.
.
.
.
.
امروز به جاي نوشتن نقطه بازي مي کنم
با واژه هايي که حوصله زنجير جمله شدن را ندارند
واژه هايي که هر بار به خط شدند که تو را مطلع کنند کهٰ
کسي پشت دست نوشته هايش نبودن هايت را وجب مي کند
و باز هم اين واژه هاي دل نازک
حرف هاي نگفته ام را برايت قاب مي گيرند!
.
.
.
smart student
(17/5/1393)
ساعت نقل تکرار را به زبانی نو
هر روز و هر ثانیه تکرار میکند
و من در تک تک ثانیه ها
تورا تکرار میکنم، تو را.
و هر واژه می شود هزار جمله
که همگی تورا صدا میکنند
تک تک و بی محابا ،با برباری هزاران ساله
در قاب زمان رمان جدایی ما را زمزمه میکنند
.
اینک منم با کلاهی پر از آرزو
نشسته بر اسرار مگوی ادوار زمین
و امیید بسته ام بر ثانیه های تکرار
تا تورا
و باز هم تو را
زمزمه کنم