شهر تاریخی ماسوله
تاریخچه
حدود هشتصد تا هزار سال پيش عده اي از خراسان و كردستان و آذربايجان به دلائل نامعلومي به منطقه ماسوله كوچ كردند. بر خي از مردمان محلي نيز از منطقه اي به نام كهنه ماسوله ـ واقع در10 كيلومتري شمال غرب اين شهر ـ همراه اين افراد شدند و ماسوله ي امروزي را شكل دادند. وجود گورستان و قبرهاي بي شمار داخل بافت و حاشيه شهر مؤيد قدمت زياد اين بافت تاريخي است. طي كاوش هاي انجام شده از محوطه باستاني كهنه ماسوله سفالينه هاي متعلق به قرون پنجم تا هشتم هجري قمري به دست آمده است كه دقيق ترين مستندات قابل توجه تاريخي درباره این مکان است.
شهر تاریخی ماسوله واقع در 35 کیلومتری شهر فومن، استان گیلان با جاذبه های طبیعی و مصنوع کم نظیر امروزه تنها شهر زنده کشور محسوب می گردد که به طور کامل در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. بنا بر مستندات موجود قریب به هزار سال پیش عده ای از مناطق خراسان، کردستان، آذربایجان به همراه برخی از مردم محلی در ماسوله امروزی استقرار یافته و آن را شکل دادند. وجود گورستان ها و قبرستان های تاریخی و به ویژه مزار امام زاده عون بن محمدبن علی (ع) در داخل بافت نشان از قدمت زیاد این شهر تاریخی دارد.
ویژگی های معماری
واحد هاي ساختماني تشكيل دهنده بافت تاريخي شهر ماسوله ، مشتمل بر بيش از 350 خانه مسكوني مي باشند كه شاخص ترين ويژگي آنها همجواري آنهاست. اين همجواري به گونه اي در نظر گرفته شده كه باعث مي شود تمام خانه ها زنجيروار و به هم پيوسته در امتداد خطوط توپوگرافي زمين قرار داشته باشند. هر واحد مسكوني نيز بين يك تا چهار طبقه دارد كه بيش از 70% آنها به صورت دو طبقه احداث شده اند. به طور معمول پائين ترين طبقه غير مسكوني بوده و كاربرد آنها انبار و طويله بوده است. راهروي ورودي خانه نيز در اين طبقه واقع است . طبقات فوقاني نيز شامل فضاهاي مسكوني بوده اند. طبقه پائين از مصالح سنگي و طبقات فوقاني از خشت بنا مي شده است. اين معماري بگونه اي سـازگار با شرايط اقليمـي ، توپـوگرافيكـي و اجتماعـي ، فضـاهـاي داخلـي تقريبـاً يكساني را شامـل مي شده اند.اين فضاها عبارتند از اتاق اصلي، اتاق زمستاني ، راهرو ورودي، فضاي راه پله ، انبار و دستشوئي كوچكترين خانه نمونه با مساحتي حدود 60 متر مربع در دو طبقه تمامي فضاهاي فوق را شامل مي شده و تفاوت آن با بزرگترين خانه نمونه كه حدود 300 متر مربع بوده در تعداد اين فضاها بعلاوه بالكن مي باشد.آفتاب گيري ساختمان، هدايت سريع آب باران جاري شده بر بام، همجواري دقيق و متناسب با ساختمان هاي طرفين و چگونگي ارتباط با شارع عام مهمترين معيارهاي طرح يك خانه بوده است.
ویژگی های شهری
شكل پلكاني و مطبق شهر كه در امتداد شيب كوه، رو به جنوب و در طول خطوط توپوگرافي زمين كشيده شده است، پاسخ گوي فعاليت هاي روزمره شهر ماسوله است. اين شهرشامل چهار محله ي اصلي است كه همه ی آن ها حول بازاري چهار طبقه به منزله ي قلب شهر، شكل گرفته اند. اين امر گوياي اين حقيقت است كه كالبد بازار و حيات اقتصادي آن اصلي ترين معيار در شكل گيري كل شهر بوده است. در حال حاضر محله هاي اصلي چهار گانه حدود 350 خانه مسكوني را در خود جاي داده اند. در گذشته اي نه چندان دور تعداد اين خانه ها بيش از 600 واحد بود. بازار شهر باحدود 120 باب مغازه در هفت اشكوب شكل گرفته است و اصلي ترين معابر شهري مستقيماً به آن راه دارند. معبرهای شهر ماسوله به گونه اي طراحي شده اند كه امكان تردد وسائل نقليه موتوري در آن ها به هيچ وجه وجود ندارد. تا حدود پنجاه سال پيش و در فصل هاي بهار و تابستان بازرگانان نواحي اطراف به كمك چهار پاياني چون قاطر و اسب و حتي در برخي موارد شتر در اين معابر در حـال تـردد بودند و امروزه مردمان ماسولـه به كمـك فرقـون حمـل و نقـل كالا را در معـابـر انجـام مي دهند. به دليل شيب زياد كوه محل استقرار اين شهر تاريخي از گذشته هاي دور و براساس تجربيات معماران، تمهيدات مناسبي جهت دفع آب هاي سطحي و همين طور فاضلاب انديشيده و اجرا شده است. اين تمهيدات شامل چهار شاخه اصلي اگوي شهري است كه فاضلاب همه ی خانه ها به علاوه آب هاي سطحي جاري شده از طريق شاخه هاي فرعي تر به اين چهار شاخه مي رسند و به رودخانه می ریزند.
بناهای ثبتی ماسوله
برای دریافت فایل بناهای با ارزش ماسوله اینجاکلیک کنید
ماسوله
هـ . ل . رابینو
ترجمه: خمامی زاده
حدود
ماسوله منطقه ای است کوهستانی که در جنوب غربی فومن قرار گرفته و از شمال غربی به ماسال، از مغرب به خلخال، از جنوب به پشت کوه خمسه و از دیگر جهات به فومن محدود است. طولش 12 کیلومتر از شمال به جنوب و عرضش 30 کیلومتر از مشرق به مغرب است.
اسامی باستانی بر طبق عقیده ساکنین ماسوله این ناحیه سابقاً خورتاب خانیXortāb Xāni بیشه البقر Biša-tol-baqar و ماسالار Māsālār خوانده می شد. عده ای عقیده دارند که در قرن سوم هجری هنگامی که آقا سید جلال الدین اشرف از تارم فرار کرد عون بن محمدبن علی که از همراهان او بود مجروح شد و به ماسوله آمد و پیش از مرگ خود به چوپانی گفت تا او را در همان جایی که دیده است به خاک بسپارد. رفته رفته چوپان ها در حوالی قبر او خانه های خود را بنا نمودند. در تاریخ خطی سالک معلم Salak Moallem نقل شده است که هنگام شکست سالک معلم در پایین قلعه ی شمیران n āšemr دو نفر از مریدانش به نام های عین علی و زین علی که دو برادر بودند به ماسوله آمدند و مردم را دعوت به اسلام نمودند. مردم به دور این دو مبلغ گرویدند و قبر این دو نفر بعدها زیارتگاه اهالی گردید. رؤسای قبایل رئیس قوم که از تیره ی نیمه چادرنشین بود، ایل بیگی نامیده می شد. در زمان هدایت خان محمد رضا خان و فتحعلی خان ایل بیگی بودند. شیرزاد بیگ پسر میرزا علی اکبر پسر اسد بیگ از نسل فتحعلی خان بنا بر اصل وراثت با دریافت عنوان کلانتر حکومت ماسوله را داشتند و این هنگامی بود که عنوان ایل بیگی حذف شده بود. طایفه ای دیگر از اعقاب حاجی یوسف تبریزی در زمان سلطنت کریم خان زند از تبریز به ماسوله آمدند تا تقسیم جدید مالیاتی این منطقه را که به وسیله ی مشیرالسلطنه انجام گرفت. سیزده سال است که اعقاب آن ها مانند اسدبیگ بر اثر مقاومت دلیرانه ای که اجداد آن ها بر علیه نیروی زند که از طرف کریم خان به ارتفاعات ماسوله فرستاده شده بود، از خود بروز داده اند، از پرداخت مالیات معاف می باشند جز در زمان کوتاهی یعنی در هنگام سلطنت فتحعلی شاه ماسوله بقیه ی اوقات بخشی از فومن شناخته می شد. در زمان فتحعلی شاه ماسوله برای توپ خانه ی ایران گلوله می ساخت و تحت اختیار قورخانه قرار گرفته بود. دهکده در این جا جز دهکده ی ماسوله دهکده ای وجود ندارد و آن هم در ارتفاع 1050 متری و در فاصله ی 36 کیلومتری مغرب فومن قرار گرفته است. ماسوله را از سه طرف کوهستان هایی احاطه نموده و این ناحیه روی شیبی تند که غالباً بهمن هایی از سنگ از آن فرو می ریزد واقع شده است. توصیف فریزر فریزر درباره ی ماسوله چنین نوشته است: "ماسوله یکی از دیدنی ترین نقاط و جالب ترین جاهایی است که تاکنون دیده شده است. ماسوله روی دامنه ای که در طول یک شیب تقریباً عمودی کوه به سمت مغرب کشیده شده بنا گردیده و مشرف به کوه مشجر و دهشت انگیزی است. روبروی آن قله ی مرتفعی که پوشیده از درخت و دارای صخره ها و مراتعی است قرار دارد. از کوه های آن در حدود دوازده جویبار کف آلود فرو می ریزد تا رودخانه ی کوچکی را که در پایین دهکده جریان می یابد تشکیل دهد. رودخانه ای که امواجش غرش کنان به طرف زمین های پست به راه می افتد. خانه های ماسوله چه از نظر داخل و چه خارج کاملاً با خانه های دهکده های مجاور فرق دارد. بعضی از آن ها سه طبقه است و دو طبقه ی آخری هر کدام دو ردیف پنجره دارد که یکی در بالا و یکی در پایین، روی هم قرار گرفته و منظره ای آن چنان دلنشین به وجود می آورد که انسان از دیدن آن به یاد ساختمان های اروپا می افتد". محله ها ـ بازار در ماسوله حدود 500 خانه وجود دارد که به پنج محله تقسیم می شود: کشه سر علیا kasa- sar ، کشه سر سفلی، ریحانه بر، خانه برXāna-bar ، مسجدبر و اسدمحله. دو حمام و دو یا سه کاروان سرا نیز برای کاروان ها نیز در آن جا دیده می شود و دارای بازاری با 400 دکان است که بیش تر آن ها در زمستان خالی می ماند. دکان ها عبارت است از نانوایی، عطاری، قصابی، داروخانه، کفاشی و دکان های فروش تخم گیاهان و پارچه های کتانی . دو آسیاب برای خرد کردن پوست انار در آن جا وجود دارد و پوست انار سائیده در دباغ خانه ها مصرف می شود.
پل ها چهار پل چوبی کوچک بر رودخانه ها زده اند که از میان آن ها پل بنا علی و پل حاجی محمد حسین در راه باریک صفه ی صفا Safe -e -Safa یا بنگی صفا(بنگی صفه Bangisafa تلفظ می شود) در محلی مقابل دهکده است که منظره ی بسیار زیبایی از ماسوله از آن جا به نظر می رسد و مهم تر از سایر پل ها می باشد.
زیارتگاه امام زاده ها و بقعه های داخل و خارج ماسوله عبارت است از: عون بن علی یا عون بن محمدالحنفیه بن علی نزدیک مسجد جامع، هاشم نزدیک ماسوله سر جاده ی تارم، ابراهیم در خروه بن Xarva-ban در بالای ماسوله سر جاده ی خلخال و اشکلت Eškelet در 1600 متری ماسوله سر راه گیلان این زیارتگاه شامل دو مقبره است و قبر دو برادر به نام های عین علی و زین علی در آن جا قرار دارد. در دو کیلومتری بالای ماسوله محلی به نام کهنه ماسوله وجود دارد که می گویند محل سابق این دهکده بوده است. مردم ماسوله مردم این منطقه اکثر چموش دوز و آهنگرند. در آخر پاییز این مردم به گیلان مخصوصاً به دهکده ها و بازارهای شفت و فومن می روند و نزدیک هفت ماه از سال را در آن جا می گذرانند. عده ای از اهالی ماسوله قاطرچی هستند و در جاده ی بین گیلان و زنجان به کار اشتغال دارند. از مردم این سامان شاید فقط 500 نفر تمام سال را در ماسوله می گذرانند و در بین این مردم عده ای بازرگان هستند که مختصر تجارتی با رشت و زنجان دارند. تمام ساکنان ماسوله روز دهم محرم به مسکن خود باز می گردند. زن ها تنها می مانند و اوقات خود را به بافتن جوراب و بافتن پارچه ای به نام شال و یا پارچه های چادرهای سیاه برای چادرنشینان می گذرانند. تا این اواخر هم میان زنان بیوه رسم تجدید شوهر وجود نداشت. ساکنان این منطقه گاوچران و چوپان هستند که در زیر پناهگاه هایی که از شاخ و برگ درختان درست شده و به آن کومه Kume می گویند به سر می برند. کومه را در جنگل می سازند و تمام زمستان را با رمه ها ی خود در آن جا می گذراندند. تابستان ها نیز در ییلاق و زیر چادرهای سیاه به سر می برند. مردها گاهی پشم های رشته و گاهی هم پیراهن و پارچه برای زن های خود می برند و زن ها که از ایلات هستند چهره ی خود را نمی پوشانند و برای لباس خود از پارچه ی چیت روسی استفاده می کنند. میان تالش هایی که در کوه های ماسوله زندگی می کنند دو طایفه بیش تر از دیگران اهمیت دارند. طایفه ی آلیاندAliānd که از اعقاب شخصی به نام حاجی حسن هستند و طایفه ی آستارایی. زبان آن ها تالشی است و لهجه ی دهکده با لهجه ی کلی ناحیه تفاوت مختصری دارد. تمام مردم شیعه مذهبند. همه ی جمعیت این ناحیه در حدود 700 خانواده است که 600 خانواده در دهکده ی ماسوله و بقیه تالش و گالش هستند که در کوهستان ها به سر می برند. بیش تر آلات آهنی که در دهکده های گیلان به کار می رود از کارهای صنعتی آهنگران ماسوله است. آلات آهنی ماسوله مانند کارهای دباغی آن جا شهرت دارد. معدن آهن میان مردم بومی گیلان، ماسوله به علت داشتن معدن آهنی که در کوره Kure یا کوره ی آهنگران نزدیک ییلاق خلیل دشت است شهرت فراوانی دارد. ج . هـ . لیدل G.H.Liddle که در سال 1308 هجری (1891 میلادی) این محل را دیده است، درباره ی آن چنین می گوید: " در معدنی در 12 کیلومتری جنوب ماسوله رگه هایی از آهن وجود دارد که می گویند از زمان های بسیار قدیم مورد استخراج قرار گرفته و به علت قرار گرفتن این رگه ها در ارتفاع زیاد جز در فصل تابستان نمی توان در آن کار کرد". کارگران معدن عقیده دارند که این رگه ها عمودی است و در حدود 9 متر عمق دارد ولی نمی توان به گفته ی آن ها اعتماد نمود. آهن استخراج شده را در شش یا هفت کوره که با زغال چوب روشن می شود ذوب می کنند. شکل کوره ها گنبدی است که یکی از کوره ها در فاصله 5/6 کیلومتری شهر قرار دارد و به کار مشغول است. ما به دیدن آن رفتیم. این کوره از داخل 90 سانتی متر قطر و 5/1 متر ارتفاع دارد و آن را با خاک رس و سنگ می سازند. دم هایی که برای کوره ها کار گذاشته اند دستی است. یکی از قطعات آهن که از کوره خارج شده بود 20 سانتی متر قطر و 15 سانتی متر ضخامت داشت و می گویند چنان چه کوره کار بکند می تواند روزانه در حدود 400 کیلو محصول بدهد. از زمانی که دهانه ی معدن یا ریزش سنگ مسدود شد دیگر از آن آهن استخراج نمی شود. رودخانه رودخانه ی ماسوله از دو رود تشکیل می شود: 1ـ خلیل دشت رودبار که از ییلاق خلیل دشت در جنوب غربی دهکده می آید. 2ـ کفارودبار که از ییلاق اندارهAndāre (اندره Andare تلفلظ می شود و میان خلخال و ماسوله است. م) به سمت مغرب پایین می آید. این دو دره در پایین دهکده به هم می رسند و بعد از طرف چپ نزدیک زیارتگاه اشکلت Eškelet رودخانه ی پرده سر Pardasar در آن داخل می شود. از سمت راست گلوندرود (در محل گلوندرو Galavand می گویند. م) به آن ها ملحق می گردد و نزدیک ماکلوان آبرود که میان گسکره و ماکلوان جریان دارد به آن می ریزد و سپس به نام ماسوله رودخان وارد فومن می شود. کوه ها کوه های ماسوله که گیلان و آذربایجان را از هم جدا می کند جزء سبلان داغ هستند و از شمال به جنوب کشیده شده اند . آب این کوه ها از مغرب در قزل اوزن و از مشرق به دریای خزر می ریزد. عایدات عایدات ماسوله از مالیات سرانه و مالیاتی است که از چهارپایان مانند اسب و گوسفند و هم چنین کندوی عسل می گیرند و مبلغی که از مالیات اراضی مراتع و مزارع حاصل می گردد بالغ بر 70/17753 قران است که باید از آن 2183 قران برای مخارج عوامل محلی و 45/741 قران جهت نظارت حاکم بر امور مالیاتی کم نمود و با این ترتیب عایدات خالص به 14830 قران بالغ می شود. ییلاق ها و قشلاق های ماسوله در این فهرست (ی) علامت ییلاق و (ق) علامت قشلاق و (م) علامت میان کوه است. آلاشونچال (م) Âlāšunsarančal، آلاشونسر(م)، اسپی دقنان (ق)، اشپرکام(ی) Ešperkam، انجیله بنه کش(ی)Anjilabanakaš، آشنا(ی)، اصغرخان مندان (ی)، الله سر(ی)، النزه دشت (ی)Alanzadašt،امروده بن (م) Amrūda- ban، انارکوه(ق)، اندره(ی)، باروت کوه(ق)،بازارگاه(ق)، باسکمه چای(ی)، بره کون(ی)، بوره خانی " برزخونی Barzaxūni تلفظ می شود" (م)، پرده سر (ی) pardasar، پلنگ دره (ق)، تکومه(ی) Takūme، تنگبار(ی) Tangbar، تنگ دره(ی)، تور شوم(ی)، توسه گله(ق)Tūsa- kela، توکه بسته (ق) Tūkebasta، توکه کوه(ق)، توتومه لات (ی)Tūtūmelāt، تیمور کوه(ق)، ثلاثه دره یا شلاشه دره (ق)، جوستوبشکن دوله چال (ی)، جیرده (ق)،جیرده خاله (ق)، حلانسر (ق)، چوپول(ق) Čūpūl، خاراب(ی)، خارن (ق) Xāran، خاله (م)، خاله (م)، خانه بر (ی)، خچه که (ق)xajaka، خراوژیه (ی)Xaraowziya، خلیل دشت (ی)" خل دشت Xeldaštتلفظ می شود"، خماره دره (ق) Xomāradara، خماره نسا(م ـ ی) Xomarānesā، خوردکی(ی) دارسر(ی)Dāra- sar، دبیردول (ق)، درفشه(ق)Darafša، دشترود(ق)، دله خانی(ی)Dela xāni، دهرا (ی) Dahrā، دیزاب(ق)، رزلوا(ی)، رفته که (ق) Rafta- ke، ریزه گوراب (ی)، زردلجه (ق) Zarda-laja، زودل (ی) شامل لاسه سر، گروه چک Gerva- ček، ویشه بنه پشتVišabanapest، تیتی پرگاه Titipargāh و خلیل دشت است، زودله سر(م)، زدیک (ق) Zeydak در هشت میلی شمال غربی فومن در پای دفیله ماسوله، از آن جا جاده ای به طول بیست میل که به سختی از آن می گذرند به کوه می رسد. ساقلوکش(ق)sāqlū- kaš، سرخ دوله(ق) Sorxadūla، سرک کوب گوراب پشت، سفیدسنگان (ق)، سمندول (ق)Samandūl، سوته سر (ی)، سیاه چال (م)، سیاه کش(ق)، سیاه کوه(ق)، سیاه میل چیل (ی) Syāmilčil، سیفی (ی) Seyfi، شاه معلم (ی)، شعله چای (ی)šola- čāl، شله توک (ق) Šalatūk، شهرگاه(ی)، صفیه پشت (ق)Sefi- ya pešt، صفیه خرم(ق) Sefi-ye-xaram، صفیه چال(ی)،عباس کوه (ق)، کرک نسا (م) Karkanasā، کلاف (ی)Kalāf، کلوئه (ی)Kalū-a، کلیله بره پشت (ی)Kalila- bare- pešt، کمادول Komā- dūl، کوجیه خال(ی) Kūči- ya- xāl با کوهرود یا کوهرودبار ـ کوره کوه (ق)، کورن(ی)Kūran، کوریه (ق)Kūri-ya، کوله سیز(ی)Kūlasiz، گیشه دره (ی)Kiša- dara، کافکوه (ق)، گردسایه (ی)، گرد سوئه Carda-sū-a، تلفظ می شود. گردکوه(ق)، گرماکش(ق)Garma- kaš، گزنه دول (م)Gazan-dul، گلاپشت (ی)Gela-pešt، گل زنان (م)، گوراب خمار (م) Gūrāb- xomār، لاسه پشت (ی)Lasa- pešt، لاسه سر (ی)، لاش (ق)Laš، لشکرگاه (ی)، له سرچال (م) Lesara-čal، لیه دره (ق)، ما پشت (ق) Māpešt، ماکیاره ملال(ی)Mākyāra- melāl، مشه که (ق) Mesa- ke، معدن یخ (یخچال طبیعی در جاده ی ماسوله به ماژلان Māzlan نزدیک کلف)، ملومه بنه (ق)، ملومنه Moloma-na تلفظ می شود(م)، موسی کوه(ق)، مینه رز (ق)Mina-Raz، مینه کوه (ق)، نعلندیز(ی)Nalalndiz، وزنا (ق)، ویوزه کله (ی)، هرزله کوه (ق)Harzala- ku، هفته خانی(ی)، مسیر ماسوله به ماژلان عبارت است از: نیوکان Nyukān ـ 3 فرسنگ، درم Darām ـ 3 فرسنگ، آب برAb- bār ـ 4 فرسنگ، گیلوان Gilavān ـ 5/4 فرسنگ، منجیل ـ 5 فرسنگ. یادداشتی از رابینو درباره راه های ماسوله: جاده ی ماسوله به ماژلان در خلخال با پیچ و خم بالا می رود و راه پیمایی آن یک ساعت و نیم به طول می انجامد. در آن جا قطعه زمینی به صورت فلات دیده می شود بعد راه به طرف ارتفاعات ادامه پیدا می کند و از دره زیبایی می گذرد وبا دامنه ای شیب دار به قله ی کوه منتهی می شود. قله دارای 2000 متر ارتفاع است. راه پایین آمدن از قله به دهکده ماژلان دارای شیب کم تری است و عبور از آن دشوار نیست. بر طبق اطلاعات بومی های این منطقه از دهکده ماسوله تا قله یک و نیم فرسنگ فاصله است و از قله تا دهکده ماژلان سه فرسنگ فاصله است. از ماژلان راه باریکی به هرو می رسد و نقاطی که جاده از آن ها می گذرد. عبارت از از: تارم، 5/1 فرسنگ ـ شال ودیز، 5/1 فرسنگ ـ کلور، یک فرسنگ ـ دروDarov، یک فرسنگ ـ اسپو، نیم فرسنگ ـ ا***تان نزدیک اسپو و خمس Xamas، یک فرسنگ ـ مجره Majara، نیم فرسنگ ـ خوجین Xūjin که فوئین Fūin هم نامیده می شود، 2 فرسنگ ـ هر و، یک چهارم فرسنگ. جاده ی ماسوله به زنجان در جنوب جاده ی ماژلان قرار دارد و مکان هایی که جاده از آن ها می گذرد عبارت است از: نوکیان در تارم، سه الی چهار فرسنگ ـ تاهم Taham، چهار فرسنگ ـ جاده پس از تقریباً دو فرسنگ از تا هم به زنجان می رسد. از حواشی رابینو: در سال 607 هجری وقتی که الجایتو گیلان را اشغال کرد. قتلغشاه را از راه گردونه ی ماسوله با سپاه فراوانی به این منطقه فرستاد. حکام فومن و گسکر منهزم شدند ولی رکابز ن حاکم تولم به تنهایی برای درهم شکستن نیروی مغولان ایستادگی کرد و مانند کسی که بخواهد حقی برای خود مطالبه کند پیش رفت و قتلغشاه را کشت و گوش هایش را برید. نیروی قتلغشاه فراری شدند و بسیاری از آن ها در لجن های اطراف از بین رفتند.
عوامل مخل طبيعي ماسوله
1- سيل 2- زلزله 3- تخريب محيط زيست 4- ركود اقتصادي و مهاجرت 5- تخريب بافت تاريخي 6- ساخت و سازهاي جديد 7- مداخلات عمراني 1- سيل در ماسوله دو رودخانه ي ماسوله رودخان و خليل دشت ، همواره سيل خيز بوده اند. به همين علت در گذشته ساخت و سازي در حريم اين دو رودخانه صورت نمي گرفت. متأسفانه در 25 سال اخير با بي توجهي نسبت به حريم رودخانه و ساخت و ساز در حريم آن، اين بناها در معرض خطر سيل قرار گرفتند. به عنوان نمونه طي 10 سال گذشته 4 تا 5 بار سيل شديد از جانب اين دو رودخانه ماسوله را تهديد كرد كه شديدترين آن ها در مرداد 1375رخ داد و منجر به كشته شدن 53 نفر از مسافران شد و بيش از 40 وسيله ی نقليه و تعدادي از ساختمان هاي مسير سيل دچار آسيب جدي شدند.
2- زلزله به دليل وجود دو گسل شرقي ـ غربي در شمال وجنوب غربي ماسوله، اين شهر در تمام طول تاريخ حيات خود با زلزله هاي خفيف و شديد مواجه بوده است. يكي از دلايل آسيب هاي وارده از سوي زلزله حركت سنگ هاي بزرگ از بالاي كوه به سمت شهر بوده است. اين موضوع آن قدر عموميت داشت كه مردم در بين خود قرار دادي را امضاء كرده بودند كه مطابق آن هيچ كس حق قطع درختان بالادست كوه را نداشت تا اين درختان به عنوان سدي در برابر ريزش سنگ ها عمل كنند. يكي از شديدترين زلزله ها كه در ياد مردم شهر مانده است، در دهه 40 اتفاق افتاد كه باعث رانش زمين و تخريب چند باب خانه مسكوني شد. شديدترين زلزله نيز در سال 1369 به مركزیت شهرستان رودبار و منجيل و به شدت 3/7 ريشتر رخ داد كه منجر به كشته شدن 7 نفر در داخل بافت و تخريب كامل 3 باب خانه و آسيب ديدگي چندين خانه با بيش از 50 درصدتخريب شد. بخشي از اين آسيب ها ناشي از حركت زمين و بخشي ناشي از سقوط سنگ از بالاي كوه بود. اما هیچ یک از بناهای قدیمی و سنتی ماسوله به دلیل برخورداری از سازه ی صحیح و مناسب چوبی تخریب نگردیده و تنها ده درصد دچار آسیب های موضعی شدند.
3- تخريب محيط زيست در ميان ويژگي هاي ماسوله، محيط زيست آن جايگاه ويژه اي دارد. جنگل ها، مراتع، رودخانه ها و ساير عناصر محيط طبيعي اين شهر، طي دهه هاي اخير، متحمل دخل و تصرف هاي بي برنامه و نامتناسب عوامل انساني و اجتماعي شده اند. اين دخل و تصرف ها از قطع درختان توسط اهالي دامدار محلي گرفته تا تخليه زباله و فاضلاب شهري به رودخانه ها، جملگي منجر به آسيب هاي جدي محيط زيست ماسوله شده اند. هزاران مسافر و بازديد كننده اي كه به اين شهر تاريخي مي آيند نيز به نوبه ی خود باعث آلوده شدن محيط و مخدوش شدن عناصر طبيعي آن مي شوند. راه سازي هاي بدون مطالعه و بدون هماهنگي با شرايط و امكانات طبيعي در كنار بسياري ديگر از ساخت و ساز هاي دولتي دست در دست هم، در حال نابود كردن محيط زيست با ارزش شهر است. توقف روند تخريبي فوق ، طرح ، برنامه و اقدام عملي جدي و عاجلي را مي طلبد كه همه افراد و دستگاه ها به طور هماهنگ بايد در آن مشارکت کنند.
4- ركود اقتصادي و مهاجرت يقيناً آن چه كه ارزش هاي موجود در كالبد شهر تاريخي ماسوله را به وجود آورده است، ويژگي هاي اجتماعي و اقتصادي منطقه و مردمي هماهنگ با آن ويژگي ها بوده است. به دنبال تغييرات اجتماعي و اقتصادي دهه هاي اخير، کالبد این شهر نیز دچار تغییرات عمده ای گردید. با تغيير مسير حركت تجاري و خدماتي از راه هاي كوهستاني منتهي به ماسوله به مسيرهاي سواره مستقل از آن و نيز هم زماني اين واقعه با رخدادهاي سياسي مربوط به گذار از جامعه فئودالي به سرمايه داري خرد ، اقتصاد اين شهر دچار رکود روز افزون شد. در عين حال مهاجرت نخبگان و توانمندان از اين شهر به شهرهاي بزرگ نيز، آسیب های اقتصادی اجتماعی را بر ماسوله وارد کرد. در حال حاضر ماسوله با شرايط ورشكستگي اقتصادي و تغييرات اساسي در بافت اجتماعي خود مواجه است. به طوري كه امروزه صنعت توريسم تنها عامل بنیه اقتصادي شهر محسوب مي شود و تداخل جايگزيني قومي و اجتماعي نيز مهم ترين اتفاق اجتماعي شهر است که به فراموشي سپردن فرهنگ، آداب و سنن و حتي گويش سنتي منجر شده است.
5- تخريب بافت تاريخي روند تخريبي عناصر و عوامل اين بافت تاريخي در50 ساله ي اخير، با شتاب فزاينده رو به رو بوده است، اين شهر با زلزله مهيب 1369 در شرايطي بحراني قرار گرفت. به گونه اي كه از حدود 400 خانه قديمي موجود در زلزله ی سال 1369 در حال حاضر به سختي مي توان صد واحد را نام برد كه پا بر جا مانده باشند. اين يك صد واحد باقي مانده نيزاز نقطه نظر سازه اي سال هاي آخر عمر خود را سپري مي كنند. به طوري كه بيش از 90% آن ها از ناحيه ی پشت بام آسيب جدي ديده و نياز به مرمت به شيوه هاي جديد تر دارند. از مجموعه ی درها و پنجره هائي كه باشيوه ي هنرمندانه اي ساخته شده اند تنها 15% باقي است.چنان چه اين روند ادامه پيدا كند، در ده سال آينده، اثری از 10 خانه قدیمی و 5% از پنجره های باارزش نخواهد ماند. سرعت و شتاب تخریب و آسیب دیدگی طبیعی و انسانی بیش از سرعت و شتاب مرمت ها بوده است و قریب به اتفاق اهالی تمایل به مرمت و یا بازسازی به شیوه های جدید دارند.
6- ساخت و سازهاي جديد در ده سال گذشته، نزديك به 250 واحد ساختماني جديد با مصالح و شيوه هاي امروزي در داخل بافت و در حاشيه ی آن احداث شده است و اين در حالي است كه از خانه هاي قديمي و باارزش كمتر از يك صد واحد باقي مانده است. ساخت وسازهاي خصوصي و دولتي خارج از قوانين وضوابط اعلام شده از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور، سيماي عمومي شهر را با نابساماني هاي كالبدي آشکار مواجه کرده است. رعايت ضوابط مربوط به هم جواري ، حجم ،نماسازي و مصالح مربوط به ساختمان ها مي توانسته و مي تواند روند تغييرات سيماي عمومي شهر را در ارتباط با ساخت و سازهاي جديد به گونه اي سازگار با بافت تاريخي كنترل كند. يكي از مهم ترين عوامل ناسازگاري و ناهماهنگي ساخت و سازها در بافت قديمي را مي توان مصالح ساختماني جديد دانست. در شرايطي كه بتن ، آهن و آجر جايگزين گل، چوب و سنگ مي شود به سختي مي توان ظاهري هماهنگ را انتظار داشت. عامل ديگر، نيازها و امكانات امروز مردم و تأثير آن در مورد نقشه بناها و خصوصاً نوع پنجره ها و بازشوها در نماي اصلي است. متأسفانه اين تأثيرات به طور مستقيم باعث ناهماهنگي هاي متعدد بين ساختمان هاي جديد و قديم شده است.
7- مداخلات عمراني مداخلات عمراني نسنجيده و بدون بررسي هاي كارشناسي در شهر ماسوله بارها سبب آسيب رساندن جدي به اين شهر شده است. از آن جمله مي توان از سيل سال 1371 كه در بازار قديمي ماسوله جاري شد نام برد. اين سيل بخاطر مسدود شدن يكي از شاخه هاي اصلي اگوي شهر و به دلیل انباشت آوار ناشي از راه سازي رخ داد و منجر به تخريب بيش از 10 باب مغازه گرديد. هم چنين ساخت پل بتني با دهانه ي سنگي يكي از دلايل جاري شدن سيل درمرداد ماه سال 1375 بود.
تاریخچه
حدود هشتصد تا هزار سال پيش عده اي از خراسان و كردستان و آذربايجان به دلائل نامعلومي به منطقه ماسوله كوچ كردند. بر خي از مردمان محلي نيز از منطقه اي به نام كهنه ماسوله ـ واقع در10 كيلومتري شمال غرب اين شهر ـ همراه اين افراد شدند و ماسوله ي امروزي را شكل دادند. وجود گورستان و قبرهاي بي شمار داخل بافت و حاشيه شهر مؤيد قدمت زياد اين بافت تاريخي است. طي كاوش هاي انجام شده از محوطه باستاني كهنه ماسوله سفالينه هاي متعلق به قرون پنجم تا هشتم هجري قمري به دست آمده است كه دقيق ترين مستندات قابل توجه تاريخي درباره این مکان است.
شهر تاریخی ماسوله واقع در 35 کیلومتری شهر فومن، استان گیلان با جاذبه های طبیعی و مصنوع کم نظیر امروزه تنها شهر زنده کشور محسوب می گردد که به طور کامل در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. بنا بر مستندات موجود قریب به هزار سال پیش عده ای از مناطق خراسان، کردستان، آذربایجان به همراه برخی از مردم محلی در ماسوله امروزی استقرار یافته و آن را شکل دادند. وجود گورستان ها و قبرستان های تاریخی و به ویژه مزار امام زاده عون بن محمدبن علی (ع) در داخل بافت نشان از قدمت زیاد این شهر تاریخی دارد.
ویژگی های معماری
واحد هاي ساختماني تشكيل دهنده بافت تاريخي شهر ماسوله ، مشتمل بر بيش از 350 خانه مسكوني مي باشند كه شاخص ترين ويژگي آنها همجواري آنهاست. اين همجواري به گونه اي در نظر گرفته شده كه باعث مي شود تمام خانه ها زنجيروار و به هم پيوسته در امتداد خطوط توپوگرافي زمين قرار داشته باشند. هر واحد مسكوني نيز بين يك تا چهار طبقه دارد كه بيش از 70% آنها به صورت دو طبقه احداث شده اند. به طور معمول پائين ترين طبقه غير مسكوني بوده و كاربرد آنها انبار و طويله بوده است. راهروي ورودي خانه نيز در اين طبقه واقع است . طبقات فوقاني نيز شامل فضاهاي مسكوني بوده اند. طبقه پائين از مصالح سنگي و طبقات فوقاني از خشت بنا مي شده است. اين معماري بگونه اي سـازگار با شرايط اقليمـي ، توپـوگرافيكـي و اجتماعـي ، فضـاهـاي داخلـي تقريبـاً يكساني را شامـل مي شده اند.اين فضاها عبارتند از اتاق اصلي، اتاق زمستاني ، راهرو ورودي، فضاي راه پله ، انبار و دستشوئي كوچكترين خانه نمونه با مساحتي حدود 60 متر مربع در دو طبقه تمامي فضاهاي فوق را شامل مي شده و تفاوت آن با بزرگترين خانه نمونه كه حدود 300 متر مربع بوده در تعداد اين فضاها بعلاوه بالكن مي باشد.آفتاب گيري ساختمان، هدايت سريع آب باران جاري شده بر بام، همجواري دقيق و متناسب با ساختمان هاي طرفين و چگونگي ارتباط با شارع عام مهمترين معيارهاي طرح يك خانه بوده است.
ویژگی های شهری
شكل پلكاني و مطبق شهر كه در امتداد شيب كوه، رو به جنوب و در طول خطوط توپوگرافي زمين كشيده شده است، پاسخ گوي فعاليت هاي روزمره شهر ماسوله است. اين شهرشامل چهار محله ي اصلي است كه همه ی آن ها حول بازاري چهار طبقه به منزله ي قلب شهر، شكل گرفته اند. اين امر گوياي اين حقيقت است كه كالبد بازار و حيات اقتصادي آن اصلي ترين معيار در شكل گيري كل شهر بوده است. در حال حاضر محله هاي اصلي چهار گانه حدود 350 خانه مسكوني را در خود جاي داده اند. در گذشته اي نه چندان دور تعداد اين خانه ها بيش از 600 واحد بود. بازار شهر باحدود 120 باب مغازه در هفت اشكوب شكل گرفته است و اصلي ترين معابر شهري مستقيماً به آن راه دارند. معبرهای شهر ماسوله به گونه اي طراحي شده اند كه امكان تردد وسائل نقليه موتوري در آن ها به هيچ وجه وجود ندارد. تا حدود پنجاه سال پيش و در فصل هاي بهار و تابستان بازرگانان نواحي اطراف به كمك چهار پاياني چون قاطر و اسب و حتي در برخي موارد شتر در اين معابر در حـال تـردد بودند و امروزه مردمان ماسولـه به كمـك فرقـون حمـل و نقـل كالا را در معـابـر انجـام مي دهند. به دليل شيب زياد كوه محل استقرار اين شهر تاريخي از گذشته هاي دور و براساس تجربيات معماران، تمهيدات مناسبي جهت دفع آب هاي سطحي و همين طور فاضلاب انديشيده و اجرا شده است. اين تمهيدات شامل چهار شاخه اصلي اگوي شهري است كه فاضلاب همه ی خانه ها به علاوه آب هاي سطحي جاري شده از طريق شاخه هاي فرعي تر به اين چهار شاخه مي رسند و به رودخانه می ریزند.
بناهای ثبتی ماسوله
برای دریافت فایل بناهای با ارزش ماسوله اینجاکلیک کنید
ماسوله
هـ . ل . رابینو
ترجمه: خمامی زاده
حدود
ماسوله منطقه ای است کوهستانی که در جنوب غربی فومن قرار گرفته و از شمال غربی به ماسال، از مغرب به خلخال، از جنوب به پشت کوه خمسه و از دیگر جهات به فومن محدود است. طولش 12 کیلومتر از شمال به جنوب و عرضش 30 کیلومتر از مشرق به مغرب است.
اسامی باستانی بر طبق عقیده ساکنین ماسوله این ناحیه سابقاً خورتاب خانیXortāb Xāni بیشه البقر Biša-tol-baqar و ماسالار Māsālār خوانده می شد. عده ای عقیده دارند که در قرن سوم هجری هنگامی که آقا سید جلال الدین اشرف از تارم فرار کرد عون بن محمدبن علی که از همراهان او بود مجروح شد و به ماسوله آمد و پیش از مرگ خود به چوپانی گفت تا او را در همان جایی که دیده است به خاک بسپارد. رفته رفته چوپان ها در حوالی قبر او خانه های خود را بنا نمودند. در تاریخ خطی سالک معلم Salak Moallem نقل شده است که هنگام شکست سالک معلم در پایین قلعه ی شمیران n āšemr دو نفر از مریدانش به نام های عین علی و زین علی که دو برادر بودند به ماسوله آمدند و مردم را دعوت به اسلام نمودند. مردم به دور این دو مبلغ گرویدند و قبر این دو نفر بعدها زیارتگاه اهالی گردید. رؤسای قبایل رئیس قوم که از تیره ی نیمه چادرنشین بود، ایل بیگی نامیده می شد. در زمان هدایت خان محمد رضا خان و فتحعلی خان ایل بیگی بودند. شیرزاد بیگ پسر میرزا علی اکبر پسر اسد بیگ از نسل فتحعلی خان بنا بر اصل وراثت با دریافت عنوان کلانتر حکومت ماسوله را داشتند و این هنگامی بود که عنوان ایل بیگی حذف شده بود. طایفه ای دیگر از اعقاب حاجی یوسف تبریزی در زمان سلطنت کریم خان زند از تبریز به ماسوله آمدند تا تقسیم جدید مالیاتی این منطقه را که به وسیله ی مشیرالسلطنه انجام گرفت. سیزده سال است که اعقاب آن ها مانند اسدبیگ بر اثر مقاومت دلیرانه ای که اجداد آن ها بر علیه نیروی زند که از طرف کریم خان به ارتفاعات ماسوله فرستاده شده بود، از خود بروز داده اند، از پرداخت مالیات معاف می باشند جز در زمان کوتاهی یعنی در هنگام سلطنت فتحعلی شاه ماسوله بقیه ی اوقات بخشی از فومن شناخته می شد. در زمان فتحعلی شاه ماسوله برای توپ خانه ی ایران گلوله می ساخت و تحت اختیار قورخانه قرار گرفته بود. دهکده در این جا جز دهکده ی ماسوله دهکده ای وجود ندارد و آن هم در ارتفاع 1050 متری و در فاصله ی 36 کیلومتری مغرب فومن قرار گرفته است. ماسوله را از سه طرف کوهستان هایی احاطه نموده و این ناحیه روی شیبی تند که غالباً بهمن هایی از سنگ از آن فرو می ریزد واقع شده است. توصیف فریزر فریزر درباره ی ماسوله چنین نوشته است: "ماسوله یکی از دیدنی ترین نقاط و جالب ترین جاهایی است که تاکنون دیده شده است. ماسوله روی دامنه ای که در طول یک شیب تقریباً عمودی کوه به سمت مغرب کشیده شده بنا گردیده و مشرف به کوه مشجر و دهشت انگیزی است. روبروی آن قله ی مرتفعی که پوشیده از درخت و دارای صخره ها و مراتعی است قرار دارد. از کوه های آن در حدود دوازده جویبار کف آلود فرو می ریزد تا رودخانه ی کوچکی را که در پایین دهکده جریان می یابد تشکیل دهد. رودخانه ای که امواجش غرش کنان به طرف زمین های پست به راه می افتد. خانه های ماسوله چه از نظر داخل و چه خارج کاملاً با خانه های دهکده های مجاور فرق دارد. بعضی از آن ها سه طبقه است و دو طبقه ی آخری هر کدام دو ردیف پنجره دارد که یکی در بالا و یکی در پایین، روی هم قرار گرفته و منظره ای آن چنان دلنشین به وجود می آورد که انسان از دیدن آن به یاد ساختمان های اروپا می افتد". محله ها ـ بازار در ماسوله حدود 500 خانه وجود دارد که به پنج محله تقسیم می شود: کشه سر علیا kasa- sar ، کشه سر سفلی، ریحانه بر، خانه برXāna-bar ، مسجدبر و اسدمحله. دو حمام و دو یا سه کاروان سرا نیز برای کاروان ها نیز در آن جا دیده می شود و دارای بازاری با 400 دکان است که بیش تر آن ها در زمستان خالی می ماند. دکان ها عبارت است از نانوایی، عطاری، قصابی، داروخانه، کفاشی و دکان های فروش تخم گیاهان و پارچه های کتانی . دو آسیاب برای خرد کردن پوست انار در آن جا وجود دارد و پوست انار سائیده در دباغ خانه ها مصرف می شود.
پل ها چهار پل چوبی کوچک بر رودخانه ها زده اند که از میان آن ها پل بنا علی و پل حاجی محمد حسین در راه باریک صفه ی صفا Safe -e -Safa یا بنگی صفا(بنگی صفه Bangisafa تلفظ می شود) در محلی مقابل دهکده است که منظره ی بسیار زیبایی از ماسوله از آن جا به نظر می رسد و مهم تر از سایر پل ها می باشد.
زیارتگاه امام زاده ها و بقعه های داخل و خارج ماسوله عبارت است از: عون بن علی یا عون بن محمدالحنفیه بن علی نزدیک مسجد جامع، هاشم نزدیک ماسوله سر جاده ی تارم، ابراهیم در خروه بن Xarva-ban در بالای ماسوله سر جاده ی خلخال و اشکلت Eškelet در 1600 متری ماسوله سر راه گیلان این زیارتگاه شامل دو مقبره است و قبر دو برادر به نام های عین علی و زین علی در آن جا قرار دارد. در دو کیلومتری بالای ماسوله محلی به نام کهنه ماسوله وجود دارد که می گویند محل سابق این دهکده بوده است. مردم ماسوله مردم این منطقه اکثر چموش دوز و آهنگرند. در آخر پاییز این مردم به گیلان مخصوصاً به دهکده ها و بازارهای شفت و فومن می روند و نزدیک هفت ماه از سال را در آن جا می گذرانند. عده ای از اهالی ماسوله قاطرچی هستند و در جاده ی بین گیلان و زنجان به کار اشتغال دارند. از مردم این سامان شاید فقط 500 نفر تمام سال را در ماسوله می گذرانند و در بین این مردم عده ای بازرگان هستند که مختصر تجارتی با رشت و زنجان دارند. تمام ساکنان ماسوله روز دهم محرم به مسکن خود باز می گردند. زن ها تنها می مانند و اوقات خود را به بافتن جوراب و بافتن پارچه ای به نام شال و یا پارچه های چادرهای سیاه برای چادرنشینان می گذرانند. تا این اواخر هم میان زنان بیوه رسم تجدید شوهر وجود نداشت. ساکنان این منطقه گاوچران و چوپان هستند که در زیر پناهگاه هایی که از شاخ و برگ درختان درست شده و به آن کومه Kume می گویند به سر می برند. کومه را در جنگل می سازند و تمام زمستان را با رمه ها ی خود در آن جا می گذراندند. تابستان ها نیز در ییلاق و زیر چادرهای سیاه به سر می برند. مردها گاهی پشم های رشته و گاهی هم پیراهن و پارچه برای زن های خود می برند و زن ها که از ایلات هستند چهره ی خود را نمی پوشانند و برای لباس خود از پارچه ی چیت روسی استفاده می کنند. میان تالش هایی که در کوه های ماسوله زندگی می کنند دو طایفه بیش تر از دیگران اهمیت دارند. طایفه ی آلیاندAliānd که از اعقاب شخصی به نام حاجی حسن هستند و طایفه ی آستارایی. زبان آن ها تالشی است و لهجه ی دهکده با لهجه ی کلی ناحیه تفاوت مختصری دارد. تمام مردم شیعه مذهبند. همه ی جمعیت این ناحیه در حدود 700 خانواده است که 600 خانواده در دهکده ی ماسوله و بقیه تالش و گالش هستند که در کوهستان ها به سر می برند. بیش تر آلات آهنی که در دهکده های گیلان به کار می رود از کارهای صنعتی آهنگران ماسوله است. آلات آهنی ماسوله مانند کارهای دباغی آن جا شهرت دارد. معدن آهن میان مردم بومی گیلان، ماسوله به علت داشتن معدن آهنی که در کوره Kure یا کوره ی آهنگران نزدیک ییلاق خلیل دشت است شهرت فراوانی دارد. ج . هـ . لیدل G.H.Liddle که در سال 1308 هجری (1891 میلادی) این محل را دیده است، درباره ی آن چنین می گوید: " در معدنی در 12 کیلومتری جنوب ماسوله رگه هایی از آهن وجود دارد که می گویند از زمان های بسیار قدیم مورد استخراج قرار گرفته و به علت قرار گرفتن این رگه ها در ارتفاع زیاد جز در فصل تابستان نمی توان در آن کار کرد". کارگران معدن عقیده دارند که این رگه ها عمودی است و در حدود 9 متر عمق دارد ولی نمی توان به گفته ی آن ها اعتماد نمود. آهن استخراج شده را در شش یا هفت کوره که با زغال چوب روشن می شود ذوب می کنند. شکل کوره ها گنبدی است که یکی از کوره ها در فاصله 5/6 کیلومتری شهر قرار دارد و به کار مشغول است. ما به دیدن آن رفتیم. این کوره از داخل 90 سانتی متر قطر و 5/1 متر ارتفاع دارد و آن را با خاک رس و سنگ می سازند. دم هایی که برای کوره ها کار گذاشته اند دستی است. یکی از قطعات آهن که از کوره خارج شده بود 20 سانتی متر قطر و 15 سانتی متر ضخامت داشت و می گویند چنان چه کوره کار بکند می تواند روزانه در حدود 400 کیلو محصول بدهد. از زمانی که دهانه ی معدن یا ریزش سنگ مسدود شد دیگر از آن آهن استخراج نمی شود. رودخانه رودخانه ی ماسوله از دو رود تشکیل می شود: 1ـ خلیل دشت رودبار که از ییلاق خلیل دشت در جنوب غربی دهکده می آید. 2ـ کفارودبار که از ییلاق اندارهAndāre (اندره Andare تلفلظ می شود و میان خلخال و ماسوله است. م) به سمت مغرب پایین می آید. این دو دره در پایین دهکده به هم می رسند و بعد از طرف چپ نزدیک زیارتگاه اشکلت Eškelet رودخانه ی پرده سر Pardasar در آن داخل می شود. از سمت راست گلوندرود (در محل گلوندرو Galavand می گویند. م) به آن ها ملحق می گردد و نزدیک ماکلوان آبرود که میان گسکره و ماکلوان جریان دارد به آن می ریزد و سپس به نام ماسوله رودخان وارد فومن می شود. کوه ها کوه های ماسوله که گیلان و آذربایجان را از هم جدا می کند جزء سبلان داغ هستند و از شمال به جنوب کشیده شده اند . آب این کوه ها از مغرب در قزل اوزن و از مشرق به دریای خزر می ریزد. عایدات عایدات ماسوله از مالیات سرانه و مالیاتی است که از چهارپایان مانند اسب و گوسفند و هم چنین کندوی عسل می گیرند و مبلغی که از مالیات اراضی مراتع و مزارع حاصل می گردد بالغ بر 70/17753 قران است که باید از آن 2183 قران برای مخارج عوامل محلی و 45/741 قران جهت نظارت حاکم بر امور مالیاتی کم نمود و با این ترتیب عایدات خالص به 14830 قران بالغ می شود. ییلاق ها و قشلاق های ماسوله در این فهرست (ی) علامت ییلاق و (ق) علامت قشلاق و (م) علامت میان کوه است. آلاشونچال (م) Âlāšunsarančal، آلاشونسر(م)، اسپی دقنان (ق)، اشپرکام(ی) Ešperkam، انجیله بنه کش(ی)Anjilabanakaš، آشنا(ی)، اصغرخان مندان (ی)، الله سر(ی)، النزه دشت (ی)Alanzadašt،امروده بن (م) Amrūda- ban، انارکوه(ق)، اندره(ی)، باروت کوه(ق)،بازارگاه(ق)، باسکمه چای(ی)، بره کون(ی)، بوره خانی " برزخونی Barzaxūni تلفظ می شود" (م)، پرده سر (ی) pardasar، پلنگ دره (ق)، تکومه(ی) Takūme، تنگبار(ی) Tangbar، تنگ دره(ی)، تور شوم(ی)، توسه گله(ق)Tūsa- kela، توکه بسته (ق) Tūkebasta، توکه کوه(ق)، توتومه لات (ی)Tūtūmelāt، تیمور کوه(ق)، ثلاثه دره یا شلاشه دره (ق)، جوستوبشکن دوله چال (ی)، جیرده (ق)،جیرده خاله (ق)، حلانسر (ق)، چوپول(ق) Čūpūl، خاراب(ی)، خارن (ق) Xāran، خاله (م)، خاله (م)، خانه بر (ی)، خچه که (ق)xajaka، خراوژیه (ی)Xaraowziya، خلیل دشت (ی)" خل دشت Xeldaštتلفظ می شود"، خماره دره (ق) Xomāradara، خماره نسا(م ـ ی) Xomarānesā، خوردکی(ی) دارسر(ی)Dāra- sar، دبیردول (ق)، درفشه(ق)Darafša، دشترود(ق)، دله خانی(ی)Dela xāni، دهرا (ی) Dahrā، دیزاب(ق)، رزلوا(ی)، رفته که (ق) Rafta- ke، ریزه گوراب (ی)، زردلجه (ق) Zarda-laja، زودل (ی) شامل لاسه سر، گروه چک Gerva- ček، ویشه بنه پشتVišabanapest، تیتی پرگاه Titipargāh و خلیل دشت است، زودله سر(م)، زدیک (ق) Zeydak در هشت میلی شمال غربی فومن در پای دفیله ماسوله، از آن جا جاده ای به طول بیست میل که به سختی از آن می گذرند به کوه می رسد. ساقلوکش(ق)sāqlū- kaš، سرخ دوله(ق) Sorxadūla، سرک کوب گوراب پشت، سفیدسنگان (ق)، سمندول (ق)Samandūl، سوته سر (ی)، سیاه چال (م)، سیاه کش(ق)، سیاه کوه(ق)، سیاه میل چیل (ی) Syāmilčil، سیفی (ی) Seyfi، شاه معلم (ی)، شعله چای (ی)šola- čāl، شله توک (ق) Šalatūk، شهرگاه(ی)، صفیه پشت (ق)Sefi- ya pešt، صفیه خرم(ق) Sefi-ye-xaram، صفیه چال(ی)،عباس کوه (ق)، کرک نسا (م) Karkanasā، کلاف (ی)Kalāf، کلوئه (ی)Kalū-a، کلیله بره پشت (ی)Kalila- bare- pešt، کمادول Komā- dūl، کوجیه خال(ی) Kūči- ya- xāl با کوهرود یا کوهرودبار ـ کوره کوه (ق)، کورن(ی)Kūran، کوریه (ق)Kūri-ya، کوله سیز(ی)Kūlasiz، گیشه دره (ی)Kiša- dara، کافکوه (ق)، گردسایه (ی)، گرد سوئه Carda-sū-a، تلفظ می شود. گردکوه(ق)، گرماکش(ق)Garma- kaš، گزنه دول (م)Gazan-dul، گلاپشت (ی)Gela-pešt، گل زنان (م)، گوراب خمار (م) Gūrāb- xomār، لاسه پشت (ی)Lasa- pešt، لاسه سر (ی)، لاش (ق)Laš، لشکرگاه (ی)، له سرچال (م) Lesara-čal، لیه دره (ق)، ما پشت (ق) Māpešt، ماکیاره ملال(ی)Mākyāra- melāl، مشه که (ق) Mesa- ke، معدن یخ (یخچال طبیعی در جاده ی ماسوله به ماژلان Māzlan نزدیک کلف)، ملومه بنه (ق)، ملومنه Moloma-na تلفظ می شود(م)، موسی کوه(ق)، مینه رز (ق)Mina-Raz، مینه کوه (ق)، نعلندیز(ی)Nalalndiz، وزنا (ق)، ویوزه کله (ی)، هرزله کوه (ق)Harzala- ku، هفته خانی(ی)، مسیر ماسوله به ماژلان عبارت است از: نیوکان Nyukān ـ 3 فرسنگ، درم Darām ـ 3 فرسنگ، آب برAb- bār ـ 4 فرسنگ، گیلوان Gilavān ـ 5/4 فرسنگ، منجیل ـ 5 فرسنگ. یادداشتی از رابینو درباره راه های ماسوله: جاده ی ماسوله به ماژلان در خلخال با پیچ و خم بالا می رود و راه پیمایی آن یک ساعت و نیم به طول می انجامد. در آن جا قطعه زمینی به صورت فلات دیده می شود بعد راه به طرف ارتفاعات ادامه پیدا می کند و از دره زیبایی می گذرد وبا دامنه ای شیب دار به قله ی کوه منتهی می شود. قله دارای 2000 متر ارتفاع است. راه پایین آمدن از قله به دهکده ماژلان دارای شیب کم تری است و عبور از آن دشوار نیست. بر طبق اطلاعات بومی های این منطقه از دهکده ماسوله تا قله یک و نیم فرسنگ فاصله است و از قله تا دهکده ماژلان سه فرسنگ فاصله است. از ماژلان راه باریکی به هرو می رسد و نقاطی که جاده از آن ها می گذرد. عبارت از از: تارم، 5/1 فرسنگ ـ شال ودیز، 5/1 فرسنگ ـ کلور، یک فرسنگ ـ دروDarov، یک فرسنگ ـ اسپو، نیم فرسنگ ـ ا***تان نزدیک اسپو و خمس Xamas، یک فرسنگ ـ مجره Majara، نیم فرسنگ ـ خوجین Xūjin که فوئین Fūin هم نامیده می شود، 2 فرسنگ ـ هر و، یک چهارم فرسنگ. جاده ی ماسوله به زنجان در جنوب جاده ی ماژلان قرار دارد و مکان هایی که جاده از آن ها می گذرد عبارت است از: نوکیان در تارم، سه الی چهار فرسنگ ـ تاهم Taham، چهار فرسنگ ـ جاده پس از تقریباً دو فرسنگ از تا هم به زنجان می رسد. از حواشی رابینو: در سال 607 هجری وقتی که الجایتو گیلان را اشغال کرد. قتلغشاه را از راه گردونه ی ماسوله با سپاه فراوانی به این منطقه فرستاد. حکام فومن و گسکر منهزم شدند ولی رکابز ن حاکم تولم به تنهایی برای درهم شکستن نیروی مغولان ایستادگی کرد و مانند کسی که بخواهد حقی برای خود مطالبه کند پیش رفت و قتلغشاه را کشت و گوش هایش را برید. نیروی قتلغشاه فراری شدند و بسیاری از آن ها در لجن های اطراف از بین رفتند.
عوامل مخل طبيعي ماسوله
1- سيل 2- زلزله 3- تخريب محيط زيست 4- ركود اقتصادي و مهاجرت 5- تخريب بافت تاريخي 6- ساخت و سازهاي جديد 7- مداخلات عمراني 1- سيل در ماسوله دو رودخانه ي ماسوله رودخان و خليل دشت ، همواره سيل خيز بوده اند. به همين علت در گذشته ساخت و سازي در حريم اين دو رودخانه صورت نمي گرفت. متأسفانه در 25 سال اخير با بي توجهي نسبت به حريم رودخانه و ساخت و ساز در حريم آن، اين بناها در معرض خطر سيل قرار گرفتند. به عنوان نمونه طي 10 سال گذشته 4 تا 5 بار سيل شديد از جانب اين دو رودخانه ماسوله را تهديد كرد كه شديدترين آن ها در مرداد 1375رخ داد و منجر به كشته شدن 53 نفر از مسافران شد و بيش از 40 وسيله ی نقليه و تعدادي از ساختمان هاي مسير سيل دچار آسيب جدي شدند.
2- زلزله به دليل وجود دو گسل شرقي ـ غربي در شمال وجنوب غربي ماسوله، اين شهر در تمام طول تاريخ حيات خود با زلزله هاي خفيف و شديد مواجه بوده است. يكي از دلايل آسيب هاي وارده از سوي زلزله حركت سنگ هاي بزرگ از بالاي كوه به سمت شهر بوده است. اين موضوع آن قدر عموميت داشت كه مردم در بين خود قرار دادي را امضاء كرده بودند كه مطابق آن هيچ كس حق قطع درختان بالادست كوه را نداشت تا اين درختان به عنوان سدي در برابر ريزش سنگ ها عمل كنند. يكي از شديدترين زلزله ها كه در ياد مردم شهر مانده است، در دهه 40 اتفاق افتاد كه باعث رانش زمين و تخريب چند باب خانه مسكوني شد. شديدترين زلزله نيز در سال 1369 به مركزیت شهرستان رودبار و منجيل و به شدت 3/7 ريشتر رخ داد كه منجر به كشته شدن 7 نفر در داخل بافت و تخريب كامل 3 باب خانه و آسيب ديدگي چندين خانه با بيش از 50 درصدتخريب شد. بخشي از اين آسيب ها ناشي از حركت زمين و بخشي ناشي از سقوط سنگ از بالاي كوه بود. اما هیچ یک از بناهای قدیمی و سنتی ماسوله به دلیل برخورداری از سازه ی صحیح و مناسب چوبی تخریب نگردیده و تنها ده درصد دچار آسیب های موضعی شدند.
3- تخريب محيط زيست در ميان ويژگي هاي ماسوله، محيط زيست آن جايگاه ويژه اي دارد. جنگل ها، مراتع، رودخانه ها و ساير عناصر محيط طبيعي اين شهر، طي دهه هاي اخير، متحمل دخل و تصرف هاي بي برنامه و نامتناسب عوامل انساني و اجتماعي شده اند. اين دخل و تصرف ها از قطع درختان توسط اهالي دامدار محلي گرفته تا تخليه زباله و فاضلاب شهري به رودخانه ها، جملگي منجر به آسيب هاي جدي محيط زيست ماسوله شده اند. هزاران مسافر و بازديد كننده اي كه به اين شهر تاريخي مي آيند نيز به نوبه ی خود باعث آلوده شدن محيط و مخدوش شدن عناصر طبيعي آن مي شوند. راه سازي هاي بدون مطالعه و بدون هماهنگي با شرايط و امكانات طبيعي در كنار بسياري ديگر از ساخت و ساز هاي دولتي دست در دست هم، در حال نابود كردن محيط زيست با ارزش شهر است. توقف روند تخريبي فوق ، طرح ، برنامه و اقدام عملي جدي و عاجلي را مي طلبد كه همه افراد و دستگاه ها به طور هماهنگ بايد در آن مشارکت کنند.
4- ركود اقتصادي و مهاجرت يقيناً آن چه كه ارزش هاي موجود در كالبد شهر تاريخي ماسوله را به وجود آورده است، ويژگي هاي اجتماعي و اقتصادي منطقه و مردمي هماهنگ با آن ويژگي ها بوده است. به دنبال تغييرات اجتماعي و اقتصادي دهه هاي اخير، کالبد این شهر نیز دچار تغییرات عمده ای گردید. با تغيير مسير حركت تجاري و خدماتي از راه هاي كوهستاني منتهي به ماسوله به مسيرهاي سواره مستقل از آن و نيز هم زماني اين واقعه با رخدادهاي سياسي مربوط به گذار از جامعه فئودالي به سرمايه داري خرد ، اقتصاد اين شهر دچار رکود روز افزون شد. در عين حال مهاجرت نخبگان و توانمندان از اين شهر به شهرهاي بزرگ نيز، آسیب های اقتصادی اجتماعی را بر ماسوله وارد کرد. در حال حاضر ماسوله با شرايط ورشكستگي اقتصادي و تغييرات اساسي در بافت اجتماعي خود مواجه است. به طوري كه امروزه صنعت توريسم تنها عامل بنیه اقتصادي شهر محسوب مي شود و تداخل جايگزيني قومي و اجتماعي نيز مهم ترين اتفاق اجتماعي شهر است که به فراموشي سپردن فرهنگ، آداب و سنن و حتي گويش سنتي منجر شده است.
5- تخريب بافت تاريخي روند تخريبي عناصر و عوامل اين بافت تاريخي در50 ساله ي اخير، با شتاب فزاينده رو به رو بوده است، اين شهر با زلزله مهيب 1369 در شرايطي بحراني قرار گرفت. به گونه اي كه از حدود 400 خانه قديمي موجود در زلزله ی سال 1369 در حال حاضر به سختي مي توان صد واحد را نام برد كه پا بر جا مانده باشند. اين يك صد واحد باقي مانده نيزاز نقطه نظر سازه اي سال هاي آخر عمر خود را سپري مي كنند. به طوري كه بيش از 90% آن ها از ناحيه ی پشت بام آسيب جدي ديده و نياز به مرمت به شيوه هاي جديد تر دارند. از مجموعه ی درها و پنجره هائي كه باشيوه ي هنرمندانه اي ساخته شده اند تنها 15% باقي است.چنان چه اين روند ادامه پيدا كند، در ده سال آينده، اثری از 10 خانه قدیمی و 5% از پنجره های باارزش نخواهد ماند. سرعت و شتاب تخریب و آسیب دیدگی طبیعی و انسانی بیش از سرعت و شتاب مرمت ها بوده است و قریب به اتفاق اهالی تمایل به مرمت و یا بازسازی به شیوه های جدید دارند.
6- ساخت و سازهاي جديد در ده سال گذشته، نزديك به 250 واحد ساختماني جديد با مصالح و شيوه هاي امروزي در داخل بافت و در حاشيه ی آن احداث شده است و اين در حالي است كه از خانه هاي قديمي و باارزش كمتر از يك صد واحد باقي مانده است. ساخت وسازهاي خصوصي و دولتي خارج از قوانين وضوابط اعلام شده از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور، سيماي عمومي شهر را با نابساماني هاي كالبدي آشکار مواجه کرده است. رعايت ضوابط مربوط به هم جواري ، حجم ،نماسازي و مصالح مربوط به ساختمان ها مي توانسته و مي تواند روند تغييرات سيماي عمومي شهر را در ارتباط با ساخت و سازهاي جديد به گونه اي سازگار با بافت تاريخي كنترل كند. يكي از مهم ترين عوامل ناسازگاري و ناهماهنگي ساخت و سازها در بافت قديمي را مي توان مصالح ساختماني جديد دانست. در شرايطي كه بتن ، آهن و آجر جايگزين گل، چوب و سنگ مي شود به سختي مي توان ظاهري هماهنگ را انتظار داشت. عامل ديگر، نيازها و امكانات امروز مردم و تأثير آن در مورد نقشه بناها و خصوصاً نوع پنجره ها و بازشوها در نماي اصلي است. متأسفانه اين تأثيرات به طور مستقيم باعث ناهماهنگي هاي متعدد بين ساختمان هاي جديد و قديم شده است.
7- مداخلات عمراني مداخلات عمراني نسنجيده و بدون بررسي هاي كارشناسي در شهر ماسوله بارها سبب آسيب رساندن جدي به اين شهر شده است. از آن جمله مي توان از سيل سال 1371 كه در بازار قديمي ماسوله جاري شد نام برد. اين سيل بخاطر مسدود شدن يكي از شاخه هاي اصلي اگوي شهر و به دلیل انباشت آوار ناشي از راه سازي رخ داد و منجر به تخريب بيش از 10 باب مغازه گرديد. هم چنين ساخت پل بتني با دهانه ي سنگي يكي از دلايل جاري شدن سيل درمرداد ماه سال 1375 بود.