*به نام خدا*
*زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 4 ساله اش** **تكه
سنگي را برداشت و** **بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت** **
**While a man was polishing his new car, his 4 yr old son picked up a stone
and scratched lines on the side of the car. **
**مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او
زد بدون انكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه نموده*
*In anger, the man took the child's hand and hit it many times not
realizing he was using a wrench.*
*در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان ** **انگشت های دست پسر قطع شد*
*At the hospital, the child lost all his fingers due to multiple fractures.*
*وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد از او پرسيد "پدر كی انگشتهای من در
خواهند آمد*
*When the child saw his father with painful eyes he asked, 'Dad when will
my fingers grow back?'*
*آن مرد آنقدر مغموم بود كه هيچ نتوانست بگويد به سمت اتوموبيل برگشت وچندين
بار با لگد به آن زد*
*The man was so hurt and speechless; he went back to his car and kicked it
a lot of times.*
*حيران و سرگردان از عمل خويش روبروي اتومبيل نشسته بود و به خطوطي كه پسرش
روي آن انداخته بود** **نگاه مي كرد. او نوشته بود*
*"**دوستت دارم پدر**"*
*Devastated by his own actions, sitting in front of that car he looked at
the scratches; the child had written 'LOVE YOU DAD'.*
*روز بعد آن مرد خودكشي كرد*
*The next day that man committed suicide. . .*
*خشم و عشق حد و مرزي ندارند دومي ( عشق) را انتخاب كنيد تا زندكي دوست داشتنی
داشته باشيد و اين را به ياد داشته باشيد كه*
*Anger and Love have no limits; choose the latter to have a beautiful,
lovely life & remember this:*
*اشياء برای استفاده شدن و انسانها براي دوست داشتن می باشند*
*Things are to be used and people are to be loved.*
*در حاليكه امروزه از انسانها استفاده مي شود و اشياء دوست داشته مي شوند**.*
*The problem in today's world is that people are used while things are
loved.*
*همواره د ر ذهن داشته باشيد كه**:*
*Let's try always to keep this thought in mind:*
*اشياء براي استفاد شدن و انسانها براي دوست داشتن مي باشند*
*Things are to be used, People are to be loved.*
*مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان ميشوند*
*Watch your thoughts; they become words.*
*مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود*
*Watch your words; they become actions.*
*مراقب رفتار تان باشيد كه تبديل به عادت مي شود*
*Watch your actions; they become habits.*
*مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما می شود*
*Watch your habits; they become character;*
*مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما مي شود*
*Watch your character; it becomes your destiny.*
*خوشحالم كه دوستی اين پيام را براي ياد آوری به من فرستاد*
*I'm glad a friend forwarded this to me as a reminder..*
*زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 4 ساله اش** **تكه
سنگي را برداشت و** **بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت** **
**While a man was polishing his new car, his 4 yr old son picked up a stone
and scratched lines on the side of the car. **
**مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او
زد بدون انكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه نموده*
*In anger, the man took the child's hand and hit it many times not
realizing he was using a wrench.*
*در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان ** **انگشت های دست پسر قطع شد*
*At the hospital, the child lost all his fingers due to multiple fractures.*
*وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد از او پرسيد "پدر كی انگشتهای من در
خواهند آمد*
*When the child saw his father with painful eyes he asked, 'Dad when will
my fingers grow back?'*
*آن مرد آنقدر مغموم بود كه هيچ نتوانست بگويد به سمت اتوموبيل برگشت وچندين
بار با لگد به آن زد*
*The man was so hurt and speechless; he went back to his car and kicked it
a lot of times.*
*حيران و سرگردان از عمل خويش روبروي اتومبيل نشسته بود و به خطوطي كه پسرش
روي آن انداخته بود** **نگاه مي كرد. او نوشته بود*
*"**دوستت دارم پدر**"*
*Devastated by his own actions, sitting in front of that car he looked at
the scratches; the child had written 'LOVE YOU DAD'.*
*روز بعد آن مرد خودكشي كرد*
*The next day that man committed suicide. . .*
*خشم و عشق حد و مرزي ندارند دومي ( عشق) را انتخاب كنيد تا زندكي دوست داشتنی
داشته باشيد و اين را به ياد داشته باشيد كه*
*Anger and Love have no limits; choose the latter to have a beautiful,
lovely life & remember this:*
*اشياء برای استفاده شدن و انسانها براي دوست داشتن می باشند*
*Things are to be used and people are to be loved.*
*در حاليكه امروزه از انسانها استفاده مي شود و اشياء دوست داشته مي شوند**.*
*The problem in today's world is that people are used while things are
loved.*
*همواره د ر ذهن داشته باشيد كه**:*
*Let's try always to keep this thought in mind:*
*اشياء براي استفاد شدن و انسانها براي دوست داشتن مي باشند*
*Things are to be used, People are to be loved.*
*مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان ميشوند*
*Watch your thoughts; they become words.*
*مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود*
*Watch your words; they become actions.*
*مراقب رفتار تان باشيد كه تبديل به عادت مي شود*
*Watch your actions; they become habits.*
*مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما می شود*
*Watch your habits; they become character;*
*مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما مي شود*
*Watch your character; it becomes your destiny.*
*خوشحالم كه دوستی اين پيام را براي ياد آوری به من فرستاد*
*I'm glad a friend forwarded this to me as a reminder..*