تهيه يك برنامهي زمانبندي(بدون وارد كردن منابع و هزينهها) و به عبارتي تنها مديريت زمان پروژه ميباشند. همچنين تهيه گزارشهاي چند صد صفحهاي كه اغلب هيچ گونه استفادهاي خاصي از آنها نميشود و هيچ تأثيري بر تصميمگيري مديران پروژه نيز ندارد، از وظايف اين واحدهاست.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ساير اركان و مهندسان پروژه نيز به كاركنان واحد برنامهريزي و پروژه به چشم افراد زائد و سربار نگاه ميكنند و حتي در بعضي مواقع آنها را سركار ميگذارند و دست مياندازند! چرا شرايط به اين صورت است؟ مقصر كيست؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در پاسخ به اين سوال ميتوان اين مسأله را عنوان نمود كه هر دو طرف مقصرند. هم متخصصان برنامهريزي و كنترل پروژه ايراني در اين ضعف نقش دارند و هم فرهنگ موجود در سازمانهاي ايراني كه به برنامهريزي و در مجموع اصول علمي مديريت معتقد نيستند.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]حتماً تا به حال گزارشات واحد كنترل پروژه يك پروژه را ديدهايد. به نظر شما آيا از اين گزارشات استفاده موثري ميشود يا اين گزارشات صرفاً به جهت رفع تكليف توليد ميشوند! هنر متخصصان كنترل پروژه استفاده بهينه و مطلوب از گزارشات است. بدين منظور ابتدا بايد در سازمان، آموزشهاي لازم به كاركنان در جهت استفاده از اين گزارشات داده شود و همچنين اين گزارشات به عنوان اهرمهايي جهت كمك به مديران پروژه استفاده شود.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]به عنوان مثال پس از برنامةريزي پروژه، تعريف و تخصيص و تسطيح منابع ميبايستي انجام شود و از نتيجه كار(خروجي نرمافزار)، گزارش مقدار مصالح، نيروي انساني، ماشينآلات و تجهيزات موردنياز پروژه تهيه شود و اين گزارش به واحدهاي تداركات و پشتيباني، امور قراراداها، منابع انساني، مديريت اجرايي و مديريت پشتيباني تحويل گردد و اين واحدها مطابق آموزشهايي كه از قبل ديدهاند نسبت به برنامهريزي جهت تأمين به موقع منابع اقدام نمايند.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]اما آيا اين روند در پروژههاي ايران انجام ميگردد؟ متأسفانه واحد كنترل پروژه صرفاً يك برنامه زمانبندي تهيه ميكند و اگر هم خيلي پيشرفته باشند به صورت نمايشي منابع را كه ليست آنها را هم، از ساير اركان پروژه گرفتهاند وارد نرمافزار ميكنند. يعني كاملاً عكس فرآيند طبيعي برنامةريزي و كنترل پروژه![/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] اين گونه ميشود كه اكثر برنامههاي زمانبندي(به دليل عدم توجه صحيح به منابع و هزينهها) تبديل به برنامههاي غيرواقعي و غيرعملي ميشوند. همچنين منابع موردنياز پروژه به دليل عدم برنامهريزي درست در زمان لازم تأمين نميگردند و به دنبال آن اجراي فعاليتها با تأخير و به كندي صورت ميگيرد. اين مسأله سبب ميشود كه زمان پروژه افزايش يابد و به تبع آن هزينههاي شركت به خصوص در هزينههاي بالاسري افزايش يابند كه اين موضوع سبب كاهش قدرت مالي و نقدينگي پيمانكار پروژه ميگردد كه اين موضوع هم به نوبهي خود سبب مضاعف شدن عدم تأمين منابع موردنياز پروژه در زمان لازم ميگردد! و اين چرخه همين طور ادامه پيدا ميكند تا در نهايت صدها و هزاران پروژهي شكست خورده، داراي تأخير فراوان، روي زمين مانده و ناتمام در كشورمان داشته باشيم.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]اين پروژهها در نهايت به اتمام ميرسند اما با تأخير فراوان، با كيفيت پايين و با هزينههايي چندين برابر از پيشبينيهاي اوليه و ديگر محصول پروژه نخواهد توانست اهداف اصلي پروژه را برآورده نمايد. يگانه راهحل اين موضوع توجه بيشتر به علم مديريت، برنامةريزي و كنترل پروژه ميباشد. اميدوارم روزي برسد كه فرهنگ محوريت واحد برنامةريزي و كنترل پروژه در تمامي سازمانهاي پروژه محور ايراني ايجاد شود.
منبع:
[/FONT]
http://sharifi123.blogfa.com/