MohammadAli.E
عضو جدید
سلام به همه دوستان
شاید بعضی هاتون با نظریه بازی و قوانین نش آشنا باشید. نظریه بازی در خیلی جاها کاربرد داره که مهم تر از همه در اقتصاد و پیشبینی راهکار های مناسب در بازار بورس هستش. در زیر معروفترین بازی به اسم prisoner's dilemma رو ارزیابی میکنیم. این موضوع اولین بار توسط مریل فلود و ملوین درشر در سال ۱۹۵۰ مطرح شد. بعدها آلبرت دابلیوتاکر این مسئله را به عنوان یک معضل رسمی در اقتصاد با عنوان معمای زندانیها (۱۹۹۲، poundstone) به چاپ رساند.
این بازی واقعا جالبه پیشنهاد میکنیم بخونید و در موردش فکر کنید و ببینید در دنیای روزمره خودتون چند مورد پیدا میکنید که طبق این بازی پیش میره و همه ی افراد ضرر میکنند.
بازی :
پلیس 2 مجرم رو دستگیر و بطور جداگانه ازشون بازجویی میکنه. پلیس ها مدرک کافی از این مجرم ها ندارند و اگر مجرم ها اعتراف نکنند حداکثر 1 سال زندانی خواهند شد. ولی پلیس ها یک پیشنهاد به مجرم ها میکنند که اگر مجرم 1 اعتراف کنه و خیانت کنه به دوستش و مجرم 2 سکوت کنه مجرم 1 بخاطر همکاری کردن آزاد میشه و مجرم دوم 3 سال زندانی میشه و بلعکس. و اگر هم هر دو اعتراف کنند هردوشون 2 سال زندان میروند. (چرا 3 سال زندان نمیروند به این خاطر است که همکاری کردند با پلیس.)
در زیر جدول این بازی رو میبینید :
حالا بیاید ما خودمون رو جای زندانی 1 بذاریم و ببینیم چه انتخابی میکنیم :
ما نمیدونیم زندانی دوم چه انتخابی میکنه ولی فرض میکنیم که اعتراف کنه و علیه ما شهادت بده. اگر زندانی دوم اعتراف کنه ما 2 راه داریم. یا اعتراف کنیم یا سکوت کنیم. طبق جدول اگر سکوت کنیم در خونه 3 قرار میگیریم و 3 سال میریم زندان و اگر اعتراف کنیم در خونه 1 قرار میگیریم و 2 سال میریم زندان پس اگر زندانی دوم اعتراف کنه برای ما بهتره که ما هم اعتراف کنیم و بجای 3 سال 2 سال بریم زندان.
حالا فرض میکنیم که نفر دوم سکوت کنه در این صورت اگر ما اعتراف کنیم آزاد میشیم و اگر سکوت کنیم 1 سال میریم زندان پس اگر زندانی دوم سکوت کنه برای ما بهتره که اعتراف کنیم.
پس میبینید که چه نفر دوم اعتراف کنه و چه سکوت کنه ما باید اعتراف کنیم تا سود ببریم.
خوب قسمت داغ ماجرا اینجاست. همین استدلالی که ما کردیم رو زندانی دوم هم میکنه و میفهمه که اونم باید در هر صورت اعتراف کنه . پس در نهایت هر دو اعتراف میکنیم و هر دو 2 سال میریم زندان.
خوب میبینید که چه اتفاقی افتاد؟! 2 زندانی که هر کدوم به فکر خودش بود و فقط دنبال سود خودش بود باعث شد که هر دو 2 سال برن زندان در حالی که اگر به همدیگه اعتماد میکردند و یا از قبل هماهنگ بودن و هیچ کدوم اعتراف نمیکردند هر دو 1 سال میرفتن زندان که بهتر از 2 سال بودش.
در نهایت این یک مثال معروف از نظریه بازی ها بود که چطور افرادی که به فکر خودشون هستند به خودشون ضرر میزنند و جنبه دیگه این مثال اینه که میبینید که تصمیمات شما نه فقط به خودتون بلکه به نوع بازی کردن طرف مقابل بستگی داره.برای مثال شما وقتی شطرنج بازی میکنید اگر فقط 10 حرکت خودتون رو پیشبینی کنید قطعا میبازید چون در حین این حرکات نفر مقابل نوعی بازی خواهد کرد که در برنامه شما اختلال ایجاد میکنه پس شما باید با توجه به نوع بازی طرف مقابل بازی کنید .
اگه شد چند مثال دیگه هم میذارم تا ببینید چقدر گسترده هستش نظریه بازی ها.
شاید بعضی هاتون با نظریه بازی و قوانین نش آشنا باشید. نظریه بازی در خیلی جاها کاربرد داره که مهم تر از همه در اقتصاد و پیشبینی راهکار های مناسب در بازار بورس هستش. در زیر معروفترین بازی به اسم prisoner's dilemma رو ارزیابی میکنیم. این موضوع اولین بار توسط مریل فلود و ملوین درشر در سال ۱۹۵۰ مطرح شد. بعدها آلبرت دابلیوتاکر این مسئله را به عنوان یک معضل رسمی در اقتصاد با عنوان معمای زندانیها (۱۹۹۲، poundstone) به چاپ رساند.
این بازی واقعا جالبه پیشنهاد میکنیم بخونید و در موردش فکر کنید و ببینید در دنیای روزمره خودتون چند مورد پیدا میکنید که طبق این بازی پیش میره و همه ی افراد ضرر میکنند.
بازی :
پلیس 2 مجرم رو دستگیر و بطور جداگانه ازشون بازجویی میکنه. پلیس ها مدرک کافی از این مجرم ها ندارند و اگر مجرم ها اعتراف نکنند حداکثر 1 سال زندانی خواهند شد. ولی پلیس ها یک پیشنهاد به مجرم ها میکنند که اگر مجرم 1 اعتراف کنه و خیانت کنه به دوستش و مجرم 2 سکوت کنه مجرم 1 بخاطر همکاری کردن آزاد میشه و مجرم دوم 3 سال زندانی میشه و بلعکس. و اگر هم هر دو اعتراف کنند هردوشون 2 سال زندان میروند. (چرا 3 سال زندان نمیروند به این خاطر است که همکاری کردند با پلیس.)
در زیر جدول این بازی رو میبینید :
حالا بیاید ما خودمون رو جای زندانی 1 بذاریم و ببینیم چه انتخابی میکنیم :
ما نمیدونیم زندانی دوم چه انتخابی میکنه ولی فرض میکنیم که اعتراف کنه و علیه ما شهادت بده. اگر زندانی دوم اعتراف کنه ما 2 راه داریم. یا اعتراف کنیم یا سکوت کنیم. طبق جدول اگر سکوت کنیم در خونه 3 قرار میگیریم و 3 سال میریم زندان و اگر اعتراف کنیم در خونه 1 قرار میگیریم و 2 سال میریم زندان پس اگر زندانی دوم اعتراف کنه برای ما بهتره که ما هم اعتراف کنیم و بجای 3 سال 2 سال بریم زندان.
حالا فرض میکنیم که نفر دوم سکوت کنه در این صورت اگر ما اعتراف کنیم آزاد میشیم و اگر سکوت کنیم 1 سال میریم زندان پس اگر زندانی دوم سکوت کنه برای ما بهتره که اعتراف کنیم.
پس میبینید که چه نفر دوم اعتراف کنه و چه سکوت کنه ما باید اعتراف کنیم تا سود ببریم.
خوب قسمت داغ ماجرا اینجاست. همین استدلالی که ما کردیم رو زندانی دوم هم میکنه و میفهمه که اونم باید در هر صورت اعتراف کنه . پس در نهایت هر دو اعتراف میکنیم و هر دو 2 سال میریم زندان.
خوب میبینید که چه اتفاقی افتاد؟! 2 زندانی که هر کدوم به فکر خودش بود و فقط دنبال سود خودش بود باعث شد که هر دو 2 سال برن زندان در حالی که اگر به همدیگه اعتماد میکردند و یا از قبل هماهنگ بودن و هیچ کدوم اعتراف نمیکردند هر دو 1 سال میرفتن زندان که بهتر از 2 سال بودش.
در نهایت این یک مثال معروف از نظریه بازی ها بود که چطور افرادی که به فکر خودشون هستند به خودشون ضرر میزنند و جنبه دیگه این مثال اینه که میبینید که تصمیمات شما نه فقط به خودتون بلکه به نوع بازی کردن طرف مقابل بستگی داره.برای مثال شما وقتی شطرنج بازی میکنید اگر فقط 10 حرکت خودتون رو پیشبینی کنید قطعا میبازید چون در حین این حرکات نفر مقابل نوعی بازی خواهد کرد که در برنامه شما اختلال ایجاد میکنه پس شما باید با توجه به نوع بازی طرف مقابل بازی کنید .
اگه شد چند مثال دیگه هم میذارم تا ببینید چقدر گسترده هستش نظریه بازی ها.