روسیه تا سال ۱۴۶۲ میلادی که ایوان سوم خانهای تاتاری را تحت
انقیاد در آورده و روسیه متحدی را بوجود آورد، به قدری عقب مانده
بود که حتی اسمی از آن در دربارهای کشورهای مهم و بزرگ نمی
آمد؛ ولی باز با اتحاد روسیه توسط ایوان سوم باز هم کسی
اعتنایی به روسیه نمی کرد، تا اینکهپطر کبیر زمام امور را در دست
گرفت و مصمم شد تا روسیه را در جرگه دول بزرگ اروپایی در آورد.
پطر کبیر برای نیل به این منظور دو کار کرد: یکی آنکه کوشید
مرزهای روسیه را تا دریای آزاد برساند و دیگر آنکه تمدن غرب را به
روسیه بکشاند.
به سال ۱۷۰۳ پطر کبیر برای آنکه راه به دریا پیدا کند و روسیه را از
انزوا در آورد، شهر پترزبورگ(سنت پطرزبورگ – لنین گراد) را بوجود
آورد. آغاز آبادی و عمران این شهر بود که باعث وحشت دول بزرگ
اروپایی شد و آنها تصمیم به نابودی روسیه گرفتند. سر دسته این
دشمنان، پادشاه سوئد، چارلز دوازدهم بود که مردی فوق العاده بی
باک و جاه طلب بود و تصمیم گرفته بود بهر ترتیب شده روسیه را
تصرف کند. به این منظور وی اول به دانمارک که متفق روسیه بود،
حمله کرد و سپس فقط با ده هزار نفر به طرف روسیه سرازیر شد و
با اینکه سربازان روسی ۸۰ هزار نفر بودند، روسها شکست
سختی خوردند و سوئدیها، لهستان ها را هم تصرف کردند.(سال ۱۷۰۲)
پس از شکست لهستان شارل دوازدهم خود را آماده جنگ پلتاوا
پس از شکست لهستان شارل دوازدهم خود را آماده جنگ پلتاوا
کرد.
جنگ پلتاوا نبرد بین دو شخص یا دو دولت نبود، بلکه کشمکشی بود
بین دو نژاد مشهور اروپا یعنی نژاد ژرمن و اسلاو. پطر کبیر تصمیم
جدی به دفاع از کشور خود گرفته بود، زیرا وی خوب می دانست
چنانچه روسها در این جنگ شکست بخورند، نژاد اسلاو برای
سالیان دراز برده ی نژاد ژرمن باقی خواهد ماند.
شارل دوازدهم زمستان را در «گرودنو» گذرانید و در ژانویه ۱۷۰۸ از
جنگلهای منیسک عبور کرد و در «بوریسوف» (شهر بزرگی در
بلاروس یا روسیه سفید) با یک اردوی روسی مواجه شد. قسمتی
از این سپاه را در ساحل چپ رودخانه (پریشتنه) مغلوب ساخت و
یک اردوی بیست هزار نفری دیگر از قوای روسیه را که پشت
مردابهای معروف آنجا متحصن شده بودند در هم شکست.
و نیز در نزدیکی «میلهوف» از رودخانه مذکور عبور کرد و در جوار
اسمولنسگ روز ۲۲ سپتامبر اردوی سوم روسها مرکب از ۱۶ هزار
نفر را شکست داد و متفرق ساخت و خود را به لیتوانی رساند؛ و
مرزهای اصلی خاک روسیه را تهدید کرد……..
آخرین ویرایش: