تبلیغات به زبان آدمیزاد!

knight 3

عضو جدید
[FONT=&quot]سلام به مهندسان صنایع عزیز[/FONT]
[FONT=&quot]تو این تاپیک قصد داریم شما رو با تبلیغات (البته به زبان ساده) آشنا کنیم.[/FONT]
[FONT=&quot]من هر هفته روز های جمعه یک سری مطالب براتون می گذارم.امیدوارم که براتون مفید باشه.[/FONT]
[FONT=&quot]اگر انتقاد یا پیشنهادی در رابطه با این تاپیک داشتین خوشحال می شم بشنوم.:gol:[/FONT]
 
آخرین ویرایش:

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت اول

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت اول

یک بار شخصی تبلیغات را چنین تعریف کرد: "دروغ گفتن به مردم و مجبور کردن آن ها به خریدن چیز هایی که اصلا لازم ندارند.".

خنده دار است ، نه ؟ خوب شاید. آیا بدبینانه است؟ کاملا. آیا غلط است ؟ قطعا.
اما آبراهام لینکلن دقیق تر به موضوع پرداخته است. وی می گوید: " گاهی اوقات می توانید همه مردم را گول بزنید ، همیشه می توانید بعضی مردم را گول بزنید ، اما همیشه نمی توانید همه مردم را گول بزنید". معنای گفته لینکلن در دنیای تبلیغات این است که اگر برای محصول خود هیاهو به راه نیندازید ، نه تنها شانس موفقیت را از دست می دهید ، بلکه خیلی زود هم شکست می خورید.

اگر در تبلیغ قول های شگفت آور در مورد محصولتان به مردم بدهید ، افراد زیادی برای امتحان این محصول متقاعد می شوند ، اما اگر همین افراد محصول شما را بخرند ، امتحان کنند و متوجه شوند محصول شما به خوبی تبلیغاتی که می کنید نیست قطعا دیگر این مشتری ها را دوباره نمی بینید. حالا خوب فکر کنید. چند مرتبه به تبلیغاتی که برای یک محصول جدید ، پیشرفته و حیرت آور شده ، پاسخ مناسب داده اید ، ولی پس از یکبار خرید و استفاده از آن محصول پشیمان شده اید ؟ حتی ممکن است فکر کرده باشید سرتان کلاه گذاشته اند. اگر پیام های تبلیغاتی چنین احساسی را در مشتریان برانگیزد ، با تبلیغات به هیچ جا نمی رسید. در این بخش شما را با اصول اولیه تبلیغات آشنا می کنم. اینکه چه چیزی مفید است و چه چیزی زیان بار.

چه چیزی باعث تبلیغات موثر می شود؟

ابتکاری: پیام تبلیغات را به گونه ای کاملا جدید و ابتکاری ارائه دهید.

تند و کوبنده: عنوان تبلیغات،متن آگهی یا تصاویر باید به قدری گیرا و جذاب باشد که خوانندگان و یا شنوندگان را در جای خود میخکوب کند.

به یادماندنی: تبلیغات باید طوری باشد که هر زمان مشتری ها به محصولات و خدمات فکر می کنند،محصول شما را به یاد آورند.

واضح و روشن: پیام تبلیغاتی باید دقیق و روشن باشد،طوری که همه به راحتی آن را درک کنند.

روشنگر: تبلیغات باید در مورد کالای شما به مردم اطلاع دهد و در عین حال دلایل مهمی برای خرید این کالا ارائه کند.


هفته بعد درباره اینکه " موقع تبلیغ چه کار هایی رو نباید انجام بدیم " تاپیک رو آپ می کنم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت دوم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت دوم

هنگام ساختن تبلیغات برای محصول یا خدمات خود نکات زیر را به خاطر بسپارید:

هرگز وعده ای ندهید که نتوانید به آن عمل کنید.اگرچه تبلیغات ممکن است در وهله اول مشتریان زیادی را جلب کند،اگر به وعده های این تبلیغات عمل نشود،در درازمدت مشتریان پراکنده می شوند.

بهترین خصوصیات آنچه را که می خواهید بفروشید تعیین کنید و سپس تبلیغات را حول و حوش همین خصوصیات بپرورانید.فکر کنیم ببینیند چه خصوصیاتی موجب تمایز محصول شما در این رقابت می شود و سپس تمام حواس خود را متوجه همین خصوصیات کنید.

اگر پیام تبلیغاتی شما ابتکاری،روشن و دقیق باشد،اگر محصول یا خدمات شما واقعا به مردم فایده برساند و تبلیغات پرسروصدایی را که به راه انداخته جوابگو باشد،در اینصورت در مسیر صحیح برای تبلیغات موثر قرار گرفته اید.

انواع اصلی تبلیغات
از نظر سعی در جلب کردن توجه مردم تبلیغات به دو نوع تقسیم می شود.یک نوع از تبلیغات بنام تبلیغات تصویری،تبلیغات پرآوزه و پرسروصدایی در سطح ملی یا حتی بین المللی است(که بنام تبلیغات مارک های تجاری نیز معروف است).شرکت های بسیار بزرگ با صرف بودجه های بسیار هنگفت دست به چنین تبلیغاتی می زنند.نوع دیگر تبلیغات معروف به تبلیغات خرد است(که گاهی اوقات تبلیغات با واکنش مستقیم نیز نامیده می شود).این تبلیغات هر چیز دیگر به جز موارد شماره یک را در بر می گیرد.به طور خلاصه هر نوع تبلیغاتی که شامل بودجه محدود شود،جزء گروه تبلیغات خرد است.تبلیغات تصویری تبلیغاتی است که تولیدکنندگان تمام محصولات به کار می برند.تبلیغات خرد تبلیغتی است که شما مورد استفاده قرار می دهید.تبلیغات تصویری باعث برانگیختن علاقه می شود، تبلیغات خرد به شما می گوید کجا این محصول خاص را می توان خرید.تبلیغات تصویری جلز ولز کردن را نشان می دهد،تبلیغات خرد استیک را می فروشد.

در آخر ممنونم از استقبال و تشویق شما دوستان.:gol:هفته آینده با پست " تبلیغات تصویری " تاپیک رو آپ می کنم.
 

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت سوم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت سوم

سلام دوستان.ممنونم از استقبالتون:gol:اینم تبلیغات تصویری!

تبلیغات تصویری را شرکت های تبلیغاتی انجام می دهند که در اصل سوددهی تولیدکننده به عهده آنهاست.این تبلیغات،تبلیغات تجاری و پر زرق و برقی است که در بهترین ساعت ها،و هنگام پخش برنامه های پربیننده از تلویزین نشان داده می شود.تبلیغات تصویری ممکن است فیلمی کوتاه در مورد ماشینی 75000 دلاری باشد.این ماشین در یک بعد از ظهر دلپذیر پائیزی،در حالی که نسیم به آرامی برگ ها را در امتداد جاده تکان می دهد از مسیر سرسبز کوهستانی سرازیر می شود.در پس زمینه ارکستر سمفونیک در حال نواختن است.دو نفر از زیباترین افرادی که تا بحال دیده اید در ماشین نشسته اند،این زوج بهم لبخند می زنند،ولی لبخندشان چنان با غرور است که خودبهخود این مطلب به ذهن متبادر می شود که می دانند فقط خودشان از عهده خرید چنین ماشین تجملی ای بر می آیند.ماشین وارد راه مدور و ماشین رو عمارتی چند میلیون دلاری می شود و چند متری می رود و سرانجام متوقف می شود.کودکان آنها نیز که از هر نظر واقعا عالی هستند به طرف پدر و مادر خود می دوند تا به آنها سلام کنند.در این حال ارکستر سمفونیک به اوج اجرای خود می رسد و صدایی بسیار دلنشین،که واضحتر از صداهای دیگر است،چیزی شبیه به این جمله را می گوید:"حالا که رسیده اید،با شکوه کامل برسید."
در این تبلیغ هیچ کس به شما فشار نمی آورد که این ماشین را حتما همین امروز بخرید.هیچ کس قیمت ماشین،اصطلاحات مربوط به خرید و فروش یا حتی میزان بهره را ذکر نمی کند.در عوض تنها کاری که صورت می گیرد این است که تهیه کننده،محصولش را در باشکوه ترین صحنه ممکن به نمایش می گذارد و آرزوی چنین ماشینی را در دل شما می پروراند.

نوع دیگر تبلیغات تصویری،به جای نشان دادن راحتی،شکوه و جلال ماشین،طرز کار آن را به نمایش می گذارد.این فیلم با نمای دور از ماشین شروع می شود که با سرعت 100 مایل در ساعت در صحرا می تازد.موسیقی متن نیز بلند،پرهیجان،پرهیاهو و کاملا تند است و با سرعت فوق العاده ی فیلم هماهنگی دارد.در نمای جلویی فیلم امواج گرمایی در حرکتند،و گرد و خاکی از تایر ماشین بر می خیزد و به سمت آسمان آبی و صاف می رود.دوربینی که مجهز به لنز تلسکوپی است،در تمام مدت عملکرد فوق العاده ی این ماشین را در جاده پیگیی می کند.به محض اینکه دوربین جلو می رود تا از نزدیک فیلم بگیرد،ماشین می پیچد،سرعتش را کم می کند،چهار چرخ روی جاده کشیده می شود و سپس ناگهان می ایستد.زمانی که گرد و خاک فرو می نشیند،ماشین مجددا روی صحنه ظاهر می شود (گویی به طرز سحرانگیزی شسته و برق انداخته شده است) صدایی بطور واضح می گوید:"البته شما هیچ وقت چنین کاری را نکرده اید.ولی جالب است بدانید که می توانید."
موارد بالا همه از تبلیغات تصویری محض هستند.این تبلیغات را شرکت های تبلیغاتی انجام می دهند که بودجه ای نا محدود برای تولید و سرمایه ای بی حدو حصر برای رسانه های گروهی دارند و خلاق ترین استعداد ها را با پول می خرند.تبلیغات تصویری فقط یک هدف دارند: برچسب زدن.این تبلیغات به گونه ای نیست که سر شما داد بزند:"یالا،همین الان این محصول رو بخر." تبلیغات تصویری به آرامی،به صورت تفننی،غیر مستقیم و موذیانه به شما سیخونک می زنند تا بار بعد که به دنبال کالای مشابهی هستید،این محصول خاص را بیاد آورید. [FONT=&quot][/FONT]
هفته بعد با موضوع " تبلیغات خرد " تاپیک رو آپ می کنم.
 

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت چهارم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت چهارم

با سلام
دوستان ممنونم از استقبالتون:gol:موضوع این هفته همونطور که گفته بود تبلیغات خرد هستش!

در جایی که تبلیغات تصویری باعث فروش یک مدل خاص ماشین می شود تبلیغات خرد که دلال محلی آن را انجام می دهد شما را تشویق می کند که از وی ماشین بخرید نه از دلال پایین خیابان.احتمالا این نوع تبلیغات در پربیننده ترین ساعات تلویزیون پخش نمی شود.چون دلال محلی ممکن است آگهی اش را از ایستگاه های محلی رادیو و تلویزیون در اواخر شب یا هنگام پخش سریال های آخر هفته پخش کند.همچنین ممکن است برای این کار زمان های کم هزینه تر را بر گزیند( هنگام پخش اخبار صبحگاهی،می گردهایی که بعد از ظهرها پخش می شود و ... ).مسلما او از جلوه های خاص تولید( فیلمبرداری در محل های پرهزینه،کمک های جانبی گران قیمت و غیره ) بهره نمی گیرد.چنین جلوه هایی را معمولا کارخانه سازنده ماشین به کار می برد.گذشته ار این دلال ماشین کوچکترین علاقه ای به صحنه های باشکوه،هنرپیشه های خوشتیپ و رانندگی با سرعت اعجاب آور ندارد.هدف وی فقط فروختن ماشین است.تبلیغات تصویری که کارخانه تولیدکننده آن را ساخته توجه شمارا به اندازه کافی جلب کرده است.حالا دلال ماشین فقط می خواهد شما را به نمایشگاه بکشاند و ماشین را به شما بدهد تا یک دور آزمایشی بزنید.او با تبلیغ قیمت ها و خدمات مربوط به فروش می خواهد توجه شما را جلب کند.
دلال ماشین برای تبلیغات تلویزیونی از بریده فیلم استفاده می کند.این بریده فیلم،فیلم کوتاه ویدئویی است که شرکت ازنده تبلیغات تصویری آن را قبلا برای کارخانه تولیدکننده تهیه کرده است.کارخانه تولید خودرو فیلم کوتاهش را در اختیار تمام دلال ها می گذارد.در این فیلم ماشین در محیطی بسیار دلپذیر و فوق العاده به تصویر در آمده،مانند کوهستانی پر پیچ و خم،خیابان های مشجر یا پیچ های تند.علاوه بر این فیلم،دلال ممکن است در متن فیلم از لغات پر طمطراق،وسوسه انگیز و جسورانه ای استفاده کند تا قیمت های نازل ،راحتی و سهولت معمله با وی و رخ های بهره منصفانه اش را یادآوری کند.در پایین صفحه تلویزیون در قسمتی بسیار کوچک ممکن است برگه حقوقی را ببینید که در آن تمام نکات دست و پاگیر قانونی و هشدار های لازم ذکر شده باشد.صدایی که به وضوح بلندتر از صداهای دیگر است،فریاد می زند:"برای بهترین انتخاب،همین امروز بشتابید." یا "همین الان تماس بگیرید تا قرار دور آزمایشی را بگذاریم".
نکته حائز اهمیت این است که اگر تبلیغات تصویری کارخانه توجه شما را جلب کند و علاقه شما را به زوج خوشتیپی که در یک روز دلپذیر پاییزی ماشینی گرانقیمت را می رانند برانگیخته باشد،دلال حالا می تواند شما را مجبور کند که ماشین را از وی بخرید یا حداقل کرایه کنید.این تبلیغات با وارد کرن نوعی فشار روانی شما را تشویق می کند نزد وی بروید و ماشین را از وی بخرید.


هفته بعد درباره اینکه "آیا باید از شرکت های تبلیغاتی استفاده کنیم یا نه؟ " تاپیک رو آپ می کنم.:gol:
 

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت پنجم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت پنجم

سلام دوستان عزیز. ممنونم از استقبالتون. :gol: همونطور که گفته بودم این هفته درباره یک شرکت تبلیغاتی با هم صحبت می کنیم ! :)

شرکت های تبلیغاتی چه کارهایی انجام می دهند؟ بازیگران اصلی چه کسانی هستند؟

به همان اندازه که کفش های کارمندان یک شرکت با هم متفاوت است شرکت های تبلیغاتی نیز به لحاظ بزرگی ، کوچکی و اهمیتشان متنوعند. شرکت های معظم تبلیغاتی ، تبلیغات مهم در سطح ملی یا بین المللی را اداره می کنند ، شرکت های نه چندان بزرگ ، تبلیغاتی در سطح منطقه دارند و شرکت های تبلیغاتی کوچک و محلی ، عمدتا در تبلیغات برای خرده فروش ها متخصصند. علاوه بر این بعضی شرکت ها در ساخت و طراحی مواد جانبی تخصص دارند ، همانند اینترنتی ، تولید نوار های تبلیغاتی و غیره.

در این بخش می پردازیم به شرکت های تبلیغاتی که می توانند خدمات کامل ارائه دهند و در همه جنبه های تبلیغاتی به یاری شرکت شما بشتابید. تمامی شرکت های تبلیغاتی که خدمات کامل عرضه می کنند کارها و خدمات یکسانی ارائه می دهند ، بطور مشابه تحقیق می کنند ، دسترسی مشابهی به رسانه های گروهی دارند ، بهترین و با استعداد ترین افراد را استخدام می کنند ، ابتکاری ترین و بهترین تبلیغ را طراحی می کنند و نهایتا دستمزد یکسانی می گیرند. تفاوت بین شرکت ها فقط در یک مورد است : اهمیت مشتری و بودجه آن

شرکت های بزرگ تبلیغاتی بطور مثال برای جنرال موتورز تبلیغ می کنند که سالیانه فقط بیلیون ها دلار صرف می کند. از آنجا که جنرال موتورز مبلغ هنگفتی صرف تبلیغات می کند ، یک شرکت به تنهایی از عهده کل تبلیغات جنرال موتورز بر نمی آید. جنرال موتورز شرکت های تبلیغاتی متعددی استخدام می کند و هر کدام مسئول تبلیغ یکی از محصولات آن می شود .شرکت های تبلیغاتی متعددی که در خدمت جنرال موتورز هستند ، هر کدام میلیون ها دلار صرف تبلیغ همان یک مدل ماشین می کنند و هر شرکت صدها کارمند استخدام کرده است که هر یک منحصرا روی مدل خاصی کار می کنند که تبلیغ آن به این شرکت واگذار شده (و وقتی تبلیغات به پایان می رسد صدها نفر بیکار می شوند) تبلیغات کار قابل اعتمادی نیست چرا که لحظه ای که قرارداد تبلیغ جدیدی را می بندید ، همان لحظه ایست که این قرارداد را از دست می دهید.

وقتی یک شرکت تبلیغاتی کارش را به درستی انجام می دهد بار سنگین درست کردن یک آگهی خوب از دوش شما برداشته می شود و شما فرصت کافی پیدا می کنید تا به بقیه امور شرکت بپردازید. همان اموری که یک شرکت تبلیغاتی نمی تواند آن ها را بخوبی شما انجام دهد.
شرکت های تبلیغاتی کارمندان مختلفی با وظایف مشخص دارند. در قسمت های بعدی به این افراد و وظایف آن ها اشاره خواهیم کرد که عبارتند از :

مالکان و مدیران اصلی
مدیر کلی تبلیغات
مدیر اجرائی تبلیغات
مدیر خلاقیت های هنری
آگهی نویس
طراح
مسئول خرید رسانه

هفته آینده کارمندان و وظایفشون رو در یک شرکت تبلیغاتی به اختصار شرح می دم. تا هفته آینده ! ;)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت ششم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت ششم

سلام دوستان :gol: ممنونم از استقبالتون;)
امروز قراره که راجه به نقش های سه تن از افراد درگیر در شرکت های تبلیغاتی با هم صحبت کنیم!

مالکان ومدیران اصلی

همه آنچه راجع به مالکان ومدیران اصلی شرکتی تبلیغاتی بدانید این است که این افراد هم هستند.همانطور که در شرح وضایف آنها آمده مالکان و مدیران صاحب شرکتندو آن را اداره می کنند.خیلی احتمال دارد که در تمام مدت همکاریتان مالک یا مدیر شرکت تبلیغاتی را یکی دو بار بیشتر نبینید،آن هم وقتی که
1- با تمام افراد و کارمندانش به اداره شما می آیدو در مورد شرکت تبلیغ می کند یا به شما نشان می دهد که چگونه شرکت وی می تواند موفقیت اداره شما را تضمین کند.
2- در میمانی های سالیانه البته اگر تبلیغات آنقدر پول به جیب شرکت شما ریخته باشد که حالا آنها استحقاق دعوت شدن به میهمانی را داشته باشند.
گذشته از آینها باید بدانید که مدیران خود را درگیر کار روزانه کارمندان نمی کنند،کاری ندارند که فلان کارمند امروز چه کرد.مدیران مشغول تر از این حرفها هستند.این افراد به اصطلاح سکان دار کشتی اند و آن را در تلاطم امواج و توفان ها هدایت می کنند.

مدیر کل تبلیغات

مدیر تبلیغات همانطور که از عنوانش بر می آید،فردی است که کار کروه تبلیغات را هر روز کنترل و نظارت می کند (او احتمالا بجز این تبلیغ،مدیریت و کنترل تبلیغات دیگر را نیزبه عهده دارد ) کار او نظارت و رسیدگی به فراهم شدن امکانات و شرایط لازم برای پیشبرد کار است،او باید مطمئن شود کار تبلیغ خوب پیش می رود.از لحاظ سلسله مراتب مدیریتی مدیر تبلیغات جزء مدیران میانی است.بنابر این شما ( در مقام مشتری ) احتمالا بیش از دو بار وی را ملاقات خواهید کرد.اوست که هنگام تصمیم گیری در مورد نوع خلاقیت،خدمات تبلیغاتی و مسائل مالی حرف آخر را می زند.

مدیر اجرائی تبلیغات

مدیر اجرائی هر روز برای پروژه تبلیغاتی شما کارهایی انجام می دهد.احتمالا او همان کسی است که اولین بار به شما زنگ زده و شما را وسوسه کرده است (تا کار تبلیغات را به وی بسپارید ).بسته به اهمیت شرکت تبلیغاتی مدیر اجرایی ممکن است در آن واحد بیش از یک پروژه در دست داشته باشد،تعداد پروژه های مدیر اجرائی بستگی به بودجه کلی دراد که برای تبلیغ در نظر گرفته می شود.هرچه بودجه بیشتری برای تبلیغ ر نظر گرفته شده باشد،مسلما پروژه کار بیشتری می طلبد و مدیر اجرائی مجبور است پروژه کمتری در دست بگیرد.
به راحتی می توانید مدیر اجرایی را از روی برق چشمهایش،اشتیاق،علاقه و عادت به خوش بینی اش تشخیص دهید.مدیر اجرایی خیلی مایل است که کار شما را بگیرد-و بودجه تبلیغاتی شما را افزایش دهد- چون به ایت ترتیب می تواند روزی مدیر کل تبلیغات شود.و اگر او موفق شود وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد کار شما می گیرد و بودجه شما تصاعدی بالا می رود.

هفته آینده وظایف مدیر خلاقیت های هنری، آگهی نویس، طراح و مسئول خرید رسانه رو براتون می ذارم.امیدوارم براتون مفید باشه!;)
 

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت هفتم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت هفتم

سلام دوستان عزیز،ممنونم از استقبالتون:gol:طبق روال هر هفته بحثمون رو جلو می بریم!:)


مدیر خلاقیت های هنری
مدیر خلاقیت های هنری به طور معمول تمام کارهای ابتکاری شرکت را زیر نظر دارد و به نوعی شکل می دهد.وی در تمام رسانه ها از تلویزیون و رادیو گرفته تا مطبوعات و از این قبیل دستی دارد.نویسندگان،طراحان،عکاسان،بازیگران،صداگذاران و بطور کلی هرکس که در پروژه تکمیل شده نهایی مشغول است زیر نظر مدیر خلاقیت های هنری کار می کند.او احتمالا پله پله نردبان موفقیت را طی کرده و به اینجا رسیده شاید روزی آگهی نویسی درخشان یا طراحی کامپیوتری بوده ولی حالا کنج دنجی در اداره پشت میزی بزرگ نشسته است.ممکن است شلوار جین آبی رنگ و رو رفته ای پوشیده موهای دم اسبی داشته و تی شرت به تن کرده باشد که روی آن نوشته شده است:"تبلیغات: 85% حیرت،15 % تعهد."




آگهی نویس
آگهی نویس همانطور که از اسمش پیداست متن آگهی را می نویسد.این فرد صفحه ای سفید را پر می کند از شوخ طبی،بذله گویی،نکات زیرکانه،حرکات نمایشی و مهم تر از همه شگردهایی برای فروش کالا.به این شخص برگه ای می دهند حاوی اطلاعاتی درباره نوع کالا،پروژه تبلیغاتی در حال ساخت و هدف های مورد نظر و به این ترتیب او دیدی کلی نسبت به کل پروژه پیدا می کند.آن گاه مدیر خلاقیت های هنری،دست نوازشی بر سرش می کشد،کلمات امیدوار کننده ای بر زبان می آورد و او را روانه کارش می کند.حالا از او انتظار می رود که هر بار و هر دفعه آگهی هایی چنان خارق العاده خلق کند که در نتیجه آن مدیر خلاقیت های هنری بتواند لوحه های پر زرق و برق و طلایی اغتخار را از دیوار اتاقش آویزان کند.




طراح
در دهه 1960 طراحان آدم های ژولیده،کثیف و نامرتبی بودند.ظاهر معمول این افراد عبارت بود از: موهای دم اسبی،بلوزهای رنگارنگ،کفش های روباز و پاهای چرک و کثیف.اما حالا دیگر از این خبرها نیست.این روزها طراحان مرتب شده اند،عموما حتی لباس رسمی می پوشند و کراوات می زنند و هراسی از کثیف شدن ندارند،چون تمام کار طراحی را با کامپیوتر انجام می دهند.دیگر از کثیف کاری رنگ،لکه های جوهر و گرد و غبار گچ خبری نیست.
طراحان بلای جان مدیر خلاقیت های هنری هستند.در روزهایی که برای کار با آنها قرار گذاشته اید ممکن است اصلا آفتابی نشوند.طراحان افرادی هستند که پیوسته باید ایده های نو خلق کنند و اگر فکر تازه ای در ذهنشان جرقه نزند رنج می برند.طراحان خوب هر محصولی که جلوشان بگذارید معجزه می کنند.آن ها با بکار گرفتن عوامل خارق العاده تبلیغاتی و قلم های خاص کاری می کنند که نوشته ها و حواشی تبلیغ بدرخشد و چشم را خیره کند.این افراد ایده های مبتکرانه و خلاقانه شان را در اختیار دیگر اعضای گروه هم قرار می دهند و به این ترتیب به همه از جمله آگهی نویس ها کمک فکری می کنند.




مسئول خرید رسانه
اگر با شرکت تبلیغاتی کار کنید کم کم پی می برید که مسئول خرید رسانه آدم مهمی است.مسئول خرید با ده ها نفر از مسئولان فروش رسانه ها ارتباط تلفنی برقرار یا مستقیما ملاقات می کند.مسولان فروش برای اینکه کار شرکت تبلیغاتی شما را بگیرند پیشنهاد هایی طرح می کنند.مسئول خرید این پیشنهاد ها را بررسی می کند،آنگاه به اقتضای موقعیت با لحن ملایم یا خیلی هم جدی پیشنهاد را رد یا قبول می کند.
تنها عاملی که باعث می شود به شرکت تبلیغاتی پیشنهاد کار بدهند،وجود مسئول خرید رسانه است.اگر این فرد آدم لایقی باشد،در عین حال که جانب انصاف را رعایت می کند،کاملا قاطع است.هنگام مذاکره با مسئولان فروش برای ارائه سبک درست نمایشی،جذب بینندگان بیشتر یا بالا بردن میزان محبوبیت و تیراژ پافشاری می کند.او قبل از اینکه شما پول های بی زبانتان را دست یک کانال رادیدیی،روزنامه یا مجله بدهید،تاثیر کار شما بر بینندگان یا شنوندگان را از نظر جمعیت شناختی بررسی می کند.همچنین تمامی صورت حساب ها و برگه های فروش را به دقت بررسی می کند،تا مطمئن شود هر آنچه از رسانه ها خریده،ثبت شده است.مسئولان خرید رسانه ها عاشق اعدادند.این افراد ساعت ها به فهرست چاپی امتیازبندی خیره می مانند.مسئول خریدی که آگاه،کوشا و مطلع باشد، بودجه ای را که به خرید رسانه تخصیص داده شده،تا جایی که ممکن باشد و منجر به ورشکستگی نشود،افزایش می دهد.


هفته آینده درباره اینکه کی و چگونه از شرکت تبلیغاتی استفاده کنیم با هم صحبت می کنیم!;)
 

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت هشتم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت هشتم

سلام به همه دوستان مهندس:gol:امروز قصد داریم راجع به اینکه کی و کجا از شرکت تبلیغاتی استفاده کنیم بحث کنیم!:)

تصمیم گیری در مورد اینکه استفاده و کمک گرفتن از شرکت های تبلیغاتی چه مواقعی ضرورت دارد،خیلی مشکل است.استفاده از شرکت تبلیغاتی زمانی عاقلانه به نظر می رسد که:

  • نمایندگان فروش رسانه ها مرتبا تلفنی وقت شما را می گیرند.
  • نکات بی شماری مربوط به تولید و بخش تبلیغ شما را گیج مستاصل کرده.
  • زمان و انرژی کافی برای تولید تبلیغ ندارید.
  • تولید و بخش آگهی طبق اصول استاندارد،به جای سرگرمی تبدیل به وظیفه ای اجباری برای شما شده.
  • تلاش ها و ابتکارات شما نتیجه ی دلخواه به بار نمی آورد.
  • بودجه تبلیغات شما به قدری زیاد شده که دیگر نمی دانید که این پول ها درست خرج می شوند یا نه.
  • بررسی دفاتر و نگهداری حساب و کتاب رسانه های مختلف کلی وقت شما را در ماه می گیرد و برایتان دردسر ساز شده است..
  • سرانجام به این نتیجه می رسیدفاکتور های رسانه ها به زبانی نوشته می شوند که شما هیچ وقت نمی توانید آن را بفهمید.دوست دارید در ازای پولی که پرداخت کرده اید چیزی دریافت کنید و اصولا بدانیدبرای چه چیزی دارید پول می دهید.
  • خیلی دوست دارید متخصصان تبلیغات تبلیغی ابتکاری نو وجدید برای شما خلق کنید.
  • مایلید گروهی از متخصصان و افراد حرفه ای بوجود آورید و به کسب و کارتان رونق ببخشید.
  • با میل و رغبت حاضرید به کارمندان حرفه ای شرکت تبلیغاتی خوشامد بگویید اعم از مبتکران، طراحان تبلیغات و مسئولان خرید رسانه ها.
  • می خواهید کسی دوروبر شما باشد تا برایتان نهار بخرد،شما را به بازی گلف دعوت کند،جدیدترین لطیفه ها را برای شما بودید،برایتان بلیت مجانی کنسرت،مسابقات ورزشی و تئاتر بیاورد.

لازم نیست میلیون ها دلار پول برای تبلیغات کنار بگذارید تا از خدمات شرکتی تبلیغاتی بهره مند شوید.خیلی از شرکت های کوچک که تبلیغات خرد انجام می دهند،با قیمتی نازل و درحد بودجه ی شما نیازهای شما را برطرف می کنند و تمام خدمات شرکت های بزرگ تبلیغات را در اختیار شما قرار می دهند.چنین شرکت هایی معمولا موسسه هایی کوچک و تک نفره اند که انواع تبلیغات محلی و منطقه ای را انجام می دهند و اساس کارشان تبلیغات خرد و سریع الپاسخ است.


این شرکت ها کارکنان لازم برای شرکتی تبلیغاتی را استخدام می کنند.اما نکته مهم این است که در این شرکت ها نیز تمام خدمات شرکت معمولی تبلیغاتی به شما ارائه می شود.این شرکت های کوچک بازار منطقه و محل شما را بخوبی می شناسند و حتی ممکن است در رشته های بخصوصی مانند بهداشت،امور مالی،مخابرات یا خودرو سازی متخصص شده باشند.این شرکت ها می دانند پول کجا پیدا می شود، رسانه های محلی را بخوبی می شناسند،می دانند کدام کانال رادیو پرشنونده تر است و کدام طرفدار کمتری دارد،از نظر جمعیت شناسی اطلاعاتی دارند،نرخ ها را می دانند و بطور خلاصه تمام اطلاعات مربوط به بازار محلی شما را در اختیار دارند.این افراد با صاحبان و مدیران شبکه ها و کانال های رادیویی، سردبیرانرزونامه ها، مدیران تبلیغات (خرد)، مجریان،طراحان و مبتکران تبلیغاتی دوستند.

بهترین دلایل استفاده از شرکت تبلیغاتی عبارت است از: بالا بردن خلاقیت در تولید محصولات برتر،ارتقای شغل و موقعیت،به خدمت گرفتن بهترین گروه از افراد متخص که بتواند بهترین رسانه و مناسب ترین قیمت را تشخیص بدهد.

به طور کلی تبلیغات نقش فوق العاده مهمی در بازاریابی ایفا می کند.بنابر این استخدام گروهی از افراد حرفه ای برای در دست گرفتن تبلیغات امری اجتناب ناپذیر است.و نکته جالب توجه اینکه، استفاده از شرکت های کوچک تبلیغاتی چندان هم که به نظر می آید هزینه بردار نیست.
اگر واقعا تصمیم به استفاده از شرکتی تبلیغاتی گرفته اید،پس باید با صرف کمی دقت شرکتی خوب پیدا کنید.باید به دنبال شرکتی بگردید که در سطح محلی و منطقه ای کار کرده باشد،به طوری که تبلیغاتش به واکنش سریع مشتری بیانجامد.شرکت تبلیغاتی را فقط در بخش آگهی روزنامه جستجو نکنید.اگر فقط در بخش آگهی های روزنامه به دنبال شرکت تبلیغاتی مناسب هستید، انتظار نداشته باشید که مورد مناسبی پیدا کنید.بازاریاب ها یا نمایندگان رسانه هایی که به شما تلفن می کنند، معرف مناسب تری برای یک شرکت تبلیغاتی خوب هستند.شرکت هایی که این افراد معرفی می کنند، خیلی احتمال دارد در زمینه ی خاص کاری شما متخصص باشند.البته این افراد همان شرکت هایی را معرفی می کنند که در آن کار می کنند، اما خوب،به هر حال سعی کنید منصف باشید.

اگر بازاریاب ها یا نمایندگان فروش هنوز به شما تلفن نکرده اند،خودتان ابتکار عمل را در دست بگیرید.آیا تا بحال تبلیغی شنیده اید یا آگهی دیده اید که واقعا ابتکاری و جالب توجه بوده باشد؟ به روزنامه یا تلویزیون زنگ بزنید و در مورد این آگهی بپرسید.با بخش فروش روزنامه یا تلویزیون صحبت کنید، بپرسید چه شرکتی این آگهی را ساخته،بعد به آن شرکت تلفن کنید.دیگر ساده تر از یان چه می خواهید؟! به محض تلفن شما اعضای شرکت کلی خوشحال می شوند و مدیر اجرائی یا مدیر تبلیغات به محل کار شما می آید تا با شما مذاکره و حتی الامکان پروژه تبلیغاتی شما را از آن خود کند.

این روز ها اغلب شرکت های تبلیغاتی سایت اینترنتی دارند.خیلی راحت قبل از تماس با آن،می توایند در مورد کارش تحقیق کنید و تفحص کنید.ببینید چکار می کنند و زمینه ی کاری این شرکت به درد کسب و کار شرکت شما می خورد یا خیر.بفهمید چه کسانی مشتری این شرکتند و آیا این مشتریان با زمینه کاری شما بطور کلی هماهنگی دارند یا نه.چند شرکت تبلیغاتی را به محل کارتان دعوت کنید تا در مورد فوت و فن و شیوه تبلیغاتش برای شما توضیح دهند.به اینکار می گویند بررسی شرکت ها.وقتی این حرف سر زبان ها بیفتد که شما مشغول بررسی شرکت های مختلفید، شرکت های زیادی با شما تماس می گیرند،حتی شرکت هایی که اصلا به آن ها زنگ هم نزده اید.خوب است ک با این شرکت ها قرار ملاقات بگذارید و حرف هایشان را گوش کنید،تبلیغاتشان را ببینید و بشنوید و قضاوت کنید که آیا کارشان خوب است یا نه.ببینید با مدیر اجرائی کدمایک از این شرکت ها مدت طولانی کار کنید.این شرکت ها را خوب بررسی و در نهایت بهترین را انتخاب کنید.

شرکت های بی شماری وجود دارند که همگی با کفایت،شایسته،خلاق و مبتکرند.اما با کمی بررسی و تحقیق می توانید مناسب ترین را پیدا کنید.سپس آن شرکت با تلا و کوشش بسیار مشتری های بسیاری را به محل کار شما می کشاند و شما تاز باید کلی زحمت بکشید تا در را به روی انبوه این مشتریان ببندید،و از این به بعد است که همگی خوشحال و راضی به کسب و کار می پردازند.


خب امیدوارم براتون مفید بوده باشه;)اما موضوع هفته بعد: چگونه با شرکت تبلیغاتی برخورد کنیم تا به مقصودمان برسیم؟:)
 

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت نهم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت نهم

سلام به مهندسان صنایع عزیز:gol:همونطور که قرار گذاشته بودیم این باید راجع به اینکه چگونه با شرکت تبلیغاتی برخورد کنیم تا به مقصودمان برسیم؟ صحبت می کنیم.امیدورام براتون مفید باشه!;)

هدف شما از بکار گرفتن شرکت تبلیغاتی این است که متخصصان این شرکت برای شما کار کنند.اما این متخصصان فقط در مورد تبلیغات می دانند،در مورد حرفه شما که نمی دانند، پس وقتی از شرکت تبلیغاتی استفاده می کنید، نکته ای را به خاطر بسپارید، با شخصی که رابط شما و شرکت تبلیغاتی است،در ارتباط مستمر باشید تا مطمئن شوید که شما و شرکت هر دو یک هدف مشترک دارید و بسوی یک هدف گام برمیدارید.هر نوع اطلاعات،فکر و ایده ای که دارید،هر چند هم جزئی و بی اهمیت باشد،در اختیار شخص رابط بگذارید.شرکت تبلیغاتی باید تا جای ممکن راجع به کار و خدمات شما اطلاع کسب کند.سپس این اطلاعات را بررسی و نهایتا بر اساس این اطلاعات طرح تبلیغی منحصر به فردی برای شما طراحی کند (چیزی که شما را از بقیه متمایز کند) و دام تبلیغی خلاقانه ای به وجود آورد (روشی نو، جدید و مبتکرانه که در مورد شما و حرفه ی شما به مردم اطلاعات دهد).

مسلما از شرکت تبلیغاتی انتظار دارید بهترین و ابتکاری ترین تبلیغ را برای شما طراحی کند.اما اگر طراحان خودشان مجبور شوند حدس بزنند چه چیزی در ذهن شما می گذرد و شما چه می خواهید به مردم بگوئید،چنین تبلیغاتی هرگز انتظارات شما را برآورده نمی کند.هرچه اطلاعات بیشتری بدهید،نویندگان،طراحان و مسئولان خرید رسانه ها هنگام تولید تبلیغ مورد نظر شما و پخش آن از رسانه ها بهتر و دقیق تر تصمیم گیری می کنند.

تا جایی که می توانید در مورد حرفه و محصولتان به شرکت تبلیغاتی اطلاعات دهید،البته با گذشت زمان،اطلاعات جدیدتر و به روز تری مورد نیاز است.در اینجا به چند اطلاع کلیدی اشاره می کنیم:

  • اهمیت محصول شما چیست و چرا مردم باید همچین کالایی را بخرند؟
  • چه افرادی مشتریان اصلی این کالا هستند؟
  • چه چیز خاص و منحصر به فردی در کالای شما هست (مثل خدمات،محل یا ساعات کاری مناسب)؟
  • آیا شما با فروشگاه های بزرگ و زنجیره ای رقابت می کنید؟
  • آیا محصول را مجانی در منزل تحویل می دهید،ضمانت مادام العمر دارید یا خدمت مختصری ارائه می دهید که دیگران نمی دهند؟
نکاتی که در بالا اشاره شد فقط چند نکته از هزاران نکته ای است که شرکت تبلیغاتی لازم است بداند تا تبلیغی منحصر به فرد برای شما تولید کند.

هیچ نکته ای کوچک و بی اهمیت نیست.بیش از آنچه می خواهند بدانند به آن ها بگوئید.بگذارید با کندو کاو در اطلاعاتی که شما در اختیارشان قرار داده اید،خودشان نهایتا بهترین و مهمترین نکات را پیدا کنند.

شرکت تبلیغاتی تمایل دارد به طور منظم (مثلا هر هفته یا هر ماه) با شما جلسه بگذارد.این جلسات بهترین موقع برای انتقال نظرهاو پیشنهادات به متخصصان تبلیغات است.اگر هم ایده ای غیر از وقت جلسه،به ذهنتان رسد،اشکالی ندارد،به مدیر اجرائی تبلیغات زنگ بزنید.هر قدر شرکت تبلیغاتی بیشتر راجع به حرفه شما بداند،تبلیغات بهتری تولید می کند.

اگر شرکت تبلیغاتی علاقه ای به اطلاعات شما ندارد،یا دوست ندارد نظر شما را بشنود،یا حتی خیلی بدتر از این حرف ها شما را سوال پیچ نمی کند،بروید سراغ شرکت دیگری.شما باید به دنبال شرکت تبلیغاتی باشید که خود را بخشی از شرکت شما بداند و شما را جزئی از موفقیت حرفه ای خود و تولید قلمداد کند.

هفته آینده راجع به اینکه چرا مردم کالایی را به کالای دیگر ترجیح می دهند؟ با هم صحبت می کنیم.تا هفته آینده!;)
 

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت دهم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت دهم

سلام دوستان:gol:امیدوارم خوب باشید و موضوع تبلیغات رو تا ایجا دنبال کرده باشید!:smile:
اما موضوع پست امروز درباره ی اینه که چرا مردم کالایی رو به کالای دیگر ترجیح می دهند؟ که شامل 7 مورد هستش که سه تا شو امروز براتون می ذارم و بقیه شو هفته بعد،امیدوارم لذت ببرین!:smile:

وقتی می خواهید هدفتان را مشخص و نهایتا پیام تبلیغاتی ای بر اساس آن طراحی کنید،از خود بپرسید چرا مردم باید این کالا را انتخاب کنند.با پاسخ دادن به این سوال است که مطمئن می شوید مردم کالای شما را به دیگر کالاهای رقیب ترجیح می دهند.در بخش های بعد سعی کرده ام به سه مورد از دلایل اصلی مردم در انتخاب یک کالا (یک شرکت یا یک فروشگاه) اشاره کنم و بگویم چرا مردم کالایی را به کالای دیگر ترجیح می دهند.

تصویر


مردم حاضرند در حالی که سر راهشان چندین رستوران،تعمیرگاه،مغازه یا آرایشگاه هست،کلی مسافت را رانندگی کنند یا حتی پیاده بروند فقط به این امید که رستوران،تعمیرگاه یا مغازه مورد نظرشان را پیدا کنند.چون تصویر این مکان مورد نظر با سلیقه امیال آنها هماهنگی دارد.به قول مردم،تصویر،همه چیز را می گوید.
وقتی نوبت به برداشت و تصور می رسد،فشار چشم و همچشمی (یا وسوسه شدن با کاری که دیگران می کنند) نقش بسزایی پیدا می کند.مردم دوست دارند تصور درست و دقیقی در ذهنشان داشته باشند و معمولا با انتخاب کالا یا مغازه مناسب این کار را انجام می دهند.مثلا اگر ده ها نفر در سالن ژیمناستیک بخصوصی تمرین و ورزش می کنند،دوستان این افراد هم مسلما همین سالن را انتخاب می کنند: "چون همه دارند همین کار را انجام می دهند." قیمت،کیفیت،راحتی و عوامل بسیار دیگری هم موثر است،اما اگر تصور مردم از این سالن با ذهنیاتشان هماهنگی داشته باشد،اینجاست که این سالن بیشترین مشتری را جلب می کند.
سابقه خوب شما در ارائه خدمات به مشتریان،کیفیت خوب،قیمت ماسب و خدمات پس از فروش همگی در موفقیت شما موثرند.اگر واقعا می توانید هر یک از این عوامل را به بهترین نحو ممکن ارائه دهید،پس روی همین مورد کار کنید و آن را سر زبان ها بیندازید.

طرز برخورد


یکی از دلایلی که مشتریان مکانی را به مکان های دیگر ترجیح می دهند محبوبیت این مکان است.و مسلما این شما و کارمندانتان هستید که چنین محبوبیتی را ایجاد می کنید.شما ممکن است یکی از مشتریان ثابت رستورانی در شهر زادگاهتان باشید،فقط به این دلیل که طرز برخورد کارمندان و جو این رستوران برایتان خوشایند است.ترکیب مناسبی از مکان،حال و هوای محیط،غذاهای مناسب و مدیریت و کارمندتن خونگرم و صمیمی باعث شده شما تا ابد به این رستوران وفادار بمانید.
اگر شما صاحب رستورانی هستید و می خواهید طرز برخورد منحصر به فرد تشکیلات خود را تبلیغ کنید،از پیامی شبیه به این استفاده کنید:" مثل این است که پیش مامان شام بخورید؛ البته بدون مزاحمت بچه ها." اگر دلال ماشین هستید و می خواهید به مشتریان بگوئید که در نحوه ارائه خدمات شما چیزی فوق العاده وجود دارد،چنین بگوئید:"پایتان را روی میز بگذارید،راحت باشید،یک فنجان قهوه عالی بنوشید،تلویزیون تماشا کنید و در سالن مخصوص مشتریان استراحت کنید." به عبارت دیگر اگر واقعا فکر می کنید طرز برخورد شما فوق العاده است و در محل کار شما مشتریان امکاناتی دارند که نظیر آنها را در جای دیگر نمی بینند،از این نقاط قوت به شیوه ای ابتکاری در تبلیغاتتان استفاده کنید.و سپس مطمئن شوید که مشتریان از این امکانات برخوردار می شوند.توجه مشتریان و مردم را به چیزی که وجود ندارد یا نمی توانید فراهم کنید،جلب نکنید.

راحتی


برای پول در آوردن از یک قطعه از زمین سه عامل اساسی وجود دارد: موقعیت زمین،موقعیت زمین،موقعیت زمین.این نکته در مورد شرکت یا مغاز شما هم صدق می کند.راحتی محرک خوبی برای مشتری است.منظور از راحتی فقط وقعیت محل نیست.راحتی شاید جای پارک کافی در نزدیک فروشگاه،مسیر خوب و خلوت،طرح سنجیده و خوب فروشگاه،برای کمک به مشتریان به منظور انتقال خرید ها به ماشینیا خیلی چیز های دیگر باشد.
اگر محل تجاری شما دارای موقیعیت مناسب،جای پارک وسیع،جو شاد،دسترسی آسنا،نقشه ساده و راحت و بطور خلاصه هر یک از امکانات رفاهی مورد توجه مشتریان است،به این عوامل در پیام تبلیغاتی خود اشاره کنید.امکانات رفاهی همچنین عامل بسیار مهم و موثری برای تمایز محل تجاری شما از مکان های دیگری است که چندان هم راحت و در دسترس نیستند.خود من هر موقع به قطعات سخت افزاری کامپوتر نیاز داشته باشم،به جای رفتن به مغازه های بزرگی که مرکز قطعات کامپیوتری می باشند،و در نتیجه ارزانتر می فروشند،به مغازه ای نزدیک محل سکونت خود می روم،فقط به خاطر راحتی و سهولت.این مغازه خیلی هم کوچک است (اگر این مغازه به فروشگاهی بزرگ و زنجیره ای منتقل شود،در گوشه ای گم می شود و اصلا کسی متوجه وجود چنین مغازه ای نمی شود)، اما امتیاز این مغازه برای من کوچکی آن است.من خیلی راحت چیزی را که لازم دارم پیدا می کنم و برمی گردم.همچنین درست مقابل در عقب مغازه جای پارک وسیعی است.می دانم اگر به فروشگاه های بزرگ و زنجیره ای بروم کلی به نفعم است و پول کمتری باید بدهم،اما ترجیح می دهم پول بدهم تا راحت باشم.
اگر من صاحب این مغازه بودم،برای تبلیغ از چنین جملاتی استفاده می کردم:" می توانید در بیست قدمی مغازه پارک کنیدممکن است با حسابی سرانگشتی چند پنی بیشتر بدهید،اما چون کفش هایتان مستهلک نمی شود،نهایتا کلی پول ذخیره می کنید" یا "آیا ارزش دارد فقط برای چند سنت،اعصابتان موقع پارک ماشین خرد شود؟" یا "آیا ارزش دارد کیلومتر ها رانندگی کنید،کلی دنبال جای پارک بگردید و آخر سر هم در هزارتویی مارپیچی گم شوید،تا فقط 50 سنت ذخیره کنید؟"


خب،خسته که نشدین؟;)
هفته بعد ادامه همین بحث رو براتون می ذارم،تا هفته بعد!;)
 

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت یازدهم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت یازدهم

سلام دوستان:gol:
روزتون بخیر
امروز می خوام راجع به 4 تا موضوع براتون بنویسم که 3 تا از اونا مربوط می شه به بحث دفعه پیش که چرا مردم کالایی رو به کالای دیگه ترجیح می دند.و یکی از اونا مربوط میشه به کاری که باید انجام بدین که مشخص شه چه چیزی کالای شما رو از دیگر کالا ها متمایز می کنه! امیدوارم از بحث لذت ببرین!;)

خدمات


طبق ارزیابی من این روزا خدمات تنها وعده ایه که تو آگهی های تبلیغاتی بهش تاکید میشه و بهش عمل نمیشه!:evil: تقریبا تمام مراکز تجاری قول می دند که بهترین خدمات رو ارائه بدند اما در واقع کمتر مرکزی به قول خودش عمل می کنه.به قول سعدی خدابیاورز مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید!!!:cool:به هر حال تحقیقات تو بازار های مختلف ثابت کرده که مردم همون خدماتی رو که قبلا توی بانک ها و سوپرمارکتها و خشکشویی ها و ... وجود داشته،انتظار دارند! البته خب تمام مراکز تجاری اینو می دونن اما تعداد کمی از اونا می تونه از عهده چنین خدماتی بربیاد.:smile:
یه شرکتی رو که کار تبلیغات دلال کوچک ماشینی رو انجام میده در نظر بگیرین! زندگی شغلی این دلالا بستگی به تحقیقیه که پشتیبان مالی کارخونه به صورت تلفنی انجام میده.:wallbash:این پشتیبان بعد هر معامله ماشین یا بعد هر ملاقاتی که با مشتریان داره درباره همین دلاله که توضیح دادم،تحقیق می کنه. "رضایت مشتریان" تو تعیین رابطه بین دلال با کارخونه و تعداد ماشین هایی که کارخونه به دلال واگذار می کنه خیلی موثره.
اگه فک می کنین که ارائه خدمات یکی از دلایلیه که مردم رو برای خرید از شما وسوسه می کنه،پس باید شروع به تحویل کالا در منزل کنین! و اگه فک می کنین که نمی تونین سروقت و مودبانه به مشتریان کالا هاشونو تحویل بدین خب می تونین این کارو انجام ندین و از اولشم اصلا چنین قولی بهشون ندین! چون مردم خیلی زود متوجه ماهیت شما می شن و به قول دوستان زود تابلو می شین! ! !:twisted::wallbash::w04::w05:

منحصر به فرد بودن


برای جلب مشتری،هیچ راهی مطمئن تر از این نیستش که چیزی رو که به مردم عرضه می کنین،نظیرش وجود نداشته باشه به زبون ساده اینکه لنگه نداشته باشه و یه ویژگی تکی داشته باشه که اونو از محصولات دیگه متمایز کنه! اگه انبار شما پر محصولات متنوع و ناب و ابتکاری باشه که انبار های دیگه ندارندش،یه قدم جلوتر از بقیه این! مثلا اگه یه دونات فروش که حفره دونات هاش خیلی ریزتر از حفره دونات های دیگه هست و درنتیجه خیلی مغزی تره،همین می تونه پیام تبلیغاتیش باشه! ! ! یا مثلا اگه توی یه لوازم التحریر فروشی کارت های تبریکی هستن که تو لوازم التحریرای دیگه وجود ندارند خب اگه با این ویژگی تبلیغ شن،قطعا مردم جلب این مغازه می شن!:cool:
البته اگه تاکیدتون رو منحصر بودن کالا های درون مغازه تونه که باید سخت کار کنین چون زمانی که استارباک تنها جایی بود که قهوه گورمت داشت منحصر به فرد بود اما کمی بعد صدها نفر از اونا تقلید کردند و دیگه منحصر به فرد نبود! پس اگه کار شما کاملا نو و ابتکاریه، مطمئن باشین که زود مردم ازش تقلید می کنن،پس باید همیشه در حال نوآوری باشین! ! !:huh:

قیمت


بعضی موقع ها، اعلام قیمت پیشنهادی تولید کننده برای هر کالا مفیده.منظورم همون قیمت که خرده فروش هاست که تو آگهی های تجاری معمولا اعلام می شه.مثلا اگه واسطه ماشینا رو کمتر از قیمت پیشنهادی تولیدکننده بفروشه،خب وجهه خیل خوبی پیدا می کنه!:smoke:اما شکلاتی که قیمت پیشنهادی فروشنده اش 50 سنت و تو فروشگاهای زنجیره ای و بزرگ 40 سنت فروخته می شه و تو فروشگاه یه دلار برچسب قیمت خرده،باعث می شه که مشتری شک کنه که بالاخره قیمت واقعی این شکلات چقدره! ! ! :question:
اگه می خواید روی قیمت مناسب برا جذب مشتری تاکید کنین،خیلی باید مراقب باشین،چون وقتی از قیمتتون صحبت می کنین خیلی احتمال داره که تو تله ای بنام "تله ارزان فروشی "بیفتین! اگه تو تبلیغات فقط رو قیمت مناسب تاکید کنین چاره ای ندارین جز اینکه همیشه اینقدر قیمت رو پائین بیارین که مشتری جذب کنین (فک نمی کنم راه خوبی باشه)!:(
یه فروشنده موبایل می شناسم که تو تله ارزان فروشی افتاد،مسئله اینه که مشتریا وقت زیادی صرف می کنن تا توی آگهی های روزنامه ای بهترین شرکت سازده گوشی رو با مناسب ترین قیمت پیدا کنن! چون خریدار باید از بین نمایندگی هایی که تلفن بین شهری،از راه دور و تماس تلفنی همراه به همراه رو مجانی در دختیارش می گذارن و خیلی چیزای مجانی دیگه دارند،یکی رو انتخاب کنه.بحث اینجاست که اگه این نمایندگی ها بخوان با هم رقابت کنن،باید همیشه پیشنهاد های بهتر و جدیدتری ارائه بدن!:smile:

خب حالا ازتون می خوام که مشخص کنین چه چیزی کالای شما رو از کالا های مشابه متمایز می کنه!
تو رقابت های تجاری،طراحی آگهی خوب،مرحله ایه که متاسفانه هزینه بردار هم هست! پس چون هزینه زیادی داره مجبورین با برنامه ریزی جلو برین! قبل از اینکه بخواین نوشتن آگهی تونو شروع کنین،باید به این سوالا جواب بدین:


  • به مردم راجع به خودتون و کالاتون چی می خواین بگین؟
  • وجه تمایز کالا یا مرکز تجاری شما با کالا یه مراکز تجاری دیگه چیه؟
  • چرا فک می کنین مرکز تجاری شما بهترین امکان برای رفع نیاز مشتریاست؟
  • اصلا چه دلیلی داره مردم این همه راه بکوبند بیان به مرکز تجاری شما؟:question:
  • و چرا اگه کسی اینکارو نکنه،عمرش به فنا رفته؟
یه کلمه باید مشخص کنین که چه خصوصیتی باعث می شه کالای شما منحصر به فرد شه و باید تلاش کنین که این خصوصیت رو روزبه روز بهترش کنین.به این روش می گن "طرح استثنایی فروش".

آگهی تبلیغاتی هیچ موقع نباید کلی صحبت کنه.اگه فقط به ذکر اسم فروشگاه و آدرس و فهرست کالاهاش بسنده کنین،تبلیغ خوبی نکردین! باید دلیل موجه –ترجیحا دلیل موجه- بیارین که مشتری قانع شه و بیاد فروشگاه شما.که برای اینکارم اول باید نقاط قوت کارتونو مشخص کنین و بعدش هم یه آگهی مبنی بر این نقاط قوت طراحی کنین.به این کار می گن "روند هدفمند کردن پیام تبلیغاتی"!
اولین قدم تو ارائه "طرح استثنائی فروش" و "هدفمند کردم پیام تبلیغاتی" اینه که اون دلیلتون رو که مشتری رو وادار می کنه که تمام مغازه های قبلی سر راهشو ول کنه بیاد مغازه شما،تعیین کنین.باید مشتریتون رو قانع کنین که فروشگاه شما بهترین،شیک ترین و مناسب ترین جا برای خرید اون کالاست.بعد اینکه دلایل کلیدی تونو مشخص کردین،باید آگهی تبلیغاتی تون رو طراحی کنین که این دلایل توش مطرح شدن.یا بعبارتی،نقاط قوتتون رو خوب جلوه بدین،چون اساس تبلیغات رو همین نقاط قوت استواره!
برای اجرای این روش به عقب برگردین و اون دلایلی رو که در آغاز باعث موفقیت شما می شه بیاد بیارین.بعد این سوالا رو از خودتون بپرسین:

· کالا یا مرکز تجاری شما چه ویژگی بخصوصی داره؟
· چی باعث شده که فهرست کالای شما منحصر به فرد شه؟
· چه خدماتی ارائه می دین که لنگه اش جای دیگه پیدا نمی شه؟
· آیا ساعات کاری شما بیشتر از رقباتونه؟
· آیا آدرس شما سرراسته؟ راحت پیدا می شه؟ جای پارک بیشتری دارین؟

مشتریای احتمالی رو نباید با اطلاعات زیاد گیجشون کرد! فقط کافیه که بهشون پیام پرباری بدین.قرار نیست که تمام جنس های مغازه تونو با یه آگهی تبلیغاتی بفروشین! حواس پنجگانه هم تا حدی ظرفیت پذیرش این پیام هارو داره! تمام پیام خودتونو رو چند تا جنبه اساسی و مهم متمرکز کنین و بذارین مشتری مجال درک پیام شما رو داشته باشه!;)


خب،خسته نباشین!
خوب سرتونو درد آوردم؟;)
هفته بعد اینکه چجوری برنامه تبلیغاتی خودمونو تنظیم کنیم رو بهتون یاد می دم.بای!;)
 
آخرین ویرایش:

knight 3

عضو جدید
مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت دوازدهم

مقدمه ای بر تبلیغات-قسمت دوازدهم

سلام دوستان،حالتون چطوره؟;)
قبل از اینکه بحثمونو شروع کنیم من ازتون می خوام یه کاری برام انجام بدین،:question:تعجب نکنین،اینکار به نفع خودتونه،اونم اینه که خب می دونین که دو هفته هست که من سبک نوشتاری تاپیک تبلیغات رو عوض کردم و تبلیغات رو به زبون ساده ساده نوشتم.خب کاری که من از شما می خوام انجام بدین اینه که به صفحه مشخصات من برین و بگین که آیا این سبک رو بیشتر دوست دارین یا سبک قبلی رو و اینکه آیا عوض کردن سبک نوشتاری تا چه حد رسوندن مفهوم رو ساده تر کرده.مرسی اگه اینکارو انجام بدین در درجه اول به من کمک می کنین که باعث شه نقاط ضعف و قوت کارم رو بدونم و در درجه دوم به خودتون کمک می کنین که اگه من نوشته هام مفهومی تر شه شما هم راحتتر می تونین متوجه مطالب شین.لطفا اینکارو انجام بدین تا منم بدونم فرهنگ انتقاد کردن و گفتن نقاط ضعف تا چه حد تو این باشگاه جا افتاده! پس منتظرم! اینم صفحه مشخصات من.

خب هفته قبل رو که یادتونه گفتیم باید مشخص کنید که چرا مردم کالای شما رو می خرند.خب حالا بعد از اینکه مشخص کردین چرا مردم باید از شما خرید کنند،یا از خدمات منحصر به فرد شما بهره مند شوند،با فرض اینکه شما بازار اصلی و خریداران اصلی رو هم می شناسین،باید برنامه تبلیغاتی تون رو بریزین.الان خوب میدونین که چرا مردم باید کالای شما رو بخرند،چه چیزی رو به کی می خواهید بفروشین،با این اطلاعات مصالح لازم برای اینکه بتونین یه آگهی تبلیغاتی بیادموندنی بسازین تهیه می شه!:w11:
پخش برنامه های تبلیغاتی از رادیو و تلویزیون به طور مداوم،خریدن یه صفحه کامل و پرزرق و برق،نصب پیام روی ده ها تابلوی آگهی و اتوبوس،پست بروشورهای تبلیغاتی به تمام آدرس هایی که در چند کیلومتری محل کار شماست و ... همه شونم به صورت همزمان عالیه! اما یه همیچین برنامه ای که همه رو پوشش بده گرون تموم می شه،اگه یه همیچین بودجه ای برا تبلیغ ندارین،باید کارای ابتکاری انجام بدین! ابتکار عمل هم با پرسیدن دو تا سوال شروع می شه:


  • از عهده چه کاری بر میایید؟:question:
  • چه رسانه ای به بهترین نحو خریداران اصلی را هدف قرار میده؟

صرف نظر از پولی که خرج می کنین، یا جایی که پول رو خرجش می کنین،باید مطمئن باشین راه خودش رو بین هزاران پیام تبلیغی دیگه باز می کنه! واضح و روشن اما با یه روش نو و ابتکاری پیامتونو بگین! پیامتونم باید طوری باشه که توجه مردمو جلب کنه و انگیزه خرید ایجاد کنه!:question:
مثلا اگه هدف تبلیغ جذب زنان بین 25 تا 45 سال هستش باید از لغات،عبارات و طراحی هایی استفاده کنین که برای این زنان جذاب باشه،کلمه هایی مثل: پس انداز،حراج و مجانی یا عبارت هایی مثل رنگ ها و مدل های جدید پائیزی،با هر خرید هدیه ای مجانی بگیرین، یکی بخرین دو تا ببرین،برای بهترین انتخاب همین امروز اقدام کنید و ... .اگه عکس های گرافیکی کالا های شما رو مرتب تر و منظم و تمیز نشون بده کارسازتره (خب میدونین که اینطوری بیشتر خوششون میاد:lol:;)) و اینکه می تونین آگهی هاتونو به رسانه هایی بدین که زنان بیشتر دوست دارن! ;)اگه می خواین آگهی شما از رادیو پخش شه،کانال هایی رو انتخاب کنین که از نظر جمعیت شناختی بیشتر شنونده هاش خریدارای اصلی شمان تو این مثال یعنی همون زنان بین 25 تا 45 سال. مثلا دیگه پخش این آگهیا تو کانال مخصوص بچه ها اصلا عاقلانه نیست،البته بازم شاید باشن دوستانی که از اینجور کارا انجام میدن! ! ! :whistle::smile:(حالا کاری نداریم که مدیر فروش کانال چه چیزایی رو درباره شنونده های اون کانال بهتون بگه ) توی مطبوعات،آگهی هاتونو تو بخش اخبار اصلی،اخبار محلی،بخش سرگرمی،باغبانی یا قسمت های اجتماعی قرار بدین! :w10:یه همیچین آگهی رو هیچ موقع تو بخش ورزشی قرار ندین! (می دونم زنام نگاهی به اخبار ورزشی می کنن اما تعداد زنایی که این بخش رو می خونن خیلی کمه،پس...:smile:)مهمتر از همه هم یادتون باشه که اینکه کی آگهی رو می خونه مهم نیست،هر کسی ممکنه این آگهی رو بخونه یا ببینه،در نتیجه توی آگهی خلاقیت و محتوا باید به حدی بالا باشه که همه اون خواننده ها به خاطر بسپارنش! و همینطور محل پخش آگهی هم به اندازه محتوای آگهی اهمیت داره!;)

خب،دوستان

مرسی که مطالبو دنبال می کنین!:w27:

خسته نباشید.;)
اما موضوع دفعه بعد راجع به گام های دیگه برا ساختن تبلیغات هستش.تا هفته بعد!;)
 
بالا