این بخش از لاپلاس به معرفی کتاب " آدلف ” معروفترین اثر بنژامن کنستان نویسنده سویسی می پردازد. این کتاب توسط مینو مشیری از فرانسه به فارسی برگرداننده شده است و برای اولین بار در سال ۸۸ از سوی نشر ثالث منتشر شد، گفتنیست این رمان در روزهای اخیر به چاپ چهارم خود رسیده است .
این داستان، یکی از شاهکارهای رومانتیک قرن هجدهم است.
این رمان از نگاه اول شخص « آدلف » روایت میشود و با توجه به جهت گیری راوی، در بیان رابطه و علل فراز و نشیب آن، به نوعی یک خودکاوی روانشناسانه محسوب میشود و در این زمینه از متقدمین این عرصه محسوب میشود.
آدلف، ضد قهرمان از خودبیگانه و درونگرایی است که عاشق زنی ده سال بزرگتر از خودش میشود. در این شاهکار روانشناسی عشق، کنستان عمیقترین و شورانگیزترین وابستگیهای عاطفی را موشکافانه تجزیه و تحلیل میکند تا نشان دهد چرا و چگونه با گذر زمان این احساسات و بستگیها به تدریج رنگ میبازند.
وسعت مفاهیم و منظرهای روانشناختی رمان آدلف چنان حیرت آور است که صاحبنظران، به حق بنژامن کنستان را پیشگام رمان روانشناختی نو نامیدهاند.
سطری از کتاب آدلف
"چقدر هنگامی که بیطرف هستیم، عادل میشویم! هر که هستید هرگز منافع قلبی خود را به دیگری نسپارید؛ فقط قلب انسان است که میتواند مدافع خوبی برای خود باشد؛ فقط دل انسان است که میتواند وکیل مدافع خوبی برای خود باشد؛ فقط دل میتواند در ژرفای زخم خود نفوذ کند؛ ورنه هر واسطهای داور میگردد؛ تجزیه و تحلیل میکند، مصالحه میکند، بیتفاوتی را درک میکند، آن را ممکن میشناسد، آن را گریزناپذیر مینامد، و در نهایت حیرت میبینیم این بیتفاوتی برایش موجه و قابل بخشش میگردد … وقتی زوایای پنهان روابطی صمیمانه را بر شخص سومی افشا میکنیم، گام بلندی برمی داریم، گامی غیرقابل برگشت، زمانی که روشنایی روز وارد این حریم میشود، آنچه را ظلمت شب در سایههایش در پرده داشت، ویران میکند، همان گونه که اجساد تا وقتی در درون قبر قرار دارند اکثراً قواره ظاهریشان را حفظ میکنند، همین که هوای خارج به آنها میخورد، غبار میشوند."
آخرین ویرایش توسط مدیر: