نقش عدد هشت در معماري ايران

معمارباشي

عضو جدید
سلام
من دارم در مورد عدد هشت وكاربرد آن در معماري ايران بخصوص دوره صفويه كار ميكنم.
خوشحال ميشم اگر شما دوستان عزيز اطلاعاتي در مورد اين عدد و كاربرد آن در معماري اين دوه ميدانيد با من هم در ميان بگذاريد
ممنون :D
 

DDDIQ

مدیر ارشد
برای خالی نبودن تاپیک این متن رو از روی هارد کامپیوترم پیدا کردم
======

شناخت عدد هشت (از وبلاگ آرش نور آقایی)


برای این‌که با عنوان تحقیق (چگونه بشر از هفت به هشت رسید) رابطه‌‌ی بهتری برقرار کنیم، می‌بایستی شناختی از عدد هفت و هشت داشته باشیم. عجالتا برای آشنایی با عدد هشت می‌توان به متن زیر رجوع کرد. قابل ذکر است که بنده در این نوشتار، مفاهیم مربوط به عدد هشت را بیش از آن‌چه قبلا در کتاب «عدد، نماد، اسطوره» آورده‌ام، توضیح داده‌ام.

در باورهای اسلامی، “هشت فرشته، عرش را که محاط بر جهان است، نگه داشته‌اند.” “این هشت فرشته با هشت بخش فضا و گروه‌های حروف الفبا در الفبای عربی منطبقند.”
“در اندیشه‌های بودایی، هشت نماد کامل بودن، کل ممکنات و نماد هشت تفال نیک است. در باور چینی‌ها به معنای کلیت و نیک‌بختی است.” “سه‌خطی‌های «یی‌چینگ» و ستون‌های «مینگ‌دانگ» تالار نور یا زیج‌خانه‌ چینی هشت تا هستند.” همچنین در باور چینی‌ها به «هشت جاودان» Eight Immortal به زبان چینی Pa Hsien، «هشت علامت فرخندگی» Eight Lucky Emblems به زبان چینی Pa Chi hsiang، و «هشت گنج» Eight treasures به زبان چینی Pa Pao، اشاره شده است. (پیوست کتاب فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب)
“ژاپنی‌ها اعتقاد دارند که در آسمان‌ها هشت ایزد (یا هشت خدای رعد و برق) وجود دارد.” “آینه‌ی «آماتراسو»[خدای‌بانوی خورشید ژاپنی] (هرچند دقیقاً نمی‌دانیم آینه‌ی او به چه شکلی بوده) هشت عدد بوده است.” “در اعتقادات عبری، هشت عدد تمام و شکوه است و ارزش عدد «یهوه» و «ربٌ» هشت است. به اعتقاد هندوها، ۸*۸ یعنی نظم آسمانی که در زمین مقرر شده است و معابد مطابق الگوی ماندالا، که نماد ۸*۸ است، ساخته شده‌اند.”
“عدد هشت در باورهای آفریقایی نیز به همین صورت کلی و فراگیر ظاهر می‌شود، مثلاً عدد اصلی خلقت در نزد «دوگون‌ها» چهار نیست، بلکه هشت است، یعنی بر خاصیت چهار مضاعف متکی است زیرا در فلسفه‌ی «دوگون‌ها»، هرچه خالص، یعنی راست و درست باشد، مضاعف است. بدین‌ترتیب در میان «دوگون‌ها»، هشت قهرمان خالق، هشت خانواده‌ی بشری، از هشت نیای نخستین به دنیا آمدند، که باوجود این‌که همگی دوجنسی بودند، در چهارتای آن‌ها نرینگی غالب بود و در چهارتای دیگر مادینگی.”
“هفتمین نیا، ارباب سخن است، اما هشتمین نیا، خود سخن است، بنابراین هشت، نماد کلمه‌ است که در ضمن آب، منی و مجموعه‌ی نیروهای بارورکننده را دربرمی‌گیرد. کلمه و منی هشت بار به دور زهدان می‌چرخند تا آن را بارور سازند. همان‌طور که مارپیچی از مس سرخ رنگ، که جانشین دیگری برای آب نخستین است، هشت بار به دور سبوی خورشید می‌چرخد، تا جهان را روشن کند و سرانجام این‌که انسان هشت اسکلت دارد، تا با هشت مفصل، اعضایش درست شوند (GRIE)، مفاصل اصلی و مهم آن‌هایی هستند که نطفه‌ی انسان را به‌وجود می‌آورند. به‌عقیده‌ی آنان، انسان که تصویر عالم کبیر است، محکوم به عدد هشت است، نه فقط در سازوکار توالد و تناسل و در ساختار بدنش، بلکه در ضمن در آفرینش و نظام هر آن‌چه به جوهر او ارتباط پیدا می‌کند. ازجمله دانه‌های گیاهانی که کشت می‌شوند، در ترقوه‌ی نیاکان، به تعداد هشت دانه به روی زمین آمده‌اند، و این هشت دانه‌ی نخستین، در هشت مزرعه‌ی اصلی روستا کاشته شده‌اند.”
“در اندیشه‌های مسیحی، عدد هشت، مفهوم تولد دوباره و باززایی دارد. معمولاً حوض غسل تعمید هشت ضلعی است، زیرا نماد باززایی است.” “گاهی نیز این حوض به شکل مربع است که در آن صورت مظهر شهر مقدّس خواهد بود و هنگامی که به شکل پنج ضلعی است، اشاره به زخم‌های مسیح دارد.” “هشت در مسیحیت، سمبول رستاخیز است، چراکه مسیح در روز هشتم برخاست. به عبارتی روز بعد از هفتم و این‌که نام مسیح در اعداد یونانی (ابجد یونانی) برابر است با (۱۰،۸،۲۰۰،۷۰،۴۰۰،۲۰۰)، که درصورتی که جمع شوند معادل ۸۸۸ است. از این‌رو آن را عدد «دومنیکن» می‌نامند. همان‌طور که در کشتی نوح نیز هشت نفر نجات یافتند.”
“سنت مسیحی، در کمال شگفتی، در آن‌چه مربوط به عدد هشت می‌شود، با سنت «دوگون» مخلوط می‌شود، یعنی از هشت، یک فرجام و یک مکمل می‌سازد. به سخن «اوگوستینوس» قدیس، تمامی اعمال در این زندگی، در ارتباط با عدد چهار است و در ارتباط با روح که عدد آن سه‌گان است. بعد از هفت روز، هشتمین فرامی رسد که نشانه‌ی زندگی صالحان و محکومیت کافران است. و اما روز هشتم، که درپی شش روز خلقت و روز سبت [یا شبت، روز هفتم پس از خلقت و آرامی خداوند (پیدایش، ۲:۱؛ خروج، ۲:۸۹] می‌آید، نماد قیام و تجلی مسیح است، که دوره‌ی آینده را بشارت می‌دهد و نه فقط شامل قیام مسیح، بلکه نشانه‌ی رستاخیز انسان است. اگر عدد هفت به‌طور خاص عدد عهد عتیق است، عدد هشت در ارتباط با عهد جدید است. هشت آمرزش قرن آینده را نوید می‌دهد.”
“در میان فیثاغورثیان عدد هشت به عنوان اوّلین مکعب تلقی می‌شد که به وسیله ضرب مداوم (۲×۲×۲) حادث می‌شود و دلالت بر دوستی، دوراندیشی، پند و اندرز و عدالت دارد و به عنوان مکعب یا تکرار اولین عدد زوج بر آن بود که به قانون بدوی طبیعت که همانا همه انسان‌ها را برابر فرض می‌کند، اشاره کند.”
“به لحاظ معنوی، هشت، هدف (غایی) رازآموز است که از هفت مرحله یا آسمان گذر کرده، از این‌رو عدد بهشت بازیافته است. عدد باززایی و رستاخیز و سعادت است. (باور بر این است که) در هشتمین روز انسان جدید از رحمت ایزدی آفریده شد. از طرف دیگر، پس از هفت‌روز روزه و توبه، روز هشتم، روز فراوانی و تجدید حیات است. به صورت (۱+۷) به معنای اوکتاو (هشت=octave) و شروع دوباره است.”
“هشت در سراسر جهان عدد تعادل کیهانی است.” “هشت عدد جهات اصلی است، درصورتی‌که به چهار جهت اصلی، اعداد جهات میانی (شمال شرقی، شمال غربی، جنوب شرقی و جنوب غربی ) نیز افزوده شده باشد.” چهار جهت اصلی و چهار جهت فرعی در شکل هشت ضلعی در بسیاری از سنت‌ها “هشت باد” نامیده شده‌اند. “شماره‌ی قطب‌نما، هشت است.” “هشت، عدد گلبرگ‌های نیلوفر و راه‌های باریک منتهی به جاده‌ی اصلی است.”
“هشت به‌خاطر تعداد ستون‌های «مینگ‌دانگ» (در فرهنگ چین)، تعداد فرشتگان عرش (در فرهنگ اسلامی) و هشت وجه «لینگا» (در فرهنگ هندی) ، مفهوم واسط میان مربع و دایره یا میان آسمان و زمین را نیز یافت و در نتیجه مرتبط با عالم واسط شد.”
“شمایل‌نگاری و معماری هندو جای رفیعی به نمادگرایی هشتگان می‌دهد: بازوان «ویشنو» هشت تا هستند و در ارتباط‌اند با هشت نگهبان فضا.”
“به‌عنوان نمونه‌ای از عصر حاضر، می‌توان به یک مرکز آموزش معنوی که در «یوکوهاما»، در ۱۹۳۲ ساخته شد، اشاره کرد. نقشه‌ی کف این بنا هشت‌ضلعی است و در داخل آن مجسمه‌های هشت حکیم جهان نگاهداری می‌‌شوند: شاکیه مونی [بودا]، کنفسیوس، سقراط، عیسی مسیح، شاهزاده شوتوکو [لقب مومایودو، فرمانروای بودایی ژاپن، ۶۲۱-۵۹۳ م. که لقب دایشی یا قدیس به او داده شد] (قرن هفتم)، کوبو دایشی [کاهن بودایی ژاپنی، ۱۲۶۳-۱۱۷۳ م.] (ژاپنی، قرن سیزدهم). اما شکل هشت‌ضلعی برای این بنا به‌خاطر وجود هشت حکیم اختیار نشده، و تعداد هشت حکیم منظور حکمت بی‌پایان در شکلی بی‌نهایت است، یعنی این مکان مرکز تمامی فعالیت‌های معنوی و تمامی تعالیم و تحقیقات معنوی بود.”
“علامت ریاضی بی‌نهایت [∞]، همان عدد هشت لاتینی [۸] به‌صورت خوابیده است و همچنین برگ هشتم «ثورای» مارسی نشانه‌ی عدالت، نماد تکامل تام و تعادل است، آن‌چه به هشت=چهار+چهار دوگون‌ها می‌پیوندد.”
نتیجه:
از خواندن مطالب بالا متوجه می‌شویم که هشت عددی است که به عرش و آسمان و فضا و جهات، به تمامیت و کمال، باززایی و تولد دوباره و رستاخیز، نظم آسمانی، خلقت و آفرینش، باروری، انسان (انسان کامل به عنوان تصویری از عالم اکبر)، آمرزش، بهشت، تعادل کیهانی، واسط میان زمین و آسمان، و نگهبانان فضا (عرش) مرتبط می‌شود.
و در نهایت، همه‌ی این مفاهیم را که با هم مورد توجه قرار دهیم متوجه می‌شویم که «هشت» عددی مربوط به عالم بالاست و در ناخودآگاه این عدد، تلاش، به منظور گذر از مراحل زمینی دیده می‌شود.
آرش نورآقایی
منابع:
- فرهنگ نمادها، ژان شوالیه، آلن گربران، ترجمه و تحقیق سودابه فضایلی، تهران، انتشارات جیحون، ۱۳۸۷/
- فرهنگ مصور نمادهای سنتی، جی.سی. کوپر، ترجمه ملیحه کرباسیان، تهران، فرشاد، ۱۳۷۹/
- عدد، نماد، اسطوره، آرش نورآقایی، تهران، نقد افکار، ۱۳۸۷/
 

Mahnaz_tani

عضو جدید
:confused:اااااااااااااااااااااااااا چه جالب


برای این‌که با عنوان تحقیق (چگونه بشر از هفت به هشت رسید) رابطه‌‌ی بهتری برقرار کنیم، می‌بایستی شناختی از عدد هفت و هشت داشته باشیم. عجالتا برای آشنایی با عدد هشت می‌توان به متن زیر رجوع کرد. قابل ذکر است که بنده در این نوشتار، مفاهیم مربوط به عدد هشت را بیش از آن‌چه قبلا در کتاب «عدد، نماد، اسطوره» آورده‌ام، توضیح داده‌ام.

در باورهای اسلامی، “هشت فرشته، عرش را که محاط بر جهان است، نگه داشته‌اند.” “این هشت فرشته با هشت بخش فضا و گروه‌های حروف الفبا در الفبای عربی منطبقند.”
“در اندیشه‌های بودایی، هشت نماد کامل بودن، کل ممکنات و نماد هشت تفال نیک است. در باور چینی‌ها به معنای کلیت و نیک‌بختی است.” “سه‌خطی‌های «یی‌چینگ» و ستون‌های «مینگ‌دانگ» تالار نور یا زیج‌خانه‌ چینی هشت تا هستند.” همچنین در باور چینی‌ها به «هشت جاودان» Eight Immortal به زبان چینی Pa Hsien، «هشت علامت فرخندگی» Eight Lucky Emblems به زبان چینی Pa Chi hsiang، و «هشت گنج» Eight treasures به زبان چینی Pa Pao، اشاره شده است. (پیوست کتاب فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب)
“ژاپنی‌ها اعتقاد دارند که در آسمان‌ها هشت ایزد (یا هشت خدای رعد و برق) وجود دارد.” “آینه‌ی «آماتراسو»[خدای‌بانوی خورشید ژاپنی] (هرچند دقیقاً نمی‌دانیم آینه‌ی او به چه شکلی بوده) هشت عدد بوده است.” “در اعتقادات عبری، هشت عدد تمام و شکوه است و ارزش عدد «یهوه» و «ربٌ» هشت است. به اعتقاد هندوها، ۸*۸ یعنی نظم آسمانی که در زمین مقرر شده است و معابد مطابق الگوی ماندالا، که نماد ۸*۸ است، ساخته شده‌اند.”
“عدد هشت در باورهای آفریقایی نیز به همین صورت کلی و فراگیر ظاهر می‌شود، مثلاً عدد اصلی خلقت در نزد «دوگون‌ها» چهار نیست، بلکه هشت است، یعنی بر خاصیت چهار مضاعف متکی است زیرا در فلسفه‌ی «دوگون‌ها»، هرچه خالص، یعنی راست و درست باشد، مضاعف است. بدین‌ترتیب در میان «دوگون‌ها»، هشت قهرمان خالق، هشت خانواده‌ی بشری، از هشت نیای نخستین به دنیا آمدند، که باوجود این‌که همگی دوجنسی بودند، در چهارتای آن‌ها نرینگی غالب بود و در چهارتای دیگر مادینگی.”
“هفتمین نیا، ارباب سخن است، اما هشتمین نیا، خود سخن است، بنابراین هشت، نماد کلمه‌ است که در ضمن آب، منی و مجموعه‌ی نیروهای بارورکننده را دربرمی‌گیرد. کلمه و منی هشت بار به دور زهدان می‌چرخند تا آن را بارور سازند. همان‌طور که مارپیچی از مس سرخ رنگ، که جانشین دیگری برای آب نخستین است، هشت بار به دور سبوی خورشید می‌چرخد، تا جهان را روشن کند و سرانجام این‌که انسان هشت اسکلت دارد، تا با هشت مفصل، اعضایش درست شوند (GRIE)، مفاصل اصلی و مهم آن‌هایی هستند که نطفه‌ی انسان را به‌وجود می‌آورند. به‌عقیده‌ی آنان، انسان که تصویر عالم کبیر است، محکوم به عدد هشت است، نه فقط در سازوکار توالد و تناسل و در ساختار بدنش، بلکه در ضمن در آفرینش و نظام هر آن‌چه به جوهر او ارتباط پیدا می‌کند. ازجمله دانه‌های گیاهانی که کشت می‌شوند، در ترقوه‌ی نیاکان، به تعداد هشت دانه به روی زمین آمده‌اند، و این هشت دانه‌ی نخستین، در هشت مزرعه‌ی اصلی روستا کاشته شده‌اند.”
“در اندیشه‌های مسیحی، عدد هشت، مفهوم تولد دوباره و باززایی دارد. معمولاً حوض غسل تعمید هشت ضلعی است، زیرا نماد باززایی است.” “گاهی نیز این حوض به شکل مربع است که در آن صورت مظهر شهر مقدّس خواهد بود و هنگامی که به شکل پنج ضلعی است، اشاره به زخم‌های مسیح دارد.” “هشت در مسیحیت، سمبول رستاخیز است، چراکه مسیح در روز هشتم برخاست. به عبارتی روز بعد از هفتم و این‌که نام مسیح در اعداد یونانی (ابجد یونانی) برابر است با (۱۰،۸،۲۰۰،۷۰،۴۰۰،۲۰۰)، که درصورتی که جمع شوند معادل ۸۸۸ است. از این‌رو آن را عدد «دومنیکن» می‌نامند. همان‌طور که در کشتی نوح نیز هشت نفر نجات یافتند.”
“سنت مسیحی، در کمال شگفتی، در آن‌چه مربوط به عدد هشت می‌شود، با سنت «دوگون» مخلوط می‌شود، یعنی از هشت، یک فرجام و یک مکمل می‌سازد. به سخن «اوگوستینوس» قدیس، تمامی اعمال در این زندگی، در ارتباط با عدد چهار است و در ارتباط با روح که عدد آن سه‌گان است. بعد از هفت روز، هشتمین فرامی رسد که نشانه‌ی زندگی صالحان و محکومیت کافران است. و اما روز هشتم، که درپی شش روز خلقت و روز سبت [یا شبت، روز هفتم پس از خلقت و آرامی خداوند (پیدایش، ۲:۱؛ خروج، ۲:۸۹] می‌آید، نماد قیام و تجلی مسیح است، که دوره‌ی آینده را بشارت می‌دهد و نه فقط شامل قیام مسیح، بلکه نشانه‌ی رستاخیز انسان است. اگر عدد هفت به‌طور خاص عدد عهد عتیق است، عدد هشت در ارتباط با عهد جدید است. هشت آمرزش قرن آینده را نوید می‌دهد.”
“در میان فیثاغورثیان عدد هشت به عنوان اوّلین مکعب تلقی می‌شد که به وسیله ضرب مداوم (۲×۲×۲) حادث می‌شود و دلالت بر دوستی، دوراندیشی، پند و اندرز و عدالت دارد و به عنوان مکعب یا تکرار اولین عدد زوج بر آن بود که به قانون بدوی طبیعت که همانا همه انسان‌ها را برابر فرض می‌کند، اشاره کند.”
“به لحاظ معنوی، هشت، هدف (غایی) رازآموز است که از هفت مرحله یا آسمان گذر کرده، از این‌رو عدد بهشت بازیافته است. عدد باززایی و رستاخیز و سعادت است. (باور بر این است که) در هشتمین روز انسان جدید از رحمت ایزدی آفریده شد. از طرف دیگر، پس از هفت‌روز روزه و توبه، روز هشتم، روز فراوانی و تجدید حیات است. به صورت (۱+۷) به معنای اوکتاو (هشت=octave) و شروع دوباره است.”
“هشت در سراسر جهان عدد تعادل کیهانی است.” “هشت عدد جهات اصلی است، درصورتی‌که به چهار جهت اصلی، اعداد جهات میانی (شمال شرقی، شمال غربی، جنوب شرقی و جنوب غربی ) نیز افزوده شده باشد.” چهار جهت اصلی و چهار جهت فرعی در شکل هشت ضلعی در بسیاری از سنت‌ها “هشت باد” نامیده شده‌اند. “شماره‌ی قطب‌نما، هشت است.” “هشت، عدد گلبرگ‌های نیلوفر و راه‌های باریک منتهی به جاده‌ی اصلی است.”
“هشت به‌خاطر تعداد ستون‌های «مینگ‌دانگ» (در فرهنگ چین)، تعداد فرشتگان عرش (در فرهنگ اسلامی) و هشت وجه «لینگا» (در فرهنگ هندی) ، مفهوم واسط میان مربع و دایره یا میان آسمان و زمین را نیز یافت و در نتیجه مرتبط با عالم واسط شد.”
“شمایل‌نگاری و معماری هندو جای رفیعی به نمادگرایی هشتگان می‌دهد: بازوان «ویشنو» هشت تا هستند و در ارتباط‌اند با هشت نگهبان فضا.”
“به‌عنوان نمونه‌ای از عصر حاضر، می‌توان به یک مرکز آموزش معنوی که در «یوکوهاما»، در ۱۹۳۲ ساخته شد، اشاره کرد. نقشه‌ی کف این بنا هشت‌ضلعی است و در داخل آن مجسمه‌های هشت حکیم جهان نگاهداری می‌‌شوند: شاکیه مونی [بودا]، کنفسیوس، سقراط، عیسی مسیح، شاهزاده شوتوکو [لقب مومایودو، فرمانروای بودایی ژاپن، ۶۲۱-۵۹۳ م. که لقب دایشی یا قدیس به او داده شد] (قرن هفتم)، کوبو دایشی [کاهن بودایی ژاپنی، ۱۲۶۳-۱۱۷۳ م.] (ژاپنی، قرن سیزدهم). اما شکل هشت‌ضلعی برای این بنا به‌خاطر وجود هشت حکیم اختیار نشده، و تعداد هشت حکیم منظور حکمت بی‌پایان در شکلی بی‌نهایت است، یعنی این مکان مرکز تمامی فعالیت‌های معنوی و تمامی تعالیم و تحقیقات معنوی بود.”
“علامت ریاضی بی‌نهایت [∞]، همان عدد هشت لاتینی [۸] به‌صورت خوابیده است و همچنین برگ هشتم «ثورای» مارسی نشانه‌ی عدالت، نماد تکامل تام و تعادل است، آن‌چه به هشت=چهار+چهار دوگون‌ها می‌پیوندد.”
نتیجه:
از خواندن مطالب بالا متوجه می‌شویم که هشت عددی است که به عرش و آسمان و فضا و جهات، به تمامیت و کمال، باززایی و تولد دوباره و رستاخیز، نظم آسمانی، خلقت و آفرینش، باروری، انسان (انسان کامل به عنوان تصویری از عالم اکبر)، آمرزش، بهشت، تعادل کیهانی، واسط میان زمین و آسمان، و نگهبانان فضا (عرش) مرتبط می‌شود.
و در نهایت، همه‌ی این مفاهیم را که با هم مورد توجه قرار دهیم متوجه می‌شویم که «هشت» عددی مربوط به عالم بالاست و در ناخودآگاه این عدد، تلاش، به منظور گذر از مراحل زمینی دیده می‌شود.

آرش نورآقایی

منابع:
- فرهنگ نمادها، ژان شوالیه، آلن گربران، ترجمه و تحقیق سودابه فضایلی، تهران، انتشارات جیحون، ۱۳۸۷/
- فرهنگ مصور نمادهای سنتی، جی.سی. کوپر، ترجمه ملیحه کرباسیان، تهران، فرشاد، ۱۳۷۹/
- عدد، نماد، اسطوره، آرش نورآقایی، تهران، نقد افکار، ۱۳۸۷/[/QUOTE]
 

DDDIQ

مدیر ارشد
عدد چهار به عنوان عددی مقدس در معماری: چهار نشان‌دهنده چهار جهت اصلی، چهار فصل سال، اضلاع مربع، بازوان صلیب، چهار عنصر، چهار ستون عالم، چهار منزل قمر، چهار مزاج، چهار بهشت و... است.

چهار در عهد قدیم، عددی نمادین است. مثل چهار رودخانه بهشت که صلیبی شکل هستند، چهار بخش زمین و غیره. از دورترین اعصار، حتی اعصار نزدیک به پیش از تاریخ، از چهار برای نشان دادن آنچه مستحکم، ملموس و محسوس است، استفاده می‌شد. چهار به گونه‌ای، رقمی الهی است. در بسیاری از موارد، ‌هاله دور سر حضرت عیسی، چهار پرتو دارد یا به چهار بخش شده است.
وجود عدد چهار در معماری مذهبی بسیار مشاهده می‌شود. طرح‌هایی که از بهشت کشیده شده، مربع (مستطیل) شکل و دارای چهار درب هستند. مساجد ایرانی ـ اسلامی گاه چهار ایوانی (در چهار ضلع) هستند. زیگورات معبد چغازنبیل هم دارای چهار درب ورودی است.
 

DDDIQ

مدیر ارشد
[FONT=&quot]زیگورات[/FONT][FONT=&quot]چغازنبیل[/FONT]
[FONT=&quot]از وبلاگ اتود[/FONT]
[FONT=&quot]

بنایی با قدمتی 3300ساله.بنا مربوط به تمدنی است که در تاریخ ایران زمین مظلوم واقع شده وکمتر به آن اشاره شده است.[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]​
[FONT=&quot]

بنا ی زیگورات چغازنبیل مربوط به تمدن عیلامی می باشد اشاره خواهیم کرد تا بیشتر با تمدن کهن این مرز و بوم آشنا شوید.

این شهر در اوایل قرن 13 قبل از میلاد توسط پادشاه ایلامی اونتاش نپیریشا (Untash Napirisha) ساخته شده و دوراونتاش (Dur Untash) نامیده می‌شده است. دوراونتاش به معنای قلعه اونتاش می باشد. در بعضی از متون میخی این شهر ال اونتاش (Al Untash) ذکر شده که به معنی شهر اونتاش است. در مرکز شهر ذیقورات عظیمی که بصورت معبدی مطبق می‌باشد, بنا شده که امروزه دو طبقه از آن هنوز پابرجاست. این معبد مطبق به دو تن از خدایان بزرگ ایلامیان یعنی اینشوشیناک و نپیریشا اهدا شده است. دورتا دور ذیقورات را دیواری احاطه میکرده که در مجاورت آن در جبهه شمال غربی معابدی برای خدایان کریریشا, ایشنی‌کرب و هومبان بنا شده است. همچنین معابد دیگری در جبهه شمال شرقی قرار داشته اند. مجموعه این معابد توسط حصار دیگری احاطه می‌شده است. در خارج از این حصار بقایای اندکی از خانه های شهر در سطح زمین دیده میشوند. دورتادور شهر سومین دیوار قرار داشته که کل شهر را محصور میکرده است. طول این حصار خارجی حدود چهار کیلومتر میباشد. در زاویه شرقی شهر و در نزدیکی حصار خارجی، کاخهای شاهی قرار داشته اند. در زیر یکی از این کاخ‌ها پنج مقبره زیرزمینی کشف شده است که احتمالا به خانواده شاهی تعلق داشته اند. در طرف مقابل شهر و بر روی ضلع شمال غربی حصار خارجی مخزنی برای آب موجود است.

دو دوره مشخص ساختمانی در برپایی ذیگورات ردیابی شده است در مرحله اول، طبقه نخست به صورت اتاق‌هایی پیرامون یک حیاط مرکزی ساخته شده است و در مرحله بعد حجم‌های مربوط به طبقات در میان حیاط مرکزی ساخته شده‌اند.
بناهای شهر از خشت و آجر ساخته شده اند و با وجود قدمت بسیار هنوز قسمت بزرگی از آنها برجای مانده اند. بر روی بسیاری از آجرها ذکر اقدامات و سازندگیهای اونتاش نپیریشا به خط میخی ایلامی و اکدی نگاشته شده‌اند
عمده مصالح مجموعه چغازنبیل خشت می‌باشد به همین خاطر از پوشش آجری با هدف حفاظت از حجم‌های زودفرسای خشتی، به ویژه در مورد ذیقورات استفاده زیادی شده است در واقع از هزاران آجر پخته شده و کتیبه‌دار ذیقورات را تزیین می‌کرده‌اند علاوه بر این از آجرهای لعابدار، ملات قیر طبیعی، اندودهای گچی، تزیینات شیشه‌یی، گل میخ‌های سفالین استفاده زیادی شده است. همچنین طی حفاری‌های به عمل آمده مجسمه‌های سفالین و لعابدار گاوهای نر که از دروازه‌های ورودی به بنای ذیقورات محافظت می‌نمودند، به دست آمده است در نزدیکی معابد هیشمیتیک و روهوراتیر کوره‌ای یافت شده است که به منظور پخت سفالینه‌ها بکار می‌رفته است .[/FONT]


[FONT=&quot]زیگورات چغازنبیل؛ تبلور معماری مقدس[/FONT]

[FONT=&quot]بناهای مقدس بر مبنای فلسفه‌ای که از اعتقاد آدمیان برمی‌خیزد، ساخته می‌شوند. زیگورات چغازنبیل از همین دست بناهای مقدس است که عناصر تفکر آمیخته با تقدس در آن دیده می‌شوند.[/FONT]

[FONT=&quot]زیگورات چغازنبیل بنایی است چندطبقه و به صورت مربع که طبقه اول آن از طبقات بالایی بزرگتر و وسیعتر است. اطراف این بنای مربع شکل، حصارهای دایره‌‌ای وجود دارند که تداعی کننده ترکیب مربع و دایره در وجود این بنای مقدسند. از این لحاظ، زیگورات چغازنبیل شبیه به خانه کعبه است. خانه کعبه بنایی سیاه و مربع (مکعب) شکل است که مسلمانان با لباس سفید احرام به دور آن دایره‌وار می‌چرخند.[/FONT]

[FONT=&quot]بنای زیگورات‌ها، اهرام، استوپاها، پاگوداها و بناهای «ماندالا» شکل که همگی از بناهای مقدس به شمار می‌روند، از یک فلسفه همانند پیروی می‌کنند. در همه این‌ بناها، ساختمان‌هایی بلند از زمین به سوی آسمان و از فرش به سوی عرش می‌روند که به نوعی تداعی‌گر کوه هستند و همه آن‌ها فضای مقدسی هستند که تصور می‌شده در مرکز عالم قرار گرفته‌اند.[/FONT]

[FONT=&quot]بنا به اعتقادات اسلامی، در «مجمع التواریخ و القصص» و مأخذهای دیگر آمده است که سنگ‌های خانه کعبه را فرشتگان از پنج کوه مقدس و حجرالاسود را از بهشت آورده‌اند. از آن پنج کوه نام طور سینا، طور زیتا (زیتون)، کوه جودی و کوه حرا مشخصا آمده است. این کوه‌ها از آن جهت مقدس‌ شمرده شده‌اند که نظرکرده خداوند بودند و پای پیغمبران به آنها رسیده بود: موسی و طور سینا، نوح و کوه جودی، عیسی و کوه زیتا، محمد و کوه حرا. در قاره آسیا و در نزدیکی اولان‌باتور، پایتخت مغولستان کوهی هست که مغول‌ها آن را «بوگدوال» نام گذارده‌اند: به معنای «کوه خدا».[/FONT]

[FONT=&quot]در واقع زیگورات‌ها، اهرام، مقابر و بناهای برجی شکل، گنبدها و معابد چندین طبقه بلند، پاگوداها و استوپاها، در همه جا نمادی از کوه و آسمان بودند. این موضوع در سرزمین‌هایی که به طور طبیعی فاقد کوه بودند، بیشتر مشهود است، همانند: بین‌النهرین، مصرسفلی، جنگل‌های مکزیک و پرو.[/FONT]

[FONT=&quot]بنای زیگورات چغازنبیل، مربعی شکل است که حصارهای دایره‌ای به دور آن دیده می‌شوند. عدد چهار به عنوان عددی مقدس در معماری: چهار نشان‌دهنده چهار جهت اصلی، چهار فصل سال، اضلاع مربع، بازوان صلیب، چهار عنصر، چهار ستون عالم، چهار منزل قمر، چهار مزاج، چهار بهشت و... است.[/FONT]

[FONT=&quot]چهار در عهد قدیم، عددی نمادین است. مثل چهار رودخانه بهشت که صلیبی شکل هستند، چهار بخش زمین و غیره. از دورترین اعصار، حتی اعصار نزدیک به پیش از تاریخ، از چهار برای نشان دادن آنچه مستحکم، ملموس و محسوس است، استفاده می‌شد. چهار به گونه‌ای، رقمی الهی است. در بسیاری از موارد، ‌هاله دور سر حضرت عیسی، چهار پرتو دارد یا به چهار بخش شده است.

وجود عدد چهار در معماری مذهبی بسیار مشاهده می‌شود. طرح‌هایی که از بهشت کشیده شده، مربع (مستطیل) شکل و دارای چهار درب هستند. مساجد ایرانی ـ اسلامی گاه چهار ایوانی (در چهار ضلع) هستند. زیگورات معبد چغازنبیل هم دارای چهار درب ورودی است.[/FONT]

[FONT=&quot]زیگورات: تشبیه معابد به کوه‌های کیهانی در فرهنگ بابلیان جایگاه خاصی دارد و این ویژگی را در قالب فرم زیگورات‌های آنان می‌توان دید که صعود از آن را رسیدن به قله عالم می‌دانستند. کلمه زیگورات یا زیقورات از فعل آکدی «زقارو» (Zegharoo) به معنای بلند و برافراشته ساختن، گرفته شده است. زیگورات بنایی چند طبقه است که مساحت هر طبقه از طبقه پایینی کوچکتر است؛ بنابراین، نمای هر طرف آن به شکل یک پلکان است. این زیگورات‌ها محل نگهداری مجسمه خدایان و انجام مراسم مذهبی بوده‌اند.[/FONT]

[FONT=&quot]زیگورات چغازنبیل: اکنون با توضیحاتی که داده شد و مطالبی که در زیر ارایه می‌شود، درخواهیم یافت که معماری و بنای زیگورات چغازنبیل بر پایه تفکری مقدس شکل گرفته است. مهمترین معبد شهر باستانی دوراونتاش، زیگوراتی است که در مرکز شهر قرار دارد. این زیگورات وقف خدایان «اینشوشیناک» و «ناپیراشا» (گال) شده است. «گیرشمن» بر پایه تجربیات خود و شواهد موجود معتقد بود که این زیگورات در زمان آبادانی پنج طبقه داشته و ارتفاع آن حدود 52 متر بوده که تنها 5/2 طبقه از آن با ارتفاع 23 تا 24 متر پابرجاست.[/FONT]

[FONT=&quot]برخلاف زیگورات‌های بین‌النهرین که هر طبقه را روی طبقه قبلی می‌ساختند، در این زیگورات ساخت هر طبقه از سطح زمین آغاز شده است. طبقه اول این زیگورات مربعی شکل و طول هر ضلع آن برابر با 2/102 متر یعنی تقریباً برابر طول یک زمین فوتبال است. جهات گوشه‌‌های زیگورات منطبق با چهار جهت اصلی یعنی شمال، جنوب، شرق و غرب است.[/FONT]

[FONT=&quot]

معبد اعلی که در بالاترین طبقه زیگورات یعنی طبقه پنجم بوده اکنون از بین رفته است، اما به نظر می‌رسد مجسمه خدایان ناپیراشا و اینشوشیناک در این معبد نگهداری می‌شده. در هنگام خاکبرداری از زیگورات هفتاد آجر نبشته‌دار پیدا شد که روی آنها به زبان ایلامی و اکدی مطالبی بوده که نشان می‌دهد این معبد جایگاه خدایان ناپیراشا و اینشوشیناک بوده است. در وسط هر یک از چهار ضلع زیگورات پلکانی وجود دارد و هر یک از آنها با دروازه‌ای مسدود می‌شده است. این پله‌ها راه صعود به طبقات بالاتر بوده‌اند. [/FONT]

[FONT=&quot]یکی از راه‌های محاسبه تعداد طبقات زیگورات در نظر گرفتن شیب همین پله‌ها است. بدین معنی که اگر پله‌ها با همین شیب به سمت بالا ادامه پیدا کنند، در طبقه پنجم به نزدیکی مرکز زیگورات، یا ورودی معبد اعلی می‌رسد. در بدنه زیگورات چغازنبیل، پس از هر ده ردیف آجر ساده یک ردیف آجر نبشته‌دار به کار برده شده است. تا سال 1965 در شهر دورانتاش 5275 آجر نبشته و خشت نبشته به زبان‌های ایلامی و آکدی کشف شده است. 659 عدد از این آجرها بر بدنه زیگورات باقی مانده‌اند. این نوشته‌ها از وجود ادبیاتی بسیار قوی در 3250 سال پیش در سرزمین ایلام حکایت می‌کند.[/FONT]

[FONT=&quot]زیگورات چغازنبیل درون حصارهای دایره‌ای شکل قرار گرفته است. حصار، دیوار و حلقه سنگ‌چین که مکان‌های مقدس را در بر می‌گیرند، جزو کهن‌ترین ساختارهای معماری حرم‌ها به شمار می‌روند. [/FONT]
 
بالا