designer.Ali
عضو جدید
پخش برخی موزیکهای روز لسآنجلسی که خوانندگان زن و مرد آمریکایی یا ایرانی مقیم آمریکا روی آنها ترانه خواندهاند در آن ایام به طوری ساختارشکنی کرده بود که مردم کوچه وبازار با تعجب از پخش این آهنگها در میهمانیها یاد میکردند و میگفتند: مثل اینکه همه چیز آزاده شده است!...
پایگاه خبری انصارحزب الله - در عصر اطلاعات و در جایی که رسانه ها مهمترین نقش را در جهتدهی اذهان و افکار بر عهده دارند، بدون شک ضعف در این حوزه به ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه ضربه می زند. ماهواره، اینترنت، تلویزیون، تئاتر و سینما از جمله رسانههایی هستند که رسالت دادن آگاهی و پیام های فرهنگی به جامعه را بر عهده دارند.
کوتاهی رسانه ملی (صدا و سیما) در پرداخت به مسائل فرهنگی اجتماعی و بازی نکردن در نقش صحیح ، راهبردی و بهنگام خود با رویکرد و منظرگاه ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی؛ موجب آن شده است که با گذشت زمان اصالت و فرهنگ در جامعه ایرانی به سمت غربزدگی محض پیش برود. این اتفاق در حالی به وقوع پیوسته است که مقام معظم رهبری مکررا و طی سخنرانی های متعدد تذکرات و نکات مورد نظر نظام و شایسته انقلاب اسلامی را به مسئولان آن گوشزد کرده و می کنند.
از جمله این نقصانها و کوتاهی ها در عرصه فرهنگ و هنر که به نوعی خود زنی نیز محسوب می گردند، می توان به اصرار و ابرام بدون منطق برای پخش برخی موسیقی های مشکل دار و مسئله آفرین به اسم موسیقی پاپ و ... اشاره کرد. البته این نکته مفروض است که تمامی رسانهها در سراسر دنیا به مقوله ای تحت عنوان موسیقی وابسته اند و از ظرفیتهای آن برای انتقال پیام، نفوذ و اثرگذاری هرچه بیشتر بر مخاطبان خود استفاده میكنند. رسانه ملی نیز چون سایر رسانهها بی نیاز از موسیقی نیست اما مدیریت موسیقی دراین رسانه ایدئولوژیك، قطعا به مراتب سخت تر و ارزیابی آن نسبت به دیگر رسانهها به مراتب پیچیده تر است.
رادیو و تلویزیون و به کلام دیگر رسانه ملی، به دلیل ویژگیهایی چون بی نیازی از سواد برای استفاده ، واقع نمایی در عین تخیلآفرینی، سهولت استفاده و ارائه اطلاعات متنوع و ... نسبت به رسانههای مكتوب طرفداران بیشتری در میان مخاطبان رسانه دارد و این اقبال برای مخاطبان ایرانی كه با فرهنگ شفاهی مأنوس تر هستند نسبت به فرهنگ مكتوب دوچندان است. ما در عصری زندگی میكنیم كه صفآرایی نظامی جنگهای كلاسیك جای خود را به جنگ نرم داده كه جناحهای درگیر آن رسانهها و جنگ افزار آن سازههای رسانهای است.
موسیقی در میان این سازهها به دلیل ویژگیهای ذاتی مثل تنوع، جذابیت و .... شاید یكی از مهم ترین سلاحها و تجهیزات مقابله به مثل محسوب گردد. البته نوع و کیفیت موسیقی به کار گرفته شده و ملحوظ و مفروض داشتن مولفه ها و معیارهای مورد مطالبه شرع مقدس در آن نیز چه بسا مهمتر و اولی تر از خود موسیقی باشد. چه اینکه به جهت مقابله با تهاجم یا شبیخون فرهنگی دشمن قرار نیست در رسانه های ما و مشخصا رسانه ملی هر نوع موسیقی و با هر ابعاد و شاخصه هایی تولید و پخش گردد و بنابر قول مشهور «هدف وسیله را توجیه نمی کند!» برخی از قطعات موسیقی میتواند آدمی را به یك عروج معنوی رهنمون سازد و برخی دیگر ممكن است انسان را تا اسفلالسافلین به قهقرا بكشد. مقام معظم رهبری در این باره فرمودهاند: «ما برای هنر خیلی ارج قائلیم، اما هنر هم مثل همه چیز دیگر حلال و حرام دارد...دنبال آن هنر حلال باشید، هنری كه خدای متعال را از ما ناخشنود نكند».
بسیار اتفاق افتاده كه یك قطعه موسیقی كه خارج از برنامه از هر نظر قطعه موجهی است كه به دلیل استفاده نادرست از آن در برنامه، ارزشهای ذاتی خود را از دست داده و سطح حرفه ای برنامه را خدشه دار نموده و موجب قطع ارتباط مخاطب با برنامه شده است. رسانۀ ملی یك رسانۀ ایدئولوژیك دینی است. با توجه به ریشههای تاریخی اسلام در ایران و قانون اساسی كشورمان كه سالهاست دین ایرانیان را اسلام معرفی كرده است معیار و شاخصهای به كارگیری موسیقی در این رسانه نمی تواند تابعی از قواعد شرعی نباشد.
نگاه مقام معظم رهبری به مقوله موسیقی
معظم له در این رابطه می فرمایند: مسألهى موسيقى مسألهى مهمی است و بين ساز و آواز حلال و طيب و طاهر، با ساز و آوازى كه مكروه و يا حرام است، خط دقيقى نكشيدهايم اما بالاخره در اين طيف وسيع، دو نقطه وجود دارد كه يكى قطعاً حلال و يكى قطعاً حرام است. قطعاً حرامى وجود دارد كه آن را نبايد در صدا و سیما مصرف كنيم. اگر موسيقىای كه يكى از دستگاههاى معمولى موسيقى خودمان را هم با ساز سادهيى مىزند، اما شعر، يك شعر برانگيزانندهى مهيج شهوت باشد، حرام است؛ خواننده هر كس مىخواهد باشد. آن صداى خوش و سازى كه با هم به كار بيفتد، تا جوانى را فرضاً به عمل حرام شرعى تحريك كند، كار حرامى است و صدا و سیما باید دقت کند.
در صدا و سيما [رسانه ملی] حواستان جمع باشد كه از سه عيب موسیقی اجتناب بكنيد: ۱- موسیقیهای ایرانی دارای مضمون ابتذال، ۲- گرایش به موسیقی غربی، ۳- موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی که در اختیار محتوای فاسد است. بايد آهنگهاى خوب ساخته شود، شعرهاى خوب و چيزهاى جديد اجرا گردد و همهى آنها ناظر به ارزشهاى انقلابى باشد. اينها بايد در صدا و سيما مرتباً منعكس بشود.
براى تهيه و تنظيم آهنگهاى انقلابى، آهنگهاى اسلامى و طرح ارزشهاى اسلامى، از بهترين موسيقيدانها و بهترين خوانندگان استفاده بشود. پخش موسيقيهاى غربى در لابلاى برنامهها، بهطور ناخودآگاه ارتباط مباحث علمى را با غرب و فرهنگ غربى تداعى مىكند و البته بنده كلاً با موسيقى غربى در راديو مخالفم. در باب موسيقى، فقط يك كلمه به شما بگويم: آن موسيقیايى كه انسان را غافل میكند و داخل خلسهى شهوانى میبرد، حرام است؛ چه موسيقى ايرانى باشد، چه موسيقى فرنگى باشد، این را در صدا و سیما باید عادت کنید. از پخش موسيقى مبتذل و لهوى به ويژه آنچه در اين رشتهى هنرى فاقد هويت ملى و اصالت ايرانى است پرهيز شود. گاهى براى تبرئهى يك موسيقى، مىگويند كه اين موسيقى سنتى است! اينكه تمام قضيه نيست. بايد ديد كه اين، چه چيزى را ارايه مىكند و چه چيزى را به ذهن و دل و جان مستمع خودش میريزد. موسيقىاى كه وقتى براى دختر و پسر جوان، يا حتّى غير جوان نواخته بشود، يا خوانده بشود و او را به ملاهى و مناهى و فساد و شهوات بكشاند و از آن نزاهت مطلوب اسلام خارج كند، حرام است؛ اين میتواند موسيقى سنتى باشد، مىتواند موسيقى غربى باشد، میتواند موسيقى محلى باشد. آهنگى كه مردم را به ياد معنويت و حقيقت و خدا مىاندازد، آن را پخش كنيد؛ يا با شعرى همراهش كنيد كه آن شعر اين خصوصيت را داشته باشد. بايد مصداق حلال و مصداق حرام را از هم تفكيك كرد؛ رودربايستى هم گير نكنيد كه حالا از ما اين را میخواهند؛ نه، ببينيد واقعاً تكليفتان چيست؛ آن را انجام بدهيد.»
در طول تاریخ اسلام در میان متشرعان دسته ای موسیقی را به طور كامل حرام دانسته اند و گروه دیگر با نه به طور مطلق بلكه با احراز شروطی خاص رأی به حلیت داده اند. از معاصران این گروه باید از بنیانگذار عظیم الشأن و رهبر كبیر انقلاب،حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری نام برد. برای مثال مقام معظم رهبری در این خصوص فرمودهاند: «هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است؛ كه مظهر فطرت خدادادی، در درجه اول حنجره انسانها و در درجه دوم، سازهایی است كه به دست انسانها ساخته شده است. پس میبینید كه پایه، پایه الهی است. اولین نتیجه ای كه میشود گرفت آن است كه ما این هنر را، در راه خدا مصرف كنیم.»
یک نکته از هزاران!
مرور صحبتهای رئیس مرکز موسیقی و سرود رسانه ملی در خردادماه سال جاری و با محوریت نگاه مدیریتی وی به خواننده های شبکه های ماهوارهای و نیز چیزی تحت عنوان هنرمندان ممنوع الفعالیت جای بسی شگفتی و تأسف دارد!
تقی پور در پاسخ به این پرسش که سیاست صداوسیما در قبال همکاری با برخی از هنرمندانی که پیش از این در شبکههای ماهوارهای فعالیت داشتهاند چیست؟! خاطر نشان می کند: رسانه ملی متعلق به همه مردم و همه هنرمندان است. همه هنرمندان اگر واقعا هنری دارند، دوست دارند که خودشان را در صدا و سیما ببینند و همچنین دوست دارند که مردم از هنرشان استفاده کنند. اگر ما درِ مرکز موسیقی را به روی هنرمندان ببندیم، آنها به ماهواره و شبکههای خارجی روی میآورند. در نتیجه از نگاه من هیچ هنرمندی ممنوع الفعالیت نیست. حتی آنهایی که پیش از این در شبکههای ماهوارهای فعالیت داشتهاند و اکنون آمدهاند و پشیمان هستند و میگویند که ما ندانسته این کار را انجام دادیم.
وی ادامه داد: صداوسیما با گرفتن یک تعهد از هنرمندانی که پیش از این در شبکههای ماهوارهای فعالیت میکردهاند، با آنها همکاری خواهد کرد. این است که از خوانندگان جوان استفاده میکنیم، حال چه خواننده باشند و چه آهنگساز!
تقیپور درخصوص همکاری با برخی آهنگسازان ممنوعالکار نیز اظهار می دارد: برخی از آهنگسازان ما به دلیل اینکه با شبکههای ماهوارهای و خارجی کار کردهاند، ممنوعالفعالیت هستند. این مساله خیلی مهم است که از روی علم با شبکههای ماهوارهیی همکاری کردهاند و یا ندانسته، اگر این همکاری ندانسته صورت گرفته باشد، میتوانند به مرکز موسیقی صداوسیما بیایند و ما استقبال میکنیم.
رییس مرکز موسیقی و سرود سازمان صداوسیما در بخش دیگری از صحبتهایش در خصوص میزان وجه اختلافات با وزارت ارشاد در زمینه دادن مجوز به هنرمندان می گوید: معیارهای ما در رسانه ملی با معیارهایی که در وزارت ارشاد جاری میشود، متفاوت است. آنها آثاری که مجوز میدهند مخاطبان خیلی محدودی دارد. ولی رسانه ملی در معرض دید و قضاوت حداقل ۲۰ میلیون مخاطب با دیدگاهها و نگاهها و سلائق مختلف قرار دارد. به همین دلیل معیارهایمان نسبت به ارشاد کمی تنگتر و سختتر است. اما با نشستهایی که با دوستان ارشاد داشتهایم دایره اختلافاتمان به کمترین حد خود رسیده و تنگتر شده است. در حال حاضر آثاری که ارشاد تولید میکند، به دست ما در مرکز موسیقی و سرود صداوسیما میرسد و معمولا در اداره نظارت مجوز میگیرد و به پخش ارسال میشود.
... اما واقعیتهای تلخ رسانه ملی
مبحث «موسيقي» در سازمان صدا و سیما همچنان یکی از جمله پر حرف و حدیث ترین مسائل و موضوعات است. سياست و ضوابط پخش موسيقي در قالب ۲۶ بند در دستورالعمل توليد، تهيه و تامين پخش برنامه تدوين شدهاست. شواهد نشان ميدهد برخي از برنامهسازان به ضوابط ياد شده و مشخصا به برخي بندها نه تنها التزام عملي بلکه حتی توجهی هم ندارند.
به طور مثال در بندهای ۲۶-۷-۱ این مجموعه مقررات و ضوابط تصريح ميدارد كه «پخش موسيقي خوانندگان، شاعر و هنرمنداني كه مشهور به فساد يا موضعگيري عليه اسلام و انقلاب اسلامي هستند ممنوع ميباشد.» این در حالی است که برای روشن تر شدن ابعاد مدعای فوق الذکر به برخي از نمونههاي غيرقانوني استفاده شده در برنامه های مختلف رسانه ملی اشاره ميشود: در موسيقي متن برنامه «توسعه پايدار» شبكه چهار از موسيقي قطعة «من و گنجشكهاي خونه» رجاله ای مثل گوگوش استفاده کرده بودند.
در موسيقي تيتراژ برنامه «بُعد چهارم» شبكه چهار از آهنگ «آتش در دل فكن» از آلبوم «جبر جغرافيا»ی «محسن نامجو» ملعون استفاده شده بود. در موسيقي متن برنامه «ژرفا» شبكه يك نیز از آهنگ «زلف بر باد مده» به خوانندگي همین خواننده هتاک به اهل بیت(ع) و نظام مقدس جمهوری اسلامی استفاده شده بود.
پخش برخی موزیکهای روز لسآنجلسی که خوانندگان زن و مرد آمریکایی یا ایرانی مقیم آمریکا روی آنها ترانه خواندهاند در آن ایام به طوری ساختارشکنی کرده بود که مردم کوچه وبازار با تعجب از پخش این آهنگها در میهمانیها یاد میکردند و میگفتند: مثل اینکه همه چیز آزاده شده است!
به نظر می رسد صدا و سیما بیشترین نقش را در ترویج و گسترش و شناساندن این نوع موسیقی ها(ممنوعه) داشته است، تا جایی که یکی از مسئولان رسانه ملی با اشاره به بحث موسیقی در صدا و سیما در گذشته اعلام کرده بود چنانچه در بین این موسیقی ها از اشعار خوب و با کیفیت استفاده شده باشد ، ما مشکلی با پخش موسیقی رپ در صدا و سیما نداریم!
بعد از این اظهار نظر در ابتدای تیتراژ چند سریال از موسیقی رپ استفاده شد که سر و صدای زیادی نیز به پا کرد. در اواخر سال ۸۸ نیز به کرات از تلویزیون آهنگهایی پخش شد که بی شباهت به موسیقی زیر زمینی پاپ نبود.
اما رادیو به دلیل ماهیتش در این زمینه سهم بیشتری را دارا است و بعضا پا را فراتر از خطوط قرمز گذاشته و موسیقی هایی پخش می کند که نه تنها دارای هیچ معنی خاصی نیستند بلکه بعضا دارای ادبیات سخیف و نامناسب نیز می باشد. ریتم تند غربی ، صدایی ناهنجار و اشعار بی ربط و پوچ که هیچ نشانی از این آب و خاک وهویتش ندارد.
این بی سرو سامانی حتی در برنامه های کودکان نیز رسوخ کرده است .در چند مورد از اشعاری که در یکی از برنامه های کودک پخش می شود از ریتم تند غربی و مدل خواندن رپرها استفاده می شود و در یکی از آنها آنقدر کیفیت شعر سطح پایین و سخیف است که گویی کودک خواننده آن این اشعار را برای معشوقه اش میخواند!!!این در حالی است که کودکان این اشعار را به سرعت در خاطر می سپارند و آن را تکرار می کنند.
به راستی چه اتفاقی در حوزه موسیقی رسانه ملی رخ داده که چنین موسیقیهایی مجوز پخش می گیرند و این بی سروسامانی در برنامه های موسیقی صدا و سیما چه معنایی دارد؟!
پایگاه خبری انصارحزب الله - در عصر اطلاعات و در جایی که رسانه ها مهمترین نقش را در جهتدهی اذهان و افکار بر عهده دارند، بدون شک ضعف در این حوزه به ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه ضربه می زند. ماهواره، اینترنت، تلویزیون، تئاتر و سینما از جمله رسانههایی هستند که رسالت دادن آگاهی و پیام های فرهنگی به جامعه را بر عهده دارند.
کوتاهی رسانه ملی (صدا و سیما) در پرداخت به مسائل فرهنگی اجتماعی و بازی نکردن در نقش صحیح ، راهبردی و بهنگام خود با رویکرد و منظرگاه ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی؛ موجب آن شده است که با گذشت زمان اصالت و فرهنگ در جامعه ایرانی به سمت غربزدگی محض پیش برود. این اتفاق در حالی به وقوع پیوسته است که مقام معظم رهبری مکررا و طی سخنرانی های متعدد تذکرات و نکات مورد نظر نظام و شایسته انقلاب اسلامی را به مسئولان آن گوشزد کرده و می کنند.
از جمله این نقصانها و کوتاهی ها در عرصه فرهنگ و هنر که به نوعی خود زنی نیز محسوب می گردند، می توان به اصرار و ابرام بدون منطق برای پخش برخی موسیقی های مشکل دار و مسئله آفرین به اسم موسیقی پاپ و ... اشاره کرد. البته این نکته مفروض است که تمامی رسانهها در سراسر دنیا به مقوله ای تحت عنوان موسیقی وابسته اند و از ظرفیتهای آن برای انتقال پیام، نفوذ و اثرگذاری هرچه بیشتر بر مخاطبان خود استفاده میكنند. رسانه ملی نیز چون سایر رسانهها بی نیاز از موسیقی نیست اما مدیریت موسیقی دراین رسانه ایدئولوژیك، قطعا به مراتب سخت تر و ارزیابی آن نسبت به دیگر رسانهها به مراتب پیچیده تر است.
رادیو و تلویزیون و به کلام دیگر رسانه ملی، به دلیل ویژگیهایی چون بی نیازی از سواد برای استفاده ، واقع نمایی در عین تخیلآفرینی، سهولت استفاده و ارائه اطلاعات متنوع و ... نسبت به رسانههای مكتوب طرفداران بیشتری در میان مخاطبان رسانه دارد و این اقبال برای مخاطبان ایرانی كه با فرهنگ شفاهی مأنوس تر هستند نسبت به فرهنگ مكتوب دوچندان است. ما در عصری زندگی میكنیم كه صفآرایی نظامی جنگهای كلاسیك جای خود را به جنگ نرم داده كه جناحهای درگیر آن رسانهها و جنگ افزار آن سازههای رسانهای است.
موسیقی در میان این سازهها به دلیل ویژگیهای ذاتی مثل تنوع، جذابیت و .... شاید یكی از مهم ترین سلاحها و تجهیزات مقابله به مثل محسوب گردد. البته نوع و کیفیت موسیقی به کار گرفته شده و ملحوظ و مفروض داشتن مولفه ها و معیارهای مورد مطالبه شرع مقدس در آن نیز چه بسا مهمتر و اولی تر از خود موسیقی باشد. چه اینکه به جهت مقابله با تهاجم یا شبیخون فرهنگی دشمن قرار نیست در رسانه های ما و مشخصا رسانه ملی هر نوع موسیقی و با هر ابعاد و شاخصه هایی تولید و پخش گردد و بنابر قول مشهور «هدف وسیله را توجیه نمی کند!» برخی از قطعات موسیقی میتواند آدمی را به یك عروج معنوی رهنمون سازد و برخی دیگر ممكن است انسان را تا اسفلالسافلین به قهقرا بكشد. مقام معظم رهبری در این باره فرمودهاند: «ما برای هنر خیلی ارج قائلیم، اما هنر هم مثل همه چیز دیگر حلال و حرام دارد...دنبال آن هنر حلال باشید، هنری كه خدای متعال را از ما ناخشنود نكند».
بسیار اتفاق افتاده كه یك قطعه موسیقی كه خارج از برنامه از هر نظر قطعه موجهی است كه به دلیل استفاده نادرست از آن در برنامه، ارزشهای ذاتی خود را از دست داده و سطح حرفه ای برنامه را خدشه دار نموده و موجب قطع ارتباط مخاطب با برنامه شده است. رسانۀ ملی یك رسانۀ ایدئولوژیك دینی است. با توجه به ریشههای تاریخی اسلام در ایران و قانون اساسی كشورمان كه سالهاست دین ایرانیان را اسلام معرفی كرده است معیار و شاخصهای به كارگیری موسیقی در این رسانه نمی تواند تابعی از قواعد شرعی نباشد.
نگاه مقام معظم رهبری به مقوله موسیقی
معظم له در این رابطه می فرمایند: مسألهى موسيقى مسألهى مهمی است و بين ساز و آواز حلال و طيب و طاهر، با ساز و آوازى كه مكروه و يا حرام است، خط دقيقى نكشيدهايم اما بالاخره در اين طيف وسيع، دو نقطه وجود دارد كه يكى قطعاً حلال و يكى قطعاً حرام است. قطعاً حرامى وجود دارد كه آن را نبايد در صدا و سیما مصرف كنيم. اگر موسيقىای كه يكى از دستگاههاى معمولى موسيقى خودمان را هم با ساز سادهيى مىزند، اما شعر، يك شعر برانگيزانندهى مهيج شهوت باشد، حرام است؛ خواننده هر كس مىخواهد باشد. آن صداى خوش و سازى كه با هم به كار بيفتد، تا جوانى را فرضاً به عمل حرام شرعى تحريك كند، كار حرامى است و صدا و سیما باید دقت کند.
در صدا و سيما [رسانه ملی] حواستان جمع باشد كه از سه عيب موسیقی اجتناب بكنيد: ۱- موسیقیهای ایرانی دارای مضمون ابتذال، ۲- گرایش به موسیقی غربی، ۳- موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی که در اختیار محتوای فاسد است. بايد آهنگهاى خوب ساخته شود، شعرهاى خوب و چيزهاى جديد اجرا گردد و همهى آنها ناظر به ارزشهاى انقلابى باشد. اينها بايد در صدا و سيما مرتباً منعكس بشود.
براى تهيه و تنظيم آهنگهاى انقلابى، آهنگهاى اسلامى و طرح ارزشهاى اسلامى، از بهترين موسيقيدانها و بهترين خوانندگان استفاده بشود. پخش موسيقيهاى غربى در لابلاى برنامهها، بهطور ناخودآگاه ارتباط مباحث علمى را با غرب و فرهنگ غربى تداعى مىكند و البته بنده كلاً با موسيقى غربى در راديو مخالفم. در باب موسيقى، فقط يك كلمه به شما بگويم: آن موسيقیايى كه انسان را غافل میكند و داخل خلسهى شهوانى میبرد، حرام است؛ چه موسيقى ايرانى باشد، چه موسيقى فرنگى باشد، این را در صدا و سیما باید عادت کنید. از پخش موسيقى مبتذل و لهوى به ويژه آنچه در اين رشتهى هنرى فاقد هويت ملى و اصالت ايرانى است پرهيز شود. گاهى براى تبرئهى يك موسيقى، مىگويند كه اين موسيقى سنتى است! اينكه تمام قضيه نيست. بايد ديد كه اين، چه چيزى را ارايه مىكند و چه چيزى را به ذهن و دل و جان مستمع خودش میريزد. موسيقىاى كه وقتى براى دختر و پسر جوان، يا حتّى غير جوان نواخته بشود، يا خوانده بشود و او را به ملاهى و مناهى و فساد و شهوات بكشاند و از آن نزاهت مطلوب اسلام خارج كند، حرام است؛ اين میتواند موسيقى سنتى باشد، مىتواند موسيقى غربى باشد، میتواند موسيقى محلى باشد. آهنگى كه مردم را به ياد معنويت و حقيقت و خدا مىاندازد، آن را پخش كنيد؛ يا با شعرى همراهش كنيد كه آن شعر اين خصوصيت را داشته باشد. بايد مصداق حلال و مصداق حرام را از هم تفكيك كرد؛ رودربايستى هم گير نكنيد كه حالا از ما اين را میخواهند؛ نه، ببينيد واقعاً تكليفتان چيست؛ آن را انجام بدهيد.»
در طول تاریخ اسلام در میان متشرعان دسته ای موسیقی را به طور كامل حرام دانسته اند و گروه دیگر با نه به طور مطلق بلكه با احراز شروطی خاص رأی به حلیت داده اند. از معاصران این گروه باید از بنیانگذار عظیم الشأن و رهبر كبیر انقلاب،حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری نام برد. برای مثال مقام معظم رهبری در این خصوص فرمودهاند: «هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است؛ كه مظهر فطرت خدادادی، در درجه اول حنجره انسانها و در درجه دوم، سازهایی است كه به دست انسانها ساخته شده است. پس میبینید كه پایه، پایه الهی است. اولین نتیجه ای كه میشود گرفت آن است كه ما این هنر را، در راه خدا مصرف كنیم.»
یک نکته از هزاران!
مرور صحبتهای رئیس مرکز موسیقی و سرود رسانه ملی در خردادماه سال جاری و با محوریت نگاه مدیریتی وی به خواننده های شبکه های ماهوارهای و نیز چیزی تحت عنوان هنرمندان ممنوع الفعالیت جای بسی شگفتی و تأسف دارد!
تقی پور در پاسخ به این پرسش که سیاست صداوسیما در قبال همکاری با برخی از هنرمندانی که پیش از این در شبکههای ماهوارهای فعالیت داشتهاند چیست؟! خاطر نشان می کند: رسانه ملی متعلق به همه مردم و همه هنرمندان است. همه هنرمندان اگر واقعا هنری دارند، دوست دارند که خودشان را در صدا و سیما ببینند و همچنین دوست دارند که مردم از هنرشان استفاده کنند. اگر ما درِ مرکز موسیقی را به روی هنرمندان ببندیم، آنها به ماهواره و شبکههای خارجی روی میآورند. در نتیجه از نگاه من هیچ هنرمندی ممنوع الفعالیت نیست. حتی آنهایی که پیش از این در شبکههای ماهوارهای فعالیت داشتهاند و اکنون آمدهاند و پشیمان هستند و میگویند که ما ندانسته این کار را انجام دادیم.
وی ادامه داد: صداوسیما با گرفتن یک تعهد از هنرمندانی که پیش از این در شبکههای ماهوارهای فعالیت میکردهاند، با آنها همکاری خواهد کرد. این است که از خوانندگان جوان استفاده میکنیم، حال چه خواننده باشند و چه آهنگساز!
تقیپور درخصوص همکاری با برخی آهنگسازان ممنوعالکار نیز اظهار می دارد: برخی از آهنگسازان ما به دلیل اینکه با شبکههای ماهوارهای و خارجی کار کردهاند، ممنوعالفعالیت هستند. این مساله خیلی مهم است که از روی علم با شبکههای ماهوارهیی همکاری کردهاند و یا ندانسته، اگر این همکاری ندانسته صورت گرفته باشد، میتوانند به مرکز موسیقی صداوسیما بیایند و ما استقبال میکنیم.
رییس مرکز موسیقی و سرود سازمان صداوسیما در بخش دیگری از صحبتهایش در خصوص میزان وجه اختلافات با وزارت ارشاد در زمینه دادن مجوز به هنرمندان می گوید: معیارهای ما در رسانه ملی با معیارهایی که در وزارت ارشاد جاری میشود، متفاوت است. آنها آثاری که مجوز میدهند مخاطبان خیلی محدودی دارد. ولی رسانه ملی در معرض دید و قضاوت حداقل ۲۰ میلیون مخاطب با دیدگاهها و نگاهها و سلائق مختلف قرار دارد. به همین دلیل معیارهایمان نسبت به ارشاد کمی تنگتر و سختتر است. اما با نشستهایی که با دوستان ارشاد داشتهایم دایره اختلافاتمان به کمترین حد خود رسیده و تنگتر شده است. در حال حاضر آثاری که ارشاد تولید میکند، به دست ما در مرکز موسیقی و سرود صداوسیما میرسد و معمولا در اداره نظارت مجوز میگیرد و به پخش ارسال میشود.
... اما واقعیتهای تلخ رسانه ملی
مبحث «موسيقي» در سازمان صدا و سیما همچنان یکی از جمله پر حرف و حدیث ترین مسائل و موضوعات است. سياست و ضوابط پخش موسيقي در قالب ۲۶ بند در دستورالعمل توليد، تهيه و تامين پخش برنامه تدوين شدهاست. شواهد نشان ميدهد برخي از برنامهسازان به ضوابط ياد شده و مشخصا به برخي بندها نه تنها التزام عملي بلکه حتی توجهی هم ندارند.
به طور مثال در بندهای ۲۶-۷-۱ این مجموعه مقررات و ضوابط تصريح ميدارد كه «پخش موسيقي خوانندگان، شاعر و هنرمنداني كه مشهور به فساد يا موضعگيري عليه اسلام و انقلاب اسلامي هستند ممنوع ميباشد.» این در حالی است که برای روشن تر شدن ابعاد مدعای فوق الذکر به برخي از نمونههاي غيرقانوني استفاده شده در برنامه های مختلف رسانه ملی اشاره ميشود: در موسيقي متن برنامه «توسعه پايدار» شبكه چهار از موسيقي قطعة «من و گنجشكهاي خونه» رجاله ای مثل گوگوش استفاده کرده بودند.
در موسيقي تيتراژ برنامه «بُعد چهارم» شبكه چهار از آهنگ «آتش در دل فكن» از آلبوم «جبر جغرافيا»ی «محسن نامجو» ملعون استفاده شده بود. در موسيقي متن برنامه «ژرفا» شبكه يك نیز از آهنگ «زلف بر باد مده» به خوانندگي همین خواننده هتاک به اهل بیت(ع) و نظام مقدس جمهوری اسلامی استفاده شده بود.
پخش برخی موزیکهای روز لسآنجلسی که خوانندگان زن و مرد آمریکایی یا ایرانی مقیم آمریکا روی آنها ترانه خواندهاند در آن ایام به طوری ساختارشکنی کرده بود که مردم کوچه وبازار با تعجب از پخش این آهنگها در میهمانیها یاد میکردند و میگفتند: مثل اینکه همه چیز آزاده شده است!
به نظر می رسد صدا و سیما بیشترین نقش را در ترویج و گسترش و شناساندن این نوع موسیقی ها(ممنوعه) داشته است، تا جایی که یکی از مسئولان رسانه ملی با اشاره به بحث موسیقی در صدا و سیما در گذشته اعلام کرده بود چنانچه در بین این موسیقی ها از اشعار خوب و با کیفیت استفاده شده باشد ، ما مشکلی با پخش موسیقی رپ در صدا و سیما نداریم!
بعد از این اظهار نظر در ابتدای تیتراژ چند سریال از موسیقی رپ استفاده شد که سر و صدای زیادی نیز به پا کرد. در اواخر سال ۸۸ نیز به کرات از تلویزیون آهنگهایی پخش شد که بی شباهت به موسیقی زیر زمینی پاپ نبود.
اما رادیو به دلیل ماهیتش در این زمینه سهم بیشتری را دارا است و بعضا پا را فراتر از خطوط قرمز گذاشته و موسیقی هایی پخش می کند که نه تنها دارای هیچ معنی خاصی نیستند بلکه بعضا دارای ادبیات سخیف و نامناسب نیز می باشد. ریتم تند غربی ، صدایی ناهنجار و اشعار بی ربط و پوچ که هیچ نشانی از این آب و خاک وهویتش ندارد.
این بی سرو سامانی حتی در برنامه های کودکان نیز رسوخ کرده است .در چند مورد از اشعاری که در یکی از برنامه های کودک پخش می شود از ریتم تند غربی و مدل خواندن رپرها استفاده می شود و در یکی از آنها آنقدر کیفیت شعر سطح پایین و سخیف است که گویی کودک خواننده آن این اشعار را برای معشوقه اش میخواند!!!این در حالی است که کودکان این اشعار را به سرعت در خاطر می سپارند و آن را تکرار می کنند.
به راستی چه اتفاقی در حوزه موسیقی رسانه ملی رخ داده که چنین موسیقیهایی مجوز پخش می گیرند و این بی سروسامانی در برنامه های موسیقی صدا و سیما چه معنایی دارد؟!