I
پسندها
233

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • .....خدايا ....

    خيلي ها دلمو شکستن ؛ ديگه تحمل ندارم !

    شب بيا باهم بريم سراغشون ....

    من نشونت ميدم ؛

    تو ببخششون ... !!!
    پنجِ وارونه چه معني دارد؟“خواهر کوچکم از من پرسيد.
    من به او خنديدم.کمي آزرده و حيرت‌زده گفت:”روي ديوار و درختان ديدم.“بازهم خنديدم.
    گفت: ”ديروز خودم ديدم مهران پسر همسايه پنجِ وارونه به مينو مي‌داد.“
    آن‌قدَر خنده بَرَم داشت که طفلک ترسيد.بغلش کردم وبوسيدم وبا خود گفتم:
    ”بعدهاوقتي باريدنِ بي‌وقفه‌ي دردسقفِ کوتاهِ دلت را خم کردبي‌گمان مي‌فهمي پنجِ وارونه چه معني دارد.“
    رفت و سيبي آوردنصف کرديم.دمي خيره بر آن نيمه به نجوا مي‌گفت:”نکند يعني … يعني … همين نيمه‌ي سيب!؟“تنِ آن نيمه، تبِ خواهش بود.گاز زد.خنده‌ي لب‌هاي خدا را چيدم.خيره بر نيمه‌ي گنديده‌ي خود خنديدم…..
    چه در سر تو
    من از تو رسیدم به باور تو
    تو بودی و من
    به گریه نشستم برابر تو
    به خاطر تو به گریه نشستم
    بگو چه کنم ؟
    با تو شوری در جان
    بی تو جانی ویران
    از این زخم پنهان می میرم


    یادت در دل طوفان
    با تو امشب پایان می گیرد
    نه بی تو سکوت
    نه بی تو سخن
    به یاد تو بودم به یاد تو من
    ببین غم تو رسیده به جانا
    رسیده به تن
    ببین غم تو رسیده به جانم
    بگو چه کنم ؟؟؟!!!
    این روزهـــــــــا
    عجیب دلم بچــــگی میخـــــواهــــــد
    خستــــه ام...!
    یک قلم لطفـــا....؟!
    میـــــخواهم خـــــــودم را خطــــ خطــــی کنــــــم!
    مرسي كه امتيازدادي  
    هروقت گذاشتي منم ازخجالتت درميام بهت امتيازميدم
    لباسها در آب کوتاه میشوند و برنج ها دراز.

    در درازای زندگی لباس باش و در پهنای آن، برنج.

    واگر عمق این پند را نفهمیدی، بدان که تنها نیستی !
    خدایا! خورشید را به من قرض میدهی ؟ از تو که پنهان نیست سرزمین خیالم سالهاست یخ بسته است...
    شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی...
    ولی حالا که به آن دعوت شده ای، تا میتوانی زیبا برقص!!!
    سيب سرخي به من بخشيد و رفت ساقه سبز مرا او چيد و رفت 
    عاشقيهاي مرا باور نکرد عاقبت بر عشق من خنديد و رفت 
    اشک در چشمان گرمم حلقه زد بي مروت گريه ام را ديد و رفت 
    چشم از من کند و از من دل بريد حال بيمار مرا فهميد و رفت 
    با غم هجرش مدارا ميکنم گرچه بر زخمم نمک پاشيد و رفت 
    ایستادن اجبار کوه بود ،
    رفتن سرنوشت آب،
    افتادن تقدیر برگ،
    وصبرپاداش آدمی...
    پس بی هیچ پاداشی حراج محبت کنیم که همه ما خاطره ایم
    خنده می بینی ولی از گریه دل غافلی
    خانه ما اندرون ابر است و بیرون آفتاب..!
    ديدي آنرا که تو خواندي به جهان يارترين / سينه را ساختي ز عشقش سرشار ترين

    آنکه ميگفت منم بهر تو غمخوار ترين / چه دل آزارترين شد ، چه دل آزارترين . . 
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/94070-اطلاعات-در-مورد-رشته-ی-مهندسی-فناوری-اطلاعات
    اكشالي نداره
    منم تاچنددقيقه ديگه ميرم يكي يه كاري داره جوابشوبدم ميرم
    به سلامت
    خداحافظي
    منظوورم اين بود ديرجواب ميدي
    اووووووووووووووووووووووووووووووووووو
    چه كارايي مثلا؟
    ببين پلنگ صورتي چقد مهمه كه اومده عكسشو گذاشته كنارش:biggrin:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا