سلام ای ضامن آهو رضا جان
شفاعت کن حقیرت را رضاجان
فدای آن کبوترهای عاشق
به طوف آن حریمت ای رضا جان
دل من هم شده همچون کبوتر
به یاد گنبد زردت رضا جان
طپش دارد ولی غمگین و خسته
ز بسکه رو سیاه است ای رضاجان
تو دستم گیر و از ظلمت رهاکن
رها از معصیتها کن رضا جان
بیا بنما ضمانت روسیاهت
به درگاه خدایت ای رضا جان
اگر فرزند تو رنجانده ام من
ولیکن عاشقم بر او رضاجان