با سلام و سپاس از مطالب
برگردان برخی از تعلیمات تائو ت ِچینگ در قرآن:
وقتي مردم برخي چيزها را زيبا ميدانند
چيزهاي ديگر زشت ميشوند.
وقتي مردم برخي چيزها را خوب ميدانند
چيزهاي ديگر بد ميشوند.
بودن و نبودن يكديگر را ميآفرينند.
سخت و ساده يكديگر را پشتيبانند.
بلند و كوتاه يكديگر را تعريف ميكنند.
پستي و بلندي به يكديگر وابستهاند.
قبل و بعد به دنبال هم ميآيند.
در قرآن : و من کل شی خلقنا زوجین(الذاریات 49)
هر چیزی از یک منظر زوج است . بود و نبود ، گناه و ثواب ، خدا و شیطان ، نر و ماده ، مثبت و منفی ، مرگ و زندگی ، جهنم و بهشت ، راحتی و ناراحتی ، صدق و کذب ، زشت و زیبا ، دنیا وآخرت ، ................................
بيعملي را بيازماييد،
و هر چيز در جاي خود قرار خواهد گرفت.
فرزانه از كسي جانبداري نميكند؛
او به پرهيزكاران و گناهكاران هردو خوشآمد ميگويد.
در قرآن:
و من یتوکل علی الله فهو حسبه (طلاق 3)
تلاش و عمل ما ضد توکل است. توکل یعنی پذیرش
زوجین ، یعنی خیر و شر یا زیبا و زشت و یا .... هر دو را بپذیرد یعنی عدم مبارزه با بدی ها ، زشتی ها و .... . هر چه پیش آید خوش آید.
فشار و استرس ، عجله و آشوب ، اضطراب و آشفتگی از نتایج عدم توکل است. یعنی ما آنچه داریم را نمی خواهیم ولی فرد متوکل به همه چیز خوش آمد می گوید.
من قبلا استرس داشتم که باید این بشود و یا آن نشود. آرمان های خیالی و اهداف متعالی که بر مبنای این فلسفه و توکل غلط بوده و درست این است که همین الان stop و توقف کنیم چرا که تغییرات کمی بس است باید تغییرات کیفی کنیم. تغییرات کمی یعنی روی دایره حرکت کردن و هر چقدر هم که جلو برویم به یک اندازه از مرکز دور هستیم اما اگر در هر جا به درون حرکت کنیم به منبع لذت نزدیک شده ایم.
از این رو مولانا می گوید راه لذت راه بیرونی و کمی نیست بلکه راه درونی است.
راه لذت از درون دان نز برون
ابلهی دان جستن قصر و حصون
آن یکی در کنج مسجد مست و شاد
و آن دگر در باغ ترش و بی مراد
جهان مدرن تغییرات کمی را دنبال و از تغییرات کیفی غافل است .
بر اساس اصل تعرف الاشیاء به اضدادها:
ما به فقر هم به اندازه ثروت نیاز داریم. یک فقیر به پول نیاز دارد و یک بچه پولدار برای لذت بردن حتما باید فقر را بچشد و گرنه پولداری بی معنا خواهد بود.
یک سالم به بیماری هم نیازمند است تا سلامتی را حس کند و یک بیمار به سلامتی نیاز دارد تا طعم آن را بچشد.
یک قدرتمند به ضعف نیازمند و یک ضعیف به قدرت نیاز دارد.
نتیجه: یک متوکل می داند در یکی از دوحالت فقریا غنا ، ضعف یا قدرت ، راحتی یا ناراحتی و....قرار دارد و دیر یا زود به بخش دیگر وارد خواهد شد چرا که همه چیز روان است. جسم ما هم روان است. غم و شادی هیچ کدام ماندگار نیستند و جای خود را مانند روز و شب عوض می کنند. لذا در هر دو حالت احساس خوش رضایت را دارد.