رضا عبــــاسي شيروان
عضو جدید
عوامل عريان شدن در روسازي آسفالتي |
فرستنده: رامين کامران |
[h=3]مقدمه[/h] جدا شدن قير از سطوح مصالح سنگي معدني در حضور آب پديده جديدي در مهندسي بزرگراهها نميباشد. اين پديده به دفعات از زماني كه روسازيهاي آسفالتي به وجود آمده، مشاهده گرديده است. تا اينكه اخيراً مهندسي با نتايج كاملاً عدم رضايت بخشي ناشي از عريان شدن كه مقصر واقعي قير با كيفيت ضعيف باشد مواجه گرديدند، اما ندرتاً آزمايشات انجام شده روي قير از چنين نتيجهگيري حمايت نمودند. از آنجايي كه عريان شدن به عنوان يك مشكل مشخص گرديد، بسياري مطالعات، صدها مقاله و بحث فني براي حل آن اختصاص داده شد. هنوز عريان شدن در بسياري از نواحي اتفاق ميافتد. هدف اين مقاله مشخص نمودن بعضي از عوامل عريان شدن و راههاي پيشنهادي جهت كاهش بروز آن ميباشد. گرچه عريان شدن در همه انواع روسازيهاي آسفالتي ممكن است اتفاق بيفتد، بعضي از اصول بحث شده فقط براي مخلوطهاي آسفالتي گرم كاربرد دارند. با بيان ساده عريان شدن، شكست پيوند چسبندگي بين سطح مصالح سنگي و قير ميباشد. معمولاً عريان شدن از زير لايه آسفالتي شروع ميشود و به سمت بالا حركت ميكند تا ساختمان روسازي ضعيف شود. زيرا با ترافيك تركها ظاهر ميشوند و در مراحل پيشرفته روسازي شروع به خرد شدن ميكند و عامل اصلي آن آب است. مكانيزم عمل به اين ترتيب است كه آب بين لايه نازك قير و سطح مصالح سنگي دست مييابد و از آنجايي كه سطح مصالح سنگي جاذبه بيشتري نسبت به آب دارند تا به قير، پيوند چسبندگي شكسته ميشود. اتصال قير و سنگدانهها با نيروي جاذبه بين مولكولهاي غيرمشابه كه آنها را محكم به هم ميچسباند حاصل ميشود. چسبيدن يك ماده به ماده ديگر پديدهاي سطحي است. چسبندگي به تماس نزديك دو ماده و جاذبه دو طرفه سطوح آن بستگي دارد. چندين تئوري چسبندگي براي تشريح پيوند يا عدم پيوند قير به كانيهاي مصالح سنگي پيشنهاد شده است. براساس عموميترين تئوري پذيرفته شده، چسبندگي انرژي آزاد روي سطح سنگ كه انرژي آزاد روي سطح مايع (قير يا آب) را جذب ميكند، به وجود ميآيد. اين انرژي آزاد همچنين كشش سطحي ناميده ميشود. براي امكان نزديكترين تماس بين قير و سطح مصالح سنگي، قير بايد توسط گرم شدن، امولسيون نمودن يا مخلوط شدن با حلالهاي نفتي به صورت مايع درآيد. توانايي قير مايع شده به ايجاد تماس نزديك با سطوح مصالح سنگي، قدرت پوشش مصالح ناميده ميشود. قدرت پوشش قير به مقدار زيادي با ويسكوزيته آن كنترل ميشود. اگر همه شرايط يكسان باشد، ويسكوزيته كمتر، قدرت پوشش بالاتر را به همراه دارد. توانايي مصالح سنگي براي تماس كامل با يك مايع، توانايي پوشش شدن ناميده ميشود. قير عملاً جاذبهاي براي آب ندارد، از طرف ديگر، بيشتر مصالح جاذبه هم به قير و هم به آب را دارند. بنابراين اگر يك لايه نازك آب روي سطح مصالح باشد، قير ممكن است به راحتي ذرات مصالح را بپوشاند، اما به سطح آن نخواهد چسبيد، مگر اينكه قير جانشين لايه نازك آب شود. قير همچنين ممكن است ذرات سنگ پوشيده با غبار را بدون چسبيدن به آنها بپوشاند. لايه غبار از تماس قير با سطح سنگ جلوگيري ميكند. حتي اگر مصالح سنگي خشك باشند، ذرات غبار ممكن است حفرههاي ريزي در لايه نازك قير ايجاد نمايند كه اجازه ميدهد آب از آنها بگذرد. در مورد قيرهاي امولسيوني بايد اذعان داشت كه هر دو نوع قيرهاي امولسيوني آنيونيك و كاتيونيك ميتوانند خصوصيات چسبدگي و عمل آوري داشته باشند (با توجه به نوع مصالح). تجربه نشان داده است كه امولسيونهاي آنيونيك (با بار منفي روي ذرات قير) بيشتر مناسب استفاده با مصالح سنگي كه بارهاي سطحي مثبت دارند ميباشند. بالعكس امولسيونهاي كاتيونيك (با بار مثبت روي ذرات قير) بيشتر مناسب مصالح سنگي كه داراي بارهاي سطحي منفي هستند ميباشد. در كاربرد قيرها امولسيوني آنيونيك يا كاتيونيك، ته نشست اوليه ذرات قير يك واكنش الكتروشيميايي است، اما پيوند اصلي مقاومت بين لايه نازك قير و مصالح سنگي بعد از، تبخير آب امولسيون و آبي كه ممكن است روي سطح مصالح سنگي باشد، ايجاد ميگردد. همچنين بافت سطحي مصالح، پوكي و خصوصيات جذب آنها روي چسبندگي قير به مصالح سنگي اثر ميگذارند. مصالح سنگي با سطح صاف به خوبي مصالح سنگي با سطح خشن، لايه نازك قير را نگه نخواهند داشت. ذرات متخلخل كه قير را جذب ميكنند بهتر از مصالح سنگي با سطح صاف لايه نازك قير را نگه خواهند داشت. مصالح سنگي متخلخل قير بيشتري نسبت به مصالح غيرمتخلخل نياز دارند. |