گفتگوی شهرسازی شماره 4 ، تاثير محيط مصنوع بر انسان و شكل گيري شخصيت وي

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
راستی کتاب آفرینش محلات و محیط­ها در محیط انسان ساخت
خیلی مناسب بحث شماست
شاید نشستم اونم تایپ کردم:D

دوست عزيز ممنون از نظرت اگه ميتوين قسمت هايي از اين كتاب رو كه فك ميكني به موضوع ما ربط داره برامون فاييل كن و بزار
ممنون ميشيم
ممنون ميشم بچه هاي شهرسازي حضورشون پر رنگ تر بشه و به ما در زمينه ي اين مباحث(چون تخصصي بيشتري دارن)كمك كنن;)
 
آخرین ویرایش:

hagir

عضو جدید
کاربر ممتاز
جرائمی که در ساخت صورت میگیره یا پس از ساخت؟؟:biggrin:
من همیشه این مثال رو میزنم که خونه ای که یه معلم میخواد با خونه ای که یک پزشک میخواد باید فرق داشته باشه. و ادامه میدم که پزشکی که 2تا دختر داره با پزشکی که 2تا پسر داره باید خونه هاشون فرق داشته باشه. ولی انبوه سازی یجورایی تحقیر معماریه یجورایی حلبی آباد مدرنه.
امه انبوه سازی متاسفانه هنوز ادامه داره و مثل ازدواجهای دانشجویی تا 70 درصد ساکنین خودکشی نکنن انبوه سازی ادامه خواهد داشت چون منافع خیلیا رو تامین میکنه و ما نمیتونیم بگیم که به هر دلیلی این موضوع اشتباهه پس تمومش کنید. یعنی قدرتشو نداریم چون این موضوع سایاستهایی رو پشت سر داره که اتمامش موجب خصارتهایی به خیلی از افراد منافع طلبیه که نه خونه براشون مهمیه نه فرد نه جامعه

منکر حرفات نیستم باهات هم موافقم
توی خیلی از شهرهای امریکایی واروپایی وقتی خواستن انبوه سازی کنن اومدن اطراف شهرهایی مثل لندن شهرکهایی درست کردن که به شکل ویلایی هست و خونه ی شخصی اما خوب شرایط اب وهوایی اونها و همچنین شرایط شهری اونها با ما خیلی فرق داره به نظرم ما اگر به جای این مسکن مهر که توی جاهای دو افتاده و بی امکانات هست و بخوایم کلی امکانات به اونجاها برسونیم اگه بیایم بافت فرسوده رو احیا کنیم و برای این احیا کردن معماری در نظر بگیریم به نظرتون بهتر نیست ؟
در نوع پلان هم در خونه های اپارتمانی فقط میشه پلان ازاد گرفت خونه هارو که اونم با فرهنگ ایرانی ها جور در نمیاد به نظرم
 

*Lady Eng*

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی دوست داشتم نطر بچه ها رو کامل بخونم اما فرصت نشد
رشتمم زیاد به این بحث مربوط نیس اما دوست داشتم نظر بدم
اما یه مشکلی هست اونم تو ایران
که به احساس و چیزای معنوی هیچ بهایی نمیدن
الان همه بسته به پولشون جا و مکان زندگیشونو انتخاب میکنن!وبه روحیشون توجه ندارن!!
متاسفانه الان همه میان اپارتمان میسازن و برای سود بیشتر تعداد واحدارو بیشتر میکنن
الان تو حونه های آپارتمانی بیشتر نسل جوان زندگی میکنن و صدر در صد باید برای بچه های اونام فضاهایی
پیش بینی بشه اما اصلا یه همچین چیزایی رو من تو معماری و شهرسازی و عمران نمیبینم
 

mayor2

کاربر فعال
منکر حرفات نیستم باهات هم موافقم
توی خیلی از شهرهای امریکایی واروپایی وقتی خواستن انبوه سازی کنن اومدن اطراف شهرهایی مثل لندن شهرکهایی درست کردن که به شکل ویلایی هست و خونه ی شخصی اما خوب شرایط اب وهوایی اونها و همچنین شرایط شهری اونها با ما خیلی فرق داره به نظرم ما اگر به جای این مسکن مهر که توی جاهای دو افتاده و بی امکانات هست و بخوایم کلی امکانات به اونجاها برسونیم اگه بیایم بافت فرسوده رو احیا کنیم و برای این احیا کردن معماری در نظر بگیریم به نظرتون بهتر نیست ؟
در نوع پلان هم در خونه های اپارتمانی فقط میشه پلان ازاد گرفت خونه هارو که اونم با فرهنگ ایرانی ها جور در نمیاد به نظرم
دوست عزیز ممنون از نظراتی که دادید.با قسمت زیادی از حرفاتون موافقم. اما بگذارید در برخی قسمت های صحبتتون یک جور دیگه به موضوع نگاه کنیم.موضوع بافت فرسوده که اشاره کردید واسه خودش یک مبحث مجزااست. مقوله فرسودگی، معیارهایی که باهاش امروزه روی یک قسمت هایی از نقشه شهرهامون رو رنگ می ذاریم و بافت فرسوده می گیم و مواردی از این دست موضوع مفصل و جداست.
اما ببینید گیرم بافت فرسوده رو هم احیا کردیم از زمین های بایر موجود توی بافت پر شهری هم بهره بردیم ایا این مساحت واقعا جواب گوی نیازهای جمعیت رو به رشد و کلان شهرهای ما است؟
به نظرم در برخی موارد چاره ای جز رفتن در ارتفاع و فکر کردن به توسعه های گسسته نیست.
اما مواردی که از نمونه های خارجی مثال زدید تفاوت عمده اش با شهرهایی که ما امروز داریم در این بوده که اونها واقعا به دنبال ساخت مسکن (محل اسکان-محل ارامش) بودند نه صرفا یک سقفی بالای سر (برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به مجله آبادی شماره65-زمستان 88) مراجعه کنید.
و اما راهکار:cool:
برای اینکه از موضوع خیلی دور نیفتاده باشیم و به این سوال جواب بدیم که حالا مشکلات بلند مرتبه سازی و جرایم اجتماعی چی میشه. می توانم این طوری بگم که توی شهرسازی همه چیز به هم ارتباط داره شما نمی توانید هیچ موضوعی رو به ربط به موضوعات دایگه بدونید
1 برای شهرهایی با رشد جمعیت زیادی شاید بلند مرتبه سازی برای پاسخ به نیازهای نسل حاضر الزامی باشد
2. به نظر من این مشکلات اجتماعی همه معلول برخی سیاست های نادرست اند واین وسط کیفیت های طراحی اند که دارند از بین می رند (تا این سیاست ها اصلاح نشه هیچ جوری نمی شه مشکلات و تبعات اون رو برطرف نمود) وقتی فکر می کنید مسکن رو برای دیگران می سازند نه برای خودتون........به کیفیت ساخت بی توجهی می شه..........به نیازهای جانبی ساکنین اهمییت نمی دند (فقط سقفی بالای سر).......حتی برای تامین اعتبار طرح با مشکل مواجه می شند........ هیچ گونه خدمات و امکانات ویژه ای که باعث ایجاد رقبت برای ساکنین و جذب سرمایه گذار باشه نیست................... خوب معلومه پیامد این همه موضوع وجود تبعات منفی اجتماعی کاملا بدیهی است
پس تا از اول نحوه نگاه به موضوع درست نباشه نه از دست شهرساز و نه از دست هیچ کس دیگه کاری بر نمی یاد
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
دوست عزیز ممنون از نظراتی که دادید.با قسمت زیادی از حرفاتون موافقم. اما بگذارید در برخی قسمت های صحبتتون یک جور دیگه به موضوع نگاه کنیم.موضوع بافت فرسوده که اشاره کردید واسه خودش یک مبحث مجزااست. مقوله فرسودگی، معیارهایی که باهاش امروزه روی یک قسمت هایی از نقشه شهرهامون رو رنگ می ذاریم و بافت فرسوده می گیم و مواردی از این دست موضوع مفصل و جداست.
ممنونم از شما
ميشه لطف كنين بازم به اينجا بياين
و اينكه نظرتون رو در مورد حرفاي ساير دوستان بشنويم؟
 

fatyjo0on

عضو جدید
:smile: تندی نظراتو خوندم ولی تشکر نزدم که سری بعد بیام با دقت بخونم...
اگه اشتباه نکنم یکی از دوستان به نیازهای وقت اشاره کرده بودن و این که باید بناها بر اساس نیازهای وقت شکل بگیره.....ولی با زیاد شدن تعداد جمعیت و همچنین تغییر شرایط و الگوهای زندگی نیاز به مجتمع های پرتراکم هستش... الان تو شهرهای بزرگ خیلی از فرزندان با خانوادشون زندگی نمی کنن و تنها زندگی می کنن.... همین تنها زندگی کردن و دور از نظارت خانواده ممکنه انحرافاتی رو به وجود بیاره ....*
خوب تو این شرایط می بینیم که بیش از تعداد خانوار ها نیاز به مسکن داریم.... (ادامه حرفام رو با فرض اجبار بودن مجتمع های پرتراکم ادامه میدم)
خوب اول از همه باید زمینه ای رو به وجود بیاریم که افراد ساکن در مجتمع نسبت به محل زندگیشون بی تفاوت نباشن...اول از همه ایجاد محیطی برای تلاقی نگاه هاست.... ایجاد پارک کوچک روبروی مجتمع با چند نیکمت جذاب که مردم رو به نشستن جذب کنه.... به نظرم طراحی پارک و مبلمان موجود در پارک می تونه خیلی واسه جذب افراد مجتمع موثر باشه...قابل استفاده بودن پارک در 24 ساعت شبانه روز (افزایش نظارت عمومی و مردمی و همچنین ایجاد سرزندگی)...وجود داشتن سوپری و مغازه هایی که نیازهای روزانه اهالی رو برطرف کنه..... سنگ فرش بودن کوچه منتهی به مجتمع تا احساس خیابون بودن از بین بره 596821_Laie_100.gif حالا میرم فایلایی که دوستان گذاشتن می خونم و همچنین پست ها رو دوباره با دقت می خونم و نظرمو میگم
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]خوب تا اينجا به اين نتيجه رسيديم كه محيط هاي شهري ميتونن نقش خيلي مهمي در ارتكاب به جرم و بالعكس،محدود كردن جرائم داشته باشن[/FONT]
[FONT=&quot]من اين مقالاتي كه هديه جان زحمتشو كشيدن رو مطالعه كردم[/FONT]
[FONT=&quot]تو اولين مقاله اي كه خوندم گفته ميشه كه اولين بار در شيكاگو به موضوع انبوه سازي و جرائم اهميت داده شده و گفته محيط هاي فيزيكي با مسدود كردن فرصت هاي جرم ميتونه از وقوع اونها پيشگيري كنه و ميتونه با تقويت موانع وقوع جرم رو مشكل كنه[/FONT]
[FONT=&quot]مثلا يك طراحي محيطي خوب ميتونه مكان هاي پنهان شده و راه هاي فرار رو كنترل كنه و به اين ترتيب تونسته اقدام مجرمان رو خنثي كنه به اين صورت كه طراحي شهري طوري باشه كه در اون امكان نظارت افراد به محله هايي كه در اون ساكن هستن افزايش پيدا كنه و با تعامل ساكنين مراقبت از منطقه شديد تر بشه.[/FONT]
[FONT=&quot]همچنين كتابي رو معرفي كرده ب نام مرگ و زندگي شهرهاي بزرگ امريكا نوشته ي جين جيكوبس[/FONT]
[FONT=&quot]اين خانم منتقد شهرسازي قرن بيستم هستن و در اين كتاب با انتقاد از برنامه ريزي شهرسازي معاصر ايده هاي جديدي رو در مورد مشكلات كلان شهري ارائه داده.[/FONT]
[FONT=&quot]در ادامه ساير مقالاتي كه تا به اينجا مطالعه كردم هم حرفشون همينه[/FONT]
[FONT=&quot]بين جرم و تراكم جمعيت رابطه يكساين برقراره و اونچه كه من به عنوان هدف تو اين تاپيك دنبال كردم ،يني انبوه سازي و جرم به اين نتيجه رسيدم كه انبوه سازي به خودي خود بهترين راه حا بوده براي پاسخ به نياز جمعيت اما چيزي كه اين وسط اين پاسخ گويي بهينه رو خراب كرده عدم رعايت مقرراته انبوه سازيه [/FONT]
[FONT=&quot]يني عدم اختصاص فضاهاي لازم (فضاي باز-فضاي سبز-فضاي تفريح-فضاي فرهنگي) هست،به چه علت؟به علت سود دهي به سرمايه گذاران بدون نياز به غرايز انساني.[/FONT]
[FONT=&quot]البته خلاصه كردن اين بحث در يك جمله قطعا كاريست ناقص و قطعا به مطالعه ي بيشتر نياز هست[/FONT]
[FONT=&quot]از دوستان عزيزي كه تا به اينجا منو همراهي كردن متشكرم و مشتاقم در ادامه ي بحث باز هم زا نظرات شما عزيزان بهرمند شوم. [/FONT]
 

arch 1 teh

عضو جدید
منکر حرفات نیستم باهات هم موافقم
توی خیلی از شهرهای امریکایی واروپایی وقتی خواستن انبوه سازی کنن اومدن اطراف شهرهایی مثل لندن شهرکهایی درست کردن که به شکل ویلایی هست و خونه ی شخصی اما خوب شرایط اب وهوایی اونها و همچنین شرایط شهری اونها با ما خیلی فرق داره به نظرم ما اگر به جای این مسکن مهر که توی جاهای دو افتاده و بی امکانات هست و بخوایم کلی امکانات به اونجاها برسونیم اگه بیایم بافت فرسوده رو احیا کنیم و برای این احیا کردن معماری در نظر بگیریم به نظرتون بهتر نیست ؟
در نوع پلان هم در خونه های اپارتمانی فقط میشه پلان ازاد گرفت خونه هارو که اونم با فرهنگ ایرانی ها جور در نمیاد به نظرم

متاسفانه در جامعه معماری اسم بردن خیلی بحث ها راحت هست ولی فهم و شعور طراحی یا .....در اجرا یا نگریستن به آثار گذشتگان کمرنگ تر از آن چیزی است که تصور میشود،پلان آزادی که کوربوزیه بر اصول طراحی قرار داد و هزاران بار در مدارس معماری و سمینارها و......بحث شده،ولی خود او هم جواب ناتمامی به این آزادی داد،حتی نئومدرن ها،جز رم کولهاسی که آزادی پلان را با آزادی سکشن ونما دید و در جامعه امروزی ما جز تعداد اندکی مثل شهاب کاتوزیان و بهرام شیر دل و فرشید موسوی ورضا دانشمیر و.....؟؟؟کسی به دنبال این موضوع مهم روز معماری دنیا نرفت
 

jok224sok

عضو جدید
منبعش آلتمنه؟

منبعش آلتمنه؟

در جايي ديگه چنتا پژوهشگر سه جامعه ي شرق رو مورد بررسي قرار ميدن كه از لحاظ تراكم با بقيه تفاوت دارن و از طريق پرسشنامه به اين نتيجه رسيدن كه در مقايسه بين پرتراكم و كم تراكم ترين ها ،در پر تراكم ترين ها،دوستان حتي از دست دادن به هم اجتناب كردن،و حتي خانواده ها از خانواده هاي ديگر به شكل منفي تر ياد كردن و در نهايت گروه پرتراكم از نظر فرهنگي طوري رفتار كرد كه دوس نداره با بقيه ارتباط برقرار كنه!
چيزي كه من از اين دو پژوهش فهميدم اينه كه به فرض اگه ما يه شهرك بسازيم كه تراكم و ازدحامش خيلي هم بالا باشه فقط در صورتي جواب ميده كه افرادي از يك گروه و دسته ي خاص از لحاظ فرهنگي در اون زندگي كنن
و شرايط بهتر وقتي به وجود مياد كه اونا نسبت به هم واكنش مثبت دارن و حضور غريبه رو در شهرك حس ميكنن و بهش واكنش ميدن و اين باعث ميشه 1-فضاي صميمي بين خانواده ها ايجاد بشه
2- كسي اجازه ي ارتكاب به جرم رو به خودش نده
3حضور غريبه رو بفهمن
4- افراد يك طبقه با هم تعامل كنن و كسي كسي رو تحقير نكنه
5- رضايت از زندگي بوجود بياد
6-ارتباط پر رنگ تر بشه
7-ايجاد مشاغل مورد نياز در همون شهرك براي رفع نيازهاي روزمره و ايجاد اشتغال
8-نظارت بر امد و شد و عئدم هرج و مرج
9- پاكي محيط زيست به دليل شفافيت زندگي (كسي اگه اشغال بريزه زود تابلو ميشه)
10-احساس مسئوليت هر فردكه در شهرك زندگي ميكنه نسبت به محل زندگيش
11-و در انتها تربيت فردي==< تربيت گروهي ==< تربيت شهري==< و در انتها تربيت جامعه


ممنون دوست عزیز برای معرفی خوبت
ممنون می شم اگر در خصوص رابطه بین تراکم شهری و فرهنگ چیزی خوندی بهم بگی.. این مطلب از کتاب آلتمن بود؟ لطف می کنی برام توی یک ایمیل یه کم بیش تر توضیح بدی؟ از اون جهت که می خواستم شما رو به دوستم که موضوع پایان نامش این هست معرفی کنم تا اگر ممکنه راهنماییش کنی..ایمیل من: trust2ingod@yahoo.com هست. ممنونم و منتظر پاسخت هستم
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ممنون دوست عزیز برای معرفی خوبت
ممنون می شم اگر در خصوص رابطه بین تراکم شهری و فرهنگ چیزی خوندی بهم بگی.. این مطلب از کتاب آلتمن بود؟ لطف می کنی برام توی یک ایمیل یه کم بیش تر توضیح بدی؟ از اون جهت که می خواستم شما رو به دوستم که موضوع پایان نامش این هست معرفی کنم تا اگر ممکنه راهنماییش کنی..ایمیل من: trust2ingod@yahoo.com هست. ممنونم و منتظر پاسخت هستم

سلام دوستم
بله آلتمن هست
من خودمم دارم تحقيق ميكنم
ضمن مطالعه ي اين تاپيك ميتوني از اين تالار(تالار شهرسازي) استفاده كني و مقالاتي كه هديه جان در اين خصوص گذاشتن رو استفاده كني
علاوه بر اين ميتوني بري به قسمت مقالات توي اين تالار و تاپيكايي كه take off ‌زده و درخواست مقاله داده،مقالاتشو دانلود كني

http://www.www.www.iran-eng.ir/forumdisplay.php/368-مقالات-درخواستی-فارسی
 
بالا