[ انرژی ، احتراق ، ایمنی ، خوردگی ، HSE ]

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
مديريت ايمني فرايند در كنترل مواد شيميايي

مديريت ايمني فرايند در كنترل مواد شيميايي

مديريت ايمني فرايند در كنترل مواد شيميايي


مديريت ايمني فرآيند، خطرات ناشي از نشر مواد خطرناك بدليل نقص و خطر در فرآيند، دستور كار يا تجهيزات را شناسايي، ارزيابي و در نهايت حذف يا كنترل مي كند. استانداردهاي مديريت ايمني فرآيند، مواد شيميايي خطرناك را مورد بررسي قرار مي دهد و در واقع به افراد كمك مي كند كه از به وجود آمدن حوادث ناشي از نشر مواد خطرناك جلوگيري كنند. روند كار مديريت ايمني فرآيند براساس اجراي دقيق اجزاي آن است. اجزاي مديريت ايمني فرآيند عبارتند از: برنامه ريزي، تعاريف: شامل استفاده، ذخيره سازي، توليد، جابجايي و تركيب آنها، مشاركت افراد، اطلاعات مربوط به ايمني فرآيند، آناليز خطر فرآيند، دستور العمل عمليات ها، آموزش افراد، مرور ايمني قبل از راه اندازي، مديريت تغيير، بررسي حوادث، طرح هاي اورژانسي و مميزي ها.


مشاركت و آموزش كاركنان
يكي از اصول مديريت فرآيند ايمني وجود مشاركت مداوم كارفرمايان با كاركنان است، به اين صورت كه از نقطه نظرات و پيشنهادات آنها براي پيشبرد برنامه هاي مديريت ايمني فرآيند و شناسايي خطرات استفاده شود. در مقابل، كارفرمايان نيز بايستي آموزش ها و برنامه هاي لازم را براي ارتقاي دانش ايمني و بهداشتي شغلي در نظر بگيرند و آنها را عملي كنند.
اطلاعات ايمني فرآيند (Process Safety Information)
PSI شامل اطلاعات كلي در مورد شيمي فرآيند، تكنولوژي فرآيند و تجهيزات فرآيند است كه براي اجراي مناسب مديريت ايمني فرآيند و نيز تجزيه و تحليل خطرات موجود در فرآيند، وجود اين اطلاعات حياتي است. PSI بر اساس استاندارد OSHA در سه مرحله زير مورد بررسي قرار مي گيرد: مخاطرات مربوط به مواد شيميايي، تكنولوژي فرآيند و تجهيزات فرآيند.
اطلاعات مربوط به مواد شيميايي خطرناك
اطلاعات مربوط به سموم
بيشتر سموم به عنوان مواد شيميايي خطرناك شناخته مي شوند و داشتن اطلاعاتي در مورد غلظت و مقدار آنها حائز اهميت است. از جمله اطلاعات مربوط به سموم مي توان، به دُوزِ كشنده (LD 50) ، غلظت كشنده (LC 50) ، محدوده آستانه (TLV) ، حد مجاز تماس (PEL) و محدوده بهداشتي ماده خطرناك (IDLH) اشاره كرد كه اين مقادير در برگ هاي ايمني مواد (MSDS) و يا خواص خطرناك مواد صنعتي (SAX) يافت مي شود. علاوه برداشتن اطلاعات در مورد حد مجاز تماس و غلظت سموم، داشتن اطلاعات فيزيكي از سموم نيز مهم است، چرا كه اين اطلاعات حاوي رفتارهاي گوناگون مواد شيميايي در محيط هاي مختلف است. از آن جمله مي توان به دماي نقطه جوش، نقطه انجماد، گراويتي مايع، فشار بخار، حلاليت در آب، نسبت بخار شدن آن در مقايسه با مواد ديگر و نيز ظاهر مواد از نظر رنگ و جنس اشاره كرد.
اطلاعات مربوط به واكنش ها
اين اطلاعات حاوي چگونگي واكنش دادن يك ماده با ماده ديگر يا پايداري و ناسازگاري با مواد ديگر است كه از آن جمله مي توان به واكنش اسيدها و بازها، اكسيد شدن فلزات و احياي آنها اشاره كرد.
اطلاعات مربوط به خوردگي
اين سري شامل اطلاعاتي در مورد مواد فلزي و خطراتي از جمله خوردگي است و اغلب مواردي كه حاوي اطلاعات فيزيكي، شيميايي و ميزان واكنش دادن مواد شيميايي است، اطلاعات مربوط به خوردگي را نيز دارا خواهد بود.
اطلاعات مربوط به پايداري و دماي مواد
اين اطلاعات مربوط ميزان پتانسيل و توانايي آتش و انفجار مواد شيميايي و شامل مواردي مانند محدوده اشتعال (UEL، LEL)، و دماي اشتعال (AIT) است. اين اطلاعات نيز در برگ هاي ايمني مواد (MSDS) و استانداردهاي ايمني و حفاظت شغلي يافت مي شود.
اطلاعات خطرات مخلوط كردن مواد شيميايي ناسازگار
اين اطلاعات در مورد مخلوط هاي انفجار زا و حادثه ساز از مواد شيميايي مختلفي است كه در امور مربوط به عمليات يا تعميرات اتفاق مي افتد. به عنوان مثال بسياري از مواد شيميايي در مخازن و يا در راكتورها با يكديگر تركيب مي شوند و يا در بعضي از شرايط عملياتي لوله ها مانند تغيير مواد داخل لوله ها يا تميز كردن داخل لوله ها، تركيب دو ماده شيميايي را خواهيم داشت كه ممكن است خطر آفرين باشد.
تكنولوژي فرآيند
از ابزارهاي مهم در تكنولوژي فرآيند، دياگرام هاي دستگاهها و يا دياگرام هاي فرآيند PED و دياگرام هاي ابزار دقيق و لوله (P& ID s) است كه شامل نقشه اصلي فرآيندها، تجهيزات و اتصالات جريانهاي فرآيند، اجزاي جريان ها، دما و فشار، عملكرد لوله ها و ساير سيستم هاي كنترلي و نمايشگرهاي دقيق فرآيند است.
تكنولوژي فرآيند را مي توان به اين دو بخش تقسيم كرد: شيمي فر آيند: اين اطلاعات در مورد چگونگي واكنش دادن مواد شيميايي براي توليد محصول مورد نياز است كه در آنها تعريف ورودي و خروجي سيستم و خواص آنها، معادلات شيميايي مربوطه، ضايعات فرآيند، سيستم هاي جانبي فرآيند و تعيين گرمادهي و گرماگيري بايستي مورد توجه قرار گيرد.
اين اطلاعات در مورد چگونگي واكنش دادن مواد شيميايي براي توليد محصول مورد نياز است كه در آنها تعريف ورودي و خروجي سيستم و خواص آنها، معادلات شيميايي مربوطه، ضايعات فرآيند، سيستم هاي جانبي فرآيند و تعيين گرمادهي و گرماگيري بايستي مورد توجه قرار گيرد.
تعيين محدوده هاي ايمني براي پارامترهاي فرآيند: ضروري است تا بخشي از اطلاعات، محدوده پارامترهاي فرآيند در شرايط نرمال عملياتي را تعيين كند. از جمله پارامترهاي فرآيند مي توان به جريان، فشار، دما، ارتفاع(سطح)، نوع فاز و تركيب اجزا اشاره كرد. همچنين مقدار طراحي شده براي هر پارامتر بايستي به طور واضح براي فرآيند مشخص شود. PFD ها برروي نمودارها نيز اطلاعات مربوط به پارامترهاي فرآيند بسته به نوع تجهيز در ارتباط با پارامترها را مشخص مي كنند. PFD ها نسبت به ديگر داده ها، مي توانند اطلاعات مفيدتري در مورد تكنولوژي صنعت ارايه دهند.
تجهيزات فرآيند
- مواد سازنده: اين اطلاعات حاوي نوع مواد استفاده شده در فرآيند و همچنين دليل انتخاب نوع ماده است. اين سري اطلاعات را مي توان در استانداردهاي جهاني يافت كرد.
- دسته بندي نواحي خطرناك: اين نوع دسته بندي به معناي تقسيم كردن ناحيه هاي اطراف تجهيزات براساس توانايي ايجاد خطر است كه در طراحي دستگاههاي الكتريكي به كار مي رود.
معمولاً براي هر واحدي نقشه ناحيه هاي خطر وجود دارد، كه در بعضي از مواقع برروي نقشه هاي»P & ID « نيز ناحيه هاي خطر مشخص مي شود. اطلاعات مربوط به اين بخش شامل موارد زير است: طراحي سيستم هاي فشارشكن، طراحي سيستم هاي تهويه و موازنه جرم و انرژي.
اين اطلاعات مربوط به جريان هاي جرمي و انتقال حرارت است و در گزارش طراحي ها و همچنين طراحي دستگاهها يافت مي شود. بعضي از اجزاي موازنه جرم و انرژي نيز در دياگرام هاي PED يافت مي شود.
تجزيه و تحليل خطرات موجود در فرآيندها (PHA)
يكي از روشهاي مؤثر در مديريت خطر، تجزيه و تحليل انواع خطرهاست كه طي آن خطرات موجود در فرآيند شناسايي و سپس ارزيابي و كنترل مي شود. با انجام اين عمل كارفرما در جاهاي مخاطره آميز، براي اجراي ايمني فرآيند،
مي تواند اقدامات مفيدي را انجام دهد. در واقع هدف از PHA تجزيه و تحليل عوامل و عواقب حوادث آتش سوزي، انفجار، نشر مواد شيميايي سمي يا آتش زا و مواد شيميايي خطرناك است و از طريق آن مي توان تجهيزات، ابزارها، عوامل انساني و عوامل خارجي را كه سبب آسيب در فرآيند مي شوند، مورد بررسي قرار دارد.
متدهاي PHA
تجزيه و تحليل خطرهاي موجود در فرآيندها مشتمل برمتدهاي زير است:
روش »چه مي شد« اگر (what if)، روش »چك ليست«، روش تركيبي »چه مي شد اگر و چك ليست«، روش مطالعه قابليت عملكرد سيستم (HAZOP) ، تجزيه و تحليل آثار و حالت خطا (FMEA) ، روش تجزيه و تحليل درختي خطا (FTA) .
براي انتخاب يك روش مناسب آناليز مي بايست به5 مشخصه زير توجه داشت: ميزان پيچيدگي و اندازه سيستم، نوع فرآيند، نوع عمليات، طبيعت خطرات بالقوه و شرايط و حوادث مدنظر.
دستورالعمل هاي عملياتي
براي فعاليت هاي در ارتباط با فرآيند، دستورالعمل هايي وجود دارد كه افراد در حين كار از آنها استفاده مي كنند. اين دستورالعمل ها از نظر فني بايستي براي كاركنان واضح و آشكار باشد و هر چند مدت مرور و بازنگري شود. براي اطمينان از تطابق دستورالعمل ها با خطرات و نيز ميزان دقيق بودن آنها مي توان به اطلاعات حاصل از فرآيند PSI مراجعه كرد. دستورالعمل ها معمولاً شامل تعيين وظايف، تعيين محدوده هاي عملياتي، سيستم هاي ايمني و اقدامات حفاظتي ايمني و بهداشت شغلي افراد است.
آموزش افراد
كليه افراد اعم از كاركنان تعميراتي و عملياتي كه در ارتباط با فرآيند و مواد شيميايي خطرناك هستند، بايد نسبت به مواد شيميايي خطرناك و روشهاي حفاظتي از سوي كارفرمايان خود آموزش هاي كافي ديده باشند. اين آموزش ها شامل طرز كار با فرآيند دستورات عملياتي، وظايف كار ايمني، پاسخ به شرايط اضطراري فعاليت هاي روزمره و غير روزمره، طرز استفاده از برگ هاي ايمني مواد خطرناك MSDS و ساير فعاليت هايي است كه افراد با آنها سر و كار دارند.
ايمني پيمانكاران
ضروري است براي ورود پيمانكاران به واحد و كاركردن آنها، مجموعه قوانين غربال مانندي تدوين شود.
چون رعايت دستورات ايمني و بهداشت شغلي آنها متفاوت با ساير كاركنان واحد است در واقع رعايت اين موارد به عهده پيمانكار است نه كارفرما، بنابراين قبل از عقد قرار داد كارفرما بايستي عملكرد پيمانكار را از نظر ايمني و بهداشت با بررسي نسبت بيماريها و تلفات جاني در موارد ديگر بسنجد و پس از آن مهارت و دانش پيمانكار در اجراي عمليات بررسي شود.
ايمني قبل از نصب و راه اندازي
كارفرمايان براي تأمين قابليت اطمينان و كيفيت فرآيند در طراحي و ساخت واحدهاي جديد، اطلاعات مربوط به PHA را گسترش مي دهند بدين شكل كه با استفاده از توصيه نامه ها و پيشنهادات حاصل از تجزيه و تحليل ايمني فرآيند، دستورالعمل هاي ايمني قبل از نصب و راه اندازي فرآيند فراهم مي شود.
بي نقص بودن تجهيزات مكانيكي
كارفرمايان براي پيشگيري از خرابي و مشكلاتي ناشي از تجهيزات و دستگاه ها نيازمند جدول بندي و زمان بندي برنامه هاي تعميراتي هستند. در فرآيندها دستگاه ها بايد طوري طراحي، ساخت و اجرا شوند كه احتمال وقوع ريسك ناشي از نشر مواد سمي خطرناك به حداقل برسد. برنامه هاي تعميراتي بايستي شامل شناسايي و رده بندي دستگاه ها و ابزارها، تست ها و بازرسي ها، گسترش دستورالعمل هاي تعميراتي، گسترش برنامه هاي آموزشي افراد، مستندسازي نتايج بازرسي ها و ثبت توصيه نامه هاي ارايه شده براي نقص هاي عملياتي باشد.
مديريت تغيير
براساس استاندارد مديريت ايمني فرآيند»تغيير« به تبديل و اصلاح تجهيزات، دستورالعمل ها، مواد اوليه و شرايط عملياتي(پارامترهاي عملياتي) اطلاق مي شود نه به جايگزيني و تعويض كردن تجهيزات و شرايط.
اين تغييرات قبل از اجرا بايستي مشخص و مرور شود و هنگامي كه اپراتور مي خواهد فرآيندي را در يك شرايط عملياتي ديگري هدايت كند بايستي كليه پارامترهاي اطراف و خارج از شرايط بوجود آمده را مرور و بررسي كند و در مورد آن مديريت تغيير را به كار بندد.
سازماندهي اورژانسي
كارفرمايان بايستي آمادگي مقابله با شرايط اضطراري ناشي از نشر مواد خطرناك را داشته باشند. سازمان دهي اورژانسي يك لايه دفاعي است كه در مسير ديگر لايه ها از بوجود آمدن شرايط اضطراري پيشگيري مي كند و يا در صورت رخداد سانحه، طرز رويارويي با شرايط بوجود آمده را به افراد آموزش مي دهد.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
تعيين تركيب تعادلي محصولات احتراق با استفاده از الگوريتم ژنتيك

تعيين تركيب تعادلي محصولات احتراق با استفاده از الگوريتم ژنتيك

تعيين تركيب تعادلي محصولات احتراق با استفاده از الگوريتم ژنتيك
دانلود
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
محيط زيست و فناوري پاك

محيط زيست و فناوري پاك

محيط زيست و فناوري پاك

توانايي كار در سطح اتم و ايجاد ساختارهايي با نظم ملكولي كاملاً جديد، شايد ساده ترين تعريف از فناوري نانو باشد.
پديده اي كه اينك مي رود تا به جاي بسياري از پديده هاي كنوني و پيشتاز دهه هاي اخير، جهانگير و جهان مدار شود! جهانگير از بعد فناوري و صنعت و جهان مدار از اين ديدگاه كه به گفته صاحبنظران، تا يكي، دو دهه آينده، فناوري نانو حاكم بلامنازع در صنعت و زندگي انسان خواهد بود.
فناوري نانو از همگرايي علوم فيزيك، شيمي و زيست شناسي پديده آمده و در اندك زمان رشد يافته و سريع تر از
دانش هاي نوين ديگر در زندگي و صنعت جايگاه خود را گسترده مي كند.
يكي از مصاديق مهم ظهورتأثيرگذار نانو فناوري در دنياي امروز را مي توان در ارتباط با نقش فناوري نانو در كاستن از آلودگي محيط زيست ارزيابي كرد. محيط زيستي كه در برابر آلاينده هاي لجام گسيخته آب، هوا و خاك، زندگي در كره مسكون را به اضمحلال تدريجي تهديد مي كند.
تصور اينكه تنها سياره قابل سكونت شناخته شده و موجود در كهكشانهاي كشف شده، روزگاري براثر آلودگي هاي توليد شده توسط انسان از ميان برود، براي برخي از انسانها، بيشتر به افسانه مي ماند، اما تبديل اين به ظاهر افسانه به واقعيت بحثي است كه دلمشغولي دانشمندان را براي رهايي از آلودگي محيط زيست در گوشه آزمايشگاههاي بزرگ علمي به خود معطوف داشته است.
علم و دانش پيشتاز بشري تا يكي، دو دهه قبل براي مبارزه با حجم عظيم و سرعت ناباورانه آلودگي محيط زيست، عليرغم ابداعات و تمهيدات علمي نوين نارسا به نظر مي رسيد، اما فناوري نانو، در اين زمينه بارقه اي از اميدواريها را بوجود آورد، چنانكه اين فناوري را براي مبارزه با آلودگي محيط زيست »فناوري پاك« نام نهاده اند.
تا اين زمان كه هنوز فناوري نانو گامهاي نخستين را برداشته، مؤسسه هاي علمي معتبر، چندين فناوري مبتني بر دانش نانو را معرفي مي كنند كه مي تواند آلايندگي هاي كنوني محيط زيست را (كه اكنون رو به اوج مي رود) تا سال2050 به ميزان60 درصد كاهش دهد:
آيروژِل ها سبك ترين ماده ساخت بشر (با وزني2 برابر وزن هوا) براي عايق كاري، پيل هاي خورشيدي فيلم نازك براي تأمين انرژي بدون ضرر، سوخت هاي كاتاليزوري، كاهنده مصرف سوخت و آلايندگي، پيل هاي سوختي براي تأمين برق خودروها، اَبَرخازنها، نانوكامپوزيت ها، نانو *****ها، نانوپودرها و نانو تيوپ ها كه تمامي اين دست آوردهاي نانويي در زدودن آلايندهاي محيط زيست به طور مؤثري كار آمده بوده و جايگزين ابزارها و روش هاي پيشين مبارزه با آلودگي محيط زيست خواهد شد. اما مبحث تازه اي كه توجه دانشمندان را به خود جلب كرده، عليرغم تمامي اهميت هاي نانو، خطرات احتمالي كاربرد اين فناوري است.
ذرات نانو مي توانند باعت موتاسيون Mutation باكتريها شده و به تهديدي براي انسان و محيط زيست تغيير رويه دهند. ريز بودن اين ذرات كه حتي ريزتر از گرده هاي گل هستند، با ايجاد حساسيت و امكان ورود به خون انسان خطر آفرين است. ذرات نانو مي توانند به سيستم دفاعي بدن انسان و موجودات زنده حمله كرده، موجب تخريب ملكولها و ايجاد بيماريهاي گوناگون شوند.
دانشمندان نانو تاكيد مي كنند كه بايد همزمان با توسعه و گسترش اين فناوري، راههاي پيشگيري و تشخيص عوارض ناشناخته نانو را نيز به طور جدي مورد توجه قرار داد. به همين دليل، در زير ساخت نوين Nanosafety ، دست كم تاكنون در6 كشور جهان- آمريكا، انگلستان، فرانسه، آلمان، ژاپن، چين و هند - قوانيني وضع شده است. در كشور ما نيز كه در مراكز دانشگاهي و علمي متعدد، فناوري نانو مورد مطالعه و بررسي است، از هم اكنون نياز به قوانين ايمني نانو داريم.
- نانو را در كدام چارچوب علمي و تحقيقاتي و با كدام ايمني بايد عرضه كرد؟
- آيا بشر در معرض تهديد و وحشت از دست آوردهاي علمي خود قرار دارد؟ چنين مي نمايد كه بايد براي بهره برداري از فناوري نانو سمت و سويي ايمن يافت تا در جهان آينده نانو، ايمن زيست!
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
سوخت هيدروژن

سوخت هيدروژن

سوخت هيدروژن
امروزه گاز هيدروژن براي استفاده در موتورهاي احتراقي و وسايل نقليه الكتريكي باتري دار مورد بررسي قرار گرفته است
. هيدروژن در دما و فشار طبيعي، يك گاز است و به اين علت، انتقال و ذخيره آن از سوخت هاي مايع ديگر، دشوارتر است. سامانه ‌هايي كه براي ذخيره هيدروژن توسعه يافته‌اند، عبارتند از:

هيدروژن فشرده، هيدروژن مايع و پيوند شيميايي ميان هيدروژن و يك ماده ذخيره (براي مثال، هيدريد فلزات).

با اين كه تاكنون هيچ سامانه حمل و نقل و توزيع مناسبي براي هيدروژن وجود نداشته، اما توانايي توليد اين سوخت از مجموعه متنوعي از منابع و خصوصيت پاك سوز بودن آن، هيدروژن را به سوخت جانشين مناسبي تبديل كرده است.
هيدروژن يکي از ساده‌ترين و سبك‌ترين سوخت هاي گازي است که در فشار اتمسفري و دماي جوي حالت گاز دارد. سوخت هيدروژن همان گاز خالص هيدروژن نيست، بلكه مقدار كمي اكسيژن و ديگر مواد را نيز با خود دارد. منابع توليد سوخت هيدروژن شامل گاز طبيعي ، زغال سنگ ، بنزين و الكل متيليك هستند. فرآيند فتوسنتز در باكتري ها يا جلبك ها و يا شكافتن آب به دو عنصر هيدروژن و اكسيژن به كمك جريان الكتريسيته يا نور مستقيم خورشيد از آب، روش هاي ديگري براي توليد هيدروژن هستند.
در صنعت و آزمايشگاه هاي شيمي، توليد هيدروژن به طور معمول با استفاده از دو روش شدني است: 1- الكتروليز 2- توليد گاز مصنوعي از بازسازي بخار يا اكسيداسيون ناقص. در روش الكتروليز با استفاده از انرژي الكتريكي، مولكول‌هاي آب به هيدروژن و اكسيژن تجزيه مي‌شوند. انرژي الكتريكي را مي‌توان از هر منبع توليد الكتريسيته كه شامل سوخت هاي تجديد پذير نيز مي‌شوند، به دست آورد. وزارت نيروي آمريكا به اين نتيجه رسيده است كه استفاده از روش الكتروليز براي توليد مقادير زياد هيدروژن در آينده مناسب نخواهد بود.
روش ديگر براي توليد گاز مصنوعي، بازسازي بخار گاز طبيعي است. در اين روش، مي‌توان از هيدروكربن‌هاي ديگر نيز به عنوان ذخاير تامين مواد استفاده كرد. براي نمونه، مي‌توان زغال سنگ و ديگر مواد آلي (بيوماس) را به حالت گازي درآورد و آن را در فرآيند بازسازي بخار براي توليد هيدروژن به كار برد. از طرفي چون هيدروکربن هاي فسيلي محدود و رو به اتمام هستند، پس بهتر است ديد خود را به سمت استفاده از منابع تجديد شونده معطوف کنيم.
گاز هيدروژن مي تواند هم از منابع اوليه تجديد پذير و هم از منابع تجديد ناپذير توليد شود. امروزه توليد گاز هيدروژن از منابع تجديد پذير به سرعت مراحل توسعه و رشد خود را مي پيمايد. اين در حالي است که توليد گاز هيدروژن از منابع تجديد ناپذير به ويژه منابع فسيلي به علت محدود بودن اين منابع روز به روز کاهش مي يابد.

گاز هيدروژن در اثر واکنش هاي تخميري ميکروارگانيسم هاي زنده، به ويژه باکتري ها و مخمر ها روي بيوماس، توليد مي شود. بيوماس از منابع اوليه تجديد پذير است که از موادي مانند علوفه، ضايعات گياهان و فضولات حيوانات به دست مي آيد. در روند توليد گاز هيدروژن، باکتري هاي بي هوازي با استفاده از پديده تخمير، مواد آلي و آب را به گاز هيدروژن تبديل مي کنند. براي توليد هيدروژن به وسيله باکتري ها دو نوع تخمير وجود دارد: يک نوع تخمير نوري است که در آن به منبع نور نياز است و نوع ديگر، تخمير در تاريکي است که نيازي به نور ندارد. در اين واکنش ها منابع کربني زيادي استفاده مي شود که همگي از بيوماس تامين مي شوند.

در طبيعت ميکروارگانيسم هاي بي هوازي در غياب اکسيژن و با استفاده از پديده تخمير، گاز هيدروژن توليد مي کنند، ولي مقدار اين گاز از نظر کمي پايين است و از نظر اقتصادي براي مصارف صنعتي و خانگي و ... قابل توجيه نيست؛ از اين رو بايد با استفاده از روش هايي، بازده توليد گاز هيدروژن را افزايش داد. يکي از روش هايي که مي توان بازده توليد گاز هيدروژن را بالا برد، تغييرات ژنتيک در ژنوم اين باکتري ها با استفاده از روش هاي مهندسي ژنتيک و بيوتکنولوژي است. روش ديگر، استفاده از ترکيبي از باکتري هاي هوازي و بي هوازي در کنار هم است. در اين روش چون باکتري هاي بي هوازي در فرآيند تخمير توليد اسيد هاي آلي مي کنند، رفته رفته محيط واکنش اسيدي مي شود و PH پايين مي آيد؛ از اين رو توليد هيدروژن کاهش مي يابد. ولي هنگامي که باکتري هاي هوازي در محيط باشند، از اسيد هاي آلي استفاده و آنها از محيط خارج مي کنند؛ در نتيجه راندمان توليد گاز هيدروژن بالا مي رود.

تحقيق و توسعه

وزارت نيروي آمريكا براي توسعه استفاده از هيدروژن دو برنامه اصلي را دنبال مي‌كند که يکي برنامه هيدروژن وزارت نيرو و ديگري شبكه اطلاعاتي تكنولوژي‌هاي هيدروژن است. هيدروژن، سومين انرژي فراوان بر روي سطح زمين است. همان طور كه به صورت ابتدايي در آب و تركيبات آلي يافت مي شود. هيدروژن از هيدروكربن ها يا آب به دست مي آيد و هنگامي كه به عنوان سوخت مصرف مي شود، يا براي توليد الكتريسيته از آن استفاده مي شود و يا با تركيب مجدد با اكسيژن توليد آب مي كند. از اين رو و با توجه به قابليت بالاي توليد انرژي در اين سوخت اخيراً تلاش هاي زيادي براي جانشين کردن اين سوخت صورت مي گيرد.

مسائل ايمني

هيدروژن از ديدگاه ايمني نيز مطمئن و مطلوب است و براي حمل ونقل ، نگهداري و استفاده، خطرناك تر از سوخت هاي رايج ديگر نيست. به هر صورت مسائل ايمني همچنان به عنوان يكي از اساسي‌ترين مقوله ها در استفاده از انرژي هيدروژن باقي مي ماند.استانداردهاي متداول دنيا امنيت استفاده از آن را با سختگيري در طراحي‌ و انجام آزمايش هاي متعدد فراهم مي آورد. همچنين در حوزة نگهداري و حمل آن، استانداردهاي بسياري براي تمام تجهيزات مرتبط تدوين شده است.

اقتصاد هيدروژن

براي هيدروژن به عنوان يك سوخت، سيستم توزيعي مناسبي وجود ندارد. با اين كه معمولاً انتقال از طريق خط لوله با صرفه‌ترين راه انتقال سوخت‌هاي گازي است، اما در حال حاضر سيستم خط لوله مناسبي موجود نيست. انتقال هيدروژن به طور خاص از طريق مخزن و تانكرهاي گاز صورت مي‌گيرد. استفاده از هيدروژن به عنوان سوخت به يك زير ساختار براي حمل ونقل و نگهداري و با توجه به مسائل ايمني و اقتصادي نياز دارد.
ديدگاه ايجاد يك زير ساختار كه هيدروژن را به عنوان منبع انرژي مورد استفاده قرار مي‌دهد، مفهوم اقتصادي بودن اين طرح را پديد آورده كه بهترين راه جهت ايجاد تقاضاي بيشتر براي توليد و مصرف اين انرژي است، زيرا منابع توليد هيدروژن بسيار ارزان و دردسترس هستند. هيدروژن قابليت بالايي براي توليد انرژي دارد و ميزان آلودگي ناشي از مصرف اين سوخت در محيط زيست بسيار کم است. اين سوخت به عنوان منبعي تجديدپذير، پاک و فراوان تر از سوخت فسيلي مي تواند کاربرد زيادي براي نيروگاه ها و بخش حمل و نقل داشته باشد.
 

mimshimi1386

عضو جدید
سوخت هیدروژن سوخت نوین

سوخت هیدروژن سوخت نوین

امروزه گاز هيدروژن براي استفاده در موتورهاي احتراقي و وسايل نقليه الكتريكي باتري دار مورد بررسي قرار گرفته است
. هيدروژن در دما و فشار طبيعي، يك گاز است و به اين علت، انتقال و ذخيره آن از سوخت هاي مايع ديگر، دشوارتر است. سامانه ‌هايي كه براي ذخيره هيدروژن توسعه يافته‌اند، عبارتند از:

هيدروژن فشرده، هيدروژن مايع و پيوند شيميايي ميان هيدروژن و يك ماده ذخيره (براي مثال، هيدريد فلزات).

با اين كه تاكنون هيچ سامانه حمل و نقل و توزيع مناسبي براي هيدروژن وجود نداشته، اما توانايي توليد اين سوخت از مجموعه متنوعي از منابع و خصوصيت پاك سوز بودن آن، هيدروژن را به سوخت جانشين مناسبي تبديل كرده است.
هيدروژن يکي از ساده‌ترين و سبك‌ترين سوخت هاي گازي است که در فشار اتمسفري و دماي جوي حالت گاز دارد. سوخت هيدروژن همان گاز خالص هيدروژن نيست، بلكه مقدار كمي اكسيژن و ديگر مواد را نيز با خود دارد. منابع توليد سوخت هيدروژن شامل گاز طبيعي ، زغال سنگ ، بنزين و الكل متيليك هستند. فرآيند فتوسنتز در باكتري ها يا جلبك ها و يا شكافتن آب به دو عنصر هيدروژن و اكسيژن به كمك جريان الكتريسيته يا نور مستقيم خورشيد از آب، روش هاي ديگري براي توليد هيدروژن هستند.
در صنعت و آزمايشگاه هاي شيمي، توليد هيدروژن به طور معمول با استفاده از دو روش شدني است: 1- الكتروليز 2- توليد گاز مصنوعي از بازسازي بخار يا اكسيداسيون ناقص. در روش الكتروليز با استفاده از انرژي الكتريكي، مولكول‌هاي آب به هيدروژن و اكسيژن تجزيه مي‌شوند. انرژي الكتريكي را مي‌توان از هر منبع توليد الكتريسيته كه شامل سوخت هاي تجديد پذير نيز مي‌شوند، به دست آورد. وزارت نيروي آمريكا به اين نتيجه رسيده است كه استفاده از روش الكتروليز براي توليد مقادير زياد هيدروژن در آينده مناسب نخواهد بود.
روش ديگر براي توليد گاز مصنوعي، بازسازي بخار گاز طبيعي است. در اين روش، مي‌توان از هيدروكربن‌هاي ديگر نيز به عنوان ذخاير تامين مواد استفاده كرد. براي نمونه، مي‌توان زغال سنگ و ديگر مواد آلي (بيوماس) را به حالت گازي درآورد و آن را در فرآيند بازسازي بخار براي توليد هيدروژن به كار برد. از طرفي چون هيدروکربن هاي فسيلي محدود و رو به اتمام هستند، پس بهتر است ديد خود را به سمت استفاده از منابع تجديد شونده معطوف کنيم.
گاز هيدروژن مي تواند هم از منابع اوليه تجديد پذير و هم از منابع تجديد ناپذير توليد شود. امروزه توليد گاز هيدروژن از منابع تجديد پذير به سرعت مراحل توسعه و رشد خود را مي پيمايد. اين در حالي است که توليد گاز هيدروژن از منابع تجديد ناپذير به ويژه منابع فسيلي به علت محدود بودن اين منابع روز به روز کاهش مي يابد.

گاز هيدروژن در اثر واکنش هاي تخميري ميکروارگانيسم هاي زنده، به ويژه باکتري ها و مخمر ها روي بيوماس، توليد مي شود. بيوماس از منابع اوليه تجديد پذير است که از موادي مانند علوفه، ضايعات گياهان و فضولات حيوانات به دست مي آيد. در روند توليد گاز هيدروژن، باکتري هاي بي هوازي با استفاده از پديده تخمير، مواد آلي و آب را به گاز هيدروژن تبديل مي کنند. براي توليد هيدروژن به وسيله باکتري ها دو نوع تخمير وجود دارد: يک نوع تخمير نوري است که در آن به منبع نور نياز است و نوع ديگر، تخمير در تاريکي است که نيازي به نور ندارد. در اين واکنش ها منابع کربني زيادي استفاده مي شود که همگي از بيوماس تامين مي شوند.

در طبيعت ميکروارگانيسم هاي بي هوازي در غياب اکسيژن و با استفاده از پديده تخمير، گاز هيدروژن توليد مي کنند، ولي مقدار اين گاز از نظر کمي پايين است و از نظر اقتصادي براي مصارف صنعتي و خانگي و ... قابل توجيه نيست؛ از اين رو بايد با استفاده از روش هايي، بازده توليد گاز هيدروژن را افزايش داد. يکي از روش هايي که مي توان بازده توليد گاز هيدروژن را بالا برد، تغييرات ژنتيک در ژنوم اين باکتري ها با استفاده از روش هاي مهندسي ژنتيک و بيوتکنولوژي است. روش ديگر، استفاده از ترکيبي از باکتري هاي هوازي و بي هوازي در کنار هم است. در اين روش چون باکتري هاي بي هوازي در فرآيند تخمير توليد اسيد هاي آلي مي کنند، رفته رفته محيط واکنش اسيدي مي شود و PH پايين مي آيد؛ از اين رو توليد هيدروژن کاهش مي يابد. ولي هنگامي که باکتري هاي هوازي در محيط باشند، از اسيد هاي آلي استفاده و آنها از محيط خارج مي کنند؛ در نتيجه راندمان توليد گاز هيدروژن بالا مي رود.

تحقيق و توسعه

وزارت نيروي آمريكا براي توسعه استفاده از هيدروژن دو برنامه اصلي را دنبال مي‌كند که يکي برنامه هيدروژن وزارت نيرو و ديگري شبكه اطلاعاتي تكنولوژي‌هاي هيدروژن است. هيدروژن، سومين انرژي فراوان بر روي سطح زمين است. همان طور كه به صورت ابتدايي در آب و تركيبات آلي يافت مي شود. هيدروژن از هيدروكربن ها يا آب به دست مي آيد و هنگامي كه به عنوان سوخت مصرف مي شود، يا براي توليد الكتريسيته از آن استفاده مي شود و يا با تركيب مجدد با اكسيژن توليد آب مي كند. از اين رو و با توجه به قابليت بالاي توليد انرژي در اين سوخت اخيراً تلاش هاي زيادي براي جانشين کردن اين سوخت صورت مي گيرد.

مسائل ايمني

هيدروژن از ديدگاه ايمني نيز مطمئن و مطلوب است و براي حمل ونقل ، نگهداري و استفاده، خطرناك تر از سوخت هاي رايج ديگر نيست. به هر صورت مسائل ايمني همچنان به عنوان يكي از اساسي‌ترين مقوله ها در استفاده از انرژي هيدروژن باقي مي ماند.استانداردهاي متداول دنيا امنيت استفاده از آن را با سختگيري در طراحي‌ و انجام آزمايش هاي متعدد فراهم مي آورد. همچنين در حوزة نگهداري و حمل آن، استانداردهاي بسياري براي تمام تجهيزات مرتبط تدوين شده است.

اقتصاد هيدروژن

براي هيدروژن به عنوان يك سوخت، سيستم توزيعي مناسبي وجود ندارد. با اين كه معمولاً انتقال از طريق خط لوله با صرفه‌ترين راه انتقال سوخت‌هاي گازي است، اما در حال حاضر سيستم خط لوله مناسبي موجود نيست. انتقال هيدروژن به طور خاص از طريق مخزن و تانكرهاي گاز صورت مي‌گيرد. استفاده از هيدروژن به عنوان سوخت به يك زير ساختار براي حمل ونقل و نگهداري و با توجه به مسائل ايمني و اقتصادي نياز دارد.
ديدگاه ايجاد يك زير ساختار كه هيدروژن را به عنوان منبع انرژي مورد استفاده قرار مي‌دهد، مفهوم اقتصادي بودن اين طرح را پديد آورده كه بهترين راه جهت ايجاد تقاضاي بيشتر براي توليد و مصرف اين انرژي است، زيرا منابع توليد هيدروژن بسيار ارزان و دردسترس هستند. هيدروژن قابليت بالايي براي توليد انرژي دارد و ميزان آلودگي ناشي از مصرف اين سوخت در محيط زيست بسيار کم است. اين سوخت به عنوان منبعي تجديدپذير، پاک و فراوان تر از سوخت فسيلي مي تواند کاربرد زيادي براي نيروگاه ها و بخش حمل و نقل داشته باشد.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
راهکارهای مصرف بهینه انرژی

راهکارهای مصرف بهینه انرژی

راهکارهای مصرف بهینه انرژی
 

پیوست ها

  • New Microsoft Office Word Document.rar
    41.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
جلوگيري از اتلاف انرژي در تله هاي بخار

جلوگيري از اتلاف انرژي در تله هاي بخار

جلوگيري از اتلاف انرژي در تله هاي بخار
 

پیوست ها

  • جلوگيري از اتلاف انرژي در تله هاي بخار.pdf
    315.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0

goodarzi57124ali

عضو جدید
مطالعات تجربي تركيب و رسوب گذاري در واكنشگر سيال

مطالعات تجربي تركيب و رسوب گذاري در واكنشگر سيال

«چکيده»
تجارب تصويرسازي به روش رنگ پذيري اسيدي با فنل فتالئين به عنوان يک نشانگر ، به منظور بررسي تأثير عوامل اجرايي و موقعيت لوله تغذيه در نحوه کار ادغامي مايعات چه باحضور جامدات مايع شده حاوي گوي هاي ريزشيشه اي با قطرهايي متفاوت وچه درغيبت آنها ، به اجرا گذاشته شده اند.رسوب گذاري کلسيم کربنات به عنوان کلسايت در همان واکنش گرسيال استوانه اي همراه با شکافتن هسته ، افزايش کريستالها ونيز گروه بندي شکل مي گيرد . درتمامي آزمايشها، تقسيم ذزه اي نامحسوس مشاهده مي شود. افزايش سرعت مايع به دليل تشديد فرآيند عمدتا باعث افزايش ذره اي گروه بندي مي گردد. درهمين حين اندازه ذره اي انتقالي نيزبه همين نسبت افزايش مي يابد. ظرفيت حداکثر واکنشگرسيال به طور تجربي در اختلاف ، ذره اي انتقالي وگروهي حاصل مي گردد.





:)



دانلللود
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
رسوب زدایی مخزن به شیوه جدید

رسوب زدایی مخزن به شیوه جدید

رسوب زدایی مخزن به شیوه جدید
دانلود
پسورد:www.www.www.iran-eng.ir
 

mahroo.es

عضو جدید
سلام.
با تشکر اگه لطف کنین و درباره تزریق آب و گاز هیدروکربنی به منظور ازدیاد برداشت از مخازن نفتی مطلبی دارین در اختیار بذارین ممنون می شم.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
استقبال از هواي پاك

استقبال از هواي پاك

استقبال از هواي پاك​

سالهاست كه ساكنان شهرهاي بزرگ جهان، هواي پاك را بدرقه كرده اند! پس از انقلاب صنعتي و از هنگامي كه ماشين، زندگي بشر را تسخير كرد. آلودگي هوا بتدريج تشديد شد تا به وخامت كنوني رسيد. حقيقت آشكار ديگر اينكه به درستي نمي توان از زيان هايي كه هواي آلوده به زندگي موجودات اعم از انسان و حيوان، طبيعت و محيط زيست آبي و خاكي وارد ساخته آمار و ارقام درستي بدست داد.
از بيماري ها و مرگ و ميرها و هزينه هاي سرسام آور بيمارستاني و دارويي نيز نمي توان رقم درستي ارايه داد. فقط و فقط مي دانيم كه ابعاد آلودگي هوا را بايد با واژگاني مانند فاجعه و نابودي زندگي در وسعت جهاني مورد بحث قرار داد.
امروزه در سطح جهان، كمتر سازمان يا دستگاه مسئولي را مي توان نام برد كه بخشي از مشغله، تفكر و مطالعات خود را بر آلودگي هوا متمركز نكرده باشد. كوشش همگاني برآنست تا غول آلودگي را از نفس كشيدن بياندازند!
دانشگاه ها، مراكز علمي، پژوهشكده ها و تمامي دست اندركاران، در زاويه ديد و حركت خود، از هر نظر آلودگي هوا و محيط زيست را در دستور كار و انديشه خود قرار داده اند، اما سرعت پيشرفت آلودگي هوا در مقايسه با مبارزه با آن در مَثل شبيه سرعت قطار سريع السيري نسبت به حركت يك خزنده كند رو، ارزيابي مي شود!
اين سرعت به اندازه اي است كه قطار آلودگي، بر روي ريل خود مانند يك خط ديده مي شود، گويي قطاري وجود ندارد. اما اين توهمي بزرگ است. آلودگي هوا آنچنان با زندگي انسانها عجين شده كه گويا به نظر نمي رسد يا ديده
نمي شود! مثل روحي بدخيم و پنهان كار، همه جاهست و مانند خوره در همه چيز نفوذ مي كند تا آنرا به نابودي بكشاند.
اكنون بيش از يك هفته است كه وارونگي هوا، يا »اينورژن« كلان شهر تهران را فراگرفته و در شهر نمي توان
نفس كشيد.
در اتاق دفتر مجله، در طبقه نهم ساختمان، درها و پنجره ها بسته است. اما وجود هواي آلوده، مثل اكثر ساختمان هاي شهر احساس مي شود. هوا، بوي گازهاي مخرب ناشي از سوخت هاي فسيلي مي دهد! ذرات معلق در هوا، روي لبه پنجره ها قشر سياهرنگي را نقاشي كرده اند. نه در تهران بلكه در تمامي كلان شهرهاي جهان، اين وضعيت كم و بيش ديده مي شود.
براي مقابله و پيشگيري از آلودگي هوا، عزمي راسخ و همگاني لازم است. در سطح جهان، حركت هاي علمي وسيعي آغاز شده و هر روز توسعه مي يابد و در كشور ما نيز بايد گسترش آن را در انتظار بود. نامگذاري روزها و هفته ها نيز به نام روز محيط زيست يا روز و هفته هواي پاك از اهميت موضوع حكايت مي كند و تلاشي است براي توجه و ايجاد انگيزه همگاني نسبت به مبارزه با آلودگي هوا و محيط زيست به عنوان دشمن مشترك انسانها.
اگر انسان مبارزه با آلودگي هوا را بهر طريق و در سطح كره خاك توسعه دهد، شايد شاهد روزي باشيم كه بار ديگر به استقبال از هواي پاك برويم!
 

احمد رضا مطلق

عضو جدید
اصول ایمنی در محیط کار

اصول ایمنی در محیط کار

ایمنی بعنوان حفاظت انسان و کارآیی او از صدمات و پیشگیری از صدمه دیدن انسان تعریف میشود.

اولین تلاش انسان در جهت بهبود ایمنی 2000 سال پیش در کتاب تاریخ طبیعی Pliny و Elder آمده است. بعنوان مثال در این کتاب گفته شده که برای جلوگیری از استنشاق مواد سمی کارگران باید از ماسکهای حفاظتی استفاده نمایند و از اولین وسایل ایمنی لامپهای ایمنی معادن را می توان نام برد.

هدف از اجرای مقررات ایمنی و دستورالعملهای مربوطه،امکان بوجود آمدن محیط سالم است بنحوی که کارگران بدون دغدغه خاطر و بدون ترس از خطرات صنعت بکار خود ادامه دهند.

بدین ترتیب ترس از آینده نامعلوم که زائیده و معلول حوادث و سوانح در محیط کار می باشد در جامعه صنعتی ما رخت بر خواهد بست. بدون وجود مسئول ایمنی نه تنها قدمی در راه پیشرفت صنعتی برداشته نمی شود بلکه صنعت دچار هرج و مرج و از هم پاشیدگی شده و دیر یا زود به سوی زوال تدریجی سوق پیدا نموده و به قهقرا راه خواهد سپرد.


نظم و نظافت کارگاهی (House Keeping )

روزگاری فروش زیاد و یا تعداد کارکنان و بزرگی کارخانه موجبات افتخار یک شرکت را فراهم می آورد زیرا ظاهرا فروش بالا و تولید انبوه،کاهش هزینه تولید و سود بالاتر را تضمین می کرد.

در دیدگاه جدید مدیریتی مهارت کارگر خط تولید و نیز شرایط تولید و محیط کارخانه و کیفیت محصول است که تعیین کننده فروش و سود شرکت است. پاکیزگی در سیستم هفت سین مدیریتی ژاپن یعنی پاکیزگی انسان،ماشین آلات ،مواد و محیط می باشد.جهت دستیابی به صنعتی منضبط و کارگاهی تمییز با کارگران بهره ور و کاهش ریخت و پاش راهکارهای زیر توصیه می شود:

1- علامت گذاری و نوشتن مشخصات مواد و یا قطعاتی که در داخل قوطی ها و یا بشکه ها هستند و نوع آنها مشخص نیست.

2- لوازم ضروری از لوازم غیر ضروری تفکیک شده و وسائل غیر ضروری از محیط کار دور نگه داشته شوند.

3- ماشین آلات و تجهیزات مورد استفاده و کف سالنها و راهروها بعد از هر شیفت تمیز شوند.

4- اقلام پر مصرف در نزدیکی محل مصرف قرار داده شوند.

5- برای نظافت و بهداشت شخصی کارگران باید یک برنامه مدون وجود داشته باشد.

رنگ و کاربرد آن در صنعت

طبق استاندارد ANSI هر رنگ دارای کاربرد ویژه ای بوده و در موارد خاصی بکار می رود.قرمز : رنگ قرمز علامت توقف (کلیدهای توقف اضطراری) و تجهیزات پیشگیری و مبارزه با حریق مانند جعبه های هشدار دهنده،سطلهای شن و ... را نشان می دهد.نارنجی : این رنگ برای نشان دادن خطر بکار می رود. مثلابرای نشان دادن قسمتهای متحرک ماشین که می تواند ایجاد له شدگی،بریدگی و ... بکند و نیز اگر حفاظ ماشین برداشته شود با این رنگ نشان می دهند.سبز : برای نشان دادن راههای تخلیه،نجات،پستهای کمکهای اولیه،اجازه عبور وسایل نقلیه و بطور کلی معرف تاسیست حفاظتی است. رنگ سبز یعنی رنگ ایمنی.آبی : از آنجاییکه آبی رنگ اصلی هشدار دادن می باشد برای نشان دادن خطر بکار می رود. کاربرد آن شامل برچسب زدن برای هشدار دادن به منظور جلوگیری از شروع و به راه افتادن ماشین هایی که تحت تعمیر بوده و کارگر در آنها مشغول بکار می باشد.

زرشکی (ارغوانی ): برای مشخص کردن خطر تابش اشعه هایی نظیر ایکس،آلفا،بتا،گاما،پروتون و ... بکار می رود. این رنگ به همراه پره های شکسته شده در یک زمینه زرد برای نشان دادن اتاقها و محلهایی است که در آنجا مواد رادیواکتیو ذخیره یا جابجا می شود.زرد: برای نشان دادن احتیاط،مخاطرات فیزیکی نظیر برخورد،سر خوردن،افتادن و ماندن بین چیزی بکار میرود.سیاه و سفید : برای راهروهای رفت و آمد و خطوط جهت یابی بکار می رود.سیاه و زرد : برای نشان دادن مسیر حرکت وسایل نقلیه مثل لیفتراک بکار میرود.مهمترین کاربرد رنگ در صنعت نشان دادن هویت لوله ها است.

آموزش ایمنی

آموزش در راستای اهداف بهداشت حرفه ای از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که آموزش صحیح سطح آگاهی افراد را بالاتر برده و فرهنگ ایمنی و بهداشت را در بین کارگران باز می کند. طبیعی است که کارگر هر چه قدر نسبت به ایمنی و مسائل مربوط به آن آگاه تر باشد کمتر ارتکاب به اعمال غیر ایمن میکند و همچنین افراد دیگر را نیز از انجام آن منصرف می کند
 

احمد رضا مطلق

عضو جدید
ایمنی

ایمنی

حفاظت افراد دربرابر تماس مستقیم برق:
حداکثر ولتاژ ایمن به ولتاژ اسمی گفته می شود که در بین هادیها از 42 ولت و در بین سیمهای فاز و نول مدارها از 24 ولت تجاوز نکند. در مورد مدارهائی که زیر بار نیستند،این مقادیر به ترتیب نباید از 50 و 29 ولت تجاوز نماید (موثرترین نتیجه فرکانس 60-50 هرتز خواهد بود . ) ولتاژ تماسی ، بخشی از ولتاژ نشتی یا ولتاژ تخلیه شده به زمین می باشد که ممکن است در معرض تماس افراد قرار گیرد . اتصال زمین یاسیستم ارت عبارت است از متصل کردن بدنه تجهیزات به نحوی که اطمینان حاصل شود درصورت هر گونه نقص الکتریکی، ولتاژ فورا و بدون هیچگونه خطری به زمین تخلیه خواهدشد .
مسئولیتها :
مسئولیت نگهداری صحیح و بازرسی قبل از شروع کار در خصوص کابلهای نرم (انعطاف پذیر) وسائل برقی قابل حمل و نقل بعهده کارگر و سرکارگر مربوطه است . مسئولیت بازو بسته نمودن در تابلوهای برق و یا هرگونه تعمیر و یا تغییری در سیستم تابلوها و یا راه اندازی و برقراری مجدد جریان برق بعهده افراد ذیصلاح مجرب برقکار که قبلا از واحد برق کارخانه به واحد HSE کارخانه معرفی شده اند می باشد . مسئولیت علامتگذاری و تعیین مشخصات کلیه انواع قطع کننده های مدارهای برقی د رکاخانه بعهده رئیس واحد برق کارخانه است .مسئولیت بازرسی دوره ای و هرگونه تست و آزمایشی بر روی تجهیزات برقی از قبیل کابلها ، قطع کننده های مدار ، فیوزها ، کلیدها و ... و در نهایت رد یا قبول نمودن انها بعهده کارشناسان واحد برق و HSE کارخانه است . در صورت نیاز به اخذ مجوز کار ، سرپرست مربوطه ملزم به آگاه نمودن واحد HSE کارخانه و نیز اخذ مجوز لازم باشد . جهت صدور مجوز کار ، واحد HSE کارخانه ملزم به بازرسی شرایط کار و افراد از نظر رعایت سلامت و ایمنی لازم می باشد .
روش اجرائی :



دستورالعمل ایمنی کار با تاسیسات برقی :
کلیه قطعات تاسیسات الکتریکی باید از نظر ایمنی مطابق با استانداردهای بین المللی بوده و در اندازه های مناسب و منطبق با کاری باشند که برای آنها درنظر گرفته شده و بویژه دارای خصوصیات زیر باشند : الف ) تحمل و استقامت مکانیکی کافی در شرایط کار را دارا باشند . ب) در برابر عواملی چون آب ، گردو غبار ، گرمای الکتریکی و واکنشهای شیمیائی مقاوم بوده و آسیب پذیر نباشند . موارد مهم زیر نیز حتما باید مورد نظر قرار بگیرد:-کلیه قسمتهای تاسیسات الکتریکی باید طوری ساخته ، نصب و نگهداری شوند که از هر گونه خطر آتش سوزی و انفجار بدور بوده و از هر گونه خطر شوک الکتریکی مصون باشند . -تجهیزات ایمنی فردی نظیر کفشها و دستکشهای لاستیکی نباید بعنوان عاملی مناسب برای تامین ایمنی در برابر خطر برق گرفتگی محسوب شوند . -کاربرد و ولتاژ کلیه ادوات و انشعابات الکتریکی باید دقیقا مشخص و توسط علائم واضحی نشان داده شود . -مدارها و ادوات الکتریکی یک واحد که ولتاژهای مختلفی دارند باید با مشخصه ها و علامات واضحی مانند رنگهای مختلف علامتگذاری شوند . -وقتی نتوان کروکی تاسیسات را به وضوح تعیین و مشخص نمود مدارها و ادوات الکتریکی باید توسط برچسبها یا دیگر روشهای مقتضی و موثر مشخص و متمایز گردند. -کلیه کسانیکه با تجهیزات برقی (الکتریکی) کار می کنند باید بطور کامل با خطرات ناشی از الکتریسیته آشنا شده و آموزشهای لازم را گذرانده باشند . -شبکه خطوط ارتباطی و مخابراتی نباید از مسیر خطوط الکتریکی ولتاژ متوسط یا ولتاژ قوی عبور داده شوند . -برای محافظت تاسیسات الکتریکی در مقابل دریافت ولتاژهای بالا از دیگر تاسیسات باید تدابیر ایمنی کافی بعمل آید . -در صورت لزوم و برای پیشگیری از خطر رعد و برق باید تدابیر لازم جهت حفاظت از تاسیسات الکتریکی بعمل آورده شود . -آویزان نمودن لباس و یا دیگر وسایل از تابلوها و تجهیزات برقی ممنوع می باشد .
حفاظت در برابر تماس مستقیم و غیر مستقیم :
در کلیه انواع تاسیسات الکتریکی باید برای حفاظت افراد در برابر تماس مستقیم یا غیرمستقیم با ولتاژهای بالا تدابیر ایمنی ویژه ای از قبیل اخذ مجوز کار ، شناسائی خطرات توسط کارشناسان واحد برق و HSE کارخانه و ... بعمل آورده شود . باید بنا به نیازهای خاص شرایط مختلف کاری (نظیر محلهای مرطوب یا خیس ، کاردر داخل لوله ها ، تانکها و ... یک یا چند روش از انواع روشهای ذکر شده زیر اعمال گردد : -کشیدن حصار -عایق کاری کامل (عایق دوبله – عایق تقویت شده ) -حداکثر ولتاژ ایمن -ایزولاسیون ایمن (مانند ترانسهای ایزوله شده ایمن ) -اتصال زمین سیم نول -نول ایزوله شده -اتصال زمین قسمتهای فاقد برق -رله یا سوئیچی که در صورت هرگونه نشتی ولتاژ به زمین جریان را قطع کند ( از انواع با حساسیت بالا) -وسائل کنترل عایقها -کلیدهای قطع مدار به هنگام اتصال به بدنه یا زمین -اخذ مجوز کار در صورت تشخیص واحد HSE-در صورت امکان استفاده از ولتاژ پائین DC-استفاده از کابلهای سالم و بدون عیب -از هیچگونه سیم یا تجهیزات الکتریکی لخت و بدون روپوش نباید استفاده شود .
حصارها و پوششها :
-پوششها ، توریهای حفاظتی و حصارها باید از مواد غیر آتشگیر ساخته شده و دارای مقاومت مکانیکی کافی بوده و بطور محکم و مطمئن نصب شوند . -جهت نصب پوشش و حصار بایستی اطمینان حاصل گردد که برقدار نخواهند شد . - برداشتن و جابجائی حصارهای اطراف قسمتهای حامل جریان برق نباید بدون استفاده از ابزارهای خاص امکان پذیر باشد .
وسائل قطع کننده جریان :
- برای قطع جریان در کلیه هادیهای الکتریکی فعال در مواقع ضروری ، یک وسیله قطع کننده مرکزی باید پیش بینی گردد . - به منظور قطع سریع جریان برق در کلیه هادیهای الکتریکی باید یک وسیله قطع کننده که دسترسی فوری به آن امکان پذیر باشد د رمدار کلیه ادوات الکتریکی تعبیه گردد . -تاسیسات الکتریکی حتی الامکان باید به یک قطع کننده اتوماتیک جریان مجهز شوند تا در مواقع بروز نقص در تاسیسات جریان را قطع نماید .
لامپها :
-ارتفاع لامپهای روشنائی و اتصالات آنها از سطح زمین یا کف حتی الامکان نباید کمتر از 12 متر باشد.
تجهیزات ضد اشتعال :
-در محلهائی که دارای مواد یا جو آتشزا بوده یا مستعد آتشزائی و انفجار می باشند فقط باید از کلیدها ، اتصالات ، روشنائی و تجهیزات الکتریکی ضد تولید جرقه(Intrinsic safe ) مخصوص چنین محلهائی استفاده گردد .
هشدارها :
برای جلب توجه عمومی بایستی اطلاعیه یا اطلاعیه هائی با مضمون های زیر در محلهای مناسب نصب کرد : a) ورود افراد غیر مجاز و متفرقه به محلهای تاسیسات الکتریکی ممنوع b) هرگونه تعمیر و یا دستکاری تاسیسات الکتریکی توسط افراد غیر مجاز ممنوع c) روشهای مقابله با آتش سوزی در هنگام بروز حریق d) روشهای نجات افراد برق گرفته و کمکهای اولیه به افرادی که دچار برق گرفتگی شده اند e) مشخص نمودن افراد معینی برای مقابله با خطرات الکتریکی احتمالی و اعلام نحوه ارتباط با آنها f) شماره تلفنهای اضطراری کارخانه
سیمهای برق :
-کلیه سیمهای برق باید دارای روپوش عایق بوده و از پیچیده شدن آنها بدوراشیاء تیز و برنده اکیدا جلوگیری شود . -سیمهای نول ، حفاظت کننده و جبران کننده باید به وضوح از سایر سیمها متمایز شوند . -سیمهای هوائی باید دارای نگهدارنده های مقاوم بوده و در ارتفاعی قرار داشته باشند که با افراد و اشیائی که در زیرجابجا می شوند برخورد ننمایند . -تیرهای هدایت کننده سیمهای برق یا تجهیزات الکتریکی باید بطور مطمئن به زمین یا هر پایه محکم دیگری متصل شده باشند . -هنگام پائین آوردن سیم ازروی تیرها ، تیرها بایدطوری مهار شوند که دراثر تکانهای وارده منحرف نشوند. -سوئیچها ،فیوزها،سرپیچها و پریزهای سیم کشی هائی که در فضای آزاد انجام شده اند باید کاملا ایزوله شده و تماس با آنها غیر ممکن باشد. -سیم کشی های هوائی برق 440 ولت و بیشتر باید در محلهای تقاطع با جاده ها و مسیرهای حمل و نقل دارای ارتفاع کافی از سطح زمین باشند . -سیم کشیهائی که در ارتفاع کمتر از 5/2 متر (8 فوت) از سطح زمین یا کف کارگاه واقع شده اند باید حصارکشی شده یا در داخل لوله هائی از -جنس فولاد یا هر ماده دیگر که در برابر ضربه و صدمات ناشی از آن استحکام کافی داشته باشند ، قرار داده شوند . -سیم کشیهای موقت حتی الامکان نباید مسیر خطوط برق ، تلفن یا آنتن رادیو را قطع نمایند . -سیمهائی که از درون زمین عبور داده میشوند فقط باید از جنس سیمهای محکم و بادوام بوده و بایستی در برابر ضربات ناشی از وسائل نقلیه، تجهیزات مکانیکی ، خاک برداری و غیره محافظت شوند . جهت عملیات خاک برداری د رمناطقی که سیم برق قبلا درون زمین قرار گرفته شده اخذ مجوز کار الزامی است . -کابلهای فشار قوی هرگز نباید با دستهای لخت لمس شوند و برای گرفتن آنها باید از دستکش های مخصوص عایق برق استفاده گردد . -ریلهائی که بعنوان نیروی محرکه برقی برای حرکت جراثقالها و غیره بکار می روند باید دارای قابلیت قطع جریان برق باشند . -اگر تعدادی از ماشین آلات از یک ریل مشترک تغذیه می کنند، هر ماشین باید بطور مستقل قابلیت قطع ارتباط از تمامی فازها را داشته باشد.

 

احمد رضا مطلق

عضو جدید
کابلهای نرم (انعطاف پذیر) :
اگر برای اتصال به خطوط اصلی نیاز به اتصالات دوشاخه و پریز باشد این اتصالات باید : الف) بطور صحیح جفت شوند ب) بطور صحیح طراحی شده باشند.
کابلهای نرم وسائل برقی قابل حمل و نقل:
الف ) درصورت وجود سیستم اتصال به زمین در شبکه سیم کشی ، کابلهای انعطاف پذیر باید دارای سیستم ارت باشند . ب) با استفاده از فنر فولادی ، لوله لاستیکی یا سایر وسائل مناسب باید از گره خوردن یا تاب برداشتن سیم در ناحیه ورودی سیم به دستگاه جلوگیری شود . همچنین به موارد زیر باید توجه شود:- در وسائل دستی و در صورت امکان در وسایل قابل حمل و نقل برقی باید از کابلهای انعطاف پذیر ساده استفاده شود . -کلیه کالهای نرم باید بخوبی مراقبت شده و اتصال آنها به یکدیگر نباید بدون استفاده از دو شاخه و پریز انجام شود . -برای بلند کردن ابزارهای پرتابل (قابل حمل ) از روی زمین نباید سیم آنها را کشید . -کابلهای نرم را نباید در روی سطوح چرب یا آغشته به مایعات خورنده قرار داد .
تجهیزات الکتریکی :
-وسائل کنترل کننده نظیر کلیدها ، فیوزها و قطع کننده های مدار نباید در محلهائی که مایعات قابل اشتعال و مواد قابل انفجار یا گازهای قابل اشتعال وجود دارد نصب گردند ، مگر آنکه برای چنین منظورهائی ساخته شده باشند . -موتورها ، تجهیزات توزیع برق و کلیدها باید در برابر چکیدن و پاشیدن آب محافظت شوند . -افراد غیر مجاز نباید دراتاقهائی که تجهیزات الکتریکی قرار دارند تردد نمایند .
ترانسفورماتورها :
ترانسفورماتورهای روغنی که در فضای آزاد و روی زمین قرار داده می شوند باید : الف ) در محلی عاری از مواد قابل اشتعال نصب شوند . ب) پائین تر از سطح زمین قرارداده شده و یا دورآنها به نحوی محصور شود که روغن ریخته شده از آنها در سطح زمین پخش نگردد . موارد زیر نیز قابل توجه هستند:-ترانسفورماتورهای نصب شده در روی دکلها باید حداقل 5/4 متر (15 فوت ) بالاتر از سطح زمین نصب شوند . -ترانسفورماتورهای نصب شده بر روی دکلها که کمتر از 5/4 متر (15 فوت) از سطح زمین فاصله دارند باید بطور مناسبی توسط حصار یا سایر وسائل موثر محصور شوند .
شبکه اتصالات (صفحه کلیدها ) :
شبکه اتصالات حتی المقدور باید بوسیله فلز ، پلاستیک یا سایر مواد مناسب محصور شود . در صورت استفاده از فلز بایستی آنرا به سیستم ارت وصل نمود . اگر از شبکه های نوع روباز استفاده می شود : a) کلیه قسمتهای برقدار باید بطور مناسب در برابر تماس تصادفی توسط حفاظ یا نصب در ارتفاع محافظت شوند . b) در اطراف قسمتهای برقدار باید فضای کافی برای کار منظور گردد . c) شبکه اتصالات ومجموعه ترانسفورماتورها و سایر دستگاهها باید بطور مناسب محصور شوند .
قطع کننده های مدار :
-قطع کننده های مدار باید عمل قطع و وصل را بطور کامل و دقیق انجام دهند . -مشخصات اصلی این قطع کننده ها باید بطور واضح در روی آنها علامت گذاری شود . -جز در مدارهای با ولتاژ بسیار پائین ، کلیه قطبهای برقدار باید بطور مناسب عایق کاری شوند . -قطع کننده های مدار نباید بطور تصادفی توسط نیروی جاذبه یا ضربه مکانیکی با یا بسته شوند .
فیوزها :
-اطلاعات مربوط به میزان عبور جریان از فیوز ، نوع فیوز از نظر قطع کنندگی سریع یا با تاخیر و قدرت قطع کنندگی باید بر روی فیوزها مشخص شده باشد . -برای جلوگیری از آسیب افراد در هنگام بیرون آوردن یا نصب فیوزها بخصوص عدم تماس آنها با قسمتهای برقدار مجاور باید اقدامات حفاظتی موثر بعمل آید .
کلیدهای قطع و وصل :
-کلیه کلیدها باید بطور ایمن محصورشده باشند . -کلیدها باید طوری نصب و اتصال زمین شوند که هنگام کار خطری ایجاد نکنند . -اگر امکان بسته شدن کلیدها توسط نیروی جاذبه وجود داشته باشد در این صورت باید به قفلی مجهز شوند که آنها را بازنگهدارد .
تذکر :درخصوص قطع کننده ها ، فیوزها و کلیدهای قطع و وصل می بایستی بازرسی دوره ای توسط کارشناسان واحد برق و HSE کارخانه بطور مرتب انجام پذیرد .
موتورها :
-کلید موتورها باید به کلید قطع و وصل مجهز شوند . -اگر موتوری در بیش از یک محل کلید قطع و وصل داشته باشد ، در این صورت حتی الامکان باید یک کلید قطع کننده د رنزدیکترین نقطه مجاور موتور نصب گردد . -موتورها باید طوری نصب شوند که در حین کار به اندازه کافی خنک شوند . -موتورها باید به نحوی موثر در برابر جریانهای اضافی محافظت شوند .
اتصالات :
نقاط اتصال یا انشعاب هادیها و نیز محل ورود هادیها به داخل دستگاهها باید : الف ) بطور مکانیکی محافظت شوند . ب) به روش صحیح و مقاوم عایق کاری شوند. همچنین :
-اتصال. ، انشعاب یا ورودیها به داخل دستگاهها باید با استفاده از جعبه های تقسیم ، رابطها ، بوشها ، بستها یا دیگر وسایل اتصال دهنده مشابه انجام شود . -برای اتصال کابلها به یکدیگر حتی الامکان باید از جعبه تقسیم یا اتصال دو شاخه و پریز استفاده نمود. -برای اتصال قسمتهائی از یک سیم به یکدیگر یا یک سیم به سیم دیگر و یا به دستگاه باید ازروشهائی چون پیچ کردن ، گیره زدن ، لحیم‌کاری، پرچ کاری ، جوش برنج ، کنگره دادن و یا دیگر روشهای مشابه استفاده نمود . -جعبه های تقسیم و هادیها حتی الامکان باید در برابر صدمات ناشی از حمل و نقل و عبور و مرور ، افتادن بر روی زمین ، آب و دیگر منابع خطر آفرین محافظت شوند . -هنگام اتصال کابلهای حفاظت شده به یکدیگر ، جعبه تقسیم باید طوری کابلها را به هم متصل نماید که روکش حفاظتی کابلها توسط قیدهای هدایت کننده مناسبی بهم وصل گردد .
تجهیزات برقی قابل حمل و نقل (توسط دست یا چرخ) :
- بطور معمول ولتاژ برق مصرفی وسائل الکتریکی دستی نسبت به زمین نباید بیش از 250 ولت باشد . - تجهیزات قابل حمل و نقل (بادست یا چرخ) باید مجهز به کلید قطع و وصل توکار شوند . - در اتمسفرهای قابل اشتعال و انفجار نباید از ابزارهای برقی قابل حمل و نقل استفاده نمود مگر آنکه سیستم آنها برای استفاده در چنین مکانهائی مناسب باشد . - حباب چراغهای سیار دستی باید توسط پوشش مناسب در برابر خطر شکستن و تماس افراد با آن محافظت شود . - سرپیچ لامپهای سیار باید دارای مشخصات زیر باشند : الف ) کلیه قسمتهائی که جریان برق از آن عبور می کند بسته و محصور باشد . ب) دارای دستگیره عایق برق باشد .
بازرسی ، تعمیر و نگهداری :
- برای اطمینان از مناسب بودن وسائل الکتریکی جهت انجام کار مورد نظر ، تمامی آنها باید قبل ازاستفاده بازرسی شوند . -فردی که از وسائل الکتریکی استفاده می کند باید در آغاز هر شیفت تجهیزات و سیمها و مخصوصا کابلهای قابل انعطاف را بصورت ظاهری آزمایش نماید. - هادی ها و تجهیرات الکتریکی فقط باید توسط متخصصین برقکار تعمیر شوند . -حتی الامکان نباید هیچگونه عملیاتی بر روی تجهیزات و سیمهای برقدارانجام شود . -قبل از انجام هرگونه عملیات برروی هادیها و تجهیزاتی که نیازی به برقدار بودن آنها در حین انجام عملیات نیست اقدامات زیر به اجرا گذاشته شود : a) جریان برق قطع گردد .b) احتیاطهای لازم بعمل آید تا از برقراری مجدد جریان برق جلوگیری شود . c) هادی ها و تجهیزات از نظر بدون برق بودن آزمایش شوند . d) تجهیزات و هادی ها را اتصال به زمین کرده و بصورت اتصال کوتاه درآورد . e) برای جلوگیری از برخورد تصادفی ، قسمتهای برقدار مجاور بطور مناسب محافظت شوند . -بعد از اتمام کار برروی هادی ها و تجهیزات ، برقراری مجدد جریان برق فقط باید با دستور فردی ذیصلاح انجام شود . -برقکاران باید مجهز به ابزار مناسب و کافی و وسائل حفاظت فردی نظیر دستکش و زیر پائی لاستیکی شده و ولتاژ مورد نیاز برای کارشان بطور صحیح تامین گردد . -کلیه هادی ها و تجهیزات را باید برقدارفرض نمود مگر آنکه خلاف آن به اثبات برسد . - هرگونه تعمیر بر روی تجهیزات و وسائل برقی بایستی با نظارت و اجرای افراد مجرب برقکار انجام گیرد.
کار در مجاورت تاسیسات الکتریکی :
-قبل از شروع کا ردرمجاورت هادیها یا تاسیسات الکتریکی ، کارفرما باید ولتاژ عبوری را تعیین نماید تا افراد و تجهیزات در فاصله ای ایمن از هادیها یا تاسیسات قرار گرفته و کار کنند . - هیچگونه عملیاتی نباید در محدوده خطرناک هادیها و تاسیسات برقی انجام شود مگر آنکه برق آنها قطع شده باشد . - قبل از شروع کارمسئولین برق باید تائید نمایند که برق هادی ها و تاسیسات قطع شده است . -قبل ازبرقراری مجدد جریان برق سرپرست کارباید مطمئن شود که کلیه کارگران محل کار را ترک نموده اند. -اگر قطع جریان برق در هادیها و تاسیسات مجاور عملیات امکان پذیر نباشد در این صورت باید برای جلوگیری از خطر ، تدابیر لازم اتخاد و به کارگران دستورالعملهای خاص داده شود . -اگر در مجاورت هادیها و تاسیساتی که امکان قطع برق انها وجود ندارد از تجهیزات متحرک استفاده می شود، حرکت این تجهیزات باید طوری کنترل شود که فاصله ایمن از هادیها و تاسیسات حفظ گردد .
مجوز کار :
-در صورت نیاز به عملیات خاک برداری د رمناطقی که قبلا سیم برق درون زمین دفن گردیده ، اخذ مجوز کار (حفاری و خاک برداری) از واحد HSE الزامی می باشد .
-در صورت نیاز به انجام کار بر روی سیستمهای برقدار (امکان قطع برق نباشد ) اخذ مجوز کار از واحد HSE الزامی می باشد.
-جهت انجام عملیات تنش زدائی (POST WELDING HEAT TREATMENT ) با ولتاژ بالا ، اخذ مجوز کار از واحد HSE الزامی می باشد .
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
استفاده از پوست ذرت بعنوان سوخت زيستي

استفاده از پوست ذرت بعنوان سوخت زيستي

استفاده از پوست ذرت بعنوان سوخت زيستي

بنا به گزارش سايت Suntimes، هر چند كه توليد اتانول بدلايل قيمت سر به فلك كشيده آن متحمل سرزنش هايي مي شود، يك شركت تازه كار ايلينويز بمنظور انجام تحقيقات برروي پوست ذرت براي توليد سوخت زيستي، فضايي را در موسسه تكنولوژي اجاره نموده است. مارك لنهارت، مؤسس و مسئول بلندپايه اجرايي شركت AlterVia Fuels مي گويد: ما فكر مي كنيم جايگزيني براي نسل اول توليد اتانول داريم كه بسيار به ذرت وابسته است.لنهارت معتقد است ، اتانول حاصله از ذرت به صورت غير منصفانه اي به عنوان تنها مقصر افزايش نرخ جهاني غذا مورد سرزنش قرار مي گيرد.همچنين وي مي گويد: هيچ سوالي وجود ندارد كه وابستگي ما به ذرت بعنوان تنها منبع تجديد پذير مستمر نيست و ما را با مشاجره بدون برد <غذا در مقابل سوخت> روبرو مي سازد.پاسخ؟ تبديل گياهان غير خوراكي به سوخت هاي تجديد پذير.
اتانول بر پايه شكر
آلتر ويا با فكر بكر مايكل گورين در مورد روش موثر و مقرون به صرفه حل سلولز ـ ساختار درون گياهان غير خوراكي از قبيل ضايعات چوب، علف هرز و علوفه ذرت - كه به شكر تبديل مي شوند اين كار را آغاز كرد.سلولز نور خورشيد را به انرژي تبديل نموده و از گياهان در مقابل بيماريها و حشرات نگهداري مي كند. شكر بدست آمده را مي توان براي توليد اتانول، غذا و ساير سوختهاي زيستي بكار برد. آلتر ويا در نظر دارد فرايندي را در جهت توليد اتانول با گياهان دو رگه بكار گيرد- واحد توليدي موجود، ذرت و يك ساختار افزودني را براي فراورش سلولز مورد استفاده قرار مي دهد.
تكنولوژي جديد
لنهارت 46 ساله كه داراي پتانسيل كاري در ابداع تكنولوژي مي باشد اظهار داشت: اين قبيل تكنولوژي به طرحهايي با هزينه ساخت 200 تا 300 ميليون دلاري نياز ندارد.لنهارت اضافه مي كند: ما تلاش مي كنيم شركتي تأسيس كنيم كه با تكيه بر مشاركت و ايجاد توافق با ديگر شركت ها، قادر به مديريت و ايجاد فرآيندهاي مجازي توليد باشد.اين تكنولوژي تركيبي از دي اكسيد كربن سيال و فوق بحراني براي شكستن پيوندهاي سلولز از يك گياه و تفكيك آن مي باشد. دي اكسيد كربن فشار بالا سلولز را از گياه خارج نموده و از آنزيم هاي موجود براي تبديل آن به شكر استفاده مي كند.يك واحد توليدي اتانول كه اين تكنيك را مورد استفاده قرار مي دهد مي تواند شكر آماده را براي توليد اتانول به كار گيرد و قادر است خط توليد آن را متوقف نموده و استفاده از ذرت را بعنوان تنها خوراك اتانول ، متوقف نمايد.اندي ادن، مهندس ارشد تحقيقات آزمايشگاه انرژي ملي در ايالت Colo اظهار داشت : شركت ها مصرانه متقاضي محلول زيست توده سلولزي بودند تا اينكه جرج بوش در سخنراني ملي خود در سال 2006 از آمريكايي ها خواست كه اعتياد خود را به نفت خاورميانه از بين ببرند.شركت هاي بزرگ نفتي از موسسات شيميايي گرفته تا موسسات كشاورزي، تحقيقاتي را در اين زمينه شروع كرده اند.تحقيقات نشان داده است كه 3/1 ميليارد تن زيست توده سلولزي سالانه در آمريكا قابل دسترس مي باشد.زيست توده شامل علف هرز، سبوس ذرت، كاه گندم و ضايعات چوب مي باشد.
بنزين به قيمت هر گالن 63/3 دلار
تحقيقات نشان مي دهد كه اتانول سلولزي چنانچه در يك مقياس تجاري توليد شود در شرايط مساوي با يك گالن بنزين 63/3 دلار برابري خواهد كرد.ادن مي افزايد: استفاده از زيست توده سلولزي نه تنها به سوخت پايدار محيطي منتهي خواهد شد ، بلكه كاهش دانه هاي ذرت را به همراه خواهد داشت.نكته قابل توجه اينست كه كارخانه هاي خودرو سازي در توليد وسايل نقليه با انعطاف پذيري سوخت كه %85 آن اتانول و %15 آن بنزين باشد، مردد هستند.لنهارت مي افزايد: در اينجا دانشجويان واجد شرايط زيادي در آزمايشگاه دانشكده فعاليت دارند كه مي توانند به عنوان كاركنان تمام وقت مشغول كار باشند.
مترجم: پروانه كلانترنژاد
كارشناس امور بين الملل شركت ملي صنايع پتروشيمي
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
روشهاي اندازه گيري پارامتر هاي مخازن سوخت

روشهاي اندازه گيري پارامتر هاي مخازن سوخت

عليرضا فرجي
عضو هيات مديره ومدير فني شركت راه حل پنجم
اين مقاله مقدمه اي بر اندازه گيري شرايط داخل مخزن و چگونگي و مكان استفاده از آن مي باشد . دامنه وسيعي از ابزارهاي اندازه گيري در اين رابطه وجود دارد. از آنجايي كه هر اصل اندازه گيري فوايد خاص خود را دارد، تكنيك هاي به كار گرفته شده بيش از اينكه رقابتي باشند تكميل كننده يكديگرمي باشند . روشهاي اندازه گيري Servo و رادار در اين زمينه پيشرفت زيادي كرده اند.
اندازه گيري مخزن چيست؟
اندازه گيري شرايط مخازن، مفهوم كلي براي برآورد مقدار استاتيك محصولات مايع در مخازن ذخيره حجم است.
سيستمهاي اندازه گيري شرايط مخازن بر دو اساس طبقه بندي مي گردند :
سيستم اندازه گيري مخزن بر اساس حجم . )volume based( برآورد مقدار بر اساس اندازه گيري سطح و اندازه گيري درجه حرارت
سيستم اندازه گيري مخزن بر اساس مقدار جرم. برآورد مقدار بر اساس فشار هيدرواستاتيك اندازه گيري ستون مايع
نيازهاي كلي براي سيستم اندازه گيري مخزن
ايمني
دقت و تكرار پذيري
قابليت اطمينان و مورد استفاده بودن
سازگاري با شرايط كار
قابليت هاي ثابت
قابليت كاربري آسان
نياز كمتر به تعميرات و نگهداري
توسعه دادن راحت
كنترل موجودي كنترل موجودي يكي از مهم ترين ابزارهاي مديريتي براي هر پالايشگاه، ترمينال و انبار هاي نفت مي باشد .كنترل موجودي مخزن يا بر اساس حجم است يا جرم. هر چند كه نه حجم و نه جرم، تنها راهكار براي كنترل دقيق و كامل موجودي نيستند. محصولات دريافت شده، انتقال محصول داخلي ومحصولات تحويل داده شده پالايشگاه ها، كارخانه هاي مواد شيميايي و ترمينالها در واحد هاي حجمي يا جرم اي اندازه گيري مي شود. تبديل حجم به جرم يا بالعكس اغلب انجام ميشود و بدين ترتيب تمام پارامترهاي اندازه گيري مانند ميزان محصول، درصد آب موجود در محصول ، چگالي و اندازه گيري حرارت به يك ميزان مهم هستند.
اندازه گيري به روش -Servo اندازه گيري مخزن به روش Servo نسبت به روشهاي مكانيكي متحرك رايج، پيشرفت زيادي كرده است. در اين روش ، جابجا كننده با يك شناور )displacer( كوچك جايگزين مي شود كه اين شناور با يك سيم انعطاف پذير محكم، متصل شده است. اندازه گيري هاي Servo به جاي موتور فنري از موتور Servo الكتريكي براي بالا بردن وپايين آوردن شناور استفاده مي كند. يك سيستم سنجش هوشمند به طور منظم وزن و خاصيت شناوري شناور را اندازه گيري مي كند و سيستم Servo را كنترل مي كند. موتور، همچنين فرستنده داخلي را به حركت درمي آورد. اصطكاك مكانيكي در سيستم Servo، فرستنده، نمايشگر و سوئيچ هاي آلارم ، هيچ تاثيري روي حساسيت و دقت اندازه گيري ندارد. جريان متلاطم نيز تاثير مستقيم ندارد. يك ادغام كننده )integrator( در سيستم كنترل مكانيسم، تاثيرات حركات ناگهاني محصول را خنثي مي كند. اندازه گيري نه تنها در شرايط متلاطم، سطح ميانگين را ارائه مي دهد بلكه حركات غير ضروري را حذف مي كند و استهلاك را كاهش و عمر مفيد وسيله را افزايش مي دهد. اين اندازه گيري ها همچنين قدرت زيادي براي پردازش اطلاعات دارند. Servo فقط سطح مايع را اندازه نمي گيرد بلكه اين قابليت را دارد كه سطح فراورده و چگالي محصول را نيز اندازه گيري كنند. دقتي بيشتر از 1 (mm‌ 16/1)inch روي 40 m‌ 125ft را مي توان با اين سيستم به دست آورد. دقت فوق العاده و قابليت اطمينان بالاي اندازه گيري و انتقال مورد تاييد Measurment ِ Weights و Excise authorities ِ Customs در بسياري از كشورها مي باشد.
مقدمه اي در مورد سيستم راداري
رادار مخفف كلمات تشخيص راديويي و مسافت يابي است و از اواخر دهه 1930 عرضه گرديده است. در اين مرحله از رادار به عنوان وسيله اي براي تخمين زدن مسافت استفاده شده و تنها در موارد نظامي به كار مي رفته است . از آن زمان به بعد رادار علاوه بر كاربردهاي نظامي در حوزه هاي زيادي نيز به كار گرفته شده كه شامل كنترل ترافيك هوايي، اندازه گيري مسافت در بندرگاه، اندازه گيري سرعت اتومبيل و اندازه گيري سطح مخزن مي باشد. هدف از اين مقاله آن است كه اولا نشان دهد چطور از تكنولوژي رادار براي اندازه گيري سطح مخزن استفاده مي شود و ثانيا اطلاعات كافي را براي خواننده فراهم آورد تا بتواند در مورد بعضي از ادعاهاي توليد كنند گان اندازه گيري سطح رادار تصميم آگاهانه اي بگيرد.
موج رادار يا ميكروويو چيست؟
زماني كه يك صفحه شارژ شده در يك مسافتي دورتر از يك صفحه ديگر قرار مي گيرد يك ميدان الكتريكي بين دو صفحه بوجود مي آيد اگر شارژ روي صفحه به مرور زمان به شكلي سينوسي تغيير كند آنگاه طبق قانون دوم ماكسول يك ميدان مغناطيسي به وجود مي آيد كه عمود به ميدان الكتريكي است. نتيجه اين، موج رادار است كه با سرعت نور منتقل مي شود. (در خلاء) سرعت انتقال واقعي موج رادار به نوع موجبر wave guide كه به كار مي رود و سطحي كه موج از ميان آن يا طريق آن عبور مي كند بستگي دارد. موج زماني كه به يك سطح متفاوت (با ثابت دي الكتريك) منتقل مي شود، منعكس مي شود. هر چه كه تفاوت در ثابت دي الكتريك 1 بين دو سطح بيشتر باشد، ميزان انعكاس هم بيشتر مي شود. از آنجا كه يك موج راداري، الكترومغناطيس است، تحت تاثير ميدان هاي الكتريكي و مغناطيسي و همينطور اشياء فلزي يا ديگر اشياءي كه به لحاظ الكتريكي شارژ شده اند، مانند مولكول با گشتاور دو قطبي قرار مي گيرد.
سيستم رادار شامل قسمتهاي زير مي شود:
1.يك اسيلاتور براي ايجاد سيگنال الكتريكي فركانس بالا. ثابت دي الكتريك ماده روي نحوه حركت كردن سيگنال هاي الكترومغناطيس (امواج رادار) از ميان ماده تاثير مي گذارد.
هر چه مقدار ثابت دي الكتريك بيشتر شود، سيگنال هاي الكترومگغناطيس كندتر حركت مي كنند.
2.يك مدول تشخيص براي اندازه گيري پارامتر اصلي مانند انتقال فاز، تفاوت زمان يا تفاوت فركانس
3.يك آنتن براي تبديل كردن سيگنال الكتريكي به موج رادار
انواع آنتن ها
آنتنها به دو دسته تقسيم مي شوند : آنتن هاي تكfeeders و آنتن هاي با چند .feeders
در آنتن تغذيه تك feeders فقط يك نقطه تابش وجود دارد (تغذيه كننده. ) در اين نوع آنتنها از قطعات مكانيكي براي شكل دادن اشعه استفاده مي شود و حالت هاي انتقالي مختلف با داخل كردن مبدل هاي مكانيكي به انجام مي رسد. عيب اين آنتن اين است كه موج پيشرو بصورت خميده است و در نتيجه يك انعكاس خميده، توليد مي كند. اين امر تعيين مسافت تا شيء اندازه گيري شده را مشكل تر مي كند. به علاوه استفاده از قطعات فلزي براي شكل دادن به اشعه و تغيير حالت هاي انتقال ، با تشكيل موج پيشرو ، تداخل ايجاد مي كند. در آنتن هاي تغذيه كننده چند تايي چندين نقطه تابش ( تغذيه كننده) وجود دارد ومزيت اين آنتن نسبت به نوع تكي اين است كه براي شكل دادن اشعه به شكل دلخواه به قطعات مكانيكي اضافي نياز نداريم. تغذيه كننده هاي چند تايي براي متمركز كردن اشعه به كار مي رود و اين امر به موج جلويي هموار منجر مي شود كه به نوبه خود انعكاس تند و اندازه گيري دقيق تري را از موج جلويي خميده به وجود مي آورد. با تغيير آرايش تغذيه كنندگان مدهاي انتقالي مختلف به دست ميآيد. مثال اين نوع آنتن، آنتن مسطح است.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
پيشگيري از خوردگي حاصله از آب مصرفي بويلرها(BFW)

پيشگيري از خوردگي حاصله از آب مصرفي بويلرها(BFW)

نويسنده: كارجي اينكويست از شركت پليمرهاي بورآليس
مترجم: محمد خدائي، كارشناس امور بين‌الملل شركت ملي صنايع پتروشيمي
دانش نفت: بررسي مواد شيميايي خورنده موجود در BFW، معيوب بودن سيستم‌هاي تجزيه و نقص در دستگاههاي تصفيه بخار به خرابيهاي جدي خط انتقال مبدل منجر مي‌شوند، بروز يك سلسله از حوادث در موارد فوق به بررسي‌هاي كامل علل اصلي اين قبيل حوادث انجاميد.
تركيبي از ادوات ناقص كنترل كيفي BFW؛ مقادير ناكافي مواد شيميايي در توليد BFW، سيستم ناقص تصفيه شيميايي در شركت بورآليس منجر گرديد. حداقل صدمه چنين خرابي‌ها، افت توليد و تعميرات بسيار پر هزينه‌اي را در برداشت. در بدترين شرايط، اين يك خطر جدي ايمني بود كه نتيجتاً سوء‌شهرت را براي اين شركت در پي داشت.همچنين زماني كه خرابي مبدل خطي به سر ريز شدن BFW از برج كوره كراكينگ بخار به سمت واحد فرآيندي منجر شد، اين مسئله آلودگي زيست محيطي را به همراه داشت. سرريز شدن BFW باعث افزايش شديد فشار و باز شدن شيرهاي دوراني قسمت گرم گرديده و بخار سنگين روغن به فضا تخليه شد. هرچند به نظر مي‌رسد كه نفوذ گاز كلر حاوي مواد شيميايي عامل اصلي مشكلات باشد، بررسي‌هاي بيشتر حاكي از نقايص متعدد در سيستم‌هاي تجزيه BFW، روش‌هاي عملياتي و تصفيه‌هاي شيميايي بود كه مي‌توانست دير يا زود به مسائل و مشكلاتي به همان گستردگي دامن زند.
طرح توليد‌ BFW
واحد توليد الفين شركت Exxon درسال 1969 راه‌اندازي شد و هم ا كنون شش كوره اصلي اين شركت فعال هستند. چهار كوره از اين شش كوره در انحصار تكنولوژي شركت Exxon LRT مجهز به سيم‌پيچي‌هاي U شكل بوده و دو كوره ديگر جزو كوره‌هاي سنتي مجهز به سيم‌پيچي‌هاي مارپيچي مي‌باشند. در سال 1991 يك كوره ساخت شركت MWKellogg بنام )MS(Millisecond اضافه گرديد و در سال 2000 دو كوره ساخت شركت Webster ِ Stone مجهز به سيم‌پيچي M در اثناي اجراي طرح توسعه نصب شدند. خطوط انتقال مبدل كوره) )TLES‌ با فشار 110 بار بخار توليد مي‌كند. بخار توليدي كوره‌ها تقريباً با دو سوم نياز كلي مطابقت داشته و باقيمانده آنها توسط 3 بويلر كمكي با فشار 85 بار تأمين مي‌شود.تقريباً %30 مقدار BFW از بازيافت ميعانات بدست مي‌آيد و %70 باقيمانده از آب تركيبي توليد مي‌شود. براي توليد BFW تركيبي، واحد الفين داراي تصفيه خانه آب خام و واحد آب بدون املاح مي‌باشد. در اين مرحله، ميعانات بازيابي شده و پس از انجام اصلاحات لازم به آب بدون املاح اضافه مي‌شود. به هر حال از زمان توسعه ظرفيت توليدي اتيلن در سال 2000، واحد آب بدون املاح توانائي تأمين نيازهاي رو به تزايد بخار را نداشته و به مدت طولاني با آخرين ظرفيت يا بالاتر از آن كار كرده است. اين معضل با انتقال واحد آب بدون ا ملاح از نيروگاه مجاور واقع در همان منطقه صنعتي مرتفع شد؛ ولي واحد فوق در تملك يك شركت ديگر بوده و توسط آن شركت مورد بهره‌بردراي قرار مي‌گيرد. از آنجائيكه امروزه اين نيروگاه برق صرفاً براي اهداف اضطراري در پايين‌ترين ظرفيت خود كار مي‌كند، عمل انتقال واحد آب بدون املاح يك راه حل مقرون به صرفه براي هر دو طرف بشمار مي‌رود. تنها سرمايه‌گذاري انجام شده در اين خصوص، اجراي پروژه لوله‌گذاري از محل نيروگاه برق تا محل واحد الفين بوده است.
تاريخچه TLE و حوادث اخير
در اواخر دهه 1970 به دليل آلودگي BFW با آب دريا، خوردگي شديدي در تيوب TLE واحد اتيلن ايجاد شد و منشاء آن ورود آب دريا، نشت تيوب موجود در تهويه كندانسور سيستم بخار بود. تمامي TLE‌هاي كوره شركت Exxon در اواخر دهه 1980 به دلايل تعميراتي و عملكرد فرايند، جايگزين شدند. اين كوره‌ها داراي چهار TLE معمولي مجهز به تيوب دوبل با قطرهاي بزرگتر مي‌باشند. در قسمت پايين‌سري TLE هاي موجود، يك سرد كننده روغن تزريقي براي هر كوره وجود دارد. از زمان طراحي جديد TLE و دستور‌العمل اصلاح شده كك‌زدايي، ديگر نيازي به برطرف كردن مكانيكي كك وجود ندارد. در نوامبر سال 2000، زمانيكه شير يك طرفه‌اي كه سيستم آب تازه و سيستم آب آتش‌نشاني را به هم متصل مي‌كند، در مسير آب تازه/ خام دچار اشكال شد، واحد اتيلن شاهد وقايع عمده‌اي در كيفيت BFW بود. ضمناً اين سيستم، آب مورد نياز واحد توليد آب بدون املاح را تأمين مي‌كند. سيستم آب آتش‌نشاي به طور معمول از آب تازه تغذيه شده ولي در موارد اضطراري از آب دريا تأمين مي‌گردد. زماني كه پمپ آب دريا بصورت آزمايشي راه اندازي شد، شير يك طرفه دچار اشكال گرديده و كل واحد آب بدون املاح، BFW و سيستم توليد بخار با ورود آب دريا آلوده شدند. اين مسئله سريعاً مورد توجه قرار گرفت و پس از چندين ساعت، اقدامات اصلاحي صورت پذيرفت. واحد توليدي دچار توقف توليد شد و متعاقب آن با ميعانات گازي و BFW به دقت مورد شستشو قرار گرفت. تجهيزات توليد بخار كاملاً مورد بازديد قرار گرفته و چندين تست تيوب از TLE ها جدا شدند. هيچ علائمي از صدمه به تجهيزات مشاهده نشد. پاكسازي شيميايي براي TLEها در نظر گرفته شد ولي بر اساس نتايج بازديد و مشاوره كارشناسي، اين كار ضرورت آنچناني نداشت. بمنظور حصول اطمينان، تصميم صحيحي اتخاذ شد و در نتيجه دو سال پس از اين ماجرا، چندين تيوب TLE جهت بازديد خارج گرديد و هيچ نشانه‌اي از خوردگي مشاهده نشد. شكل ظاهري لايه‌هاي مغناطيسي تيوبهاي بازديد شده در وضعيت مطلوبي قرار داشت.
كوره‌هاي جديد
در سال 1991 كوره جديد MS شركت MWK راه اندازي شد. اين كوره داراي 40 مبدل اوليه سردسازي مجهز به تيوب دو جداره و يك مبدل سردسازي ثانويه مجهز به يك پوسته و تيوب مي‌باشد. در سال 2000 طرح توسعه‌اي اساسي در واحد توليد اتيلن به اجرا درآمد.
خرابي در TLE و لوله‌هاي بويلر در سالهاي 2004-2003
در بهار سال 2003، يك سري خرابي در TLE كوره‌هاي شركت Exxon بوجود آمد و تا بهار سال 2004 ادامه پيدا كرد. در مجموع 12 مورد نقص در TLEها مشاهده و در بيشتر موارد، بلافاصله نشتي‌هايي در چندين تيوب ايجاد شد. هر مورد خرابي باعث مي‌شد كه كوره جهت تعميرات از سرويس خارج شود. در بعضي موارد بمنظور حفظ ميزان معقول توليد، تا جائيكه تفكيك آب برج خنك كننده اجازه مي‌داد ضرورتا كوره با همان TLE نشتي در مدار عملياتي نگه داشته مي‌شد. در همان زمان مشابه خرابي‌هاي TLE، خرابي‌هاي متعددي در تيوب بويلر كمكي نيز بوجود آمد. در طي 30 سال عمليات، اين اولين مورد بود كه نشتهاي تيوب در كوره سه بويلر كمكي بوجود آمده بود. در سال 2001 بويلرها مورد بازديد قرار گرفته و وضعيت تيوبها از نظر سلامت ضخامت ديواره در حد مطلوبي گزارش شده بود. به هرحال پس از اندازه‌گيري، ضخامت لايه مغناطيسي m230-115 بوده و نتيجتاً پاكسازي شيميايي پيشنهاد گرديد. علل مطرح شده براي خرابي لوله‌ها مشابه علل عيوب TLE و بويلرهاي كمكي بود. يك نوع خوردگي حاد در محل جريان آب در نقطه‌اي كه تيوب TLE داخلي به لوله رابط BFW متصل مي‌شود به وجود آمد.پس از بوجود آمدن خرابي‌هاي اوليه، تحقيقات منسجمي توسط يك گروه كاري زبده داخلي شروع شد.
- نمونه تيوبهاي آسيب ديده به آزمايشگاه متالورژي ارسال شد.
- تحقيقات لازم بر روي كيفيت آب بدون املاح و BFW انجام پذيرفت.
- داده‌هاي عملياتي جمع آوري و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
-روش‌هاي تعمير با فروشنده TLE مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
- از متخصصين فروشنده مواد شيمياييBFW و شيمي آب نيروگاه برق درخواست شد تا وضعيت موجود را مورد ارزيابي قرار دهند.
در محل‌هاي عبور جريان آب در هر نقطه آسيب ديده، يك لايه ضخيم ضايعه خوردگي مشهود بود. با بكارگيري روش‌هاي اسپكترومتري اشعه X و ميكروسكوپي الكتروني)SEM( در محل ضايعه خودرگي، تركيباتي از آهن )Fe( و اكسيژن)O( مشاهده شد. بر اساس نسبت درصد عناصر، قشر اكسيدي خاصيت مغناطيسي داشت. همچنين تجزيه و تحليل ضايعه خوردگي در محل آب، آثاري از آلومينيوم )Al( و روي)Zn( را نشان مي‌داد، در صورتيكه تجزيه و تحليل انجام شده بر روي سطح مشترك فلز تيوب و ضايعه خوردگي علاوه بر عناصر آهن )Fe( و اكسيژن)O( مقادير ناچيزي از منگنز)Mn( و سيليكون)Si( را نيز نشان مي‌داد.
هيچيك از اين عناصر، مكانيسم خوردگي را تشريح ننمودند. وجود روي موجود درمحل خوردگي مربوط به تجهيزات بكار رفته براي حفاظت از خوردگي حاصله روي )Zn(‌بود كه جهت خطوط انتقال آب بدون املاح از نيروگاه برق همجوار به واحد الفين بكار رفته بود در صورتيكه وجود آلومينيوم، در محل خوردگي به مواد شيميايي منعقد كننده نسبت داده شد. هرچند كه شبهاتي در موارد فوق وجود داشت. در تجزيه و تحليل‌‌هاي بعدي ضايعه خوردگي، آثار كلرايد نيز مشاهد شد و در اين رابطه ترديدي وجود داشت كه ممكن است اثرات كلرايد از زمان حادثه سال 2000 آب دريا در آن محل باقي مانده باشد. بنظر مي‌رسيد كه حادثه سال 2000 آب دريا موجبات معضلات مذكور را ببار آورده است، ولي تست تيوبها، نتايج بازرسي‌ها و سه سال عمليات بدون ا شكال از زمان حادثه، علاوه بر نتايج اوليه تجزيه و تحليل ضايعه خوردگي مبين چيز ديگري بود. به هر حال، متخصصين خوردگي نيروگاه برق و شيمي آب شركتSwedepover AB سناريوي ديگري را مطرح كردند. به اصطلاح تئوري خوردگي حاصله از آب داغ بر اساس تجارب مشابه در ساير نيروگاههاي برق بمنظور شروع كار اين وضعيت خوردگي نيازمند وجود رسوب ضخيم يا لايه مغناطيسي در محل جريان آب و حرارت بالا و يا جريان سيال پر حرارت مي‌باشد. در اين مرحله دو سناريوي ديگر مطرح بود ولي بنظر مي‌رسيد هركدام داراي نقطه ضعف‌ها و ويژگي‌هايي باشند كه قابل توجيه نبودند. بر اساس تجزيه و تحليل معمول BFW همه چيز تحت كنترل بوده و يا هنوز در كنترل مي‌باشد
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
نقصSLE در بهار سال 2004
در ماه مارس سال 2004، صداي مهيبي در واحد الفين شنيده شد. در همان زمان فشار بخش گرم واحد به 7/2 بار رسيده بود( فشار تنظيم شده شيرهاي اطمينان برج خنك كننده.) هفت عدد شير، هوا را به فضاي باز تهويه مي‌كردند. همه آنها تركيبي از آب و هيدروكربن ها را به مدت دو الي سه دقيقه به فضا تخليه نمودند. بلافاصله مشخص شد كه يكي از كوره‌هاي بزرگM-Coil usxs از كار افتاده است. كل محتواي BFW در برج بخار در بخش فرآيند اصلي واحد تلنبار شده سپس تبخير گرديده و باعث افزايش فشار بخش گرم واحد توليدي شده بود. كوره مجهز بهusxs دچار مشكل شده و به دليل جريان پايين خوراك در شاخه حرارتي از كار افتاد و پس از چندين ثانيه به دليل جريان خيلي خيلي پايين در برج بخار اولينShut down اتفاق افتاد. به هر حالtrip 1SD كاملاً موثر واقع نشد، بنابراين شيرهاي سوخت گازي مشعل بايد بصورت دستي بسته مي‌شد. جاي تعجب بود كه سيم‌پيچي‌هاي تشعشي كه USXهاي از كار افتاده بدان متصل شده بود به دليل شوك حرارت و فشار دچار از هم گسيختگي نشده بود. در صورتيكه اگر سيم پيچي( در خارج از جعبه تشعشع) دچار پارگي مي‌شد، به يك آتش‌سوزي وسيع منجر مي‌گرديد. بررسي‌هاي بعدي نشان داد كه دو عدد USXمجاور بطور همزمان دچار آسيب شده بودند و در يك دستگاه مبدل، سوراخي به اندازه 4x4 اينچ و در ديگري سوراخ كوچكتري ايجاد شده بود. اين حادثه درست قبل از تغيير شيفت صبح/ بعد از ظهر اتفاق افتاد. اقدام آني در جهت تخليه سريع آب از قسمت تفكيك آبHC/ بمنظور پيشگيري از Shutdown وسيع واحد توليدي ضروري مي‌نمود.همانطوريكه بلافاصله مشخص شد كه نقص ايجاد شده درUSX حاد بوده كوره ديگر مجهز به M-COILاحتياطاً از سرويس خارج شد در صورتيكه ساير كوره ها به عمليات خود ادامه دادند. در زمان وقوع حادثه، مسير باد به سمت( Stenungsundمركزي در حدود يك كيلومتري واحد توليدي) بود، جائيكه بوي غليط گزارش شده بود. تخمين زده مي‌شد كه بيشترين مقدار تركيبات هيدروكربني در فاصله كمتر از 2/1 كيلومتر دورتر از واحد توليدي فرود آمده بود. بوي حاصله و هشدار اوليه اعلام شده از واحد توليدي در ابتدا نگراني‌هايي را در بين اهالي محل ايجاد كرده و بعداً شركت بوراليس )Borealis(‌پاكسازيهائي را در منطقه همجوار انجام داد. بدترين پيامد مربوطه همان سوء تبليغ بود.
بررسي آسيب‌هاي SLE
از آنجائيكه علت اصلي نقايص قبلي TLEهنوز مشخص نشده بود و با توجه به حاد بودن نقشUSX، شركت بورآليس يك تيم داخلي تمام وقت متشكل از منابعي از ساير واحدهاي توليدي اين شركت، مهندسي مشترك و مشاورين را از شركتهاي ديگر بشرح ذيل تشكيل داد:
- شركتSWEDPOWER AB سوئد
- شركت مهندسيENPRIMA LTD فنلاند
- مشاورين شيمي آب و تأمين كنندگان مواد شيميايي
- شركت WISTRAND ABو پيمانكار تصفيه شيميايي سيستم‌هاي بخار
- فروشندگانTLE/SLE
- صاحب ليسانس تكنولوژي كوره
- آزمايشگاه ذوب فلز شركتDNV
همچنين قراردادي با شاخه تكنولوژي‌هاي پيشرفتهKBC بمنظور ارائه متدولوژي حل مسائل و كشف فرايند علت اصلي خرابيها منعقد گرديد.
مواد شيميايي BFW
نقش كلريد
در نمونه‌هاي برداشته شده از خرابيها و نقايص سال 2003، علاوه بر وجود Fe و اكسيژن، روي و آلومينيوم علائم كلرايد نيز در بيشتر نمونه‌ها مشاهده شد. پس از خرابيSLE در بهار سال 2004، تجزيه و تحليل نمونه‌هاي ضايعه خوردگي توسط شركتهايSEM و ESD وجود كلرايد را در محل بيشتر ضايعات خوردگي، محل‌هاي خرابي، در سطح مشترك فلز تيوب‌(315)Mo‌ و محل ضايعه خوردگي نشان مي‌داد. اسيد كلريد ريك به منظور احياء كاتيون رزين در نيروگاه برقي كه شركت بورآليس از آن آب خالص خريداري مي‌كرد، بكار گرفته مي‌شد. سطح مجاز كلريد در آب كمتر از1mg/01/0 بود ولي كلرايد موجود در آب بر اساس روتين معمول مورد تجزيه و تحليل قرار نگرفت. منبع بالقوه ديگر سديم هيپوكلريد بود كه به منظور پيشگيري از رشد بيولوژيك كاتيون رزين در واحد آب بدون املاح شركت بورآليس بكار گرفته مي‌شد. زماني كه شركت بورآليس به اين مسئله پي برد كه كلريد به عنوان عامل خسارتهاي وارده نقش دارد، تجزيه و تحليل اين مواد را در جريان‌هاي آب آغاز كرد. نتيجه تجزيه و تحليل نشان داد كه آب خالص خريداري شده از نيروگاه برق همجوار بطور كلي حائز مشخصات فني صحيح بوده است. آب بدون املاح واحد توليدي شركت بورآليس محدوديتي نداشت ولي سطوح‌<50ppb150 را نشان مي‌داد. در همان زمان، غلظت كلرايد در آب بويلر( آب تخليهppm )1 ppb200بود. تفاوت‌هاي فاحشي بين كوره‌ها مشهود بود. اپراتور مربوطه مسئله ساز بودن اندازه پمپاژ NaOCLرا تأييد كرد و اينOverdosing مي‌توانست امكان‌پذير باشد و اين امر با توقف تزريق و به دنبال آن بررسي غلظت كلرايد در BFW در طي چند روز آينده مورد تأييد قرار گرفت. غلظت‌<105>mg/ به يك سطح كمتر از آشكار سازيmg05/0 كاهش داده شد كه همچنان پنج برابر بيشتر از محدوده مشخصات فني1mg/01/0 مي‌باشد. در ارتباط با آب بويلر، غلظت‌هاي كلريد از بالايppm 1/0 به كمتر از ppb200رسيد كه بنظر مي‌آمد يك سطح ايمن باشد. كنترل آب خروجي ايجاب مي‌كرد كه غلظت كلريد پايين باشد. در اين سلسله نقايص بوجود آمده درTEL/USX ، مشخص است كه كلريد يك عامل مؤثر بود ولي مطالعات بعدي نشان داد كه غلظت‌هاي بالنسبه كم كلريد صرفاً به دليل نقايص اساسي ديگر به يك معضل تبديل شد.
تميز سازي شيميايي
TLEهاي كوره و سيستم بخار فشار بالاي )HPS( شركت بورآليس فقط با مواد شيميايي بشرح زير تميزسازي شده بود:
- زماني كه كوره‌هاي جديد( از قبيل كوره‌هايWSM-COIL ِS در پاييز سال 2000) ساخته شدند.
- پس از حادثه آب دريا در اواخر دهه 1970
- در ارتباط با برنامه جابجايي TLEدر اواخر دهه 1980
- زماني كه مجموعه اشكالات بوجود آمده در TLE، تعميرات وسيعي را ايجاب مي‌كرد، يك برنامه تميزسازي شيميايي با تميزسازي چندين كوره در طي پاييز سال 2003 انجام شد. تميزسازي شيميايي هميشه توسط يك پيمانكار مجرب كه توسط بعضي از نيروگاههاي عمده برق بكار گرفته مي‌شود، انجام مي‌پذيرد. كيفيت كار مطلوب بوده است ولي صرفنظر از اينكه تميزسازي چقدر خوب انجام مي‌گيرد، چندين عامل وجود دارند كه مي‌توانند نتيجه كار را از بين ببرند:
- زماني كه تميز سازي شيميايي كورهW S M-COIL ِS در اواخر پاييز 2000 به پايان رسيد، ميزان رطوبت بالا بود. اين كوره به مدت دو هفته تا راه اندازي مجدد به همان حالت باقي ماند. سيستمHPS,USX زهكشي شده بود ولي هيچ ايمني خاصي از قبيل اكسيژن زدايي توسط گاز ازت در سيستم BFW بكار برده نشد. اطلاعات غير رسمي حاكي از اين بود كه ورودي آدم رو مخزن بخار به مدت چند روز بازمانده بود و بهمين دليل سطوح تميز شده مجدداً اكسيده شدند.
- در مورد كوره‌هايي كه در پاييز سال 2003 تميزسازي شده بودند، مورد مشابهي اتفاق افتاد. كوره‌ها پس از تميزسازي شيميايي تا راه اندازي دوباره اجباراً بدون حفاظ به حال خود گذاشته شده بودند. بهترين كار اين است كه تميزسازي شيميايي زماني انجام پذيرد كه :
- لايه مغناطيسي با جريان گرمايي بالا به ضخامت‌ 200-300 يا ضخيم‌تر تشكيل مي‌شود.
- پس از گرم شدن بيش از اندازه تجهيزات
- پس از تعميرات اساسي
- بطور منظم هر 15-10 سال يكبار، حتي اگر هيچ مسئله عمده‌اي عارض نشده باشد.
لايه مغناطيسي
لايه مغناطيسي حفاظتي در حفاظت از سطوح در معرض آب تجهيزات توليد بخار از نظر خوردگي و ناخالصي‌هاي مختلف، نقش مهمي را ايفاد كرده و با واكنش شيميايي زير تشكيل مي‌شود.
در صورتيكه لايه مغناطيسي داراي كيفيت مطلوب و ضخامت حدود‌ 150-200 باشد، آن قسمت از سطح كه با آب تماس دارد مي‌تواند بخوبي و بدون هيچ مسئله‌اي از عهده غلظت‌هاي ناخالصي شديد برآيد. به عبارت ديگر، در صورتيكه لايه مغناطيسي از كيفيت ضعيفي( يعني متخلخل يا داراي كريستال‌هاي درشت) باشد كه بر روي سطح ناخالص يا زنگدار فلز پديد مي‌آيد، اين سطح داراي منفذ بوده يا شكافهايي را بوجود خواهد آورد كه با مواد شيميايي خورنده زمينه حمله به سطح فلزي را فراهم آورده يا به عنوان عايقي عمل مي‌كند كه به افزايش دماي فلز منجر مي‌شود. در سطح تماس تيوبهاي USXصدمه ديده كوره M-Coilبا آب در جائيكه لايه مغناطيسي ضعيف بود و يا خوردگي شروع شده بود، لكه‌هايي وجود داشت. لايه مغناطيسي مطلوب مي‌تواند فقط بر روي يك سطح فلزي تميز( يعني بلافاصله بعد از تميزسازي شيميايي) ايجاد شود. اين لايه در عمليات نرمال به تنهايي مي‌تواند ايجاد شود ولي قبل از اينكه حفاظ مغناطيسي مربوطه به حد كفايت برسد تقريباً به 800 ساعت زمان نياز دارد. در طي راه اندازي پس از تميزسازي شيميايي، سطح فلز به هر ناخالصي از قبيل كلريد حساس مي‌باشد، بنابراين در اينجا آب با كيفيت از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. در صورتيكه در زمان راه اندازي يا حتي قبل از آن، خوردگي‌هايي بوجود آيد، حفاظ معغناطيسي در آن منطقه تضعيف شده و نسبت به خوردگيهاي بيشتر مستعد خواهد شد. دستورالعمل‌هايي براي تشكيل لايه مغناطيسي وجود دارد كه باعث تسريع رشد لايه مغناطيسي با كيفيت بالا و بلورهايي ريز مي‌شود كه اين عمل به تقليل صدمات در طي عمليات اوليه بلافاصله پس از تميزسازي شيميايي كمك مي‌كند.
خوردگي حاصله از آب گرم
پس از ارزيابي نمونه‌هاي ضايعه خوردگي و تيوب مربوط بهTLE و تيوبهاي كمكي صدمه ديده، شركتSweedPower AB متقاعد شد كه صدمه وارده نتيجه خوردگي حاصل از آب گرم- يك نوع خوردگي زيررسوبي‌)Under Deposit(‌ بوده است. اين نوع صدمات تيوبي، زماني اتفاق مي‌افتد كه رسوبات در محل سطح تماس آب در جريان آب گرم يا محل‌هايي با دماي بالا از قبيل ورودي تيوب‌هاي تيوب‌هاي محفظه آتش و يا در نزديكي شعله‌هاي بويلرهاي كمكي بر روي هم انباشته مي‌شوند.
- خوردگي در دماي بالاي فلز هنگامي ايجاد مي‌شود كه حباب بخار ايجاد شده به سطح فلز چسبيده و از سردسازي آن توسط آب بويلر جلوگيري مي‌كند. زماني كه به آب به رسوب يا لايه مغناطيسي نفوذ مي‌كند، همان خوردگي ممكن است در زير رسوب يا لايه مغناطيسي ايجاد شود.
- مولكولهاي آب در دماي بالا به هيدروژن و اكسيژن تجزيه مي‌شوند كه باعث اكسيده شدن آهن مي‌شوند. حرارت فلز در حدود 700 درجه يا بيشتر در قسمت تماس با آب باعث شروع اين فعل و انفعالات مي‌شود.
- اكسيد آهن يك مغناطيس با رنگ سياه است( نه همانيست به رنگ نيمه قرمز، قهوه‌اي و نه اكسيد آهن/ هيدروكسيد قهوه‌اي زرد) يك لايه مغناطيسي ضخيم و متراكم با يك ساختار لايه لايه ايجاد مي‌شود.
- از بين رفتن مواد در سطح تيوب بصورت تكه‌هايي ايجاد شده و حفره‌هايي به پهناي چند سانتيمتري با نماي موجي شكل گسترش مي‌يابد. سطح مواد در حفره‌ها نرم و يكنواخت مي‌باشد.
- مولكولهاي هيدروژن در ديواره فلزي تيوپ پراكنده شده و باعث شكاف‌هاي ميكروسكوپي در مرزادانه مي‌شود. شكنندگي هيدروژن مقاومت مواد را كاهش مي‌دهد. نتايج نهايي اين فرايند نشانگر وجود شكافهايي است كه د رست در ديواره تيوب يا سوراخ بزرگتر در آن محل مي‌باشد، در صورتيكه قطعه مواد در محل شكنندگي هيدروژن در حالت از هم گسستگي است.
خوردگي زير رسوب‌)Under-DEPOSIT CORROSION(‌
- خوردگي زير رسوب مشابه خوردگي حاصله از آب گرم است كه علل آن دماي بالاي جريان بسيار گرم بوده است ولي همچنين چندين نوع ناخالصي از قبيل كلريد در شروع خوردگي سهيم مي‌باشند. كلرايد موجود در آب محيط يوني داشته كه اسيد هيدروكلريك تشكيل مي‌دهد. هرچند كه غلظت كلرايد پايين است، زماني كه آب از طريق شكاف‌هاي لايه مغناطيسي/ رسوب به سطح فلزي تيوب در جائيكه تبخير صورت مي‌گيرد وارد مي‌شود، غلظت كلرايد بصورت موضعي به بالاترين حد خود مي‌رسد.در ارتباط با كلرايدها، نتيجه حاصله بيانگر خوردگي اسيدي زيررسوب است، كه اين كلر مشابه كاتاليست عمل مي‌كند و در فعل و انفعالات شيميايي سهيم بوده ولي مصرف نمي‌شود( به محصولات انفعالات شيميايي محدود نمي‌شود) و در عوض باعث تداوم انفعالات مي‌شود. در اينجا نتيجه محصول اضافه مغناطيس لايه‌اي و شكنندگي هيدروژن، مشابه مورد خوردگي حاصله از آب گرم مي‌باشد.
كنترل تخليه مداوم آب
كيفيت آب بويلري كه مداوم تخليه مي‌شود، فقط توسط تجزيه و تحليل آزمايشگاهي پيگيري و كنترل مي‌شود. زماني كه نمونه‌هاي مربوط به تمامي كوره‌ها مورد بررسي و اپراتورها مورد مصاحبه قرار گرفتند، مشخص شد كه: روند نمونه‌برداري‌ها نامنظم بوده است. بعضي از خطوط نمونه‌برداري كوره مسدود بوده است.
- بعضي از كوره‌ها با تخليه آب بيشتري نسبت به كوره‌هاي ديگر مورد بهره‌برداري قرار گرفته بودند. نتيجه در خور توجه اين بود كه دو كوره سنتي كه دچار صدمه TLEنشده بودند ميزان تخليه آب آنها نسبت به ساير كوره‌ها در حد بالايي بوده است.
- بعضي از نمونه‌هاي تخليه آب داراي سيليس در حد بالايي بوده است ولي اپراتورها عكس‌العملي از خود نشان نداده بودند.
- مقدار بالاي غلظت كلريد در آب‌هاي تخليه شده اندازه گيري شد. به هرحال، تجزيه و تحليل كلريد در مرحله تحقيقاتي ديرتر انجام پذيرفت. بي‌نظمي‌هاي موجود در نمونه‌برداري و كنترل تخليه آب اين مطلب را تأييد كرد كه تشكيل رسوب و ا نباشته شدن آن محتمل بوده و ديگر اينكه غلظت كلريد براي ايجاد خوردگي اسيدي زير رسوب به اندازه كافي بوده است. در زمان تجزيه و تحليل رسانايي آب تخليه، كل قابليت رسانايي آن اندازه گيري شد.
اقدامات اصلاحي
اقدامات اصلاحي فوري پيشنهاد شده بشرح ذيل بوده است:
- تعميرTLE وUSX ها
- تميزسازي شيميايي سيستم‌هاي بخار و BFW تمامي كوره‌ها
- لايه‌بندي مغناطيسي در رابطه با راه اندازي كوره
- مواد شيميايي‌ BFW؛ تزريق هيپوكلرايد سديم متوقف شد، به دنبال آن استفاده از يك جايگزين با توجه به موارد زير در حالي پي‌گيري است.
- بررسي مشخصات BFW
-بررسي آب بدون املاح و تصفيه آب كندانس
- برنامه تجزيه و تحليل آزمايشگاهي مورد تجديد نظر قرار گرفته و روشهاي تجزيه و تحليل بررسي شد
- تغيير نحوه تخليه آب
- اقدامات دراز مدت بشرح ذيل هستند:
- مسير شير اطمينان برج خنك كننده به يك سيستم بسته بايد مورد ملاحظه قرار گيرد.
- تميز سازي شيميايي منظم بايد انجام پذيرد
- ارتقاء تكنيك‌هاي تجزيه و تحليل و تجهيزات آنالايزر
- در مسير تخليه آب ستون بخار كوره، دستگاه اندازه‌گيريPH و آنالايزورهاي قابليت رسانايي نصب شود.
- آخرين نشت TLE/USX در بهار سال 2004 به وقوع پيوست. بعضي از اقدامات هنوز در حال انجام است ولي به نظر مي‌رسد كه مهمترين عوامل بروز مسائل فني مورد ملاحظه قرار گرفته است.
- خلاصه مقاله
- يك سابقه طولاني مدت عمليات بدون اشكال به همراه كيفيت مطلوب BFW مي‌تواند به وضعيتي منجر شود كه خيال ما را در خصوص عمليات، تجزيه و تحليل‌هاي آزمايشگاهي و دستور‌العمل‌هاي كاري آسوده سازد. اين امر به ما كمك مي‌كند تا غلظت كلر و ساير رسوبات را پايين آوريم كه وجود آنها باعث بروز مسائل جدي و پر هزينه مي‌شود. تحقيقات جامع به عمل آمده در اين مورد به يك سري از اقدامات اصلاحي و تغييرات در دستور‌العمل‌هاي كاري ختم شد كه هدف آنها پيشگيري از تكرار اين قبيل اشكالات مي‌باش
 

omid_jc

عضو جدید
دسترسی به مقالات كنفرانس بین المللی جايگاه ايمني ، بهداشت و محيط زيست در سازمانها

دسترسی به مقالات كنفرانس بین المللی جايگاه ايمني ، بهداشت و محيط زيست در سازمانها

سلام

دراین سایت دسترسی به تمامی مقالات ارائه شده در كنفرانس بین المللی جايگاه ايمني، بهداشت و محيط زيست در سازمانها وجود دارد:

http://www.iransafety.org/ArticleList.php

کلمه عبور تمامی مقالات​
www.iransafety.org
می باشد​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
خوردگی در سیستم زمین ضرورتی انکارناپذیر در شبکه‌های توزیع

خوردگی در سیستم زمین ضرورتی انکارناپذیر در شبکه‌های توزیع

باکتریهای احیاکننده سولفات از دیدگاه خوردگیمکانیزمهای متعددی برای خوردگی فلزات بوسیله باکتریها پیشنهاد شده است دو فرآیند اصلی به عنوان عامل خوردگی فلزات قابل تصور است:
1- تماس میکروارگانیسمها با سطح فلز واکنشهای خوردگی را شروع یا تسهیل می‌کنند.
2- محصولات متابولیکی ترشح شده ممکن است از لحاظ شیمیایی فعال بوده و فلز را حل کند.مکانیزم اصلی خوردگی آهن توسط باکتریهای احیاکننده سولفات به وسیله تئوری دی پلاریزاسیون کاتدی اولین بار بوسیله ولوگن کوهن و اندرولوگ در سال 1934 بیان شده است.فلز در محیط آبی با از دست دادن الکترون به یون فلز مثبت دپلاریزه می شود الکترودهای آزاد شده پروتونهای حاصل از تجزیه آب را به هیدروژن اتمی احیا می‌کند و هیدروژن اتمی یا ملکولی روی سطح فلز باقی می ماند این باکتریها دائماٌ لایه هیدروژن را که به طور معمول فلز را در مقابل خوردگی حفاظت می کند از روی سطح فلز به وسیله اکسیداسیون با سولفات به عنوان گیرنده الکترون بر می دارند نتیجه فرایند اکسیداسیون و تولید گاز H2S است. سپس سطح فلز در مقابل حمله آب و سولفید آسیب پذیر می شود و تعدادی از یونهای آهن با سولفید واکنش انجام داده و FeS تشکیل می شود و بقیه یونها تشکیل هیدروکسید آهن را تشکیل می دهند.تمام گونه های باکتریهای احیاکننده سولفات که قادر به مصرف هیدروژن مولکولی هستند بالقوه خورنده هستند در مطالعات تجربی نشان داده است که باکتریهای احیاکننده سولفات در محیطهای دریایی دی سولفوویبریو ولگایس دارای میل ترکیبی شدید با هیدروژن را در غلظت‌های بسیار کمی از محیط اخذ کنند جذب هیدروژن همیشه با واسطه آنزیم هیدروژناژ انجام می شود فعالیت و مصرف هیدورژن و در نتیجه خوردگی فلزات توسط این باکتریها در حضور مواد آلی (مثل لاکتات) افزایش می یابد که ممکن است در اثر تخریب رشد باکتری و یا تولید سولفید بیشتر (در اثر واکنش موادآلی با سولفات)‌باشد. مکانیزمهای مختلف خوردگی پیشنهاد شده پیچیدگی فرآیند را نشان می دهد اما به نظر می رسد مکانیزم کلاسیک دی پلاریزاسیون و فعل و انفعال سولفید هیدروژن با فلز دو فرایند شیمیایی اساسی در خوردگی بی هوازی هستند.
بررسی خوردگی در مواد شیمیایی کاهش دهنده مقاومت خاک:
الف – ماده رسان ارت (SAN-EARTH)همانگونه که گفته شد در شرایط عادی وقتی که فلزی در زمین دفن می شود یک واکنش الکترولیتی رخ می دهد و فلز در معرض جریان الکتریکی مثبت قرار می‌گیرد این واکنش که از هدایت یونی ناشی می شود موجب خوردگی شدید در فلز می‌شود. در صورت استفاده از سان ارت این شرایط بوجود نمی آید پوشاندن فلز با سان ارت واکنش الکترولیتی را کاهش داده و از خوردگی فلز جلوگیری می کند. سان ارت یک ماده هادی سنباده مانند است که از مواد مقاوم شیمیایی تولید می شود.همچنین هنگامی که دو فلز مختلف مثل مس و آهن بر روی هم نصب می شوند عمل گالوانیزه کردن آنها ضرورت می یابد که خوردگی ناشی از فلز آند را در پی دارد این مشکل غالباً درهنگام نصب الکترود زمین سیم مسی یا صفحات مسی بروز پیدا می‌کند در صورتی که الکترود با سان ارت پوشانده شود این مشکل بکلی برطرف شده واز خوردگی پیشگیری می‌شود.تا به امروز معمول بود که برای کاهش مقاومت زمین پودر کارامل (کک) در اطراف الکترود ارت می‌پاشیدند اما این شیوه باعث جاری شدن جریان الکتریکی از هادی زمین به پودر کارامل (کک) شده و در نتیجه باعث خوردگی الکترولیتی در الکترود می‌شود این امر در بلندمدت باعث آسیب‌دیدگی سیستم زمین می شود زیرا پودر کارامل (کک) تا حدودی استیکی بوده و به همین دلیل مثل مواردی که فلز برای مدت طولانی در خاک اسیدی دفن شده باشد خوردگی ایجاد می‌کند از این رو برغم کارایی پودر کارامل (کک) در کاهش مقاومت زمین زیاد مورد استفاده قرار نمی‌گیرد استفاده از سان ارت که 98 درصد آن کربن ترکیب شده با سیمان است جهت پوشاندن الکترودهای آهن و مس تا حدود زیادی خوردگی را کاهش می‌دهد. مس و آهن در هنگامی که در محیط جامددفن شده باشند عموماً خوردگی ایجاد نمی‌کنند وپدیده خوردگی در الکترودهای مسی پوشیده شده با سیمان سان ارت بطوربالقوه حذف می‌شود از طرف دیگر الکترودهای آهنی قبل از سفت شدن هادی سیمانی تا حدودی در معرض خوردگی گالوانیک قرار می‌گیرند این مقاومت از این حقیقت ناشی می‌شود که پتانسیل طبیعی الکترود سان ارت کمتر از مس و بیشتر از آهن است در آهن خوردگی یک لایه نازک اکسید هیدرات تشکیل می‌دهد که متعاقباً مانع از خوردگی بیشتر شده واز وارد شدن صدمات جدی به الکترود جلوگیری می‌کند ضمن آنکه اثر زیادی بر مقاومت تماس بر جای می‌گذارد بدین خاطر ترکیب سیم مسی ومیله آهنی مورد استفاده درهادی سیمان سان ارت کارایی خوبی دارد.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
یکپارچه سازی روش های تجزیه و تحلیل خطر در مدیریت HSE

یکپارچه سازی روش های تجزیه و تحلیل خطر در مدیریت HSE

یکپارچه سازی روش های تجزیه و تحلیل خطر در مدیریت HSE
دانلود
 

Similar threads

بالا