اصول ده گانه اجتماعی در ترويج

f.mars

عضو جدید
کشاورزی به عنوان يک انديشه و تفکر با مسائل تکنيکی خاص خود کاربرد علم را برای حل مسائل به سوی خود جلب نموده است. كشاورزي يعنی مردم. بقاء کشاورزی وابسته به بقاء و قابليت دوام اجتماعات روستايی دارد پايداری ابعاد مختلفی دارد که اين ابعاد، ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محيطی می باشند. در بين اين ابعاد سه گانه آنچه به عنوان يک فقدان مطرح است آگاهی از مسائل اجتماعی است. يکسری از اصولی که بايد به آن توجه کرد تا بتوان به کشاورزان در کمک کرد عبارتند از:

اصل اول: زراعت(كشاورزي) يک شيوه اجتماعی- فرهنگی است.

دراين اصل به اين مسئله تاکيد می کند که كشاورزي بيشتر از آنکه يک فعاليت تکنيکی باشد يک عمل اجتماعی- فرهنگی است. در اين مفهوم كشاورزي به عنوان يک راه زندگی کردن مطرح می شود که می تواند برای كمك به كشاورزان در آينده به ما کمک کند.

اصل دوم: کشاورزان همه يکسان نيستند.

جامعه كشاورزي همگن نيست تنوع زيادی اين جامعه را فرا گرفته است. فقير- غنی، بزرگ-کوچک، پير- جوان، گرايش به پذيرش ايده های جديد- گرايش به حفظ روش های صحيح و آزموده شده(ديرپذيران و عقب مانده در ترويج) اين طبقه بندی ها ما را به اين واقعيت رهنمون می کند که هيچ مشکل جداگانه ای، هيچ راه حل جداگانه ای، هيچ راهبرد ترويجی و هيچ بهترين رسانه انبوهی که ترويج بتواند منحصراً بکار برد وجود ندارد. و اين طيف مختلف کشاورزان اولويت های مختلف تحقيقاتي، راه های مختلف کار کردن و حل کردن مشکلات را می طلبد و ترويج بايد همه اين ها را در نظر بگيرد.

اصل سوم: پذيرش يک فرايند اجتماعی- فرهنگی است.

در گذشته ترويج به عنوان يک فرايند ارتباطی به شمار می رفت که به عنوان نو کننده ايده ها مورد توجه بود و کشاورزان به عنوان پذيرندگان انفعالی ترويج مطرح بودند. اما امروزه سعی بر آن است تا پذيرش به عنوان يک فرايند اجتماعی و يک عکس العمل متفکرانه در برابر ايده های مطرح شده توسط ترويج تلقی گردد. دراينجا نبايد فراموش گردد که پذيرش يک عمل مجزا توسط يک فرد نيست زيرا اين پذيرش در يک زمينه اجتماعی صورت می گيرد.

اصل چهارم: سودمندی نيروی اصلی پيشبرنده کشاورزان نيست.

عکس انتظار بسياری از اقتصاد دانان، مروجان و دانشمندان کشاورزی حداکثر سود مهمترين مسئله در زندگی کشاورزان نيست، کشاورزان هميشه به دنبال يک درآمد معقول در قبال يک اندازه کار معقولانه با مقدار ريسک معقول بوده اند.

اصل پنجم: انجام دادن کارهای صحيح[1] يک نيروی انگيزشی برای به حرکت درآوردن کشاورزان است.

کشاورزان آنچه را «کارهای صحيح» می دانند انجام می دهند اين شيوه تفکر ما را به مديريت خوب مزرعه[2] سوق می دهد و اين مسئله شامل ايده هايی درباره شيوه های زراعی، مديريت محيط و نظارت است. تحقيقات اجتماعی مختلف نشان داده است که هر يک از کشاورزان تصوری در ارتباط با مديريت خوب مزرعه دارند که اين يک مفهوم اجتماعی است که کشاورزان جهت گيری خود در ارتباط با مديريت خوب مزرعه را به واسطه تعامل با ديگر کشاورزان، با کارشناسان ترويج، و در معرض رسانه های انبوهی قرار گرفتن می گيرند.

اصل ششم: کشاورزان مسائل محيطی را از ديگر مسائل مديريتی مزرعه تشخيص نمی دهند.

ما گفتيم کشاورزان دوست دارند کارهای صحيح انجام دهند اما مديريت خوب مزرعه شامل مسائل توليد، مسائل محيطی و همچنين مسائل اجتماعی است. در حال حاضر ارائه دهندگان خدمات ترويجی در حال تمايز قائل شدن بين اين سه مسئله هستند و هنوز برای کشاورزان اين مسئله بی معنی است روش های کشاورزی شامل هردو نتايج توليدی و محيطی است که اين بايد در اطلاع رسانی های ترويج برای کشاورزان در نظر گرفته شود.

اصل هفتم: زنان يک بخش از مزارع هستند.

عموماً مزرعه تجسمی از افراد جداگانه ای از کشاورزان مرد است و کلمه کشاورز يک واقعيت را در مديريت مزرعه در پوشش قرار داده و آن نقش انکار نکردنی زنان در مديريت مزرعه است. نقش زنان در مديريت مزرعه روز به روز رو به افزايش است و با افزايش کارهای خارج از مزرعه برای مردان نقش زنان در مديريت مزرعه پر رنگتر شده است. با توجه به اين امرترويج با مسائل جديد روبرو شده است و بايد زنان را به عنوان يک بخش از مزرعه و به عنوان يک ذينفع در نظر بگيرد.

اصل هشتم: اصل عدم پذيرش توسط کشاورزان باعث تخريب زمين نگرديده بلکه بيشتر شيوه هايي که در گذشته توسط ترويج اشاعه شده باعث اين امر شده است.

بسياری از کارشناسان ترويج معتقدند که عدم پذيرش شيوه های مطرح شده توسط آنان باعث تخريب زمين و مسائل زيست محيطي شده است. در حالی که در گذشته شيوه هايي که از طرف آن ها اشاعه شد و مورد پذيرش قرار گرفت باعث تخريب زمين و به وجود آمدن مسائل زيست محيطي شد مثل پاکسازی درختان در بعضی مناطق که با شور شدن خاک همراه بود يا استفاده از سوپر فسفات که باعث بالا رفتن اسيديته خاک شد.

اصل نهم: اغلب کارشناسان ترويج فکر می کنند بهترين راه بهبود مديريت مزرعه تغيير نگرش کشاورزان با برنامه های آموزشی و ترويجی است.

اما ما بايد اين را بدانيم که کشاورزان با برنامه هاي حفاظت محيط مخالفتي ندارند. پيمايش ها نشان داده که کشاورزان نگرش مثبتی نسبت به مديريت محيطی دارند. به هر حال اين ديدگاه که معتقد است کشاورزان با مديريت محيط خصومت دارند اشتباه است در حالی که بسياری از طرفداران حفظ منابع طبيعی[3]،کارشناسان ترويج و دانشمندان کشاورزی فعاليت های کشاورزان را عامل اصلی تخريب زمين می دانند مسئله اصلی اين است، فهم هر کشاورز از کشاورز ديگر مختلف است و ما با يک کشاورز روبرو نيستيم اما می توان از تلاقی همه اين ديدگاه ها يک راه مناسب برای مديريت خوب مزرعه برای هر منطقه پيدا کرد.

اصل دهم:ترويج فقط يک اثر کوچک دارد.

فهم مسائل اجتماعی کشاورزی و فرايند پذيرش اين درک را به وجود می آورد كه تاثير بر تغيير گسترده (تغييرات زياد و تغييرات روی درصد زيادی از جامعه کشاورزی) نامحتمل است اين به آن معنی نيست که ترويج غير موثر و ناموفق بوده است بلکه به اين معنی است که بايد انتظار واقعی از درجه تغيير که اتفاق می افتد داشته باشيم. هنگامی که انتظارات واقعی تر باشد ترويج موفق تر خواهد شد
 
بالا