[ نقد و نظر معماری] فرض کنید دو معمار داریم ؛ یکی شما یکی فرانک لوید رایت ...

vahid1900

عضو جدید
سلام می خواستم یه سوال بپرسم ....فکر کنین دو معمار داریم یکی شما یکی هم فرانک لوید رایت خوب رایت که همه می شناسن با اون سبک قوی ارگانیک که به عنوان بهترین معمار قرن 20 شناخته شده شما یه ساخنمانی توی تهران با الودگی هوا صدا نور و گرانی زمین وکمبود فضا با مسایل سخت اقتصادی و شرایط اجتماعی و روانی شهر و قانون های شهر داری و .... که خیلی زیادن طراحی می کنین و اقای رایت در یک جنگل با ارمش خاص خودش وبدون الودگی هوا صدا نور وآب کافی با ویژگی های منحصر به فردآب با زمین نامحدود و بدون شرایط شهرداری ساختمانی به اسم خانه ابشار طراحی می کنه که به عنوان بهترین طرح ها شناخته می شه و طرح شما هم شاید اجرا بشه یا نه حالا شما بهتر طراحی کردین یا اقای رایت ایا اقای رایت کار به خصوصی انجام داده با توجه به این شرایط عالی ایا می تونسته طرح بدی بشه تمام عواملی که می تونن یک طرح خوب نشون بده توی اون سایت وجود داره پس به نظر من حق نداشته که بد طراحی کنه .....به نظر شما کدوم یکی از طرح ها بهترن؟؟؟؟؟؟ هنوز نکات دیگری هم هست فعلا اینو جواب بدین..... ممنون
:que::que::que::que::que::que:
 

سپیدار

کاربر بیش فعال
سلام می خواستم یه سوال بپرسم ....فکر کنین دو معمار داریم یکی شما یکی هم فرانک لوید رایت خوب رایت که همه می شناسن با اون سبک قوی ارگانیک که به عنوان بهترین معمار قرن 20 شناخته شده شما یه ساخنمانی توی تهران با الودگی هوا صدا نور و گرانی زمین وکمبود فضا با مسایل سخت اقتصادی و شرایط اجتماعی و روانی شهر و قانون های شهر داری و .... که خیلی زیادن طراحی می کنین و اقای رایت در یک جنگل با ارمش خاص خودش وبدون الودگی هوا صدا نور وآب کافی با ویژگی های منحصر به فردآب با زمین نامحدود و بدون شرایط شهرداری ساختمانی به اسم خانه ابشار طراحی می کنه که به عنوان بهترین طرح ها شناخته می شه و طرح شما هم شاید اجرا بشه یا نه حالا شما بهتر طراحی کردین یا اقای رایت ایا اقای رایت کار به خصوصی انجام داده با توجه به این شرایط عالی ایا می تونسته طرح بدی بشه تمام عواملی که می تونن یک طرح خوب نشون بده توی اون سایت وجود داره پس به نظر من حق نداشته که بد طراحی کنه .....به نظر شما کدوم یکی از طرح ها بهترن؟؟؟؟؟؟ هنوز نکات دیگری هم هست فعلا اینو جواب بدین..... ممنون
:que::que::que::que::que::que:


با سلام و احترام
دوست عزیز ، سوال هوشمندانه ای مطرح کردید . من قصد دارم با چند سوال و چند نکته پاسخی که به نظرم میرسد را ارائه کنم .

فرمودید : ". . . شما یه ساخنمانی توی تهران با الودگی هوا صدا نور و گرانی زمین وکمبود فضا با مسایل سخت اقتصادی و شرایط اجتماعی و روانی شهر و قانون های شهر داری و .... که خیلی زیادن طراحی می کنین . . . "

1. ایا شما واقعا طراحی هایی که تا کنون انجام داده اید ، یا در طرح هایی که دیده اید ( بیشتر منظورم طرح های دانشگاهی ست که از ان اطلاع ِ بیشتری دارم ) ، طراحی ای را سراغ دارید که به راستی توانسته باشد به مشکلات ِ هوا و صدا و نوردهی و . . . " پاسخ ِ مناسب " را بدهد ؟ اصولا هنگام ِ ارائه ی طرح ، چقدر با مسائل ِ روانی و شرایط اجتماعی درگیر میشویم ؟ منظورم درگیری به صورت علمی ست ، نه کلی گویی های بدون اغاز و انجام ؟ منظورم از طرح ی این سوال این بود که به گمانم در اکثر موارد ، حتی چنین مسائلی را هم نمیتوانیم ( یا لااقل نمیتوانم ) به درستی در طرح هایمان حل کنیم ( یا لااقل حل کنم ).

فرمودید : " اقای رایت در یک جنگل با ارمش خاص خودش وبدون الودگی هوا صدا نور وآب کافی با ویژگی های منحصر به فردآب با زمین نامحدود و بدون شرایط شهرداری ساختمانی به اسم خانه ابشار طراحی می کنه که به عنوان بهترین طرح ها شناخته می شه "

دو سوال از شما میپرسم :
1. ایا معمارانی که در جنگل های ایران و با ارامش ِ خاص خودشون و بدون الودگی هوا و صدا و با کمک نور کافی و اب و . . . اقدام به طراحی میکنند ، میتوانند از مولفه هایی که در اختیارشان است ، به نحو مطلوب استفاده کنند ؟ منظورم جبران ِ ضعف های طراحی با هزینه های میلیاردی نیست ( که در شمال ایران نمونه هایش را بسیار دیدم و در جریان جزئیاتش بودم ) . منظورم یک طراحی ِ جا افتاده است .
2. و سوال دومی که با این فرمایشتون به ذهن من خطور کرد ، این است که ایا رایت فقط به خاطر طراحی های بی دغدغه ( به گفته ی شما ) تبدیل به بزرگ ترین معمار قرن بیستم ( باز هم به گفته ی شما ) شده است ؟ یا عواملی دیگر نیز در این موفقیت دخیل بوده ، و این نمود بیرونی ، تنها علتی ست از یک سری معلول های قوی تر ؟

پرسیدید : ". . . حالا شما بهتر طراحی کردین یا اقای رایت ایا اقای رایت کار به خصوصی انجام داده با توجه به این شرایط عالی ایا می تونسته طرح بدی بشه تمام عواملی که می تونن یک طرح خوب نشون بده توی اون سایت وجود داره پس به نظر من حق نداشته که بد طراحی کنه؟ . . . "

دوست عزیز ! به گمانم نقطه ی تمرکز سوالات شما ، بیشتر بر روی خانه ی ابشار بوده است . حال انکه همان طور که بهتر از من میدانید ، کارهای رایت خیلی بیشتر از طراحی ویلا بوده . و طراحی او محدود به فضا های خاص ِ جنگلی و . . . نشده است .
به گمانم یک طراح ، در هر سایتی که طراحی کند ، و با هر شرایطی ، چه از نظر اقتصادی و . . . ، همواره با یک سلسله " چالش " هایی مواجه است که قبل از هر چیز باید به دنبال ِ یافتن ِ " راه حل منطقی " برای پاسخگویی به ان چالش ها باشد . بدون شک جایی که به گمان ِ شما رایت در ان بدون دغدغه و محدودیت و . . . اقدام به طراحی کرده ، محدودیت ها و چالش های خاص خودش را داشته است . اما چنان پاسخ هایی را یافته ، که اکنون طراحی اش به درجه ای از بداهت ( بدیهی بودن ) رسیده که امروز ما گمان میکنیم طراحی او در یک شرایط ِ ارمانی و بدون مشکل بوده است .

تا اینجای صحبت ، یک بخش از قضیه مطرح شده است . اما به گمانم جنبه ی دیگر قضیه ( بخصوص اگر منظور شما بیشتر بر روی خانه ی ابشار باشد ) این است که اگر شما از فلسفه ی رمانتیک که ریشه ی سبک ِ ارگانیک در معماری است شروع کنید ، و به اصولی که رایت برای ارگانیک نامیدن ِ یک اثر تدوین کرده ( مثل : حد اقل دخالت در محیط طبیعی ، تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونه ای که هر یک مکمل دیگری باشد ، ایجاد فضای خارجی بین ساختمان و محیط طبیعی و . . . _ منظورم همان اصول هشتگانه ی رایت است _ ) توجه کنید ، در خواهید یافت که انچه بیش از همه چیز اهمیت دارد ، این است که خطوط ، در جهت ِ نظام فکریی است که طرح شده . یعنی حرف ها و اصول و مطالعات و دریافت های نظری و فلسفی ، تماما به صورت ِ حجم و خط و مکان و در نهایت فضا در امده . ساده تر بگویم : کار از مرحله ی " بودن " به کمال ِ " شدن " رسیده است .

فرموده بودید : ". . . ایا اقای رایت کار به خصوصی انجام داده با توجه به این شرایط عالی ایا می تونسته طرح بدی بشه تمام عواملی که می تونن یک طرح خوب نشون بده توی اون سایت وجود داره پس به نظر من حق نداشته که بد طراحی کنه . . . "

در مورد شرایط سایت در سطور قبل نظرم را گفتم . دوست ندارم بگویم :" دوست عزیز ! حالا که شما بحث حق و . . . را مطرح میکنید ، بیایید و در همین سایت و در جنگل و با فرض ِ عدم محدودیت اقتصادی و . . . شروع به طراحی کنید و ببینید حاصل کار چه خواهد شد ". به هیچ عنوان دوست ندارم چنین چیزی را مطرح کنم . چرا که خودم نمیتوانم به ان عمل کنم پس حرفش را هم نمیزنم . اما دوست عزیز ، یک بار دیگر چالش های سایت ، نحوه ی پاسخگویی ، حل کردن ِ پلان ها و . . . را یک بار دیگر به دقت بررسی کنید . بدون شک هیچ طرحی هرگز کامل و بی نقص نیست . اما باید به صورت ِ نسبی بررسی کرد . فکر میکنم با نگاهی دوباره و این بار از این دریچه به موضوع ، به دریافت های جدیدی برسید .

در پایان ذکر این نکته را ضروری میدانم که در مباحث علمی ، قیاس زمانی صحیح است که موارد مورد مقایسه ، در یک طبقه بندی قرار بگیرند . شما نمیتوانید بین ِ پینک فلوید و ارکستر فیلارمونیک وین مقایسه ای انجام دهید .
امیدوارم در ادامه دقیق تر منظور شما را از طرح این سوال دریابم و نقطه نظرات ِ مخالف شما و یا دیگر دوستان را در رابطه با چیزی که با دوستان در میان گذاشتم بشنوم .

با بهترین ارزو ها

پ ن : شاید بهتر بود این بحث در تاپیک مباحث معماری مطرح میشد . نمیدانم .
.
.
.
 

vahid1900

عضو جدید
با سلام به سپیدار عزیز شما به جواب های خوبی اشاره کرده اید ولی من باید راجب به چند تا از اونا جواب بدم اول اینکه گفته بودید که اقای رایت در طراحی این بنا چالش داشته و من می خوام بدونم که این چالش ها چی بودن مهم ترین چالش هایی که می تونسته داشته باشه براش حل شده بودن شاید در امر سازه دچار مشکل بوده ولی توی عناصر معماری مشکلی نداشته و نکته بعدی اینکه با راه حل های مناسبی به این چالش هه جواب داده و راجب به فلسفه کار رایت گفته بودین که من به عناون یک ایرانی تمام مسایلی که رایت توی این کار انجام داده بود با معماری خانه های قدیمی ایران برابر می دانم در واقع 5 اصل معماری توی کار رایت بوده که برای ما ایرانی ها چیز جدیدی نیست ما با 5 اصل اساسی به معماری ارگانیک رسیدیم اقای رایت با 8 اصل .....بیایید یکی از بناهای ایرانی مثل خانه بروجردی ها رو با خانه ابشار مقایسه کنیم کدوم یکی بهتر طراحی شدن خانه بروجردی ها در منطقه کویری و خانه ابشار در دل کوه و جنگل و اب و .....تمام مسایل که رایت توی طرحش انجام داده ما خیلی وقت پیش ها انجام داده بودیم و به قول شما از بودن کمال به مراتب بیشتر به شدن کمال رسیدیم .........خواهشن جواب بدین ....این دو بنا تقریبا هم زمان هستند با توجه به اینکه گفته بودین که زمان بهش توجه کنین....ممنون
 

سپیدار

کاربر بیش فعال
با سلام به سپیدار عزیز شما به جواب های خوبی اشاره کرده اید ولی من باید راجب به چند تا از اونا جواب بدم اول اینکه گفته بودید که اقای رایت در طراحی این بنا چالش داشته و من می خوام بدونم که این چالش ها چی بودن مهم ترین چالش هایی که می تونسته داشته باشه براش حل شده بودن شاید در امر سازه دچار مشکل بوده ولی توی عناصر معماری مشکلی نداشته و نکته بعدی اینکه با راه حل های مناسبی به این چالش هه جواب داده و راجب به فلسفه کار رایت گفته بودین که من به عناون یک ایرانی تمام مسایلی که رایت توی این کار انجام داده بود با معماری خانه های قدیمی ایران برابر می دانم در واقع 5 اصل معماری توی کار رایت بوده که برای ما ایرانی ها چیز جدیدی نیست ما با 5 اصل اساسی به معماری ارگانیک رسیدیم اقای رایت با 8 اصل .....بیایید یکی از بناهای ایرانی مثل خانه بروجردی ها رو با خانه ابشار مقایسه کنیم کدوم یکی بهتر طراحی شدن خانه بروجردی ها در منطقه کویری و خانه ابشار در دل کوه و جنگل و اب و .....تمام مسایل که رایت توی طرحش انجام داده ما خیلی وقت پیش ها انجام داده بودیم و به قول شما از بودن کمال به مراتب بیشتر به شدن کمال رسیدیم .........خواهشن جواب بدین ....این دو بنا تقریبا هم زمان هستند با توجه به اینکه گفته بودین که زمان بهش توجه کنین....ممنون


با سلام و احترام مجدد
دوست عزیز به گمانم شما در روند سوالاتتون دچار تناقض هستید . در سوال قبلی ، شما اینگونه مطرح کرده بودید که : ". . . فکر کنین دو معمار داریم یکی شما یکی هم فرانک لوید رایت . . . " به هیچ وجه از سوال ِ شما این نکته را برداشت نمیشد کرد که منظورتان مقایسه ی معماری ارگانیک ایرانی با معماری باشد که رایت به عنوان ارگانیک مطرح کرده . شما طراحی ِ بنا در تهران با قوانین دست و پا گیر و الودگی و . . . را مد نظر داشتید ، حال انکه اکنون به خانه ی بروجردی ها میپردازید . نکاتی که من گفتم پیرامون ِ برداشتی بود که از سوالتون داشتم .
اما اگر بخواهم به رویکرد ِ جدید ِ سوال شما بپردازم ، باید چند نکته را متذکر شوم :
لطفا پیش از همه ی این نکات عبارت ِ " به گمانم " را اضافه کنید . زیرا بی شک مطالب مطرح شده نیاز به مطالعه علمی و دقیق و به دور از تعصب بیشتری دارد .

1. فکر می کنم کمترین مشکل در مسائل سازه ای بوده است . چراکه با توجه به پیشرفت های تکنولوژیکی در زمان ِ ساخت خانه ی ابشار ، حل مسائل ِ سازه ای ، چالشی بغرنج به حساب نمیامده . حال انکه اصولا این بنا سازه ی پیچیده ای هم ندارد . شاید ایوان ها و کنسول ها ، بیشترین بدعت ِ سازه ای باشد .

2. این مهم نیست که چه کسی و با چه تعداد اصل به یک شیوه دست می یابد . مهمتر از ان ، تاثیرات ِ کاربردی و ملموس و تاثیر گذاری تاریخی _ اجتماعی ان در سطح ِ کلان است . اری ! بی شک معمار ِ ایرانی اقلیمش را شناخته بود و در جهت ایجاد اسایش و رسیدن به کیفیت ِ مطلوب ، راهکارهای هوشمندانه ای ارائه کرده بود . که فقط هم مربوط به معمار ایرانی نبوده . اصولا ادمی با توجه به شرایط پیرامونی اش ، سعی در قابل زیست کردن ِ محیط زندگی اش داشته . در هر شرایطی ، با راهکارهایِ مناسب ان شرایط .
اصولا نیازی نیست که کسی را حَکَم قرار دهیم که بگوید معمار ِ خانه ی بروجردی ها در کویر بهتر طراحی کرده یا اقای رایت در در جنگل و اب و . . .

3.به گمانم بیشتر ِ تمرکز ِ شما بر روی ارگانیک بودن ِ طراحی ست و تلاش دارید که نشان دهید معمار ِ ایرانی ِ خانه ی بروجردی ها ، طراحی و رویکردی ارگانیک تر نسبت به ماجرا داشته است . هرچند که اینگونه مباحث را فاقد ِ نتیجه و بار ِ اموزشی میدانم ، اما جهت اطلاعتون باید عرض کنم که رویکرد های ارگانیک ، بسیار بسیار پیش از خانه ی ابشار و خانه ی بروجردی ها و . . . به کار بسته میشده است . چیزکی نوشته بودم با عنوان ِ " معماری ارگانیک با نگاهی تطبیقی به روستای کندوان " . روستایی که قرن ها پیش از تولد رایت و معمار ِ خانه بروجردی ها ( به گمانم استاد مریم ) طراحی شده و به شدت منطبق بر اصول ِ امروزی معماری ارگانیک است . البته بدیهی ست . زیرا چاره ای جز این نداشته اند . اما فرق است میان ِ طراحی ای که ما به ناچار مبادرت به انجام ِ ان میکنیم ، و طراحی ای که به صورت ِ " اگاهانه " و با استراتژی و رویکردی مشخص به ان میپردازیم .
من نیز مانند شما تا حدودی به هوشمندی و قدرت ِ طراحی معماران ِ ایران اگاه هستم . اما به گمانم افتادن در این گونه بحث ها و افتخار ِ کورکورانه و متعصابه از گذشته ای که داشتیم ، نمیتواند ثمری برای امروز و فردای ما داشته باشد . اگر به گذشته نگاه کنیم و نتوانیم به استخراج ِ راهکار های خوب و پاسخگو بپردازیم ، و مهمتر از ان نتوانیم ان ها را "امروزی " کنیم و بکار ببندیم ، انجاست که تفاوتی ندارد که معمار ِ ایرانی بر اساس ِ 5 اصل معماری میکرده یا یک اصل .

خوب ، خوب است ! چه طراحش رایت باشد ، چه شما و چه معماران ِ گمنام ِ روستای کندوان .

وسعت ذهن از آن ِ همه ی ما !

با نهایت ِ احترام منتظر اصلاح ِ نقص های فکرم هستم . متشکرم .
.
.
.
 

كنجكاو

عضو جدید
با سلام و احترام مجدد
دوست عزیز به گمانم شما در روند سوالاتتون دچار تناقض هستید . در سوال قبلی ، شما اینگونه مطرح کرده بودید که : ". . . فکر کنین دو معمار داریم یکی شما یکی هم فرانک لوید رایت . . . " به هیچ وجه از سوال ِ شما این نکته را برداشت نمیشد کرد که منظورتان مقایسه ی معماری ارگانیک ایرانی با معماری باشد که رایت به عنوان ارگانیک مطرح کرده . شما طراحی ِ بنا در تهران با قوانین دست و پا گیر و الودگی و . . . را مد نظر داشتید ، حال انکه اکنون به خانه ی بروجردی ها میپردازید . نکاتی که من گفتم پیرامون ِ برداشتی بود که از سوالتون داشتم .
اما اگر بخواهم به رویکرد ِ جدید ِ سوال شما بپردازم ، باید چند نکته را متذکر شوم :
لطفا پیش از همه ی این نکات عبارت ِ " به گمانم " را اضافه کنید . زیرا بی شک مطالب مطرح شده نیاز به مطالعه علمی و دقیق و به دور از تعصب بیشتری دارد .

1. فکر می کنم کمترین مشکل در مسائل سازه ای بوده است . چراکه با توجه به پیشرفت های تکنولوژیکی در زمان ِ ساخت خانه ی ابشار ، حل مسائل ِ سازه ای ، چالشی بغرنج به حساب نمیامده . حال انکه اصولا این بنا سازه ی پیچیده ای هم ندارد . شاید ایوان ها و کنسول ها ، بیشترین بدعت ِ سازه ای باشد .

2. این مهم نیست که چه کسی و با چه تعداد اصل به یک شیوه دست می یابد . مهمتر از ان ، تاثیرات ِ کاربردی و ملموس و تاثیر گذاری تاریخی _ اجتماعی ان در سطح ِ کلان است . اری ! بی شک معمار ِ ایرانی اقلیمش را شناخته بود و در جهت ایجاد اسایش و رسیدن به کیفیت ِ مطلوب ، راهکارهای هوشمندانه ای ارائه کرده بود . که فقط هم مربوط به معمار ایرانی نبوده . اصولا ادمی با توجه به شرایط پیرامونی اش ، سعی در قابل زیست کردن ِ محیط زندگی اش داشته . در هر شرایطی ، با راهکارهایِ مناسب ان شرایط .
اصولا نیازی نیست که کسی را حَکَم قرار دهیم که بگوید معمار ِ خانه ی بروجردی ها در کویر بهتر طراحی کرده یا اقای رایت در در جنگل و اب و . . .

3.به گمانم بیشتر ِ تمرکز ِ شما بر روی ارگانیک بودن ِ طراحی ست و تلاش دارید که نشان دهید معمار ِ ایرانی ِ خانه ی بروجردی ها ، طراحی و رویکردی ارگانیک تر نسبت به ماجرا داشته است . هرچند که اینگونه مباحث را فاقد ِ نتیجه و بار ِ اموزشی میدانم ، اما جهت اطلاعتون باید عرض کنم که رویکرد های ارگانیک ، بسیار بسیار پیش از خانه ی ابشار و خانه ی بروجردی ها و . . . به کار بسته میشده است . چیزکی نوشته بودم با عنوان ِ " معماری ارگانیک با نگاهی تطبیقی به روستای کندوان " . روستایی که قرن ها پیش از تولد رایت و معمار ِ خانه بروجردی ها ( به گمانم استاد مریم ) طراحی شده و به شدت منطبق بر اصول ِ امروزی معماری ارگانیک است . البته بدیهی ست . زیرا چاره ای جز این نداشته اند . اما فرق است میان ِ طراحی ای که ما به ناچار مبادرت به انجام ِ ان میکنیم ، و طراحی ای که به صورت ِ " اگاهانه " و با استراتژی و رویکردی مشخص به ان میپردازیم .
من نیز مانند شما تا حدودی به هوشمندی و قدرت ِ طراحی معماران ِ ایران اگاه هستم . اما به گمانم افتادن در این گونه بحث ها و افتخار ِ کورکورانه و متعصابه از گذشته ای که داشتیم ، نمیتواند ثمری برای امروز و فردای ما داشته باشد . اگر به گذشته نگاه کنیم و نتوانیم به استخراج ِ راهکار های خوب و پاسخگو بپردازیم ، و مهمتر از ان نتوانیم ان ها را "امروزی " کنیم و بکار ببندیم ، انجاست که تفاوتی ندارد که معمار ِ ایرانی بر اساس ِ 5 اصل معماری میکرده یا یک اصل .

خوب ، خوب است ! چه طراحش رایت باشد ، چه شما و چه معماران ِ گمنام ِ روستای کندوان .

وسعت ذهن از آن ِ همه ی ما !

با نهایت ِ احترام منتظر اصلاح ِ نقص های فکرم هستم . متشکرم .
.
.
.
با سلام به هر دو دوست عزيز من كوچكتر از اونم كه بخوام توي بحث شما شركت كنم از نظر من ، نظر هر دو طرف محترم و ارزشي است درسته معماران سنتي مجبور بودند به خاطر اقليم و شرايط چنان طرحي را بزنند اما اين هم يك كار خيلي بزرگ است كه يك طراح بتواند با توجه به اقليم اين چنين طرحهاي زيبا و كارآمدي را بزند به نظرم اين چنين معماراني درك معماري بالايي داشتند از آن طرف وقتي طرح خانه آبشار را مي بينم تازه متوجه مي شويم كه اين طرح با يك هدف و ايده خيلي مهم طراحي شده و توانسته با علم و دقت در اطرافش از هيچ چنين طرحي بزند به نظر من ما بايد ببينيم ما چه كار مي توانيم انجام دهيم آيا مي توانيم با توجه به اقيلم چنين طرح هايي بزنيم يا حتي در شرايط بسيار عالي بدون هيچ محدوديتي مي توانيم يك خانه آبشار جديد طراحي كنيم يا نه به نظرم من البته جسارت نشه منظور خودم هستم ما الان معناي واقعي طراحي را گم كرديم مثلا خيلي جاها طرح هايي را مي بينم كه فقط به زيبايي آن توجه شده و فراموش شده كه هدف از طراحي اين است كه امكان استفاده از اون طرح باشه و خيلي جاها مي بينم كسيايي هستند كه طرح من و امثال منو اجرا كردند و الان ناراضي اند چون توي اون مكان احساس راحتي نمي كنند به نظرم به جاي بحث در مورد اينكه كدوم معماري بهتره بايد بحث كنيم چه كار كنيم كه ما هم طراحايي مثل اونا بشيم
با تشكر
 

vahid1900

عضو جدید
با سلام چرا اصولا نیازی نیست که بین دو معماری حکم قرار بدیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟و بعد اینکه به گفته خودتون این ارگانیک خیلی قبل ها وجود داشته پس چی در خانه ابشار وجود داشته که به عنوان بهترین طرح همه بدون سوال قبول دارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا ما با وجود از قبل وجود داشتن این جور طرح هایی در تمدن خودمان بدون سوال طرح خانه ابشار را خیلی قبول داریم؟؟؟؟؟؟؟
 

سپیدار

کاربر بیش فعال
با سلام به هر دو دوست عزيز من كوچكتر از اونم كه بخوام توي بحث شما شركت كنم از نظر من ، نظر هر دو طرف محترم و ارزشي است درسته معماران سنتي مجبور بودند به خاطر اقليم و شرايط چنان طرحي را بزنند اما اين هم يك كار خيلي بزرگ است كه يك طراح بتواند با توجه به اقليم اين چنين طرحهاي زيبا و كارآمدي را بزند به نظرم اين چنين معماراني درك معماري بالايي داشتند از آن طرف وقتي طرح خانه آبشار را مي بينم تازه متوجه مي شويم كه اين طرح با يك هدف و ايده خيلي مهم طراحي شده و توانسته با علم و دقت در اطرافش از هيچ چنين طرحي بزند به نظر من ما بايد ببينيم ما چه كار مي توانيم انجام دهيم آيا مي توانيم با توجه به اقيلم چنين طرح هايي بزنيم يا حتي در شرايط بسيار عالي بدون هيچ محدوديتي مي توانيم يك خانه آبشار جديد طراحي كنيم يا نه به نظرم من البته جسارت نشه منظور خودم هستم ما الان معناي واقعي طراحي را گم كرديم مثلا خيلي جاها طرح هايي را مي بينم كه فقط به زيبايي آن توجه شده و فراموش شده كه هدف از طراحي اين است كه امكان استفاده از اون طرح باشه و خيلي جاها مي بينم كسيايي هستند كه طرح من و امثال منو اجرا كردند و الان ناراضي اند چون توي اون مكان احساس راحتي نمي كنند به نظرم به جاي بحث در مورد اينكه كدوم معماري بهتره بايد بحث كنيم چه كار كنيم كه ما هم طراحايي مثل اونا بشيم
با تشكر

با سلام و احترام
از شرکت شما در این بحث بسیار سپاس گزارم . با نظر شما کاملا موافق هستم . از وقتی که گذاشتید متشکرم .

با سلام چرا اصولا نیازی نیست که بین دو معماری حکم قرار بدیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟و بعد اینکه به گفته خودتون این ارگانیک خیلی قبل ها وجود داشته پس چی در خانه ابشار وجود داشته که به عنوان بهترین طرح همه بدون سوال قبول دارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا ما با وجود از قبل وجود داشتن این جور طرح هایی در تمدن خودمان بدون سوال طرح خانه ابشار را خیلی قبول داریم؟؟؟؟؟؟؟

دوست عزیز ، نیازی نیست حکم قرار دهیم زیرا دعوایی در کار نیست . اختلافی وجود ندارد که بخواهیم برای حل ِ ان پیش ِ قاضی برویم .
یک بار دیگر مثالی که زدم را تکرار میکنم . ممکن است من عمیقا کارهای پینک فلوید را دوست داشته باشم ، از طرف ِ دیگر شب ها هنگام ِ مطالعه سمفونی های کلاسیک ِ جهان را گوش بدهم و از سوی دیگر ، ارزو داشته باشم بتوانم روزی نوازنده ای چیره دست در یکی از ساز های ایرانی شوم .
این ها اصلا در یک فاز نیستند که کسی بتواند بگوید کدام بهتر است .

از طرف ِ دیگر ، اینگونه نیست که همه خانه ی ابشار را بدون سوال پذیرفته باشند . اتفاقا برعکس . چون خانه ی ابشار توانسته است تا حدود ِ قابل قبولی به سوالاتی که پیرامونش مطرح بوده پاسخ دهد ، خانه ی ابشار شده است .
اما این که چرا ما با داشتن ِ اثاری هم ردیف ِ خانه ی ابشار ، نتوانسته ایم انها را تا این حد مطرح کنیم ، نیازمند بررسی در سطوح ِ مختلف است .
از شما میپرسم ، اصولا مردم دیگر نقاط دنیا ( عموم مردم دنیا منظور نظرم هستند ) چقدر کلیت ِ ایران را میشناسند که حالا بخواهند پیرامون ِ جزئیاتی چون نحوه ی طراحی و . . . ان اگاهی داشته باشند ؟ بهتر از من میدانید که تصوری که امروزه از ایران و مردمش دارند ، بسیار متفاوت از چیزی ست که ما هستیم . بسیاری گمان میکنند که زبان ما عربی ست ، در چادر زندگی میکنیم ، تمام ایران بیابان است و . . . که این طرز تلقی خود معلول عوامل بسیار ریشه دار دیگری ست .
اما در این بین ، این نکته که خانه ی ابشار دارای وجه ای جهانی ست ، به هیچ عنوان نباید ازار دهنده باشد . چنان که نیست .
زمانی ازار ها شروع میشود که ما فقط بخواهیم به داشتن ِ تمدنی چند هزار ساله و درخشان افتخار کنیم . اگر بخواهم به صورت جزئی و در ارتباط با بحثمون مثال بزنم ، باید بگویم که ، زمانی ازار دهنده میشود که ما پشت ِ شیشه های رنگی ِ خانه ی بروجردی ها بایستیم و بگوییم : به به ! این است تمدن ِ ایرانی ! و تلاش و کنکاش نکنیم که خب چه مولفه هایی به کار برده شده بوده است که اکنون ما چنین حسی داریم . که چه کار میتوانیم بکنیم که انها را امروزی کنیم .
و این به گمانم به دست نخواهد امد ، مگر انکه به شناخی ریشه ای برسیم . هم از انچه خودمان داشتیم و هم از انچه دنیا به ان رسیده است . نیازی نیست که بخواهیم راه های رفته را دوباره برویم .
مطرح بودن ِ خانه ی ابشار ، چیزی از ارزش های معماری گذشته ی ما نمیکاهد . چنان که صرف ِ افتخار به گذشته ، چیزی به امروز ِ ما نمی افزاید . اینده را امروز می سازد . امروزی که باید بر پایه های دیروز بنا شود . بر پایه هایی که مستحکم هستند . نه پایه های الوده به تعصب و خرافات و . . .

پ ن : دوستان باید خوشحال باشند که سیستم ِ سایت به هم ریخت و متن اصلی که نوشته بودم پاک شد . وگرنه مجبور بودن مطلب طولانی تر را بخوانند و حرف هایم خمیازه های بیشتری را در پی داشت . اگر حس کردید چیزهایی که گفتم گسسته است ، بخشی به خاطر ان است که چیزهایی که نوشته بودم را نتوانستم دوباره به همان صورت تکرار کنم . پوزش می خواهم .
.
.
.
 

vahid1900

عضو جدید
.wysiwyg { FONT: 10pt tahoma, verdana, geneva, lucida, 'lucida grande', arial, helvetica, sans-serif; BACKGROUND: #f5f5ff; COLOR: #000000 } P { MARGIN: 0px } .inlineimg { VERTICAL-ALIGN: middle } سلام تقریبا به اون چیز هایی که می خواستم رسیدیم من طرح خانه ابشار دوست دارم و همچنین از اقای رایت چون او یکی از کسانی است که در قرن 20می تونست مثل بقیه طراحی کنه و اهن و شیشه و فولاد و ... راحت بپذیره ولی اون از این رون کار خیلی راضی نبود و با این دلیل به طراحی در روستا ها و طراحی ویلا ها در اطراف شهر روی اورد و خانه ابشار او اوج کار او بود چون این خانه مثل گلی بود در میان دشتی از اهن و شیشه در واقع او اهن و شیشه را در کنار طبیعت ودر خدمت ادمی قرار داد نه در کنار انسان ها او هم مثل بعضی از دیگر معماران می تونست از این مسایل استفاده کنه بدون توجه اثر این عامل بر روی انسان ها مثلا طرح اقای میس برای یک خانم که با شکایت او از میس روبه رو شد چون احساس و ارمش انسان در نظر نگرفته بود او بیشتر به اهن و تکنولوژی فکر کرده بود ولی رایت انسان طبیعت و معماری را در کنار هم وبه بهترین شکل در خانه ابشار قرار داد .......در کشور های جهان سوم مشکل اصلی ندانستن طرز استفاده از علم است که در کشور ما هم وجود داره ،نداشتن توسعه پایدار استفاده بی جا از ماشین اهن و...... باعث شده که این شکل معماری به وجود بیا در زمان های قدیم از این علم در جای خودش استفاده می شد ولی الان .....از شما و کنجکاو تشکر می کنم و هر چه بحث بیشتر کش می دادیم که بقیه بیان ولی مثل اینکه ......تا سوال بعدی ......به امید دیدار .........................
 

arashitect

عضو جدید
با تشکر از سپیدار عزیز ودر کنار نظرات ایشون در مورد حکمیت بین دو معمار یا دو سبک معماری من هم اصلا نیازی به این مقایسه و حکمیت نمیبینم.کلا در مسائل هنری مقایسه جایی نداره بلکه تنها نقد وجود داره.ما نمیتونیم بین دو اثر معماری یا دو معمار مقایسه ای انجام بدیم چون هر اثر معماری رهیافتی است که نگرش معمار رو نسبت به مساییل اطرافش نشون میده.و این مساییل هم به شدت وابسته به مکان و زمان هستند.
به نظرم معماری پاسخیست به نیاز بشر برای سرپناه.حال در هر دوره و در هر مکانی این نیاز به صورتی متفاوت وبا ایده های متفاوتی پاسخ داده میشه.حالا ما بیایم این پاسخ رو بدون در نظر گرفتن مکان و زمان با یک پاسخ دیگری مقایسه کنیم نتیجه مناسبی در بر نخواهد داشت....
 
بالا