تيمور در اواخر قرن هشتم هجرى به ايران حمله کرد و سمرقند را پايتخت خويش قرار داد. هنر تيمورى هنرى بود که در ماوراءالنهر و شرق ايران در زمان تيمورلنگ و بهطور همزمان در غرب ايران تحت حکومت سلسلههاى ترکمانها به اوج خود رسيد. مکتب هرات که نشانگر هنر اين دوره بهخصوص در نقاشى است، در هنر مغولان هند تأثيرى قاطع بهجاى نهاد. تيمور بعد از تسلط بر ايران و ويرانى آن آن و نيز جنوب روسيه، شمال غربى هند، سوريه، عراق و آناتولى به چين لشکرکشى نمود، اما در سال ۸۰۷ در سمرقند به خاک سپرده شد.
دورهٔ حکومت واقعى تيموريان با سلطنت شاهرخ شروع شد. او توانست بهسرعت قسمت اعظم مناطق ايران را بار ديگر متحد و يکپارچه سازد. شاهرخ سه نفر از فرزندان خود را نايب امپراتورى خويش ساخت: الغ بيک در آسياى ميانه (سمرقند)، بايسنقر ميرزا در خراسان (هرات)، سلطان ابراهيم در فارس (شيراز). قدرت تيمورى پس از مرگ شاهرخ در نتيجهٔ جنگهاى خانگى بر سر قدرت و جنگهاى مداوم با ترکمانان و ازبکان رو به تباهى رفت. اين زوال و تباهي، هنرها را از شکوفايى مخصوصاً در سمرقند و هرات باز نداشت.
در دربار سلطان حسين بايقرا که در هرات حکومت کرد افرادى چون مير عليشير نوايي، پيشرو ادبيات ترکى شرقي، جامى شاعر بزرگ ايراني، بهزاد، شاه مظفر، قاسمعلي، ميرک نقاشى و عبدالرزاق نقاشان بلندآواز اين دوران زندگى مىکردند. اينها تعداد اندکى از افرادى است که در اين دربار حضور داشتند.
با تيموريان يکى از درخشانترين ادوار تمدن اسلامى آغاز شد. در زمان حکومت آنها معمارى از نظر عظمت و غناى تزئينات به شکوه و شکوفايى بىنظيرى دست يافت. معمارى اين دوره را بيشتر بايد در سمرقند و هرات مطالعه کرد. هنر نقاشى به چنان مرتبهاى از کامل و تکامل رسيد که الگويى براى کل مکاتب آينده نقاشى قرار گرفت. اين دوره همچنين دورهٔ تحول و توسعهٔ عظيم و توليد درخشان هنرهاى تزئينى (منسوجات و بهويژه، قاليبافي، سفالگري، جواهرکاري، فلزکاري، حکاکى و حجاري) بود. ريشههاى هنر مغولى را در هند مىتوان در هنر دورهٔ تيمورى پيگيرى کرد. زيرا نخستين امپراتور مغولى هند از اعقاب تيمور بهشمار مىرفت. اين سلسله سرانجام بهدست صفويه فروپاشيد.
تکيه امير چخماق، يزد، اواخر قرن هشتم ميلادى
نماى مسجد کبود، تبريز، نيمه کاره
معمارى
در نيمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجري، تيمور به ايران حمله کرد و سمرقند را پايتخت خود قرار داد. وى طرفدار ساختمانهاى زيبا و عظيم بود. معمارى اين دوران ادامهٔ سبک ايلخانى محسوب مىشود. در اين دوران هنر ايران به شکوه ديگرى دست يافت. تيمور براى ايجاد بناهاى عظيم و باشکوه در سمرقند، از نقاط مختلف معماران، کاشىکاران و هنرمندان ديگر را به سمرقند گسيل داشت.
بخش اعظم آثار معمارى دورهٔ تيمورى امروزه از بين رفته است. از جمله بناهاى اين دوران، کاخ عظيمى است که تيمور در زادگاهش کش بنا کرد. بناى باشکوه ديگر مسجد بىبىخاتون در سمرقند است که در سال ۷۷۷ هجرى شمسى آغاز شده؛ اين مسجد هماکنون ويران است. آرامگاه تيمور بناى ديگرى است که هنوز از آثار ارزشمند معمارى تاريخى سمرقند است. تيمور بيشتر به خراسان شمالي، يعنى سرزمينهاى جيحون، مرو، سمرقند، بخارا، توجه داشت و در محدودهٔ ايران آثار قابلتوجهى باقى نيست. هنر اين بخش از ايران بزرگ که امروزه بعنوان آسياى ميانه شناخته مىشود، هنرى است ايراني؛ که پايههاى آن توسط سامانيان و خوارزمشاهيان ريخته شد، و در دورهٔ سلجوقى مسير کمال را پيموده و در دورهٔ تيمور و تيموريان توسط هنرمندان شيراز و اصفهان به اوج کمال رسيده است.
پس از مرگ تيمور در ۷۸۴ هـ . ش و به تخت نشستن شاهرخ، ايران خاورى يا بهعبارتى تمام خراسان و کابل و هرات به تصرف وى در آمد.
مدرسهٔ خرگرد بنايى بىنظير و يکدست است که در ۸۲۳ بهپايان رسيد. بناى ديگر اين دوره بعقه شمسالدين در يزد است و نيز تربت شيخ جام و مسجد کالى تربت جام. از بناهاى مهم اين دوران مسجد گوهرشان است که بزرگترين بناى تاريخى دوران شاهرخ بشمار مىآيد، که در سال ۷۹۷ هـ در مشهد و در جوار حرم مطهر حضرت على بن موسىالرضا (ع) بنا شده است.
بهترين طراحان و صنعتگران غرب و مرکز و جنوب ايران به خدمت تيموريان در آمدند و شرق و شمال ايران را از نظر معمارى غنى کردند.
تبريز، مسجد کبود، 1465م، نيمکار
مسجد کبود تبريز از برجستهترين پيشرفتهاى معمارى اين دوره است. اين مسجد از شاهکارهاى کاشىکارى رنگين و هنر تزئينى ايران در سدهٔ نهم هجرى است. اين اثر در زمينلرزهاى به سال ۸۴۴ هـ . ش ويران شد. معمار مسجد کبود بنابر کتيبهٔ سردر، نعمتالله بن محمد بواب بوده است. اين مسجد در مجموع ۹ گنبد داشته است.
مساجد دورهٔ تيمورى اصولاً بر مبناى پلان و طرح مساجد سلجوقى ساخته مىشدند؛ يعنى صحن مستطيل يا چهار ايوان و يک سرسراى گنبدى در پشت ايوان اصلى و منارههايى در ايوان اصلي؛ مانند مسجد جامع تيمورلنگ در سمرقند، مسجد گوهرشاد در مشهد و ... .
در اواخر سدهٔ هشتم و نيمهٔ اول سدهٔ نهم، مساجد با پلان مرکزى بوجود آمدند و رواج يافتند. اين مساجد بدون صحن بودند و ايوان توخالى و عميق داشتند که منارههاى حجيمى در طرفين آنها قرار داشتند. مساجد آرامگاهى سمرقند از اين نوع هستند.
آثار ديگر تيموريان در ايران کنوني، که از سدهٔ نهم هجرى برجاى مانده است، مسجد شاه از سال ۸۰۳ هـ .ش در مشهد مقدس مىباشد. شکل گنبد مسجد گوهرشاد نابتر و کاملتر است.
نقاشى
برجستهترين مشخصه سبک جديد نقاشى دوره تيمورى مفهوم جديد از فضاست. در نگارگرى افق در بالا قرار داشت و پهنههاى گوناگون و مختلفى در آن شکل مىگرفت. اين مسأله باعث مىشد که تراکمها با تنوع بيشتر و فضاسازى زياد نقاشى شوند. در دوران تيموريان يکى جريان بغداد بود که در رأس آن جنيه سلطانى قرار داشت و مدرسهٔ ديگر، مدرسهٔ تبريز بود که اين دو مدرسه در اواخر سدهٔ هشتم هـ . ق در اوج شهرت بودند. مدرسهٔ تيمورى در سمرقند سومين جريان بود با آثار مصور و کتب نجومى و ديوان اشعار جواجوى کرماني، حافظ و نظامى است؛ بويژه داستان هماى و همايون خواجوى کرمانى که به خط مير على تبريزى و نگارگرى جنيه سلطانى است.
در آثار اين دوره رنگها تند و ناب هستند. در حالىکه نقاشان شيراز در اکثر مواقع محدوديتهاى تحميلى حاشيه نگاره را پذيرفته بودند، جنيه نقاش اين محدوديت را در آثار خويش درهم شکست. نقاشى او سرتاسر سطح صفحه را با منظرهسازى مىپوشاند. در مرکز زمينه هم پيکرهها قرار مىگرفتند. اين نوع نقاشى ژرفانايى از بالا را بازتاب مىداد.
از نقاشىهاى ديوارى اين دوره چيزى باقى نمانده؛ اما در منابع تاريخى توصيفات مفصلى در اين باره وجود دارد.
مکتب شيراز با اتکا به سبک متقدم تيمورى و با حمايت سلطان ابراهيم شيوهاى را در نقاشى بوجود آورد که از مشخصات آن رنگهاى شاد و روشن، ترکيببندىهاى ساده، چهرههاى مات و دهانهاى کوچک و سرها بيضوى و کشيده هستند. از نمونههاى اين سبک گلچينى است که براى بايسنقر ميرزا مرکب از سى و دو نگاره در ۸۲۳ هجرى تهيه شده و نيز شاهنامهاى که براى سلطان ابراهيم تهيه شده است.
با روى کار آمدن شاهرخ فرزند تيمور، هرات پايتخت قرار گرفت و هنرمندان به هرات روى آوردند. در دوران شاهرخ تأثير شيوههاى چينى رو به فزونى گذاشت و عنصر ايرانى و چينى باهم اخت شدهاند. در زمان بايسنقر فرزند شاهرخ هنرهاى نگارگرى و تجليد و بطورکلى هنرهاى ترسيمى به اوج خود رسيد و مکتب هرات بزرگترين مرکز فرهنگى و هنرى زمان خود شد و بهزاد نقاش چيرهدست اين دوران با سبکى بالاتر از همه در نگارههايى جلوهگر شدهاند. بهزاد نخستين هنرمندى است که آثارش را امضاء کرده است و مورد تقليد هنرمندان بسيارى قرار گرفت. سنتهاى او به نام قوانين هنر نقاشى تثبيت مىشود.
ساختن قصر خورنق(خمسه نظامي) اثر کمال الدين بهزاد،1492/ق898
منیع:aftabir
دورهٔ حکومت واقعى تيموريان با سلطنت شاهرخ شروع شد. او توانست بهسرعت قسمت اعظم مناطق ايران را بار ديگر متحد و يکپارچه سازد. شاهرخ سه نفر از فرزندان خود را نايب امپراتورى خويش ساخت: الغ بيک در آسياى ميانه (سمرقند)، بايسنقر ميرزا در خراسان (هرات)، سلطان ابراهيم در فارس (شيراز). قدرت تيمورى پس از مرگ شاهرخ در نتيجهٔ جنگهاى خانگى بر سر قدرت و جنگهاى مداوم با ترکمانان و ازبکان رو به تباهى رفت. اين زوال و تباهي، هنرها را از شکوفايى مخصوصاً در سمرقند و هرات باز نداشت.
در دربار سلطان حسين بايقرا که در هرات حکومت کرد افرادى چون مير عليشير نوايي، پيشرو ادبيات ترکى شرقي، جامى شاعر بزرگ ايراني، بهزاد، شاه مظفر، قاسمعلي، ميرک نقاشى و عبدالرزاق نقاشان بلندآواز اين دوران زندگى مىکردند. اينها تعداد اندکى از افرادى است که در اين دربار حضور داشتند.
با تيموريان يکى از درخشانترين ادوار تمدن اسلامى آغاز شد. در زمان حکومت آنها معمارى از نظر عظمت و غناى تزئينات به شکوه و شکوفايى بىنظيرى دست يافت. معمارى اين دوره را بيشتر بايد در سمرقند و هرات مطالعه کرد. هنر نقاشى به چنان مرتبهاى از کامل و تکامل رسيد که الگويى براى کل مکاتب آينده نقاشى قرار گرفت. اين دوره همچنين دورهٔ تحول و توسعهٔ عظيم و توليد درخشان هنرهاى تزئينى (منسوجات و بهويژه، قاليبافي، سفالگري، جواهرکاري، فلزکاري، حکاکى و حجاري) بود. ريشههاى هنر مغولى را در هند مىتوان در هنر دورهٔ تيمورى پيگيرى کرد. زيرا نخستين امپراتور مغولى هند از اعقاب تيمور بهشمار مىرفت. اين سلسله سرانجام بهدست صفويه فروپاشيد.
تکيه امير چخماق، يزد، اواخر قرن هشتم ميلادى
نماى مسجد کبود، تبريز، نيمه کاره
معمارى
در نيمهٔ دوم سدهٔ هشتم هجري، تيمور به ايران حمله کرد و سمرقند را پايتخت خود قرار داد. وى طرفدار ساختمانهاى زيبا و عظيم بود. معمارى اين دوران ادامهٔ سبک ايلخانى محسوب مىشود. در اين دوران هنر ايران به شکوه ديگرى دست يافت. تيمور براى ايجاد بناهاى عظيم و باشکوه در سمرقند، از نقاط مختلف معماران، کاشىکاران و هنرمندان ديگر را به سمرقند گسيل داشت.
بخش اعظم آثار معمارى دورهٔ تيمورى امروزه از بين رفته است. از جمله بناهاى اين دوران، کاخ عظيمى است که تيمور در زادگاهش کش بنا کرد. بناى باشکوه ديگر مسجد بىبىخاتون در سمرقند است که در سال ۷۷۷ هجرى شمسى آغاز شده؛ اين مسجد هماکنون ويران است. آرامگاه تيمور بناى ديگرى است که هنوز از آثار ارزشمند معمارى تاريخى سمرقند است. تيمور بيشتر به خراسان شمالي، يعنى سرزمينهاى جيحون، مرو، سمرقند، بخارا، توجه داشت و در محدودهٔ ايران آثار قابلتوجهى باقى نيست. هنر اين بخش از ايران بزرگ که امروزه بعنوان آسياى ميانه شناخته مىشود، هنرى است ايراني؛ که پايههاى آن توسط سامانيان و خوارزمشاهيان ريخته شد، و در دورهٔ سلجوقى مسير کمال را پيموده و در دورهٔ تيمور و تيموريان توسط هنرمندان شيراز و اصفهان به اوج کمال رسيده است.
پس از مرگ تيمور در ۷۸۴ هـ . ش و به تخت نشستن شاهرخ، ايران خاورى يا بهعبارتى تمام خراسان و کابل و هرات به تصرف وى در آمد.
مدرسهٔ خرگرد بنايى بىنظير و يکدست است که در ۸۲۳ بهپايان رسيد. بناى ديگر اين دوره بعقه شمسالدين در يزد است و نيز تربت شيخ جام و مسجد کالى تربت جام. از بناهاى مهم اين دوران مسجد گوهرشان است که بزرگترين بناى تاريخى دوران شاهرخ بشمار مىآيد، که در سال ۷۹۷ هـ در مشهد و در جوار حرم مطهر حضرت على بن موسىالرضا (ع) بنا شده است.
بهترين طراحان و صنعتگران غرب و مرکز و جنوب ايران به خدمت تيموريان در آمدند و شرق و شمال ايران را از نظر معمارى غنى کردند.
تبريز، مسجد کبود، 1465م، نيمکار
مسجد کبود تبريز از برجستهترين پيشرفتهاى معمارى اين دوره است. اين مسجد از شاهکارهاى کاشىکارى رنگين و هنر تزئينى ايران در سدهٔ نهم هجرى است. اين اثر در زمينلرزهاى به سال ۸۴۴ هـ . ش ويران شد. معمار مسجد کبود بنابر کتيبهٔ سردر، نعمتالله بن محمد بواب بوده است. اين مسجد در مجموع ۹ گنبد داشته است.
مساجد دورهٔ تيمورى اصولاً بر مبناى پلان و طرح مساجد سلجوقى ساخته مىشدند؛ يعنى صحن مستطيل يا چهار ايوان و يک سرسراى گنبدى در پشت ايوان اصلى و منارههايى در ايوان اصلي؛ مانند مسجد جامع تيمورلنگ در سمرقند، مسجد گوهرشاد در مشهد و ... .
در اواخر سدهٔ هشتم و نيمهٔ اول سدهٔ نهم، مساجد با پلان مرکزى بوجود آمدند و رواج يافتند. اين مساجد بدون صحن بودند و ايوان توخالى و عميق داشتند که منارههاى حجيمى در طرفين آنها قرار داشتند. مساجد آرامگاهى سمرقند از اين نوع هستند.
آثار ديگر تيموريان در ايران کنوني، که از سدهٔ نهم هجرى برجاى مانده است، مسجد شاه از سال ۸۰۳ هـ .ش در مشهد مقدس مىباشد. شکل گنبد مسجد گوهرشاد نابتر و کاملتر است.
نقاشى
برجستهترين مشخصه سبک جديد نقاشى دوره تيمورى مفهوم جديد از فضاست. در نگارگرى افق در بالا قرار داشت و پهنههاى گوناگون و مختلفى در آن شکل مىگرفت. اين مسأله باعث مىشد که تراکمها با تنوع بيشتر و فضاسازى زياد نقاشى شوند. در دوران تيموريان يکى جريان بغداد بود که در رأس آن جنيه سلطانى قرار داشت و مدرسهٔ ديگر، مدرسهٔ تبريز بود که اين دو مدرسه در اواخر سدهٔ هشتم هـ . ق در اوج شهرت بودند. مدرسهٔ تيمورى در سمرقند سومين جريان بود با آثار مصور و کتب نجومى و ديوان اشعار جواجوى کرماني، حافظ و نظامى است؛ بويژه داستان هماى و همايون خواجوى کرمانى که به خط مير على تبريزى و نگارگرى جنيه سلطانى است.
در آثار اين دوره رنگها تند و ناب هستند. در حالىکه نقاشان شيراز در اکثر مواقع محدوديتهاى تحميلى حاشيه نگاره را پذيرفته بودند، جنيه نقاش اين محدوديت را در آثار خويش درهم شکست. نقاشى او سرتاسر سطح صفحه را با منظرهسازى مىپوشاند. در مرکز زمينه هم پيکرهها قرار مىگرفتند. اين نوع نقاشى ژرفانايى از بالا را بازتاب مىداد.
از نقاشىهاى ديوارى اين دوره چيزى باقى نمانده؛ اما در منابع تاريخى توصيفات مفصلى در اين باره وجود دارد.
مکتب شيراز با اتکا به سبک متقدم تيمورى و با حمايت سلطان ابراهيم شيوهاى را در نقاشى بوجود آورد که از مشخصات آن رنگهاى شاد و روشن، ترکيببندىهاى ساده، چهرههاى مات و دهانهاى کوچک و سرها بيضوى و کشيده هستند. از نمونههاى اين سبک گلچينى است که براى بايسنقر ميرزا مرکب از سى و دو نگاره در ۸۲۳ هجرى تهيه شده و نيز شاهنامهاى که براى سلطان ابراهيم تهيه شده است.
با روى کار آمدن شاهرخ فرزند تيمور، هرات پايتخت قرار گرفت و هنرمندان به هرات روى آوردند. در دوران شاهرخ تأثير شيوههاى چينى رو به فزونى گذاشت و عنصر ايرانى و چينى باهم اخت شدهاند. در زمان بايسنقر فرزند شاهرخ هنرهاى نگارگرى و تجليد و بطورکلى هنرهاى ترسيمى به اوج خود رسيد و مکتب هرات بزرگترين مرکز فرهنگى و هنرى زمان خود شد و بهزاد نقاش چيرهدست اين دوران با سبکى بالاتر از همه در نگارههايى جلوهگر شدهاند. بهزاد نخستين هنرمندى است که آثارش را امضاء کرده است و مورد تقليد هنرمندان بسيارى قرار گرفت. سنتهاى او به نام قوانين هنر نقاشى تثبيت مىشود.
ساختن قصر خورنق(خمسه نظامي) اثر کمال الدين بهزاد،1492/ق898
منیع:aftabir